بسمه تعالی
در هنگام نبرد مجال پرداختن به همه جهات قوتها و ضعفها و طرحها و برنامهها و در حقیقت ترسیم استراتژی دفاع همه جانبه نبوده است ولی در شرایط عادی باید با سعه صدر و به دور از حب و بغضها به این مسائل پرداخت و از همه اندوختهها و تجربهها و استعدادها و طرحها استفاده نمود. (امام خمینی (ره) صحیفه نور – جلد ۲۱ – صفحه ۱۹ )
مقدمه :
تحولات جهانی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی بهقدری سریع و پرشتاب به پیش میرود که سازمانها را برای برنامهریزی استراتژیک با چالشها ومشکلات جدید مواجه ساخته است، این تحولات نهتنها در دنیای رقابتی تجارت بلکه درصحنه تعارضات نظامی نیز کاملاً آشکار و ملموس است.
اینک جو رقابتی در بعد تجارت و تعارض در زمینه نظامی، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارند که، نگرش سنتی دیگر قادر به هدایت و اداره آن نیست و لذا باید با نگاهی نو به موضوع نگریست و همه عوامل و مفروضات اساسی را در طرح ها و برنامهریزیها مورد توجه قرارداد و این موضوعی است که در سازمانهای نظامی، به واسطه نقش آنان در ایجاد امنیت ملی از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار است.
در دنیای کنونی، گاهی تهدیدات کوچکی مانند؛ حادثه ۱۱ سپتامبر، میتواند به تهدیدات بسیار بزرگ در ابعاد بینالمللی تبدیل شود. اینک اگرچه پیوستن به ابزار و فنآوریهای نوین اجتناب ناپذیراست، اما در عین حال در برخی از موارد، آسیب پذیری این امکانات حتی در موضوعاتی مانند؛ سیستمهای رایانهای که ظاهراً عاری از هرگونه خطر جدی تلقی میشوند، نیز میتواند به جنگ سایبری و در نهایت به جنگ نظامی تبدیل شود و نظام تحولات جهانی را تحت تأثیر خود قرار دهد.
بهعبارت دیگر در دنیای امروز قدرت تولید حادثه و خطر بهشدت افزایش یافته است، برای مثال؛ هم اکنون وجود هزاران سلاح اتمی و بیولوژیکی و صدها زرادخانه هستهای موجود در دنیا، اگرچه از سوی دارندگان آن بهعنوان یک عامل بازدارنده مطرح میشوند، اما همین تجهیزات یک تهدید جدی برای خود آنها هم بهشمار میروند، همچنین افزایش روز افزون نیروگاههای هستهای و رقابت در این زمینه، نگرانیهای جدیدی مانند آنچه در چرنوبیل شوروی سابق رخ داد را درسطح افکار عمومی ایجاد کرده است.
امروزه حتی آلودگی منابع و شبکههای آب و تخریب منابع سوخت نیز میتواند به یک عامل تهدید جدی تبدیل شود و لذا اینک «توازن قدرت» جای خود را به «توازن تهدید» داده است و به همین دلیل موسسات و سازمانها، بهویژه رقبایی که از ظرفیتهای رقابتی کمتری برخوردارند، در تلاشند تا با شناسایی و کشف هرچه بیشتر آسیب پذیریهای یکدیگر، امکان رقابت در این عرصه پر چالش را برای خود حفظ نمایند.
مجموعه این عوامل، امکان شناخت آینده را بسیار سخت و در برخی موارد دست نیافتنی نموده است، اما علی رغم تمام این مسائل، رویارویی با این مسائل، معمایی حل نانشدنی نیست و هنوز این امکان وجود دارد که با پیشبینی سناریوها و مفروضاتی قریب به یقین، آمادگیهای لازم را برای رویارویی با این چالش ها، کسب نمود و این نکته موضوعی است که تحقق آن مستلزم تفکری استراتژیک و عمیق و آیندهنگرانه است.
مقام معظم رهبری نیز همواره بر اهمیت و ضرورت توجه به برنامهریزی راهبردی، دراز مدت و هدفمند که تمام جوانب و زوایای نتایج، در آن لحاظ شده باشد، تاکید نموده و در این باره در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند:
«ترسیم وضع مطلوب، شناخت وضع موجود، بهکارگیری شیوههای علمی و تحقیق شده و پیگیری حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب، کار بسیار خوبی است» .
اما قبل از آن باید دید که سازمانها و مدیران آنها در آینده، برای یک برنامهریزی راهبردی با چه مشکلات و معضلات و به تعبیر امروزی چالشهایی مواجهند و چگونه میتوانند در مسیر یک برنامهریزی استراتژیک گام بردارند .
بخش اول
تفکر و برنامه ریزی راهبردی (استراتژیک)
اجتهاد و تشخیص و فهم شخصی باید در چارچوب برنامه و نه بیرون از برنامه باشد ، این کار باید یک ارزش تلقی شود و تخلف از برنامه ضد ارزش محسوب میشود. مقام معظم رهبری (۹/۱۱/۶۸)
همانگونه که در مقدمه اشاره شد دنیای آینده دنیای نسبتاً ناشناختهای است که پیوسته در حال تغییر و تحول است و همین موضوع سبب شده تا طرحها و برنامهها و حتی ساختارها و سازمانها، از ثبات لازم برخوردار نباشند و تفکر برنامهریزی استراتژیک این وظیفه را به عهده دارد که با ارائه تصویری حتیالمقدور روشن از آینده، فرصتها و تهدیدات پیش روی ما را مشخص و امکان برنامهریزی متناسب با وقایع و شرایط جدید و همچنین ایجاد ثبات نسبی برای سازمانها را فراهم سازد.
به عبارت دیگر تفکر استراتژیک صرفنظر از وضعیت موجود، جایگاه و نقش سازمان را در رقابت یا تعارض با سازمانهای مشابه و همچنین فرضیات مربوط به آینده که زیربنای تعیین چشمانداز و اهداف و استراتژی سازمان محسوب میشوند را مشخص میسازد.
بهعنوان مثال؛ اگر تا چندی پیش نیروهای دفاعی کشور ها به دنبال تهیه طرح و تجهیز برای مقابله در برابر جدیدترین تجهیزات دشمن فرضی خود بودند، تفکر استراتژیک میگوید در کنار این اقدام میتوان برآسیبپذیریهای دشمن تمرکز و از طرق مختلف مانند؛ نفوذ در سیستمهای نرمافزاری و رایانهای یا مختل نمودن سیستم ارتباطی وی، تحرکات طرف مقابل را فلج و از این راه به مقابله با او برخواست .
استراتژی چیست؟
استراتژی چیزی است که مسیر حرکت آتی سازمانها درآینده را تعیین نموده و مشخص میکند کدام اقدام باید در چه زمان و مکانی ارائه شود، یعنی جایی که میخواهیم در بلندمدت به آن برسیم. بنابراین رسیدن به وضعیت مطلوب مستلزم شناخت فرآیندهای مورد نیاز شامل؛ تدوین، اجراو ارزیابی و همچنین بهره بردن از شیوههای مناسب برای اجتناب از خطرات و مشکلات احتمالی و تبدیل تهدیدها به فرصتها میباشد.
«استراتژی طرح یا الگوی واحد و جامعی است که با اتکا بر نیروی انسانی، روشهای روشن و دقیق، شیوههای مؤثر، ابزار و امکانات مناسب و سایر منابع، سازمان را در رسیدن به اهداف نهایی یاری میکند»
مدیریت استراتژیک :
در کتاب مدیریت استراتژیک، تعریف ذیل از این واژه ارائه شده است:
«هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفهای چندگانه، که سازمان را قادر میسازد به هدفهای بلندمدت خود دست یابد».[۱]
برنامهریزی استراتژیک :
«تحت نظم و قاعده در آوردن (فرموله کردن)، به اجرا درآوردن و ارزیابی کلیه اقدامات و عملیاتی که سازمان را قادر میسازد، آینده را دقیقتر و روشنتر ترسیم نموده و اهداف خویش را تحقق بخشد»[۲] .
تفکر راهبردی :
تفکر راهبردی مانند بسیاری از دیگر واژهها، دارای تعاریف مختلفی است، به تعبیر برخی از صاحبنظران، تفکر راهبردی «صرفا عبارتست از اندیشیدن در باره راهبرد»[۳]، اما میسنبرگ معتقد است:
«تفکر راهبردی صرفاً، واژه ای جایگزین برای آنچه زیر چتر مدیریت راهبردی قرار میگیرد نیست، بلکه روش ویژهای از تفکر با ویژگیهای معین و قابل تمیز است »[۴].
رالف. اس. تی. سی نیز در تعریف تفکر راهبردی میگوید:
«تفکر راهبردی عبارتست از؛ بهکارگیری قیاسها و مشابهتهای کیفی، برای پرورش ایدههای نو، خلاق … و طراحی عملیات بر اساس آموختههای نوین »[۵].
بنا براین، با توجه به تعاریف فوق میتوان گفت:
«تفکر راهبردی شامل تفکر و عمل در قالب یک مجموعه فرضیه و جایگزینهای عملی بالقوه آنها و همینطور به چالش کشیدن فرضیهها و جایگزینهای موجود است که بهطور بالقوه به فرضیهها و جایگزینهای جدید و مناسب منجر میشود.»[۶]
مزایا و ضرورت های تفکر و برنامه ریزی راهبردی:
دین مبین اسلام برای تفکر و اندیشدن ارزش فراوانی قائل شده و همواره مسلمانان را به استفاده از مزایای این ظرفیت بالقوه که خداوند در وجود همه انسانها به ودیعه گذاشته، تاکید نموده است. حضرت علی(ع) در این مورد میفرمایند:
« حسنُ التَّدبیر یُنمی قلیل المال، وَ سوءُ التَّدبیر یُغنی کثیرَه »
«برنامهریزی درست (اقتصادی) مال اندک را افزایش میدهد و برنامهریزی نادرست مال فراوان را نابود میکند.»[۷]
بدیهی است، گروههایی که بدون تفکر و برنامه استراتژیک پیش میروند همواره خود را در جستجوی فرصتهای از دست رفته میبینند و لذا همیشه حداقل یک گام عقبتر از دیگران هستند، درحالیکه داشتن یک تفکر و برنامهریزی استراتژیک مزایای زیادی را به همراه دارد، که مهمترین این مزایا عبارتند از:
- امکان افزایش و استفاده بهینه از منابع و سرمایهها را فراهم میسازد .
- سازمان را از همسویی تصمیمات اتخاذ شده با منافع بلندمدت، مطمئن میسازد .
- برنامهریزی استراتژیک مانع از آثار منفی تصمیمات مدیران بر فعالیتهای آتی سازمان خواهد شد.
- باعث ترغیب افراد به همکاری بیشتر با یکدیگر خواهد شد.
- استراتژیک اندیشیدن را در سازمان نهادینه میکند.
- استراتژیهای برتر وموثر را در پیش روی مدیران قرار میدهد.
- جهت گیریهای آینده را در برخورد با وضعیتهای جدید مشخص میکند.
- عملکرد سازمان وافراد آنرا بهبود میبخشد.
- امکان تطبیق با شرایط جدید را فراهم میسازد.
- امکان رقابت با دیگران را تسهیل مینماید.
الزامات برنامهریزی استراتژیک:
برای اجتناب از چالشها و نیز کاهش مشکلات و معضلات احتمالی که در پیش روی مدیران برنامهریزی استراتژیک قرار دارد، باید در هنگام تدوین برنامهها، برخی از نکات، از جمله موارد ذیل را بهطور موکد مورد توجه قرار داد :
- نگاه به آینده: برنامهریزی استراتژیک الزاماً باید با نگاه به آینده تدوین شود و بهگونهای تدبیرشود که درهنگام نیاز بتوانیم بهجای واکنش منفی در برابر تغییرات، از قبل آنها را پیشبینی و در صورت لزوم خود را با شرایط جدید تطبیق دهیم.
- مشارکت دادن افراد ذینفع اصلی: برای ایجاد تعلق سازمانی در افراد نسبت به برنامههای استراتژیک و نیز برخورداری از دیدگاهها و نظرات افراد متفاوت، مشارکت آنها بهویژه مدیران در مراحل مختلف تدوین برنامهها یک ضرورت اجتناب ناپذیراست، زیرا از این طریق آنها خود را جزئی از طرح تلقی نموده، از آن دفاع و برای تحقق آن تلاش خواهند نمود.
- مشارکت دادن تمام افراد در اجرا: برای تحقق استراتژی باید بهگونهای عمل شود که تمام افراد دقیقاً با نقش و وظیفه خود در زمینه اجرای برنامهها آشنا شوند و اطلاعرسانی دراین زمینه شفاف و کامل باشد.
- بررسی فرآیند: فرآیند تدوین یک استراتژی شامل؛ تدوین، اجرا و ارزیابی باید طی سه مرحله جداگانه و بهطور کامل انجام شود.
- اجتناب از حدسیات: در برنامهریزی استراتژیک باید از تکیه بر حدسیات واعمال نظرات شخصی و همچنین برآوردهای غیراصولی بهطور جدی پرهیز کرد، زیرا باعث از هم پاشیدن استراتژی خواهد شد.
- پیوند بین تفکر کوتاه مدت و بلندمدت: در برنامهریزی استراتژی نباید برنامههای کوتاه مدت تحتالشعاع برنامههای بلند مدت قرارگیرد، بلکه باید با ایجاد تعادل و توازن در توجه به این دو مقوله جدایی ناپذیر، بین آنها تفاوت و تمایز قائل شد.
- اطلاعات دقیق و درست: یک برنامهریزی استراتژیک مستلزم وجود اطلاعات دقیق، صحیح و واقعی است.
- افراد مناسب: اگر چه در برنامهریزی استراتژیک برمشارکت افراد ذینفع و ذیربط تاکید شده است، اما در همین حال وجود مهارت، تعهد، قدرت ایدهپردازی و سایر تواناییهای لازم برای بهرهگیری در مراحل مختلف کار، نیز ضروری است.
- همگام شدن با تغییرات: در برنامهریزی استراتژیک سازمانها باید بهگونهای عمل نمایند که همواره قادر باشند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند .
- شناخت کامل: شناخت کامل افراد و سازمانهای ذیربط، ذینفع و ذیعلاقه و همچنین فرصتها، تهدیدات، قوتها و ضعفها و نیز تکنولوژیهای آینده، از ضروریات برنامهریزی استراتژیک محسوب میشود.
- ایجاد وحدت رویه در تدوین: برای تدوین استراتژیها بهتر است مجموعه اجزاء سازمان از یک متد و روش واحد و استاندارد و منابع علمی و استنادات مشترک، تبعیت نمایند و در صورت عدم امکان، تدابیر لازم برای ایجاد هماهنگی و تعامل بین آنها اتخاذ گردد.
- آزمایش نتایج: برای رفع موانع و مشکلات احتمالی بهتر است، ابتدا نتایج در بخش یا سطح مشخصی از سازمان تست و اشکالات احتمالی آن برطرف و سپس تعمیم داده شود.
- پاسخگویی به ابهامات: برای تحقق بهتر استراتژی باید با ایجاد شرایط لازم، به سوالات و ابهامات سازمانی و بهخصوص شخصی افراد در مورد طرح، بهطور صریح و شفاف پاسخ داده شود، تا اما و اگری برای پرسش سؤالاتی مانند: ارتباط این طرح با من چیست؟ نقش من دراین رابطه چیست؟ و … باقی نماند.
- توجه به تغییرات آینده: برای هماهنگی با تغییرات میبایست فهرستی از تغییرات، تهدیدات و مشکلات احتمالی و روشهای واکنش نسبت به آنها تهیه و اولویتگذاری شود.
- تشویق و تنبیه مناسب: ایجاد انگیزهی لازم در افراد، برای موفقیت در طرح ضروری است، لذا افراد سازمان باید نسبت به اجرای استراتژیها ترغیب و همراه شوند و متناسب با نحوه عملکردشان در رابطه با اجرایی نمودن استراتژیها، مورد تشویق و درصورت لزوم تنبیه قرار گیرند.
- نظارت برعملکرد: پیشبینی ساز و کار لازم برای نظارت برعملکرد زیر مجموعه در جهت اجرای برنامههای استراتژیک وبرگزاری جلسات بازنگری برای بررسی میزان اثربخشی آنها نباید فراموش شود.
- درنظر گرفتن محدودیتهای زمانی: برای تدوین استراتژی و برنامهریزی راهبردی نباید فرصتها را از دست داد، زیرا چنانچه وارد این عرصه نشدهایم هماکنون نیز دیر شده و لذا باید فوریت کار را درک و مورد توجه قرارداد تا برای اجرا با چالشهای کمتری مواجه شویم.
- فراگیر نمودن استراتژی: برنامهریزی استراتژیک موضوعی نیست که فقط به سطوح بالایی سازمان اختصاص داشته باشد و لذا مدیران باید شرایط را برای انتقال نتایج به پایینترین سطوح سازمان فراهم و اینگونه اندیشیدن را در سازمان فراگیر نمایند.
- اجرایی و کاربردی نمودن: یکی از رموز موفقیت برنامهریزی استراتژیک، اجرای کامل و دقیق مراحل مختلف استراتژی با در نظر گرفتن حلقه واسط بین استراتژیهای کلی و کلان با برنامههای اجرایی و کاربردی در سازمان است، بنابراین مدیران نباید تصور کنند با اجرای مراحل مقدماتی، کار به پایان خواهد رسید و دیگر نقشی برای اجرایی شدن آن ندارند .
رفتار استراتژیک در مدیریت:
از آنجا که تغییر و تحولات محیطی، مستمر و دائمی است، بنابراین، برنامهریزی استراتژیک نیز یک فرآیند مستمر است و حتی در جریان اجرای یک برنامه عملیاتی هم ممکن است، به بازنگری و اصلاح روند فعالیتها نیاز شود، بنابراین مدیر موفق دراین زمینه، مدیری است که برای ایجاد آمادگی در مواجهه با چالشهای جدید هرازگاهی (برای مثال هر ماه یکبار) با برگزاری جلسات ویژه، روند تحقق و پشتیبانی از برنامهها را مورد توجه و بررسی قراردهد.
