با اینکه در نظام جمهوری اسلامی؛ مسئولین جدای از مردم نیستند و نباید آنها را تافتهای جدا بافته از متن و بطن جامعه دانست، اما گاهی موقعیتهای اجتماعی (بهخصوص در سطوح میانی) برای افراد ضعیفُالنفس، کمظرفیت، فرصتطلب و منافق(دارای ظاهر و باطن متفاوت) شرایطی را فراهم میسازد که پس از کسب پست و مقام اداری و سازمانی، بهراحتی تمام اصول و ارزشهای اسلامی و اجتماعی را زیر پاگذاشته و با تمام وجود بندگی هوای نفس و شیطان عماره را پذیرا میشوند و در برخی از موارد چنان در این منجلاب غرق میشوند که هیچ راه نجاتی برایشان متصور نیست.
اینگونه افراد را میتوان در چند گروه دستهبندی کرد؛ گروه اول کسانی هستند که اگرچه از ابتدا مسیر انحرافی را میپیمودهاند، اما در برخورد با اجتماع به شکل کاملاً منافقانه، چهرهای موجه از خود بروز داده و معمولاً پس از دستیافتن به قدرت، چهره واقعی خود را آشکار میسازند، گروه دیگر شامل کسانی است که قبل از ورور به عرصه قدرت و سیاست، مشکل چندانی نداشتند، اما ذاتاً مستعد انحراف بوده و بهتدریج آلودهی آفتهای موقعیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شدهاند و گروه سوم کسانی هستند که ادعای مسلمانی بر زبان دارند، اما به علت فهم نادرست و برداشتهای کاملاً شخصی از اصول و مبانی اسلامی، عمداً یا سهواً در مسیر انحرافی گام میگذارند.
اگرچه بروز بخش قابل توجهی از ناهنجاریها در این زمینه را میتوان حاصل بازیهای سیاسی و جریانات حزبی، باندی، جناحی و قوم و قبیلهای و در نهایت، ناشی از شناخت ناکافی و انتخاب نادرست افراد جامعه در جریان انتخابات مختلف دانست و اگرچه کسب شرایط مطلوب در این زمینه متناسب با ویژگیهای مسئولین و مدیران وقت در هر دوره متفاوت و با فراز و فرود فراوان مواجه بوده است، اما همانگونه که اشاره شد، اکثر ناهنجاریهای موردنظر، معلول ضعف ایمان و برتری هوای نفس کسانی است که پس از رسیدن به موقعیتهای سیاسی و اجتماعی، نقش و وظیفه اصلی خود در خدمت به جامعه و همکیشان خود را به فراموشی سپرده و با بروز رفتارها متفاوت و دور از انتظار، به تدریج از مردم و دیگر مسئولین خدمتگذار فاصله گرفتهاند.
قطعاً به همین دلیل است که؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در راستای رسالتی که بر عهده دارند، همواره و در طول سنوات مختلف، مسئولین و مدیران نظام را به داشتن تقوای الـهی توصیه و آنان را از غفلت در انجام وظایف اصلی خود بر حذر داشتهاند، از جمله در جریان دیدار با اعضای هیئت دولت در تاریخ ۶/۶/۹۲ با تواضع تمام ابتدا خودشان را متذکر میشوند و چنین بیان میکنند: «من و امثال من اگر خودمان صادق باشیم، مىتوانیم مردم را صادق بار بیاوریم. اگر خود ما اسیر هوى و هوس نباشیم، مىتوانیم مردم را آزاد از هوى و هوس بار بیاوریم. اگر ما شجاع باشیم، مىتوانیم مردم را شجاع بار بیاوریم. اگر من و امثال من اسیر هوى و هوس و دنبال طمع و بنده و ذلیلِ ترس و طمع خود بودیم، نمىتوانیم مردم را با فضایل بار بیاوریم.»
همانگونه که اشاره شد، ایشان پیوسته بر این موضوع یعنی ضروت برخورداری مسئولین و سایر کسانی که به عنوان مدیران نظام حکومتی، نقش رهبری و الگوسازی در جامعه را بر عهده دارند، از ارزشها و مؤلفههای اخلاق و رفتار اسلامی تأکید داشته و بهخصوص در ابتدای کار مسئولین قوای سهگانه در هر دوره، این موارد را یادآور شدهاند، ایشان در تاریخ ۸/۶/۸۴ نیز در دیدار با مسئولین وقت نظام فرمودند: «...برادران و خواهران عزیز! این صراط براى من و شما خیلى حساس است. ما مسؤولیم. ما با آدمهاى معمولىِ کوچه و بازار فرق داریم. ما چه نمایندهى مجلس باشیم، چه عضو دولت باشیم، چه مدیر فلان بخش نظامى باشیم، چه بخش قضایى باشیم، همین که شما آقایان و خانمها مسؤولان بخشهاى مختلف هستید، کار من و شما سخت است. ما اگر تخطى و لغزش پیدا کنیم و اشکالى در کارمان پیدا شود، ضررش فقط به خود ما نمىرسد؛ ضررش به جمع وسیعى مىرسد. ما اگر کمکارى و کوتاهى کنیم، کشور ضرر مىکند. ما اگر خداى نکرده از هواى نفس خود در تصمیمگیرىها پیروى کنیم، از رفیقبازى و خطبازى و عدم ملاحظهى ارزشهاى حقیقى تبعیت کنیم، کشور صدمه مىبیند.
کار ما سخت است. ما بیشتر از دیگران باید به فکر جهنم و عبور از این صراط دشوار باشیم. این چند سال مسؤولیت، ابدى نیست. نمایندهى مجلس هستید، عضو دولت هستید، وزیرید، مدیرید؛ این سه سال، چهار سال، پنج سال، ده سال مىگذرد. اگر این چند سال را دندان روى جگر بگذارید و دنبال کسب پول، دنبال درآمدهاى نامشروع، دنبال رانتخوارى، دنبال استفادهى از امکانات دولتى و دنبال تعرض به بیتالمال نباشید – اینکه خیلى دشوار نیست – آن وقت «انّ الّذین سبقت لهم منّا الحسنى اولئک عنها مبعدون». «هذا یومکم الّذى کنتم توعدون»؛ فرشتگان الهى پیش متقین و مؤمنین مىآیند و مىگویند این همان روز شماست؛ همان روزى است که وعده و مژدهى آن را انبیاء در طول تاریخ به مؤمنین دادهاند. لذت ببرید؛ «ادخلوا الجنّه». ما بیشتر از دیگران باید مراقب باشیم و بیشتر از دیگران از جهنم بترسیم. آتش دوزخ کسانى را که مسؤولیت مضاعف دارند، بیشتر تهدید مىکند تا آدمهاى معمولى که خودشان هستند و بار مسؤولیت خودشان در دایرهى خیلى محدود و کوچکى. وضع ما سختتر است….».
از نظر ایشان نه تنها رفتار اجتماعی مسئولین در برخورد با جامعه حائز اهمیت است، بلکه رفتار فردی مسئولین را نیز در این زمینه مؤثر دانسته و در همان سخنرانی میافزایند: «نکتهى بعد، توجه به سادهزیستى است. یکى از شعارهاى خوب آقاى احمدىنژاد مسألهى سادهزیستى است. این شعار، شعار بسیار مهمى است؛ این را نباید دستکم گرفت. یک وقت هست که ما در زندگى شخصى خود مثلاً حرکت اشرافگونهیى داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوى چشم مردم یک مانور اشرافىگرى مىدهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همهاش حرام است؛ بهخاطر اینکه تعلیمدهندهى اشرافىگرى است به: اولاً زیردستهاى خودمان، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق مىشوند. ما نباید مردم را به این کار تشویق کنیم. ممکن است در داخل جامعه کسانى پولدار باشند و ریخت و پاش کنند – البته این کار بدى است، ولى به خودشان مربوط است – اما ریخت و پاش ما اولاً از جیبمان نیست، از بیتالمال است؛ ثانیاً ریخت و پاش ما مشوق ریخت و پاش دیگران است. واقعاً «النّاس على دین ملوکهم». ملوک در اینجا به معنى پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم؛ نه، ملوک شماها هستید؛ النّاس على دین ماها».
معظمله در در این سخنرانی با اشاره به مصادیق تاریخی افزودند: «در یکى از تاریخها خواندم زمانى که ولیدبنعبدالملک خلیفه شده بود، چون خیلى اهل جمعکردن ثروت و جواهرات و اشیاء قیمتى بود، مردم کوچه و بازار وقتى به همدیگر مىرسیدند، مکالماتشان از این قبیل بود: آقا! فلان لباس را آوردند، شما خریدید؟ آقا! فلان نگین را فلان کس آورده، شما خریدید؟ یعنى مردم همهاش راجع به خرید و فروش وسایل و اشیاء زینتى و امثال اینها حرف مىزدند. بعد از ولید، سلیمانبنعبدالملک خلیفه شد. او اهل ساختمانسازى بود و به کاخسازى و ساختمانسازى خیلى عشق مىورزید. این مورخ مىگوید مردم حتّى وقتى براى نماز به مسجد مىآمدند، یکى مىگفت: آقا! شما کار ساختمانىِ منزلتان را تمام کردید؟ دیگرى مىگفت: آقا! شما فلان خانه یا زمین را خریدید؟ دیگرى مىگفت: آقا! شما آن دو اتاق را اضافه کردید؟ حرفهایشان همه از این قبیل بود. بعد از این دو نفر، عمربنعبدالعزیز آمد. او اهل عبادت بود. مورخ مىگوید مردمِ کوچه و بازار وقتى به هم مىرسیدند، یکى مىگفت: آقا! راستى شما دیروز دعاى ماه رجب را خواندید؟ دیگرى مىگفت: آن دو رکعت نماز را خواندید؟ بنابراین رفتار ماها یک تأثیر قهرى در رفتار مردم دارد. سادهزیستى بسیار چیز خوبى است».
ایشان در پایان این سخنرانی جمع حاضر را اینگونه مورد خطاب قرار میدهند: «برادران عزیز و خواهران عزیز! بارتان سنگین و کارتان دشوار است. اگر خوب عمل کنید، اجرتان دو برابر است؛ اما اگر خداى نکرده بد عمل کنید، مؤاخذهتان هم دو برابر است.» و این تذکرات هوشمندانه رویکرد و روندی است که در فرآیند رهبری امت اسلامی، هیچگاه از نظر ولیامر مسلمین دور نمانده و صرفنظر از میزان توفیق مسئولین در دستیابی به این هدف الهی، بارها و بارها به اَشکال مختلف تکرار شده و همچنان تداوم دارد.
عارف وارسته حضرت آیتالله جوادی آملی نیز در این رابطه در یکی از سخنرانیهایشان میفرمایند: «مسئولان که رهبران فکری و اسلامی جامعه هستند به منزله قوای فکری یک بدن هستند، یعنی به منزله چشم و گوشند، به منزله عقل و هوشند، به منزله فطرت و فکرند که بدن را اداره میکنند … در جریان رابطه روح و بدن، هر رازی که در روح پیدا باشد بدن عکسالعمل نشان میدهد. اگر گفتند ظاهر مردم، باطن مسئولان است، بر اساس این تحلیل است، اگر جمهوریت و اسلامیت بر اساس تحلیل دقیق عمیق فلسفی، رابطه روح و بدن است، ظاهر مردم، باطن مسئولان است. اگر شما بخواهید مسئولی را در جامعه بشناسید، مردم را نگاه کنید».
کلام آخر اینکه؛ بهبود شرایط جامعه منطبق با اهداف انقلاب اسلامی، مستلزم همکاری متقابل مردم و مسئولین است، اما بیشک همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی مکرراً تأکید کردهاند، نقش اصلی بر عهده مسئولین و مدیران کشور است و این مفهوم بدان معنا است که مردم متدین و انقلابی ایران اسلامی نه تنها نباید عملکرد نادرست برخی از مدیران نالایق و فرصتطلب را بهانه تغییر رفتار اسلامی و انسانی خود قرار دهند، بلکه باید با اصرار ورزیدن بر فریضه ارزشمند امربهمعروف و نهی از منکر، همچون گذشنه مانع از انحراف معدود مسئولینی شوند که خواسته یا ناخواسته در انجام و وظایف و ایفای درست نقش خود کوتاهی نمودهاند و از سوی دیگر مدیران و مسئولین نیز مُکلفند ضمن مراقبت دائمی رفتار و عملکرد خود و با درک درست رسالتی که بر عهده دارند، به معنای واقعی کلمه؛ نقش الگوسازی اسلامی در حوزه وظایف و مسئولیتی که پذیرفتهاند را بر عهده بگیرند.
بدیهی است که؛ کمتوجهی به این نکته مهم؛ علاوه بر تحتالشعاع قرار دادن دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی و زحمات مسئولین خدمتگذار در بخشهای مختلف، به مرور زمان، بیاعتمادی مردم نسبت به مسئولین و در نهایت عقوبت اُخروی و چهبسا دنیوی مسئولین خطاکار را در پی خواهد داشت و این وظیفه مسئولین محترم سه قوه است که ضمن توجه ویژه به توصیههای رهبری و با اتکاء به اصل شایستهسالاری و اتخاذ تدابیر کاملاً عملی و کاربردی، از گسترش هرگونه نابسامانی در نظام مدیریتی کشور، جلوگیری نمایند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۹/۴/۹۳
بهتره خیلی از جمله (ظاهر مردم باطن مسئولین است) که فکرکنم از آقای جوادی آملی است,استفاده نکنید.چون اینجوری خیلی از چیزا زیر سوال میره.از جمله باطن مسئولین در زمان قبل از انقلاب(!)یا ظاهر مردم درحال حاضر.که ناخودآگاه ذهن انسان به سمت قیاس ظاهر مردم و باطن مسئولان در آن زمان و الان منحرف میشه,که نتیجه این قیاس خیلی به نفع این نظام نیست!!
البته جسارت نباشه!
جناب آقای مجید جان سلام:
مگر می شود منکر رفتار و عملکرد نادرست برخی از مدیران و مسئولین شد، بی شک خیلی از مشکلات جامعه چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی حاصل عملکرد نادرست مسئولین و خصلتهای بدی بوده که در وجود آنها به خصوص در سطوح میانی نهادینه شده است.اما حتماً شما هم قبول دارید که اولا این رفتارهای نادرست را نباید به همه مسئولین نسبت داد، ثانیاً معضلات اجتماعی حاصل رفتار متقابل مردم و مسئولین است و لذا نباید مشکلات موجود را فقط حاصل عملکرد مسئولین دانست و ثالثا کج فهمی، بدسلیقگی و خودخواهی مدیران ناصالح را نباید به حساب نظام اسلامی گذاشت، البته در اکثر موارد نقش مسئولین می تواند اثر بیشتری داشته باشد. (راهبرد فراموش شده امر به معروف و نهی از منکر برای پیشگیری از همین معضلات مورد تأکید اسلام است و قطعا اگر به شکل کامل، درست، اصولی و عمومی و فراگیر و در عین حال متقابل بین مردم و مسئولین انجام می شد و جامعه در مورد آن بی تفاوتی نشان نمی داد الان در وضعیت به مراتب بهتری قرار داشتیم). در نهایت فراموش نکنیم که باید سیاه و سفید را در کنار هم ببینیم، بنابرین باید در کنار مشکلات دستاوردهای بزرگ کسب شده را هم دید و با امید به آینده بهتر گام برداشت.
موفق باشید – یا علی
موفق باشید – یا علی
علیک سلام.پس باتوجه به توضیحات خودتون(که البته خودتون هم میدونید که خیلی ناقص بود),انشاءالله قبول دارید که ظاهر مردم باطن مسئولین است, جمله بی محتواو نادرستی است.یعنی اگر این جمله صد بخش باشه, شاید(به زور) بشه یه بخش خیلی جزئی اونو مرتبط دونست.بس بهتره که اصلا به کار برده نشه.
جنای آقای مجید جان:
از مراوده پیامکی با شما خرسند شدم، اما فکر می کنم از این طریق به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.
پیشنهاد می کنم در صورت تمایل آدرس یا شماره تلفن بدهید تا راحتتر به متیجه برسیم.
موفق باشید- یا علی