راز ناسپاسی این جماعت چیست؟

     اگر چه برخی از سختی‌های زندگی آزمون الهی و برای صیقل نفس و رشد و تعالی روح انسان یا پاک شدن گناهان او در این دنیا است، اما این نکته در مورد همه افراد و همه موضوعات مصداق ندارد.

     همه ما در مورد اثر وضعی گناه بر زندگی شنیده و خوانده‌ایم، اما شاید به مصادیق آن دقت نکرده‌ایم. گناهانی مانند؛ دزدی و اختلاس وحرامخواری، یا پارتی‌بازی و رانتخواری و یا کوتاهی در حق ارباب‌رجوع و کم‌کاری و دهها گناه بزرگ و کوچک دیگری وجود دارد که قطعاً آلوده شدن به آنها بر زندگی ما تأثیر می‌گذارد.

      کسب درآمد و تروت هم وقتی حرام و حلال در آن رعایت نشود یا به هدف اصلی زندگی و مال‌اندوزی تبدیل شود و یا منفعتی برای دیگران نداشته باشد، حتماً اثر وضعی خاص خودش را دارد. با این حال گاهی یا اصلاً متوجه موضوع نمی‌شویم و یاخودمان را به جهالت می‌زنیم.

     این تأتیرات ممکن است، در قالب بروز حادثه و بیماری برای خود یا اعضای خانواده، از راه به در رفتن فرزندان، خیانت همسر، خروج از دین،  همدست شدن با دشمنان کشور و یا اَشکال دیگر نمود پیدا کند.

     با این مقدمه قصد ندارم که همه صاحبان ثروت و قدرت را زیر سوال ببرم، اما حتماً شما هم متوجه شده‌اید که بیشتر کسانی که حالا در ردیف معترضین نظام اسلامی قرار دارند و با دشمنان ملت و مملکت همصدا شده‌اند، عمدتاً کسانی هستند که یا از گذشته صاحب قدرت و ثروت بوده‌اند و بعد از انقلاب به ثروت آنها افزوده شده و یا افراد نوکیسه‌ای هستند که پس از انقلاب به نان و نوایی رسیده‌اند.

     متأسفانه از افراد بعضاً فاسد قبل از انقلاب تا سلبریتی‌هایی که با پول و امکانات این کشور به شهرت و ثروت رسیده‌اند یا کسانی که با رانت و رشوه و فریبکاری و احتکار و گران‌فروشی و هزار روش نامشروع دیگر صاحب ثروت و مُکنت شده‌اند و حتی برخی از کسانی که حالا در ردیف سران احزاب و گروهها و به اصطلاح جزء سیاستمداران کشور قرار دارند را می‌شود در گروه‌های معاند و ضدانقلاب دید.

     در واقع در اکثر موارد کسانی که از نظر مادی از این انقلاب نفع بیشتری برده اند و عمدتاً از بدترین شرایط به بهترین شرایط مادی رسیده‌اند، حالا یا در ردیف معاندین و یا حداقل به ظاهر در ردیف معترض‌ترین و ناسپاس‌ترین افراد جامعه قرار دارند.

     اما نکته قابل تأمل این است که برای بسیاری از این افراد، موضوع آزادی و همچنین معیشت مردم فقط یک بهانه است، زیرا منظورشان از آزادی صرفاً بی‌بندوباری اخلاقی است، چرا که از نظر گفتاری تا به‌حال مرتکب جسارت‌های متعددی به نظام و مسئولین آن شده‌اند، بدون آن‌که پاسخگو باشند و از مشکل معیشتی مردم نیز فقط سوءاستفاده می‌کنند چون اکثر آنها با اخذ دستمزدهای کلان و کسب درآمدهای (مشروع یا نامشروع) در بهترین شرایط مادی قرار دارند و اصلاً مشکل اقتصادی مردم را درک نمی‌کنند.

     در واقع این افراد معمولاً بدون اشاره به چگونگی دستیابی به ثروت و موقعیتی که از آن برخوردار شده‌اند، گاهی چنان از اشکالات راست و دروغ نظام و خیانت و ناکارآمدی مسئولین آن سخن می‌گویند که گویی موقعیت و ثروتشان را در خارج از این سرزمین به دست آورده‌اند و خودشان هیچ نقشی در بروز ناهنجاری‌های مورد ادعایشان نداشته‌اند.

     این در حالی است که محرومین و مستضعفین که اتفاقاً بسیاری از آنها از خانواده معظم شهدا و ایثارگران هم هستند، همچنان بزرگترین حامیان انقلاب اسلامی به شمار می‌روند.

     حال این سوال مطرح است که راز بروز این رفتار غیرمنصفانه از سوی ضدانقلاب و صاحبان قدرت و ثروت و شهرت چیست؟

     آیا نمی‌شود مدعی شد که رفتار غلط و همراهی برخی از آنها با دشمنان این مرز و بوم،، ناشی از اثر وضعی حرامخواری و سایر گناهانی است که مرتکب شده‌اند؟

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۲۶/۸/۱۴۰۱

نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com  نشانی سایت: rahtooshe.com

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. محمد طوسیان گفت:

    سلام بله کانلا همرا هی ویژه خواران نظام و همدستی اگه نتوان گفت و لی همراهی با زبان و کلام جاهلانه در موقعیتهای مختلف از همین اثرات ویژه خواری یا حرام خواری و پول کثیفه که ناخوداگاه افراد فقط خودشان را قبول دارند و هیچ کس دیگه را قبول ندارند در حالی که در همین نظام زندگی میکنند و مو قعیت کسب کرده اند و حالا شده اند منتقد نظام اما ایکاش فقط منتقد بودند ولی تو مسیر جاهلانه حرکت نمیکردند …..و کمی به خود ودرون خودشان و اورده ای را که دارند و کسب میکنند میدیدند که چطور در این کشور براحتی و با کمترین مالیات نسبت به بقیه کشورها زندگی میکنند و حتی سود کسب میکنند ؟!

پاسخ دادن به محمد طوسیان لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *