بحران‌های زیست محیطی را جدی بگیریم (مرتبط با مدیریت بحران)

     اگرچه کمی دیر شده، اما در یک دهه اخیر شاهد افزایش اقدامات دستگاه‌ها برای رفع و کاهش معضلات زیست محیطی در موضوعات مختلف مربوط به کمبود منابع آب، تخریب جنگل‌ها و مراتع، فرسایش خاک و آلودگی هوا هستیم، با این‌حال هنوز با گزارش‌ها و هشدارهای متعدد بعضاً نگران کننده از سوی برخی از صاحب‌نظران و متخصصین این عرصه‌ها مواجه هستیم، گزارش‌هایی که همچنان حکایت از وخامت اوضاع محیط زیست کشور در بخش‌های مختلف دارد.

به همین دلیل و برای جلب توجه بیش از پیش مسئولین محترم و هموطنان عزیز به اهمیت این موضوع و بیان ضرورت همراهی و همکاری بیشتر در این زمینه، در ادامه تلاش خواهد شد تا با نگاهی گذرا به وضعیت هر یک از عوامل مذکور، گزارشی عینی از شرایط موجود ارائه گردد.

بحران آب، چالش آینده: از بحران آب باید به عنوان مهمترین این موضوعات نام برد، چرا که ﻃﺒﻖ اعلام نهادهای بین‌المللی، ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ۸ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً در ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻭ ﺍﺳﺘﺎن‌های ﻫﻤﺠﻮﺍﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻭ ﻧﻮﺍﺣﻰ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﻭ ﺷﺮﻕ ﮐﺸﻮﺭ، ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺭﻩ۳۰ ﺳﺎله ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ به ﻓﮑﺮ ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ، ﺗﺎ ۱۰ﺳﺎﻝ ﺁﺗﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، همانند؛ عربستان ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺧﺸﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ کاملاً ﺧﺸﮏ و ﺑﯿﺎﺑﺎنی تبدیل ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.

ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺵ نهادهای مذکور، اگر از هم‌اکنون تدابیر لازم برای عبور از بحران آب اندیشیده نشود و مردم نیز با همین روند به مصرف آب در بخش خانگی و صنعتی و به خصوص در بخش کشاورزی ادامه دهند، ﺷﺪﺕ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ خواهد رسید ﮐﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ در ردیف ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺾ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺯﺭﺍﻋﯽ قرارﺧﻮﺍﻫﺪ گرفت. بدیهی است در چنین شرایطی حتی انتقال آب شرب به مناطق خشک نمی‌تواند در دراز مدت پاسخگوی نیاز مردم باشد، زیرا عملاً شرایط زندگی در بسیاری از نقاط کشور از بین خواهد رفت.

نباید فراموش کنیم که ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺑﺎﺭﺵ ﺟﻬﺎﻧﯽ در ﺳﺎﻝ حدود ۸۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻤﺘﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺮﻣﺎﻝ ۲۵۰ ﻣﯿﻠﯿﻤﺘﺮ است و این در حالی است که به علت شرایط اقلیمی کشور، ﺳﺮﻋﺖ ﺗﺒﺨﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۴ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ و متناسب با شرایط آب و هوایی منطقه، حدود ۷۰ درصد آب بارندگی و ۲۰ تا ۳۰ درصد آب ذخیره شده در پشت دیواره سدها، به بخار تبدیل می‌شود.

ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨ‌‌ﮑﻪ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺼﺮﻑ ﺁﺏ ﺗﻮﺳﻂ ﮐﺎﺭﺑﺮﺍﻥ ﺧﺎﻧﮕﯽ و بخش صنعت ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ۲ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺟﻬﺎﻧﯽ است و در بخش کشاورزی نیز علی رغم تمام اقدامات صورت گرفته در سال‌های گذشته، حدود ۸۰ درصد از آب مورد استفاده در این بخش نیز به علت عدم استفاده از سیستم‌های نوین آبیاری، عملاً به هدر می‌رود.

در این زمینه ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﮐﺮﺩﻭﺍﻧﯽ ﭘﺪﺭ ﮐﻮﯾﺮ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ مسئولین ذیریط ﮔﻔﺖ: چرا متوجه نمی‌شوید ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺏ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﺮﺗﺐ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﺩﻋﻮﺕ می‌کنند، ﺍﻣﺎ نمی‌روم، چوﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺎﯾﺪﻩ‌ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﺳﻤﯿﻨﺎﺭ ﻭ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ، دشت‌های ﮐﺸﻮﺭ ﻧِﺸَﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ است، ﺑه‌‌طور ﻣﺜﺎﻝ؛ ﺳﻄﺢ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺟَﻬﺮﻡ ۵٧٠ ﻣﺘﺮ، ﺩﺭ ﺭﻓﺴﻨﺠﺎﻥ ۴۵٠ ﻣﺘﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ٣٠٠ ﻣﺘﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

وی ﺩﺭ ﺟﻠﺴﻪ‌ای دیگر با عباراتی تندتر این‌گونه هشدار می‌دهد که؛ ﺗﺎ ۵ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻦ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺁﺏ ﻋﻠﻨﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ و ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻠﻌﯿﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺟﻨﮓ ﺩﺭحوزه ﺁﺏ ﺍﺳﺖ، کردوانی در ادامه افزود؛ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺎ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ احتمالاً ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻭﯼ، ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐه اﻣﻨﯿﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ، ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ.

ذکر این نکته نیز ضروری است که اگرچه در حال حاضر بیش از ۳۶۰۰۰ رشته قنات فعال در کشور وجود دارد، اما طی۴۰ سال گذشته تقریباً به همین مقدار قنات به علل مختلف از جمله؛ خشکسالی، قرار گرفتن در مسیر پروژه‌های عمرانی، توسعه شهرها و تجاوز به حریم قنوات و یا عدم لایروبی به موقع خشک شده است و متقابلاً صدها چاه غیر مجاز در نقاط مختلف کشور حفر شده که همین مسئله بحران آب را تشدید نموده است.

با این حال بسیاری از دیگر کارشناسان معتقدند؛ با سرعت بخشیدن به روند مکانیزه‌سازی مصرف آبِ کشاورزی و سایر اقدامات مشابه مانند؛ بازسازی شبکه فرسوده انتقال آب در کشور و فرهنگ‌سازی برای مصرف بهینه آب شرب توسط مردم و در واقع مدیریت منابع آب کشور می‌توانیم ۲۵ درصد صرفه‌جویی داشته باشیم و از این طریق می‌توانیم به‌راحتی از بحران خشکسالی عبور کنیم. به عنوان مثال؛ گفته می‌شود که اگر فقط هر نفر ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮﻑ کند تا ﺭﻭﺯﯼ ۱۷۰۰۰۰۰۰ ﻟﯿﺘﺮ آﺏ، ﺫﺧﯿﺮﻩ می‌ﺷﻮﺩ.

گروهی از صاحب‌نظران این عرصه نیز، راه نجات ایران از خشکسالی را علاوه بر مصرف بهینه منابع موجود، عملیاتی نمودن و سرعت بخشیدن به اجرای طرح‌هایی مانند؛ انتقال آب دریا به مناطق خشک در بخش مرکزی ایران و احیاء دریاچه‌های خشک شده ایران در این مناطق اعلام نموده و بر این باورند که این اقدام می‌تواند تغییر شرایط اقلیمی را در پی داشته باشد و حتی در دراز مدت از میزان انتقال آب نیز به شکل طبیعی بکاهد.

برخی دیگر از کارشناسان نیز احیاء قنوات و احداث سدهای زیرزمینی را تنها راه‌کار برون رفت از این مشکل اعلام نموده و می‌گویند؛ این دو روش هم مشکل تبخیر آب را برطرف می‌کند و هم هزینه به‌مراتب کمتری را به کشور تحمیل می‌کند.

نابودی جنگل‌ها و تغییر شرایط جوی: آمارهای تخریب جنگل‌های کشور نیز بسیار نگران کننده است، این آمارها نشان می دهد تا نیم قرن پیش وسعت جنگل های هیرکانی در شمال کشور ۶.۵ میلیون هکتار بوده اما اکنون به ۱.۹ دهم میلیون هکتار رسیده است که از این میزان هم ۸۰۰ هزار هکتار آن مخروبه است.

محمد درویش عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا گفت: سهم سرانه هر ایرانی از جنگل ۱۸ صدم هکتار است در حالی که در دنیا این سهم ۸ دهم هکتار است با این حساب میزان حساسیت ما نسبت به حفاظت از جنگل ها باید ۴ برابر متوسط جهانی باشد که باید در قوانین و آموزش ها نشان داده شود.

وی افزود: این وضعیت فقط در جنگل های شمال کشور دیده نمی شود، بلکه در تمام جنگل های سراسر کشور وضعیت نگران کننده است، برخی آمارها نشان می‌دهد نرخ بیابان‌زایی در کشور یک درصد است و سالانه ۵۰ هزار هکتار از رویشگاه‌های جنگلی کشور در حال نابودی است.

درویش با بیان اینکه عوامل متعددی جنگل‌های کشور را تهدید می‌کنند، اظهار کرد: تغییر کاربری اراضی، تجاوز از سوی دامداران، سندسازی برای ساختن ویلا، جاده سازی، انتقال خطوط لوله های نفت و گاز، تبدیل بلوط‌ها به زغال، کف زنی و گلازنی (یعنی برداشت بی رویه سرشاخه های درختان)، کشاورزی زیر اشکوب جنگلی، فشاردام، آتش سوزی و قاچاق چوب از مهمترین عوامل تخریب جنگل هستند.

مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست گفت: اخیرا ریزگردها و شیوع بیماری‌هایی مانند؛ سوسک چوبخوار، قارچ سیاه و برخی ویرس‌ها نیز به دیگر عوامل اضافه شده است.

درویش ادامه داد: وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه جنگل‌ها در محدوده مناطق چهارگانه خلاصه می‌شود که به طور کلی عرصه تحت پوشش این سازمان ۱۷.۵ میلیون هکتار است و شامل؛ جنگل‌ها، تالاب‌ها، مراتع و کوهستان می‌شود و ۴۰ درصد آن را پوشش جنگلی تشکیل می‌دهد.

وی گفت: سالانه وسعت زیادی از جنگل‌های کشور نابود می‌شود. به عنوان مثال؛ در کل رویشگاه‌های زاگرس که دارای ۶ میلیون هکتار است، سالانه ۳۰ درصد آن از بین می‌رود و ۱۸ میلیون بلوط یا خشک شده یا در حال خشک شدن هستند.

فرسایش خاک، تهدیدی فراموش شده: کارشناسان سازمان محیط زیست می‌گویند، فرآیند نابودی خاک حاصلخیز در ایران، هفت برابر سایر کشورها است، یعنی سالانه حدود دو میلیارد تن (معادل کل مساحت جزیره تنب کوچک)، از خاک جنگل‌ها، مراتع و دشت‌های کشور در جریان بارندگی‌ها به علت قطع غیرقانونی درختان جنگلی و برداشت بی‌رویه گیاهان دارویی و سبزیجات کوهی و نیز چرای بیش از حد دام در مراتع شسته‌ و با ورود به رودخانه‌ها و دریا، عملاً نابود می‌شود و این در حالی است که؛ به طور میانگین ۵۰۰ تا ۶۰۰ سال و در برخی از مناطق تا یک‌هزار سال طول می‌کشد تا یک متر مربع خاک به ضخامت یک سانتیمتر تولید شود.

علاوه بر نابودی خاک ناشی از روند تخریبی محیط زیست کشور، متأسفانه در سال‌های اخیر هزاران تن از خاک مرغوب کشاورزی ایران نیز به به طور غیرقانونی به کشورهایی مانند؛ امارات و قطر صادر می‌شود، البته این به‌جز خاک صنعتی است که همانند نفت به شکل خام و با مجوز دولت از کشور خارج می‌شود.

آلودگی هوا مشکل امروز و فردای کلان شهرها: متأسفانه این روزها موضوع آلودگی هوا نیز به یک دغدغه چالش بزرگ برای مردم و مسئولین تبدیل شده است و کشور ما را به علل مختلف از جمله؛ بالا بودن میزان مصرف سوخت و شرایط ویژه جغرافیایی، در ردیف ده کشور اول جهان در این زمینه قرار داده است.

