ضرورت بازنگری در روش جذب اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها

     رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی اخیرشان در تاریخ ۲۷/۷/۱۴۰۱ در دیدار با جمعی از نخبگان فرمودند؛ «بنده اطلاع دارم نخبه‌ای که می‌خواهد در هیأت علمی دانشگاه وارد بشود، با انواع و اقسام ترفندها جلویش را می‌گیرند، نمی‌گذارند. چرا؟»

 

     البته نه تذکر و توصیه ایشان به مسئولین در مورد ضرورت حمایت از نخبگان اولین بار بود و نه سنگ‌اندازی سیستم اداری در مسیر نخبگان فقط به همین مورد محدود می‌شود، اما چه کسانی و چرا مانع از به‌کارگیری و استفاده بهینه از ظرفیت‌های علمی و ذهنی نخبگان می‌شوند و آیا کار آنها خیانت به ملت و مملکت نیست؟

     بررسی وضعیت کنونی هیئت علمی دانشگاه نشان می‌دهد که برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها که در بین آنها از نمایندگان مجلس تا برخی از مدیران و مسئولین و حتی برخی صاحبان قدرت و ثروت در بخش خصوصی نیز به چشم می‌خورد، در واقع نه‌تنها نخبه و لایق این جایگاه نیستند، بلکه پخمگانی هستند که به هزار ترفند و با سوءاستفاده از موقعیت شغلی خودشان و روابط غیرقانونی، این جایگاه را برای کسب شهرت و مشغولیت پس از بازنشستگی و یا برکناری احتمالی از کار و به طمع دریافت حقوق بالای آن اشغال نموده و تاکنون مانع از جذب نخبگان واقعی شده‌اند.

     این در حالی است که برخی از این افراد نه‌تنها در مسئولیت‌هایی که در گذشته برعهده گرفته‌اند عملکرد مناسبی نداشته‌اند، بلکه با اتکاء به همین ترفندها به موقعیت‌های مذکور دست یافته و لذا در همان مسئولیت‌ها نیز از ترس کم آوردن در برابر نخبگان و یا ناتوانی در استفاده از توان ایشان و احتمال جایگزینی آنها به جای خودشان، به هر شکل ممکن و به بهانه‌های مختلف، مانع از به‌کارگیری این‌گونه افراد شده‌اند.

     البته همان‌گونه که اشاره شد، این مشکل فقط به مانع‌تراشی در مسیر به‌کارگیری نخبگان در هیئت علمی دانشگاه‌ها محدود نمی‌شود، بلکه مشکلی است که در فرآیند جذب نیروی انسانی در اکثر دستگاه‌های دولتی در سه قوه نیز وجود دارد، به‌گونه‌ای که گاهی برخی کارکنان دستگاه‌ها به رغم وظیفه ذاتی، حتی برای انجام کارهای اداری نخبگان و کارآفرینان از آنها اخاذی و سهم‌خواهی می‌کنند.

     متأسفانه گاهی کوته‌بینی و ناآگاهی برخی از مسئولین ذیربط نسبت به موضوع و در واقع کم‌توجهی آنها به اصل شایسته‌سالاری در پیشرفت کشور و حتی صفات رذیله‌ای مانند؛ حسادت ونگرانی از جایگزینی به جای آنها و مسائل حزبی و جناحی و یا شخصی و فردی نیز در این زمینه نقش داشته و دارد.

     به همین دلیل بازنگری در نحوه جذب و تداوم همکاری اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها (و ایضاً کل سیستم اداری) اجتناب ناپذیر است و باید سازوکاری طراحی شود که اولاً پیوسته شایسته‌ترین افراد (مؤمن‌ترین، متعهدترین و متخصص‌ترین) برای تصدی موقعیت‌ها و مسئولیت‌ها برگزیده شوند و ثانیاً تداوم  استمرار اشتغال در این جایگاه (هیئت علمی و هر پست دیگری) توأم با یک رقابت سازنده و همراه با رفاقت واقعی باشد و در نهایت به حفظ و ارتقاء مستمر شرایط علمی و تعهدات عملی اساتید و مسئولین محترم مشروط شود.

     برای دستیابی به این هدف، در مورد اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها می‌توان از روش‌های مختلفی نظیر؛ ارزیابی مستمر عملکرد اساتید، برگزاری آزمون‌های جامع استعدادیابی بین اساتید و نخبگان جدید، برگزاری گفتگوهای علمی استعدادیابی، بررسی دستاوردهای علمی و عملی اساتید، تعداد کتب و مقالات علمی کاربردی، نظریه‌پردازی و ارائه آن در مجامع علمی، عضویت در موسسات علمی داخلی و بین‌المللی، تعداد ابداعات و اختراعات آنها، نقش و عملکرد آنها در حل مسائل و مشکلات کشور در حوزه‌های مختلف ذیربط، نتایج نظرسنجی از دانشجویان، ارزیابی تأثیر کار آنها در کادرسازی و تربیت نیروی متخصص و متعهد تراز انقلاب، میزان اهتمام آنها به انجام کارتیمی و بررسی اثر فعالیت علمی آنها در ارتقاء جایگاه و رتبه علمی و عملی دانشگاه‌ها و سایر فعالیت‌های ذیربط بهره برد.

    البته به نظر می‌رسد که با توجه به اهمیت و نقش بی‌بدیل آموزش و پرورش در پایه‌گذاری اولیه مباحث علمی، آموزشی و به‌خصوص تربیتی، موضوع ایجاد هیئت علمی (البته در مقیاس کوچکتر) باید به مدارس نیز تعمیم داده شود و حداقل هر ناحیه و یا منطقه آموزش و پرورش، یک هیئت علمی متشکل از برجسته‌ترین دبیران و معلمین خود را داشته باشد.

     البته در هر حال باید ترتیبی اتخاذ گردد تا عضویت در هیئت علمی از حالت مادام‌العمری خارج شود و بنا بر ضرورت، هر سال یا حداکثر هر سه سال یکبار امکان بازنگری در مورد عضویت اعضا و جایگزین نمودن اعضای واجدشرایط برتر وجود داشته باشد.

     کلام آخر این که؛ از نخبگان بیش از دیگران انتظار می‌رود که کمبودها و کاستی‌ها باعث دلسردی و ناامیدی آنها نشود، چرا که هنر مردان بزرگ کار در شرایط سخت و آسان کردن شرایط برای دیگران است، چرا که در شرایط آسان هر فرد دیگری هم می‌تواند در حد خودش عملکرد مناسبی داشته باشد.

     در عین حال همواره باید شأن و جایگاه نخبگان در بالاترین سطح آن در جامعه حفظ شود و متقابلاً ارج نهادن بر کار نخبگان (اعم از مادی یا معنوی) نیز در هیچ شرایطی نباید باعث خود برتربینی و غرور بیجا در آنها شود، بلکه اگر قرار باشد جامعه همیشه قدرشناس تلاش آنها باشد، همواره باید با کمال تواضع و فروتنی و صادقانه و خالصانه، خدمت به دین و کشور و هموطنان را در ردیف وظایف اصلی خود تلقی نموده و از هیچ کوششی برای تعالی جامعه و رشد و پیشرفت کشور خود فروگذار نکنند.

     توضیح: لازم به یادآوری است که بعد از انقلاب اسلامی اقدامات مفید و مؤثر فراوانی برای جذب و بکارگیری کارآفرینان و نخبگان صورت گرفته که شکیل بنیاد ملی نخبگان، ایجاد دهها پارک علم و فناوری در نقاط مختلف کشور برای اشتغال آنها، تأمین و پرداخت تسهیلات به آنها، حمایت از المپیادهای علمی دانش آموزی و دانشجویی و برگزاری مراسم مختلف و تقدیر از نخبگان، تنها چند نمونه از مصادیق حمایت از نخبگان به شمار می‌رود، اما قطعاً به اقدامات بیشتری برای استفاده بهینه از این ظرفیت نیاز است.

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۳۰/۷/۱۴۰۱

نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com  نشانی سایت: rahtooshe.com

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *