چه کسی مقصر است؟ (بحثی انتقادی پیرامون نقش و سهم هریک از نهادهای جامعه در بروز ناهنجاری های اجتماعی)

   بی شک بیداری جهان اسلام در سالها و بخصوص ماههای اخیر را باید رویکردی متاثر از امواج قدرتمند دریای خروشان انقلاب اسلامی دانست، انقلابی که با ظهور خود و دمیدن روح امید به کالبد خسته و بی رمق مسلمانان، یک بار دیگر ارزشهای اسلامی را احیاء و به رغم تمام تلاشهای دشمنان این مرز و بوم، همچنان پرشتاب و خروشان به راه خود ادامه می دهد. خیزشی که با اتکاء به عنایات الهی و همراهی مردم، شگفتی آفرید و با الگوسازی در بخشهای و عرصه های مختلف، دستاوردهای شگرفی را از ظرفیتهای نهفته در بطن خود به نمایش گذاشت، تحولی که پشت دشمنان اسلام را به لرزه درآورده و می رود تا به تدریج، حاصل سالها تلاش خبیثانه آنها برای تسلط دائمی و چپاول ثروتهای غنی موجود در نقاط مختلف دنیا بویژه جهان اسلام را، نقش برآب نماید.

     تردیدی نیست که امروز، در سایه برکات این انقلاب مردمی که ریشه در مکتب آسمانی اسلام دارد، قابلیتها استثنایی این دین الهی برای اداره مطلوب جوامع و مقابله و ایستادگی در برابر ظلم و فساد و گسترش عدالت و همچنین بروز و شکوفایی استعدادها در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی، به یک باور عمومی در سطح جهان مبدل گشته است، باوری که نه تنها مرزهای ایران را درنوردیده، بلکه با ورود به کشورهای جهان اسلام و سایر ممالک مستضعف و تحت ستم، مسیری را می پیماید که به تعبیر مقام معظم رهبری(دامه)، بنیان کفر را در سراسر دنیا به لرزه درآورده و به زودی با فراگیر شدن در تمام ممالک غربی، طومار سالها ظلم و فساد آنها را درهم خواهد پیچید.

      اما آیا اینک می توانیم اظهار کنیم که تمام مشکلات و موانع را پشت سر گذاشته ایم و یا فراتر از آن نگریسته و مدعی شویم که به تمام آرمانهای انقلاب اسلامی دست یافته ایم. قطعا پاسخ به این سوال مثبت نخواهد بود، چرا که همچنان خطرات بزرگی نه تنها ایران اسلامی، بلکه خیزشهای مرتبط با این انقلاب جهانی را تهدید می نماید.

 اما این خطرات کدامند و از کدام سمت و سو این تحول عظیم جهانی را مورد تهدید قرار داده اند؟

     همانگونه که اشاره شد، اگرچه اکثریت قریب به اتفاق جامعه، دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی را مورد تایید و تاکید قرار داده و اصول انسان ساز اسلام را تنها راه سعادت دنیوی و اخروی خود می دانند، اما متاسفانه بروز برخی ناهنجاریها که بتدریج در سطح جامعه اسلامی ایران در حال بسط و گسترش است، آنان را نگران مسائلی ساخته که بی توجهی مسئولین به آنها می تواند، زمینه های بی اعتمادی جامعه نسبت به آنچه تابحال کسب شده را فراهم و در کاهش همراهی آنان موثر واقع شود.

      این دغدغه ها عمدتا دو سویه و چند بعدی بوده و ناشی از عملکرد متقابل مردم و مسئولین می باشد، به این معنا که بخشی از آن متاثر از غفلت و کم توجهی مسئولین به نکات مهم و غیر قابل انکاری است که افراط و تفریط در مورد آنها، جو بی اعتمادی نسبت به نظام را فراهم و امکان مشارکت و همراهی عمومی را کمرنگ می سازد و بخش دیگری از آنها معلول به فراموشی سپرده شدن اصول و ارزشهای انقلابی و اسلامی از سوی جامعه می باشد، که تعادل و توازن زندگی اجتماعی را برهم زده و ناهنجاریها را تشدید می نماید.

     به عبارت دیگر؛ هم اکنون به برکت دستاوردهای انقلاب اسلامی و تحولات عظیم رخ داده در جهان، پایه های انقلاب اسلامی به اندازه کافی از ثبات و استحکام لازم برخوردار گردیده و دیگر این تحریم و نیاز کشور به محصولات خارجی یا تهدید نظامی و دشمنی مستقیم آمریکا و اسرائیل و اذناب آنها نیستند کـه می توانند خطر ساز باشند، بلکه جهالت و بی بصیرتی برخی از مسلمانان و همچنین رخنه و نفوذ ایادی دشمن به ارکان و اجزای مختلف جامعه اسلامی، بزرگترین و اصلی ترین تهدیداتی محسوب می شوند که از درون پایه و اساس انقلاب را مورد هدف قرار داده و به مراتب خطرناکتر و جدی تر از دشمنان پنهان و آشکاری هستند که از خارج مرزها، این نظام الهی را در معرض خطر قرار داده اند.

     در هر حال چنانچه قرار باشد به اصطلاح، کلاه خودمان را صادقانه قاضی نموده و موارد را منصفانه نقد و نقاط مثبت و منفی را با هم ببینیم، باید در کنار دستاوردهای عظیم وغیر قابل قیاس علمی و عملی انقلاب اسلامی نسبت به دوران گذشته، نقاط ضعف را نیز مطرح و بدون کلی گویی های توجیهی، پاسخی قانع کننده و راه حلی مناسب برای آنها ارائه نماییم. بدیهی است، این روش نه تنها موجبات اعتماد سازی عمومی را مهیا خواهد نمود، بلکه استحکام پایه های انقلاب را تضمین و مسیر را در جهت جلب مشارکت و همراهی بیش از پیش مردم برای رفع این معضلات، هموار و مهیا خواهد ساخت.

     همانگونه که حضرت علی (ع) در این رابطه خطاب به یکی از کارگزارانشان می فرمایند: « اگر مردم در باره تو  گمان بد بردند، عذر و دلیلت را آشکارا برایشان مطرح کن و سوء ظنهای مردم را از ذهنشان دورنما؛ زیرا این شیوه درباره خود تو ریاضت و برای رعیت لطف است و مرحمت و این عذر خواهی وسیله ای خواهد بود که حق و عدالت را به آنان بیاموزی و به پیروی ازحق وادارشان سازی

الف سهم و نقش نهادهای حکومتی در بروز نابسامانیها:

۱- مصلحت اندیشی غیر منطقی و بیش از حد و برخورد نابرابر با عوامل فساد در امور مختلف فرهنگی و اجتماعی به ویژه مسائل و تخلفات سیاسی و اقتصادی، یکی از اصلی ترین عواملی است که کارآمدی برخی از دستگاههای اجرایی در قوای سه گانه کشور را زیر سوال برده و بعضا باعث کمرنگ شدن اعتماد عمومی در بخشهایی از جامعه شده است و این در حالیستکه اینگونه مصلحت اندیشی ها بخصوص در مورد مسئولین و مدیرانی که تخلف آنها اثبات و قطعی شده، نه تنها کمکی به ایجاد آرامش و تثبیت و حفظ امنیت عمومی نمی کند، بلکه باعث بروز و افزایش بی اعتمادی عمومی شده و در آیات و روایات اسلامی نیز به شدت نهی و مذموم شناخته شده است.

     به عنوان مثال: در عهدنامه معروف مالک اشتر که در سازمان ملل متحد به عنوان یک منشور جهانی شناخته شده‌است، حضرت علی (ع) خطاب به مالک می‌فرمایند: « سپس رفتار کارگزاران را بررسی کن و جاسوسانی راستگو و وفا پیشه بر آنان بگمار، که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان سبب امانتداری و مهربانی با رعیت خواهد شد. و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده، او را با تازیانه کیفر کن و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار و خیانتکار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن» و در بخشی دیگر می فرمایند: « سپس رسیدگی به کارهایشان و فرستادن ناظران امین و راستگو را برایشان  وا مگذار، چرا که این نظارت کوشش آنها را در آبـادانی و مـدارا  با مـردم و دوری از ستم و مراقبت از یاران افزون می کند. » ( نهج البلاغه مرحوم دشتی – صفحه ۴۴۳)

     امیرالمومنین (ع) در بخشی از خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه نیز راه جلب همکاری و اعتماد مـــردم برای تداوم حکومت را رعایت حق دانسته و می فرمایند: « و آنگاه که مردم حق رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت یابد و راه های دین پایدار و نشانه های عدالت برقرار و سنت پیامبر (ص) پایدارگردد، پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس می‌گردد» (نهج البلاغه – خطبه ۲۲۵ – صفحه ۴۶۱)

۲- اگرچه سیاستمدار بودن و تسلط بر امور سیاسی به ویژه در روابط خارجی، برای مسئولین کشور امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، اما بدیهی است که این مفهوم با سیاست زدگی و سیاست بازی در اداره امور و در اولویت قرار گرفتن مسائل سیاسی نسبت به امور اجرایی کشور، کاملا متفاوت می باشد.

     برونداد سیاست بازی و سیاسی کاری در امور اجرایی کشور، بیش از هر چیز شبیه بازی کودکانه ای است که به شدت سازندگی و فرآیند سایر فعالیتهای عمومی جامعه و مجموع کشور را در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بخصوص امنیتی تحت الشعاع قرار داده و زمینه را برای افزایش مشکلات و بروز بحرانهای مختلف فراهم می سازد.

     اگر چه این مشکل نسبت به دولتهای قبل (بخصوص دولتهای هفتم و هشتم)، کاهش قابل ملاحضه ای داشته، اما متاسفانه امروز یکبار دیگر در شرایطی قرار گرفته ایم که رد پای سیاستهای لجوجانه و منافع جناحی، حزبی، گروهی و حتی فردی در تعاملات قوای سه گانه، بویژه مجلس و دولت، کاملا محسوس و مشهود گردیده و این معضل مجددا مسیر افراط گونه دوره های قبل را پیش روی خود قرار داده  و بار دیگر آسایش عمومی را متزلزل ساخته است.

۲- گاهی به نظر می رسد در جریان روشنگریها و افشاگریهای عمومی، افراط و تفریط صورت گرفته و برخی از مسئولین و بخصوص رسانه های کشور با اتخاذ روشهای دور از انتظار، به جای استفاده از قدرت جاذبه اسلامی، بر استفاده از قدرت دافعه آن اصرار ورزیده و بدون بررسیهای لازم و ارائه مستندات متقن و کافی، حتی در حد تهمت و پرونده سازیهای کاذب، بر علیه یکدیگر پیش می روند و متاسفانه این رویکرد، معضلی به شمار می رود که به تدریج به یک فرهنگ فراگیر تبدیل شده است.

اگر چه در مورد بسیاری از افراد جامعه، انحرافات اعتقادی و بحران بی هویتی تا به آنجا پیش می رود که امیدی برای بازگشت آنان به مسیر حق متصور نبوده و رفتار آنها مصداق کفر و دشمنی علنی با نظام را پیدا کرده و رسوا نمودن آنها را اجتناب ناپذیر می نماید، اما بنا بر توصیه های اسلامی، در اکثر موارد باید  برای جلوگیری از شکسته شدن قبح امور خلاف و ناهنجاریهای اخلاقی و پیشگیری از ترویج اینگونه مسائل، ضمن برخورد جدی و قاطعانه با متخلفین و مجرمین، از آشکار شدن عمومی گناه و رفتارها غلط، جلوگیری و حتی المقدور تمام اقدامات را در جهت پنهان نگاه داشتن خصلتهای نامذموم فردی و اجتماعی و باز گرداندن و پیوستن مجدد افراد فریب خورده به مسیر صحیح، هدایت نمود و لذا هنر همه مسلمانان باید این باشد که بجای طرد مخالفین و دامن زدن به مباحث نا امید کننده، آنان را با دلایل منطقی و در عین حال رفتارهای صادقانه توام با انصاف، با خود همراه و همفکر سازند.

۳- یکی از موضوعات شبه برانگیز و غیر منطقی که بویژه در سالهای اخیر، مردم را در مورد انتخابات مختلف نگران و نسبت به اهداف و عملکرد برخی کاندیداها بدبین و بی اعتماد ساخته، صرف هزینه های هنگفتی است که هیچ گونه تناسبی با موقعیت های کسب شده در انتخابات ندارد و این ذهنیت را ایجاد نموده که مگر مسئولیت در جمهوری اسلامی ایران از چه درآمد و امتیازاتی برخوردار است کـــــه این افراد حاضر می شوند برای رقابت در این عرصه، اینگونه بی محابا هزینه نموده و حتی با الگو از روشهای مطرود غربی، از هر روش غیر اخلاقی و نامتعارفی برای تخریب یکدیگر استفاده نمایند.

      به این ترتیب؛ صرفنظر از افراد توانمند متعهد و بعضا متمولی که با صرف هزینه شخصی و بدون سوء استفاده از بیت المال و با اجتناب از قرار گرفتن در زیر دین افراد فرصت طلب و صرفا در جهت کسب رضایت الهی، خالصانه و صادقانه خدمت به مردم را هدف خود قرار داده اند، رویکرد و رفتار ناصواب افراد مذکور، نیز از عواملی محسوب می شود که ماهیت انتخابات و نیز کارآمدی نظام را در ایجاد یک جامعه سالم و بی نقص، زیر سوال قرار داده است.

۴- کنترل و نظارت بر امور و نیز فقدان نظارت بر کار ناظران، در پاره ای از موارد به قدری مورد غفلت قرار گرفته که هم اکنون با افزایش میزان جرائم و تخلفات در برخی از دستگاهها، وجود فساد اداری از جمله: پارتی بازی، رشوه، اختلاس، رانت خواری، کم کاری و کم توجهی به قوانین و مقررات و سنگ اندازی و ایجاد مانع در انجام امور، کاملا محسوس بوده و تا آنجا گسترش یافته که بعضا پیگیری موارد کوچک، مشمول مرور زمان شده و عملا اغماض در مورد آنها یک رفتار عادی محسوب می گردد.

      بدیهی است؛ ترویج و نهادینه شدن این ناهنجاریها به شدت کارآمدی سیستم نظارتی را زیر سوال برده و نارضایتی مردم را به همراه داشته است، زیرا در این رابطه علی رغم طرحها و برنامه های مطرح از سوی مسئولین، نه برخورد قاطعانه ای صورت گرفته و افراد ناکارآمد و متخلف بطور جدی حذف شده اند و نه رفع کاستیهای قانونی و اصلاح اساسی فرآیندها رخ داده است.

     بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امـام خمینی (ره) نگرانی خود از این موضوع را در وصیت نامه سیاسی الهی شان این چنین بیان فرمودند:

      « از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوه اجرائیه است، گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از تصویب مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لاکن بدست مجریان غیر صالح که افتاد، آن را مسخ کنند و برخلاف مقررات، یا با کاغذ بازی ها، با پیچ و خمها که به آن عادت کرده اند، یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که بتدریج و با مسامحه، غائله ایجاد می کند ». (صحیفه نور – جلد ۱۲ – صفحه ۴۸۶)

      مقام معظم رهبری (دامه) نیز دراین رابطه در یکی از سخنرانی های خود فرمودند: « گاهی اوقات یک فرد معمولی نامطلوب در یک  دستگاه  مانع  از اجرای سیاست قطعی و ابلاغ شده آن  دستگاه می شود و حل اینگونه مسائل فقط در گرو نظارت شما بر دستگاه اداری تحت مدیریت تان است …… یک مدیر خوب کسی است که اگر وقت خودش را تقسیم کند نیمی از آن را در امر نظارت صرف کند و بقیه را در امور دیگر،  شما باید به گزارش هایی که از کارکنان دستگاه اداری به دستتان می رسد ترتیب اثر بدهید و هر مدیر ضمن این که باید مجموعه تحت مدیریت خود را حمایت کند به گزارشات واصله در مورد کارکنانش اهمیت بدهد، و با تخلفات بطور جدی برخورد کند دراین صورت دیگر نیازی به دستور العملهای زاید اداری نخواهد بود

 ۵- تجمل گرایی، اشرافیگری و زندگی پر زرق و برق برخی از معدود مسئولین و مدیران نا سالمی که با رانت خواری و سوء استفاده از موقعیت خود، امکانات ویژه ای را برای خود و خانوادهایشان فراهم نموده اند، یکی دیگر از مسائلی به شمار می رود که به غلط، به کل مدیران نسبت داده شده و در اذهان عمومی الگویی نامتعارف از جایگاه مدیر متعهد و متخصص را به تصویر کشیده است.

      این در حالیست که در اسلام مدیر و مسئول، خادم مردم معرفی شده و معمولا شخصی که به عنوان کارگزار نظام اسلامی مسئولیت سازمان و نهادی را می پذیرد، حداقل تا زمانی که آن وظیفه را بر عهده دارد، تلاش می کند تا برای درک بهتر مشکلات مردم، اگر در سطحی پایین تر از سطح متوسط جامعه قرار ندارد، در سطحی بالاتر از این سطح قرار نگیرد.

     این نکته موضوعی است که هم اکنون کمتر مورد توجه قرار می گیرد، در حالیکه رعایت آن حداقل در مورد گروه خاصی از مدیران و مسئولین، از جمله: روحانیت که مسئولیت خطیر هدایت جامعه را بر عهده دارند و یا مسئولین سطوح عالی و سایر مدیرانی که از قدرت و اختیارات بیشتری برخوردارند، بیش از دیگران انتظار می رود، به عبارت دیگر این گروه یا نباید در این وادی گام بگذارند و یا باید با کاهش توقعات خود نسبت به دیگران، همگام با اکثریت افراد جامعه حرکت نموده و در برخورد با مشکلات و کاستیها، از قدرت تحمل و بردباری بیشتری برخوردار باشند.

۶- نا کارآمدی ساختار، سیستمها و روشهای سنتی موجود در ادارات و عدم به روز رسانی نظام اداری متناسب با پیشرفتهای سریع و پرشتاب دنیای علم و نیز عدم توجه کافی به شایسته سالاری در عزل و نصب مدیران نیز، از دیگر مسائلی به شمار می رود که اگر چه همواره به عنوان یک دغدغه مهم مطرح بوده، اما متاسفانه تابحال بطور جدی، فراگیر و اثربخش، برای اصلاح آنها اقدام نشده و همین مسئله امکان استفاده حداکثری از منابع و فرصتهای موجود را، از سیستم اداری کشور سلب و انتقاد نخبگان و صاحبنظران را به همراه داشته است.

به عبارت دیگر، باید اعتراف کنیم که به رغم نیاز جدی کشور و توصیه های مکرر مسئولین به ویژه تاکیدات سالهای اخیر مقام معظم رهبری (دامه)، مبنی بر ضرورت تسریع در تهیه و ارائه الگوهای ایرانی اسلامی در بخشها و موضوعات مختلفی مانند: پیشرفت، مدیریت، اقتصاد، نظام آموزشی و امثال آن، این موارد در اکثر بخشها، همچنان الگوهای نانوشته و در عین حال کارآمدی هستند که به علت کم توجهی مسئولین، تدوین کاربردی آنها مورد غفلت قرار گرفته است و تقریبا امکان ارائه الگوی قطعی و نهایی شده موارد مذکور به صورت یکپارچه و علمی، وجود ندارد.

 ب سهم و نقش جامعه در بروز نابسامانیها:

۱-بسیاری از ما این جمله معروف منتسب به سید جمال الدین اسد آبادی که گفته بود: « به اروپا رفتم و اسلام را دیدم، اما مسلمان ندیدم و به شرق آمدم و مسلمان دیدم، اما اسلام را ندیدم »، شنیده ایم، اگرچه اصل صحت جمله جای بحث دارد، اما آیا تا بحال با خود اندیشیده ایم که چرا مردم کشوری مانند: ایران که از دیرباز به عنوان مهد فرهنگ و تمدن شناخته شده و همواره با پیشتازی در کسب علم و معرفت، زبانزد عام و خاص بوده، با اینکه دین اسلام را به عنوان کاملترین، جامعترین، به روزترین، کاربردی ترین و کارآمدترین ادیان الهی پذیرفته اند، ارزشهای غنی فرهنگی و اصول ناب و بی بدیل این هدیه آسمانی را در مقاطعی از تاریخ، مورد کم توجهی و بی مهری قرار داده و کار را بدانجا رسانده اند که در پاره ای از امور، برای معرفی فرهنگ اسلامی، برخی از کشورهای غربی را مورد مثال قرار داده وبه اصطلاح مصداق ضرب المثل معروف «آنچه خود داریم ز بیگانه تمنا می کنیم» قرار گرفته اند.

     بدیهی است، علت بخش عمده این مشکل را به تعبیر مقام معظم رهبری (دامه)، باید در بصیرت ناکافی و همچنین فهم نادرست و برداشت شخصی از مسائل اعتقادی و نیز رفتارها منافقانه بعضی از افراد جامعه جستجو نمود، به این معنا که متاسفانه برخی از ما علی رغم عدم آگاهی لازم نسبت به حقایق نهفته در مکتب انسان ساز اسلام و بدون مطالعه کافی برای شناخت نکات بنیادین و اهداف کلی و محتوای اصلی دین، تحت تاثیر تبلیغات مسموم و شیطانی بیگانگان، فقط برخی از ظواهر کار را مورد توجه قرار داده و مباحث اعتقادی را بگونه ای تفسیر نموده و تنها تا آنجا به آن عمل می کنیم که منافع شخصی مان را تضمین نموده و با تمایلات دنیوی ما مغایرت نداشته باشد و این همان نکته ای است که رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) از آن به عنوان خطری به مراتب بزرگتر از فقر نام برده و در رابطه با آن می فرمایند:

     «فقر (تنگدستی)؛ امت من را از پای در نخواهد آورد، ولی از یک چیز دیگر بر امت خودم بیمناکم و آن کج‎فکری، بدفکری، بداندیشی و جهل و نادانی است. اگر مسلمانان؛ روشن‎بینی، دوربینی، آینده‎بینی و ژرف‎اندیشی را از دست بدهند و ظاهر‎بین بشوند، آن ‎وقت است که برای اسلام خطر پیدا می شود».

     خدای متعال نیز در مقام هشدار به افرادی که با تفسیر به رای یا برداشت ناقص و شخصی از اسلام، ادعای مسلمانی می کنند، در آیه ۱۳ سوره رعد و نیز آیه ۸ سوره انفال می‎فرماید: «خدا نعمتی را که بر قومی عنایت می‎فرماید، از آن‎ها نمی‎گیرد، مگر آن‎که قبلاً خود آن مردم، خودشان را (در مسیر نادرست) عوض کرده باشند». به این معنا که اگر خودشان را از قابلیت و صلاحیت این نعمت انداخته باشند، آن‎ وقت است که خداوند نعمتش را از آنان سلب می‎کند.

     این موضوع یعنی فاصله گرفتن مسلمانان از قواعد و تعالیم اسلامی و صرفا پذیرش نکات منطبق با تمایلات و برداشتهای شخصی و ارائه قرائتهای جدید از دین، همان نکته ای است که می تواند تغییر مورد اشاره در آیه را به همراه داشته و منجر به القای ناکارآمدی نظام اسلامی و انزوای مجدد آن گردد و لذا دشمنان و رسانه های آنان نیز با آگاهی بر این مسئله و طرح مسائل حاشیه ای در افکار عمومی، از جهل برخی افراد سوء استفاده نموده و تمام تلاش خود را معطوف دستیابی به این هدف ساخته اند.

۲- اجتناب از امر به معروف و نهی از منکر در مورد خود و دیگران، از دیگر موضوعاتی است که مسلمانان علی رغم توصیه های مکرر و موکد اسلام، نسبت به انجام آن بی تفاوت شده اند و با اینکه نه ممکن است و نه منطقی که دولت برای مراقبت از جامعه، وضعیت پلیسی در کشور ایجاد کند، بسیاری از مردم این وظیفه را به فراموشی سپرده اند و این درحالی است که بی توجهی به این قانون الهی تابحال معضلات بسیاری را برای جامعه اسلامی به همراه داشته است.

     به عنوان مثال: بسیاری از ما بدون توجه به مصالح عمومی و با اولویت مطلق به منافع فردی، همواره در پاسخ به این سوال که چرا تخلف فلان شخص را نادیده انگاشته و یا شخصا فلان تخلف را انجام می دهید و به عنوان مثال: مقررات رانندگی را زیر پا می گذارید و یا فلان معروف را نادیده می انگارید و به آن عمل نمی کنید، به جای اینکه بگوییم ما این نهی یا فلان تخلف را مرتکب نمی شویم تا دیگران هم انجام ندهند و یا فلان معروف را انجام می دهیم تا دیگران هم انجام بدهند، دقیقا بالعکس رفتار نموده و می گوییم، چون دیگران انجام می دهند یا به آن عمل نمی کنند، ماهم اینگونه عمل می کنیم و آنگاه که این رویکرد ناصواب عمومی و فراگیر شد و نتایج منفی آن ظاهر گشت، به زمین و زمان بد وبیراه می گوییم و به اصطلاح، دنبال دیوار کوتاهی می گردیم تا تقصیر را به گردن صاحب آن بیندازیم، بدون آنکه به نقش و سهم خود در بروز این نابسامانیها بیندیشیم.

۳- بر خلاف توصیه های مکرر اسلام مبنی بر ضرورت برخورداری مسلمانان از خصلتهای مطلوبی مانند: امید و توکل یا قناعت و صبر، بسیاری از ما، از بیان مشکلات برای غیر خدا هم ابایی نداشته و به جای ارائه راهکار و تلاش بیشتر برای حل مسائل و مشارکت موثر در رفع مشکلات زندگی، نا امیدانه روح و روان خود و دیگران را در مـــعرض فرسایش و تخریب قرار داده و دائما کاستی ها و نکات منفی را مورد یادآوری قرار می دهیم، بدون آنکه توجه داشته باشیم، بسیاری از خود ما نیز در بروز آنها نقش داشته ایم..

 بدبینی های مفرط و نادیده انگاشتن مواهبی که کسب کرده و در اختیار داریم و نیز ناشکری و ناسپاسی نعمتهای الهی و نق زدنهای مستمر و همچنین مشارکت خواسته و ناخواسته در شایعه پراکنیهای بعضا غیر واقع و متهم نمودن دیگران به دزدی، کم کاری، پارتی بازی و هزاران رفتار ناصواب دیگر از جمله معضلاتی است که در فرهنگ بسیاری از مردم ما نهادینه و به یک رویه جاری تبدیل گردیده است، در حالیکه در آیات و روایات مختلف این نوع رفتارها تقبیح و به عنوان مثال خداوند در آیــه ۷ سوره ابراهیم می فرماید: « اگر واقعا سپاسگذاری کنید (نعمت) شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی نمایید، قطعاعذابی سخت (در انتظارتان) خواهد بود » و در آیه ۸ سوره ابراهیم نیز یادآور می شود « آیا به کسانی که (شکر) نعمت خود را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سرای هلاکت کشاندند، ننگریستی»؟

۴- مشکل دیگری که قابل طرح می باشد، این است که متاسفانه گاهی برخی از عوام که به اصطلاح «همیشه مرغ همسایه برایشان غاز است»، با ساده لوحی تمام و اعتماد مطلق به اطلاعات دریافتی از رسانه های خارجی و عوامل داخلی آنها، چنان خود باخته، شیفته و مجذوب جاذبه های ظاهری و سخنان فریبکارانه آنها می شوند، که به یکباره تمام مشکلات اجتماعی و یا ظلم و جنایت آنان در سطح جهان و حتی نسبت به خودشان را به فراموشی سپرده و با خوشبینی افراط گونه، فقط بخشهای روشن و نقاط قوت کار  آنها را دیده و گفته های این رسانه ها، برایشان به باوری انکار ناپذیر تبدیل می شود.

     در مورد برخی از افراد نیز کار تا آنجا پیش می رود که چشم و گوش خود را کاملا به روی همه حقایق فرو بسته و حتی عوامل بیگانه را دلسوزتر از مردم و مسئولین کشور خودشان تلقی نموده و جای دوست و دشمنان دیرنه ای که سالها و بلکه قرنها در راستای کسب منافع خود، فرهنگ، هویت و اعتبار شان را به بازی گرفته و ثروت آنان را چپاول کرده اند، برایشان عوض می شود و این موضوع نیز خطری است جدی که بطور نا محسوس و غیر آشکار جامعه را تحت تاثیر قرار داده و با القاء توهمات نا معقول و غیر منطقی به افراد، مشکلات را مضاعف می نماید.

     همانگونه که اشاره شد، اگرچه وجود پاره ای از ناهنجاریها و نفوذ و حضور برخی از عناصر نا مطلوب در نظام اداری کشور، انکار ناپذیر است، اما باید به یاد داشته باشیم که نباید و نمی توانیم همه این موارد را به طور یکجانبه متوجه مردم یا مسئولین بدانیم، بلکه این فرآیند یک رابطه دو سویه و متقابل است که همه ما اعم از دستگاههای اجرایی و مردم، به سهم خود در بروز و ظهور آنها مقصریم.

      بنابراین اولا باید بدانیم که در کشاکش تقابل بین خیر و شر، هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که کاملا عاری از عیب و نقص باشد، ثانیا باید بپذیریم که با وجود تمام نواقص مورد اشاره، سالم ترین و در عین حال کارآمدترین نظام حکومتی دنیا به ما تعلق دارد و ثالثا باید باور کنیم که ما می توانیم با اجتناب از افراط در نگاه بدبینانه نسبت به امور، این مشکلات را نیز  پشت سر گذاشته و در تمام بخشهای زندگی اجتماعی، موقعیتی به مراتب بهتر از دیگران را برای خود فراهم سازیم، مشروط بر آنکه دوست و دشمن را به درستی شناخته و تحمل خود را برای شنیدن حرفهای حق افزایش داده و به دور از منیتهای نا معقول و خود خواهانه، تلاش کنیم تا من ها را به ما تبدیل نموده و متناسب با جایگاه و مسئولیت خود، بطور آگاهانه و موثر در اداره امور کشور مشارکت نماییم.

      به عبارت دیگر، این مسائل نباید سبب شود که بدون بررسی کافی و اطلاعات واقعی و دقیق، با شایعات همراه شده و این نواقص را به تمام مسئولین و به تمام بخشها نسبت بدهیم، بلکه باید حول محور ولایت فقیه که توسط پرهیزگار ترین، متقی ترین، عالم ترین، آگاه ترین و صادق ترین افراد منتخب مردم، به عنوان زعیم و رهبر جامعه برگزیده شده اند، گرد آمده و بهانه ها را برای ایجاد تفرقه و اختلال در روند رو به پیشرفت جامعه، از دشمنان قسم خورده این مرز و بوم، بگیریم.

                                                                                                                                                            احمد رضا هدایتی

۱۸/۲/۹۰

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. محمد گفت:

    با سلام مجدد حاج احمدآقای عزیز واقعا چه کسی مقصر است. اگر کمی در رفتارها، عملکردها، برخوردها و گفتارهای برخی مسئولین در ۲۰ سال گذشته دقت کنیم بخوبی متوجه میشویم چه کسی مقصر است. بیاد بیاوریم که یک نفر لات زمان شاه با پیام ملکوتی امام رهسپار جبهه میشد و جان خودش را فدا مینمود، صرف یک پیام انچنان متحول میشد که از همه چیز دست میکشید و عازم جبهه میشد، وقتی …. !!!؟؟

    • احمد رضا هدایتی گفت:

      با سلام و تشکر، خواهشمند است ضمن معرفی کامل خودتان، در صورت امکان سایت را به دیگران نیز معرفی فرمایید.

    • احمد رضا هدایتی گفت:

      دوست عزیز محمد آقا:
      با عرض معذرت چون نام خانوادگی خودتان را ننوشته بودید، نتوانستم شما را بجا بیاورم، فرمایش شما صحیح است، اما باید توجه داشته باشیم که بخش عمده موارد مذکور، ناخواسته و یا حاصل کج سلیقگی های برخی از مسئولین بوده است، البته گاهی خود مردم نیز با رفتارهای غلط به این وضعیت دامن می زنند، در هر حال همانگونه که در مقاله «مقصر کیست» توضیح داده شد، لازم است همه مردم و مسئولین با نگاهی عمیق و دقیق به اتفاقات گذشته و نیازهای آینده، کمک کنند تا مشکلات موجود برطرف و فرآیند پیشرفت ایران اسلامی تسریع گردد.
      موفق باشید

  2. جوان گفت:

    بله اقای هدایتی هم؛ چنان متحول شده که یک مداد قرمز دست گرفته و مثل نویسنده های زمان دولت کمونیست شوروی دستاوردهای نظام را های لایت می کنه و دلش خوشه .

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      جناب جوان سلام؛
      کمی انصاف هم خوب چیزیست، اگر با دقت بیشتری مقالات سایت را بررسی بفرمایید، متوجه خواهید شد که بیشتر مقالات جنبه انتقادی دارد، البته راهکار هم معمولاً پیشنهاد داده شده است.
      بنده تمام تلاشم این است که واقع نگر باشم و با توجه به شرایط موجود داخلی و شرایط تحمیلی خارجی و با توجه به مصالح کشور و منافع مردم مطلب بنویسم.
      موفق باشید

پاسخ دادن به احمدرضا هدایتی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *