آیا در اسلام حقوق اجتماعی زنان رعایت نشده است؟ / نگاهی اجمالی به جایگاه زنان امروز و میزان تاثیر پذیری این قشر از حضرت فاطمه (س):

 به نام خدا

چکیده مقاله:

     امروز موضوع نقش زن در خانواده و حقوق زنان در جامعه، به دستمایه‌ای برای ایجاد و شک و تردید در اصول اعتقادی بانوان کشورهای اسلامی به‌ویژه ایران اسلامی تبدیل شده و بسیاری از دشمنان نظام اسلامی و ایادی آنها در داخل کشور تلاش می‌کنند تا همانند سایر موارد از این حربه نیز برای ایجاد تغییر در سبک زندگی خانواده‌ها و همچنین ایجاد چالش و اختلاف در جامعه بهره ببرند.

     اما واقعیت چیست؟ آیا در نظام اسلامی حقوق زنان نادیده انگاشته شده است؟ اصولاً آیا این نظام سکولار غرب است که با استفاده ابزاری از زنان، حقوق آنان را پایمال می‌کند یا نظام اسلامی؟ چرا همچون دیکر ادعاهای بیگانگان، جای استکبار و نظام اسلامی به‌عنوان متهم و شاکی، با یکدیگر عوض شده است؟

در این مقاله تلاش شده است تا با استناد به آیات و روایات اسلامی، به‌طور اجمال به ابهامات و شبهات موجود در این زمینه پاسخ داده شود.

کلید واژه‌ها: فمنیسم، حقوق زنان، تساوی حقوق زن و مرد

مقدمه:

     در سال‌های اخیر به‌ویژه طی ۷- ۸ سال گذشته، از سوی عوامل بیگانه یا برخی محافل و افراد ساده اندیش و بعضاً مغرض جامعه، در رابطه با نقش زن مباحث و نظراتی مطرح شده است که گاهی حتی طرفداران واقعی حقوق زن را نیز، متعجب و در مرز تردید و تشکیک قرارداده است. پافشاری  برای طرح این موضع در برخی موارد به حدی شدت یافته که به نظر می رسد رسانه‌های اثر گـذاری مانند؛ صدا و سیما نیز ناخواسته در خطر انحراف از مسیر واقعی و منطقی قرار گرفته اند.

     اگر بخواهیم واقع بینانه به موضوع بپردازیم، باید بپذیریم که درطول تاریخ همواره حقوق زنان مورد ظلم و تعدی قرارگرفته و در بسیاری از موارد نادیده انگاشته شده است، امــا این ظلم و تعدی در دوره های مختلف دارای فراز و نشیب های فراوان بوده و گاهی نیز متناسب با زمان و شرایط آن در نوع و شکل کار، تغییر ایجاد شده است.

     اما در هر حال بیان میزان ضرورت و چگونگی حضور زن در جامعه و اینکه آیا عدالت در مورد آنها اعمال شده یا نه، قبل از هر چیز مستلزم نگاهی ژرف به زندگی یگانه بانوی زنان دو عالم، یعنی حضرت فاطمه (س) به‌عنوان برترین و بهترین الگوی شناخته شده در جهان اسلام و بلکه عالم بشریت و همچنین پاسخگویی به سوالاتی است که به برخی از آنها در مقاله اشاره شده است، سوالاتی که پاسخ به آنها می تواند، شرایط و حدود این نقش آفرینی را تا حدود زیادی مشخص نمایند .

     در منابع اسلامی با الگو از زندگی این بانوی بزرگ و با تاکید بر اینکه  دو جنس زن و مرد بعنوان دو موجود مکمل یک دیگر و نه جانشین یکی برای دیگری آفریده شده‌اند، مطالب مبسوطی در این زمینه  آمده است  و علی‌رغم تمام  تفاوت‌های  روحی، جسمی، عاطفی و فیزیولوژیکی  که در وجود آنها قرارداده، برای هر دو جنس به‌عنوان یک انسان، حقوق مساوی و عادلانه قائل بوده است.

     در واقع اسلام هردو موجود رابه یک اندازه شایسته رفتار و برخورد انسانی دانسته و برتری هر یک بردیگری را تنها به میزان تقوای هرکدام مشروط نموده است و لذا با اطمینان می توان اظهار نمود که اسلام تنها مدعی واقعی رعایت حقوق زن در اجنماع است زیرا با نگرشی جامع و آینده نگرانه. تمام ضمانت‌های لازم را برای رعایت و تداوم حقوق زن پیش بینی نموده است، اما مقتضیات عصر حاضر سبب گردیده تا در این رابطه انتظارات جدید و بعضا  نادرستی مطرح شود  که قطعا  بخش عمده آن  ناشی از ناآگاهی‌های جامعه نسبت به مفاهیم اسلامی است.

     حضرت امام (ره) نیز در یکی از سخنرانی‌هایشان اشاره کرده‌اند که؛ «اسلام نه تنها هیچ گونه محدودیتی را برای حضور و مشارکت زن در جامعه و اداره امور خود ایجاد نکرده،  بلکه با دقتی فوق العاده و با نگاه به خصوصیاتی که در وجود زن نهفته است با وضع قوانین ویژه، زنان را بیش از مردان مورد عنایت قرارداده است.» اما در عین حال خداوند در آیه ۳۸ سوره نساء می فرماید: «و آنچه که خداوند با آن شما را بر یکدیگر برتری داده، تمنا نکنید، برای مردان بهره ایست از آنچه کسب کرده اند و برای زنان نیز بهره ایست از آنچه بدست آورده اند، از خدا بخواهید که از فضل خود به شما عنایت کند که خداوند به همه چیز دانا است

     مجموعه نتایجی که در این مقاله ارائه شده، بیانگر این نکته است که؛ خیر و صلاح هر یک از دو جنس زن و مرد در آن قراردارد که هریک به ایفای نقش خود پرداخته و از حضور و ورود غیر ضروری به فعالیت های نا متناسب با شرایط خود، اجتناب نمایند، زیرا مطمئناً عدم الگو پذیری زنان جامعه اسلامی از بانوان اسوه‌ای مانند، حضرت فاطمه زهرا (س) و دخت گرامیش حضرت زینب (س) اثرات زیانبار و جبران‌ناپذیری را در زندگی دنیوی و اخروی آنان بر جای خواهد گذاشت. آثاری مخربی که برخی از مهم ترین آنها در بخش پایانی مقاله مورد اشاره قرار گرفته است .

نگرش کلی به جایگاه زن در جامعه:

     صاحب‌نظران و مدافعین مباحث علوم اجتماعی از جمله؛  حقوق زنان در چند گروه قابل دسته‌بندی هستند، اما در این رابطه می توان مدعیان دروغین حقوق زنان را در سه طبقه کلی بشرح ذیل دسته بندی کرد:

     گروه اول؛ را فرصت طلبانی تشکیل می دهند که با تکیه و تاکید بر نگرشی کاملاً فمنیستی و البته بسیار زیرکانه و با ظرافت، به هدایت این جریان پرداخته و خود را در حالی مدافع حقوق زنان معرفی می کنند که اعمال و رفتارشان، حکایت از ارتباط آنان با جریانات پشت پرده و مجریان پروژه تهاجم فرهنگی دارد.

     گروه  دوم؛ شامل آن دسته از افراد می شوند که مصادیق یا زمینه های انحراف،  از قبل در آنان وجود داشته و تحت تأثیر فضای آزاد و مسمومی که طی این سالهای ایجاد شده، به حمایت از گروه اول پرداخته و براین باورند که واقعاً در گذشته حقوق آنان ضایع شده و اینک فرصت برای  احقاق این حقوق، فراهم گشته است.

     درگروه  سوم؛ آن دسته از افراد را می توان قرارداد که تحث تأثیر تبلغات گسترده گروه اول و دوم و با غفلت از درسهای ارزشمند زندگی اسوه های بزرگ جهان اسلام ، مانند حضرت فاطمعه زهرا (س) و دخت گرامیش حضرت زینب (س)، قدرت تفکیک و تمیز واقعیت از توطئه و فریب را از دست داده اند و به عبارت دیگر به علت تساهل و تسامح متولیان نظام فرهنگی کشور در اطلاع رسانی مناسب، دچار انحراف شده‌اند.

     اما باید دید که واقعیت چیست و بروز و ظهور این تفکرات از کجا نشأت گرفته است. برای درک بهتر این موضوع ابتدا باید به سوألات ذیل پاسخ و سپس مصادیق تضییع حقوق زنان را تبیین نماییم.

ضرورت و چگونگی حضور زن در جامعه:

     همانگونه که اشاره شد، بیان میزان ضرورت و چگونگی حضور زن در جامعه، قبل از هر چیز مستلزم پاسخگویی به سوالاتی است که می‌توانند، شرایط و حدود این نقش آفرینی را مشخص نماید .

۱-     تساوی حقوق زن و مرد در اسلام و سایر ادیان شامل چه موضوعاتی است؟

۲-    آیا همه موارد از مصادیق واقعی تعدی به حقوق زنان محسوب می شود، یا تفسیر نادرست از حقوق زنان ارایه شده است؟

۳-    پیامدها و آثار و تبعات ایجاد وضعیت یکسان و مساوی برای نقش آفرینی مشابه توسط زن و مرد در جامعه چه خواهد بود؟

۴-    نظر به اینکه، اراده الهی بر وجود تفاوتهای گوناگون در خلقت زن و مرد قرار داشته و در دین اسلام برای هر یک متناسب با شرایط آنها، وظایف و مسئولیت‌های متفاوت تعریف شده است، چرا گروهی تلاش می‌کنند، با طرح مسائل انحرافی، به قانون الهی شبه وارد نمایند و آیا این امکان وجود دارد که در همه موارد تساوی به معنای مطلق آن رعایت شود؟

۵-    این توهم که  نظام  اسلامی با همه تفاسیر جدید، موافق و یا مخالف است و نمی‌خواهد یا نمی تواند حقوق زنان را رعایت کند از کجا ناشی شده است؟

۶-    اصولاً باتوجه به وظایف مرد برای تامین مخارج زن و سایر اعضای خانواده، چه ضرورتی وجود دارد که زن نفش مهم و اساسی خود را در خانواده رها ساخته و فرصت کار خارج از خانه را از کسانی که براساس اراده الهی مسئولیت این کار را برعهده دارند، سلب نماید؟

۷-    سر انجام اینکه، چه چیزی سبب شده که برخی زنان ما  اتکاء به  الگوهای برتر اسلامی همچون حضرت فاطمه زهرا (س) و یا حضرت زینب (س) و دیگر اسوه های اسلامی را فراموش نمایند ؟

     برای پاسخ به این پرسش‌ها لازم است ابتدا نگاهی اجمالی داشته باشیم  به نقش و جایگاه زن درجامعه از دیدگاه اسلامی و سپس پاسخ سوالات فوق را مورد توجه قرار دهیم.

حدود و ضرورت حضور زن در جامعه از نگاه اسلام:

     قبلاً اشاره شد که؛ دین مبین اسلام پیوسته به دو جنس زن و مرد به‌عنوان دو موجود مکمل یک دیگر و نه جانشین یکی برای دیگری نگریسته و علی رغم تمام تفاوت های روحی، جسمی، عاطفی و فیزیولوژیکی  که خداوند در وجود آنها قرارداده، برای هر دو جنس به‌عنوان یک انسان، حقوق مساوی و عادلانه قائل بوده است.

     درواقع اسلام هردو موجود رابه یک اندازه شایسته رفتار و برخورد انسانی دانسته و برتری هر یک بر دیگری را تنها به میزان تقوای هرکدام مشروط نموده است و لذا با اطمینان می توان گفت که اسلام تنها مدعی واقعی رعایت حقوق زن در اجنماع است، زیـــرا با نگرشی جامع و آینده نگرانه. تمام ضمانت های لازم را برای رعایت و تداوم حقوق زن پیش بینی نموده است.

     دراین باره خداوند در آیه ۲۲۸ سوره بقره می فرماید: «که زنان به همان اندازه که در جامعه مسئولیت دارند باید از حقوق اجتماعی برخوردار باشند» و در دیگر آیات از جمله؛ آیه ۷۱ سوره توبه و آیه ۳۲ سوره نساء نیز براین موضوع تاکید می‌کند.

     اولین نکته ای که می توان از معنا و مفهوم این آیات استنباط نمود، این است که اصولاً اسلام با شرکت زنان در کارهای اجتماعی مخالف نیست، اما طبیعی است برای این مشارکت متناسب باشرایط هر کدام، حد و مرزی قائل شده است، همچنان که در وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع) آمده است که «زن را در کاری که با مقام وی سازگار نیست دست مده که زن گل خوشبو است نه قهرمان

     حضرت امام (ره) نیز در این رابطه می فرمایند: «دراسلام بعضی از احکام خاص مرد و بعضی خاص زن است نه این که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته باشد، زن و مرد، همه آزادند که دانشگاه بروند، رأی بدهند و رای بگیرند، تمام معاملات آنها به اختیار خودشان است و می‌توانند بسیاری از شغل ها را آزادانه انتخاب کنند.» (۲۰/۹/۱۳۵۷)

     بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی درجای دیگر می فرمایند: «عنایتی که اسلام به زنان دارد بیشتر از عنایتی است که به مردان دارد و دراین نهضت زنان حق بیشتری از مردان دارند.» (۱۴/۱۲/۱۳۵۷ ) .

 آیا اسلام محدودیتی برای نقش آفرینی زن در جامعه قائل شده است؟

     همان گونه که حضرت امام (ره) نیز اشاره کرده اند، اسلام نه تنها هیچ گونه محدودیتی را برای حضور و مشارکت زن در جامعه و اداره امور خود ایجاد نکرده، بلکه با دقتی فوق‌العاده و با نگاه به خصوصیاتی که در وجود زن نهفته است با وضع قوانین ویژه، زنان را بیش از مردان مورد عنایت قرارداده است.

     به‌عنوان نمونه؛ از یک سو با در نظر گرفتن همان ویژگی‌های مورد اشاره، مسئولیت‌های زن در جامعه را بیشتر متوجه تعلیم و تربیت فرزند و کار درخانه دانسته و زنان را از حضور غیر ضروری در جامعه و انجام کارهای سخت و دور از شأن برحذر داشته و از سوی دیگر با اعطای امتیازات مختلف مانند؛ مکلف نمودن مرد به تامین کلیه مخارج زن به‌عنوان یک وظیفه و همچنین پرداخت مهریه، پرداخت شیربها و پرداخت نفقه، معیشت و آینده اقتصادی او را نیز تضمین نموده است و این درحالی است که زن در قبال مرد یا دیگر اعضای خانواده (مگر در موارد ضروری خاص)، از نظر شرعی کمترین مسئولیتی دراین زمینه برعهده ندارد.

     شاید به همین دلیل هنگامی که سخن از ارث به میان می آید، سهم کمتری را برای زن قائل شده است، چرا که مرد مسئولیت برآورده ساختن نیازهای اقتصادی زن و بلکه تمامی اعضای خانواده را برعهده دارد و زن به‌عنوان مکمل وجود مرد، مسئولیت تامین نیازهای روحی، روانی و تربیتی را بر دوش می کشد، ضمن اینکه با دور اندیشی و دقت فراوان، معیشت و نیاز اقتصادی او را به شکلی دیگر تامین نموده  و  وی را  از هرگونه  فعالیت و تلاش برای کسب درآمد بی‌نیاز ساخته است.

     عمل به تاکید و توصیه‌های اسلام برای تقبل وظایف متناسب با شرایط و شئونات، توسط هریک از دو جنس زن و مرد، خود به خود تفاوت‌هایی را آشکار خواهد نمود که این تفاوت‌ها، تنها بیانگر اراده خلقت در آفرینش این دو موجود می باشد، همان تفاوت‌هایی که پایه‌های زندگی توام با عشق و صمیمیت حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علی (ع) را بنا و حد و مرزهای  مشارکت در زندگی و امور اجتماعی را برای آن دو بزرگوار تبیین نموده بود .

نقش و نحوه حضور حضرت فاطمه (س) در مسائل اجتماعی:

     از نگاه دخت گرامی پیامبر اسلام (ص)، والاترین و برترین افتخار زن عصمت، عفت، طهارت و تقوا و تربیت فرزندان متعهد و مومن است، همان‌گونه که دامان پاک او مهد  پرورش فرزندانی است که تداوم حیات اسلام مدیون ایثار و فداکاری آنان است و این موضوع تا آنجا در وجود مبارکش عمق یافته و ریشه دوانده  که خود  در پاسخ به سوال رسول گرامی اسلام (ص) که خطاب به یاران خود می پرسند، زن در کجا  به  خدای خود  نزدیکتر است ؟ و آنها در جواب باز می مانند، می فرماید « زن آنگاه به خدایش نزدیکتر است که در خانه خویش باشد »۱ .

     بانوی بزرگ اسلام در حالی‌که بر اولویت  ایفای  نقش  زن  در خانه  تاکید داشتند و با تقسیم کار خانه  با حضرت علی(ع) مسئولیت انجام بخش عمده کارهای خانه را بر عهده گرفته بودند، در عین حال در خانه  و در نزد پدر گرامیش  همت فراوانی را برای کسب علم و دانش بکار می‌بردند و هر کجا که ضرورتی ایجاب می کرد نیز، فعالانه در مسائل اجتماعی و حتی دفاع  از اسلام مشارکت می نمودند.

      در صفخه ۲۴ کتاب بانوی اول آمده است که امام محمد باقر (ع) در مورد علم و دانش فاطمه (س) فرمودند: «به خدا سوگند، خداوند  فاطمه را بوسیله علم از فساد و بدیها بازداشت»

     زندگی زهرای اطهر( س) به‌عنوان معلم بزرگترین مبارزین راه حق و عدالت، یعنی امام حسن (ع)، امام حسین(ع) و حضرت زینب (س) و فرزندان آن بزرگوارن، سراسر همراه با قناعت و درس اخلاق و مبارزه و جهاد است برای افشاگری ظلم‌های غاصبین و احیای دین و سنن پدر بزرگوارش، با استفاده از فرصتهایی که در پیش رویش قرار می گرفت و تکتیکهای زیبایی که بکار می بست .

     هم او که حاضر نمی شد که مرد نا محرمی صدای او را بشنود و یا بدون حجاب حتی در مقابل یک مرد نابینا حاضر شود، به هنگام ضرورت؛ یک روز در کنار پدر بزرگوار و همسر گرامیش در جنگ احد مرحم بر زخم مجروحین می گذارد و پس از آن با پرستاری از  پیامبر (ص)  به  زخمهای  او  در این جنگ التیام  می‌بخشید.

     روزی  دیگر و در جایی دیگر  به  مزار پدرش می شتابد  و  مـــردم را  بدآنجا می کشاند و بـا  استفاده از این فرصت حرف دل خود را که حاکـی از ظلم  ظالمان بر او  و  همسرش بود، را بر آنان باز می گوید و آنگاه که برای جلوگیری از تداوم مبارزه حق طلبانه اش با محروم ساختن او از خمس غنائم و یا غصب نا روای فدک، مانع از بهره برداری  وی از این موقعیت می شوند، بسیار  مجدانه  احقاق حق خود را دنبال می کند و در موردی از موقعیت اولین شعارگوی اسلام یعنی بلال و بزرگترین شعار اسلامی یعنی اذان برای بیان حق بهره می برد.

     در تداوم  این حرکت هوشمندانه و حتی  در  بستر مرگ نیز در جمع زنانی که به ملاقات  جسم  بیمارش  آمده اند،  در خطابه ای  آتشین ناجوانمردی و ظلم  همسران آنها  را  افشاء و روح خفته  آنان  را منقلب و به دنبال آن  وجدان غفلت زده  جامعه  را  بیدار  می نماید و متعاقب آن به هنگام ملاقات با کسانی که سراسیمه از این بیداری عمومی،  مجددا به ملاقاتش آمده اند، جفای ظالمان  را یادآور و آنان را بشدت مورد نکوهش قرار می دهد.

     ظلم ظالمان و مبارزه او در راه حق، کار را تا به آنجا می کشاند که او  در مسجد خطبه‌ای قراء سر می دهد و با  افشای ظالمان، حق خود و ولایت را مطالبه می نماید و آنگاه که تداوم  این وضعیت ناگوار او را  مجبور می سازد تا  در کنار دروازه شهر در مقابل  مردم بنشیند  و آنان  را با پلیدیها و شقاوتهای حاکمان وقت آشنا سازد، شجاعانه اینگونه عمل می کند و حتی آنگاه که  ظالمان بـرای جلوگیری از این افشاگریها، درختی  را  که  فاطمه  زهرا (س) در خارج از مدینه  در پناه  سایه اش می نشست و بر ظلمی که  بر او و خانواده اش  روا  رفته بود،  می گریست را قطع کردند، از این حرکت روشنگرانه باز نایستاد و ناچار علی (ع) سایبانی را برای او برپا می سازد، سایبانی که بیت الاحزانش تامیدند و آثار آن همچنان برجاست .

     علی رغم تمام این مشکلات، او که با کمترین امکانات، زندگیش را آغاز کرده است، همواره با ساده زیستی و قناعت فراوان در زندگی، تمام همتش را برای تربیت فرزندانش بکار می گمارد،  زیرا که نیک  می داند، بزرگترین و موثرترین سهم و نقش او در جامعه، تربیت فرزندان صالحی است که سربلندی و اقتدار جامعه اسلامی را تضمین خواهند نمود .

     اینگونه بود که پیامبر (ص) در باره  او فرمود: «دخترم فاطمه سیده و بزرگ زن  برتر، از زنان دنیا و آخرت است.»  (کتاب بانوی اول صفحه ۷۲ )

 معیارهای  رعایت عدالت بین زن و مرد کدامند؟

    با توجه به آنچه در بخش‌های قبلی مورد اشاره قرار گرفت، باید توجه داشته باشیم که همیشه عدالت به معنای تساوی نیست و به عبارت دیگر نباید انتظار داشته باشیم که چون می خواهیم مانع از تضییع حقوق زنان شویم و عدالت را رعایت کنیم پس باید صرفنظر از ضرورت و نیازهای واقعی مادی و معنوی  زن یا مرد، مساوات را به‌طور کامل و بدون توجه به ویژگیهای هر کدام بین آنها رعایت کنیم، زیرا نیاز هریک از آنها تابع شرایط مختلف جسمی، روحی، محیطی و سایر مولفه های خاص خود می باشد و درست به همین دلیل است که انتظارات جامعه  از هریک  از این دو نیز، متناسب با شرایط آنان متفاوت است.

    به‌عبارت دیگر وجود همین ویژگی‌ها است که معیارها و شاخه های تعیین  حقوق زن و مرد را تعیین و انتظارات جامعه از آنان را تعریف می‌کند. به‌عنوان مثال؛ هیچگاه و در هیچ دین و مذهبی، به آن میزان که در هنگام بروز خطر از مرد انتظار مقابله و دفاع وجود دارد از یک زن چنین درخواستی وجود نداشته و یا هرگز پذیرفتنی نیست که بگوییم لطافت طبع و ویژگی‌های مثبت عاطفی در مردان بیشتر از زنان است و باز شاید به همین دلیل است که دراسلام مسئولیت خطیر و سنگین تربیت و نگهداری فرزند، بیشتر متوجه زنان است و از این طریق بخش قابل توجهی از وظایف اداره و هدایت جامعه به‌عنوان یکی از تأثیر گذارترین عوامل، بطور غیر مستقیم به آنان سپرده شده است.

    دراین باره نیز خداوند در آیه ۳۴ سوره نساء می فرماید: «مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است، به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی دیگر مقرر داشته و هم بواسطه آنکه مردان از مال خود به زنان نفقه دهند

    در آیه ۳۸ همان سوره نیز می فرماید: «و آنچه که خداوند با آن شما را بر یکدیگر برتری داده، تمنا نکنید، برای مردان بهره ایست از آنچه کسب کرده‌اند و برای زنان نیز بهره ایست از آنچه بدست آورده اند، از خدا بخواهید که از فضل خود به شما عنایت کند که خداوند به همه چیز دانا است.»

    به‌عنوان مثال: استقامت، تحمل، بردباری، مهر و محبت، عاطفه، استعداد تعلیم و تربیت و بسیاری از دیگر ویژگیها در زن و متقابلاً شجاعت، سخاوت و سیاست و قدرت بدنی  را در مرد برتری داده است و همین خصوصیات سبب گردیده تا مرد حضور پر رنگ‌تری در اجتماع داشته و سهم بیشتری را در مقابله باخطرات و تهدیدات اجتماعی پذیرا باشد و این نیز نشانه دیگری از عنایت اسلام به زن است.

 بیان موضوع از زبان علم وآمار:

     بررسی آمار و ارقام حوادث و سوانح نیز همگی مؤید این نکته است که بیشترین قربانیان  حوادث اجتماعی را مردان به خود اختصاص داده اند، به‌طوری که تنها در جنگ جهانی دوم، از مجموعه ۵۵  میلیون کشته،  بیش از ۸۰% مربوط به مردان بوده  و مابقی آن را زنان و کودکان به خود اختصاص داده اند. تلفات  حوادثی مانند؛ تصادف رانندگی و سایر فعالیت های اجتماعی نیز، بیانگر آن است که تلفات مردان چندین برابر زنان است.

     از سوی دیگر برخورد با این مشکلات و مشاهده مستمر این گونه صحنه ها باعث شده تا عواطف مردان، کمتر تحت تأثیر  آثار مخرب این سوانح قرار گرفته و با تقویت بعد روحی و روانی، از آنان موجوداتی سخت و پرطاقت ساخته است. شاید به همین دلیل است که در شهادت های حقوقی، نظر مردان بر زنان رجحان یافته و نظر دو زن را برابر یک مرد دانسته و زن را از کار قضاوت برحذر داشته اند، زیرا همان گونه که توضیح داده شد زن از نظر عاطفی بسیار راحت تر از مرد تحت تأثیر قرار می‌گیرد و این احتمال وجود دارد که احساسات او در تصمیم‌گیری هایش مؤثر واقع شود.

     «تحقیقات علمی صورت گرفته در مراکز علمی دنیا از جمله نتایج تحقیقاتی گروه پژوهشی کالج لندن نیز، موید این نکته است که میزان و نوع بروز احساسات عاطفی در زن و مرد متفاوت است، در این تحقیقات که از اسکن مغزی افراد مختلف به دست آمده است، حاکی از آن می باشد که تکامل مردان بگونه ای بوده که نسبت به زنان، سماجت و پافشاری کمتری داشته باشند و در نتیجه راحتتر از زنان می توانند، مجازات و اقدامات تنبیهی وضع کنند و به این صورت جامعه را منسجم نگه دارند .

      در مطالعه این گروه پژوهشی که نتایج آن در نشریه نیچر به چاپ رسیده است، ۳۲ داوطلب در صحنه ای شبیه سازی شده، شاهد مجازات کسانی بودند که قبلا از آنها کلاهبرداری کرده بودند. مجازات شوک الکتریکی بود. زنان مورد مطالعه وقتی شوک الکتریکی را مشاهده  می کردند، همان ناحیه ای از مغزشان واکنش نشان می داد که اگر خود فرد شوک ببیند فعال می شود، اما در مردان، این نواحی درد فعال نشد و در  عوض مراکز  ویژه  شور و شعف  مغز، واکنش نشان داد، بدین معنا که این مردان با دیدن مجازات شدن کلاهبرداران خود، احساس رضایت کردند، در حالیکه زنان بنوعی با آنان احساس همدردی داشتند .

      البته نتایج این مطالعه بیانگر این نبود که مردان با مشاهده صحنه مجازات، کاملا بی احساس عمل می کنند، بلکه آنها نیز مانند زنها از دیدن مجازات  افرادی که علیه آنان اقدامی نکرده بودند ناراحت شدند ، اما زنان حتی حاضر نبودند مجازات کسانی را که از آنها کلاهبرداری کرده  بودند  را  ببینند». ( روزنامه کیهان شماره ۱۸۴۴۶ )

     مجموعه این عوامل گویای  این نکته است که خیر و صلاح  هر یک از دو جنس زن و مرد در آن قراردارد که هریک به ایفای نقش خود پرداخته و از حضور و ورود غیر ضروری به فعالیت های نا متناسب با شرایط خود، اجتناب نمایند، زیرا مطمئناً  زیان  این تداخل بسیار فراتر از نتایج مثبت آن خواهد بود. آثاری که مهمترین آنها را می توان به شرح ذیل بر شمرد.

برخی از آثار سوء جابجائی زن و مرد برای نقش آفرینی در جامعه:

۱-   بدیهی است به هر میزان که زنان حضور بیشتری در اجتماع داشته و در ارتباط بیشتری با مردان قرارگیرند خواسته یا ناخواسته برخورداری از مزایای عفاف، حجاب، حیا و پوشش‌های اسلامی در جامعه کمرنگ‌تر و بر حجم ناهنجاری های اخلاقی جامعه به‌ویژه در مورد جوانان افزوده خواهد شد و فساد اخلاقی افزایش خواهد یافت. به‌عبارت دیگر با شکسته شدن قبح روابط منطقی و متعادل بین زن و مرد  که همواره مورد تاکید اسلام قرار داشته، بتدریج مرزهای حجب و حیاء، بین آنان نیز کم رنگ می شود و به این شکل معضلات اخلاقی بیش از پیش ترویج خواهد یافت .

۲-  اولویت یافتن حضور زنان بر مردان در بسیاری از موارد حتی در مواردی مانند؛ تحصیل که حق مسلم هر زن و مرد است اگر متعادل و منطقی نباشد، می تواند در دراز مدت آثار زیان باری به دنبال داشته باشد که دراین مورد مهم ترین اثر آن حذف یا کاهش فرصت های شغلی برای کسانی است (مرد) که بر اساس تعالیم اسلامی و ارزشهای اجتماعی، مسئولیت تأمین معاش خانواده را برعهده دارند.

۳-  طبیعی است چنانچه قرار باشد زن وظیفه اصلی خود را رها یا به جای ایفای نقش مربوطه، به دنبال کسب درآمد و استقلال مالی باشد، دامنه توقعات در هر دو طرف افزایش یافته و بروز اختلافات احتمالی تشدید خواهد شد که این موضوع علاوه بر آثار مخرب روانی در خانواده و حتی جامعه، زمینه را برای رفت و آمد به مراکز حقوقی و انتظامی که خود می تواند پیامدهای  منفی فراوانی را مانند، افزایش میزان طلاق  در پی داشته باشد، ایجاد می نماید.

۴-  با ایجاد فاصله بین اعضای خانواده، کانون گرم خانواده نیز بتدرج متزلزل و مشکلاتی مانند: انزوا طلبی و یا دوست پذیری افراطی فرزندان و افت تحصیلی آنان رخ می نمایاند و طبیعتاً بر میزان سایر جرائم اجتماعی مانند: بزهکاری و فرار جوانان از خانه نیز  افزوده خواهد شد.

۵-  با اشتغال زن در محیط خارج از خانه و  واگذاری تربیت فرزندان به مهد کودک‌ها و کودکستان‌ها و محروم کردن آنان از عشق ومحبت مادری که بخش عمده آن در دوران طفولیت و تنها در آغوش پر مهر مادر کسب می شود،  نه تنها فرزندان، بلکه در دراز مدت تمام اعضای خانواده و حتی جامعه از عواقب ناهنجار آن، متأثر خواهند شد.

۶-  نتیجه دیگر پرداختن زن به فعالیت های غیرضروری در خارج از خانه، ایجاد آشفتگی وبی نظمی در محیط داخلی خانه که زن مدیریت آن را برعهده داشته و همچنین بروز سوء تغذیه و بعضاً بیماری های ناشی از تغذیه نادرست در اعضای خانواده است، زیرا فست فودها و سایرغذاهای آماده و نامرغوب موجود در بازار، جایگزین غذاهای کیفی و سالم خانگی خواهد شد.

۷-  اگر چه در ظاهر با اشتغال زن در خارج از خـانه،  منبع درآمد جدیدی به درآمدهای قبلی خانواده  افزوده می‌شود، اما با یک محاسبه ساده می توان دریافت که متقابلا هزینه های فراوان دیگری مانند: هزینه ایاب و ذهاب، هزینه پوشاک، هزینه نگهداری کودکان در کودکستان ها و حتی  هزینه های درمان و مقابله با ناهنجاری های روحی، روانی و جسمی افراد خانواده که می تواند، ناشی از درگیر شدن بیش از حد با مسائل اجتماعی و خستگی روحی و روانی و افزایش اتکاء به داروهای اعصاب و روان، کاهش و کمبود تغذیه سالم فکری، جسمی و معنوی فرزندان، تنهایی و همچنین پرداختن آنان بــه فعالیت های نا مناسب و ارتباط با  افـــراد نـا سالم باشد و موارد مشابه آن نیز در دراز مدت و حتی کوتاه مدت به خانواده تحمیل می شود.

     عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارد که هر چند ناچیز جلوه می کنند، اما توجه به همین نکات است که ضرورت تفکیک نقش زن و مرد از یک دیگر را تاکید و تایید  می کند، برای مثال: استراحت های قبل و بعد از زایمان که برای زنان اجتناب ناپذیر است، همواره به‌عنوان یک مشکل اساسی برای زنان شاغل مطرح بوده و اگر چه در نظام اداری جمهوری اسلامی ایران و برخی از کشورها، قوانین خاصی برای رفع این مشکل تدوین شده است، اما با نگاه اقتصادی واجتماعی به موضوع، ملاحضه می شود که از یک سو عدم حضور زنان شاغل در محل کار در این ایام و از سوی دیگر دغدغه های  نگهداری فرزند پس از آن، تبعات منفی فراوانی را هم برای خانواده ها و هم برای نظام اداری کشور در پی دارد.

     بنابراین؛ بر هر زن مسلمان شرط است که باتوجه  دقیق به ظرافت های نهفته درخلقت، قبل از این که تحت تأثیر تبلیغات دروغین بیگانگان قرار گیرد، به آینده و جایگاه و منزلت خویش بیندیشند و بر مردان جامعه اسلامی است تا با دقت تمام و توجه به نیازهای روز همسران خود و عمل به وظایف شرعی خویش، زمینه های لازم را برای تامین  و رشد و تعالی مادی و معنوی آنان در ابعاد مختلف، فراهم نمایند.

     بدیهی است طرح این موضوعات به معنای نفی کامل حضور زن در جامعه نیست، بلکه تاکید مجدد بر ضرورت توجه به قوانین آفرینش و حد و مرزهایی است که رعایت آنها متضمن حفظ واستمرار سلامت، شادابی و پویایی بنیان خانواده می گردد.

                                                                     احمدرضا هدایتی

                                                                    کارشناس ارشد مدیریت

                                                                     اسفند ماه سال ۱۳۸۶

منابع و ماخذ :

 =============================================

۱-     قرآن مجید

۲-    نهج البلاغه – دشتی محمد –  انتشارات ائمه –  پاییز ۷۹

۳-    بانوی اول –  نعیمی جواد –  مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی  – تابستان ۱۳۷۰

۴-    زنان نمونه –  شیرازی علی – مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی –  سال ۱۳۷۹

۵-    زهرا (س) مولود وحی – علم الهدی سید احمد – موسسه انتشاراتی امیر کبیر – سال ۱۳۷۵

۶-    روزنامه کیهان – شماره  ۱۸۴۴۶- تاریخ ۱۳/۱۱/۸۴ – صفحه ۹

 

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. نازنین زهرا گفت:

    خیلی عالی و مطالبی بسیار جالب بود.

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      سرکار خانم نازنین زهرا:
      با آرزوی سرافرازی همه زنان و مردان فهیم و مؤمن ایران اسلامی، از از قضاوت منطقی و حسن نظر شما متشکرم.
      یا علی-موفق باشید

  2. ناشناس گفت:

    بسیار متشکریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *