چقدر ناآگاه و سادهاندیش و یا نادان و حقیرند کسانی که با اطمینان کامل به رسانهها و پیامرسانهای بیگانه اعتماد نموده و پیامرسانهای داخلی را به سرقت اطلاعات خودشان متهم میکنند.
اولاً به مصداق ضربالمثل «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟» اگر کسی مشکلی نداشته باشد، قاعدتاً نباید خیلی نگران افشای تبادل مطالب در فضای مجازی باشد.
ثانیاً سیستم اطلاعاتی کشور همانگونه که بارها نشان داده است، اگر لازم باشد میتواند اطلاعات مورد نیاز در مورد ضدانقلاب و سایر مغرضین و مفسدین را با استفاده از اطلاعات کارت ملی، پیامکهای مخابراتی، پیامرسانهای داخلی و یا خارجی و سایر شگردهای اطلاعاتی (حتی در آن سوی مرزها) به دست آورد.
ثالثاً این تصور که اطلاعات مردم عادی به درد دستگاههای اطلاعاتی خارجی نمیخورد یک برداشت کاملاً سادهلوحانه است که تاکنون زیانهای فراوانی را به کشور و خود مردم وارد کرده است.
در واقع برخی از مردم ما با عضویت در پیامرسانهای خارجی و اعطای مجوز به آنها برای دسترسی به اطلاعات شخصی خودشان (برای عضویت و استفاده از به اصطلاح خدمات آنها) و نیز انتشار اخبار و اطلاعات کشور در این فضا (حتی اطلاعات نامعتبری که میتواند بیانگر نوع نگاه کاربران باشد)، در حال انجام کاری هستند که بسیاری از کشورها از طریق جاسوسی و صرف میلیاردها دلار در پی دستیابی به آنها هستند.
بله شاید باور کردنی نباشد، اما دست به دست شدن اخبار و اطلاعات مختلف در پیامرسانهای خارجی میتواند اطلاعات ذیقیمتی را در اختیار بیگانگان و دشمنان قسم خورده ملت و مملکت قرار دهد و متقابلاً قطع ارتباط با آنها میتواند ناهنجاریها و آسیبپذیریها در بخشها و عرصههای مختلف را به میزان قابل توجهی کاهش دهد، در حدی که در یک نمونه عینی آن رئیس پلیس فتا از کاهش ۸۰ درصدی کلاهبرداریها و برداشتهای غیرمجاز پس از فیلتر شدن واتساپ و اینستاگرام خبر داد.
کارشناسان ذیربط در این زمینه بارها اعلام کردهاند که طراحان این ابزارها همزمان با طراحی آنها، نرمافزارهایی را تهیه و تولید کردهاند که قادرند واژههایی که بیشترین فراوانی در تعاملات بین افراد در فضای مجازی را دارد، بهراحتی شناسایی و گزارش آن را در اختیار مالکان آن قرار دهد.
همچنین این نرمافزارها بهگونهای طراحی شدهاند که در هر کشور به برخی از واژهها حساسیت نشان داده و این موارد را در صدر گزارشها قرار میدهند که میتوانند به آنها در تهیه نقشههای خصمانه نظامی و غیرنظامی علیه کشورهای هدف کمک کند. در مورد کشور ما واژههایی مانند؛ ولایت فقیه، سپاه بسیج، حجاب، گرانی، مسکن، موضوع هستهای، نخبگان و دانشمندان و دستاوردهای آنها و امثال آن در اولویت قرار دارند.
این علاوه بر اطلاعاتی است که با استفاده از فهرست شماره تلفن یا عکس و فیلم و پیامکها و سایر مطالب و محتوای موجود در گوشی تلفن و حتی شنود مکالمات افراد، به آنها دست پیدا میکنند.
درست به همین دلیل است که در اکثر کشورهای غربی از جمله آمریکا و برخی از کشورهای شرقی، مدیریت و کنترل سیستم ارتباطات ماهوارهای، اینترنتی، تلفنی و فضای مجازی (برای تسهیل در جاسوسی و کشف نقاط ضعف و قوت کشورهای هدف و کاربران این وسایل) در اختیار نیروهای مسلح آنها قرار دارد.
در واقع آنها از این طریق نهتنها امکان سنجش میزان اثربخشی فعالیتهای هدفمندشان در فضای مجازی را به دست میآورند، بلکه میتوانند با آگاهی در مورد دغدغههای مردم و نیز مشکلات و نقاط ضعف کشورها، در صورت لزوم برای تشدید مشکلات در جهت ایجاد نارضایتی عمومی اقدام و از این موارد برای تحریک مردم و تحمیل فشار به مسئولین و در نهایت کندکردن چرخ تولید و پیشرفت کشور و حتی تغییر فرهنگها یا تغییر سبک زندگی افراد جامعه بهره ببرند.
بهعنوان مثال؛ اگر قیمت کالاهایی مانند؛ سوخت و آرد و گوشت به هر دلیلی و یا با توطئه خودشان افزایش پیدا کند، از طریق همین فضای مجازی و با استفاده از سایر ابزار و روشهای خبیثانه، قاچاقچیان را به قاچاق و محتکرین را به احتکار این اقلام ترغیب میکنند تا مشکل تشدید شود.
وقتی مشکل کاهش جمعیت مطرح میشود، گرانی و تورم را سوژه قرار داده و جوانان را از ازدواج و خانوادهها را از فرزندآوری منصرف و به جای آن روشهایی مانند همباشی و ازدواج سفید را ترویج میکنند و اگر مردم بر حفظ ارزشهایی مانند چادر تأکید کنند، آنها با استفاده از همین فضا، حقوق زن و آزادی پوشش را به شعار عمومی تبدیل میکنند.
وقتی میبینند در فضای مجازی برخی افراد با رد و بدل کردن لطیفههای قومیتی، دیگران را مورد تمسخر قرار میدهند و یا در مورد مسئولین کشور بدگویی میکنند، طبیعی است، دچار توهم میشوند و همانطور که دیدیدیم، خیال تهاجم همهجانبه و تشدید فشارها برای ایجاد جنگ داخلی را کلید میزنند.
اگر احساس کنند که حضور جوانان در محافل و مراسم مذهبی و یا انتشار مطالب مذهبی در فضای مجازی در حال رشد است، با شبههآفرینی و ایجاد تردید در مبانی اعتقادی و فرهنگی آنها تلاش میکنند تا مانع از گسترش ارزشهای اسلامی و اجتماعی جوامع شوند.
وقتی با بررسی مطالب منتشره در فضای مجازی پی میبرند که مثلاً سلامت اخلاقی جامعه مانع از دستیابی به اهدافشان شیطانی آنها شده است، انتشار فیلم، برنامه و محتوای مبتذل و مستهجن از طریق فضای مجازی، شبکههای تلویزیونی ماهوارهای و سایر رسانهها را در دستور کار قرار میدهند تا با ترویج فساد در جامعه فکر و ذهن و جسم مردم و بهخصوص جوانان ایرانی را ذائل و آنها را از ادامه تلاش برای کسب روزی حلال و نیز رونق تولید و پیشرفت کشور باز بدارند.
وقتی از ارادت مردم نسبت به رهبری و اعتماد آنها به مسئولین نظام آگاهی پیدا میکنند، میکوشند تا با سیاهنمایی و بزرگنمایی بیش از حد مشکلات و انتشار انواع شایعات یا نسبت دادن انواع اتهامات و ناکارآمد جلوه دادن مسئولین در فضای مجازی، برای ترور شخصیتی آنها اقدام و مردم را نسبت به نظام اسلامی بدبین نمایند تا به زعم خودشان شاید بتوانند با استفاده از خلاء پشتوانه مردمی، زودتر به مقصد برسند.
به عبارت دیگر این اطلاعات (اطلاعات مورد تبادل در فضای مجازی) نهتنها تصویر نسبتاً روشنی را از افکار عمومی جامعه در اختیار آنها میگذارد، بلکه با کنار هم قرار دادن مطالب منتشره توسط هر فرد (بهخصوص سلبریتیها و حتی مسئولین) در فضای مجازی میتوانند به خُلقیات، خواستهها، تمایلات درونی و عمق فکری آنها پی برده و به هنگام لزوم از موقعیت و ظرفیت آنها در مسیر دستیابی به اهداف پلیدشان بهره ببرند.
بهعنوان مثال؛ وقتی از طریق همین فضای مسموم میفهمند، برخی از بازیگران و کارگردانان ایرانی تا چه حد در فساد اخلاقی و اقتصادی غرق شدهاند، با تهدید به افشاگری و یا تزویر و تطمیع و دادن برخی وعدههای فریبنده خیلی راحت آنها را وادار میکنند تا با تولید فیلمهایی که جز سیاهنمایی وضعیت کشور و یا ترویج فساد و بیبندوباری چیز دیگری ندارد، در نهایت در مقابل ملت ودولتشان قرار بگیرند.
یا هنگامی که با تجزیه و تحلیل همین اطلاعات میفهمند که مثلاً یک سلبریتی بیسواد، تندمزاج، پرخاشگر و با شخصیتی مذبذب در عرصه فوتبال ایران وجود دارد که حتی از سوی پدرش هم طرد شده یا فوتبالیستی دیگری وجود دارد که به واسطه شهرت و ثروتش از مسیر حق خارج شده است، مستقیم یا غیرمستقیم با آنها کاری میکنند که از وطنفروشی هم دریغ نکنند.
این مسئله مصادیق متعدد و فراوانی دارد، اما فقط به کسب اطلاعات از طریق فضای مجازی محدود نمیشود، بلکه با کمک افراد نفوذی خود، همزمان اطلاعات دیگری مانند آمار و مشخصات زنان بیسرپرست و بدکاره را به دست میآورند تا پس از آموزشهای لازم (حضوری یا غیرحضوری و مجازی)، به قول خودشان برای تحریک جوانان در پروژههایی مانند «پروژه انقلاب زنانه» در اغتشاشات اخیر بهره ببرند.
در جهت تکمیل یافتههای اطلاعاتی خود، از طریق همین فضا فراخوان داده و بزاق دهان هزاران ایرانی از نقاط مختلف کشور را گردآوری و با کمک همان نفوذیها حداقل سه مرحله و هر مرحله ۵ هزار نمونه خون ایرانیان از سراسر کشور را به بهانه ایجاد بانک ژنتیک ایرانیان و در واقع برای شناسایی نقشه ژنتیکی اقوام مختلف ایرانی، به کشورهایی مانند؛ آمریکا، انگلیس و فرانسه منتقل میکنند، تا بتوانند آسیبپذیریهای آنها را کشف و در جنگهای ترکیبی بهویژه بیوتروریستی آینده که برنامهریزی کرده و میکنند، استفاده نمایند.
اما متأسفانه در هیچکدام از این موارد کسی نمیپرسد، چگونه امکان دارد کشورهایی که در دشمنی آنها با ایران و ایرانی تردیدی وجود ندارد و سالهاست که انواع توطئهها را علیه کشورمان اجرا و شدیدترین رژیم تحریمی تاریخ جهان را علیه ما وضع و حتی از تحریم دارویی مردم ایران و یا طراحی نقشه برای کاهش جمعیت ما نیز دریغ نکردهاند، حاضر میشوند به رغم هزینههای سنگین ایجاد بانک اطلاعات ژنتیکی، مثلاً برای مبارزه با سرطان یا حفظ نسل ایرانیان مبادرت به چنین کاری نمایند.
آلودگی و خسارات این فضا در حدی است که گاهی حتی نقاط قوت کشور نیز مورد سوءاستفاده آنها قرار میگیرد، بهعنوان مثال؛ هنگامی که رهبری از ضرورت تحقق نهضت علمی سخن میگویند و آنها به واسطه انتشار گسترده اخبار مربوط به این رهنمود و یا حجم بالای دست به دست شدن اخبار دستاوردهای دانشمندان و نخبگان ایرانی در فضای مجازی متوجه میشوند که این موضوع تا چه حد برای مردم ایران امیدآفرین و افتخارآمیز است، از یکسو ترور دانشمندان ایرانی در دستور کارشان قرار میگیرد و از سوی دیگر به یکباره میزان اعطای بورسیههای تحصیلی دانشگاههای غربی به ایرانیان (در جهت جذب و مهاجرت آنها به اروپا و آمریکا) به شدت و با امتیازات و تسهیلات ویژه و باورنکردنی افزایش مییابد.
همانگونه که اشاره شد، نکته تأسفبار این است که معمولاً این اطلاعات در قبال اخذ وجه یا حتی رایگان در اختیار سایر کشورهای معاند و سلطهگر نیز قرار میگیرد و لذا با اطمینان میتوان مدعی شد که بخش عمدهای از مشکلات و ناهنجاریهای کنونی کشور، ناشی از سهلانگاری و سادهانگاری افراد در این زمینه است.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۴/۹/۱۴۰۱
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com
سلام. نکات بسیار خوب و ارزندهای مطرح شد.
زمانی که ما به جای توجه به نکات مثبت و حرکت درونی، اعتماد و نگاهمان به دستهای بیرونی باشد؛ زمانی که به جای گرایش به حق و حقیقت، به باطل و دشمنان قسمخوردهمان گرایش پیدا کنیم؛ و در یک کلام به جای خدا و اهل بیت، شیطان را انتخاب کنیم؛ ذهنها و فکرها و قلبهایمان تحت ولایت آنها قرار خواهد گرفت و ریسمانی به گردنمان خواهند زد و به هر سو که خواهان آن باشند میکشند.
شاید در این زمانه و در این عصر، دیدن و فهمیدن حق و حقگرایان کار سختی نباشد؛ اگر دلهایمان را به دنیا چسب نزده باشیم؛ اگر فکرهایمان را در بند شیطان
نکرده باشیم.
سرکار خانم مرجانی سلام؛
از حسن نظر و مطالب تکمیلی شما سپاسگزارم.
موفق باشید