ماجرای عجیب هستهای ایران را میتوانیم به داستان ساخت یک خودروی مدرن در کشور تشبیه کنیم، خودرویی که ساخت آن بلافاصله و قبل از استفاده مورد اعتراض غرب قرار گرفت، آنچه در ادامه خواهید خواند، فرآیند فرضی این ماجرای عجیب و پر کش و قوس بین ایران و غرب را به تصویر کشیده است.
غرب: عجب شما هم خودروی مدرن ساخته اید، چه کسی چنین اجازهای را به شما داد؟ شما حق داشتن چنین خودرویی را ندارید.
ایران: این خودرو بومی و ساخت داخل کشور است و برای تسهیل در رفت و آمد مردم ساخته شده است، ما که خلاف قوانین بینالمللی عمل نکردهایم و از شما هم برای ساختن آن چیزی نخواستهایم، بنابراین هیچ ربطی به شما ندارد.
غرب: با اینحال شما حق داشتن چنین خودرویی را ندارید.
ایران: چرا ما نباید چنین خودرویی داشته باشیم.
غرب: فقط ما میتوانیم از فنآوریهای جدید استفاده کنیم، ممکن است درآینده به ما برسید یا حتی از ما جلو بزنید، اصلاً خودروی شما برای جهان (یعنی چند کشور مدعی قدرت) خطرناک است، ممکن است بخواهید چند نفر از ما را با خودروی خودتان زیر بگیرید.
ایران: این چه حرفی است، چگونه ما میتوانیم از شما جلو بزنیم یا شما را زیر بگیریم، در حالیکه شما پرچمدار ساخت این خودرو هستید و صدها و بلکه هزاران نوع خطرناک آن را در اختیار دارید.
غرب: در هرحال شما حق آسیب رساندن احتمالی حتی به یک نفر از ما یا شرکای ما را ندارید و این ما هستیم که میتوانیم تهدید کنیم، جنگ و آشوب به راه بیندازیم و هر تعداد از شما را که اراده کردیم به قتل برسانیم، بنابراین همانطور که گفتیم شما حق داشتن چنین خودرویی را ندارید و اگر استنکاف کنید با شما میجنگیم و شما را نابود می کنیم.
ایران: اگر وارد جنگ با ما شوید، تمام منافع شما در منطقه و حتی در خاک خودتان در معرض حمله متقابل ما قرار خواهد گرفت.
غرب: حالا که نمی توانیم با شما بجنگیم، شما را تحریم می کنیم و همه اموال و داراییهای شما را که در اختیار ماست به نفع خودمان بلوکه میکنیم و دیگر نه چیزی به شما می فروشیم و نه چیزی از شما می خریم، حتی به سازمان ملل هم که تابع ماست، میگوییم شما را محکوم کند و به سایر کشورها هم اجازه نمیدهیم با شما تعامل تجاری داشته باشند.
ایران: اولاً شما چکارهاید که خودتان را معادل همه جهان معرفی میکنید، ثانیاً به چه حقی در امور سایر کشورها دخالت میکنید، ثالثاً ما به یاری خدا و با اتکاء به نیروهای درونزایی که داریم، به شما نیاز نداریم، خودمان هر چه نیاز داشته باشیم میسازیم، اما مطمئن باشید که شما بیش از ما از قطع ارتباط با ایران زیان میکنید و سرانجام مجبور خواهید شد، با ما ارتباط برقرار کنید.
غرب: می دانیم که ضرر میکنیم، اما نمیتوانیم از حرف زور خود کوتاه بیاییم، فعلا ما زور داریم و خیلی از کشورها به ما وابستهاند یا از ما میترسند، پس حق داریم، شما هم اگر نگران قطع ارتباط با دیگران یا از دست دادن بازر کالاهایتان هستید بیایید مذاکره کنیم.
ایران: حالا حرف آخر شما چیست؟
غرب: باید خودرویی که ساخته اید را کاملا منهدم کنید و قول بدهید که دیگر دست به چنین کارهایی نزنید.
ایران: این که همان حرف اول شماست، ما این حرف زور را قبول نداریم، حالا که اینطور شد ما فعالیتمان در این زمینه را گسترش میدهیم.
غرب: ما گزینههای مختلف از جمله گزینه نظامی را روی میز گذاشتهایم، فعلاً دست نگه دارید و بیایید کمی بیشتر مذاکره کنیم.
چند سال بعد:
ایران: ما از گزینه نظامی هراسی نداریم، دیدید که ما زیر بار زور نمیرویم و به کار خودمان ادامه دادیم، حالا نظر شما چیست؟
غرب: البته خودروی خوب حق ایران است، اما در عین حال یادتان باشد که همچنان همه گزینهها روی میز است، بنابراین شما دو راه بیشتر ندارید یا حرف ما را قبول کنید، یا تحریمها ادامه پیدا خواهد کرد و با اتکاء به قدرتمان اجازه نمیدهیم بقیه با شما ارتباط داشته باشند.
ایران: حالا می گویید چهکار کنیم.
غرب: باید با خواستههای نامتعارف و غیر معمول و ظالمانه ما موافقت کنید و اجازه بدهید برای جبران کسری اطلاعات ماهوارهای، از هر تاسیسات ایران که خواستیم و در هر زمان که اراده کردیم بازدید (جاسوسی) کنیم. تا در زمان مناسب برای حمله به ایران و ترور دانشمندان ایرانی استفاده کنیم.
ایران: چرا ما باید چنین تعهد ظالمانهای را بپذیریم، مگر شما اجازه میدهید در مورد خود شما یا حتی شرکای شما چنین کاری انجام بشود که از ما انتظار پذیرش آن را دارید؟
غرب: شما نمیتوانید به مباحثی که ممکن است منافع ما را در معرض خطر قرار دهد وارد شوید، شاید شما بخواهید از این طریق منافع نظام سلطه و سرمایه را بیش از پیش در معرض خطر قرار دهید و باقیمانده اُبهت پوشالی ما را کاملاً در هم بریزید، بنابراین ما باید فاصله علمی خودمان با شما را حفظ کنیم و خودمان را مجهزتر کنیم.
ایران: اما رهبری، مردم و مسئولین ایران چنین اجازهای را به شما نمیدهند.
غرب: حداقل باید این موارد را بپذیرید؛ اولا قدرت موتور خودروی شما باید تا چند برابر ضعیف شود و از شاسی و بدنهای که ما میگوییم برای خودروی خودتان استفاده کنید، ابزار و تجهیزات ساخت این خودرو را هم باید جمعآوری و انبار کنید و از تجهیزات قدیمی استفاده کنید، علاوه براین باید تمام مراکز و تاسیساتی را که برای توسعه این صنعت ایجاد کردهاید را هم جمعآوری و تا ۲۰ سال آینده همچنان از روشهای قدیمی و اولیه استفاده کنید. تا ما فرصت داشته باشیم، زیانهای ناشی از این رقابت را جبران کنیم، ضمناً در این مدت باید از ساختن سایر تجهیزات پیشرفته (حتی نامرتبط با این موضوع) هم پرهیز کنید، بعد از این مدت اگر خواستید می توانید به جایی برسید که امروز ما در آن قرار داریم. یعنی اگر هم خواستید از این کارها بکنید، باید همیشه از ما عقبتر باشید، مزیت دیگر کار برای ما این است که تا آنموقع مواد اولیه که بیشتر آن را خامفروشی میکنید و همچنین منابع نفت و گاز شما هم تمام شده و دوباره محتاج و نیازمند تکنولوژیهای جدید ما میشوید.
ایران: انجام این تعهدات و تغییرات برای ما هزینه زیادی را در پی دارد و مهمتر اینکه باعث عقب ماندن ما از قافله علم و دانش در این زمینه می شود، در حالیکه اجرای توافقنامه برای شما هیچ هزینه ای ندارد، چون اکثر تعهدات شما کاغذی است و در موارد عملی هم در واقع فقط اموال مسروقه را به ما پس میدهید، حالا اگر شما مدتی بعد از اجرای تعهدات توسط ایران، به هر بهانهای همین مقدار تعهدات ناچیز خودتان را نقض کنید و به وضعیت قبل برگردید، خسارات وارده به جمهوری اسلامی ایران را که به پله اول بازگشته چه کسی میپردازد؟
غرب: بخواهید یا نخواهید، تضمینی برای عدم برگشت به وضعیت قبل یا پرداخت خسارت وجود نخواهد داشت.
و این داستان با سناریوهای مختلف و بهانههای متفاوت همچنان ادامه دارد ……… .
احمد رضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۲۷/۴/۹۴
عالی بود جناب مهندس
جناب آقای برزگر سلام:
از حُسن نظر شما بسیار متشکرم.
موفق باشید – یا علی
سلام دلاور عالی بود از تلاش های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی شما در زمینه های مختلف متشکرم
برادر ارجمند جناب آقای صالحی سلام؛
از لطف شما بسیار سپاسگزارم.
موفق و مؤید باشید – یاعلی