باوجود اینکه پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، تلاشهای زیادی برای ایجاد فضای معنوی و ارائه محتوای دینی، مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی در مدارس صورت گرفته، اما بهنظر میرسد، از یکسو به علت رسوخ و نفوذ برخی رویکردها و جریانات داخلی و خارجی (مانند؛ سند ۲۰۳۰) به نظام آموزشی و از سوی دیگر به علت تأثیرات منفی فضای مجازی و برنامههای دین زُدایانهی شبکههای ماهوارهای بر جامعه، اقدامات صورت گرفته از سوی مسئولین کشور، تا حدود زیادی اثربخشی خود را از دست داده است.
علاوه براین؛ طی این سالها، نظام آموزشی کشور به دلیل عدم ارتباط مؤثر با حوزههای علمیه نتوانسته است، به تمام اهداف موردنظر برای ارائه محتوای مبتنی بر مبانی اسلامی به مفهوم واقعی آن دست پیدا کند، شاید یکی از دلایل این ناکامی ناشی از آن باشد که متولیان تهیه و تدوین متون آموزشی، همچنان تلاش میکنند تا با مزین نمودن الگوهای قبلی به آیات و روایات اسلامی، الگویی به ظاهر جدید و در عینحال، اسلامی ارائه نمایند.
اتفاقاً انحراف در مسیر تربیت جوانان و نوجوانان به سوی اهداف والای انقلاب اسلامی، درست از همینجا کلید میخورد، در واقع به علل مختلف از جمله؛ عدم تسلط و اِشرافیت کافیِ دستاندرکاران تهیه و تدوین متون با اصول و مبانی اسلامی و نیز فقدان رابطه مفید و مؤثر سیستم آموزشی کشور با حوزههای علمیه و علمای دینی(متخصصین امور دینی) در سطوح مختلف تحصیلی، (از مدرسه تا دانشگاه)، نتوانستهایم در انتقال مفاهیم اسلامی به جوانان و نوجوانان، به شکل کاملاً موفق عمل کنیم.
قطعاً اگر نظام آموزشی کشور از همان ابتدا در یک اقدام مشترک و در تعامل نزدیک و گسترده با اساتید حوزه و دانشگاه، اقدام به تدوین متون آموزشی مینمود و همزمان، مراکز تربیت معلم و مراکزی مانند؛ دانشگاه تربیت مدرس، بیش از پیش از همکاری اساتید حوزههای علمیه برای تربیت معلمین و اساتید بهره میبرد و اگر حوزههای علمیه نیز با آیندهنگری لازم و برنامهریزی مناسب، نقش پررنگتری را در این زمینه بر عهده میگرفتند، نتیجه بهتری عاید میشد و کار به اصلاحات ظاهری و شکل و قالب کار محدود نمیشد.
البته همانگونه که اشاره شد، این مشکل عمومیت ندارد، اما رفع آن مستلزم اقدامات فوری، فراگیر و گسترده برای حل مشکل در حوزههای مختلف است، اقداماتی مانند؛ بازنگری و اصلاح مجدد متون آموزشی، بازنگری و اصلاح نظام جذب و آموزش معلمین و اساتید و ایجاد یک شبکه مناسب برای استفاده بیشتر از ظرفیت حوزههای علمیه و توان فکری و ذهنی طلاب واجدشرایط در مدارس و دانشگاهها، از مصادیق اقداماتی است، که برای رفع مشکلات آموزشی موجود در اولویت قرار دارند.
طرح یک معلم برای هر مدرسه تحت عنوان «سفیران هدایت»، که میتواند با کمک نهاد رهبری در دانشگاهها نیز به شکل دیگری عملیاتی شود، در پی آن است تا با ایجاد ارتباط تنگاتنگ بین طلاب عزیز با بدنهی جامعه آموزشی کشور و تعامل نزدیک و مستمر با دانشآموزان، دانشجویان و همچنین معلمین و اساتید، به رفع نواقص موجود در این رابطه کمک نماید.
به عبارت دیگر در قالب این طرح قرار است، طلاب و روحانیون بزرگوار از محصور ماندن در فضای حوزههای علمیه، مساجد و هیأت مذهبی اجتناب نموده و همانگونه که پیامبران الهی(ص) و ائمه معصومین(ع) با حضور گسترده و مستمر بین مردم، به رسالت خود برای جذب و هدایت جامعه بهسوی معارف الهی و ارزشهای مثبت اجتماعی عمل میکردند، نقش فعالتری را در این زمینه بر عهده بگیرند.
هدف اصلی:
کمک به احیاء؛ ترویج و نهادینهسازی مفاهیم و اصول و ارزشهای اسلامی در مدارس و دانشگاههای کشور
سایر اهداف:
۱- تقویت ارتباط روحانیت با پیکرهی جامعه، در بخش دانشآموزی و دانشجویی و سایر مراکز آموزشی
۲- کمک به تقویت آموزشهای دینی و ارتقاء سطح فکری، رفتاری و معنوی دانشآموزان و دانشجویان
۳- پاسخگویی به شبهات مذهبی و دینی دانشآموزان و دانشجویان و سایر متولیان بخش آموزش
۴- کمک به تقویت آموزشهای تربیتی و پرورشی و همچنین مهارتهای مدیریتی از نگاه اسلام
۵- ایجاد اُنس و الفت بیشتر و رابطه قویتر، بین جوانان و نوجوانان با طلاب و روحانیون بزرگوار
چگونگی و نحوه اجرای طرح:
۱- کلیه مراکز آموزشی در چارچوب قانون موظف شوند، با تنظیم تفاهمنامه بین آموزش و پرورش و حوزههای علمیه یا شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و جماعات شهرستانها، به ازای هر مدرسه یک طلبه حداقل سطح دو و ترجیحاً جوان را برای هر مدرسه جذب وبهکارگیری نمایند.
۲- دانشگاهها نیز در قالب تفاهمنامه مورد اشاره، ترجیحاً از همکاری اساتید حوزوی (به ازای هر دانشکده بک روحانی) برخوردار شوند.
۳- طلاب و روحانیون جذب شده موظف شوند، در فاصله برگزاری کلاسهای درسی مدارس یا بهعنوان مربی پرورشی در کلاسهای درس، با دانشآموزان و مربیان در تعامل نزدیک و چهرهبهچهره قرار گرفته و به شکل صمیمانه رفاقت نمایند.
۴- طلاب و روحانیونی که در اجرای طرح مشارکت میکنند، باید تلاش کنند تا در جریان تعامل با دانشآموزان و دانشجویان، کار هدایت و طرح مسائل موردنیازِ قشر جوان و نوجوان را به شکل ترجیحاً غیرمستقیم ارائه نمایند.
۵- طلاب عزیزِ بهکارگیری شده در مدارس، باید ترتیبی اتخاذ نمایند تا ضمن تقویت و تعمیم مراسم نماز جماعت در مدارس، در تعامل با بسیج دانشآموزی مدرسه و بسیج فرهنگیان شهرستان، مفاهیم و ارزشهای دینی به شکل منطقی، اصولی و هدفمند در مدارس نهادینه شود.
۶- برنامهریزی برای انتقال اصولی مفاهیم دینی یا برگزاری مناسبتهای مذهبی و ملی یا تشکیل گروههای مردم نهاد تبلیغی و ترویجی و حتی برنامهریزی در جهت تقویت مؤلفههایی رفتاری مانند؛ آرمانگرایی، برنامهریزی، تحقیق و مطالعه، مسئولیتپذیری، پاسخگویی، دینداری، صداقت و راستگویی و همچنین حساسیت نشان دادن در برابر اموری مانند؛ تخریب محیط زیست و اموال عمومی و امثال آن، در شکل دادن اصولی به شخصیت دانشآموزان، مشارکت نمایند.
۷- نقش روحانیون بزرگوار در دانشگاهها بیشتر پاسخگویی به سؤالات و رفع شبهات و معرفی اصولی و اثرگذار اسلام ناب محمدی(ص) و اهداف عالیه انقلاب و نیز احیاء مراسم عبادی به عنوان یک ارزش اجتماعی از طریق ترغیب دانشجویان و اساتید محترم به شرکت در نماز جماعت و سایر مراسم مذهبی است.
۸- جذب نیرو میتواند به شکل رسمی و تدریجی باشد و یا بهصورت حقالتدریسی و یا پاره وقت و غیررسمی در قالب طرح کارآموزی برای طلاب به شکل هفتهای دو روز یا ماهی یک هفته و یا سالی یک ماه.
۹- البته خوب است ترتیبی اتخاذ گردد تا همزمان، بخشی از دوره آموزشی مربیان پرورشی ترجیحاً در حوزههای علمیه یا توسط حوزههای علمیه ارائه شود و برای مربیان موجود نیز با همکاری حوزههای علمیه دورههای حین خدمت برگزار شود.
امید است اجرای فوری این طرح بتواند، از هدر رفتن بیش از پیش فرصتها جلوگیری و شرایط را برای بهبود شرایط آموزشی و بهخصوص، نظام تربیتی و پرورشی در مراکز آموزشی کشور فراهم سازد.
بدیهی است که؛ این طرح یک طرح اولیه است که قبل از اجرا باید با حضور کارشناسان و صاحبنظران نظام آموزشی در بخشها و سطوح مختلف آموزشی و تربیتی، مورد بررسی دقیق قرار گرفته و تکمیل شود.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۰/۸/۹۶
سلام من خواننده مطلاب خوب شما هستم اما یه سوال دارم شما در مورد کانون قبل از انقلاب می دونید؟شما انها را فاسد می دونید اما حاصل کار انها مثل این مسجد ببخشید کلاس درس نیست که از این کودکان تندرو می سازن
جناب آقای محسنی سلام:
از لطف شما متشکرم؛ اما متوجه منظور شما از کانون و کودکان تندرو نشدم. کدام کانون را می گویید و منظورتان از کودکان تندرو کدام کودکان است.
موفق باشید
من عذر می خوام کودکانی که تربیت تفکر کافر ستیزی می یابند و عاشق شهادت می شوند به تدریج ایا این ضلم نیست ؟
جناب محسنی سلام مجدد:
به نظر حقیر شهادت طلبی در در راه حفظ دین و مردم و کشور نه تنها ظلم نیست، بلکه عین سعادت است.
ظلم این است که کودکان ما اسیر هوای نفس، مواد مخدر و الکل و فساد اخلاقی بشوند و در این مسیرها جانشان را از دست بدهند.
ظلم این است که کودکان ما به جای کسب علم و دانش و معرفت، تمام عمرشان صرف بازی های آنچنانی رایانه ای، فضای مجازی یا فیم های ماهواره ای بشود.
ظلم این است که والدین ما همچنان در خواب غفلت باشند و اقدامات دشمن برای جلوگیری از پیشرفت کشور را نبینند و تشخیص ندهند و ….
انشاالله همه ما عاقبت به خیر شوییم
یک مذهبی تمایل دارد کودکان تبدیل به سربازانی شوند مقابل کفر این با سنن ما همخوانی ندارد لطفا مغلطه نفرمایید
جناب محسنی سلام؛
ببخشید من با سنن شما آشنایی ندارم، نمی دانم، احتمالاً شما ایرانی نیستید که لشکرکشی های نادرشاه، کورش و ….. شنیده باشید و کار آنها با سنن شما مرتبط نبوده است.
با این حساب پیشنهاد شما این است که ما به جای کفر ستیزی باید با کافران همراه و در ظلم آنها شریک باشیم؟ یا بای پذیرای قراردادهای ترکمنچای و …. باشیم؟
آنوقت اگر خودتان مورد تهاجم همین کفار (مثلاً داعش) قرار گرفتید، انتظار شما از دیگران چیست؟
دوست عزیز؛ شاید هم نیاز باشد، که سنن قبلی را کنار گذاشت.
واقعاً انسان از این منطق و نوع دوستی، شما متحیر می شود.
انشاالله خداوند همه ما را بیدار کند
مردم تصاویر خاندان سلطنت را دست به دست می کنند و با حسرت به ان دوران خیره می شوند خیلی در توهمی
زلزله زده محترم سلام:
امیدوارم عقل و دل ما بر اثر زلزله های نفسانی تخریب نشود، بر عکس فرمایش شما، بنده فکر می کنم کسانی که دست به چنین کارهایی می زنند، از جنس مردم ما نیستند، بلکه اقلیت متوهمی هستند که خواسته های نفسانی خود را در رؤیای بازگشت سلطنت طلبها و امثال آنها جستجو می کنند و اصلا فهم درستی از مسائل پیرامونی ی خود ندارند و فقط به تأمین خواسته های خود می اندیشند.
به هر حال خوب است که زلزله زدگان در این شرایط سخت، به اینترنت دسترسی دارند.
یاعلی
سلام نوشته اید اونهاییکه تصاویر خاندان سلطنتی را دست به دست می کنند اقلیت هستند ..مگر اقلیت نمی تونه کشوری به بزرگی ایران را در دست بگیره ؟مگر شما اقلیت نیستید خون مردم را در شیشه کردید ؟ اونهم اقلیت محض برای همینه که از رفراندوم گریزان هستید .یکم وجدان بد نیست
حسین آقای محترم سلام:
حرفهاس شما متناقض است، از یک طرف به درستی با جمله دومتان «مگر اقلیت نمی تونه کشوری به بزرگی ایران را در دست بگیره ؟» قبول کرده اید که سلطنت طلبها در در اقلیت مطلق هستند، و در ادامه گفته اید شما در اقلیت و مخالف انتخابات هستید. نام زیبای شما برازنده چنین اظهاراتی نیست، اولاً دولت محترم را که ظاهراً اکثریت انتخاب کرد و شما احتمالاً جزء همین اکثریت هستید. ثانیاً چه کسی گفته ما مخالف انتخابات (رفراندوم) هستیم، اما بنده شخصا معتقدم تا همه مردم به بلوغ فکری و ذهنی لازم نرسند و از بصیرت کافی برای شناخت خودی و غیرخودی و کار درست و غلط و خودباوری نرسند، مضرات انتخابات، بیشتر از محاسن آن است.
همچنان که در بسیاری از موارد به ویژه در شوراها، وعده و وعیدهای دروغین، شام و ناهار و یا هدایای اعطایی کاندیداها ملاک انتخاب برخی از افراد جامعه قرار می گیرد. لطفاً سایر مطالب سایت را بخوانید و بعد اینطور محکم قضاوت کنید.
انصاف هم خوب چیزی است
سلام خداقوت
این اظهار نظرها متاسفانه بیشتر ناظر بر جو رسانه ای جامعه است
خوب البته وقتی دایم در رسانه ها درست و غلط از اختلاس و دزدی و بی مسءولیتی وو پاس کاریها و دعواهای مسءولین و مشکلات مردم و تبعیض و آقا زادهها وو پمپاژ بشه برددشت عموم همین میشه
جناب محمد آقای بزرگوار سلام؛
بالاخره متوجه نشدم موافق این طرح هستی یا مخالف؟
برداشت عموم چیست؟ در واقع اگر مخالفید علت چیست؟
موفق باشید
یاعلی
سلام
البته که من موافق هستم ولی اظهار نظر دوستان قبل را تو ضیح دادم و دلیلم دیگرم اشاره به تاریخچه موضوع است که متاسفانه جو جامعه رو به بیتفاوتی و مایوس کننده و بد بینانه و ناتوانی روحانیون تبدیل کرده
باید به جد مطالبه نمود که روحانیون هم از کارهای صرفا فهرست پرکن و تزیینی دوری کنند و به کارهای تربیتی اساسی و کادر سازی و تعمیق دین و اخللق و حقوق ارکان جامعه بپردازند
امروز این دادگاههای مبارزه با فساد را جامعه نتیجه مدیریت ناکاراآمد میداند !
شاید از منظر مبارزه کاره درستی است ولی از منظر مردم نتیجه مدیریت ناکارآمد و فاسد قبل است
و پمپاژ این خبرها هر روز و هرشب جز نا امیدی چیزی را درست نمیکند
و تحمل شنیدن حرفهای یک روحانی را کم میکند
جناب آقای محمد سلام؛
در پیام قبلی عرض بنده این بود که با فرمایش شما موافقم و اینبار نیز فرمایشات شما کاملاً درست است و بنده هم با آن موافقم.
موفق باشید