مشکل از مسلمانی ماست ورنه … !!!

     بعد از ظهور اسلام، همواره افتخار ما ایرانیان این بوده و هست که به عنوان انسان هایی منطقی و فهیم و به دور از هرگونه حس ناسیونالیستی، آخرین و کاملترین دین الهی را پذیرفته ایم و به همین دلیل پیوسته بر مسلمان بودن خود افتخار کرده ایم، خیر دنیا و آخرت خویش را در زوایای این دین آسمانی جستجو نموده و تشیع را برترین و موفقترین مذهب در بین سایر مذاهب اسلامی می دانستیم. باور داشته و داریم که سعادت مادی و معنوی ما در گرو عمل به اصول و ارزش های اسلامی نهفته است، رسول گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومین (ع) برترین الگوهای ما محسوب می شده اند و از همین رو اسامی اسلامی از بیشترین فراوانی در بین مردم ایران برخوردار بوده است.

     وحدت مسلمین و مستضعفین جهان را رمز پیروزی آنان اعلام نموده و توفیق و سربلندی دیگر مسلمین را موفقیت و سربلندی خود دانسته ایم، پیشرفت و آبادانی ممالک اسلامی و دفع ظلم از مظلومین جهان در ردیف آرزوهای ما قرار داشته و در این مسیر و برای نجات بشریت، بی هیچ تعصبی همراهی و پشتیبانی از آنان را در دستور کار خود قرار  داده ایم و همین عملکرد در حد کاملا محسوسی نگرش نسبت به اسلام و شیعه را نزد افکار عمومی جهان تغییر داده و الگویی نوین از مسلمانی را به جهانیان ارائه داده است.

     اما اینک چه اتفاقی افتاده است که برخی از ما هرچند محدود، با وقاحت تمام اسلام را عامل گرفتاری های خود اعلام می کنیم؟ چه عاملی سبب شده در حالیکه به خود اجازه نمی دهیم تا مسئولین خویش را بدون استفاده از عناوین پر طمطراق مورد خطاب قرار دهیم، اسوه های اخلاق و انسانیت یعنی رسول گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) را تنها با نام کوچک مورد اشاره قرار می دهیم؟ آیا این کافیست که به بهانه تفاوت های زبانی، نژادی و قوم قبیله ای، خوب را بد ببینیم و یا به خاطر عملکرد ناصواب و اشتباه برخی از مسلمان نماها در نقاط مختلف دنیا و یا حتی یا به علت خطاهای رفتاری تعدادی از مسئولین و متولیان دینی و فرهنگی کشور که مسیر خود را به غلط طی نموده یا گاهی دچار لغزش شده اند، کل مسئولین نظام و یا اساس اسلام و انسانیت را زیر علامت سوال ببریم؟

     آیا اسلام و مسئولین نظام اسلامی از ما و امثال ما خواسته اند تا دروغ بگوییم، رشوه خواری کنیم، پارتی بازی کنیم، کم کاری کنیم، احتکار کنیم، گرانفروشی کنیم، تهمت بزنیم، همدیگر را تخریب کنیم، انسانیت خویش را فراموش کنیم، به دیگران ظلم کنیم و …، یا ما نتوانسته ایم بر خواسته های نفسانی خود فائق آییم؟ آیا اسلام ما را به بیراهه دعوت کرده و برای پیشرفت و تعالی ما مانع ایجاد نموده یا خواسته های نفسانی و شهوانی ماست که چشم و گوش ما را برای دیدن و شنیدن دعوت اسلام به انسانیت و مبارزه با ظلم و فساد کور و کر کرده است؟

     کدام نقطه سیاه را می توان در اصول و ارزشهای اسلامی معرفی کرد که مانع از رشد و تعالی انسان باشد؟ در کجای اسلام برای کسب علم و دانش یا پیشرفت مادی و معنوی مشروع، مانعی ایجاد شده است؟ آیا حدیث معروف پیامبر اسلام (ص) و دیگر معصومین (ع) که بارها مسلمانان را به کسب معرفت و علم و دانش سفارش کرده اند را نشنیده ایم؟ آیا توصیه های رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (دامه برکاته) را که بخصوص طی سال های اخیر پیوسته بر ضرورت رشد و پیشرفت علمی و اقتصادی و ارتقاء سطح معیشت مردم تاکید نموده اند را نشنیده ایم؟

     با اینکه می دانیم که اکثر مسئولین ما با تلاش فراوان، تمام توان خود را معطوف پیشرفت واقعی کشور نموده و توفیقات فراوانی در بخش های مختلف نصیب کشورشده است، اما نقش سایر اعضای جامعه از جمله خود را نادیده می انگاریم و به راحتی کوتاهی های موردی برخی از آنان را به همه نسبت می دهیم و کاستی های زندگی خود را همگانی و عمومی می پنداریم.

     به رغم اینکه بسیاری از بزرگترهای ما رنج ها، مشقت های و محدودیت های زندگی سه دهه قبل را فراموش نکرده اند، حاضر نیستند که به دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی نسبت به گذشته کشور اعتراف کنند و متاسفانه برخی از دست اندرکاران بخش های آموزشی و فرهنگی کشور نیز به جای بیان واقعیت ها و ارائه تصویر حقیقی از کشور ما در قیاس با سایر کشورهای همسطح، خود را  به تجاهل می زنند و بدون اشاره به نقش خود در بروز نابسامانی های مورد ادعای دشمنان و سایر افراد مغرض یا نادان، همچنان اسلام و مسئولین نظام را مقصر جلوه می دهند.

     البته بی شک نواقص و کاستی هایی وجود دارد و مسئولینی نیز هستند که نتوانسته اند به وعده ها و توصیه های خود عمل کنند و یا حتی با عمل خود، خلاف گفته هایشان را بروز داده اند و نیز کسانی بوده اند که در نقاط مختلف جهان و به نام اسلام با رفتار غلط خود  بر پیکر این دین آسمانی ضربه زده اند، اما بار دیگر این سوال مطرح است که آیا رفتارهای جاهلانه و ناآگاهانه گروهی در داخل کشور و یا رفتار مثلا یک تروریست مسلمان نما در خارج کشور می  تواند دلیل خوبی برای تخلف ما از اصول اعتقادیمان و کوتاهی نسبت به مسئولیت هایمان باشد؟ در پاسخ به ادعای این افراد کسی پیدا نمی شود که از آنان بپرسد چند نفر از علما و مسئولین کشور را می شناسید که مردم را به رفتارهای خلاف مصلحت جامعه و منافع مسلمانان ترغیب و تشویق کنند؟

     کسی از آنها نپرسیده که چرا به جای متهم کردن دیگران، هیچگاه نخواسته اند که رفتار خود را در ترازوی وجدان خویش مورد ارزیابی قرار دهند؟ چرا همیشه در پاسخ به علت بروز رفتار غلط از سوی خود،  مسئولین، اسلام و مسلمانان را متهم کرده و به عملکرد بد دیگران اشاره می کنیم؟ چرا همیشه انتظار داریم که اول دیگران کار درست را شروع کنند و هرگز به این موضوع نیندیشیده ایم که منِ نوعی باید آغازگر رفتار ِدرست باشم؟

     آیا ما در حد و اندازه ای نیستیم که همچون گذشته فرهنگ ساز باشیم و به الگویی برای دیگران تبدیل شویم، تا کی باید حسرت الگوهای رفتاری دیگران را بخوریم؟ مگر دین و آیین و ارزش های اجتماعی ما چه چیزی کم دارد که گاهی تلاش می کنیم تا با تقلید کورکورانه از رفتارهای ناهنجار غربی و شرقی، وجود خود را اثبات نماییم؟

     چه چیزی سبب شده که مرغ همسایه برای برخی از ما غاز باشد، در صورتی که هر روز شاهد گرایش دهها نفر از اندیشمندان و صاحبنظران غربی و شرقی به اسلام هستیم، چه اتفاقی باعث شده تا در حالیکه آن فوتبالیست یا ورزشکار اروپایی به هنگام پیروزی در میدان ورزشی، با افتخار و در جمع انبوه تماشاگران غربی پیشانی بر زمین می گذارد و سجده شکر بجای می آورد و سپس با افتخار از خواندن نماز و رفتن به مسجد سخن می گوید، برخی از ورزشکاران ایرانی در جریان رقابت های بین المللی، مسلمانی و اصول و ارزشهای اسلامی و اجتماعی خود را فراموش نموده و از مسلمانی خود احساس شرم می کنند؟

     آیا همه اینها حاصل تاثیر پذیری ما از هجمه تبلیغاتی رسانه های بیگانه نیست؟ به راستی آیـــا توانسته ایم از گزند آسیب انبوه امواج ماهوارهای بیگانه در امان بمانیم؟ آیا تبعیت از فرامین و دستورات نسل جــدید شیاطـین(ماهواره ها، فیلم های مبتذل، فرق شیطانی، کتب و نشریات فاسد و …)، توصیه علمای اسلام است یا خواسته نفس خود ماست؟ آیا واقعا عوارض نامطلوب روابط بی پروای زن و مرد که مورد تاکید ماهوارها و فیلم های غربی است را بر رفتار و عملکرد خود و اطرافیان خود احساس نمی کنیم یا خواسته های نفسانی ما، اجازه دیدن آنها را به ما نمی دهد؟ کدام عقل سالم و سلیمی پوشیدن شلوار مندرس، پاره و رنگ و رو رفته یا شکل آشفته و نامتعارف آرایش مو و دیگر رفتارهای ناهنجاری که رسانه های غربی تبلیغ می کنند را به عنوان یک مد جدید می پذیرد در حالیکه می دانیم این عملکرد با انسانیت انسان و شخصیت و رفتارهای عقلانی و منطقی او مغایرت دارد؟

     چرا فکر نمی کنیم که علت سرمایه گذاری عظیم بیگانگان برای ایجاد و راه اندازی این تعداد ایستگاه رادیو تلویزیونی و شبکه ماهواره ای و پخش این همه فیلم و برنامه پر هزینه در سایر کشورها چیست، در حالیکه با تمام قدرت و با استفاده از تمام امکانات خود، ما را تحت فشار تحریم قرار داده و سعی دارند تا مانع از پیشرفت مسلمانان در بخش ها و موضوعات مختلف شوند؟ چرا متوجه نیستیم که استفاده از جاذبه های بصری در فیلم ها و سریال های خارجی صرفا برای سوء استفاده از غریزه جنسی افراد و تحت الشعاع قرار دادن سایر نیازهای جامعه اسلامی مورد استفاده قرار می گیرد؟ چرا نمی پذیریم که شبه آفرینی و ایجاد شک و تردید در اصول اعتقادی مسلمین و در نهایت ایجاد یاس و نومیدی و بازگشت به زنگی بدون معنویت، اصلی ترین هدف تهاجم فرهنگی دشمن به شمار می رود؟

     چرا به علت تلاش مرموزانه و هدفمند دشمن برای حضور گسترده در سایر مناطق دوردست جهان از جمله منطقه خاورمیانه نمی اندیشیم و اصلا آن را نمی بینیم و متقابلا حضور محدود، برادرانه، انسانی و بشر دوستانه کشورمان در کشورهای دوست و همسایه را مورد نکوهش قرار می دهیم؟

     مگر کشورهایی مانند کره و ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم و چین در سال های اخیر مسیر پیشرفت خود را آغاز نکرده اند؟ مگر خود غرب نقطه آغازی برای کسب دستاوردهای علمی و صنعتی نداشته است؟ چرا برخی از افراد فکر می کنند ما نمی توانیم برای ایجاد و گسترش عدالت، این مسیر را با شکلی انسانی، برتر و با قدرت بیشتر طی نماییم در حالیکه ما از همه مزیت هایی مادی و معنوی که دیگران به صورت موردی از آنها برخوردارند ، به شکل کامل و یکجا بهره مند هستیم.

     منابع درآمدی و مزیت هایی برتری ساز مانند؛ برخورداری از نعمت وجود مواد اولیه غنی و متنوع، فرصت های متفاوت کشاورزی، فرصت های گردشگری، فرصت های ترانزیتی ناشی از موقعیت جغرافیایی کشور، فرصت های علمی ناشی از وجود نخبگان جوان، فرصت های گوناگون برای استفاده یا تولید فناوری های نوین، ظرفیت های مختلف صنعتی، درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز و دسترسی به بازارهای متنوع بین المللی برای مبادله کالا و خدمات، که کمتر کشوری در دنیا از وجود همزمان و یکجای آن برخوردار است، منابع و امکاناتی که که به عنوان یک نعمت الهی در کشور ما به ودیعه گذاشته شده و در صورت استفاده صحیح و کامل می تواند تحولی عظیم را در زندگی مردم و موقعیت جمهوری اسلامی ایران بوجود آورد.

     همه این سوالات و ده ها و بلکه صدها سوال مشابه، حکایت از آن دارد که چنانچه مسائل را صادقانه مورد قضاوت قرار دهیم، نه تنها در خواهیم یافت که نمی توان کمترین ضعف و کاستی  را بر اسلام وارد دانست، بلکه متوجه خواهیم شد که خداوند به واسطه همین دین آسمانی نعمت را در حد کمال به ما ارزانی داشته و به عبارت دیگر حجت را بر ما تمام کرده است، بنابراین همانگونه که شاعر می گوید: «گر گدا کاهل بود/ تقصیر صاحبخانه چیست؟» باید مشکل را در مسلمانی خود جستجو کنیم و با درک صحیح موقعیت خود، دست در دست یکدیگر قرار داده و زیر چتر ولایت، با سرعت بیشتر مسیر رشد و ترقی را طی نماییم.

                                                                                                                                                       احمد رضا هدایتی

                                                                                                                                                   کارشناس ارشد مدیریت

                                                                                                                                                           ۵/۵/۹۲

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. مریم محمدی گفت:

    سلام
    می خواستم بگم که درست می گویید، برخی از ماها از مسلمانی فقط اسمشو داریم، البته خوب بود می گفتید که تعداد اینطور آدما تو ایران زیاد نیست، به هر حال امیدوارم خدا در این شبهای قدر همه ما رو بیدار کنه چون بیدار موندن کافی نیست، چون بیدار شدن مهمتر از بیدار موندنه.
    بخاطر مقاله تون متشکرم

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      سرکار خانم محمدی:
      با سلام و تشکر از پیام شما، نکته مورد نظر شما درست است و بنده هم به معدود بودن تعداد اینگونه افراد اشاره کرده ام، همانطور که اشاره شد بخشی از این نگاه ناشی از هجمه تبلیغاتی رسانه های خارجی و بخشی از آن حاصل عدم خودباوری اینگونه افراد است، در هر حال امیدوارم در سایه اعتماد به نفسی که باید داشته باشیم، اثر گذاری مردم ما از اثر پذیری آنها بیشتر باشد.
      موفق باشید

  2. علی احمدی گفت:

    دوست عزیز سلام، با نظر شما کاملا موافقم، متاسفانه خیلی از مردم ما درک درستی از اسلام ندارند و حتی حاضر به شنیدن و مطالعه هم نیستند، در حالیکه در قلب کفر یعنی اروپا و آمریکا هر روز دهها نفر به اسلام می گروند و با اعتقاد قلبی به ارزشها و اصول آن عمل می کنند، برخی از هموطنان به بهانه عملکرد دیگران هروز بیش از دیروز از اسلام فاصله می گیرند، این در حالیستکه قلبا می دانند که اسلام کاملترین و جامعترین دین آسمانی است، من نمی دانم چرا روحانیون و صدا و سیما در این زمینه کوتاهی می کنند.
    امیدوارم تدبیری برای رفع این مشکل اندیشیده شود

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      برادر ارجمند جناب آقای احمدی:
      ضمن عرض سلام و تشکر از نظر شما،بنده هم امیدوارم که هموطنان عزیز با وسواس و دقت بیشتری موضوع را مورد توجه قرار دهند و ارزش داشته های خود را بیش از پیش بدانند و فراموش نکنند که همه چیز را برای الگو شدن در اختیار دارند.
      یاعلی-موفق باشید: هدایتی

پاسخ دادن به مریم محمدی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *