تردیدی وجود ندارد که از دیرباز دستیابی به یک جامعه ایدهآلِ آرمانی و بینقص، در ردیف بزرگترین آرزوهای بشر قرار داشته است، اما از آنجا که از بدو خلقت انسان، شیطان نیز پا به عرصه وجود گذاشت، لذا به تعبیر غربیها، ایجاد «مدینه فاضله» و به بیان اسلام، «مدینهالنبی» ناممکن شد.
حتی در ملک سلیمان نبی(ع) که یکی از کاملترین جوامع بشری عصر خود بهشمار میرفت، همواره انسانهای منافق و فاسدی وجود داشتند که تمام تلاششان بر انحراف سایر افراد جامعه و دستیابی به خواستههای نفسانی و کسب منافع شخصی بیشتر متمرکز بوده است.
در واقع از همان ابتدا، نفوذ شیطان و اذناب وی در افکار عمومی جامعه در حدی بوده و هست که حتی شخصیتهای بزرگی مانند؛ پیامبر اسلام(ص) و یا امیرالمؤمنین علی(ع) نیز، پس از تشکیل حکومت اسلامی موفق نشدند، شرایط را برای استمرار نظام و حکومت اسلامی را فراهم سازند.
بنابراین با وجود شیطان و اعوان و انصارش، حتی حکومت اسلامی نمیتواند کاملاً عاری از خوکها، گرگها، کفتارها، لاشخورها و افراد زالوصفتی باشد که فقط و فقط به منافع شخصی و خواستههای نفسانی خود میاندیشند و منافع ملی و مصالح کشور و جامعه برایشان کمترین اهمیتی ندارد.
البته بدیهی است که با عنایت به اهداف ولای اسلام ناب محمدی (ص) و آرمانهای الهی حکومت اسلامی، وجود حتی یک فرد فاسد در جامعه اسلامی قابل تحمل نیست، اما همانگونه که اشاره شد، بهخصوص با وجود شیاطینی که امروز به انواع تجهیزات و ابزار نوین برای مسخ افکار عمومی هم مجهز و از هر روش ناجوانمردانهای برای رسیدن به اهداف شیطانی خوداستفاده میکنند، چنین چیزی امکانپذیر نیست.
با این توصیف وجود ناخالصیهای اجتماعی همواره در همه جوامع محتمل است و تنها تفاوت در این است که ممکن است وجود فساد و افراد فاسد در این جوامع محسوس یا نامحسوس و کم یا زیاد باشد و یا این گروههای شیطانی به شکل پنهان اهداف خود را دنبال کنند و یا آشکارا جامعه را چپاول نموده و به مسیر انحطاط سوق بدهند.
بنابراین در کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای اصول و ارزشهای اسلامی شکل گرفته است نیز، مواجهه با چنین افرادی نهتنها دور از انتظار نیست، بلکه به واسطه ماهیت ضد استکباری، حقطلبانه و عدالت خواهانه نظام اسلامی، باید اطمینان داشته باشیم که با هجمه به مراتب سهمگینتری از طرف جبهه کفر مواجه خواهد بود.
اما این هجمه و نفوذ در چه حدی است، آیا میتوان مدعی شد که نیمی از جمعیت کشور تحت تاأثیر عوامل مختلف محیط بیرونی و درونی از مسیر اسلام و عدالت خارج شدهاند، قطعاً اینگونه نیست، حتی نمیتوان با جرأت این عدد را در حد ۱۰ تا ۲۰ درصد تخمین زد.
پس به چه علت مفاسد اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امثال آن به گفتمان غالب بسیاری از مجالس و محافل و تیتر یک برخی از رسانهها تبدیل شده است؟ در پاسخ باید گفت که بخش عمده این شرایط ناشی از بزرگنمایی و سیاهنمایی رسانههای خارجی و معاند و همراهی خواسته و ناخواسته برخی از افراد جامعه با تبلیغات مسموم این رسانهها است.
بیایید فرض کنیم، فقط یک درصد یعنی حدود ۸۳۰۰۰۰ نفر از جمعیت ۸۳۰۰۰۰۰۰ میلیون نفری ایران که در معرض شدیدترین شبیخون فرهنگی بیگانگان قرار گرفتهاند، تحت تأثیر اهداف پلید شیاطین درونی و عناصر داخلی و خارجی بیگانه، از مسیر انسانیت خارج شده و به لشکر شیاطین پیوستهاند و ۱ درصد یعنی ۸۳۰۰ نفر از این تعداد، در ردیف مدیران نظام اسلامی قرار دارند.
سوال اصلی این است که آیا واقعاً در نظام جمهوری اسلامی این تعداد مدیر فاسد و نامطلوب اداره امور را در اختیار دارند یا شائبه فساد مدیران بیش از حد بزرگنمایی شده است؟ اصولاً آیا به راستی جوامع دیگر کاملاً عاری از فساد و ناهنجاریهای اقتصادی و اجتماعی هستند، یا اقدامات امنیتی و پنهانکاری رسانهای مانع از بزرگنمایی و افشای عمومی آن گردیده و تصویری رنگی از مدینه فاضله (مثلاً از بلاد غربی) ارائه میدهد.
اگرچه جنبشهای مردمی در کشورهای مدعی حقوقبشرنشان میدهد که حکومت این کشورها نیز هیچگاه از گزند فساد و مفسدین در امان نبوده و همین مسئله موجبات اعتراضات مردمی در این کشورها را فراهم نموده، اما شاید هم فرهنگ عمومی به گونهای تربیت یافته که افراد جامعه با دیده اغماض از کنار مسائل و مشکلات جامعه عبور کنند و واکنش چندانی نشان ندهند.
علت هرچه که باشد، باید باور کنیم که بهرغم همه تبلیغات گسترده منفی و هدفمند دشمنان نظام اسلامی و تمام ناهنجاریهایی که بهویژه در سالهای اخیر در کشور ما پدیدار شده و به علل مختلف موجه و غیرموجه گسترش یافته است، جمهوری اسلامی ایران همچنان کارآمدنرین و سالمترین نظام حکومتی است که قادر است نه تنها مردم ایران، بلکه مردم جهان را به سرمنزل مقصود برساند و تمدن نوین اسلامی را در جهان مستقر نماید.
بیشک تحقق این هدف آرمانی و جلوگیری از گرفتار شدن در دام «خودزنی اجتماعی»، بیش از هرچیز مستلزم حفظ وحدت اسلامی و انسجام ملی و عمل به اصول و ارزشهای والایی مانند، فریضه راهبردی «امر به معروف و نهی از منکر» از سوی مردم و همچنین نظارت و کنترل دقیق و برخورد قاطع با مفسدین و هنجارشکنان در بخشها و موضوعات مختلف از سوی مسئولین است.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۵/۶/۹۸
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com