علی رغم بسته شدن پرونده انتخابات، با گذشت زمان هر روز ابعاد تازهتری از اتفاقات پشت پرده اغتشاشات اخیر و دستهای خیانتکار بیگانگان و عوامل داخلی آنها آشکار و نقابهای بیشتری از صورت خبیث و منافقانه دشمنان قسم خورده نظام اسلامی کنار می رود، اما به راستی صحنهگردانان این خیمه شببازی و کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه، به آلت دست دشمنان و عروسکهای این نمایش، تبدیل شدند چه کسانی بودند؟ هدف آنها چه بود و اینهمه آشوب و بلوا و دشمنی چه علتی داشت؟
بدیهی است شرکت کنندگان در این نمایش، اعم از کسانی که از مدتها قبل سناریو آن را طراحی و تنظیم کردهاند و گردانندگان و کسانی که به اشکال مختلف از این نمایش خیابانی حمایت میکردند و یا کسانی که به عروسکهای بیاراده و بدون قدرت تعقل و تفکر آن تبدیل شده بودند، علیرغم استفاده از روشهای یکسان، هریک نقش و حتی تحقق هدفی متفاوت را در این هیاهو برعهده داشتند، لذا این افراد را میتوان در چند گروه جداگانه دستهبندی نمود.
۱- گروه اول: کشورهایی مانند رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخی از کشورهای غربی با محوریت انگلیس و فرانسه و کسانی بودند که از نفوذ جهانی انقلاب و پیشرفت و توسعه همه جانبه ایران بعنوان یک کشور اسلامی در ابعاد مختلف بیمناک و نگرانند و به بهانه های کاذبی مانند: آزادی و دفاع از حقوق بشر و یا حمایت از آراء مردم و امثال آن، ساده لوحانه کاسه داغتر از آش شده و با دورویی و فریب تمام و در ژستی دلسوزانــــه، به ظاهر سنگ حمایت از مردم ( !!؟؟ ) را بــه سینه می زدند، اما در واقع براندازی و وارد نمودن ضربه به پیکره نظام اسلامی و پایه ها و اصول اساسی انقلاب اسلامی را هدف قرار داده و میتوان از آنها بعنوان کارگردانان، سناریو نویسان و نقش آفرینان اصلی این غائله نام برد.
۲- گروه دوم: عوامل نفاق و ضد انقلاب مقیم خارج از کشور بودند که همچون گذشته با هدایت و تشدید جریانات اغتشاشگر، به آتش آوران معرکه تبدیل شده و ضمن ارائه کمکهای فکری و مشاورهای به دشمن، نقش واسطه بین گردانندگان داخلی اغتشاشات و طراحان اصلی صحنه را برعهده داشتند، این گروه نه تنها از هرگونه مبانی و پایه های اعتقادی دینی و مذهبی تهی می باشند، بلکه شائبه ملی گرایی خودرا نیز کاملا فراموش و نقش اساسی را در این دشمنی بر عهده گرفته بودند.
۳- گروه سوم: گردانندگان داخلی اغتشاشات هستند که با دیدگاهها و اهداف گوناگون و بعضاً حتی مغایر با اهداف و منافع حزبی و باندی یکدیگر، وارد صحنه شده و با نادیده انگاشتن قوانین و تمامی اصول اخلاقی و اجتماعی، نـــــاجوانمردانه و بعضا نا آگاهانه پا به عرصه این بازی گذاشته و خود در چند طیف مختلف قابل دسته بندی می باشند.
گردانندگانی که رسما و عملا دست در دست دشمن داشته و اساسا از جهات مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … با نظام جمهوری اسلامی سرستیز دارند و انقلاب اسلامی را مخالف منافع و مطامع شخصی و مانع از دستیابی به اهداف و خواستههای نامشروع خود میدانند و به همین دلیل تا بحال تمام تلاش خود را برای براندازی با استفاده از هر روش و ابزاری بکار برده اند.
گروهی نیز با اهداف و اغراض فرهنگی هدایت این جریانات را بر عهده گرفتند، این افراد که عمدتا خود باخته و مسحور و مبهوت فرهنگ منحط بیگانگان هستند، در حالی وارد این گود شدند که به چیزی جز امیال نفسانی و شیطانی و دستیابی به آزادیهای بی حد و حصر فرهنگ غربی نمیاندیشیدند و اینبار نیز عمدتاً تمام تلاش خود را در جهت دستیابی به آنچه از آن به عنوان مقابله با محدودیتهای فرهنگی نام میبرند، معطوف نمودند.
برخی از سردمداران این غائله نیز همچون گذشته، خودشیفتگان و غربزدگانی بودند که اگرچه خود دانسته یا نادانسته به آلت دست و بلندگوی تبلیغاتی بیگانگان تبدیل شده بودند، اما صرفاً با هــــدف عقدهگشاییهای سیاسی وارد صحنه شده و سعی داشتند تا با دامن زدن به این بلوا، مجددا از حاشیه به متن وارد شوند تا بلکه بتوانند برنامه ها و پروژه های ناتمام خود را به سرانجام برسانند .
گروهی دیگر از رهبران جریانات اخیر، بازی خوردگانی بودند که علیرغم ادعای روشنفکری، بشدت تحت تأثیر القائات فکری و ذهنی اطرافیان خود قرار گرفته و بطور رقت بار و تاسف برانگیزی، کاملا چشم بر حوادث و رخدادهای اطراف خود فرو بسته و این توهم برای آنها ایجاد شده که واقعاً حقوق آنها ضایع شده است و در این مسیر چنان تحت تأثیر نفوذ و سیطره صحنه گردانان اصلی قرار گرفتند که حتی حاضر شدند تمامی سوابق بعضا ارزشمند خود در خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی را نادیده انگاشته و با پشت پا زدن به خواسته ها و آراء عمومی اکثریت جامعه، لعن و نفرین ابدی مردم انقلابی و ایثارگر ایران اسلامی را برای همیشه تاریخ، به جان بخرند.
۴- گروه چهارم: این گروه که به مانند عروسکها خیمهشببازی و یا مهرههای شطرنج در دام این فریب بزرگ گرفتار شدند، اقلیتی هستند که با سوء استفاده از فرصت بوجود آمده و یا تحت تاثیر جوسازیهای سیاسی و روانی دشمن، با اقدامات خرابکارانه و موج هیجانات و حوادث ناشی از آشوبها همراه شده و خواسته یا ناخواسته در مسیر آنها قرار گرفتند که این افراد نیز در دستهبندیهای مختلفی قرار می گیرند.
گروهی از این افراد بخصوص در ابتدای کار کسانی بودند که تحت تأثیر شانتاژهای خبری، تصور میکردند که درشمارش آراء جابجایی صورت گرفته و واقعاً حق و رای آنها ضایع شده و با کسب آگاهی از توطئه دشمنان، بتدریج از تعداد آنها کاسته و از جریان اقدامات مذبوحانه دشمن خارج شده اند و لذا طبیعتا حساب این طیف را باید از دیگر گروهها جدا کرد.
گروهی از افراد را نیز جوانانی تشکیل میدهند که تحت تأثیر جو بوجود آمده به اسارت هیجانات ناشی از حس جوانی درآمده و عمدتا حتی علی رغم برخورداری از سن قانونی برای رای دادن، انتخابات را بهانه قرار داده و صرفا در راستای تخلیه انرژیهای نهفته در وجودشان، ناخودآگاه در این مسیر شیطانی قرار گرفتند.
اشرار، مجرمین، معتادین و افراد فرصتطلب که همواره مترصد هستند تا به اصطلاح از آب گل آلود ماهی بگیرند، گروه دیگری هستند که اصولاً کاری به انتخابات و آراء نداشته و تنها با انگیزه غارت و چپاول اموال عمومی و سوء استفادههای مالی و بعضا اخلاقی به این آشفتگیها دامن میزدند.
معمولا در این آشوبها افراد بی بندوبار و شهوت پرستی هم وجود دارند که مانند برخی از رهبران این حوادث، با تاسی از ارزشهای غربی، آزادی را بهانه قرار داده و با استفاده از فرصتهای پیش رو، صرفاً در جستجوی ایجاد فضایی برای تحمیل خواسته ها و اجرای تمایلات نفسانی و بیبند و باریهای غیر اخلاقی، مشابه آنچه در غرب وجود دارد، هستند.
افراد و گروههای ضد انقلاب، از دیگر کسانی به شمار میروند که همواره بعنوان دشمنان اصلی انقلاب، در کنار و همانند صحنهگردانان اصلی این نمایش هجو، براندازی نظام را در دستور کار خود قرار داده و با تمام وجود تلاش میکنند تا با تحریک و تهییج مردم و استفاده از هر ابزار و شگردی بر این موج سوار شده و با دامن زدن به اینگونه تشنجات موردی به خواستههای شوم خود دست پیدا کنند.
با وجود تمام دستهبندیهای مورد اشاره، این گروهها خواسته یا ناخواسته در استفاده از ابزار و روشهای تخریبگونه مانند: آتش زدن و تخریب اموال عمومی، قتل و مضروب ساختن مردم، ایجاد جو ناامنی و وحشت، دروغپردازی و شایعه افکنی، ایجاد شبهه و سیاه نمایی اوضاع مملکت در ابعاد مختلف، با یکدیگر اشتراک نظر دارند، اما در این راستا ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد.
۱- به یاری خدا؛ آتش این حادثه نیز مانند سایر حوادث فرو نشست، اما مسلما خانوادههایی که به علل مختلف از جمله عدم تربیت صحیح، آزادیهای بی حد و اندازه و سایر روشهای غلط، در تربیت و کنترل فرزندان بیگناه و معصوم خود کوتاهی کرده و نا خواسته زمینههای انحراف و گرفتاری آنها در اینگونه حوادث و آلوده و متهم شدن به جرائم و اقدامات ناهنجار اجتماعی و سیاسی را برای آنها فراهم ساخته اند، موضوعی است که روسیاهی و عواقب فرهنگی آن نه تنها دامن خودشان را خواهد سوزاند، بلکه آثار و پیامدهای روحی، روانی و اجتماعی آن در پاسخ به خون هزاران شهید و ایثارگر این مرز وبوم، تا پایان عمر گریبان فرزندانشان را نیز رها نخواهد کرد.
۲- نکته قابل تامل دیگر در این حوادث، تاثیرات مخرب ابزارهای نوینی مانند: رسانه های صوتی و تصویری و بویژه ماهواره ها و همچنین انواع مواد مخدر است که آشکارا و بعضا به دور از چشم پدر و مادرها، مسخ فکر و ذهن برتر جوانان باهوش و مستعد ایرانی را نشانه رفته و تلاش دارد تا با تسلط بر آنها، از این ظرفیت بالقوه و توانمند، افرادی خنثی، لاابالی، بی اراده و بی انگیزه در جهت منافع خود را تربیت نماید که مقابله با این معضل نیز مستلزم نگاه ظریف و دقیق و در عین حال عالمانه خانواده ها نسبت به موضوع می باشد.
۳- پاره ای از این اتفاقات را می توان حاصل رسوخ و نفوذ تفکرات التقاطی و انحرافی در مبانی اعتقادی، دینی و مذهبی جامعه و بخصوص برخی از جوانان و ضعف ایمان و باورهای اعتقادی آنان و احتمالا آثار لقمههای حرام و شبهه ناکی دانست که متاسفانه برخی از والدین با فاصله گرفتن از اصول و ارزشهای اسلامی، بر سرسفره فرزندان خود قرار دادهاند و این موضوع، نکته مهمی است که مبین نفوذ فرهنگی دشمن بوده و نیازمند توجه جدی و همزمان مردم و مسئولین است، زیرا در هر صورت این نتیجه گیری به معنای غفلت برخی از خانواده ها و نیز مسئولین نسبت به این مهم می باشد.
۴- بدیهی است، بر فرض حتی اگر این افراد واقعاً قصد تضعیف انقلاب و مخدوش کردن چهره اسلام را نداشته اند، عملا در این مسیر گام برداشته اند، زیرا اینگونه اقدامات علاوه بر کند نمودن روند پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور، در هر صورت باعث زیانهای فراوان محسوس و نامحسوس در زمینه های مختلف و کاهش و تضعیف امنیت ملی و افزایش تهدیدات در ابعاد مختلف داخلی و خارجی را برای کشور و بخش قابل توجهی از مردم جامعه را به همراه داشته، همچنان که به محض آغاز این تشنج آفرینی ها، نقاب بسیاری از دشمنان کنار رفته و رجزخوانیها شدت یافت، لذا برای پیشگیری از بدعت گذاریهای خلاف قانون و بروز حوادث مشابه، برخورد جدی با عوامل اصلی این جریانات ضروری و اجتناب ناپذیر است.
۵- برای هر عقل سلیم و نکته بینی این موضوع نیز انکار ناپذیر است که طرح حرفها و خواستههایی مانند: آزادی اندیشه، تقلب در انتخابات، دفاع ازحقوق بشر و واژهای پر طمطراق امثال آن در اینگونه مناقشات، چیزی جز بهانههای واهی دشمنان برای نفوذ سیاسی و فرهنگی و تسلط آنان برمنابع و منافع جمهوری اسلامی و دستیابی به اهداف آشکار و پنهان و باز کردن فضایی برای ترویج فرهنگ فساد و بیبند و باری و نیست.
۶- نکته دیگر اینکه با نگاهی خوشبینانه، وقوع بخشی از اتفاقات ناهنجار و غیر فرهنگی اغتشاشات اخیر و حوادث مشابه را نیز می توان ناشی از بیماریهای روحی و روانی و عقدههای درونی افراد آشوبگر دانست .
کلام آخر اینکه به تعبیر مقام معظم رهبری (دامه برکاته)، همه این جریانات ناشی از جهل و عدم شناخت دشمنانی است که علیرغم گذشت بیش از ۳۰ سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی، همچنان از درک ایمان و عزم راسخ و اراده پولادین و همچنین پایههای قوی اعتقادی و دینی مردم فهیم و انقلابی ایران عاجزند و همچنان با کوته بینی و لجاجت و غفلت از درسهای ارزشمند ناشی از حضور مقتدرانه و آگاهانه مردم این سرزمین در عرصه های مختلف دفاع از انقلاب اسلامی، به جای پاسخ مثبت به پیامهای دوستانه مسئولین ایران اسلامی، با صرف و هدر دادن میلیاردها دلار، خیال خام براندازی را در مغز کوچک خود پرورانده و هر از گاهی با راه انداختن توطئه ای جدید سعی در ریشه کن نمودن انقلاب می نمایند.
احمد رضا هدایتی
۳۱/۱/۸۸
چرا مقلات را نمی دید مقام معظم رهبری بنویسه ؟ ضمن احترام به رهبری شما دایما از ایشون نقل می کنید .
آقا داریوش سلام:
اولاً حداقل در این مقاله بنده هیچ نقل قولی از ایشان نداشتم، ثانیاً نقل قولها برای اثبات اشرافیت و نگاه راهبردی رهبری نسبت به مسائل کشور و بیان مظلومیت ایشان است که در عین حال معمولاً به کم توجهی به مسائل متهم می شوند.
موفق باشید
اگر مردم اعتراض داشته باشن باید چکار کنند ؟ مگر در سال ۵۷ در خیابان نبودیم ؟چرا خودتان را معصوم می دانید ؟همین باعث شده جناح مورد نظرتون رای نیاره
آقا داریوش سلام:
اگر همهمردم به وظایف شرعی و قانونی خودشان درست عمل کنند، مشکلی به وجود نمی آید که جای اعتراض داشته باشد، ضمن اینکه جلوی انتقاد منطقی و معقول هیچ کس گرفته نشده است، همچنان که بنده سالهاست هم دستاوردهای کشور را می گویو و هم انتقادات خودم را بیان می کنم و تفاوتی هم بین دولتها نبوده است، هرکس کار بیشتری کرده، بیشتر تحسین و هرکس کم کاری بیشتری داشته، بیشتر نقد شده است.
موفق باشید
درسته که باید مواظب ضد انقلاب و نفوذی ها بود و با انها مقابله کرد ولی مردم از دولت بی عرضه و وزرای ملیاردز متنفرند و نباید خواسته ملیونها مردم فقیر را به بهانه مبارزه با اشوبگران فراموش کرد اگر اینرا نفهمنند ممکنه دفعه بعد قابل کنترل نباشه مقصر اغتشاشات دولته با تصمیمات نابخردانه چند ماهه اخیر امید مردم را گرفته اند این خود زنی برای پیشبرد اهداف خود دولته وبه حاشیه بردن مردم فقیر جامعه — چرا وقتی حرامزاده ای پرچم ایران را اتش میزند با گلوله اورا نزده اند
جناب علی آقا سلام؛
فرمایشات شما متین و حاکی از دغدغههای ارزشمند شماست.
امیدوارم خداوند بر درک و فهم مسئولین محترم بیفزاید.
موفق باشید