بخش عمده این آلودگی ناشی از مصرف بالای بنزین در ایران است که مواردی مانند؛ کیفیت پایین خودروهای تولید داخل، فرسودگی برخی از خودروهای موجود، کیفیت پایین بنزین مورد استفاده، آلودگی ناشی از سوخت کارخانجات و کارگاه‌های مستقر در شهرها و نیز ریزگردهایی که گاهی منشأ داخلی و گاهی مبدأ خارجی دارند، بر شدت آن افزوده است، اما همچنان بالا بودن سوخت مصرفی اصلی‌ترین علت معرفی می‌شود.

بر اساس گزارشی که ایسنا اخیرا منتشر کرده و اطلاعات آن را به نقل از تازه‌ترین گزارش وزارت نفت ارائه کرده است، متوسط غلظت ذرات معلق (ذرات در اندازه ١٠ میکرومتر معادل PM ١٠) در مناطق شهری کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال ٢٠١٠ درحالی ١٩ میکرو گرم در مترمکعب بوده که برابر آخرین گزارش منتشر شده توسط بانک جهانی در سال ٢٠١٣، در همین سال غلظت ذرات معلق در مناطق شهری ایران ۵۶ میکروگرم در مترمکعب گزارش شده و ٣ برابر متوسط اتحادیه اروپاست.

در عین حال این گزارش عنوان کرده است که برابر آمار منتشره از سوی مرکز مطالعات انرژی آمریکا، متوسط سرانه مصرف بنزین، در سال ٢٠١٠ در ایران (حدود ۶ سال پیش) با جمعیتی بالغ بر ٧۵,١ میلیون نفر، حدود ٣٠٨ لیتر است. اما متوسط سرانه مصرف بنزین، در مجموع ٢٨ کشور عضو اتحادیه اروپا با جمعیتی حدود ۵٠٧ میلیون نفر، حدود ٢۴٧ لیتر است. یعنی سرانه مصرف بنزین هر فرد در ایران ۶١ لیتر بیشتر از سرانه مصرف بنزین هر فرد در کشورهای عضو اتحادیه اروپاست.

سایر موضوعات زیست محیطی: متأسفانه در سایه غفلت و کم‌کاری برخی از دستگاه‌ها و بی‌تفاوتی برخی از افراد جامعه، ناهنجاری‌های زیست محیطی در ایران فقط به این موارد محدود نمی‌شود، بلکه گونه‌های نادر حیوانی و گیاهی، مناطق خوش آب و هوای ساحلی، کوهستانی و جنگلی نیز از تعرض و جفای شهروندان در امان نمانده اند، بدتر این‌که فرهنگ مصرف‌گرایی بی‌رویه گسترش یافته و مردم ایران در تولید زباله و نیز آلوده ساختن محیط اطراف شهرها، روستاها و حتی تصرف غیرقانونی و آلوده‌سازی مناطق گردشگری و بیابانها نیز، گوی سبقت را از بسیاری از کشورها ربوده است.

گویی برای بسیاری از ما، آینده فرزاندانمان اهمیت چندانی ندارد، چنان سر در لاک خود فرو برده‌ایم که غیر از خودمان کس دیگری را نمی‌بینیم، ناسپاسی و اسراف و گناه سبب شده تا به‌تدریج از رحمت الهی محروم شویم، با این‌حال نباید از رحمت الهی ناامید بشویم، بلکه باید واقعاً برای استفاده درست از نعمات الهی، نهایت دقت و صرفه جویی را به عمل آورند و از اسراف پرهیز نمایند و مسئولین نیز باید از هم اکنون و با سرعت بیشتر نسبت به اجرای طرح‌های بلند مدت و اساسی اقدام و به فکر چاره برای رفع کامل این ناهنجاری‌ها باشند.

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۲۷/۴/۹۵

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. مومن شهبری گفت:

    سلام خسته نباشید ………این نتیجه بی توجهی به سفارش کلو وشربو ولا تسرفو می باشدانشاالله توصیه های شما باعث عمل به این سفارش الهی باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *