اینک سالهاست که جمهوری اسلامی در معرض انواع تهدیدات سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی، امنیتی و نظامی دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی قرار داشته و حتی نظام اجتماعی کشور نیز از این تهدیدات مصون نمانده است، اما قطعا تهاجم سیاسی در یکی دوسال گذشته از شدت بیشتری برخوردار بوده است.
اگر چه با عنایت الهی تمام این تهاجمات با شکست مواجه شده و در بسیاری از موارد بر خلاف تصور و خواست دشمن، به عامل اتحاد و وفاق ملی تبدیل شده و خود اتکایی و تلاش مضاعف برای تسریع در دستیابی به آخرین دستاوردهای علمی و پیشرفت و توسعه کشور را به دنبال داشته، اما مقابله با این هجوم همه جانبه نیاز به پاسخی کوبنده داشت تا اهداف واقعی و شیطانی دشمنان اسلام و بشریت را بیش از بیش بر ملا سازد.
به جرأت می توان نامه رییس جمهور محترم جنـاب آقای دکتر احمدی نژاد را مصداق یک «پاتک کوبنده سیاسی» دانست زیرا این نامه که در ظاهر خطاب به رییس جمهور آمریکا نوشته شده، در واقع نامه ای است که با ظرافت تمام افکار عمومی جهان را مورد توجه و خطاب قرار داده و حاوی نکات و ویژگیهای متفاوتی است که شاید بتوان از آن به عنوان یک «نامه آسمانی» نام برد.
اما این ویژگی ها کدامند؟
۱- اولاً این نامه نشأت گرفته از آموزه های اسلامی است زیرا حتی در مواجه با یکی از اصلی ترین دشمنان اسلام و مسلمین، اخلاق و ادب اسلامی کاملا رعایت شده است
۲- نامه بدون اینکه دارای هرگونه مطلب طبقه بندی شده ای باشد، بسیار زیرکانه قبل از اعلام عمومی ابتدا ذهنهای کنجکاو و افکار عمومی جهان را تشنه کسب اطلاعات نموده و توجه آنها را به خود جلب نمود و سپس با استفاده از فرصت ایجادشده مطالبی را طرح نمود که شاید هرگز در یک کار تبلیغی گسترده چنین انعکاسی پیدا نمی کرد.
۳. سخن گفتن به زبان عامه مردم با بیانی ساده و همه فهم نیز نکته ای است که نه تنها مانع از هرگونه تحریف و تفسیر به رای در مورد محتوای نامه شده است، بلکه براحتی امکان درک و فهم منظورهای نویسنده را برای عامه مردم جهان فراهم ساخته است
۴. این نامه با اقتدار تمام و با جسارتی که از یک مسلمان آزاده انتظار می رود، کاملا صمیمانه و صادقانه حرف دل تمام مستضعفین و مظلومین جهان را بگونه ای مطرح نموده که نشان از کمترین ضعف و درماندگی در آن به چشم نمی خورد.
۵. در این نامه قبل از اینکه تعدادی سوال بظاهر ساده مطرح شده باشد، در واقع چهره واقعی دشمنان بشریت به شکلی زیرکانه افشا شده و افکار عمومی مردم سراسر جهان را در مقابل ناگفته های فراوانی قرارداده است.
۶. این نامه مانند همیشه ثابت نموده که برای ایران اسلامی پیشرفت و سعادت همه انسانها در تمام دنیا دارای اهمیت است و لذا با تأسی از فرهنگ اسلامی از ضرورت صلح و ثبات در سراسر جهان سخن به میان آورده و دفاع از این خواسته را وظیفه تمام انسانها دانسته است.
۷. آقای احمدی نژاد با اختصاص بخش قابل توجهی از نامه خود به موضوع فلسطین و ظلمهای رژیم اشغالگر قدس ثابت نمود که ایران اسلامی حمایت از مسلمانان و کشورهای اسلامی را همیشه و در تمام شرایط از وظایف اساسی خود می داند.
۸. همچنین در این نامه بر مظلومیت و ضرورت دفاع از کشورها و بویژه ملتهای تحت ظلم استکبار و استعمار مانند؛ کشورهای آفریقایی و حتی مردم کشورهای غربی و اروپایی که مطمئنا ناخواسته گرفتار افکار و عملکردهای نادرست دولتهای خود قرار گرفته اند تاکید شده است.
۹. بدیهی است اهتمام به مسائل کشورهای تحت ظلم و مردم ستمدیده جهان و دفاع از حقوق آنها یک تعامل و همکاری دو جانبه را به همراه خواهد داشت که در این نامه این نکته نیز مورد توجه قرار گرفته است.
۱۰. تأکید بر ضرورت همکاری، تعامل و احترام به تمام ادیان الهی و دعوت به یگانه پرستی و بهره‌مندی از آموزه‌های دینی و همچنین تاکید مضاعف بر حقانیت همه ادیان الهی مانند مسیحیت، یهودیت و اسلام نیز از دیگر ویژگیهای بود که وحدت و زندگی مسالمت آمیز تمام مومنین جهان، پیام اصلی آن به شمار می‌رود.
و کلام آخر اینکه اکنون سردمداران دولت آمریکا و در رأس آن آقای بوش بر سر یک دوراهی قرار گرفته اند، زیرا خوب می‌دانند که جواب دو پهلو نمی‌تواند، پاسخگوی افکار عمومی جهانیان باشد و عدم پاسخگویی نیز تردیدها را نسبت به راستگویی و صداقت دولتمردان آمریکایی در مورد آنچه تا بحال بیان نموده و یا عمل کرده‌اند، در بین مردم جهان بویژه مردم آمریکا تشدید خواهد نمود و از سوی دیگر برای پاسخگویی نیز یا باید همچون گذشته به دروغگویی و فریب افکار عمومی بپردازند و یا اینکه واقعیات را مطرح و برای یکبار هم که شده صادقانه پاسخگوی اعمال خود باشند که در این صورت نیز حقانیت ایران اسلامی را اثبات نموده و می‌تواند عواقب ناخوشایندی را برای غرور کاذب و وجهه سیاسی آنها به همراه داشته باشد.
اما اینبار آمریکاییان بدانند که نه ساده جلوه دادن نامه و نه مرور زمان و نه هیچگونه اقدام دیگری مانند؛ جنجال آفرینی بر سر موضوعی جدید برای تحت‌الشعاع قرار دادن وضعیت کنونی نمی‌تواند آنان را از فشار افکار عمومی برهاند و لذا وقت آن رسیده تا با پذیرش واقعیت دست از شرارت و توطئه برداشته و با قناعت به حق خود و رعایت حقوق دیگران، امکان صلح و ثبات پایدار را در جهان بوجود آورده و بیش از این به تنفر جهانیان نسبت به خود دامن نزنند.
آنان باید بدانند که حنای آنان دیگر در نزد مردم جهان رنگی ندارد و ترفندهایشان بقدری اثر خود را از دست داده‌اند که حتی دولتهای اروپایی نیز با تغییر موضعی جدی و در عین حال واقع‌گرایانه در حال خروج از این معرکه هستند، تا جایی که اگر چه دیر هنگام، اما با اعتراف ضمنی به درماندگی و استیصال و اظهار ندامت از گذشته، تلاش دارند تا به شکلی آبرومندانه نرمخویی و دیپلماسی را جایگزین تهدید و قلدری نمایند، راهی که آمریکاییان برای برون رفت از وضعیت بحرانی خود بیش از دیگران به آن نیاز دارند، همچنانکه بسیاری از دولتمردان جدید و قدیم و صاحبنظران و سیاستمداران و حتی روزنامه‌نگاران آمریکایی بر آن اصرار دارند.
احمدرضا هدایتی
۲۲/۲/۸۵
