چندی پیش مطلبی تحت عنوان «باور کنیم، ما میتوانیم، اگر بخواهیم» از نگارنده در برخی از رسانهها منتشر شد، که بازتابهای متفاوتی را به همراه داشت، بسیاری از مخاطبین عزیز؛ موضوع را مورد تأیید قرار داده و از آن استقبال کردند و متأسفانه گروهی نیز با نگاهی بدبینانه و با طرح سؤالات انحرافی، به شکل خواسته یا ناخواسته به همراهی با القائات شیطانی دشمن مبادرت نموده و با قضاوتی ناعادلانه و بعضاً غیرمنطقی تلاش کردند تا بذر شک و تردیدِ توأم با یأس و نومیدی را در فکر و ذهن هموطنان خود بارور نمایند.
احتمالاً تاکنون این سؤالات به ذهن شما هم متبادر شده است که؛ واقعاً چرا برخی از آرمانهای انقلاب اسلامی هنوز به شکل کامل عینیت نیافته و علت عدم تحقق مطلوب و مورد انتظار شعار راهبردی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه «ما میتوانیم» چیست؟ اما قطعاً طرح این سؤالات باعث نشده تا چشم بر روی دستاوردها و افتخارات عظیم انقلاب اسلامی فرو بسته و فقط نقاط ضعف را ببینید.
حتماً شما هم میتوانید در پاسخ به این پرسشها علل مختلفی را بیان کنید، اما صرفنظر از اهمال و کمکاریهای صورت گرفته و اشکالات غیرقابل انکار وارده بر سیستم اداری و نقش و سهم برخی از مسئولین و مدیران در نابسامانیهای موجود، از جمله؛ کمتوجهی و یا ناتوانی در اجرای قوانین و مقررات و منویات ولایت، ضعف در سیستم کنترل و نظارت و پیشگیری و مبارزه با فساد اداری و اقتصادی، ضعف در تعلیم و تربیت و کادرسازی تراز انقلاب، ضعف در شایستهسالاری و بهکارگیری افراد متخصص و متعهد، گاهی افراط و تفریط در مسائل سیاسی و در یک کلام ضعف در طراحی و پیادهسازی الگوی کامل دولت و جامعه اسلامی، بخش قابل توجهی از مشکل نیز در ارتباط با رفتار عمومی افراد جامعه قرار داشته و ناظر بر عملکرد آحاد اقشار مردم است.
اگرچه ممکن است این مشکل فراگیر و در ارتباط با همه اقشار جامعه نباشد، اما از آنجا که گاهی رفتار و عملکرد طیفهای خاصی از افراد جامعه (هرچند ناچیز و اندک) میتواند، نتایج کار اکثریت افراد جامعه حتی با بصیرت، تعهد و تخصص بالا را بهطور کامل تحتالشعاع قرار دهد، لذا آگاهی و توجه به ناهنجاریهای موجود در این زمینه از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
عوامل و رفتارهای مؤثر در نابسامانیها کدامند؟
- بهانه قرار دادن رفتار دیگران: بسیاری از ما در جریان عملکرد روزانه خود هیچگاه نمیگوییم، ما در انجام فلان رفتار خوب پیشگام میشویم و بر آن پافشاری میکنیم تا به الگویی برای دیگران تبدیل شویم، بلکه میگوییم؛ ما این رفتار حسنه را انجام نمیدهیم، چون دیگران هم انجام نمیدهند و با اینکه بر نادرست بودن برخی از اقدامات واقفیم، اما حاضر نمیشویم که آن عمل ناصواب را ترک کنیم تا دیگران نیز چنین کنند، بلکه بر انجام آن اصرار ورزیده و میگوییم؛ ما انجام میدهیم چون دیگران هم انجام میدهند و در اندیشه باطل خود گمان میکنیم، که در سایه این رفتارهای غلط و ناهنجاریها خانمان برانداز، بیشترین غنیمت را عاید خود و فرزندانمان ساختهایم.
- عدم محاسبه نفس: برخی از ما نیز بر خلاف توصیههای اسلامی هیچگاه به محاسبه نفس و بررسی عملکرد خود نپرداخته و از خود نمیپرسیم، سهم ما در پیدایش رفتارهای غلط فردی و ناهنجاریهای اجتماعی چیست؟ و تمام تقصیرها را متوجه دیگران دانسته و هرگز حاضر نمیشویم، پذیرای نقش خود (هر چند شاید کوچک) در بروز نابسامانیهای مورد اشاره باشیم، تا جاییکه به راحتی در مورد افراد جامعه قضاوت کرده آنها را متهم نموده و حتی پیشاپیش برایشان حکم صادر میکنیم.
- عدم آینده نگری و نگاه سطحی نسبت به مسائل: این موضوع آفت دیگری است که در بروز مشکلات نقش اساسی داشته است، چرا که برخی از ما عادت کردهایم که صرفاً بر مبنای نیازهای فعلی، برداشتهای معمولاً سطحی و غیرواقعی و رفتارهای شخصی خودمان قضاوت و عمل کنیم، بدون آنکه اطلاعات عمیق و دقیقی از موضوع داشته باشیم و در حد شایسته به مصالح کشور و منافع عمومی جامعه و حتی منافع خود در درازمدت اندیشیده و نیازهای نسل آینده برایمان اهمیت داشته باشد.
- تکروی و کمتوجهی به مزایای اصل همافزایی: تکروی و عدم بهرهمندی از مزایای اصل همافزایی و ظرفیت کار تیمی و اولویت دادن به کار فردی مشکل دیگری است که در مناسبات شغلی و فعالیتهای روزمره فردی و اجتماعی گروه زیادی از ما کاملاً مشهود است. زیرا تصور میکنیم از این طریق به نتیجه بهتری دست خواهیم یافت و متأسفانه گاهی نیز این روش را از آن جهت برمیگزینیم که در صورت موفقیت، نقش به ظاهر تأثیرگذار خود را به رخ دیگران بکشیم و با این رویکرد غلط انتظار داریم، که مشکلات حل و امور مملکت و جامعه به نتیجه مطلوب برسد، نمونه بارز این مشکل را میتوان به راحتی در مسابقات فوتبال رؤیت نمود.
- عدم خودباوری و وابستگی بیش از حد به دیگران: گاهی برخی از افراد جامعه چنان مقهور یا مجذوب ظواهر دنیای غرب و شرق میشوند و از ظرفیتهای درونی کشور غفلت میکنند که راه رشد و پیشرفت را فقط و فقط در پیوستن به الگوهای تجویزی از سوی دشمنان ممکن دانسته و براین باورند که کارهای بزرگ تنها از عهده دیگران ساخته است. این گروه معمولاً فراموش میکنند که هر یک از دیگر کشورهای جهان برای گام نهادن در مسیر توسعه و پیشرفت، یک نقطه آغازین داشته و خباثت دشمن و شرایط استعماری حاکم بر کشور، عقبماندگی در این عرصه را به ما تحمیل نموده است.
- تأثیرپذیری غیرمنطقی و غفلت از الگوسازی: شاید بتوان از زودباوری و به عبارت بهتر، سهلباوری و تأثیرپذیری افراطگونه و غیرمنطقی ناشی از فعالیتهای هدفمند رسانههای خارجی، بهعنوان خطرناکترین عامل در مسیر رشد و تعالی جامعه و کشور نام برد، چراکه متأسفانه برخی از افراد خیلی راحت تحت تأثیر القائات بیگانگان قرار گرفته و سادهلوحانه پذیرای الگوهای رفتاری دیکتهشده از سوی آنها میشوند، در حالی که اولاً این الگوپذیری معمولاً به تغییر در سبک زندگی در اموری مانند؛ نحوه پوشش بدن و آرایش سر صورت و یا تغییر در نوع تغذیه و یا حتی همنشینی و نگهداری سگ در خانه محدود میشود نه به کسب علم و دانش و فناوریهای نوین موجود در این کشورها و ثانیاً این رویکرد انحرافی برای همیشه ما را از باور به قاعده الگوسازی و الگوشدن محروم میسازد.
- عدم اجرای اصل اساسی امر به معروف و نهی از منکر: بیتفاوتی نسبت به مسائل و رخدادهای محیط پیرامونی و در برخی از موارد حتی تأیید ضمنی بعضی از ناهنجاریهای اجتماعی از سوی برخی از افراد، حکایت از ترک واجب شرعی و وظیفه همگانی و بزرگی دارد که در دین الهی اسلام با عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» شناخته میشود و سلامت و امنیت اخلاقی و رفتاری جامعه و پیشگیری از بروز انحراف در مسیر رشد و تعالی انسانها را هدف خود قرار داده است و این غفلت خود نکته دیگری است، که نه تنها مشکلات را تشدید نموده، بلکه به فراگیر شدن ناهنجاریها نیز منجر شده است.
با اینحال و علیرغم اینکه به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی(دامت برکاته)، به علل مختلف مشابه آنچه مورد اشاره قرار گرفت، با آرمانهای انقلاب اسلامی مبتنی بر اصول و ارزشهای واقعی اسلام ناب محمدی(ص) در قالب دولت، جامعه و تمدن نوین اسلامی که سعادت، رفاه و آسایش دنیوی و اُخروی نسل بشر را تضمین میکند، فاصله زیادی داریم، اما به اصطلاح چنانچه «عادلانه کلاهمان را قاضی کنیم»، درخواهیم یافت که علیرغم ناکامی در دستیابی به برخی از اهداف موردنظر، آنچه تابهحال در ابعاد مختلف مادی و معنوی در طی عمر با برکت انقلاب اسلامی ایران کسب شده، جهشی، بسیار گسترده و ستودنی است.
برای آگاهی بیشتر در مورد دستاوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، میتوانید به مقاله دیگر نگارنده تحت عنوان « انقلاب اسلامی ایران از دیروز تا امروز» و یا مقاله « ایران اسلامی در مسیر توسعه» مراجعه فرمایید.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۲/۴/۹۵
سلام عدم شناخت کافی از دینمان رعایت نکردن کسب وکاز حلال نداشتن وجدان کاری به احترامی به قانون …..
درود بر جانباز سرافراز اسلام جناب آقای جلالی:
بنده هم با موارد مطرح شده توسط شما کاملاً موافقم و در مقالات قبلی از جمله مقاله مربوط به رکود به آن اشاره کردهام.
باتشکر فراوان- یا علی
حکومت و نظام دینی امکان موفقیت کم دارد چون بسیاری از نخبگان و کار بلدان توسط مومنان به گوشه ای رانده می شوند .انها مهاجرت می کنند .اینجاست که پس از ۴۰ سال موفقیت نداریم .چرا شما این موضاعات را نمی بینید و یکسویه می نویسید ؟
باسلام؛
دوست عزیز، قبول دارم که مسئولین برخی از دستگاهها مانع از ایجاد فرصت برای نخبگان بوده اند، اما اولاً اگر به قول شما مؤمن واقعی بودند مرتکب چنین کاری نمی شدند و لذا این افراد حتماً منافقند و خودخواه، ثانیاً بر فرض که جلوی تعدادی را هم گرفتند و اجازه رشد به آنها ندادند، پس بقیه دستاوردها نتیجه کار کیست؟ ثالثاً نخبگان هم اگر واقعاً علاقمند کشورشان بودند؛ مانند شهید شهریاری ها، شهید تهرانی مقدمها و …. در کشور می ماندند و در شرایط فعلی به تکلیفشان عمل می کردند.
در پایان نادیده انگاشتن دستاوردها و فقط دیدن مشکلات نیز دور از انصاف و وجدان است. حتماً شم هم قبول دارید که؛ انسان با وجدان کسی است که فقط ناهنجاری ها را مطرح نکند و به اصطلاح سیاه و سفید را با هم ببیند و به جای اعتراض، ایجاد امید کند و خودش هم نقش مثبتی داشته باشد.
موفق باشید