نقش آمریکا در تولید و انتشار تسلیحات میکروبی (قسمت اول)

     سلاح میکروبی یا بیولوژیکی به هر نوع ترکیب بیماری‌زا شامل؛ باکتری، ویروس، پروتوزون، انگل یا قارچ گفته می‌شود که به عنوان سلاح و با هدف کشتن یا ناتوان کردن دشمن از آن استفاده شود.

     جنگ‌های میکروبی یا بیولوژیکی، سابقه‌ای تقریباً به طول عمر بشر دارد، از همان ابتدای شکل گرفتن جوامع، انسان‌ها برای موفقیت در نبرد با حیوانات و سپس در جریان جنگ با یکدیگر، از انواع سموم طبیعی (توکسین‌های بیولوژیک) و غیرطبیعی (ساخته دست بشر) برای غلبه بر دشمن بهره می‌بردند.

     شاید استفاده از قارچ‌ها و سایر گیاهان سمی و یا سم حیواناتی نظیر مار و عقرب برای کشتن انسان و حیوان، در ردیف شناخته‌شده‌ترین روش‌های اولیه جنگ بیولوژیک باشند، اما از دیرباز استفاده از انواع حیوانات زنده و مرده و یا جسد انسان‌ برای انتقال و انتشار میکروب و آلوده‌سازی محیط و به‌خصوص منابع آب یا مواد غذایی و پس از آن تولید و استفاده از سموم و میکروب‌های کشنده دست‌ساز هم پابه‌پای استفاده از روش‌های اولیه، معمول و متداول شده است.

     به‌عنوان مثال؛ در سال ۱۳۴۶ میلادی، سپاهیان مغول در حین حمله به شهر کافا در کریمه، جنازه کشته‌ها را در پای دیوارهای شهر رها کردند. در نتیجه این کار و با رفت و آمد مدافعین شهر، اپیدمی طاعون (مرگ سیاه) به تمام منطقه و به روایتی در سطح کل اروپای آن زمان گسترش یافت.

     در جریان جنگ جهانی اول نیز، نیروهای آلمانی اسب‌ها و گاوها را قبل از انتقال آن‌ها به آمریکا و فرانسه به بیماری آلوده می‌کردند و سایر کشورها نیز در موارد مختلف با استفاده از حیوانات مختلف، از این شگرد یا روش‌های شیطانی مشابه آن مانند؛ صدور داروهای سمی و خطرناک و یا آلوده‌سازی لوازم پزشکی، پوشاک و حتی اسباب‌بازی بچه‌ها استفاده کرده‌اند.

     در سال ۱۹۳۷ ارتش امپراتوری ژاپن برنامه منظمی را بر روی سیاه زخم و طاعون برای تولید جنگ‌افزارهای بیولوژیک شروع کرد. بسیاری از دیگر کشورهای جهان مانند، روسیه، چین و کشورهای اروپایی و حتی برخی از کشورهای آسیایی نیز در این رابطه فعالیت‌های گسترده‌ای انجام داده‌اند.

     آمریکا نیز در سال ۱۹۴۳ رسماً برنامه تحقیقاتی خود را برای استفاده از عوامل بیولوژیک آغاز کرد و موفق شد مواد مختلفی شامل؛ باسیلوس آنتراسیس (عامل سیاه زخم)، سم بوتولیسم، فرانسیلا تولارنسیس (عامل تولارمی)، کوکسیلا برونتئی (عامل تب Q)، ویروس انسفالیت ونزوئلایی، بروسلا سویس (عامل بروسلوز) و انتروتوکسین بی‌استافیلو کوکی را تولید کند، که البته بنا بر دستور نیکسون رئیس‌جمهور وقت آمریکا این تحقیقات برای مدت کوتاهی متوقف شد.

     البته به‌طور هم‌زمان با پایان این برنامه و به‌رغم پروتکل ژنو که در سال ۱۹۲۵، استفاده از سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیک را ممنوع اعلام کرده، ارتش آمریکا برنامه دفاع میکربی در جنگ را از سال ۱۹۵۳ شروع کرد و بدون توجه به کنوانسیون سال ۱۹۷۲ که مجدداً بر عدم تولید، فرآوری و گسترش سلاح‌های بیولوژیکی تأکید دارد و به امضای کشورهای مختلف جهان رسیده، اقدامات غیرانسانی خود در این زمینه را همچنان ادامه داده است.

     شاید اولین اقدام آمریکایی‌ها در این زمینه به استفاده از روش‌های بیولوژیکی برای عقیم‌سازی و از بین بردن سرخپوستانی است که سرزمینشان را اشغال کرده بود، اما همان‌گونه که اشاره شد، اسناد منتشره و اعترافات سردمداران این کشور گویای آن است که این اقدامات هیچ‌گاه به‌طور واقعی از سوی آنها متوقف نشده است.

     بر اساس همین اظهارات و اسنادی که تاکنون افشاء شده و با عنایت به سابقه استفاده آمریکا از اولین بمب اتمی در جهان واستفاده گسترده از سم موسوم به عامل نارنجی در جنگ با ویتنام، می‌توان مدعی شد که بی‌شک آمریکا و پس از آن رژیم صهیونیستی از جمله حکومت‌هایی هستند که از عوامل شیمیایی و بیولوژیکی بیشترین بهره را در جهت تأمین منافع شیطانی خود برده‌اند.

     همچنین آمریکا و رژیم صهیونیستی از معدود کشورهایی هستند که از طریق اقداماتی مانند؛ ارسال نامه یا هدایای آلوده به ویروس و میکروب برای افراد موردنظر (از جمله ارسال قرص‌های مرگبار یا سیگار آلوده برای فیدل کاسترو رهبر انقلاب کوبا با هدف کشتن وی) یا اهدای موادغذایی، پوشاک و یا اسباب‌بازی آلوده به کشورهای آفریقایی و آسیایی، دست خود را به کثیف‌ترین نوع جنایت بشری یعنی بیوتروریسم آلوده کرده‌اند.

     البته اروپایی‌ها نیز با اسلاف خود تفاوت چندانی ندارند و بارها مرتکب این جنایت شده‌اند که یکی از آخرین آنها، ارسال خون‌های آلوده به ایدز توسط دولت فرانسه به ایران بود.

     در هر حال در این رابطه تاکنون بیش از ۱۲۰۰ نوع عامل زیستی طبیعی و غیرطبیعی با قابلیت استفاده به عنوان سلاح شناسایی شده و مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. برخی از این عوامل عبارتند از ویروس‌ها نظیر؛ ایدز، ابولا، آبله، انسفالیت اسبی ونزوئلایی، تب خون‌ریزی دهنده ویروسی، انواع کرونا از جمله سارس و کوید ۱۹، انواع آنفولانزا مثل؛ آنفولانزای خوکی، آنفولانزای پرندگان، جنون گاوی و همچنین باکتری‌ها مانند؛ سیاه زخم، تب مالت، وبا، مشمشه، طاعون، تولارمی و تب کیو و انواع دیگری که بخش قابل توجهی از آنها ساخته دست بشر است.

     طبیعی است که با توجه با خوی استکباری و سابقه جنایات آمریکا، این کشور در ردیف متهمین ردیف اول جنگ‌های بیولوژیکی و یا بیوتروریسم قرار دارد و لذا از همان ابتدای انتشار ویروس کرونا، انگشت اتهام به سوی سوی سردمداران شرور و جنایت پیشه ایالات متحده نشانه رفت.

     به گزارش جام نیوز، پروفسور «ایلیا الین» در پژوهشی به ردیابی منشأ تولید و شیوع ویروس “کرونا” پرداخته و سرنخ‌های موجود، او را به یکی از ده‌ها لابراتوار تسلیحات بیولوژیک در امریکا رسانده است.

     ایلیا در این گزارش می‌نویسد؛ در آغاز یعنی پیش از سال ۲۰۱۹، نژاد نوظهور این ویروس در لابراتوارهای نظامی آمریکا به‌دست عده‌ای از متخصصان جنگ بیولوژیک با آزمایش روی تعدادی ویروس ایجاد شد. آنها از اسیدهای نوکلئیک این ویروس‌ها برای ترکیب اسیدهای نوکلئیک نژاد نوظهور ویروس کرونا استفاده کردند.

     وی می‌افزاید؛ نکته غافلگیرکننده این بود که در ترکیب کرونای جدید، چهار واحد از اسیدهای نوکلئیک ویروس ایدز (که قبلاً تولید کرده بودند) به‌کار رفت و پس از آزمایش موفقیت آمیز بر روی حیوانات، نوع انسانی آن (احتمالاً همراه با واکسن آن) ساخته شد.

     سپس یکی از یگان‌های ویژه ارتش آمریکا که از سال ۲۰۰۳ در پایگاه هوایی شاهزاده سلطان در عربستان مستقر بود، با هماهنگی سرویس اطلاعاتی سعودی، ویروس را در دو منطقه “احساء” و “جده” منتشر کرد، که طبیعتاً یکی از اهداف آن انتقال ویروس از طریق مسلمانان شرکت کننده در مراسم حج به کشورهای اسلامی بود.

     نسل جدید این ویروس که با استفاده از ژنوم نمونه مخاط (در این مورد، آب دهان) افراد ساخته شد، در سال ۲۰۱۲ اولین سری تلفات را در عربستان و قطر گرفت، اما به علت گرمای منطقه به کندی و با قدرت کم انتشار یافت، اما از آغاز ژوئیه ۲۰۱۵، گزارشی مبنی بر ابتلای عده‌ای به کرونا در بیش از ۱۲ کشور از جمله؛ عربستان، اردن، قطر، مصر، امارات، کویت، ترکیه، عمان، الجزایر، بنگلادش، اندونزی، اتریش، انگلیس، کره جنوبی، چین، تایلند، فیلیپین و همچنین فرانسه، تونس، آمریکا، یونان و ایتالیا منتشر شد.

     نکته قابل توجه این است که همه مبتلایان به کرونا در اروپا و تونس به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با خاورمیانه در ارتباط بودند و مهمتر این‌که ۸۰ درصد مبتلایان به کرونا در عربستان مرد بودند که گفته می‌شود شاید یکی از دلایل آن، استفاده زنان این کشور از روبند صورت بوده که نقش ماسک را ایفا کرده است.

     در ادامه این گزارش آمده است، در ماه‌های اخیر با مشارکت یک دانشمند آمریکایی و یک دانشمند مزدور چینی، آزمایش‌های متعددی برای تولید نسل جدیدتری از ویروس کرونا که هم سازگاری بیشتری با دمای منطقه داشته باشد و هم به راحتی قابل انتقال به نژادهای موردنظر انسانی باشد، صورت گرفت.

     سرانجام موفق شدند ویروس را به‌گونه‌ای تولید کنند که در حرارت پایین‌تر از ۲۰ درجه سانتیگراد زنده بماند و در نتیجه به آسانی امکان انتشار آن در فصل زمستان در خاورمیانه فراهم شد.

      بر اساس این گزارش ابتدا در نمونه حیوانی تعدادی افعی و خفاش به ویروس آلوده شدند و سپس برای تولید ترکیب جدید، از خفاش‌های آلوده به‌عنوان غذای مارهای گرسنه و در عین حال مبتلا به ویروس استفاده شد و پس از آن ژن جدید به دست آمده از مار، به‌طور مخفیانه روی یک زندانی چینی مورد آزمایش قرار گرفت و در نتیجه ویروس جدید پس از چند روز به تدریج به سایر زندانیان و نگهبانان زندان سرایت کرد و تبع آن در محیط خارج از زندان نیز منتشر شد و در گام نخست شهر ووهان و سپس سایر شهرهای چین را گرفتار خود کرد.

     طی چند ماه و حتی چند سال گذشته، گزارش‌های متعدد دیگری در این رابطه (اقدامات آمریکا برای تولید تسلیحات بیولوژیک) منتشر شده که همگی بیانگر نقش آمریکا در تولید و استفاده غیرقانونی از عوامل بیولوژیکی از جمله انواع ویروس کرونا مثل (کوید ۱۹)، در راستای منافع و اهداف پلیدی است که برای خود تعریف نموده است، با این‌حال ممکن است چند سوال و شبهه، واقعیات این گزارش‌ها را مخدوش نماید.

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۵/۱/۹۹

نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com  نشانی سایت: rahtooshe.com

 

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *