دولت عقاب طلایی، در حال انقراض

     نزدیک به سی و پنج سال از عداوت و کینه ورزی آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی می گذرد و در این مدت برای تغییر حکومت در ایران، هزاران توطئه خرد و کلان فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی نظامی از سوی آمریکا و سایر کشورهای غربی بر علیه ایران اسلامی بکار گرفته شده است، اما به یاری خدا و با حضور خالصانه مردم کشور در صحنه‌های مختلف دفاع از انقلاب اسلامی و همچنین حمایت محرومین و مستضعفین جهان از تنها نظام کاملاً مردمی جهان، هیچ‌یک از این موارد نتوانسته آنچنان که غربی‌ها تصور می‌کردند، تغییرات مورد نظر آنها را به همراه داشته باشد.

     اگرچه آمریکایی‌ها در موضع‌گیری‌های خود بر علیه ایران اسلامی، همچنان از وجود گزینه‌های مختلف بر روی میز سخن می‌رانند، اما به خوبی واقفند، که به عنوان بدهکارترین کشور جهان و با بیش از ۵۰ تریلیون دلار بدهی خارجی، هرگز قادر نیستند با اتکاء به نظام اقتصادی ورشکسته آمریکا و با چاپ بدون پشتوانه دلارهای آمریکایی، در یک جنگ دیگر از گزینه هایی مانند؛ گزینه نظامی استفاده نمایند و این موضوع همان نکته‌ای است که سبب شده تا آنها در کنار استفاده از سایر ابزار و روشهای غیر نظامی، بخش عمده توان خود را بر روی تحریم‌ها متمرکز نمایند.

      البته این تنها دلیل ناتوانی آمریکایی‌ها برای یک ماجراجویی جدید نیست، بلکه ورشکستگی نظام سرمایه‌داری از یکسو و تحولات سیاسی دنیای معاصر از سوی دیگر، شرایطی را برای آمریکایی‌ها‌ ایجاد نموده که برای نخستین بار، بسیاری از همپمانان غربی آمریکا و حتی سایر کشورهای جهان، به خود اجازه می‌دهند تا در پاره‌ای از موارد نگاه قدرت طلبانه ارباب را نادیده انگاشته و از قوانین فراملی یانکی‌ها اجتناب نمایند، علاوه بر آن اینک غربی‌ها به‌خوبی دریافته‌اند، چنانچه قرار باشد از گزینه‌های قهرآمیز بر علیه ایران استفاده شود، گزینه‌های که ایران اسلامی در ابعاد مختلف ملی و بین‌المللی در اختیار قرار دارد، به‌ مراتب کاراتر، موثرتر و گسترده‌تر از آن‌چیزی است، که آنها در توان دارند.

      در این رابطه، توماس فرید من، تحلیلگر ارشد نیورک تایمز چندی پیش در مصاحبه با روزنامه ملیت ترکیه با اشاره به این موضوع، صراحتاً می‌گوید: ما (آمریکا) دیگر به اندازه یک بند انگشت توان مداخله مستقیم در بحران هایی مانند؛ سوریه را نداریم، البته می توانیم پول و سلاح بدهیم و پشتیبانی کنیم اما قادر به دخالت مستقیم نیستیم و از این جهت کشورهایی مانند ترکیه باید به تنهایی اما با حمایت ما عمل کنند.

     از همین روست که سرمایه‌داران عمدتاً صهیونیست آمریکایی و در مجموع کشورهای غربی در سالهای اخیر در تلاشند، تا با بکار بردن شگردهای جنگ روانی و ایجاد چند دستگی و درگیری بین فرق مختلف اسلامی و غیر اسلامی، صحنه سرکوب خیزشهای مردمی در غرب و بخصوص تنازعات نظام سلطه با جهان اسلام را به‌گونه‌ای هدایت نمایند که کمترین هزینه را برای آنها در پی داشته باشد و طبیعی است که در این مسیر از قربانی کردن مردم خود نیز ابایی نداشته باشند.

     وضعیت مذکور این باور را قوت بخشیده که دوران حکومت عقاب طلایی به پایان رسیده و دولت اقتدارش در حال انقراض است، در این رابطه اگرچه افول قدرت و به خصوص بروز بحران اقتصادی غرب تابع عوامل مختلفی بوده، اما مهم این است که برخلاف تصور غربی‌ ها در مورد میزان اثر گذاری تحریم‌ها در مورد ایران، شدت بحران اقتصادی و سیاسی غرب در حدی قرار دارد که تداوم رفتارهای متکبرانه و حتی تشدید دراز مدت تحریم‌های ایران نیز می‌تواند سرعت سقوط این نظام ورشکسته‌ی وابسته را تسریع نماید.

     درست به همین دلیل است که هم اکنون کوتاه آمدن در برابر زیاده خواهی‌های آمریکا و سایر دولت‌های استعمارگر عضوه گروه ۵+۱ که سالها متمادی به بهانه های مختلف واهی منافع ما را به یغما برد‌ه‌اند، اموال ما را بلوکه کرده‌اند، از دیرباز در امور سیاسی ما دخالت کرده‌‌اند، در حمایت همه جانبه از دشمن ما، هشت سال جنگ ویرانگر را به ما تحمیل کرده‌اند، هواپیمای مسافربری ما را ساقط نموده، در به شهادت رساندن دانشمندان و مسئولین ما مشارکت داشته‌اند و هزاران ظلم دیگر را در حق ما روا داشته‌اند، به مثابه کوتاه آمدن در برابر سارق خونخواری است که سالهای متمادی منافع و دارائیهای ما را به تاراج برده و هم اکنون با فشردن گلوی ما در چنگال کثیف خود، حق طبیعی و غیر قابل سرقت، یعنی نفس کشیدن ما را مشروط به پذیرش استمرار رفتار ستمگرانه خود می‌داند.

     بدیهی است، در این شرایط نه تنها نباید لبخند شیطانی دشمن ما را فریب دهد، بلکه باید با اتخاذ تدابیر هوشمندانه و تقویت موقعیت‌های برتری ساز، مانند؛ اقامه دعوا در مجامع بین المللی در مورد تمام خصومت‌های قدیم و جدید آمریکا بر علیه ایران و یا حتی تشدید فعالیت‌های هسته‌ای از جمله؛ گسترش مراکز هسته‌ای، افزایش درصد غنی سازی و امثال آن، مانع از طرح یاوه گویی‌های جدید و اعمال قوانین فراملی و اعمال نفوذ آمریکا در مجامع بین‌المللی شد و حداقل به مصداق ضرب المثل معروف ایرانی «به مرگ می‌گوید تا به طب راضی شود» باید در یک اقدام پیشدستانه، دست چدنی دشمن را خُرد کرد.

    با این توصیف نباید و نمی توانیم، کاهش و یا حتی قطع کامل تحریمها را یک بازی بُرد بُرد بدانیم، زیرا بازی سیاسی آمریکا بر ضد ایران تنها هنگامی می تواند دو برنده داشته باشد که اولاً تحریمهای ناجوانمردانه و یکسویه آمریکایی‌ها کاملاً برطرف شده باشد و ثالثاً دولت آمریکا حاضر شود ضمن عذرخواهی بابت سالها ستمگری بر علیه ایران، تمام خسارتهای وارده ناشی از این رفتار خصمانه را به ایران بپردازد.

     وکلام آخر اینکه فراموش نکنیم که هم اکنون ایران اسلامی به پشتوانه موقعیت بین‌المللی و منابع غنی و ثروتهای فراوان طبیعی و غیر طبیعی که در ابعاد مختلف در این سرزمین به ودیعه گذاشته شده و در سایه الطاف الهی و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری(دامه) و همچنین اتحاد و انسجام ناگسستنی مردم و مسئولین، یکی از مقتدرترین و ثروتمندترین کشورهای جهان بشمار می‌رود و همین قدرت و اقتدار است که دشمن را از مواجه‌ی جدی و مستقیم با آن بر حذر داشته است و لذا نباید تحریمها را عامل اصلی کندن شدن حرکت شتابان پیشرفت در کشور بدانیم، بلکه باید با جستجوی سایر عوامل و رفع گلوگاههای موجود، از جمله تجدید نظر در شیوه مدیریت بر منابع، با اتکاء به ظرفیت های داخلی کشور، مشکل را بر طرف نماییم.

 احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۲۴/۸/۹۲

 َ

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. یک مهاجر گفت:

    من انقلابی نیستم ولی قبول دارم که آمریکا واقعا دشمن مردم ایرانه.

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      دوست گرامس سلام:
      دشمن شناسی اصلی ترین پایه و اصل اساسی برای انقلابی بودن است، شناخت و درک درست و شما از دشمن بشریت یعنی آمریکا را تبریک می گوییم.
      یا علی – موفق باشید

پاسخ دادن به احمدرضا هدایتی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *