فریب نخوریم، ظواهر رفتار غربی ها همه چیز را به ما نمی گوید!؟

     «نمی خواهیم شرق و غرب از ما تعریف کنند»۱، این بخشی از بیانات بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) است که سال ها پیش خطاب به امت اسلامی بیان فرمودند و قبل و پس از آن نیز بارها این نکته را به اشکال مختلف مورد تاکید قرار دادند و بر این مسئله به قدری تاکید داشتند که در جایی دیگر فرمــودند: «آن روزی که آمریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت.»۲

     در این راستا جانشین برحق ایشان حضرت آیت الله خامنه ای (دامه) نیز همواره به اَشکال مختلف، تلاش داشته اند تا در این زمینه با روشنگری و بیان رفتار و گفتار منافقانه دشمن به ویژه آمریکا، از خروج انقلاب اسلامی از مسیر صحیح خود جلوگیری نمایند، از جمله در یکی از سخنرانی های اخیرشان فرمودند: «هرگاه آمریکایی ها لبخند ظاهری زده اند، پس از دقت و بررسی مشخص شده، خنجری نیز در پشت خود مخفی کرده اند و نیت آنها عوض نشده است» و در ادامه افزوده اند: « اگر یک ملت بزرگ و با تجربه و مسئولان برگزیده این ملت، فریب چنین لبخندهایی را بخورند، یا باید بسیار ساده لوح و یا غرق در هوی و هوس باشند، که بخواهند با دشمن سازش کنند … اگر مسئولان کشور با هوش، مجرب، پخته و دل در گرو منافع ملت داشته باشند، فریب این لبخندها را نخواهند خورد »۳

     اما سوال این است که دلیل این همه اصرار برای احتراز از گرفتار شدن در دام رفتارها و تعریف و تمجیدهای ریاکارانه دشمن چیست؟

     حضرت امام (ره) در تاریخ ۲۳/۶/۵۸ در این رابطه می فرمـایند: «اگر چنانچه آمریکا از ما تعریف کند، روزنامه های آمریکا از ما تعریف کنند، باید مردم بگویند این چه قضیه ای است؟ ما نباید انتظار داشته باشیم اینها برای ما [از ما]خوب بگویند، اگر خوب بگویند معلوم می شود خیانتکاریم.»۴

    رهیر عظیم الشأن انقلاب اسلامی نیز فرموده اند: «آمریکایی ها از یک طرف صحبت از مذاکره می کنند، اما از طرف دیگر، به تهدیدهای خود ادامه می دهند و می گویند، مذاکره باید به نتیجه مورد نظر ما برسد و اگر نرسد، فلان کار را خواهیم کرد. ایشان تأکید می کنند: این همان رابطه گرگ و میش است که امام فرمودند، ما این رابطه را نمی خواهیم»۵

      شاید این نگاه ظریف و در عین حال دقیق حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری (دامه برکاته) در نظر برخی از عوام ساده اندیش، نوعی بدبینی تلقی شود، اما با نگاهی گذرا به تاریخ ایران و اسلام در خواهیم یافت که نه در حال و نه حتی در گذشته، هیچگاه سخن و رفتار دشمن در مورد ایران و اسلام از سر خیر خواهی نبوده است، نه آن هنگام که برای دامن زدن به وضعیت کویری ایران و به بهانه استفاده دارویی، ابتدا برگ و سپس ساقه و حتی ریشه درخت گز را از مــردم می خریدند و می سوزاندند و نه آن زمان که برای ترویج تریاک تا مدتی سوخته آن را با قیمتی گرانتر از اصل تریاک خریداری می کردند و نه حتی آن هنگام که برای نهادینه سازی فرهنگ غربی با اقداماتی مانند؛ خرید شلوار سنگ پاخورده و مندرس موسوم به «شلوار لی» مردم را به پوشیدن و استفاده کردن از پوشش غربی ترغیب می کردند.

     طبیعی است، آنها که مدعی ساختن دنیای آینده هستند و فرهنگ غربی را به کوره ای که دیگر فرهنگ ها را در خود ذوب خواهد نمود تشبیه کرده اند۶ و پیوسته از رویت نمادهای غربی در اقصی نقاط دنیا بر خـــود می بالند، کمترین کوتاهی و قصور در شکل گیری رفتار متضاد در برابر سیاست های ظالمانه و استکباری خویش را بر نخواهند تافت و از هر ابزار و روشی برای دستیابی به اهداف پلید خود بهره خواهند برد.

     البته قصد نداریم با این گفتار تمام خوب و بد دنیای غرب و شرق را در یک کفه ترازو قرار داده و همه را با نگاه منفی مورد ارزیابی قرار دهیم، زیرا صرفنظر از مبداء و چگونگی دستیابی دشمن به منابع و امکانات فعلی، چنانچه با نگاهی منصفانه قضیه را مورد توجه قرار دهیم، نمی توان برخی از دستاوردهای مثبت از جمله؛ پیشرفت های علمی غرب را منکر شد و لذا باید بین عملکرد دولت های غربی و مراکز و نهادهای وابسته به آنها  با رفتار اکثریت مردم بخصوص افراد روشنفکر و انسان های آزاده غربی و شرقی و همچنین عملکرد موسساتی مانند؛ تشکل های مستقل مردمی و مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی غیر سیاسی کشورهای مذکور تفاوت قائل شد، اما در عین حال باید روی دیگر سکه را نیز دید.

     به عنوان مثال؛ امروز با گذشت تاریخ برای همه روشن شده است که تایید و تعریف مستمر غرب از نتایج طرح اصلاحات اراضی در دوران طاغوت، اگرچه به ظاهر در جهت منافع کشاورزان صورت گرفته است، اما در اصل این طرح با قطعه قطعه کردن زمین های حاصلخیز ایران، نابودی بخش کشاورزی کشور را هدف قرار داده بود، زیرا در حالی که در همان ایام دولت آمریکا با مکانیزه کردن فرآیندها و یکپارچه سازی زمین های کشاورزی خود، توسعه و رشد بخش کشاورزی در آمریکا را به طور جدی در دستور کار خود قرار داده بود و منافع کشاورزان ایران نیز می توانست با اجرای سایر روش ها مانند، ایجاد تعاونی های بزرگ تامین شود، از سوی غربی ها به حدی بر روی موفقیت این طرح تاکید شد که حضرت امام (ره) پس انقلاب شکوهمند اسلامی، در بیان نتایج آن، وضعیت را اینگونه توصیف کرده اند: «عمده چیزی که در ایران، خاصیتی که در ایران بود کشاورزی بود، کشاورزی ایران غنی بود و محصولاتش زائد بود بر آن مقداری که احتیاج داشت و باید صادر کننده باشد و ما امروز وارد کننده هستیم و هرچه داریم باید از غیر، خارج بیاوریم، ….»

     در مورد صنایع نیز کارشناسان معتقدند؛ ار آنجا که در بسیاری از موارد، ترغیب و تشویق سایر ملل برای حرکت به سمت توسعه صنعتی، فقط برخی از صنایع عمدتا وابسته، مونتاژ و قدیمی را شامل می‌شود، لذا در واقع این حرکت رفتار منافقانه ای است که غربی ها در گام اول برای حفاضت مردم و محیط زیست اروپا و آمریکا از آسیب های صنایع خطرناک و یا آلوده کننده و در گام بعد با هدف بهره بردن از مواد اولیه و ثروت های طبیعی کشورها و همچنین ایجاد وابستگی و کنترل اقتصادی دولت ها و تحقق سایر اهداف مشابه و در نهایت به منظور ایجاد حس کاذب پیشروندگی و سرگرم کردن مردم دنیا به صنایع پیش پا افتاده انجام می دهند.

     تایید و تبلیغ غرب در مورد پیشرفت صنایع پتروشیمی و اعلام مکرر خودکفایی و کسب رتبه های جهانی به خصوص در زمینه تولید برخی از محصولات مانند؛ سموم دفع آفات نباتی توسط کشورهایی مانند ایران نیز از جمله مواردی است که باید با دیده تردید مورد ارزیابی قرار گیرد، چرا که با توجه به آسیب های زیست محیطی و خطرات مواد مورد اشاره برای انسان ها، گیاهان و سایر جانداران، سالهاست که خروج تدریجی تولید و استفاده از اینگونه مواد در دستور کار صنایع کشورهای غربی قرار گرفته است و متقابلا باید تشویق کشورهای غربی برای ارتقاء سطح مبادلات تجاری (قبل از اعمال تحریم ها) را هم صرفا ترفند دیگری دانست که عمدتا افزایش واردات و گسترش وابستگی به غرب را مد نظر قرار داده بود.

     در حوزه اقتصادی از آمریکا به عنوان مقروض ترین کشورهای جهان نام برده می شود، با این حال، این کشور در سایه قدرت پوشالی سیستم نظامی خود، با سوء استفاده از ثروت سایر کشورها به عنوان یکی از مهمترین قطب های اقنصادی جهان نیز شناخته می شود و این موقعیتی است که برداشتی نا درست از استقراض را برای سایر  کشورها ایجاد نموده و سبب شده تا تشویق و ترغیب مراکزی مانند صندوق جهانی پول و سایر موسسات وابسته غربی، موثر واقع شده و آنان را به بهانه مختلف مانند؛ توسعه زیرساخت ها، چنان در دام اسقراض خارجی گرفتار نماید که هرگز نتوانند در برابر فشار آن قامت راست کنند.

     در بعد فرهنگی و اطلاع رسانی، در حالی که آمریکا در فاصله کمتر از یک هفته تمام تصاویر رقت بار وضعیت مردم پس از حادثه‌ای مانند؛ طوفان کاترینا و مستندات مربوط به غارت گری مردم از فروشگاه ها را از روی صفحات اینترنتی و اخبار رسانه های خود حذف می کند و یا کشورهای اروپایی انعکاس اخبار فقر، بیکاری و کارتن خوابی شهروندان غربی را مغایر منافع و مصالح ملی خویش معرفی می‌کنند، در جشنواره‌های هالیودی، چنان ناجوانمردانه از فیلم های (معمولا در حد آماتوری) کارگردانان معلوم الحال ایرانی که با سیاه نمایی، نگاه کاملا یکجانبه نگر و تک بعدی، مشکلات و کاستی های کشور را به تصویر می کشند، استقبال کرده و آنها را مورد تقدیر و تشویق قرار می دهند، که در اکثر موارد حتی اعتراض کارگردانان حرفه ای و دیگر صاحب نظران غربی را نیز به دنبال دارد.

    برگزاری جشنواره ها و المپیادهای علمی و ورزشی (اعم از داخلی یا خارجی) یکی دیگر از اقداماتی است که همواره با استقبال غربی ها مواجه بوده است، چرا که از این طریق با کمترین زحمت و بدون هزینه، بهترین فرصت برای شناسایی و جذب نخبگان ایرانی در اختیار آنان قرار می گیرد و درست به همین دلیل است که هرازگاهی می توان ردپای تعریف و تمجیدهای اغراق گونه و منافقانه آنان در مورد موفقیت های دانشمندان، دانشجویان، دانش آموزان و ورزشکاران نخبه ایرانی را در رسانه های غربی رویت نمود.

     با اینکه غربی ها هیچگاه حاضر نمی شوند، دانش و فن آوری های جدید خود را در اختیار سایر کشورها قرار دهند، اما تمام تلاش خود را بکار می برند تا با بر عهده گرفتن نقش مرجعیت علمی و تحت عناوین مختلف مانند، چاپ مقالات در مجلات isi،  به آخرین یافته های علمی سایر کشورها دست یافته و دانش تولیدی آنها را به یغما ببرند.

     البته این شگرد با سایر روش ها مانند؛ واگذاری انواع پروژه های تحقیقاتی هدفمند به نخبگان ایرانی (عمدتا تحقیق در حوزه علوم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای پر کردن خلاء های اطلاعاتی مورد نیاز در مورد ایران) نیز تعقیب شده و در این مورد نیز معمولا نتایج کار در هر سطح از اعتبار علمی، به شدت مورد تشویق و تایید آنان قرار می گیرد.

     به این ترتیب اگر تا چندی پیش به رایگان یا با نازل ترین بها، مواد نفتی، مواد معدنی و سایر مواد اولیه مورد نیاز صنایع خود را از کشورهایی مانند ایران تامین می کردند، هم اکنون طی اقدامی خزنده و با تشویق های موذیانه در مورد دستاوردهای کسب شده در عرصه علم و فناوری در این کشورها، تاراج علم و دانش منطقه را هدف قرار داده و زیرکانه در عرصه علمی نیز ما را گرفتار خام فروشی و به عبارت دیگر، انتقال دانش قبل از تبدیل آن به محصول نموده اند.

      یکی دیگر از موضوعاتی که پیوسته مورد تایید و تشویق غربی ها قرار داشته و به عنوان نماد دموکراسی، مردم سایر کشورها را به ایجاد و توسعه آن ترغیب و تشویق نموده اند، تحزب و به عبارت بهتر دامن زدن به تفرقه و چند دستگی از طریق ایجاد احزاب متعدد بوده است و این در حالی است که اولاً اسلام به شدت مسلمانان را از تفرقه و دو دستگی بر حذر داشته و بر ضرورت وحدت و همدلی مسلمانان تاکید کرده است و ثانیاً در اکثر این کشورها نیز تعداد احزاب به یک یا دو حزب اصلی محدود می گردد و معمولا یا حزب دیگری وجود ندارد و یا اگر هم وجود داشته باشد، معمولا در یک سناریوی کاملا ساختگی و صرفا با هدف فریب افکار عمومی مردم شکل گرفته اند و لذا  نقش اثرگذاری در اداره امور حکومتی یا مسائل سیاسی ندارند و به همین دلیل است که تابحال هیچ یک از آنان نتوانسته اند در رقابت های انتخاباتی اروپا و آمریکا به موفقیت دست یابند.

     البته باید ترغیب و تشویق جوامع به ایجاد و گسترش تشکل های غیر سیاسی مانند؛ فرق مذهبی و یا عرفان های کاذب و امثال آن را نیز به این حرکت موذیانه اضافه کرد.

     با توجه به رفتارهای منافقانه غربی ها به نظر می رسد، برگزاری انتخابات گسترده با مشارکت مستقیم همه اقشار جامعه نیز از دیگر مواردی به شمار می‌رود که در بسیاری از موارد با هدایت و تشویق غربی ها، به نمایشی فریبنده برای دموکراسی خواهی در کشورهای مختلف تبدیل شده است و این در حالی است که  انتخابات و رای گیری در کشورهای مُبلغ آن، عمدتا به شکل غیر مستقیم و با فرآیندی پیچیده صورت می گیرد، بنابراین، ترغیب و تایید غربی ها را باید صرفا حرکتی در جهت انحراف افکار عمومی جهان از برگزاری انتخابات معقول و منطقی دانست، به عبارت دیگر گرفتار نمودن سایر کشورها در دام افراط و تفریط های ناشی از شیوهای نادرست انتخاباتی، هدفی است که بیگانگان با ترغیب و تشویق این روش دنبال می کنند.

     برخلاف روش های مورد استفاده کشورهای غربی که با اعطای انواع تسهیلات، شهروندان خود را به افزایش تعداد فرزندان ترغیب می کنند، برای سایر کشورها کنترل و کاهش جمعیت نسخه است که غربی ها و سازمان های وابسته به آنها نه تنها اجرای آن را همواره مورد تایید و تشویق قرار داده اند، بلکه حتی حاضرند برای عملی ساختن آن در کشورهای هدف، وام و سایر تسهیلات بلند مدت در اختیار آنان قرار دهند و این موضوع نکته دیگری است که تنها بر هم زدن موازنه جمعیتی جهان (به عنوان یکی از اهرم های اصلی قدرت) به نفع غرب را دنبال می کند.

    در پی ناکامی های مکرر غرب برای نفوذ رسمی به خاک جمهوری اسلامی ایران، بخشی از اهداف دشمن در قالب ایجاد بنیادهای خیریه وابسته به کشورهای غربی مانند آمریکا تعقیب می شود و لذا بی شک تشویق و حمایت مالی اینگونه موسسات از جمله بنیاد خیریه محک که ماهیت آن اخیرا افشاء شد را نباید از سر خیرخواهی و نشانه انساندوستی غربی ها به شمار آورد.

     تشویق جوانان به ایجاد روابط آزاد، برگزاری برنامه های نا نامتعارف و رفتارهای خارج از عرف و یا ترغیب آنان به استفاده از نمادهای مختلف غربی، از دیگر شگردهایی است که قطعا استحاله فرهنگی و به بیان دیگر ذوب نمودن دیگر فرهنگ ها در فرهنگ فاسد غربی را هدف قرار داده است.

     البته کار به اینجا ختم نمی شود و تاریخ سرشار از نیرنگ های فراوانی است که از سوی غربی ها بخصوص آمریکا و انگلیس، به اسم دموکراسی و امثال آن به مردم سایر کشورهای تحت ستم از جمله ایران اسلامی تحمیل شده است، به عنوان مثال؛ دیدن شبکه های ماهواره‌ای غرب که انتقال فرهنگ فاسد غــربی را تعقیب می کند، نشانه تجدد گرایی و دمکراسی معرفی می‌شود و مورد تشویق و تایید غربی ها قرار می گیرد، اما همزمان پخش شبکه های ایرانی در سایر کشورها به بهانه تحریم قطع می شود.

     بی شک یکی از دلایل عمده وضعیت موجود در کشورهای در حال توسعه و جهان سومی را باید در خودباختگی و عدم اعتماد به نفس و پیشدستی برای تبدیل شدن به مرجع (در تمام زمینه های علمی، فنی، هنری و …) برای دیگران جستجو نمود و این نکته ای است که تشدید وابستگی کشورهای مذکور به مدل ها، الگوها، استانداردها و سایر ضوابط غربی را به همراه داشته است.

     و سخن آخر اینکه، به تعبیر مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)، تمام هدف دشمن از این رفتارهای چندگانه، چیزی جز تسلیم بی چون و چرای مسئولین و سلطه مجدد بر ایران اسلامی و استعمار ملت ها در سراسر جهان نیست، همانگونه که در دیدار اسفند ماه سالجاری با مردم آذربایجان فرمودند: «آمریکایی ها توقع دارند که دیگران در مقابل حرف های غیرمنطقی و زورگویی های آنها تسلیم شوند، همانطور که برخی تسلیم شده اند، اما ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی تسلیم شدنی نیست زیرا منطق، توانایی و اقتدار دارد».

 منابع مورد استفاده:

۱-     صحیفه نور – جلد ۱۸ صفحه ۲۳۳

۲-     صحیفه نور – جلد ۱۲ صفحه ۲۰۲

۳-     سخنرانی در جمع کثیری از دانشجویان، دانش آموزان و خانواده معظم شهدا

۴-     صحیفه نور – جلد ۹ صفحه ۵۲۷

۵-     سخنرانی در جمع کثیری از دانشجویان، دانش آموزان و خانواده معظم شهدا

۶-      چندین سال پیش در جریان جنگ جهانی دوم یکی از استراتژیست‌های معروف آمریکایی به نام ترومن با توجه به وضعیت آشفته جهان، دکترین سه گانه‌ای را برای آمریکا تجویز نمود که مبنای کار سیاست‌های استکباری سردمداران این کشور قرار گرفت، براساس این دکترین وی معتقد بود دنیا در آینده در دست کشوری خواهد بود که فرهنگش جهانی باشد، او همچنین فرهنگ آمریکایی را به بوته‌ای (کوره ریخته‌گری) تشبیه نمود که می‌بایست فرهنگ سایر کشور‌های جهان در آن ذوب شوند.

                                                                                                    احمدرضا هدایتی

                                                                                                کارشناس ارشد مدیریت

                                                                                                       ۱/۱۱/۹۱

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *