اظهارات اخیر برخی از مسئولین دولتی و گزارشهای ارائه شده از سوی پارهای از دستگاههای مختلف اداری، حکایت از آن دارد که متأسفانه بسیاری از مدیران محترم هنوز موفق به شناسایی و تعیین درست و دقیق مسیر حرکت در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی در دستگاه متبوع خویش نشدهاند و لذا این گروه از مدیران تلاش میکنند تا با سرعت بخشیدن و گاهی با پررنگ نشان دادن فعالیتهای جاری سازمان مربوطه در عرصه اقتصادی، این فعالیتها را مترادف با اقتصاد مقاومتی تعریف کنند.
این رویکرد بیانگر این نکته اساسی است که هنوز فهم و درک مشترک از معنای اقتصاد مقاومتی به مفهوم موردنظر رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) در ذهن مسئولین شکل نگرفته است، بنابراین در اولین گام باید این همزبانی پیرامون واژه اقتصاد مقاومتی ایجاد شود.
با عنایت به منویات رهبری، بهطور اجمال میتوانیم اقتصاد مقاومتی را اینگونه تعریف کنیم: اقتصاد مقاومتی عبارتست از: مصونسازی پایههای اقتصادی کشور در برابر انواع تهدیدات داخلی، تهدیدات خارجی و همچنین تهدیدات طبیعی از طریق استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود و قابل دسترس و خودکفایی در تأمین نیازهای حیاتی و ضروری کشور و یا ایجاد وابستگی متقابل در تعاملات و تبادلات تجاری با سایر کشورها، بهگونهای که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه با مشکل کمبود مایحتاج عمومی و تحریم فناوریهای مدرن و ماشینآلات و تجهیزات جدید و امثال آن یا با محدودیت گردش مالی در معاملات بینالمللی مواجه نشود.
بدیهی است که با توجه به تنوع، تعدد و گستردگی دامنه محصولات تولیدی در سطح جهان، این مفهوم لزوماً به معنای خودکفایی در تمام عرصهها و همه موضوعات نیست، بلکه هدف خوداتکائی و ترجیحاً خودکفایی در محصولات و خدماتی است که برای تداوم چرخه اقتصادی کشور و معیشت افراد جامعه جنبه حیاتی و ضروری دارد و ممکن است، دیگران از واگذاری آن به ما، بهخصوص در شرایط بحرانی خودداری نمایند.
بنابراین در گام دوم باید نیازهای حیاتی و ضروری کشور اعم از مواردی که هماکنون از خارج تأمین و یا در داخل تولید میشوند و بهخصوص محصولاتی که امکان تبادل و معاوضه آنها با کالاهای استراتژیک تولیدی سایر کشورها وجود دارد و نیز عرصهها و موضوعات آسیبپذیر در این بخش، در حوزههای مختلف صنعتی، کشاورزی، خدماتی و سایر عرصهها شناسایی، فهرست و با توجه به اهمیت و ضرورت تولید آنها، اولویتگذاری شوند.
به عنوان مثال؛ گندم، برنج و دانههای روغنی در بخش کشاورزی، ماشینآلات سنگین در بخش راه و ساختمان، دارو و تجهیزات پزشکی در بخش بهداشت و درمان، ابزار و تجهیزات پیشرفته در بخش صنعت، تسلیحات و تجهیزات در بخش نظامی و علوم فنون جدید در بخش آموزشی و پژوهشی از مواردی هستند که با بسیج منابع، امکان تولید بسیاری از آنها در کشور وجود دارد.
در گام سوم باید تمام ظرفیتهای و توانمندیهای مادی و معنوی اعم از؛ علمی، مالی، ساختاری، تجهیزاتی و منابع کشور شامل مواردی مانند؛ مؤسسات و شرکتهای پژوهشی، تولیدی، خدماتی و آموزشی فعال و غیرفعال که قابل احیاء هستند و همچنین ابزار، تجهیزات، مواد اولیه و سایر امکانات موجود و قابل دسترس شناسایی، فهرست و گروهبندی شوند.
در واقع بهجای انتخاب راحتترین روش یعنی خرید و تأمین نیازمندیها از خارج، باید حتیالمقدور مطمئنترین و بهترین روش یعنی گزینه تولید داخلی برگزیده شود، لذا در اولویت اول باید تمام توان کشور معطوف سرمایهگذاری برای تولید داخلی کالا، خدمات و محصولاتی شود که با استفاده از منابع مورد اشاره و توان شرکتهای موجود و شرکتهای جدیدی که تأسیس میشود. امکان تولید آنها در داخل کشور وجود دارد.
بدیهی است؛ این موضوع باید از جنبههای مختلف مانند؛ صرفه اقتصادی، ضرورتهای امنیتی و اجتماعی در ابعاد مختلف آن و یا امکان دسترسی به دانش مربوطه و یا زمان موردنیاز برای بومیسازی فناوریهای مرتبط با موضوع و یا حتی امکان تأمین آن در مقابل سایر کالاهای تولیدی کشور، به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
در گام نهایی باید به موضوعاتی مانند؛ تهیه طرح و نقشه راه، برنامهریزی و تعیین نقش و مسئولیت هر سازمان و هر دستگاه و تقویت و توسعه شرکتها و موسسات موجود و ایجاد شرکتها و موسسات جدید بهویژه موسسات دانشبنیان و همچنین فرهنگسازی، اصلاح نظام آموزشی و متون درسی در سطوح مختلف، قانونگذاری جدید یا اصلاح قوانین قبلی، اصلاح نظام اداری، بررسی راهکارهای جلوگیری از خام فروشی و ایجاد ارزش افزوده، افزایش بهرهوری، بهینهسازی مصرف و هماهنگی بینسازمانی و امثال آن پرداخته شود.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۲۳/۶/۹۵
اقتصاد مقاومتی تئوری ایده آلیست به شرط آنکه شرایط تحقق آن فراهم شود و فرهنگ مسئولین دلبسته به دنیای غرب به سمت اتکای به توان داخلی تمایل پیدا کند که با وضع موجود و دلبستگیهای مسئولین وتصمیم گیران کشور به دنیای سرمایه داری غرب این موضوع و تجقق آن بیشتر به یک آرزو و آرمان و شاید افسانه شبیه است.انحصار تولیدات به نفع برخی اشخاص رانتخوار و دوری ار بازا ررقابت سالم تولید و گسترش دلال بازی و خاصه خواری خواص، اقتصاد ایران را به فهقرا برده است. برای اتکا به اقتصاد مقاومتی هیچ کم نداریم الا مدیران پاکدست که به شدت نایابند.
جناب آقای رضایی سلام؛
با فرمایش شما کاملاً موافقم و امیدوارم این مشکلات هرچه زودتر برطرف شود.
ضمنا در مورد الزامات و راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی نیز در همین سایت، مطالب و پیشنهادات متعددی ارائه شده است.
موفق باشید – یاعلی