فرآیند تدوین استراتژی :
برنامهریزی براساس تفکر استراتژیک شامل: فرآیندها و مراحل مختلفی است، که علیرغم ویژگیهای مشترک، هریک از صاحبنظران بهگونهای بعضاً متفاوت، به آن پرداختهاند، اما بهطور کلی فرآیند برنامهریزی استراتژیک شامل مراحل ذیل میباشد:
- هدفگذاری کلی و تعیین روش و فرآیند انجام کار
- تدوین رسالت، چشمانداز و ارزشهای سازمان
- شناخت محیط درونی شامل نقاط ضعف و قوتها و مزیت های استراتژیک و منحصربه فرد سازمان
- شناخت محیط بیرونی شامل؛ فرصتها و تهدیدات
- تعیین و تفسیر موقعیتها
- تعیین و مشخص نمودن اولویتهای راهبردی
- تعیین اهداف کلان
- تهیه طرح اقدام
- برنامهریزی بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت
- نظارت و ارزیابی
بخش دوم
چالشهای پیش روی مدیران در برنامهریزی راهبردی
شما باید موجود زندهی، متحول، پیشروندهی، روز به روز نوشوندهای را بوجود آورید که هرگز کهنه نشـود و کارایی خود را از دست ندهد. مقام معظم رهبری (۲۸/۷/۱۳۸۰)
طبیعی است که تغییر نوع نگاه و برنامهریزی از سنتی به تفکر و برنامهریزی راهبردی، موضوعی نیست که تحقق آن بدون هیچ مانع و هزینهای امکانپذیر باشد و مسلماً مدیران سازمانها در مسیر این حرکت، با مشکلات و چالشهای جدی و جدیدی مواجه خواهند بود که شاید در گذشته کمتر مورد توجه قرارگرفته باشد.
به عبارت دیگر احتمالاً در شرایط جدید، عوامل و مشکلات جدیدی مطرح خواهند شد که تعارض در میادین نظامی و رقابت در عرصه تجارت صنعت و سایر عرصهها را به شدت تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. اما سؤال این است که این چالشها شامل چه موضوعاتی می شوند و اصولاً منظور از چالش در فرآیند برنامهریزی راهبردی چیست؟
منظور از چالش(Challenge) در نظام برنامهریزی راهبردی:
واژه چالش نیز همانند سایر واژه ها، دارای تعابیر و تعاریف مختلف و متفاوتی است و از ابعاد مختلف میتواند مورد بررسی قرارگیرد، از جمله در یکی از تعاریف، چنین آمده است: «رقابت، مبارز طلبیدن، دعوت به مبارزه، شخص رقیب یا حریف را به ستیزه فراخواندن و برانگیختن او به آن که، کاردانی و شایستگی خود را اثبات نماید»[۸].
بدیهی است در حیطه برنامهریزی راهبردی چالشهای پیش روی مدیران، شامل مجموعه عوامل و موانعی هستند که در مسیر تدوین و اجرای برنامهها، سازمان را به مبارزه میطلبند، این عوامل را میتوان در دو بخش کلی شامل، عوامل درون سازمانی و چالشها و عوامل برون سازمانی دسته بندی نمود.
چالش های برون سازمانی:
چالشهای برون سازمانی از تنوع، گستردگی و در عین حال اهمیت بیشتری برخوردارند و شامل کلیه موضوعاتی میشوند که میتوانند در داخل محدوده مرزهای یک کشور یا در خارج از مرزهای رسمی کشور، سازمانها را به چالش بکشند .
مجموعه این عوامل، خود به دو زیر گروه شامل چالشهای فرامرزی یا بینالمللی و چالشهای ملی یا داخلی قابل تفکیک و تقسیم میباشد.
الف- چالشهای فرامرزی یا بینالمللی:
- جهانی شدن: امروزه برای بسیاری از کشورها، هنوز موضوع جهانی شدن و تأثیرات آن بر روند رقابت در عرصههای مختلف، در پردهای از ابهام قرار داشته و نگرانیهای فراوانی را برای آنان به همراه آورده است، این مسئله مانع از آن شده است تا مدیران بتوانند، با قطعیت، جایگاه خود را در نظام رقابتی دنیا مشخص نمایند.
این موضوع آنچنان از اهمیت برخوردار است که کشورهای جهان را وادار ساخته تا با تهیه و تنظیم چشمانداز در مقاطع زمانی کوتاهتر، راه را برای همگام شدن با تحولات و اثرات احتمالی ناشی از پیوستن کشورها به موضوع دهکده جهانی، باز نگاه دارند، زیرا در فرآیند جهانی شدن تدوین، اجرا وارزیابی استراتژیها، یکپارچهسازی شده و تابع شرایط بینالمللی خواهد بود و تصمیمات استراتژیک، باید براساس سودآوری و منافع همه اعضاء اتخاذ شود نه صرفاً سود شرکتهای موجود در یک کشور و لذا شرکتها مجبورند به هنگام تدوین استراتژی مالی فراگیر، به سمت تولید محصولاتی بروند که دارای بیشترین ارزش یا کمترین هزینه و متناسب با نیاز مشتریان در سراسر جهان باشد .
- رقابتهای جهانی: بیتردید، برنامهریزی استراتژیک، نیازمند تعیین جایگاه و وضعیت سازمان در برابر رقبا و حریفانی است که در عرصه بینالمللی، از موقعیت مستحکمی برخوردار بوده و دائماً در حال توسعه و رشد در ابعاد مختلف هستند.
در این میان شاید چند قطبی شدن جهان و ورود رقبای جدید و اثرگذاری مانند: چین و هند و تا حدودی کره که دائماً درحال افزایش نفوذ و کسب قدرت بیشتر در بازارهای بینالمللی میباشند، مهمترین نقش را در رقابتهای جهانی ایفا نمایند، این موضوع در ابعاد مختلف، شامل؛ موادری مانند اِشباع و حتی تولید مازاد کالا و خدمات نیز گردیده است .
- فن آوری نوین: تکنولوژی و دانش نوین نیز علیرغم تمام مزایای مترتب برآن، ابزار و روشهای سنتی را به جنگ با خود فراخوانده و بحران رقابت را برای برخی ازکشورها، تشدید و ناممکن نموده است و این همان چیزی است که در بخش نظامی از آن بهعنوان جنگ نامتقارن، نام برده میشود.
بهعبارت دیگر عدم برخورداری برخی از کشورها از دانش روز، تعادل و توازن قدرت رقابت جهانی را برهم زده و باعث عمیق شدن و ایجاد فاصله بیشتر بین ممالک غنی و فقیر گردیده است و این مسئله را به یک چالش جدی در فرایند برنامهریزی راهبردی تبدیل نموده است .
- فرهنگ جهانی: امروزه تقابل و رقابت در عرصه فرهنگی نیز به موضوعی جدی و تأثیرگذار در مسیر برنامهریزی استراتژیک تبدیل شده و نهتنها در بخش تجارت و صنعت، بلکه در عرصه نظامی نیز میتواند به شدت برنامهها را تحت تأثیر خود قراردهد.
دراین راستا، طبیعی است هرچه فرهنگها به هم نزدیکتر باشند، رقابتها کمتر و در نتیجه تهدیدات نیز کمتر خواهد بود و بالعکس، هرچه تفاوت فرهنگی بیشتری وجود داشته باشد، امکان تقابل و تعارض بیشتری نیز وجود خواهد داشت .
- سیاستهای بین المللی: دوگانگی سیاستها در قبال کشورها و برخورد متفاوت و ظالمانه نسبت به برخی از کشورها از یکسو و اعمال فشار سیاسی و ایجاد بحران و تنشهای منطقهای و ملی درکشورها از سوی دیگر، باعث عدم ثبات در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای برنامهریزان میگردد و لـذا این مسئله ضرورت ترسیم سناریوهای مختلف برای برنامهریزی را، اجتناب ناپذیر مینماید.
- زبان گفتاری:اگرچه در ظاهر، زبان و نوع گویش تأثیر چندانی در برنامهریزی استراتژیک ندارد، اما اگر با دقت بیشتری به موضوع نگریسته شود، درخواهیم یافت که زبان نیز میتواند یک چالش اساسی در مسیر برنامهریزی محسوب شود.
امروزه بهخصوص در کشاکش رقابت درعرصه نظامی، که ارتباطات از نیازهای اساسی آن بهشمار میرود، زبان از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است، همچنین بهره بردن از مزایای فنآوری نوین نیز مستلزم آگاهی کافی دراین زمینه میباشد و لذا میتوان گفت بهخصوص در عرصه نظامی، سازمانی موفقتر عمل خواهد کرد کـه بتواند زبان رسمی خود را به یک زبان فراگیر و بینالمللی تبدیل و یا حداقل، در این زمینه از آگاهی و هماهنگی بیشتری با نظام بینالمللی برخوردار باشد .
برای مثال، پذیرفته شدن زبان انگلیسی بهعنوان یک زبان بینالمللی و نیاز سازمانها به بهرهبردن از این وسیله ارتباطی، بعضاً برخی از سازمانها را در کشورهای غیرهمزبان، بامشکلاتی مواجه میسازد که شاید تاکنون به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. چرا که عدم تسلط مدیران و حتی کارشناسان و کاربران به این زبان، در بسیاری از موارد و بهخصوص در شرایط اضطراری میتواند سازمان را در معرض خطرات جدی قرار دهد.
- تبلیغات: اگر چه تبلیغات را میتوان در قالب موضوعات فرهنگی مورد توجه قرارداد، اما بهواسطه نقش و جایگاه ویژه آن در عرصه رقابت تجاری، این موضوع باید بیش از سایر موضوعات مورد توجه قرار گیرد، زیرا هم اکنون تفاوت فاحشی بین کشورهای برخوردار از امکانات گسترده و متنوع تبلیغاتی با سایر کشورها وجود دارد و این شکاف عملاً باعث شده تا فرصتهای بسیاری، از کشورهای درحال توسعه سلب گردد.
- هم افــزایی حریفان: ادغام شرکتها و سازمانهای بزرگ و ایجاد و توسعه موسسات هـلدینگ (holdhng company) در بخش تجارت و صنعت و خدمات و ایجاد سازمانهای دفاعی چند ملیتی و نیز افزایش پیمانهای نظامی منطقهای و فرامنطقهای، ظرفیتهای جدیدی هستند که در برنامهریزی استراتژیک باید حتماً مورد توجه قرار گیرند. عــلاوه بر این و در بعد وسیعتر، بلوکهای اقتصادی و تجاری جدیدی نیز وجود دارند که در سالهای اخیر ظهور یافته و عرصه را بهشدت بر دیگر رقبا تنگ کردهاند، تشکیل اتحادیه اروپا، آسه آن، نقتا، اتحادیههای در شرف تشکیل در سایر نقاط دنیا مانند؛ آمریکای جنوبی، اوپک گازی و سایر شبکههای رسمی و غیررسمی که بهتازگی شکل گرفته و یا در حال ظهور هستند، رقابتهای جهانی را به شدت تحت تأثیر خود قراردادهاند.
- شرایط محیطی و زیستی: امروزه تأثیرات شرایط زیستمحیطی بر ابعاد مختلف رقابتهای جهانی، انکارناپذیر است، زیرا نهتنها تغییرات تدریجی جوی و گرم شدن زمین میتواند در نوع و حتی فرآیند تولید محصولات، خدمات و حتی طرحها و برنامهها نقش داشته باشد، بلکه هماهنگ شدن با تهدیدات احتمالی زیست محیطی در برنامهریزیهای آینده، امری اجتنابناپذیر و ضروری مینماید .
بهعنوان مثال باگرمتر شدن دما در کره زمین، بهتدریج برخی از محصولات باید جای خود را به تولید محصولات جدیدتر بدهند، همچنین تشدید چنین وضعیتی میتواند موضوع تهدیدات را در راستای اقدام حریفان برای دستیابی و تسلط به موقعیتهای مناسبتر، مانند مناطق دارای شرایط آب و هوایی بهتر و منابع آبی بیشتر تغییر دهد و در ابعاد وسیعتر، حتی شاید نیاز باشد که امکان استفاده از فضا و حتی سیارات دیگر برای مواقع ضروری و احتمال نزاع در این رابطه نیز، با تامل بیشتری مورد توجه قرار گیرد.
- بازاریابی: این موضوع بیشتر در صنایع اعم از نظامی یا غیرنظامی مصداق داشته و شامل مواردی مانند؛ روابط خارجی، کیفیت کالا یا خدمات در ابعاد مختلف، روزآمد نمودن شیوههای بستهبندی و نحوه توزیع و عرضه محصولات، رعایت نکات بهداشتی وایمنی، حمل و نقل و نگهداری، خدمات پس از فروش و سایر موارد مشابه میگردد و طبیعی است که در دنیای پر زرق و برق امروز، کیفیت ظاهری و موضوع بستهبندی به دقت و توجه بیشتری نیاز دارد.
- مهندسی معکوس: یکی از چالشهای تأثیرگذار و زیانبار در عرصه رقابتهای صنعتی وغیرصنعتی استفاده رقبا از مزیتهای مهندسی معکوس و بعضاً کپیرایت غیرقانونی از محصولات تولیدی رقباست، لذا عدمتوجه به این دشمن پنهان نیز میتواند عواقب ناگواری را برای سازمانها در پی داشته باشد .
- انتظارات مشتریان و نیازهای آینده: نیازهای جهانی پیوسته متناسب با شرایط جدید در حال تغییر و انتظارات و توقعات مشتریان نیز همواره در حال افزایش است، اگرچه هنوز کشورهای زیادی برای خرید کالاها و خدمات سنتی و کمبرخوردار از فنآوری نوین وجود دارند، اما عدم پرچمداری درعرصه رقابت جهانی و حداقل عدم همگامی با سایر رقبا در این زمینه، وضعیت را بهتدریج بهگونهای رقم خواهد زد که در آینده خواسته یا ناخواسته، خودبهخود رقبای ضعیفتر از چرخه رقابت خارج خواهند شد.
در بعد نظامی نیز، ماهیت جنگهای آینده بگونهای در حال شکلگیری است که پرداختن به طرحها، برنامهها و محصولات جدید را اجتناب نموده است.
- محصولات جدید: دستاوردهای نوین علمی و تولید محصولات کاملاً جدید که خیلی سریع و پیوسته در حال ظهور و جایگزینی با محصولات قدیمیتر هستند، از دیگر موضوعاتی است که ضرورت سرعت بخشیدن به فعالیتها در برنامهریزیهای راهبردی را اجتنابناپذیر نموده است.
امروز ورود کالاهای جدید با قابلیتهای متعدد و کاربردهای گوناگون، بهقدری سریع وارد بازار میشوند که سازمانها مجبور میسازد، برای افزایش یا حفظ توان رقابتی خود، بسیاری از ماشین آلات و تجهیزات قبلی را قبل از استهلاک آن از گردونه سیستمهای خود خارج و برای همگام شدن با سایر رقبا، سیستمهای جدید را جایگزین آن نمایند.
- واحدهای پولی و مالی: رقابت جهانی بین واحدهای پولی و مالی کشورها و فراز و فرود ارزش آنها در بازار معاملات جهانی، نکته دیگری است که رقابتهای جهانی در تجارت، صنعت و خدمات را با چالشهای جدی مواجه ساخته و این موضوع نیز در معادلات اقتصادی و برنامهریزیهای استراتژیک، دارای اهمیت فوقالعادهای میباشد.
برای مثال میتوان به هزینههای فوقالعاده جنگ عراق و آمریکا که همواره بهعنوان یک چالش جدی برای جنگطلبان این کشور مطرح بوده و بعضا آنها را با مشکلات فراوانی مواجه ساخته است، اشاره نمود.
ب – چالشهای ملی یا داخلی:
- وضعیت اقتصادی کشورها: شاید بتوان از چالشهای اقتصادی و بهعبارت دیگر بازار سرمایههای ملی و نحوه تأمین مالی، بهعنوان اصلیترین، عامل تاثیرگذار در برنامهریزی استراتژیک نام برد، زیرا از یکسو، برنامهها با عواملی مانند؛ تورم و گرانی و از سوی دیگر با عواملی مانند؛ عدمثبات درسیاستهای اقتصادی که عمدتاً ناشی از بحرانهای جهانی است، مواجه میباشند.
همچنین امکان سرمایه گذاری های خارجی درکشور و بالعکس سرمایه گذاری یک کشور در سایر کشورها و نیز واردات و صادرات می توانند، نقش تعیین کننده ای در این زمینه داشته باشند.
- بازار کار: دسترسی به نیروی انسانی واجد شرایط اگرچه در برخی از کشورها یک چالش جدی محسوب نمیشود، اما در برخی از کشورها عواملی مانند، افزایش نسبی سن جمعیت و کمبود نیروی متخصص و حتی عواملی مانند؛ تعهد و انگیزه نیروی کار و متقابلاً در پارهای از کشورها، بیکاری و اشتغال، یک درگیری جدی بین سازمانها محسوب میشود، بنابراین عدم برخورداری کشورها از نیروهای ماهر و کارآمد و ضعف درآموزشها و همچنین ایجاد فرصتهای شغلی برای جوانان، از جمله مسائلی هستند که باید در نظام برنامهریزی راهبردی، برای رفع آن تدابیر لازم اندیشده شود.
- حمل و نقل: سرعتعمل در حمل و نقل و واکنش سریع و بهموقع نسبت به تهدیدات، مستلزم ظرفیتهای ممتاز و ویژهای است که بتواند پاسخگوی برنامههای راهبردی باشد، این امر ممکن است علاوه بر ظرفیتهای درون سازمانی، نیازمند همراهی سیستم حمل و نقل داخلی یک کشور نیز باشد و لذا ضعف در بهرهمندی از این سیستم، از چالشهایی محسوب میشود که باید در هنگام تدوین برنامههای استراتژیک، مورد توجه قرار گیرد.
- ارتباطات: از دیگر چالشهای مطرح در برنامهریزی راهبردی، سیستم ارتباطی کشور است، قدرت دفاعی این سیستم در برابر اختلالات ایجاد شده از سوی دشمن، تهدیدات ارتباطات ماهوارهای و سایبری و امکان قطع این ارتباطات و در نهایت امکان از کار افتادن کامل سیستمهای ارتباطی، از موضوعاتی است که بهخصوص در عملیاتهای نظامی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و این موضوع از عرصههایی محسوب میشود که همواره نظام برنامهریزی را به مبارزه طلبیده است.
دربخش صنعت و تجارت نیز هم اکنون وابستگی شدیدی بین سیستم ارتباطی واین بخشها، ایجاد شده است، بگونهای که هرگونه خللی دراین سیستم و سیستمهای وابسته به آن میتواند ضربات و خسارات سنگینی را به آنها وارد نماید.
- خصوصیسازی و نقش دولت: در حوزه برنامهریزی راهبردی، خصوصیسازی از جایگاه خاص خود برخوردار است و میتواند در نظام برنامهریزی، تأثیرات مثبت یا منفی فراوانی را برجای بگذارد، لذا مدیران سازمانها باید، شرایط و پیامدهای جدیدی را که تحقق این طرح میتواند بر نظام اقتصادی و تولیدی سازمان متبوعشان وارد کند را بهطور دقیق مورد توجه قرار بدهند.
- تحقیقات و اطلاعات: در برخی از کشورها روند کسب اطلاعات و دادههای آماری جدید و همچنین فرآیند تحقیق و مطالعه و پژوهش با استانداردسازی و دستیابی به فنآوری و دانش جدید بهگونهای طراحی شده که از کارآیی لازم برخوردار نمیباشد، بهگونهای که یا هرگز ارتباطی بین بخش صنعت و تولید با تحقیق و پژوهش و مراکز علمی و اطلاعاتی ایجاد نمیشود یا همواره حلقه مفقودهای بین این دو بخش قرار دارد که مانع از پیوند بین نتایج دادههای علمی، آماری، تحقیقاتی و پژوهشی جدید با تولید و صنعت میشود.
- کنترل و نظارت: فقدان سیستم کنترلی و نظارتی فراگیر و گسترده و عدم تمرکز در سیاستهای نظارتی و کنترلی نهتنها در بعد سازمانی بلکه در بعد ملی نیز تأثیرات عمیقی برفرآیند رقابت در عرصههای مختلف داشته و چالشی جدی در برابر سازمانها محسوب میشود و لذا مدیران در اغلب موارد مجبورند بین اعمال کنترل هدفمند و فراگیر و از دستدادن مزایای یک نظام کنترلی متمرکز، راهکار جدیدی را برای سازمان برگزینند.
چالشهای درون سازمانی:
- منابع انسانی: منابع انسانی بزرگترین و مهمترین سرمایه در اختیار هر سازمانی است و لذا دسترسی به منابع انسانی کارآمد، بهویژه مدیران توانمند از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و لذا عدم دسترسی به منابع انسانی کافی و کارآمد که قادر باشد شرایط را برای تحقق استراتژیها فراهم نماید نیز میتواند، به یک چالش اساسی دراین زمینه تبدیل شود.
گاهی نیز بی توجهی به ارزشهای سازمانی و امور معنوی کارکنان بحرانساز میشود، بنابراین آموزش و تربیت افراد، از نکاتی است که برنامهریزان استراتژیک باید برای آن اهمیت زیادی قائل شوند .
- دانش استراتژیک: ضعف دانش طراحی استراتژیکی از موضوعات دیگری است که ناشی از فقر علمی در سازمانها است، در واقع برنامهریزی استراتژیک نیازمند افراد استراتژیست و ژرفنگری است که قادر باشند با نگاه عمیق و دقیق نسبت به آینده، مناسبترین طرحها و بهترین برنامهها را برای سازمان تهیه وارائه نمایند. بدیهی است تنها وجود مدیران استراتژیست برای تنظیم برنامههای راهبردی کافی نبوده و چنانچه افراد سازمان فاقد دانش لازم برای اجرای برنامهها باشند، سازمان با چالش دیگری به نام فقر دانش، مواجه خواهد شد که نظام برنامهریزی را به مبارزه خواهد طلبید.
- فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی یکی از مؤلفههای ضروری برای برنامهریزی راهبردی محسوب میشود و چنانچه سازمانی از فرهنگ غنی برای اندیشیدن استراتژیک برخوردار نباشد، برنامهریزیها با موفقیت کمتری قرین خواهد بود، بنابراین برنامهریزان استراتژیک باید ضمن نهادینهسازی فرهنگ استراتژیک در سازمان، تعارضات احتمالی دراین زمینه را نیز مورد توجه قرار دهند.
- روابط و ارتباطات سازمانی: یکی از چالشهای درون سازمانی موجود در مسیر برنامهریزی راهبری، روابط سازمانی و ناهنجاریها و نابسامانیهایی است که گاهی در تعامل اجزاء یک سازمان با یکدیگر و متقابلاً اجزاء سازمان با افراد آن به چشم میخورد، به عبارت دیگر چنانچه اجزاء یک سازمان فاقد یک روابط منطقی و منسجم باشند، میتوانند این عوامل را در تعارض با یکدیگر قرار داده و استراتژیهای مورد نظر و برنامههای پیشبینی شده را با عدم موفقیت مواجه نمایند.
- تحولات ساختاری و سازمانی: بدیهی است همگام شدن با تکنولوژی و دانش جدید، در بسیاری از موارد مستلزم ایجاد تحول در ساختار و سازمان است و گاهی شرایط سازمانی مانع از ایجاد این تحولات میباشد.
بدبینی افراد نسبت به تحولات و نگرانی آنها از آثار تحول بر وضعیت شغلییشان، ترس از عدم امکان تطبیق با شرایط جدید و اجرای برنامههای نوین، عدم اطمینان نسبت به آثار و پیامدهای ناشی از این برنامهها، مشکلات اقتصادی و مالی سازمان و حتی عواملی مانند؛ ترس از جایگزینی ماشین و نرمافزار بهجای افراد، از جمله عواملی محسوب میشوند، که باعث بروز مقاومتهای سازمانی گردیده و برنامهریزان را به چالش با خود فرا میخوانند.
- سیستم های نظارتی و کنترلی: فقدان سیستم بازخورد مناسب و ضعف در سیستمهای نظارتی و کنترلی نهتنها یک آفت بزرگ در مسیر برنامهریزی راهبردی تلقی میشود، بلکه پیامدهای آن همواره پایه و بنیان طرحها و برنامهها را به چالش کشانده و در معرض تهدید و تخریب قرار میدهد، بنابراین کمتوجهی به آثار ناشی از ضعف درسیستمهای نظارتی درونسازمانی و حتی سیستمهای فراگیر برونسازمانی میتواند از جنبههای مختلف، بهعنوان یکی ازدشمنان اصلی برنامه ریزی استراتژیک بهشمار رود.
چه عواملی میتوانند در مقابله با این چالشها به فرماندهان و مدیران کمک نمایند:
- توجه وتاکید بر بومیسازی دانش تولید و استفاده از فن آوری نوین
- فرهنگسازی برای تفکر و برنامهریزی راهبردی
- اولویت سرمایهگذاری و تمرکز بر نفوذ به آسیب پذیریهای دشمن نسبت به ایجاد توان برابر یا برتر در برابر توان حریف .
- تمرکز بر استفاده از روشهای سنتی اثرگذار برتوان دشمن، که دارای قابلیت نفوذ پذیری کمتر، توسط ابزار و تکنولوژی جدید میباشند.
- توسعه ارتباطات و تقویت فرهنگ تحقیق و پژوهش.
- تقویت وارتقاء دانش و فنآوری نوین همراه با پیشبینی روشهای سنتی برای مواقع اضطراری.
- تاکید و تمرکز بر خلاقیتها و نوآوریها، در ابعاد مختلف و جایگزین نمودن تولید علم و دانش بهجای تولید محصول.
- تمرکز و اولویت برکاهش آسیب پذیریها، بهجای تلاش برای همسطحسازی تجهیزات و امکانات با توجه به مقدورات و منابع در اختیار.
- تمرکز بر رشتههای نوین و پنهانی برتریساز که کمتر مورد توجه قرار گرفته و میتوانند امکان مناسبتری برای رقابت ایجاد نمایند.
- اولویت به اطلاعات و سرعت درعمل.
- بررسی امکان تمرکز برخی از فعالیتهای موازی و مشترک مانند؛ تحقیقات و پژوهشها.
- اصلاح نظام مدیریتی و بومیسازی آن متناسب با نیاز روز کشور.
- جلب و جذب سرمایهگذاری های مشترک با استفاده از منابع خارجی.
- تبدیل تهدیدها به فرصتهای جدید.
- ایجاد فرصت برای بروز، رشد و شکوفایی استعدادها و خلاقیتها.
فهرست منابع :
==================================================
- نهجالبلاغه – دشتی . محمد – موسسه فرهنگی و تحقیقاتی امیر المومنین (ع) – سال ۱۳۸۵
- مدیریت استراتژیک – آر دیوید. فرد – ترجمه پارسائیان، دکتر علی و اعرابی. سید محمد – دفترپژوهشهای فرهنگی – ۱۳۸۴
- نگرش جامع بر مدیریت استراتژیک – علی احدی . دکتر علیرضا و تاج الدین . ایرج و فتح ا… مهدی – انتشارات تولید- پاییز ۱۳۸۲
- تفکر راهبردی – لارنس . اتون – ترجمه منظر نیکنام – آموزش سازمان مدیریت صنعتی
- فرهنگ علوم سیاسی – آقا بخشی . علی و فشاری راد . مینو – نشر چاپار – پاییز ۱۳۷۹
- مجموعه مقامات- نقش سیاه در دفاع و امنیت ملی کشور- گردآوری محمد نژاد . میرعلی – نیروی زمینی سپاه – زمستان ۱۳۷۵
- فصلنامه مطالعات بسیج – مدیر مسئول بختیاری ، دکترلطفعلی – سازمان تحقیقات و مطالعات بسیج – زمستان ۱۳۸۴
- سیر تحول مفهوم و استراتژی در تئوری های سازمان – علیدوستی . سیروس- آموزش – تابستان ۱۳۷۸.
- تدوین استراتژی سازمان – منابع اینترنتی
- تعیین ماموریت سازمانی واهداف – استراتژی عملکرد
- سایر منابع متفرقه و منابع اینترنتی
پینوشتها:
[۱] – مدیریت استراتژیک – صفحه ۲۴
[۲] – تفکر راهبردی – صفحه ۲۹
[۳] – همان
[۴] – همان
[۵] – همان
[۶] – تفکر راهبردی – صفحه ۲۹
[۷] – غرر الحکم – ۴۸۳۳
[۸] – فرهنگ علوم سیاسی – صفحه ۴۰
خسته نباشید ممنون به خاطر این
مطالب زیبا
سلام و تشکر
سلام.وبسایت خیلی خوبی دارید.ممنون
سلام و تشکر
تو زمینه ای که فعالیت میکنید جزو بهترین سایت ها هستید.
سلام وتشکر
اقا خیلی وبسایتتون عالیه
سلام و تشکر
too many thanks خیلی خوب بود ممنون
سلام و تشکر
ممنون به خاطر مطلب خوبتون
خوشحال میشیم به سایت ما هم سر بزنید
مدیر محترم سلامتکده تبیان:
از لطف و حسن نظر شما سپاسگزارم.
سایت هم عالیبود.
موفق باشید
سلام.وبسایتتون خیلی خوب و مفیده.به کارتون ادامه بدین
سلام و سپاس
سلام.وبسایتتون خیلی خوب و مفیده.به کارتون ادامه بدین
سلام و سپاس
باتشکر از مراجعه شما
موفق باشید – یا علی
باتشکر از مراجعه شما
موفق باشید- یا علی
با تشکر از مراجعه شما
موفق باشید- یاعلی
سلام و تشکر از مراجعه شما.
موفق باشید- یا علی