راز این کج‌سلیقگی‌ها و کم‌کاری‌ها چیست؟ (مربوط به رسانه ملی)

جناب آقای دکتر جبلی بزرگوار، با سلام و ثناء و آرزوی توفیق روزافزون برای جنابعالی؛

     با عرض معذرت فراوان، جسارتاً چند بار دیگر در دوره‌ای قبلی هم این سوالات را از مسئولین محترم رسانه ملی پرسیده‌ام که اگر عمدی در کار نیست، پس راز برخی از کم‌کاری‌ها و کج‌سلیقگی‌ها در رسانه ملی چیست؟

     به عنوان مثال؛ با این که بیش از ۱۰ سال است که شعارهای سالانه رهبر معظم انقلاب اسلامی (در راستای تحقق طرح راهبردی اقتصاد مقاومتی) به موضوعات اقتصادی اختصاص دارد، چرا هنوز رسانه ملی اقدامی برای راه‌اندازی شبکه‌های تلویزیونی مستقل و تخصصی مانند؛ شبکه تلویزیونی کشاورزی که در بسیاری از کشورهای جهان سال‌هاست ایجاد شده و یا شبکه تلویزیونی صنعت یا کارآفرینی به‌عمل نیاورده و به پخش برخی برنامه‌های متفرقه در شبکه‌های مختلف (که معمولاً لابه‌لای برنامه‌ها گم می‌شود) اکتفا نموده است؟

     چرا در این سال‌ها که جامعه بیش از هر زمان و هر چیز دیگری به برنامه‌ها و به‌خصوص فیلم‌های با نشاط، امیدآفرین و برانگیزاننده برای کار و تلاشِ بیشتر نیاز دارد، اکثر فیلم‌های ایرانی دارای تم غم‌آلود و محتوای اندوه‌بار و همراه با آه و ناله است؟

     راستی با توجه به این‌که رهبر معظم انقلاب (دامت برکاته) هرساله بخش قابل توجهی از وقت ارزشمندشان را برای الگوسازی و ترغیب مسئولین محترم به استفاده از ظرفیت شعر و موسیقی در جهت تربیت جامعه و فرهنگ‌سازی در ابعاد مختلف مادی و معنوی اختصاص می‌دهند، جایگاه سرودهای حماسی و انقلابی که معنویت‌آفرین، فرهنگ‌ساز، روحیه‌بخش برانگیزاننده برای کار و تلاش بیشتر و کسب علم و معرفت باشد، کجاست؟

     با این که کشور ایران به درستی به‌عنوان ام‌القرای کشورهای اسلامی مطرح است، چرا کشوری مانند ترکیه با آن وضعیت فرهنگی ناهنجار باید فیلم‌هایی مانند؛ کلید اسرار را بسازد و رسانه ملی کشور ما به رغم دسترسی به منابع غنی اسلامی و ایرانی اعم از تاریخی و غیرتاریخی و حتی داستانی (مانند؛ کتابِ داستان‌ راستان شهید مطهری یا داستان‌های شگفت شهید دستغیب و یا زندگینامه جذاب برخی از شهدا و دهها کتاب دیگر و حتی کتاب‌های اسطوره‌ای مثل شاهنامهدر مورد تولید چنین فیلم‌هایی که اتفاقاً کم‌هزینه و عامه پسند هم هست، کوتاهی می‌کند؟

     چرا تولید فیلم‌های فاخر مانند؛ امام علی (ع)، ولایت عشق، مختارنامه، تنهاترین سردار، مریم مقدس، مردان آنجلس، یوسف پیامبر، در چشم باد، کیف انگلیسی، یتیم‌خانه ایران و امثال آن که همگی بسیار جذاب و اثرگذار هم بودند را کنار گذاشته است؟ البته می‌دانم که فیلم سلمان فارسی در حال ساخت است، اما قطعاً کافی نیست.

     چرا در بسیاری از فیلم‌های رسانه، خانواده‌های مذهبی و زنان محجبه که اکثراً متعلق به اقشار مستضعف اصطلاحاً پایین شهر هم هستند، ناموفق و درگیر مشکلات خانوادگی یا ناهنجاری‌هایی مانند؛ دروغگویی، غیبت، تهمت، حسادت، چشم‌وهم‌چشمی و امثال آن جلوه داده می‌شوند و متقابلاً خانواده‌های غیرمذهبی و غیرچادری در رفاه، با فرهنگ و در عین‌حال، اخلاق‌مدار و دارای زندگی‌های راحت نشان داده می‌شوند در حالی که معمولاً در این‌گونه از فیلم‌ها حتی یک صحنه از مراسم عبادی در حد خواندن نماز که جزء واجبات است هم دیده نمی شود. (لطفاً سراغ استثنائات نروید)

     چرا برخی از فیلم‌ها و به‌خصوص بیشتر تبلیغات رسانه حاوی ترویج فرهنگ تجمل‌گرایی، مصرف‌زدگی و زندگی لاکچری است و حتی در این تبلیغات، معمولاً تلاش می‌شود تا از بازیگرانی با تیپ‌های غربی (سفیدپوست با چشم و موی رنگی و البسه مدل خارجی) استفاده شود.

     چرادر رسانه حتی اصول اولیه الگوسازی تراز انقلاب نادیده انگاشته می‌شود و میهمانان تمامی برنامه‌های سرگرم‌کننده از بین هنرپیشگان بعضاً فاسد سینما و تلویزیون و یا ورزشکاران معلوم‌الحال و نمک‌نشناس (عمدتاً فوتبالیست‌ها) انتخاب می‌شوند، در حالی که در کشوری با ویژگی‌های ایران اسلامی قاعدتاً عمده میهمانان باید از بین دانشمندان، نخبگان، کارآفرینان، المپیادی‌ها، مدال‌آوران، افراد نمونه از جمله؛ معلمان، کشاورزان، کارگران و کارمندان و سایر افراد نمونه و یا برگزیدگان برتر مراسم و مناسبت‌ها و سایر افراد، خانواده‌ها، مجموعه‌ها و یا سایر الگوهای موفق جامعه انتخاب شوند.

     چرا رسانه ملی فقط به برگزاری جشنواره تولیدات رادیو تلویزیونی و اعطای جوایز به این افراد (اعم از مجریان، هنرپیشه‌ها، کارگردانان و تولیدکنندگان) بعضاً وطن فروش اکتفا نموده و هیچ برنامه بصیرت‌افزای فرهنگی یا سیاسی (همایش، اردوی فرهنگی، میزگرد پاسخ به سوالات و شبهات سیاسی و دینی و امثال آن) برای آنها و خانواده‌هایشان برگزار نکرده است؟

     آیا واقعاً این امکان وجود نداشت و ندارد تا با استفاده بهینه از ظرفیت مراکز آموزشی و فرهنگی رسانه (از جمله دانشکده صداوسیما) و بهره گرفتن از اساتید برجسته برای آموزش و کادرسازی (یا حداقل برگزاری برنامه‌های فرهنگی) در جهت پیشگیری از انحراف و یا تربیت و حفظ و ارتقاء شرایط معنوی و فرهنگی هنرمندان کشور و یا هدایت فریب‌خوردگان آنها (افرادی که قابل هدایت هستند) در مسیر اهداف والای انقلاب اسلامی اقدام نمود؟

     چرا برنامه‌های معرفی دستاوردهای انقلاب اسلامی این‌‌قدر بی‌روح و خشک و فاقد جاذبه‌های سمعی‌وبصری و حتی محتوایی است و در حد شایسته از اصول حرفه‌ای و یا نظرات کارشناسان جامعه‌شناسی و روانشناسی یا متخصصین مسائل مذهبی، سیاسی، اقتصادی اجتماعی به اندازه کافی بهره گرفته نمی‌شود.

     به عنوان مثال به‌رغم این که ما در ردیف سومین کشور سدساز جهان قرار داریم، اما بسیاری از عوام و (آن هم نه همه) فقط شنیده‌اند که ما به چنین جایگاهی دست پیدا کرده‌ایم و برداشت آنها از سدسازی هم نهایتاً در حد ایجاد مانع در برابر آب رودخانه‌ها با استفاده از صدها کامیون خاک یا ساخت یک دیواره بتنی است، در حالی که سدسازی در حد خود دارای تکنولوژی نسبتاً پیچیده‌ای هست.

    با این که کشور ما در گذشته حتی از ساخت قایق هم عاجز بود، اما اکنون انواع قایق، کشتی، ناو، ناوشکن، زیردریایی و حتی کشتی و نفتکش اقیانوس‌پیما می‌سازد و حتی صادر می‌کند، اما بسیاری از مردم ما نه تنها در مورد تکنولوژی ساخت این تجهیزات، بلکه در مورد اصل موضوع هم چیزی نمی‌دانند.

     همچنین بسیاری از مردم نمی‌دانند کشوری که تا قبل از انقلاب در همه چیز حتی استخراج نفت که بزرگترین و اصلی‌ترین محصول تولیدی کشور بود، یا معدود صنایع مونتاژکاری که داشتیم و یا علم پزشکی، نیازمند بهره‌گرفتن از دانش و تخصص کارشناسان و متخصصین خارجی بود، حالا نه‌تنها در بسیاری از موارد خودکفا شده، بلکه به یک صادرکننده خدمات فنی و مهندسی در سطح جهان تبدیل شده است.

     هنوز برخی از مردم نمی‌دانند، کشوری که از تولید سیم خاردار هم عاجز بود، بعد از انقلاب اسلامی تقریباً به طور کامل در صنایع دفاعی خودکفا شده و تاکنون توانسته است محصولات پیشرفته خود را به حدود ۴۰ کشور دنیا حتی کشوری مانند روسیه صادر کند.

     تقریباً هنوز هیچ یک از مردم عادی کشور، اصطلاح حوضچه خشکی که در ابعاد چند برابر یک زمین فوتبال با حفاری در کنار دریا (برای ساخت و تعمیر کشتی) ساخته می‌شود و تکنولوژی خاص آن اطلاعی ندارند.

     هنوز خیلی‌ها نمی‌دانند مفهوم ساخت بزرگترین پالایشگاه میعانات نفت و گاز جهان (پالایشگاه ستاره خلیج فارس) به دست متخصصان ایرانی و خودکفایی در بنزین چیست و این پالایشگاه چه تأثیری در شرایط اقتصادی و سیاسی و حتی معادلات بین‌المللی داشته است.

    همچنان بسیاری از مردم از نقش و کارکرد پارکهای فناوری و مراکز رشد فناوری بی‌خبرند و نمی‌دانند که به یُمن انقلاب اسلامی، هزاران ابداع و اختراع که بعضاً انحصاری و در اختیار چند کشور انگشت‌شمار جهان بوده، حالا در این مراکز به تولید انبوه رسیده است.

    دهها و بلکه صدها موضوع ناگفته دیگر در این زمینه وجود دارد که انتقال آنها به جامعه اولاً نیازمند کار کاملاً حرفه‌ای و در بسیاری از موارد مستلزم مقایسه هنرمندانه وضعیت موجود با قبل از انقلاب اسلامی و یا مقایسه با سایر کشورهای هم‌سطح (در آن زمان و اکنون) است.

     البته در رابطه با جنگ ترکیبی و روانی دشمن هم کم‌کاری‌هایی وجود دارد که می‌توان با استفاده بهینه از ظرفیت‌های موجود، بخش عمده آن را برطرف نمود.

     نکته؛ گفته می‌شود برخی از مشکلات موجود در رسانه، حاصل حضور نفوذی‌ها، برخی افراد مغرض و ضدانقلاب و یا برخی بهائیان ذی‌نفوذ در رسانه است، چرا برای حذف آنها اقدام نمی‌شود؟

     لطفاً برای آگاهی از سایر طرح‌ها، پیشنهادات و انتقادات اینجانب در مورد رسانه ملی، واژه «رسانه» را در سایت ره‌توشه «rahtooshe.com» جستجو بفرمایید.

با تشکر فراوان

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۲۱/۹/۱۴۰۱

نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com  نشانی سایت: rahtooshe.com

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *