صداقت در اطلاع رسانی، رمز اعتماد سازی و جلب مشارکت عمومی (رسانه)

     همانگونه که اجرای دقیق عدالت و اجتناب از تبعیض می‌تواند در جلب رضایت و اعتماد جامعه مؤثر باشد، صداقت در گفتار و رفتار و اطلاع‌رسانی درست مبتنی بر حقایق و واقعیت‌های موجود نیز، یکی از رموز اصلی و مهم موفقیت مسئولین نظام جمهوری اسلامی و از انتظارات به حق مردم در بخش‌های مختلف به شمار می‌رود، اما آیا در دنیای پر از فتنه و فریب امروز، بیان همه واقعیات در همه موارد و در تمام موضوعات امکان‌پذیر است؟ آیا عدم ارائه برخی از اطلاعات که در جهت حفظ منافع و مصالح جامعه صورت می‌گیرد را می‌توانیم عدم صداقت در اطلاع‌رسانی تلقی نماییم؟ متقابلاً آیا ایجاد تغییرات نامتعارف در شاخصه‌های سنجش و معیارهای ارزیابی عملکرد، باعث اطلاع‌رسانی غیر واقعی و سلب اعتماد افکار عمومی نمی‌گردد؟


سوأل مهم دیگر این‌است‌که برای اثبات ادعاهای خود در مقوله اطلاع‌رسانی، به چه میزان می‌توانیم به گزارش مراکز علمی، تحقیقاتی یا خبری بیگانگان استناد کنیم؟ آیا این منطقی است که در برخی موارد، تعریف و تمجیدهای گاه و بی‌گاه و هدفمند رسانه‌های استکباری در مورد ایران را واقعی دانسته و برای اثبات حقانیت خود مورد استناد قرار دهیم، به رغم اینکه از اهداف پلید و تلاش مستمر این رسانه‌ها برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی آگاهی داشته و پیوسته سایر رفتار آنها را مورد نکوهش قرار می‌‌دهیم؟ متقابلاً آیا این منطقی است که بدون استثناء همه مراکز اطلاع رسانی و رسانه‌های خارجی را دشمن پنداشته و از استناد به یافته‌های علمی و عمومی آنان اجتناب نماییم؟
بی‌تردید از نظر اصول و ارزشهای اسلامی، هیچ مدیر و مسئولی حق ندارد، با ارائه گزارش‌های کاذب و غیر واقعی، افراد جامعه یا کارکنان زیر مجموعه خود را فریب دهد، اما قطعاً این مفهوم بدان معنا نیست که دولتمردان مجازند، هرگونه اطلاعاتی را در معرض آگاهی افکار عمومی قرار دهند، چرا که ممکن است انتشار آنها با سوء استفاده دشمنان مواجه و مصالح و منافع عمومی جامعه را به اَشکال مختلف مورد تهدید قرار داده و یا موجبات ناامنی جامعه در ابعاد مختلف را فراهم نماید.
اصولاً نه تنها دستگاه‌های دولتی، بلکه هیچ مجموعه خصوصی و حتی هیچ انسان عاقلی حاضر نمی‌شود، تمام اطلاعات سازمانی و شخصی و غیر شخصی خود را که ممکن است مورد سوء استفاده دیگران قرار گرفته و به نحوی تمام آسیب پذیری‌های احنمالی و نقاط ضعف و حتی قوت وی را آشکار سازد، در معرض دید یا آگاهی دیگران قرار دهد.
با این حال، اطلاع رسانی صریح و شفاف در امور عمومی و عادی در یک جامعه مردم سالار دینی مانند جمهوری اسلامی ایران که مردم نقش اساسی و جدی در شکل گیری و حفاظت از دستاوردهای آن داشته و دارند، حق طبیعی جامعه به شمار می‌رود، زیرا همان‌گونه‌که سال‌ها پیش بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) فرموده‌اند؛ «مردم صاحبان اصلی نظام و انقلاب به شمار می‌روند.»
حضرت علی (ع) نیز در نامه ۵۳ نهج البلاغه می‌فرمایند: و انما عمودالدین وجماع المسلمین ولعده الاعداء العامه من الامه فلیکن صفوک لهم و میلک معهم «استوانه‌های استحکام بخش دین، مرکز ثقل اجتماعات اسلامی و نیروهای عظیم مجاهد و پیکارگر علیه دشمن در مرزبانی از نوامیس الهی و انسانی، عامه مردم هستند.»
امام اول شیعیان در بخشی از خطبه ۲۱۶ نیز راه جلب همکاری مردم برای تداوم حکومت را رعایت حق دانسته و می فرمایند: «و آنگاه که مردم حق رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت یابد و راه‌های دین پایدار و نشانه های عدالت برقرار و سنت پیامبر (ص) پایدارگردد، پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مأیوس می‌گردد»
مقام معظم رهبری (دامه) در ششم شهریورماه سال‌جاری (۱۳۹۲) در جمع اعضای هیئت دولت، با مستند، منطقی و متکی به آمار خواندن گزارش‌های اعضای دولت، ضمن توصیه به بیان نقاط ضعف به موازات نقاط قوت و اثرگذاری بیشتر این رفتار در دل مردم، در مورد نحوه ارائه گزارش عملکردها فرمودند: «همراه با تشریح کارها و بیان نقاط قوت، به صراحت به مردم بگویید که این کارها را نتوانستیم انجام دهیم و مطمئن باشید مردم، کسی را برای کاری که تلاش کرده اما نتوانسته انجام دهد، مواخذه نمی‌کنند».
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان تاکید کردند: «با رویکرد تبیینی در جلسات عمومی و با مردم صحبت کنید، به سوالات و ابهامات پاسخ دهید تا این مسائل در رسانه‌ها نیز پخش و مسائل روشن شود، که در این صورت غرض‌ورزی غرض‌ورزان به جایی نمی‌رسد».
قطعا چنین رویکردی می‌تواند مانع از بزرگ نمایی مشکلات و کم ارزش جلوه دادن خدمات دولت و نیز بروز ابهام در گزارش مسائلی مانند؛ مهار گرانی و افزایش یا کاهش نرخ تورم، کارآفرینی و ایجاد اشتغال، افزایش صادرات یا کاهش واردات، رشد محصولات کشاورزی، آمار ساخت مسکن، آمار تکمیل پروژه‌های نیمه‌کاره، اجرای کامل مصوبات سفرهای استانی دولت و امثال آن باشد.
نکته قابل تامل دیگر این‌است‌که به هنگام بیان آمار و ارقام و ارائه گزارش‌ها نباید، از الگوهای (شاخصه‌ها و معیارها) متفاوت استفاده شود، زیرا هرگاه مقیاس‌ها و معیارهای مقایسه از ثبات لازم برخوردار و یا حداقل آمارها در مقایسه همزمان با شاخصه‌های جدید و قدیم ارائه نشوند، مغرضین به راحتی می‌توانند این اقدام را نوعی حرکت فریب‌کارانه برای القای موفقیت‌های غیر واقعی جلوه داده و مواردی مانند: افزایش اررزش صادرات را ناشی از صعود ارزش دلار دانسته و یا در مورد واردات محصولات کشاورزی با بزرگنمایی مشکلات موجود، آمارها را غیر واقعی اعلام نمایند، در حالی‌که رعایت اصول اطلاع رسانی سبب خواهد شد، به عنوان مثال؛ دیگر کسی نتواند مدعی شود، که چون دولت کاهش واردات را در قیاس با صادرات سنوات گذشته اعلام می‌نماید و میزان واردات فعلی نسبت به صادرات فعلی ارائه نشده، پس هیچ‌گونه تعادلی در میزان واردات و صادرات صورت نگرفته است.
بیان بخش مثبت فعالیت‌هایی مانند؛ خودکفایی در محصولات مختلف، قیمت تمام شده در مسکن مهر، تأثیر یارانه و میزان پیشرفت در سایر پروژه‌های اجرا شده یا در دست اجرا با استفاده از الگوها و شاخصه‌هایی که نتایج را در حداکثر میزان خود نشان می‌دهد و متقابلاً بیان نقاط ضعف و یا عقب‌ماندگی‌ها با شاخص‌هایی که کمترین میزان کسری کار یا نتیجه را نشان می‌دهد و حتی اجتناب از بیان بخش منفی عملکرد و آنچه می بایست انجام شود و نشده و اکتفا نمودن به بیان گزارش بخش‌های انجام شده به عنوان عملکرد مثبت برای بزرگ جلوه دادن عملکرد دولت، از جمله مواردی است که صحت و سُقم آن نمی‌تواند در دراز‌مدت از نظر مردم پنهان بماند.
این درست است که در هر حالت جامعه برای افزایش شتاب در روند رو به رشد و حرکت مستمر و پیش‌رونده خود نیاز به امید و نشاط دارد، اما قطعاً در کنار این نیاز ضروری، نباید صداقت در رفتار و گفتار نیز مورد غفلت و تحت‌الشعاع این موضوع قرار گیرد و به همین دلیل است که باید حتی‌المقدور نقدها و انتقادات نیز در کنار نقاط مثبت مطرح شوند.
بدیهی است که در برخورد با شایعات و جوسازی‌های کاذب در این زمینه، مردم نیز نباید بدون بررسی لازم و بدون برخورداری از تخصص و اطلاعات کافی، در مقام قضاوت قرار گرفته و چشم و گوش بسته، همه نوشته‌ها یا گفته‌های دیگران اعم از رسانه‌های خبری بیگانه و یا حتی افراد و رسانه‌های مختلف داخلی را تایید یا حتی تکذیب نمایند، زیرا به همان میزان که دامن زدن به شایعات و اطلاعات کاذب زیانبار است، به همان اندازه و بلکه بیشتر، چشم پوشی و کم توجهی به مشکلات می‌تواند باعث غفلت مسئولین از بحران‌های واقعی گردیده و در نتیجه گسترش و تشدید آنها را به دنبال داشته باشد.
کلام آخر اینکه؛ آنچه در مسیر اعتمادسازی در جامعه حائز اهمیت است، انجام تکلیف و تلاش صادقانه، همراه با تعهد و تخصص است و لذا به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) که فرمودند: «تحقق وعده‌های داده شده دولت به مردم امری مطلوب و ضروری است و باعث استحکام ایمان و اعتقاد مردم می‌شود و بر عکس اگر این وعده‌ها محقق نشود، در ذهن مردم مشکل ایجاد می‌کند»، می‌توان چنین استباط کرد که آنچه سطح امید و اعتماد مردم در جامعه را تقویت خواهد کرد، ارائه گزارش‌های مبهم و دوپهلو از سوی دولتمردان نیست، بلکه عمل به وعده‌هایی است که هرازگاه از سوی مسئولین محترم در سطوح مختلف مطرح می‌شود.

احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۵/۷/۹۲

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. ناشناس گفت:

    زمان انقلاب دروغهای اشکار در مورد حوادث و تعداد کشته ها را در جهت تخریب شاه قابل قبول میدانستیم اما باور نمیکردیم مسئولین با خودمان هم با همین شیوه برخورد کنند. با جرا تمیتوان گفت تنها ایده ای که دروغ و فریب را علیرغم ادعای الهی بودن بکار میبرد، مذهب شیعه است و بر خطرناک بودن و غیرالهی بودن این مذهب کفایت میکند. انچه امروز در حکومت شیعی شاهدیم ، تحت حاکمیت هیچ ایده ای چنین فجایعی رخ نمیداد. چگونه ممکن است خداوند در علم و عدالت و قدرت مطلق راضی به استفاده بندگانش از شیوه های اهریمنی در مقابله با مخالفان باشند درحالیکه اگر اراده کند اثری از جهان باقی نمی ماند. رهبران ماندگارطلب ایران، کشتی کشور را بر امواج تبلیغات و اقدامات نادرست و کذب هدایت و غیرالهی هدایت میکنند و زمانی فرا میرسد که قادر به تامین هزینه عوامل بیشمار داخلی و خارجی نخواهد بود و مردم فوج فوج از اسلام برائت میجویند و بشریت در گردابهای هولناک غیرقابل کنترل غرق خواهد شد.

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      ناشناس محترم سلام؛
      مطالب شما گویای این است که ظاهراً نمی‌دانید دروغگویی از نگاه اسلام گناه کبیره محسوب می‌شود و همه علمای اسلام همواره مسلمین را از این رفتار قبیح نهی کرده اند، و لذا رفتار شخصی و غلط برخی از افراد که معمولاً ناشی از ضعف ایمان آنهاست را نمی‌توان مبنای قضاوت در مورد اسلام عزیز قرارداد.
      در همین وجیزه مختصر نیز چند کلام از بزرگان نقل شده است که همگی مسلمین را از دروخگویی برحذر می دارد. اما همان گونه که در این یادداشت هم متذکر شده ام، این مفهوم بدان معنا نیست که مسئولین مجازند و باید هر راستی را هم بدون توجه به منافع کشور و مصالح مردم مطرح نمایند.
      در این یادداشت مطلب بنده ناظر بر وعده و وعیدهایی دروغی است که گاهی برخی از مسئولین و عمدتاً کاندیداهای مجلس و شوراها مطرح می‌کنند.
      دروغگوی واقعی نظام سلطه و رسانه های متعلق با آنهاست که راست را به جای دروغ و دروغ را به جای راست به ذهن افراد ساده لوح تزریق و جای جلاد و مقتول را عوض می کنند.
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *