امروز دیگر تردیدی وجود ندارد که عملیاتهای پراکنده و مستمر تروریستی سالها و بهخصوص ماههای اخیر در عراق و سوریه و دیگر کشورهای اسلامی با هدایت و تحت نظارت کامل صهیونیستها و دولت آمریکا و همراهی کشورهای همپیمان و یا تحت سیطره آنها صورت میپذیرد، مرور تاریخ و بررسی قرائن و شواهد نیز حکایت از ارتباط تنگاتنگ و انکارناپذیر گروههای تروریستی با استکبار و دشمنان اسلام دارد.
اگرچه اینبار به یُومن بیداری پیروان ادیان مختلف و آگاهی سایر مردم آزاد اندیش جهان، دیگر خبری از جنگهای گسترده و ویرانگری مانند؛ جنگهای صلیبی یا جنگهای جهانی اول و دوم نیست، اما به نظر میرسد، جنگهای عصرحاضر ماهیت شخصیتری پیدا کرده و ناخواسته و شاید بدون آنکه مردم جهان متوجه باشند، بیشتر به سمت تقابل بین ملتها (مسلمین و مستضعغین) با یکدیگر و به نیابت از طرف سران نظام سرمایهداری و در جهت حفظ و گسترش منافع صاحبان ثروت و قدرت سوق یافته است.
رهیگیری و تعقیب جریانات پشت پردهی این رویکرد ناجوانمردانه و حرکات موذیانه نیز نشان میدهد، که اینبار گرگها تلاش دارند تا در ظاهری متفاوت و به نام اسلام و به دست مسلمانان جاهل و افراد مسلماننما و طبیعتاً با تحمل کمترین هزینه بر پیکر این دین الهی ضربه بزنند، رهبر معظم انقلاب(دامه برکاته) در سخنرانی ۱۴/۳/۹۳ در این زمینه میفرمایند: «دشمن اصلی این گروه نیستند بلکه دشمن اصلی آنانی هستند که این گروه را تحریک کرده و آنان را مسلح می سازند». اثبات این موضوع به تحقیقات زیادی نیاز ندارد، زیرا کافی است نگاهی گذرا داشته باشیم به نمونه حوادث و رخدادهایی که در گذشته نه چندان دور وقوع یافته و اینک نیز به اَشکال مختلف تداوم دارد.
تشابه خوی وحشیگری تکفیریها با رفتار سربازان آمریکایی:
کشتار هزاران شهروند غیرنظامی ژاپنی در جریان بمباران اتمی هیرو شیما و ناکازاکی و استفاده از سایر تسلیحات کشتار جمعی، جنگافروزی، بمبگذاری و ترور و تخریب و ایجاد رعب و وحشت در نقاط مختلف جهان، به آتش کشیدن و کشتار بیرحمانه مردم و سربازان ویتنامی، شکنجههای هولناک مسلمانان در بازداشتگاههای ابوغریب و گونتانامو، سربریدن رزمندگان بوسنیایی و شرطبندی بر سر تشخیص هویت جنین زن اسیر باردار بوسنیایی و پارهکردن شکم وی توسط سربازان آمریکایی در حالیکه خود شاهد جنایت آنها بوده است، نمونههای بارزی است که از تشابه درندهخویی رفتار نظامیان آمریکایی با گروههای تروریستی تکفیری حکایت دارد.
مشابهت رفتارهای وحشیانه و کاملاً دور از عقل و منطق تکفیریها با اسلاف گذشته و حامیان جدیدشان نیز نشان میدهد که اگرچه این گروهها در حال حاضر در خدمت اربابان خود قرار داشته و تنها به ادعای حکومت شام و عراق بسنده کردهاند، اما بیشک کسانی که مسائل انسانی و اخلاقی برای آنها مطلقاً اهمیت ندارد و حاضرند برای دستیابی به اهداف خود دست به هر جنایتی بزنند، در صورت کسب قدرت نه تنها منطقه بلکه کل جهان را به آشوب و آتش خواهند کشید.
تخریب چهره اسلام در افکار عمومی جهان با سوء استفاده از قدرت رسانهها:
تمرکز گروههای تکفیری بر استفاده از شعائر اسلامی و بکار بردن نمادهای اسلامی مانند؛ ذکر تکبیر، شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر اسلام(ص)، استفاده از پرچم و پیشانیبند با شعارهای اسلامی در جریان تهیه فیلم و گزارش و مستندسازی جنایات خود، مورد دیگری است که بیاختیار ذهن انسان را متوجه صدها فیلم ضدایرانی و ضداسلامی ساخته غرب از جمله؛ فیلمهایی مانند؛ مردی که فردا را دید، پرواز شماره ۹۳، بابل، قلمرو، مستند فتنه، روستای زیبا- شعلهی زیبا و فیلمهای متعدد ضد ایرانی مانند؛ سیصد و بدون دخترم هرگز و دیگر فیلمهای هالیودی میاندازد.
در بیشتر این فیلمها که همگی اسلام هراسی و ایران هراسی را هدف خود قرار دادهاند، معمولاً داستان با نمادهایی مانند، صدای اذان و تلاوت قرآن یا وضو گرفتن گروهی از مسلمانان برای برگزاری مراسم نماز جماعت آغاز و به وقوع صحنههای تروریستی بسیار وحشتناک از سوی به ظاهر مسلمانان ختم میشود، در اکثر این فیلمها کارگردانان به شکل کاملاً حرفهای و هدفمند، ضمن ارائه تصاویر مبهم از چهره اسلام و نمایش نماهایی غبارگرفته و ملالتآور از شهرها و سایر بلاد اسلامی، تلاش کردهاند تا با استفاده از نمادهای مذکور، مسلمانان را افرادی عقبافتاده، خشونت طلب، وحشی، نادان و شهوتران معرفی کنند.
برجستهسازی رفتارهای غیرانسانی منعکس شده در فیلمهای مورد اشاره و انعکاس آنها در رسانههای غربی در مقایسه با رفتارهایی مانند؛ بریدن سر انسان، مثلهکردن جنازهها، خوردن اعضای بدن اجساد، اعدامهای ظالمانه، کشتارهای گروهی و حتی طرح موضوعاتی مانند؛ حکم به ازدواج اجباری زنان سرزمینهای تحت اشغال با اشغالگران، صدور فتوای حلیت تجاوز به زنان اسیر و جهاد نکاح توسط تروریستهای تکفیری و تطبیق این حرکات با اقدامات ناجوانمردانه فیلمسازان و سربازان آمریکایی در جنگهای مختلف فرهنگی و نظامی؛ نیز گویای آن است که اگرچه همه این موارد از یک آبشخور سرچشمه میگیرد، اما دشمن تلاش دارد تا با نمایش این وقایع، عملاً رفتارهای وحشیانه خود که در طول تاریخ به اشکال مختلف و در نقاط مختلف جهان بروز یافته را به مسلمانان نسبت دهد.
تخریب مراکز مذهبی و سایر آثار معنوی:
یکی دیگر از رفتارهای تردید برانگیز این قوم که دشمنی آنها با خدا و بهخصوص اسلام را اثبات و وابستگی تروریستها به استکبار را قطعی میسازد، در تلاش آنها برای حذف و تخریب آثار تاریخی، مذهبی و معنوی متعلق به مسلمانان و حتی غیر مسلمانان نمود مییابد، چرا که اقدامات آنان در تخریب اماکنی مانند، حرم ائمه(ع) و حتی مقبره پیامبرانی مانند حضرت شیث نبی(ع) یا تخریب کلیساها تنها میتواند، بیانگر ماهیت شیطانی این گروهها و دشمنی ذاتی آنها با دین و معنویت باشد، چرا که دشمن همواره وجود اینگونه مراکز را عامل حفظ معنویت مؤمنین و مغایر منافع خود دانسته و درست به همین دلیل است که با بهانههای مختلف، این مراکز را در بلاد اسلامی تخریب میکنند.
بارزترین نمونه اینگونه اقدامات در سالهای اخیر عبارتند از؛ بمب گذاری در حرم مطهر امام رضا(ع)، تهاجمهای مکرر برای تخریب حرم و قبور مطهر ائمه معصومین (ع) و خاندان رسولالله(ص) و سایر مراکز اسلامی و حتی مساجد در عراق، سوریه، هند، یمن، لیبی و سایر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی جهان، تخریب آثار و ابنیه متعلق به خاندان پیامبر اسلام(ص) و خاندان بنیهاشم در عربستان، ساخت هدفمند ابنیه غیر اسلامی با نمادهای صهیونیستی با اشرافیت کامل بر خانهخدا در مکه معظمه و صدها مورد دیگر که هر از گاه از طریق رسانهها منعکس میشود.
ارتباطات آشکار و پنهان تروریستها با صهیونیستها و سران نظام سلطه:
حمایت بیچون و چرا و در عین حال غیر منطقی نظام استکباری از اقدامات غیر انسانی تکفیریها و تسلیح آنها به انواع سلاحهای پیشرفته و جدید، همراه با حمایتهای آشکار مادی و خدماتی مختلف به آنان از جمله؛ ارائه خدمات درمانی به مجروحین گروهای تروریستی از سوی صهیونیستها و همچنین خدمات مغرضانه و یکطرفه رسانههای غربی به تکفیریها، مواردی نیستند که گروههای مذکور بتوانند، دریافت آنها از سوی دشمن را انکار نمایند و این خود یکی از مهمترین دلایل همسویی این گروه با دشمنان اسلام به شمار میرود.
بزرگنمایی اختلافات مذهبی و خیانت به مسلمین:
در حالی که دین اسلام همواره مسلمانان را از دامن زدن به اختلاف سلیقههای جزئی بین مذاهب اسلامی بر حذر داشته، اما این گروه به ظاهر مسلمان با تجاهل و نادیده انگاشتن دشمنان واقعی و اصلی اسلام، دست در دست آنها گذاشته و با خیانت به مسلمین جهان، با تمام توان تلاش دارند تا در یک اقدام کاملاً هماهنگ با استکبار جهانی، آتش دشمنیهای کاذب را در سرزمینهای اسلامی شعلهور نگه دارند و این خود نشانه دیگری از وابستگی و دلبستگی این گروه به غرب است.
البته این عملکرد از سوی وهابیها و سایر گروههای تکفیری و تروریستی مسبوق به سابقه است و اسلاف آنها نیز در تقابل با پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز مرتکب چنین جنایاتی شدهاند، پس از گسترش اسلام نیز این اقدامات تداوم داشته است، بهعنوان مثال؛ محمدابنعبدالوهاب پس از تشکیل دولت اسلامی در شهر «درعبه» به اتهام کفر و شرک بر علیه مسلمانان منطقه حکم جهاد صادر کرد و با انجام یک کشتار بیرحمانه، تمام اموال و دارائیهای مسلمین را به غارت برد و حتی از قطع درختان خرما و به آتش کشیدن مزارع نیز فروگذار نکرد.
پس از آن نیز در سال ۱۲۱۶ هجری قمری هنگامیکه بیشتر مردم کربلا برای انجام مراسمی به نجف اشرف رفته بودند، وهابیون سعودی با بیش از ۱۲ هزار نیرو به فرماندهی سعود فرزند عبدالعزیز به کربلای معلا لشکرکشی نموده و ضمن تخریب حرم و غارت اموال مردم، بین ۳ تا ۵ هزار نفر را سربریده و به قتل رساندند، وهابیون از سال ۱۲۱۴ تا ۱۲۲۱ هجری قمری چهار هجوم ناموفق نیز به نجف داشتهاند. علاوه براین؛ کشتار حجاج یمنی در سال ۱۳۱۴ ه.ق، کشتار حجاج مصری در سال ۱۳۴۴ه.ق، کشتار حجاج ایرانی در در سال ۱۴۰۷ ه.ق و حمله وهابیها به حجاج بحرینی در سال ۱۳۸۶ هجری شمسی نمونههای دیگری از رفتار این گروهها است که نمیتواند نتیجهای بجز القای اختلافنظر و دو دستگی و نفاق بین امت واحده اسلامی، نتیجه دیگری درپی داشته باشد.
مغایرت رفتار گروههای تکفیری با اصول و ارزشهای اسلامی:
اگرچه در اسلام دفاع در برابر متجاوزین به حریم اسلام و مسلمین و جنگ با آنها امری واجب تلقی میشود، اما در عینحال مسلمین را از پیشدستی در آغاز جنگ و نزاع با قبایل و ظلم بر دیگران (اعم از دوست یا حتی دشمن) بر حذر داشته و در آیات و روایات متعدد، آنان را به اجرای عدالت حتی در رفتار با دشمن توصیه کرده است.
در این باره خداوند در آیه ۸ سوره ممتحنه میفرماید: «خدا شما را از نیکی و عدالت ورزی به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکرده و از خانه و دیارتان بیرون نراندهاند، نهی نمیکند. یقیناً خدا عدالت پیشگان را دوست می دارد.»[۱] و در جایی دیگر میفرماید: «… و مبادا دشمنی شما با قومی وادارتان کند که که به عدالت رفتار نکنید، به عدالت رفتار کنید که آن به تقوا نزدیکتر است.»[۲]
در اسلام نوعدوستی و تأکید بر رفتار انسانی نسبت به دیگران به قدری حائز اهمیت است که رسول خدا(ص)، مسلمین را از استفاده از روشهای ناجوانمردانهای مانند آلوده ساختن منابع آب و محیط شهرهای متعلق به غیرمسلمانان (مشرکان) به سم، یعنی کاری که در آن زمان گاهی طرفین جنگها بر علیه یکدیگر بکار میبردند، نهی میکنند.[۳]
این موضوع در مورد اهل کتاب از اهمیت مضاعفی برخوردار است، به گونهای که پیامبر اسلام (ص) نه تنها ظلم به آنها را تقبیح میکند، بلکه میفرمایند: «خدای متعال ورود بیاجازه به خانههای اهل کتاب را بر شما حلال نکرده است.»[۴] و مجدداً یادآور میشوندکه؛ «هرگاه اهل ذمه مورد خیانت و فریب واقع شوند، دشمن بر مسلمانان چیره گردد.»[۵]
امام سجاد(ع) نیز در بیان اهمیت رفتار انسانی با اهل کتاب فرمود: «حق اهل ذمه (از اهل کتاب) این است که آنچه را خدا از آنها پذیرفته است، پذیرا باشی و تا زمانی که به عَهد خود وفا می کنند، بر آنها ستم نکنی.»[۶] و امام صادق(ع) فرمود: «برای مسلمان شایسته نیست، یهودی و نصرانی و مجوسی را به چیزی متهم کند که بدان علم ندارد.»[۷] و در نهایت در وصف مؤمن میفرماید: «مؤمن به دشمنانش ظلم نمیکند.»[۸]
طبیعی است آنگاه که غیرمسلمین و مشرکین از چنین جایگاهی در اسلام برخوردار باشند، مذاهب اسلامی از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار خواهند بود و از همین روست که امام صادق (ع) فرمود: «ای گروه شیعه! شما به ما منسوبید، پس برای ما زینت باشید و مایه ننگ ما نباشید، چه مانعی هست که در میان مردم (اهل سنت) همانند یاران علی(ع) باشید)، اگر مردی از آن یاران هماکنون زنده بود، در قبیله خود پیشوا، مؤذن و امانتدار آنان بود، از بیمارانشان عیادت کنید و در تشییع جنازههایشان حاضر شوید و در مساجد آنها نماز بگذارید و … .»[۹]
عصاره تمام این مباحث در این جملهی امیر مؤمنان علی(ع) خلاصه میشود که؛ «خدای متعال میفرماید: به عزت و جلالم سوگند؛ از ستم هیچ ستمگری نخواهم گذشت، اگرچه به اندازه دست بر دست زدنی یا فشار دادن دستی از روی ستم باشد.»[۱۰]
کلام آخر اینکه؛ اسلام همواره همه مسلمانان را به وحدت دعوت نموده و میفرماید: «همگی به ریسمان الهی(قرآن و پیامبر) که شما را به خداوند پیوند میدهد، چنگ بزنید و از اختلاف و پراکندگی بپرهیزید.»[۱۱] و رسول خدا(ص) نیز در راستای تحقق همین هدف والا است که میفرماید: «از ما نیست کسی که به مسلمانی خیانت کند، یا به او زیان رساند، یا با او مکر کند.»[۱۲]
وقتی اسلام این همه بر اجتناب از ظلم و رعایت حقوق مسلمانان و حتی غیر مسلمانان تآکید دارد، آیا میتوان ادعای مسلمانی کسانی مانند گروههای تکفیری را که بیمنطق و بدون قضاوت متهم و بیپروا قتل عام میکنند و دستشان به خون هزاران مسلمان آغشته شده را پذیرفت و آنها را مسلمان واقعی به حساب آورد؟ آیا میتوان برای معرفی این دستپروردگان غرب، از عنوان دیگری به جز «نیروهای اجارهای یا مزدوران آمریکایی» استفاده کرد و به عبارت بهتر آیا میتوان افراد این قوم ظالم که هماکنون در قالب و چهرهای متفاوت ظاهر شدهاند را خارج از ارتش نظام استکبار و غیر آمریکایی و غیر صهیونیست دانست؟
مقتدای مسلمین جهان با هوشیاری کامل این گروه را فریب خورده معرفی نموده و یادآور میشوند: «لذا ما مکرر گفتهایم این گروههاى بىعقلى را که به نام سَلَفىگرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم؛ به اینها گفتهایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛[۱۳] تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریبخورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نهچندان پنهانى است که از آستین سرویسهاى امنیتى بیرون مىآید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم مىاندازد.» (بیانات در تاریخ ۹۳/۳/۱۴)
با این توصیف تردیدی وجود ندارد کسانی که حاضر میشوند به این راحتی برادر مسلمان خود را به قتل برسانند، مسلمان نیستند، بلکه فریبخوردگان و جاهلان قدرتطلبی هستند که خواسته یا ناخواسته تخریب چهره اسلام را هدف قرار داده و بیمنطق و کورکورانه راهی را دنبال میکنند که دشمن پیشرویشان قرار داده است، به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب آنها را دشمن اصلی نمیدانند و در همان سخنرانی میافزایند: «اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزهى آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مىافشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویسهاى امنیتى و اطلاعاتى است.»
در پایان ذکر مجدد این نکته ضروری است که؛ همه این رخدادها در جهت ایجاد و تشدید اختلاف بین مسلمانان، ایجاد ناامنی در منطقه، تخریب چهره اسلام، تحتالشعاع قرار دادن جنایات صهیونیستها و فراهم نمودن شرایط لازم برای جبران ناکامی آمریکا و غرب در دستیابی به اهداف مورد نظر در منطقه و در نهایت حفظ و گسترش منافع نظام سرمایه داری برنامهریزی شده و بار دیگر همچون همیشه قضاوت در مورد این وقایع و عوامل اجرایی این حوادث و دولتها و رسانههای حامی آنها بر عهده وجدان بیدار و افکار عمومی جهان خواهد بود.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۳/۴/۹۳
منابع مورد استفاده:
۱- کلامالله مجید
۲- مفتاحالحیاه – آیتالله جوادی آملی
۳- هفتهنامه صبح صادق – تاریخ ۲/۴/۹۳
[۱] – سوره ممتحنه – آیه ۸
[۲] – سوره مائده – آیه ۸
[۳] – عوالیاللثالی – ج۳ – ص ۱۸۶
[۴] – – الجامعالصغیر – ج۱ – ص ۴۶۸
[۵] – ارشادالقلوب – ص ۳۹
[۶] – الفقیه – ج۲ – ص ۶۲۵
[۷] – دعائمالاسلام – ج۲ – ص ۴۶۰
[۸] – الکافی – جلد۱ – ص ۴۷
[۹] – مشکاهالانوار- ص ۶۷
[۱۰] – الجامعالصغیر – ج۱ – ص ۴۶۸
[۱۱] – سوره آل عمران – آیه ۱۰۳
[۱۲] – تحف العقول – ص ۴۲
[۱۳] سوره مائده – آیه ۲۸