با اینکه طی مدت عمر با برکت انقلاب اسلامی، دستاوردهای شگفتآور و عظیمی در ابعاد مختلف مادی و معنوی و در بخشهای گوناگون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و علمی کسب شده است، اما بیشک این دستاوردها در قیاس با وضعیت مطلوب و اهداف تعریف شده برای انقلاب اسلامی، فاصله زیادی دارد.
از همینرو امروزه هرگاه از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران سخنی به میان میآید، ناخودآگاه مراحل پنجگانه اهداف انقلاب اسلامی به ذهنها متبادر و علت عدم تحقق کامل طرحها، برنامهها و اهداف نهایی انقلاب مورد سؤال قرار میگیرد، فرآیندی که رهبر معظم انقلاب اسلامی آن را مشتمل بر پنج گام شامل؛ ظهور انقلاب اسلامی، استقرار نظام اسلامی، ایجاد دولت اسلامی، شکل گرفتن جامعه یا کشور اسلامی و در نهایت پدیدار شدن تمدن نوین اسلامی و تحقق کامل اهداف والای اسلامی به مفهوم واقعی آن میدانند.
در پاسخ به این پرسش(علت عدم تحقق کامل اهداف انقلاب اسلامی)، صرفنظر از اقدامات خصمانه دشمنان انقلاب و اسلام، از جمله؛ جنگ تحمیلی، تهاجم فرهنگی، تحریم، تهدید، ترور و صدها توطئه خُرد و کلان استکبار علیه ایران اسلامی، باید عوامل داخلی مانند؛ عدم خودباوری و کمتوجهی به منابع، امکانات و نیروهای درونزا، تعلل و کوتاهی در الگوسازی بومی مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی و ایرانی، توجه ناکافی و نادرست به کادرسازی، ضعف شدید در پیشگیری و مقابله با فساد، کمدقتی گروهی از افراد جامعه در انتخاب افراد اصلح، کمتوجهی به اصل شایستهسالاری و امثال آن را مهمترین و اصلیترین علل عدم توفیق در این زمینه به حساب آورد.
به عبارت دیگر؛ همانگونه که اجرای هر طرح بزرگ ملی و فراملی، به تعریف و شناخت دقیق و کامل طرح و متولیان و مجریان متعهد و متخصص در موضوع موردنظر و نظارت دقیق و برنامهریزی شده نیاز دارد، پیادهسازی و تحقق اسلام ناب محمدی(ص) نیز علاوه بر محتوا و راهبردهای کلی و کلان، منوط به در اختیار داشتن یک الگوی راهبردی جامع و مانع و الگوهای واسط عملیاتی و اجرایی، حاوی تمام جزئیات و متشکل از تمام ارکان و اجزای طرح و نیز متخصصین و مجریان توانا، کارآمد و آشنا به مبانی اسلامی متناسب با موضوع موردنظر در آن بخش است و این نکتهای است که بهنظر میرسد تاکنون به درستی مورد توجه قرار نگرفته است.
بنابراین؛ ریشه بخش عمدهای از این ناکامیها را باید در کمبود نیروهای واجدشرایط و آموزش دیده و در واقع نقص آگاهیهای دینی و عدم شناخت کافی و درست برخی از متولیان و مجریان نسبت به اسلام ناب محمدی(ص) یعنی همان بیتوجهی به مقوله کادرسازی تراز انقلاب و نیز سنگاندازی و شیطنت دشمنان و ایادی داخلی آنها بهخصوص افراد نفوذی در سیستم اداری کشور جستجو نمود.
به همین دلیل وضعیت فعلی را میتوان به تلاشی شاید بیهوده برای اجرای پروژه عظیمی مانند؛ اقتصاد مقاومتی و امثال آن تشبیه نمود که بهرغم برخورداری از مزایا و محاسن فوقالعاده و فراوان؛ طراحی، اجرا و بهرهبرداری از آنها به افراد غیرمتخصص و در پارهای از موارد به افراد ناکارامد، بیانگیزه و بلکه مغرض، فاسد و حتی مخالف و معارض در سطوح اجرایی سپرده شده است. شاید به همین دلیل است که بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) از همان نخستین روزهای انقلاب، بر ضرورت پاکسازی سیستم اداری و تربیت و جایگزینی نیروهای واجدشرایط در قوای سهگانه تأکید داشته و بارها این موضوع را یادآوری نمودهاند.
البته ایشان در مجموعه بیاناتشان، ضرورت پاکسازی و کادرسازی و تعلیم و تربیت را تنها منحصر به نظام اداری نمیدانند، بلکه قانون اساسی و سیستم قانونگذاری و همچنین متولیان برقراری عدالت و مجریان قانون یعنی دستگاه قضایی و نیروهای نظامی و انتظامی و بهخصوص سیستم فرهنگی و آموزشی مانند؛ رادیو و تلویزیون، مدارس و دانشگاهها و حتی حوزههای علمیه و کتب و متون درسی و آموزشی آنها در مقاطع و سطوح مختلف تحصیلی را نیز از این امر مستثنی نمیدانند و این نکته همان راهبردی است که همواره مورد توجه جانشین برحق ایشان حضرت امام خامنهای (دامت برکاته) نیز قرار داشته است.
ضرورت پاکسازی سیستم اداری از نگاه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی:
حضرت امام(ره) در این رابطه مکرراً و در جریان دیدارهای مختلف مردم و مسئولین با ایشان، به این موضوع پرداختهاند، به عنوان مثال؛ در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۵۷ میفرمایند: «مرحلۀ دوم، تصفیۀ کامل وزارتخانهها و ادارات دولتى و مؤسسات دولتى و ملى از اشخاص خائن و استفادهجو و انگلهاست و سپردن کار به کاردانان وطنخواه امین.» و در خرداد ماه سال ۱۳۵۸ نیز مجدداً افزودند: «ما میخواهیم یک مملکتى باشد اسلامى. اشخاصى که اداره میکنند این مملکت را اعتقاد به اسلام داشته باشند و اسلام مبناى اعمالشان باشد؛ نه اشخاصى که به اسلام خیلى توجه ندارند. اینها باید تصفیه بشوند.»
ایشان در تاریخ ۷ آبان ماه ۱۳۵۸ یکبار دیگر موضوع را اینگونه مورد تأکید قرار میدهند: «باید تصفیه بشود از این مغزهاى پوسیدهاى که عاشق امریکا هستند و عاشق غرب هستند، باید تصفیه بشود از این موجودات. باید ادارات ما تصفیه بشود از آن خائنهایى که الآن هم به نفع رژیم سابق یا کم عمل میکنند، یا عمل نمیکنند، یا ضدش را عمل میکنند. تصفیه میخواهد این مملکت، و البته تصفیه وقت میخواهد، باید بشود، اما یکدفعه نمیشود.»
همانگونه که اشاره شد، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی قبل و بعد از آن نیز این موضوع را بارها متذکر شدهاند، ایشان در ۳۰ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ در رابطه با متون درسی در نظام آموزشی کشور نیز فرموده بودند؛ «کتابهاى درسى را، چه دبستانى و چه دبیرستانى و چه دانشگاهى، تغییر اساسى داده و آنچه از عکس و مطالبى که به نفع استعمار و استبداد است تصفیه کنید؛ و دروس انقلابى و اسلامى که بچههاى ما را بیدار و جوانان ما را مستقل و آزاده بارآورد جایگزین آن کنیم.» و در تاریخ ۱ فروردین ۱۳۵۹ به این شکل ضرورت پاکسازی دانشگاهها را مورد توجه قرار میدهند: «باید انقلابى اساسى در تمام دانشگاههاى سراسر ایران بهوجود آید تا اساتیدى که در ارتباط با شرق و یا غربند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمى شود براى تدریس علوم عالى اسلامى.»
حضرت امام(ره) با اشاره به نقش حوزههای علمیه و دانشگاهها در تربیت نیروی انسانی سالم و کارآمد و کادرسازی تراز انقلاب، در مورد پاکسازی این دو نهاد تربیتی و آموزشی نیز در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۶۰ خاطرنشان کردند: «همان طور که پاکسازى و تصفیه در همه ارگانهاى دولتى و کشورى و لشکرى لازم است، در حوزهها و دانشگاهها، که همگام با حوزه ها هستند و هر دو از ویژگى خاصى برخوردارند، تصفیه و پاکسازى مهمتر است. و با تصفیه این دو پایگاه اسلامى و ملى، محتواى جمهورى اسلامى به رشد و ترقى خود ادامه خواهد داد. و با انحراف این دو، انقلاب و جمهورى از مسیر اصلى خود منحرف خواهد شد.»
اگرچه بنیانگذار انقلاب اسلامی برخی از دستگاههای خاص مانند؛ رادیو و تلویزیون و سایر دستگاههای مشابه را به خاطر تأثیر ویژه آنها در شکل گرفتن ساختار کلی کشور و بهویژه زیرساختهای فرهنگی، تربیتی، علمی، آموزش و در نتیجه رفتار عمومی جامعه بیش از دیگران و به شکل خاص مورد توجه قرار دادهاند، اما همواره اجرای این موضوع را در مورد سایر نهادها دولتی نیز لازم برشمردهاند، به همین دلیل در سخنرانیهای مختلف از جمله سخنرانی ۱۰ اسفند ماه ۱۳۵۷ ضمن یادآوری این نکته که همه کارکنان دولت مشمول این موضوع نمیشوند، فرمودند: «تمام ادارات تصفیه میشود، تمام وزارتخانهها تصفیه میشود. دزدها بیرون میروند، خیانتکارها بیرون میروند. لکن همه خیانتکار نیستند؛ اَمنا [افراد امین] باقى میمانند، عزیزند.»
با اینحال بهواسطه شناخت عمیق بنیانگذار انقلاب اسلامی از سیستم حاکم در دوران طاغوت و شاید کمکاری مسئولین ذیرط در اجرای دقیق و کامل این امر مهم(تصفییه و پاکسازی ادارت)، هیچگاه از نگرانیهای حضرت امـام(ره) در این زمینه کاسته نشد و ایشان این موضوع را در وصیتنامه سیاسی الهیشان این چنین بیان فرمودند: «از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوه اجرائیه است، گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید بهحال جامعه از تصویب مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لاکن بهدست مجریان غیرصالح که افتاد آن را مسخ کنند و برخلاف مقررات، یا با کاغذ بازیها، با پیچ و خمها که به آن عادت کردهاند، یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که بهتدریج و مسامحه غائله ایجاد میکند».
ضرورت نظارت و برخورد با عناصر نامطلوب در سیستم اداره از نگاه امام خامنهای:
در امتداد این خط روشن، امام خامنهای(دامت برکاته) نیز بارها و به اشکال مختلف، اجرای رهنمودهای حضرت امام(ره) در این زمینه را مطالبه و ضمن تأکید بر توجه ویژه به اصل کنترل و نظارت، بر ضرورت برنامهریزی برای تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد و به تعبیر دیگر کادرسازی برای اداره حکومت را به اَشکال مختلف به مسئولین دستگاههای ذیربط از جمله؛ حوزههای علمیه و سایر مراکز فرهنگی، علمی و آموزشی کشور گوشزد کردهاند.
مقتدای مسلمین جهان در یکی از سخنرانیهایشان در رابطه با ضرورت مراقبت از سیستم اداری فرمودند: «گاهی اوقات یک فرد معمولی نامطلوب در یک دستگاه مانع از اجرای سیاست قطعی و ابلاغ شده آن دستگاه می شود و حل اینگونه مسائل فقط در گرو نظارت شما بر دستگاه اداری تحت مدیریت تان است …… یک مدیر خوب کسی است که اگر وقت خودش را تقسیم کند نیمی از آن را در امر نظارت صرف کند و بقیه را در امور دیگر ، شما باید به گزارش هایی که از کارکنان دستگاه اداری به دستتان می رسد ترتیب اثر بدهید و هر مدیر ضمن این که باید مجموعه تحت مدیریت خود را حمایت کند به گزارشات واصله در مورد کارکنانش اهمیت بدهد، و با تخلفات بطور جدی برخورد کند دراین صورت دیگر نیازی به دستور العملهای زاید اداری نخواهد بود.»
حضرتآیت الله خامنهای در دیدار مسئولان قوه قضائیه و جمعی از قضات و کارکنان این قوه با ایشان در تاریخ ۸۶/۴/۷، برخورد قاطع با متخلفان به ویژه در داخل دستگاه قضایی را مایه دلگرمی مردم دانستند و افزودند: “نظارت جدی بر عملکرد مجموعه دستگاه قضایی، استفاده از فناوریهای نوین، و برنامهریزی و نظاممند عمل کردن، زمینه ایجاد اطمینان در مردم را بیش از پیش فراهم خواهد کرد.”
ایشان برای رفع مشکل در این بخش در جریان دیدار مسؤولان قوه قضائیه و قضات سراسر کشور در تاریخ ۷۴/۴/۷ توصیه میکنند که؛ «حوزههای علمیه و دانشکدههای حقوق باید به عنوان یک وظیفه نخبگان خود را به دستگاه قضایی بفرستند و نخبه فضلا و مجتهدین جذب قوه قضائیه شوند و حق گرایی ناشی از عدالت، روح پاک و باطلستیزی نیز باید از صفات بارز تمام کسانی باشد که در دستگاه قضایی و حتی بخشهای اداری آن کار میکنند.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر این که با جرم به هر شکلی باید مقابله شود، خاطر در دیدار مسئولان قوه قضائیه در تاریخ ۷۹/۴/۷ خاطرنشان کردند: «نباید بواسطه احتمال جنجالآفرینی، در مقابل مجرمی که وابسته به جریانهای سیاسی است، کوتاه آمد»
پس از تشدید مفاسد اقتصادی؛ در فرمانی هشت مادهاى در تاریخ ۱۰/۲/۸۰ خطاب به سران قوا با اشاره به سختی مقابله با این ناهنجاری اجتماعی فرمودند: «با آغاز مبارزه جدّى با فساد اقتصادى و مالى، یقیناً زمزمهها و بتدریج فریادها و نعرههاى مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتاً از سوى کسانى خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعى است بددلانى که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانى که از القائات آنان تاثیر پذیرفتهاند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسئولان خیرخواه در قواى سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، بنوعى همدستى با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و قضائى در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.“
ایشان یکبار دیگر در دیدار مسئولان قضایی کشور ۸۷/۴/۵ بابیان اینکه که مردم باید شیرینی اجرای عدالت را لمس کنند، فرمودند: «یعنی مردم بفهمند که قوه قضاییه متکفل استقرار عدالت است؛ این باید حاصل شود. همه این مقدمات برای این است که این حالت در جامعه به وجود بیاید، اگر ما تدابیری اندیشیدیم، زحمتی کشیدیم، لیکن دیدیم این حالت ملجا و پناه بودن در ذهنیت عمومی جامعه ما به وجود نیامد، باید بدانیم یک جای کار عیب دارد، آن را باید بگردیم پیدا کنیم، مشکل را برطرف کنیم. این آن چیزی است که معیار و ملاک عمل باید باشد و همه باید تلاش کنند، این البته به عناصر مؤمن و کارآمد و باسواد احتیاج دارد.»
در همان جلسه ضمن اشاره به شگرد افراد فرصتطلب، مجدداً بر ضرورت پیشگیری تأکید نموده و افزودند: «بسیاری از این موارد و قضایای مفاسد اقتصادی که بهطور مشخص گزارش شده و برای ما گفته شده است، به این ترتیب بوده است که آن مفسد اقتصادی برای پیشبرد کار خود لازم دانسته در داخل فلان دستگاه نفوذ کند و تعدادی از عناصری را که در آنجا کار میکنند، با خودش همراه کند. خوب، آن عناصری که آنجا کار میکنند، مردمان مؤمنی هستند؛ اما شیطانِ هوس، زیادهطلبی و پول را به جان این ها میاندازد، همه هم طاقت نمیآورند، مجذوب میشوند، میلغزند؛ این یکی از بزرگترین خطرات مفاسد اقتصادی است.مفاسد اقتصادی در جامعه سرمایهگذاریهای درست و سالم را معوق میکند… مفاسد اقتصادی مانع فعالیت اقتصادی سالم است، نومید کننده عناصر مؤمنی است که میخواهند فعالیت اقتصادی خوب داشته باشند، یک بلاست، یک بیماری عظیم است؛ مثل وبایی که در جامعه میآید، مثل بیماریهای واگیری است که تا میآید، همه دستگاهها – قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضاییه – به حرکت میافتند که جلویش را بگیرند.»
ضرورت کادرسازی طراز انقلاب از نگاه ولایت:
طبیعی است که به هر میزان ارکان و اجزای جامعه و بهخصوص دولت (قوای سه گانه) از نیروی متعهد و متخصص بیشتری برخوردار باشد، در حد بالاتری از سلامت قرار خواهد گرفت و این موضوعی است که نهاد خانواده و پس از آن مدارس، حوزههای علمیه و دانشگاهها در تحقق آن نقش اساسی دارند، از همین رو تقریباً در اکثر بیانات حضرت امام(ره) و امام خامنهای(دامت برکاته) کادرسازی و تربیت نیروی انسانی به نوعی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به کرات و در موارد مختلف به بیان ضرورت توجه به این موضوع پرداختهاند و علاوه بر نهاد خانواده، مسئولین آموزش و پرورش، که از مهمترین ارکان تربیت و آموزش افراد جامعه به شمار میروند، را بر اهتمام به این امر توصیه کردهاند، از جمله در یکی از سخنرانیهایشان میفرمایند: «مدرسههای ما، دانشسراهای ما، دانشگاههای ما و همۀ مدارس علوم (چه علوم اسلامی یا غیر اسلامی باشد) اینها اگر در آنها تربیت باشد، تزکیه باشد، آنها میتوانند خدمتها بکنند و برای بشر سعادت را به هدیه بیاورند. و همۀ سعادتهای بشر از علم و ایمان و تزکیه است.»
مجدداً در جای دیگر متذکر میشوند که؛ «این طور نباشد که معلّمین ما و مربّیهای جوانهای ما، تربیت مسکو شده باشند یا تربیت واشنگتن. سادهاندیشی است که ما گمان کنیم که باید همۀ اینها که تخصص دارند هر طوری میخواهند باشند. باید بیایند و ما از آنها استفاده کنیم.»
این موضوع را در سخنرانی دیگری اینگونه یادآوری میکنند: «باید تربیت شما، تربیت معلم، یک تربیت اسلامی باشد، یک تربیت انسانی باشد، یک تربیت در صراط مستقیم باشد، از خدای تبارک و تعالی میخواهم که شما موفق بشوید در تربیت معلم و معلمهای تربیت شدۀ صحیح را در کشور ما تربیت کنید که سعادت ملت ما حاصل بشود.»
در پیروی از خط ولایت و تعالیم و آموزههای آسمانی اسلام، رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرتآیتالله العظمی خامنهای(مدظلهالعالی) نیز همانند حضرت امام(ره) برای کادرسازی و همچنین سازماندهی و انجام کار تشکیلاتی و هدفمند اهمیت ویژهای قائلند و پیوسته انجام درست این موضوع را از مسئولین مطالبه کردهاند، البته ایشان هم بعد از خانواده، نقطه آغازین را آموزش و پرورش معرفی نموده و خطاب به معلمین و مسئولین آموزش و پرورش میفرمایند: «شما می توانید به معنای حقیقی کلمه، نیروی انسانی طراز جمهوری اسلامی را به وجود بیاورید، این نقش معلم است.این ها تعارف نیست، این ها حقایقی است که وجود دارد.»
در جایی دیگر می افزایند: «اگر معلم، دانا، دلسوز، اهل فکر و اهل ابتکار بود، چنانچه آن کتاب ناقص هم باشد، او مطلب را تکمیل می کند، اگر معلم، ناتوان، ناامید، بی انگیزه و بی حوصله بود و برای از سر واکردن تدریس کرد، آن وقت آن کتاب خوب هم باشد، معلوم نیست چیز درستی گیر دانش آموز بیاید. پس معلم مهم است، معلم محور است.»
رهبری در دیدار تاریخ ۹۴/۲/۱۶ فرهنگیان با ایشان، فرآیند جذب معلم در این مسیر را نیز حائز اهمیت دانسته و توصیه میکنند؛ «همهی فرایندهایی که منتهی میشود به جذب معلّم، برای تدریس و برای تعلیم و تربیت، بایستی سالم و با معیار اسلام و انقلاب سنجیده بشود. اگر این کار را کردیم، نتیجه همان چیزی خواهد بود که شما میخواهید؛ هم مورد رضای خدا خواهد بود، هم برای آیندهی کشور – همان طور که عرض کردم – مولّد یک نسل باعظمت و امیدبخش خواهد بود؛ا گر این رعایت ها نشود، نه.»
در همان جلسه خطاب به مسئولین آموزش و پرورش یادآوری کردند که؛ «در دانشگاه فرهنگیان، هم موادّ درسی و محتوای دروس مهم است، هم اساتید مهمّند، هیأت علمی مهم است. بنا است ما چه کسی را، چه جور آدمی را تربیت کنیم و بفرستیم سراغ بچّه های مردم که بروند آنها را بسازند و تولید انسان بزرگ بکنند؟ این خیلی مهم است. بنابراین مسأله ی صلاحیّتها، مسأله ی اساتید، مسأله ی کتاب های درسی، محتوای درسی در دانشگاه خیلی مهم است.»
در ادامه فرمودند؛ «مسأله ی عمده ی ما امروز مسأله ی آموزش و پرورش است؛ مسأله ای که برای بنده مهم است. علّت هم این است که آموزش و پرورش در واقع آن کانون اساسی برای خلق دنیای آینده است. بالاخره ما فردایی خواهیم داشت، ۲۰ سال دیگر، ۲۵ سال دیگر، نسلی روی کار خواهند آمد که امروز این نسل مشغول تولید شدن است، در حال به وجود آمدن است؛ مولّد آن هم معلّم و آموزش و پرورش است. …… ما هیچ دستگاه دیگری را نداریم که این قدر حائز اهمّیّت باشد… نقش تأثیرگذار معلّم بی بدیل است؛ نقشی که معلّم می تواند در اثرگذاری فکری و روحیِ این مخاطبی که کودک امروز ما و مرد و زن آینده ی ما است، داشته باشد – در دوران کودکی، در دوران نوجوانی تا تمام این دوره ی دوازده سال – نظیر ندارد، بی بدیل است؛ نه پدر، نه مادر، نه محیط، هیچ کدام این نقش را ندارند. معلّم یک چنین چیزی است؛ آموزش و پرورش یک چنین دستگاهی است.»
ایشان در پایان بیاناتشان در این جلسه این موضوع را مورد تأکید قرار دادند که؛ «اقتصاد آموزش و پرورش مثل اقتصاد هیچ دستگاه دیگری نیست؛ اینجا شما هرچه خرج می کنید، در واقع دارید سرمایه گذاری میکنید، این آن جمله ی اساسی و اصلی ای است که بنده توقّع دارم مسئولان کشور، مسئولان دولتی و مردم ما به این نکته توجّه کنند.»
رهبر انقلاب در اجتماع زنان خوزستان در تاریخ ۱۳۷۵/۱۲/۲۰ نیز میفرمایند «یکی از مسائل ارزشمند و کارساز در زندگی بشر، علم و آگاهی است. علم، افزون بر اینکه وسیلهای است برای بهتر زیستن و برای خوب از عهده مسئولیت برآمدن، بهخودی خود نیز مطلوب بشر است. برای ایجاد یک تمدن اسلامی – مانند هر تمدن دیگر – دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر، یکی پرورش انسان …….. یک کشور اگر میخواهد به معنای واقعی بازسازی کند، باید بیشترین تکیه و بیشترین نگاه و توجّهش، به انسان و نیروی انسانی باشد.»
مقتدای مسلمین جهان در دیدار مسئولان دفاتر نهضت سوادآموزی و مسئولان شهربانی با ایشان در تاریخ ۴/۷/۶۹ نیز ضمن اشاره به پرورش تربیت دانشمندان بزرگی مانند؛ فارابیها و ابنسیناها و محمّدبن زکریاها و ابوریحانها و دیگران در دامان اسلام، خاطرنشان کردند: «…… در صدر اسلام، مبارزهی با بیسوادی و تحریص و تحریض به علم و دانش، جامعهی اسلامی را حدود هفت، هشت قرن از همهی دنیای متمدنِ آن روز جلوتر برد. البته بعد ما رجعت کردیم، مسلمانان تنبلی کردند و کار ما به اینجا رسید؛ ولی حالا میتوانیم دوباره شروع کنیم. دوباره انقلاب شد، دوباره اسلام سر کار آمد و حالا دیگر بیسوادی معنی ندارد.»
بیانات ایشان در دیدار شرکتکنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان، ۱۲/۷/۹۱ همراه با بیان خاطرهای است که بیانگر اهمیت این موضوع از نگاه حضرت امام(ره) است: «امام بزرگوار ما در یک حادثهی مهم جنگی – که خیلی از شماها آن وقت شاید متولد هم نشده بودید – در قضیهی یکی از عملیات که پیروزیای به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامی دادند. در آن پیام این نکته وجود داشت که فتحالفتوح انقلاب اسلامی، تربیت این جوانهاست. همه توقع داشتند که امام بگوید این پیروزیای که شما به دست آوردید، فتحالفتوح است؛ از آن پیروزی ستایش کند؛ امام نه، از رزمندگان تشکر کردند. اما گفتند فتحالفتوح انقلاب ما تربیت این جوانهاست؛ که در آن شرائط دشواری که همهی دنیا در مقابل ما با چهرهی دژم و سلاحِ آمادهی شلیک ایستاده بودند، اینها توانستند یک چنین پیروزی بزرگی را به دست آورند؛ ….. پیشرفت واقعی این است که جوانهای ما، نخبگان ما نسبت به آینده احساس مسئولیت کنند؛ برای خودشان دیدگاه تعریف کنند؛ برای کشور آیندهای را تصویر کنند و مجسم کنند و احساس کنند و این احساس را اظهار کنند؛ که آمادهاند برای رسیدن به این آینده، تلاش کنند.»
جان کلام اینکه؛ رهبر انقلاب در موارد مختلف از جمله در دیدار جمعی از معلمان سراسر کشور در تاریخ ۱۴/۲/۱۳۹۰ می فرمایند: «اگر جمهوری اسلامی میخواهد پرچم اسلام را در دست بگیرد، میخواهد خودش به سعادت برسد، دنیا و آخرت خود را آباد کند همچنان که قرآن به ما یاد میدهد که میتوان دنیا و آخرت را با هم آباد کرد و باید این کار انجام بگیرد… باید انسانهای شریف، دانا، با استعدادهای جوشان، دارای ابتکار، دارای اخلاق نیک انسانی، دارای شجاعت، قوّت خطرپذیری، ورود در میدانهای جدید، بدون هیچگونه عقدهی خودکمبینی یا خودبرتربینی، انسانهای دلدادهی به خدای متعال و متکی به قدرت الهی و دارای توکل کامل، انسانهای صبور، انسانهای بردبار و حلیم، انسانهای خوشبین و انسانهای امیدوار تربیت کنید. اسلام همهی اینها را به صورت بستهی کامل در اختیار همهی معتقدین و مؤمنین خود قرار داده. این بسته را باز کنیم، دانهدانه از این مواد استفاده کنیم، بهرهمند شویم، آنها را بچشیم و درون وجود خودمان ذخیره کنیم. خروجی آموزش و پرورش باید اینجور انسانی باشد.»
نگاهی اجمالی به اقدامات صورت گرفته:
در پی فرمایشات مکرر حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری(دامت برکاته) در این رابطه، سرانجام هیئت وزیران در تاریخ ۲۹/۵/۱۳۸۵ قانون رسیدگی به تخلفات اداری مشتمل بر ۴۷ ماده و چندین تبصره را تصویب و جهت اجرا به دستگاههای ذیربط ابلاغ نمود، با اینحال؛ توصیه رهبر کبیر انقلاب مبنی بر پاکسازی ادارات بهتدریج مشمول گذر زمان شد و هیچگاه بهطور کامل و جدی عملیاتی و اجرایی نشد و همین مسئله سبب شد تا سیستم اداری کشور به وضعیت قبلی خود رجوع نماید و تا حدود زیادی از رویکرد و عملکرد انقلابی و تحول سازنده و مطلوب مبتنی بر ارزشهای اسلامی محروم بماند.
این مفهوم بدان معناست که؛ عدم اجرای کامل این مأموریت مهم یعنی تصفیه و پاکسازی سیستم اداری و در عینحال، کمتوجهی به اصل کنترل و نظارت برای پیشگیری از بازگشت به شرایط قبل که از گذشته تاکنون مغفول مانده و همچنین اقدام ناقص و ناکافی برای کادرسازی و تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد از سوی دستگاههای ذیربط مانند؛ مدارس، حوزههای علمیه و دانشگاهها، موجب شده تا در برخی از موارد اقدامات محدود صورت گرفته در این زمینه، عملاً اثربخشی خود را از دست داده و زخم کهنه ناهنجاریهای اداری و اجتماعی اینبار در اشکال و اندازههای متفاوت و گاهی با فراگیری به مراتب بیش از گذشته، مجدداً سر باز کند و این در حالی است که شرایط تحمیلی به کشور، وخامت اوضاع را تشدید نموده است.
طبیعی است که چون از همان ابتدا برخورد با این موضوع در دستگاههای مختلف با شدت و ضعف متفاوت مواجه بوده و به درستی و به طور کامل انجام نشد، لذا در بسیاری از موارد تزریق نیروی جدید به پیکره سیستم اداری در سه قوه، نتوانست از اثربخشی لازم برخوردار باشد و متأسفانه برخی از نیروهای جدید نیز یا تحت تأثیر شرایط محیطی به تدریج به جمع افراد هنجارشکن پیوستند و یا تحت فشار عوامل مختلف، همانند سایر نیروهای مؤمن و متخصص قبلی، به شکلی در انزوا قرار گرفتند.
راهکار برون رفت از شرایط موجود:
اگرچه بحمدالله در اکثر دستگاهها عناصر نامطلوب از نظر تعداد در محدودیت مطلق هستند، اما گاهی همین تعداد اندک در سطوح مختلف حتی در سطوح میانی و اجرایی، در موقعیتهایی قرار دارند که میتوانند کل سیستم و افراد فعال در آن را تحت تأثیر رفتار ناصواب و اهداف پلید خود قرار دهند و لذا تصفیه و پاکسازی باید با دقت لازم و به شکل کامل و حتیالمقدور پس از ارزیابی کامل درونسازمانی و حتی نظرسنجی از ارباب رجوع انجام شود و لذا برای موفقیت در کار، انجام موارد فوق الزامی بهنظر میرسد:
- بار دیگر پاکسازی سیستم اداری در قوای سهگانه و سایر ارکان حکومتی و به ویژه در سیستم آموزشی و نیز سیستم اقتصادی کشور با قاطعیت در دستور کار قرار گرفته و عناصر نامطلوب متناسب با شرایط اخراج، بازخرید و یا بازنشسته و برای همیشه از کار در سیستم اداری محروم شوند.
- با توجه به وضعیت نامطلوب فعلی، در گام نخست کار نخبه یابی، نخبه گزینی، نخبه پروری و نخبه گماری از بین انبوه نیروهای جوان و تحصیلکرده و جویای کار با شرایط و تمهیدات ویژه و سختگیرانه و اخذ تعهدات لازم انجام و پس از تصفیه عناصر ناکارآمد و فاسد، جایگزین آنها شوند.
- حوزه علمیه با همکاری دانشگاه، کار تربیت و آموزش نیروی تراز انقلاب برای بکار گیری در سطوح مختلف اداری را در قالب تأسیس یک مجموعه ویژه و مشترک (ترکیب دانشگاهی و حوزوی) و با بهکارگیری اساتید متعهد، متخصص، با انگیزه و دلسوز و آشنا به مبانی اسلامی بر عهده گرفته و با هدفگذاری کوتاهمدت، میانمدت، و بلندمدت به تربیت نیروی انسانی مورد نیاز برای تصدی مسئولیت در سیستم اداری مبادرت نماید.
- همزمان با پاکسازی و تصفیه ادارات، اقدامات لازم برای وضع قوانین بازدارند و پیشگیرانه برای نظارت و کنترل بیشتر و همچنین اجرای آموزشهای تخصصی و معنوی حین خدمت بهمنظور جلوگیری از بازگشت به شرایط قبل، به شکل جدی در دستور کار دستگاهها قرار گیرد، طبیعی است که مصرف بودجه در اینگونه موارد نهتنها هزینه محسوب نمیشود، بلکه نوعی سرمایهگذاری است، که سلامت و رشد و تعالی سازمان را تضمین مینماید.
- کار بازنگری کتب و متون درسی مدارس و دانشگاهها در سطوح و مقاطع مختلف و همچنین تنظیم و تدوین منابع حوزوی به شکل دانشگاهی(آکادمیک) و نیز مدلسازی و طراحی الگوهای بومی مبتنی بر اصول و مبانی اسلامی و فرهنگ و ارزشهای ایرانی، از طریق ایجاد موسسات خصوصی در تخصصهای متفاوت، و واگذاری کار به آنها در موضوعات گوناگون تحصیلی و طراحی تسریع گردد.
بدیهی است که راز موفقیت در اسلامی کردن متون آموزشی و الگوهای اداری، در استفاده همزمان از ظرفیت علمی و فکری صاحبنظران متعهد و متخصص حوزه و دانشگاه در این موسسات نهفته است و لذا دستیابی به این هدف، مستلزم پیشبینی قوانین و مقررات جامع و مانع و پیشگیرانه از هرگونه انحراف در مسیر اجراست.
بیشک اجرای این مهم، به عزم و اراده آهنین و جرأت و شهامت ویژه و البته فراهم نمودن مقدمات از جمله؛ تنظیم قوانین و مقرارات پیشگیرانه و آمادهسازی افکار عمومی به شکل حسابشده و هدفمند نیاز دارد و در این صورت قطعاً از حمایت و پشتیبانی مردم نیز برخوردار خواهد بود.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۲/۲/۹۵
آقای هدایتی سلام: چند بار به شما عرض کردم تو مملکت ما کسی نیست که به این حرفها گوش کنه، بیخود زحمت نکش. حرف آقا رو گوش نمی کنند، حرف شما که هچ.
یک دوست
دوست عزیز سلام:
شاید فرمایش شما درست باشد، اما بنده سعی می کنم به تکلیف خودم عمل کنم و معتقدم اگر همه همینگونه در مورد راهبرد بزرگ امر به معروف و نهی از منکر عمل کنند، بالاخره نتیجه خواهد داد و چون نومیدی را حربه شیطان می دانم، لذا تا هر زمان که بتوانم به کار خودم ادامه خواهم داد. (به یاد داشته باشیم که کادرسازی، پیشنیاز ایجاد دولت اسلامی است که اخیراً بار دیگر مورد تأکیر رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفت)
موفق باشید- یا علی