این روزها خیلی از افراد جامعه تحت تأثیر فضاسازیها و القائات کاذب فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای، بعد از مواجهه با هرگونه رخداد سیاسی نظیر خروج آمریکا از برجام، از این وقایع بهعنوان نشانههای جنگ نام برده و متأسفانه برخی از عوام نیز به راحتی در دام این تحلیلهای عوامفریبانه گرفتار و با رفتار خود باعث تشدید بحرانهای ساختگی و هدفمند بیگانگان میشوند.
بدیهی است که در چنین شرایطی، مزدوران دشمن و افراد فرصتطلب نیز، بلافاصله برای سوءاستفاده از موقعیت جدید و در جهت دستیابی به اهداف موردنظر و یا پرکردن جیب بیانتها و شکم سیریناپذیر خود، وارد عمل شده و شرایط را برای خودتحریمی و به عبارت دیگر برای خودزنی اجتماعی تسهیل میکنند.
این مفهوم بدان معنا نیست که سایه جنگ مطلقاً از سر منطقه رفع شده است و احتمال هرگونه درگیری در منطقه کاملاً منتفی است، اما در عینحال شرایط بینالمللی، آسیبپذیریهای دشمنان و توانمندیها و ظرفیتهای دفاعی ایران در داخل و خارج از کشور، عملاً امکان رویارویی با ایران در یک مصاف نظامی را از هر فرد عاقل و محاسبهگری سلب نموده است.
اما مهمترین آسیبپذیریهای جبهه عبری، عربی و غربی در منطقه کدامند؟
الف – آسیبپذیریهای عربستان (جبهه عربی):
- شریان حیات حکام جاهطلب و مغرور عربستان و سایر همپالگیهای آنها در گِرو استمرار جریان نفت برای صادرات به سایر کشورهای دنیاست و قطع این شریان در جریان یک جنگ احتمالی نظامی، به معنای فلج شدن اقتصاد این کشورها و سقوط قطعی آلسعود و سایر حکام مرتجع عرب است.
- به لطف زحمات دانشمندان و متخصصین ایرانی، هماکنون سیستم دفاعی ایران به راحتی قادر است در صورت هرگونه اقدام نظامی از سوی این کشورها، تأسیسات نفتی، بنادر، فرودگاهها، مراکز نظامی و سایر تأسیسات حیاتی، حساس و مهم آنها را آماج حجم انبوهی از موشکهای دوربرد قرار دهد.
- برخی کشورهای معاند عربی، در حد و اندازه یک استان ایران و فاقد عمق استراتژیک هستند و عمده زیرساختهای شهری آنها نیز در چند شهر مشخص مانند؛ ریاض و جده در عربستان و دوبی در امارات متمرکز شده که این شهرها و تأسیسات موجود در آنها نیز در برابر موشکهای ایرانی به شدت آسیبپذیر بوده و در یک جنگ احتمالی نهتنها این تأسیسات به تلی از خاک تبدیل خواهند شد، بلکه صنعت توریسم و بازار تبادلات تجاری آنها را نیز از کار خواهد انداخت.
- آب شرب موردنیاز بسیاری از شهرهای کشورهای مورد اشاره از طریق دستگاههای آبشیرینکن تأمین میشود که ادامه کار آنها نیز مستلزم برقراری جریان برق در این کشورهاست و آسیب دیدن خواسته یا ناخواسته هرکدام از این دو عامل (آب و برق) در جریان یک جنگ نظامی نیز کافی است، تا شرایط فلج کنندهای را به این کشورها تحمیل نمایند.
- حمله نظامی احتمالی عربستان به ایران، بهانه لازم برای تجهیز و تسلیح انصارالله از سوی جمهوری اسلامی را فراهم خواهد نمود و بدیهی است نیرویی که با دست خالی توانسته است، تهاجم چندساله مزدوران تا بندندان مسلح آلسعود را متوقف نماید، در صورت تجهیز، به راحتی قادر خواهد بود که همزمان با اقدامات دفاعی ایران، در عمق خاک این کشور نفوذ نموده و انتقام جنایات سعودیها را بگیرد.
- اگرچه عربستان به یُمن پولهای بادآورده نفتی، در ردیف بزرگترین خریداران تسلیحات نظامی جهان قرار دارد، اما اولاً ارتش این کشور برای استفاده از تجهیزات خود، به شدت به دانش و مدیریت مزدوران و متخصصین خارجی وابسته است و به تنهایی قادر به استفاده از این تجهیزات نیست و ثانیاً چون نیروهای مسلح این کشور از مؤلفههای معنوی تهی و از قدرت ایمان بیبهرهاند، لذا تجهیزات نظامی آنها عملاً فاقد کارایی لازم میباشد.
ب- آسیبپذیریهای رژیم صهیونیستی (جبهه عبری):
- اولاً وسعت اندک سرزمینهای اشغالی و جمعیت بسیار محدود صهیونیستها در قیاس با کشور پهناور ایران، این رژیم را به یک لقمه کوچک و هدف محدود برای اصابت آتش انبوه موشک و سایر تسلیحات نظامی تبدیل نموده است.
- حمله نظامی رژیم صهیونیستی به ایران نیز بهانه لازم برای تجهیز و تسلیح بیش از پیش حزبالله، حماس، فتح (مردم غزه و کرانه باختری) و سوریه که سالها در معرض جنایات و تجاوزات این رژیم کودککش قرار داشتهاند را از سوی جمهوری اسلامی فراهم خواهد نمود و بدیهی است، این اتفاق میتواند آغازی باشد بر پایان شرارتهای رژیم ظالمی که با اشغال خاک دیگران، پایههای حکومت نامشروع خود را بنا نهاده است.
- نیروگاه هستهای و مرکز تولید مواد شیمیایی صهیونیستها در شهرهایی مانند؛ «دیمونا» و «ریشون لیژن»، از جمله اهدافی بهشمار میروند که وارد آمدن هر نوع آسیب احتمالی به آنها در جریان موشکباران یا آتشباری توپخانهها در یک جنگ فرضی میتواند باعث تخریب یک منطقه وسیع و ایجاد آلودگی کل منطقه گردیده و تخلیه سرزمینهای اشغالی را اجتناب ناپذیر نماید.
- ارتش رژیم اشغالگر قدس عمدتاً متشکل از افراد مهاجری است که بهواسطه خصلت ذاتی و آگاهی از نامشروع بودن حضور خود در سرزمین فلسطینیان، نهتنها انگیزه چندانی برای ماندن و جنگیدن و دفاع از سرزمینهای تحت اشغال خود ندارند، بلکه بسیار ترسو و بزدل بوده و به راحتی تسلیم میشوند.
- همانند عربستان، عمده تأسیسات شهری این کشور نیز در چند شهر محدود متمرکز شده که این تأسیسات نیز در برابر موشکهای ایرانی و حتی آتش توپهای دوربرد جبهه مقاومت به شدت آسیبپذیر بوده و در یک جنگ احتمالی این تأسیسات به تلی از خاک تبدیل و فرار صهیونیستها را به معضلی لاینحل برای دولت خونخوار اسرائیل تبدیل خواهد نمود.
- بیشک بروز یک جنگ فراگیر علیه رژیم اشغالگر قدس، روند مهاجرت معکوس صهیونیستها به اروپا و آمریکا را تسریع خواهد نمود و این موضوع چالش دیگری است که هم اسرائیل و هم اروپا و آمریکا با عوارض و پیامدهای نامطلوب آن مواجه خواهند شد.
- بعد از عنایت الهی، انقلاب اسلامی ایران تنها پایگاه و مهمترین نقطه امید مسلمین برای مبارزه با استکبار جهانی به شمار میرود و لذا بیشک در صورت بروز هرگونه جنگ نظامی از سوی رژیم اشغالگر قدس علیه ایران، صهیونیستها همزمان با اقدامات دفاعی ایران و علاوه بر مواجه شدن با حمله پیشدستانه کشورهای همسایه خود، شاهد تمرکز توان جبهه مقاومت و دوستداران ایران اسلامی، علیه منافع این کشور در نقاط مختلف جهان خواهند بود.
ج- آسیبپذیریهای دولت آمریکا و غرب (جبهه غربی):
- ممکن است آمریکا در یک نبرد نظامی نابرابر بتواند خساراتی را به ایران وارد نماید، اما قطعاً هرگونه تجاوز از سوی این کشور بیپاسخ نخواهد ماند و پایگاهها نظامی و غیرنظامی و حتی شناورهای نظامی آنها و نیز منافع آمریکا در کشورهای همپیمان این کشور از جمله؛ رژیم اشغالگر قدس را گرفتار آتش خشم رزمندگان اسلام خواهد نمود و هرگونه آسیب به این امکانات میتواند، ماهیت پوشالی توان دفاعی یانکیها را افشا و اعتبار قدرت نظامی آنها را بهشدت خدشهدار نماید.
- مؤسسات تجاری، پایگاهها و شناورهای آمریکا و غرب در منطقه (فهرست آنها در اینترنت موجود است)، نقاط محدود و شناخته شدهای هستند که در صورت تجاوز غربیها، هدف قراردادن برخی از آنها حتی نیاز به جنگ موشکی ندارد و با توپهای دوربرد ایران نیز قابل انهدام است.
- در صورت بروز جنگ، ایران در سرزمین خود میجنگد و پشتیبانی نیروهایش در چنین شرایطی به مراتب کمهزینهتر و راحتتر از پشتیبانی از نیروهایی است که از هزاران کیلومتر دورتر، وارد جنگ شدهاند.
- اقتصاد آمریکا و غرب نیز در معرض ورشکستگی است و لذا با توجه به هزینه بالای یک جنگ فراسرزمینی، تأمین هزینه مادی و انسانی چنین جنگی برای غربیها امکانپذیر نیست و درست به همین دلیل است که سردمداران آمریکا، در سالهای اخیر سیاست جنگهای نیابتی را جایگزین جنگ مستقیم کردهاند.
- برای افکار عمومی جهان و بهخصوص منطقه نیز، بروز یک نزاع جدید که معلوم نیست دامنه آن تا کجا گسترش پیدا کند، پذیرفتنی نیست و لذا نهتنها مانع از ایجاد هماهنگی آمریکا با سایر کشورهای همپیمان برای ورود به جنگ جدید در منطقه خواهد شد. بلکه واکنش سایر کشورهای مختلف جهان را نیز در پی خواهد داشت.
- قدرت معنوی رزمندگان ایرانی عامل دیگری است که سربازان آمریکا کاملاً از مزایای آن بیبهرهاند و به این عامل باید مواردی مانند؛ بیانگیزگی سربازان آمریکایی برای جنگ با یک کشور ثالت در کیلومترها دورتر از سرزمین خود را اضافه نمود.
- عدم شناخت و آگاهی دقیق غربیها از شرایط منطقه و ایران و نیز واکنش احتمالی جبهه مقاومت و مسلمین جهان اسلام و متقابلاً آگاهیها و تجارب ارزشمند ایران در جریان ۸ سال جنگ تحمیلی و مبارزه با تروریست در کشورهای عراق و سوریه و استفاده از روشهای ناشناخته و خلاقانه و همچنین اِشراف اطلاعاتی در منطقه و نیز گستردگی سرزمینی و حضور نیروهای ایثارگر بسیج در اقصی نقاط کشور، از دیگر مؤلفههای برتریسازایران برای مقابله در برابر تهدیدات خارجی و متقابلاً ایجاد موانع ناشناخته در مسیر متجاوزین آمریکاییها در یک جنگ نامتقارن محسوب میشود.
- آمریکاییها و غربیها به خوبی میدانند، که بهواسطه شرایط ملتهب و شکننده حاکم بر منطقه، در صورت وارد شدن به جنگ مستقیم با ایران، امکان گسترش این جنگ احتمالی به کل منطقه و بلکه جهان (جنگ جهانی سوم) دور از انتظار نیست و در این صورت دیگر گاوی برای دوشیدن و شیری برای دوشیده شدن وجود نخواهد داشت و این نکتهِ قابل تأمل دیگری است که خوشایند هیچکس نیست.
- آستانه تحمل آمریکاییها در برابر تلفات و خسارات نظامی، بهخصوص تلفات انسانی، بسیار پایین است و حد خاصی را برای تلفات انسانی و خسارت مالی در جنگ تعریف کردهاند و لذا در چنین شرایطی اگر تلفات احتمالی را بیش از حد موردنظر برآورد کنند یا اصلاً وارد جنگ نمیشوند و یا پس از ورود، فرارِ حتیالمقدور آبرومندانه را بر ماندن مفتضحانه ترجیح میدهند و این نیز از دیگر نقاط ضعف برجسته یانکیها به شمار میرود.
البته اهرمهای قدرت ایران فقط به اشرافیت بر نقاط ضعف دشمن و یا توان داخلی کشور محدود نمیشود، بلکه جبهه مقاومت و هستههای مقاومت جهان اسلام در سراسر دنیا و توان جنگ سایبری، امکان بالقوهای دیگری هستند، که در صورت لزوم و به هنگام نیاز برای ضربه زدن به منافع متخاصمین، به کمک ایران اسلامی خواهند شتافت.
در عینحال بسیاری از صاحبنظران معتقدند در سایه غفلت برخی از مسئولین محترم از آثار «شبیخون فرهنگی» دشمن، اصولاً نظام سلطه نیازی به درگیری مستقیم با ایران را ندارد و در صورت تداوم این وضعیت، دیر یا زود خواهد توانست به اهداف خود دست پیدا کند.
با این حال و بهرغم آگاهی مسئولین کشور از این شرایط، جمهوری اسلامی ایران هرگز مایل به جنگ با سایر کشورها، بهویژه کشورهای دوست و همسایه خود نبوده و نیست و بهخصوص بروز اختلاف و جنگ بین مسلمین را توطئه رژیم صهیونیستی و نظام سلطه برای تضعیف جهان اسلام دانسته و همواره سایر کشورها را از گرفتار شدن در دام جنگهای نیابتی و بازی در زمین دشمن برحذر داشته است.
با این حال نباید از کید دشمن و جهالت برخی از حکام منطقه غفلت نمود و لذا طبیعی است که نیروهای نظامی ایران هیچگاه از تقویت توان دفاعی خود در ابعاد مختلف مادی و معنوی باز نخواهد ایستاد.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۲۱/۲/۹۷
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com