امروزه رسانههای غربی با استفاده از ابزار و شیوههای نوین تبلیغاتی توانستهاند، از کشورهای اروپایی و آمریکا، مدینه فاضلهای را در ذهن و فکر برخی مردم و بهخصوص جوانان سایر کشورها به تصویر بکشند، که شهروندان آن سرشار از رفاه، آزادی، آسایش و آرامش هستند و فارغ از هر دغدغهای، فقط به پیشرفت کشور خود میاندیشند.
از مردم این دیار عمدتاً چهرهای منطقی، اهل فضل و علم و دانش، راستگو و صادق، مبتکر و خلاق و اهل کار و تلاش و در عینحال قانونمدار، مُرفه، شاد و کاملاً خوشگذران به تصویر کشیده میشود.
در اکثر فیلمهایشان نیز معمولاً با گزینش جذابترین چهرهها و بهره بردن از هنر گریم و قهرمانسازی کاذب، از مرد و زن اروپایی و آمریکایی، چنان ظاهر و عملکردی ارائه میشود که گویی از تمام جمالات و کمالات انسانی برخوردارند و شاید هر فردی آرزو میکند، کاش بهجای آنها قرار داشت.
در این تصویرسازیهای رسانهای، همواره تلاش میشود تا از ساختار درونی دولتهای اروپایی و آمریکا نیز، تابلویی به نمایش گذاشته شود که کاملاً بینقص و عاری از فساد بوده و کاملاً متکی به اصول دموکراسی است و تمام امور بر مدار قانون و توجه به خواست مردم استوار است.
ذکر این مطالب به هیچوجه به مفهوم نفی کامل نقاط مثبت کشورهای اروپایی و ویژگیهای مطلوب مردمان غرب یا انکار برخی از کاستیها و مشکلات موجود در کشور خودمان نیست، بلکه هدف اشاره به تصویرسازی اغراقآمیزی است که در زیر پوسته بهظاهر زیبای دنیای غرب، موفق شده فکر و ذهن مردم سایر بلاد را به اسارت بگیرد و باور غلط و متفاوتی از واقعیات جوامع غربی را در افکار عمومی برخی از مردم جهان ایجاد نماید.
برای درک بهتر موضوع کافیست واژههایی مانند؛ افسردگی، خودکشی، اعتیاد، مواد مخدر، الکل، قاچاق، فساد جنسی و اخلاقی، فقر، بیکاری، تورم و حتی خدمات عمومی در غرب را در سایتهای مختلف دولتی و غیردولتی آمریکا و اروپا جستجو و اظهارات و اعترافات گاه و بیگاه سردمداران این کشورها را مورد توجه قرار داده و با دقت بیشتر به گزارشهای خبری و اعتراضات پنهان و آشکار مردم آنها گوش فرا دهیم.
پس از این بررسیها، نوبت به پاسخگویی به چند سوال (مشابه آنچه در ذیل آمده) میرسد.
- اگر مردم غرب کاملاً در رفاه و آسایش هستند، پس چرا طبق گزارش رسانهها و نهادهای بینالمللی و مراکز و سازمانهای ذیربط خودشان، آمار بیشترین میزان خودکشی و مصرف قرصهای ضدافسردگی به مردم این کشورها اختصاص دارد؟
- اگر مردم اروپا و آمریکا مشکل پولی و مالی ندارند، پس علت چند شغله بودن برخی افراد و یا خودفروشی زنان چیست و وجود هزارن کارتونخواب و بیخانمان بومی و غیربومی و صف بستن آنها برای دریافت غذای رایگان یا فروش خون خود برای کسب درآمد در برخی از این کشورها، چگونه پذیرفتنی است؟
- اگر خدمات دولتی در این کشورها در حد مطلوب و ایدهآل است، چرا خدمات در مواردی مانند؛ آموزش و سلامت که متضمن تداوم خدمت ۹۹ درصد مردم به یک درصد صاحبان ثروت و قدرت است، ارزان یا رایگان است، اما برای مواردی مانند؛ استفاده از بزرگراهها و یا حتی استفاده از سرویس بهداشتی عمومی پولی است و یا در قبال اخذ وجه به بخش خصوصی سپرده شده است؟
- اگر مردم این کشورها از خدمات مکفی و درآمد مناسب و بدون تبعیض برخوردارند، پس علت اعتراضات و بعضاً آشوبهای گاه و بیگاه خیابانی آنها در کشورهایی مانند؛ آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان و حتی هلند و دانمارک چیست؟
- اگر توزیع ثروت در اروپا و آمریکا عادلانه است، پس علت فاصله طبقاتی در غرب چیست و چرا در بسیاری از این کشورها، اغنیا و ثروتمندان معمولاً از پرداخت مالیات معاف یا متواری هستند، در حالیکه گاهی تا ۵۰ درصد از درآمد مردم عادی بابت مالیات از آنها اخذ میشود؟
- اصولاً اگر در غرب عدالت برقرار و فاصله طبقاتی وجود ندارد، علت اعتراض مردم به شرایط وخیم اقتصادی و اوضاع نابسامان سیاسی و بروز جنبش ۹۹ درصدی مردم علیه یک درصد صاحبان قدرت و ثروت در اروپا و بهخصوص آمریکا چیست؟
- اگر مردم این کشورها از فرهنگ بالا برخوردار و همواره در چارچوب قانون رفتار میکنند، علت نصب هزاران دوربین و بکارگیری صدها سیستمهای کنترلی قوی (حتی قبل از ورود مهاجرین) در این کشورها چیست؟
- اگر در اروپا و آمریکا همواره همه رفتار معقول و منطقی دارند، چرا هرازگاهی مردم (اعم از مهاجر و غیرمهاجر) در کشورهایی مانند؛ آمریکا، فرانسه و انگلیس دست به غارت فروشگاهها میزنند و در آمریکا فاجعه جمعه سیاه را برای بهرهمندی از تخفیف فروشگاهها غارتگری در حوادث طبیعی را خلق میکنند؟
- اگر فرهنگ شهرنشینی در اروپا نهادینه شده، به چه علت در کشورهایی مانند؛ آمریکا، انگلیس، فرانسه، دانمارک و هلند، قتل و غارت، تجاوز و آدمکشی و یا حتی ادرار کردن در معابر و خیابانها و یا جمعآوری زبالههایی که مردم به شکل پنهان و آشکار در سطح شهر میریزند به یک معضل اساسی تبدیل شده است؟
- اگر آزادی جنسی در غرب توانسته مانع از شهوتطلبی نامتعارف و غیراخلاقی انسانها بشود، چرا همچنان آمار تجاوز و آزارهای جنسی (در انواع مختلف آن) در آمریکا و اروپا در حال افزایش است و هر روز قربانی میگیرد؟
- چرا حس تنوعطلبی غربیها در این زمینه هیچگاه فروکش نکرده و دنیای غرب هر روز با رشد آمار خشونتهای جنسی و ظهور شیوههای نوینی از بردگی جنسی و فساد اخلاقی مانند؛ همجنسبازی، ازدواج با حیوانات، ازدواج سفید، ازدواج با خود، ازدواج با عروسک انسانی لولیتا، ازدواج با ربات انسانی و تجاوز به کودکان مواجه است؟
- اگر ساختار حکومتی در غرب عاری از عیب و نقص و مشکل است، پس چرا هنوز سیستم حکومتی منقرض شده پادشاهی (سلطنتی) با اختیارات بی حد و حصر برای پادشاه و ملکه در انگلیس و چند کشور دیگر اروپایی حاکم است و یا کشوری مانند انگلیس فاقد قانون اساسی است؟
- اگر فساد حکومتی و ساختاری در آمریکا و اروپا وجود ندارد، پس علت تولید صدها و بلکه هزاران فیلم و سریال سیاسی که در جریان تقابل بین احزاب و افراد، توسط کارگردانان وابسته به آنها یا تهیهکنندگان و فیلمسازان مستقل اروپایی و آمریکایی، در مورد جنگ قدرت پنهان و آشکار سردمداران این کشورها بر سر تصاحب ثروت بیشتر، موقعیت سیاسی بهتر و قدرت وسیعتر، چیست؟
- اگر مردم این کشورها از آزادی کامل برای بیان خواستههای خود برخوردارند چرا پلیس آمریکا یا فرانسه و سایر کشورها اروپایی تظاهرات مسالمتآمیز مردم خود را با خشونت و توسل به زور پاسخ میدهند و اعتراضات مردمی را سرکوب میکنند؟
- اگر در اروپا آزادی بیان و اندیشه وجود دارد، پس علت برخورد دولتهای غربی با مسلمانان و زنان محجبه و اخراج آنها از ادارات و مراکز آموزشی چیست و یا چرا اجازه تحقیق و مطالعه در موضوعاتی مانند هولوکاست از محققین این کشورها سلب شده و یا مردم کشوری مانند انگلیس اجازه انتقاد و حتی صحبت کردن در مورد شرایط خاندان سلطنتی را ندارند؟
- اگر دنیای غرب مدینه فاضله و مهد تمدن است، علت نژادپرستی غربیها چیست و چرا منافع و جان و مال مردم سایر کشورها برایشان فاقد اهمیت است و دائماً در حال جنگ افروزی و قتل و غارت و چپاول ثروت و دارایی دیگران در نقاط مختلف دنیا هستند؟
- اگر رعایت حقوق بشر و اجرای دموکراسی در دنیا برای این کشورها حائز اهمیت است، چگونه میتوان نقش گسترده آنها در تولید و قاچاق یا حتی فروش انواع تسلیحات نظامی به کشورهای دیکتاتور و گروههای تروریستی و یا تولید و قاچاق انواع مواد مخدر توسط کمپانیهای غربی و نیز قاچاق انسان توسط واسطههای وابسته به این کشورها و نیز سکوت آنها در برابر جنایات سایر دولتها را توجیه کرد؟
البته دهها و بلکه صدها سوال مشابه دیگر در این رابطه قابل طرح است و همانگونه که اشاره شد، شرح و آمار این ناهنجاریها نیز در منابع مختلفِ موجود، از جمله؛ کتب، نشریات و سایتهای معتبر اینترنتی خارجی و داخلی قابل جستجو است.
در عینحال ذکر این نکته نیز ضروری است که در بین کشورهای غربی و یا شرقی، طبق روال معمول کشور آمریکا از این نظر نیز در بدترین شرایط ممکن قرار دارد و با ناهنجاریهای بهمراتب بیشتر و متنوعتری مواجه است و درست به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب (دامت برکاته) سقوط این حکومت و همچنین گسترش جنبشهای مردمی در اروپا را بسیار محتمل دانستهاند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۸/۹/۹۷
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com