درسهای نبرد سجیل (نگاهی اجمالی بر عملیات هشت روزه حماس)

      کتاب آسمانی قرآن سرشار از سنت های عبرت آموز و تاریخ اسلام بیانگر حکایت‌های متعددی است که همگی تحقق  وعده قطعی خداوند مبنی بر پیروزی حق بر باطل را نوید می دهند و پیروزی اخیر رزمندگان فلسطین جلوه دیگری است از غلبه مظلومین و مستضعفین بر جباران ستمگری که به یاری پروردگار، پایان حیات نکبت بارشان نزدیک شده است.

     این پیروزی از آن جهت حائز اهمیت فوق العاده است که با بررسی وضعیت نوار غزه در خواهیم یافت که این موفقیت در شرایطی کسب شده که سرزمین تقریبا ۳۵ کیلومتر مربعی باریکه غزه از مدتها پیش در محاصره کامل دشمن قرار داشته و از جهات مختلف از جمله؛ شکل جغرافیایی- مجاورت با اصلی ترین دشمن اسلام و بشریت یعنی صهیونیستها- حمایت بی شرمانه استکبار از رژیم اشغالگر قدس-  عدم برخورداری از منابع درآمدی مناسب – عدم دسترسی به سلاح و مهمات وحتی سایر ملزومات ضروری زندگی و دهها مشکل دیگر در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد.

     اگرچه این نبرد نابرابر بار دیگر با کشته و زخمی شدن صدها انسان بی‌گناه و تخریب صدها خانه و تأسیسات زیربنایی در غزه همراه بود، اما اینبار نیز می شد به راحتی نشانه‌های پیروزی لشکریان اسلام را از همان ابتدا به چشم دید، چرا که نهال کوچک مقاومت که در جریان جنگ های  ۳۳ روزه لبنان و ۲۲ روزه فلسطین رشد یافته بود، اینک به درخت تنومندی تبدیل شده که در برابر سخت ترین طوفانها نیز کمر خم نخواهد کرد.

     وضعیت جدید سبب شده تا یک تشکیلات کاملا مردمی، با در اختیار داشتن کمترین تجهیزات متعارف و  با اتکاء به اراده عمومی و ایمان الهی، شگفتی آفریده و کاری را به ثمر برساند که سالها پیش چندین ارتش مجهز و ظاهراَ متحد نتوانستند به نتیجه برسانند. اکنون شیشه عمر صهیونیست ها بگونه ای ترک برداشته که افسانه شکست ناپذیری مجهزترین ارتش منطقه و ششمین ارتش دنیا را به افسانه ای خیالی مبدل و ابهت چندین ساله این رژیم را بکلی فرو ریخته است.

     درس های ارزشمند این نبرد شجاعانه نه تنها مانند جنگ قبل، بار دیگر تمام یافته‌های نظامی جهان را تحت الشعاع قرار داد، بلکه مجددا ناکارآمدی قدرت ظاهری قوی ترین ارتش ها، مدرن ترین تجهیزات و پیچیده ترین فن آوری های نظامی را در مواجهه با قدرت ایمان و اراده مردمی، برملا ساخت و ثابت کرد که با یاری خدا و اتکاء به قدرت ایمان و اراده مردمی، حتی می توان در یک جنگ نا برابر نیز پیروز شد و لذا بدیهی است که آموزه های این نبرد نا متقارن می تواند با عنایت به آموزه های ذیل، به عنوان الگویی برتر برای مقابله با دیگر ظالمان نیز مورد استفاده قرار گیرد

الف- درس های نظامی :

۱-    در بعد نظامی یکبار دیگر پس از جنگ های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه اثبات شد که ارتش رژیم اشغالگر قدس علیرغم ادعای چهارمین قدرت نظامی جهان و برخورداری از مدرنترین تجهیزات در بخش‌های مختلف و حجم انبوه حملات هوایی، دریایی و زمینی، حتی نتوانست به اندازه نیمی از مدت تهاجم قبلی در برابر پاسخ کوبنده رزمندگان حماس مقاومت کند و این نکته بیانگر ضعف و آسیب‌پذیری جدی سیستم دفاعی رژیم اشغالگر قدس می باشد، در حالیکه متاسفانه حکام برخی از کشورهای منطقه همچنان مرعوب این قدرت پوشالی بوده و از درک ناتوانیهای آن عاجزند.

۲-    علی رغم برخورداری دشمن از مدرن ترین تجهیزات شناسایی و تمام تلاشهای صورت گرفته برای نابودی پایگاهها و سکوهای پرتاب موشک های حماس و نیز تسلط بی‌چون و چرای هوایی دشمن برمنطقه، نه تنها طی مدت ۸ روز جنگ نابرابر از شدت پرتاب موشک‌های حماس کاسته نشد، بلکه هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی بر حجم شلیک ها افزوده شد، بگونه‌ای که با افزایش برد موشک‌ها تا عمق ۸۰ کیلومتری تل آویو نیز هدف قرار گرفت.

۳-    صهیونیست ها با آگاهی از اندیشه برتر دفاعی و قدرت بالای خوداتکایی رزمندگان اسلام در پشتیبانی از عملیات چریکی در رزم زمینی و تجربه شکست های جنگ قبلی در مقابل رزمندگان حماس که با مسلح کردن زمین و بکار بردن تاکتیک‌های جدید و غافلگیرانه مانند استفاده از تله‌های انفجاری و بکار بردن تک تیراندازان ماهر موفق شده بودند، ماشین جنگی دشمن را در تمام خطوط متوقف و زمینگیر نمایند، این بار حتی جراُت ورود به خاک غزه را پیدا نکردند.

۴-    تلفات و خسارات وارده به سیستم دفاعی دشمن نیز در قیاس با امکانات محدود حماس، بسیار قابل توجه و شگفت‌آور بوده است، زیرا رزمندگان اسلام نه تنها موفق شده‌اند با استفاده از موشک‌های خود پایتخت، مراکز نظامی و بزرگترین فرودگاه و مراکز نظامی دشمن در عمق خاک کشور جعلی اسرائیل را هدف قرار دهند، بلکه با دستیابی به  تجهیزات جدید موفق شدند، چند فروند هواپیما و بالگرد صهیونیست ها را ساقط و شناورهای دشمن را تا فاصله ۴۰ کیلومتری مجبور به عقب نشینی نموده و علاوه بر آن ده‌ها نفر از نظامیان صهیونیست در شهرهای مختلف را به هلاکت رسانده یا زخمی نمایند.

۵-    حفظ آمادگی رزم و عدم غفلت از خود اتکایی نظامی و حداکثر استفاده از امکانات موجود برای دفاع، نکته دیگری بود که در کنار تجهیزات جدید مقاومت، شرایط پیروزی را تسهیل نمود و این در حالی بود که مقاومت فقط از بخشی از امکانات خود استفاده کرد.

۶-     اگرچه رزمندگان اسلام هیچگاه نباید گرفتار غرور کاذب شده و توانایی دشمن را دست کم بگیرند، اما نبرد اخیر ثابت کرد که امکان نابودی دشمن، دست یافتنی تر از آن چیزی است که تا کنون تصور می شد.

۷-    پنهان نگاه داشتن اسرار نظامی و ناشناخته بودن ظرفیت ها و توانمندی های واقعی مقاومت را می توان از رموز دیگر پیروزی دانست، چرا که همین مسئله و ترس از غافلگیری ترددید صهیونیستها برای ادامه تهاجم را به همراه داشت و لذا توجه به این موضوع هیچگاه نباید مورد غفلت قرار گیرد.

۸-    نفوذ پهباد حزب الله لبنان و نیز موشک های حماس به سیستم پدافند هوایی اشغالگران قدس (موسوم به گنبد آهنین)، ثابت کرد که این سیستم نیز در برابر اراده مقاومت، مانند سایر تجهیزات صهیونیست ها ناکارآمد بوده و بیش از هر چیز به تور پر از روزنه ای می ماند که به راحتی امکان نفوذ در آن وجود داشته و هرگز قادر نخواهد بود، تمام نقاط آسمان اسرائیل را پوشش بدهد و لذا طرحی است که صرفا برای دلخوشی صهیونیست ها مطرح شده است.

ب- درس های سیاسی :

۱-    نبرد سجیل ثابت کرد مستضعفین و مسلمین جهان می توانند، با کمی کمک و حمایت از یکدیگر بزرگترین موفقیت ها را کسب نمایند و با توکل به خدا، تمام سلاح دنیا هم نمی تواند مانع آنها شود.

۲-    اقدامات رژیم اشغالگر قدس که بارها قوانین و مقررات بین‌المللی را نقض و حتی قطعنامه‌های سازمان ملل را نادیده انگاشته و رفتارهای دوگانه و حمایت‌های بی شرمانه کشورهایی مانند آمریکا و اتحادیه اروپا از مواضع ضد انسانی صهیونیستها و بی تفاوتی حکام عرب، اگر چه بسیار تلخ و تأثر برانگیز است، اما در عین حال پوچ بودن ادعاهای واهی مدعیان دمکراسی در دفاع از حقوق بشر را نشان می دهد.

۳-    دستاورد دیگر این واقعه، اثبات مجدد ناکارآمدی سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی وابسته به آن است که عنان کنترل آنها تنها در دست چند کشور سلطه جو و قدرت طلب قرار دارد.

۴-    در جریان این رخداد بزرگ، بار دیگر چهره منافقانه داعیه داران حمایت از قوم عرب و اهل سنت آشکار و با سکوت ناجانمردانه آنان در قبال وحشیگری های رژیم صهیونیستی، همراهی پنهان و آشکار حکام و سران کشورهای عربی با نظام سلطه بیش از پیش آشکارشد، کسانی که به جای حمایت از رزمندگان و مردم مظلوم فلسطین، به آلت دست بیگانگان تبدیل شده و به بهانه کاملا کذب دمکراسی، تمام توان خودرا معطوف سرکوب مردم به ستوه آمده از استبداد کشورهای خود و حمایت از معارضین یکی از حامیان اصلی و موثر مقاومت یعنی سوریه نموده اند.

۵-    برخلاف اقدامات رژیم اشغالگر قدس که به کمک هم پیمانان خود با سانسور شدید خبری، تمام تلاش خود را برای جلوگیری از شنیده شدن فریاد حق طلبی مردم فلسطین بکار بردند،‌ در بعد بین المللی نیز ثابت شد که علی رغم رفتارهای خصمانه دولت های استکباری، همچنان انسان های آزاده بسیاری در نقاط مختلف دنیا وجود دارند، که عدالت طلبی را فریاد می زنند و حاضرند در مقابل ظلم و ظالم، از مظلومین هر دین و مذهبی حمایت کنند.

۶-     منزوی شدن و افزایش نفرت عمومی از رژیم اشغالگر قدس و همچنین وحشت و ترس عمومی غاصبان فلسطین از اقدامات غیر قابل پیش بینی مسلمانان و سایر آزاده خواهان جهان در پاسخ به وحشیگریهای آنان، نیز شرایط بسیار دشواری را برای صهیونیستها که ذاتا به بزدلی مشهورند، ایجاد کرده است، بطوریکه این ترس و وحشت را می توان در جریان گزارشهای خبری به راحتی در چهره تک تک صهیونبستها و حتی مسئولین رده بالای آنها بخصوص در هنگام شنیدن آژیر حملات موشکی رزمندگان اسلام مشاهده نمود.

۷-    این نبرد ثابت کرد که عربده کشی و زور گویی حتی با اتکاء به انبوه سلاح و تجهیزات جدید، سرانجام روشنی نخواهد داشت، زیرا این گونه امکانات تنها هنگامی موثر واقع خواهند شد که با قدرت ایمان و توکل دارندگان آن توام شوند، در حالی که برخورداری از این موهبت الهی برای صهیونیستها محال و دست نیافتنی است.

۸-    بدیهی است که متقابلا مسلح شدن و مسلح ماندن به قدرت معنوی، نکته دیگری است که باید همواره مورد توجه و تاکید مقاومت و سایر رزمندگان اسلام در تمام نقاط دنیا قرار داشته باشد.

۹-    این عملیات همچنین آسیب پذیری های رژیم اشغالگر قدس را بیش از پیش آشکار ساخته و نشان داد که رژیم اشغالگر قدس حتی با حمایت کشورهای هم پیمان و سلطه گر غربی و حکام مرتجع کشورهای عربی نیز قادر نخواهد بود، در یک جنگ همه جانبه پیروز میدان باشد.

۱۰-    مجموعه این عوامل و عدم دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده سبب گردید تا هر روز بر شدت سردرگمی های اشغالگران افزوده شود تا جایی که مسئولین اسرائیلی بخصوص در روزهای پایانی نبرد، سراسیمه به دنبال یافتن راه حلی برای برقراری آتش بس و خروج آبرومندانه از محمصه ای بودند که با جهالت خود آتش آن را برافروختند، در حالیکه به هیچ یک از اهداف مورد نظر خود دست نیافتند.

۱۱-    جدیت مثال زدنی مسئولین حماس و مردم نوار غزه در ادامه نبرد تا کسب پیروزی و برخورد قاطع آنان در عدم پذیرش آتش بس های یکجانبه، نکته دیگری است که نه تنها بی پایان بودن ذخیره سلاح و آمادگی استراتژیک حماس برای درهم شکستن تلاش دشمن را نوید می داد، بلکه این رویکرد و اطمینان مقاومت از شکست دشمنان در این نبرد را باید از دیگر عوامل موثر در عقب نشینی صهیونیستها به شمار آورد.

۱۲-    هر چند حمایت ایران، سوریه و حزب الله از حماس، در قیاس با حمایت کشورهای غربی و عربی از معارضین سوری یا حتی در مقایسه با تجهیزات ارتش اسرائیل، بسیار مختصر و محدود بود، اما اولا همین مقدار، امید تازه ای به کالبد کم رمق مبارزات مردم مقاوم و قدر شناس غزه بخشید و ثانیا ثابت کرد، آنگاه که قدرت ایمان و اراده مردمی با نیروی ابزار و امکانات (حتی نا چیز) آمیخته شود، قدرتی مضاعف را خواهد ساخت که هیچ قدرتی را یارای ایستادگی در برابر آن نیست.

     به این ترتیب مهمترین عوامل پیروزی رزمندگان حماس در این عملیات بزرگ را می توان به شرح ذیل بیان و مورد بررسی قرار داد:

  1. اتکاء به قدرت ایمان مردم و عنایت و اراده الهی، برای مقابله با دشمن.
  2. بهره‌گیری مناسب از انگیزه‌های اعتقادی و همچنین ملی و ضد صهیونیستی مردم.
  3. توجه ویژه و جدی به آموزش و تربیت نیروهای ورزیده و حرفه‌ای کاملاً آماده و آشنا به فنون جنگهای چریکی.
  4. نفوذ اطلاعاتی در سیستم حکومتی و ارتش رژیم  اشغالگر قدس و شناسایی و کسب اطلاعات لازم از صهیونیستها و امکانات آنها.
  5. تشکیل گروههای چریکی کوچک، پر تحرک، مجهز، آموزش دیده، کارآمد، خود اتکاء و در عین حال مستقل.
  6. پیش‌بینی و استفاده از بهترین روشهای ارتباطی با حداقل استفاده از فنآوری و تجهیزات جدید.
  7. انجام کار اطلاعاتی و عملیاتی کافی برای شناسایی دقیق و حساب‌شده معابر نفوذی دشمن و گذرگاهها و تسلیح زمین، قبل از بروز خطر و پیش‌بینی صحیح و آماده‌سازی سازمان و منطقه عملیات برای مقابله با تهدیدات دشمن به بهترین شکل ممکن.
  8. انجام کار مطالعاتی در مورد نقاط ضعف مردم اسرائیل و نیروها، تجهیزات، تأًسیسات و امکانات دشمن
  9. پیش بینی و استفاده از روشهای مناسب برای جابجایی و حفظ سیستم خبری و اطلاع رسانی عمومی.
  10. ساخت مخفیگاه های کاملاً پنهان، کار آمد و با رعایت کامل اصول حفاظتی در بهترین نقاط ممکن.
  11. تکیه بر اصول جنگ نامتقارن و استفاده بهینه و توامان از  تجهیزات مختلف مانند، خمپاره انداز، موشک های دور برد و موشک های دست ساز
  12. بهره‌گیری از اصل سرعت عمل و رهایی از دست دشمن با استفاده از موقعیت جغرافیایی منطقه.
  13. بهره‌‌گیری از اصل پیش‌دستی و بدست گرفتن ابتکار عمل در تمام خطوط تماس.
  14. هماهنگی با حزب الله لبنان و استفاده از تجارب رزمندگان مقاومت لبنان.

     و در نهایت این نبرد را می توان درس دیگری از واقعه عاشورا دانست، واقعه ای که اگرچه به شهادت ۷۲ تن از بهترین انسانهای روی زمین منجر شد، اما درس راد مردی و عدم پذیرش ذلت در برابر ظالمان را به ارمغان آورد و این نیز نعمتی است الهی که دشمنان اسلام از قدرت آن بی خبر و از مزیت آن بی بهره اند و لذا با اطمینان می توان اظهار داشت که در صورت حماقت صهیونیستها و بروز جنگ احتمالی در آینده، پیروزی رزمندگان اسلام در کمتر از ۴۸ ساعت محقق خواهد شد.

                                                                                  احمد رضا هدایتی

                                                                                          ۲/۹/۸۷

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *