این جملات را به دقت بخوانید / هدف دشمن از ترویج فساد چیست؟

     اگر می‌خواهید به عمق خیانت، خباثت و اهداف پلید استکبار در مواجهه با سایر کشورهای جهان پی ببرید، حتماً این جملات که فقط مشتی از خروار و چند نمونه از هزاران مورد اظهارات و اعترافات سردمداران نظام سلطه است را با دقت بخوانید و چنانچه مایل به کسب اطلاعات بیشتر بودید، با جستجو در کتب تاریخی و سیاسی و یا در اینترنت، بر میزان اطلاعات خود در این زمینه بیفزایید.

سال‌هاست که در حال اجرای برنامه‌هایشان هستند:

     چندین سال پیش در جریان جنگ جهانی دوم، «هری اس ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا با توجه به وضعیت آشفته جهان آنروز، دکترین سه‌گانه‌ای را برای آمریکا تجویز نمود که مبنای کار سیاست‌های استکباری سردمداران این کشور قرار گرفت.

     براساس این دکترین وی معتقد بود؛ دنیا در آینده در اختیار کشوری خواهد بود که فرهنگش جهانی باشد، او همچنین فرهنگ آمریکایی را به بوته‌ای (قالب مورد استفاده در کوره ریخته‌گری) تشبیه نمود که می‌بایست تمام فرهنگ‌های جهان در آن ذوب شوند و شواهد و قرائن بیانگر این نکته است که از آن زمان تاکنون، اجرای این سیاست همواره در دستور کار یانکی‌ها قرار داشته است.

     راهبرد اجرای انقلاب‌های رنگی در کشورهای مختلف که از آن با عنوان انقلاب مخملی یا انقلاب گلی هم نام برده می‌شود، یک نمونه از مصادیق اقداماتی است که توسط آمریکایی‌ها با هدف تغییر حکومت‌ها از طریق کار فرهنگی و سیاسی طراحی و در همین راستا در کشورهای مختلف اجرا شده است، تا به تعبیر آنها، مقدمات ایجاد دهکده یکپارچه جهانی با محوریت و منطبق با فرهنگ آمریکایی فراهم گردد.

     جالب است که بدانیم، تمام این انقلاب‌ها دارای خصوصیات و ویژگی‌های مشترکی هستند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از؛

  1. تمامی آنها (به جز قرقیزستان) تحت تأثیر اقدامات فرهنگی و سیاسی غربی‌ها و تقریباً بدون استفاده از ابزارهای خشونت‌آمیز و عمدتاً از طریق تجمعات سیاسی و راهپیمایی‌های خیابانی پیروز شدند.
  2. همان‌طور که اشاره شد، تمامی این تحرکات در سایه کارهای فرهنگی و رسانه‌ای غربی‌ها و با طرح شعارهایی ظاهراً مبتنی بر دموکراسی‌خواهی و لیبرالیسم به وقوع پیوسته‌اند.
  3. با کارهای سیاسی و فضاسازیِ صورت گرفته توسط رسانه‌های غربی، نقش دانشجویان و نهادهای مردمی و غیردولتی (NGOs)) در بروز آنها پررنگ بود.
  4. بهانه اصلی معترضین در اکثر این کشورها، وجود مسائلی چون اقتدارگرایی، فقدان چرخش نخبگان، ناکارآمدی در حل مشکلات عمومی و عدم مقبولیت عمومی حکومت وقت بوده و جرقه انقلاب به دنبال طرح ادعاها یا بروز خطاهایی نظیر تقلب در انتخابات زده شده بود.
  5. برخلاف اعتراضاتی که در خود کشورهای اروپای غربی صورت می‌گیرد، تحرکات انقلابی در اروپای شرقی و سایر کشورهای شرقی به طور مستقیم یا غیرمستقیم مورد هدایت و حمایت قاطع آمریکا و اروپای غربی قرار داشته است.
  6. همان‌گونه که اشاره شد، نکته قابل تأمل در این رابطه این است که تمام این رخدادها حاصل یک کار فرهنگی و رسانه‌ای قوی، هدفمند و کاملاً برنامه‌ریزی شده طولانی‌مدت یا نسبتاً طولانی برای استحاله فرهگی کشورهای هدف بوده است.
  7. همچنین برای موفقیت در کار، از تمام ابزارها و رسانه‌ها مثل فضای مجازی و انواع روش‌ها مانند هنرهای هفت‌گانه و حتی ترفندهایی نظیر استفاده از ظرفیت شرکتی مانند مک‌دونالد که یک شرکت بین‌المللی زنجیره‌ای غذایی است، نیز استفاده شده است.

     با این حال نکته مهمتر این است که در اکثر موارد پس از کسب قدرت توسط معترضین، نه‌تنها کشورهای مذکور شرایط اقتصادی به مراتب بدتری را تجربه کرده‌ و بر میزان مشکلات و ناهنجاری‌های اجتماعی آنها افزوده شده، بلکه چون معمولاً این رخدادها با خلع سلاح کشورهای هدف از سوی آمریکا و اروپا همراه بوده، لذا همانند اُکراین بر میزان آسیب‌پذیری آنها نیز افزوده شده است.

     به‌عنوان مثال؛ «پیروزی بدون شلیک» عنوانی است که به اقدامات آمریکا برای فروپاشی شوروی سابق اختصاص یافته است، چرا که دولت وقت آمریکا (دولت ریگان) در امتداد جنگ سرد و اقدامات چندین ساله خود علیه شوروی سابق موفق شد با به‌کار بردن چند شگرد خاص چنان تأثیری بر ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کشور کمونیستی بر جای بگذارد که در نهایت بدون هرگونه مواجهه نظامی، به فروپاشی و تجزیه بزرگترین کشور جهان و اصلی‌ترین رقیب آمریکا یعنی شوروی و در نهایت پراکنده شدن و تضعیف قدرت نظامی آن منتهی شود.

     البته این رفتار خبیثانه فقط به آمریکایی‌ها محدود نمی‌شود، بلکه اسلاف آنها یعنی اروپایی‌ها به‌ویژه انگلیسی‌ها نیز همواره از الگوهای رفتاری مشابهی استفاده کرده‌اند و هر کجا منافعشان اقتضاء کرده برای تجزیه کشورها (مانند؛ تجزیه امپراطوری‌های ایران وعثمانی در گذشته و سودان و یمن و … در عصر جدید) یا بالعکس برای یکپارچه‌سازی آنها (مشابه کاری که برای پیوند مجدد دو آلمان شرقی و غربی و یا ایجاد اتحادیه اروپا انجام دادند) عمل نموده‌اند، که در اکثر موارد اگرچه گاهی نتیجه کار چندین سال بعد بروز و ظهور یافته، اما همواره کار فرهنگی و رسانه‌ای نقش اساسی داشته است،.

     در نمونه مورداشاره اخیر، نتیجه کار آنها سبب شد تا پس از پیوند مجدد دو آلمان شرقی و غربی به یکدیگر در سال ۱۹۹۰ میلادی، مردم آلمان غربی رسماً و علناً از دست اندر کاران رادیو بی.بی.سی انگلیس که با کار بیست ساله خود باعث شدند دیوار برلن برداشته شود تشکر کنند.

     در واقع حرکاتی از این دست، بیانگر این واقعیت است که سلطه‌گران غربی و بعضاً شرقی از دیر‌باز با برنامه‌ریزیِ دقیق (بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت)، پیوسته مترصد دستیابی به اهداف پلید خود و غارت منابع سایر کشورها بوده و هستند و قطعاً در این راستا به هر روشی متوسل شده و می‌شوند و چه بسا در این فرآیند باعث تغییر سرنوشت بسیاری از کشورها و ملت‌ها شده‌اند.

     هانری لابوچر نماینده مجلس انگلیس به این حقیقت غارتگری و موزی‌گری غربی‌ها اعتراف کرده و می‌گوید: «ما بدون استثنا بزرگترین راهزنان و غارتگرانی هستیم که تا بحال کره زمین بخود دیده است. ما از این جهت بدتر از سایر جهانیان هستیم زیرا علاوه بر آن صفات، موذی و منافق نیز می باشیم. ما به چپاول می بریم و همیشه آن غارت را به خیر و صلاح جهانیان وانمود می نماییم.»

جه خواب‌هایی برای ما دیده‌اند؟  

     این چند نمونه با این هدف بیان شد تا اثبات شود که در رابطه با جمهوری اسلامی ایران نیز، دشمنان طی سال‌های پس از انقلاب اسلامی همواره با ظرافت، دقت و صرف وقت فراوان تلاش کرده‌اند تا کاری که نتوانستند با استفاده از حربه‌های نظامی و اقتصادی انجام دهند را به خیال خام خودشان با بهره‌گرفتن از حربه فرهنگی  و سیاسی  به نتیجه برسانند تا شاید بتوانند دوباره بر کشور ایران سیطره پیدا کنند.

     درست به همین دلیل است که همزمان با اقدامات سیاسی و اقتصادی و بعضاً نظامی، استفاده از ابزار و روش‌های فرهنگی نظیر نشریات و به‌ویژه فضای مجازی و برنامه‌های رادیو تلویزیونی را نیز به‌طور جدی در دستور کار قرار داده و در اقدامی بی‌سابقه و بسیار پرهزینه، بیش از ۱۶۰ شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای فارسی‌زبان با جذابترین و متنوع‌ترین برنامه‌ها و فیلم‌های مخرب و هدفمند را برای تقابل با ایران و استحاله فرهنگی مردم ما و ایجاد دگرگونی در مبانی اعتقادی و اصول و ارزش‌های اسلامی و اجتماعی این کشور راه‌اندازی کرده‌اند.

   نکته مهم این است که آنها اصل و اساس انقلاب و مبانی اعتقادی مردم را هدف قرار داده‌اند، همچنان‌که هنری پرکت مسئول سابق میز ایران در وزارت خارجه آمریکا، در دوران حاکمیت تفکر موسوم به اصلاحات در ایران می‌گوید «اگر موجی که در مطبوعات اصلاح‌طلب ایران با تز امکان ارتباط با آمریکا آغاز شده و به تردید در اساسی‌ترین وجوه انقلاب مشغول است، بتواند از حریم روحانیت عبور کند و از آن طریق ولایت فقیه را به کشتی تردید سوار کند، اینکار بار سنگینی را از دوش آمریکا برخواهد داشت.»

     نکته قابل تأمل دیگر این است که آنها هیچ اِبایی از بیان اهداف پلیدشان در این آوردگاه ندارند و رسماً و علناً نیات شیطانی خود را بیان می‌کنند، همچنان‌که میشل هولباک نویسنده فرانسوی مکنونات قلبی‌اش در دشمنی با مسلمین را این‌گونه بیان می‌کند؛ «جنگ بر ضد اسلام‌گرایی با کشتن مسلمانان فایده‌ای ندارد، فقط با فاسد کردن آنها می‌توان به این پیروزی دست یافت، پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن‌های کوتاه فرو بریزیم.»

     در سال ۱۹۸۶ و بعد از پیروزی های ایران در عملیات والفجر ۸ و فتح فاو نیز، فرانسیس فوکویاما (استراتژیست معروف آمریکایی) در کنفرانس شیعه شناسی اورشلیم برای چگونگی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی توصیه کرده بود؛ «با جنگ و سلاح نمی‌توان با ایرانی‌ها مقابله کرد و برای غلبه بر آنها، باید میل شهادت طلبی شان را به میل مصرف گرایی و رفاه زدگی تبدیل کرد.»

     نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم سفاک صهیونیستی نیز در سال ۲۰۰۲ گفته بود؛ «… وقتی نخست وزیر بودم، یک بار به روسای سازمان CIA گفتم که اگر می خواهید در ایران تغییر رژیم انجام بدهید، لازم نیست جاسوس بازی کنید. فقط کافی است فرستنده های خیلی بزرگ و قوی را بگیرید و سریال های ساختمان مل رز و بورلی هیلز و از این چیزها برای مردم تهران و ایران پخش کنید. همین ها باعث اختلال می شود.»

     گزارش یک روزنامه نگار کانادایی که در گزارش ویژه خود از تهران در دوران دولت اصلاحات می‌نویسد: «اصلاحات سیاسی به ایرانیان اجازه داده است تا طعم فرهنگ غرب را بچشند» و روزنامه گلوب اندمیل که با افتخار می‌نویسد: «بسیاری از صدها فروشگاه، بعدازظهرها در ایران کالاهایی را که زمانی عرضه آنها ممنوع بود به معرض نمایش و فروش می‌گذارند که شامل: کتاب‌های هنری با تصاویری از بدنهای عریان زنان دوره رنسانس، خودآموزهایی برای راهنمایی طرفداران حقوق زنان و همجنس‌گرایان و دیسک‌های موسیقی در زمینه اپراهایی از ویوالدی تا موتسارت است، حال مشتریان اجازه دارند درباره فرهنگ غرب که با روح مذهبشان مغایرت دارد، بخوانند و تفحص کنند. کشوری که زمانی از غرب متنفر بود، اکنون مصمم است با نگرشی که جامعه از تقلید در امان خواهد بود، اجازه دهد که این مصنوعات وارد شوند» نیز گویای اقدامات پنهان و آشکاری است که سال‌هاست اجرای آنها در دستور کار غربی‌ها و سایر دشمنان این مرزوبوم قرار دارد.

     گزارشات و تفاسیر سایر رسانه‌ها در دیگر کشورها سلطه‌گر نیز حاکی از تلاش‌های مستمر و بعضاً توفیق روزافزون دشمن برای ورود مجدد به کشور ایران و باز نمودن جای پای فرهنگ فاسد و منحط غربی بین مردم، حتی در قلب ام‌القرای اسلامی یعنی تهران است.

     روزنامه ایتالیایی ایل جورناله در این رابطه در همان ایام می‌نویسد: «تهران در این روزها با آن دنیای بسته و بنیادگرایی که برخی احتمالاً تصور می‌کنند، بسیار متفاوت است، ‌این تحول از ماه خرداد آغاز شد. از آن وقت پلیس مأمور حفظ اخلاق اسلامی از خیابان‌ها ناپدید شدند. زنان کفش‌های ورزشی یا چکمه‌های پاشنه بلند می‌پوشند، اینترنت در کامپیوترهای ادارات و … طغیان کرده است. آنتن‌های ممنوعه ماهواره‌ای تصاویر و فیلم‌های غربی را وارد خانه ها کرده است و …».

     اظهارات و اعترافات سردمداران این کشورها از جمله سند برگز مشاور امنیت ملی آمریکا که می‌گوید: «همچنان مشکلات جدی در مورد فعالیت‌های ایران وجود دارد ولی من فکر می‌کنم تشویق فرآیند اصلاحات برای ما دلگرم کننده باشد.» و یا اظهارات مادلین آلبرایت وزیر سابق امور خارجه آمریکا و همپالگی دیگر او که می‌گوید «ما نسبت به آینده ایران خوشبین هستیم.» نمونه‌های دیگری است که بیانگر اوج خصومت آنها با کشور و مردم ایران است.

     نباید فراموش کنیم که موفقیت نسبی دشمن در اجرای این برنامه‌هاست که باعث می‌شود تا دشمن سرمست از دستاوردهایی که کسب نموده، یکبار دیگر و در حالی که خوشحالی خود را پنهان نمی‌کند، حرف دل خود را از زبان گری سیک، تئورسین کهنه‌کار آمریکا چنین بیان می‌کند: «چگونه خوشحال نباشیم از اینکه موج تازه‌ای در ایران برپا شده که مصمم است طومار حکومت اسلامی را در هم پیچیده و حکومتی نظیر حکومت محمدرضاشاه و عربستان سعودی را روی کار بیاورد، خواست دولت آمریکا این است که دین در سیاست دخالت نکند»

     البته دشمنی غرب با اسلام و مسلمین ریشه تاریخی دارد، به‌عنوان مثال؛ چند صد سال قبل از آن در قرن ۱۸ میلادی نیز مستر همفر (جاسوس انگلیسی) در راستای مقابله با این دین الهی با تجویز نسخه‌ای خبیثانه گفته بود: «پس از آن که زنان را از چادر وعبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد وبرای پیش برد این نقشه لازم است اول زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند»

     به این ترتیب مشخص می‌شود که در واقع به حاشیه راندن مبانی اعتقادی و محو اصول و ارزش‌های اسلامی و در نهایت تغییر سبک زندگی ایرانی‌ها، همواره مهمترین دکترین دشمن برای شکست آنها بوده است.

     اگرچه با عنایت الهی و هوشیاری مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی تا اینجای کار آنها نتوانسته‌اند به همه اهداف خود دست پیدا کنند، اما آنها در ادامه وقایع و تحولات نامبارک و غیرفرهنگی رخ داده در آن سال‌ها، حالا به تدریج از رنگ باختن کامل حجاب،‌ کوتاه شدن دامن زنان، ترویج فساد و فحشا، آزادی روابط دختران و پسران، گسترش فرقه‌گرایی و عرفان‌های کاذب، توسعه احزاب و گروه‌ها و نشریات متعدد فریبنده و رنگارنگ،‌ ارائه آزادانه انواع محصولات غربی مانند انبوه لوازم آرایشی، انواع فیلم‌ها،‌ کتاب‌ها و سی‌های رایانه‌ای و … سخن به میان آورده و می‌کوشند تا غرق شدن جوانان در شهوت و بی‌بندوباری را نشانه پویایی، بیداری و پیشرفت در ایران القاء کنند، اما هیچ‌گاه به این سوال پاسخ نمی‌دهند که چرا این کشورهای به ظاهر متمدن، خود همچنان گرفتار هزاران مشکل و معضل اخلاقی و اجتماعی هستند.

     بنابراین؛ حال این سوال از فریب‌خوردگان وطنی مطرح است که آیا این اظهارات و اعترافات شیاطین غربی که مصادیق متعدد دیگری هم دارد، برای پی بردن به عمق عداوت و دشمنی آنها و بیدار شدن کسانی که به مدینه فاضله غرب دلخوش نموده و در همراهی آگاهانه یا ناآگاهانه با آنها به ناهنجاری‌های اخلاقی و رفتاری دیکته شده از سوی بیگاانگان دامن می‌زنند، کافی نیست. بی‌شک چنانچه این رفتارها ‌تداوم پیدا کند، نباید تعجب کنیم اگر روزی مجدداً شنیده شود که فلان مسئول غربی رسماً اعلام نموده که اکنون در کشور ایران سربازانی داریم که آماده می‌شوند تا با یک اشاره در راستای اهداف ما با دولتشان بجنگند.

     همچنان که گری سیک تئوریسین معروف آمریکایی و مشاور سابق رئیس جمهور این کشور قبلاً در اظهار نظری کاملاً آشکار با ابراز خوشحالی از این روند می‌گوید: «من در ایران روشنفکرانی را دیدم که اشاره ما را دنبال می‌کنند، آنها ششلول‌هایی بالا برده‌اند تا هرکس و هرچه با آمریکا ناسازگار است را هدف قرار دهند».

می‌خواهند ما را هم با خودشان غرق کنند:

     فراموش نکنیم که کوشش دشمن برای ترویج فساد در سایر کشورها در حالی است که خود این جوامع در فساد و فحشاء غرق شده‌اند و هر روز بر میزان نگرانی مردم و مسئولین آنها در مورد آینده کشورهایشان و سرانجام نسل‌های بعدی که حاصل این نابسامانی‌هاست، افزوده می‌شود.

     در این مورد کِندی حدود ۶۰ سال قبل در سال ۱۹۶۲ اعلام کرد: «آمریکا آینده درد ناکی پیدا خواهد نمود، چه جوانان اسیر بی بند و باری و غرق شهوتند و دیگر حاضر نیستند وظایفی را که به آنان محول می گردد به خوبی انجام دهند. مثلاً از میان هر هفت تن جوانی که به سربازی اعزام می شوند شش تن نا لایق و سست و از آب در می آیند و این بدان سبب است که افراط در شهوت رانی استعدادهای بدنی و روانی آنان را کاسته است».

     خروشچف نیز مانند کندی در سال ۱۹۶۲ چنینی تصریح کرد: «آینده شوروی در خطر است و جوانان هرگز آتیه امیدبخشی ندارند، چه بی بند و بار و اسیر شهوت گشته‌اند.»

     در کشور سوئد بعد از ۲۰ سال آزادی کامل جنسی در میان جوانان، آنچنان فجایع وحشتناکی بروز کرد که دانشمندان و مقامات مسئول آنجا را به سختی دچار وحشت نمود، به طوری که این پدیده وحشتناک و طغیان  خطرناک اجتماعی در پارلمان سوئد مورد بررسی قرار گرفت و نخست وزیر این کشور با صراحت کامل گفت: «برای جبران اشتباهی که ۲۰ سال تمام ادامه داشت چهل سال وقت نیاز داریم»

      آنطونیوس حنانیا، متفکر مسیحی و استاد جامعه شناسی و روانشناسی که سالهای طولانی عمرش را در اروپا به تحقیق پرداخته است نیز در گفتگو با روزنامه الوفاق در این رابطه یعنی هدف دشمن از ترویج فساد و نتایج فاجعه‌بار آن در جوامع غربی می‌گوید؛ «در قرن‌های گذشته دختران پاک و عفیف مسیحی را فریب دادند و حجاب را به اسم آزادی از سرشان برداشتند. سالها گذشت تا امروز اروپایی‌ها [تازه برخی از آنها] فهمیده‌اند حجاب محافظ نجابت آنها بود» و در ادامه از مخاطبین می‌خواهد که؛ «تاریخ اروپا را بخوانید و از کسانی که کمی سنشان بالاتر است بپرسید که هنوز یادشان می‌آید. در سال‌های دور اگر در اروپا زن یا مردی ناپاک یود، انگشت‌نمای مردم می‌شد و مردم به دلیل آن‌که او فردی بی‌اخلاق بود طردش می‌کردند، ولی امروز بلایی بر سر کشورهای اروپایی آورده‌اند که بیمارستان‌هایشان از فرزندان بدون پدر و مادر پر شده است و این نتیجه سیاست‌های استعماری صهیونیست‌است.»

    برخی از سیاستمداران و صاحب‌نظران ایرانی از جمله عزت‌الله سحابی هم طی نامه‌ای چند سال قبل از زندان خطاب به فرزندانش نوشته، آشکارا به این موضوع اعتراف کرده و می‌گوید: «مگر می‌توانید منکر این واقعیت شوید که غیردینی کردن حکومت که من و امثال من در خط آن پیش می‌رفتیم، مطابق برخواست ایالات متحده آمریکا است که می‌خواهد اعتقادات دینی مردم زائل شود تا بنیادی‌ترین مبنای این نظام را که دشمن می‌دارد متزلزل نماید؟» و در ادامه می‌نویسد. «مگر نه این است که همزمان با هرج و مرج‌های تیرماه ۷۸ تهران، من فرستاده یک مقام آمریکایی را به ملاقات خود پذیرفتم که وی موضوع گسترش دامنه هرج و مرج را به استان‌های دیگر کشور مطرح می‌کند و …»

    با این حال در داخل کشور نیز افرادی وجود دارند که یا از روی نادانی و هوای نفس و یا از روی عناد و کینه‌ورزی دست در دست دشمن دارند و نفهمیده‌اند که تلاش دشمن برای ترویج فساد و تغییر مبانی اعتقادی جامعه و فروپاشی جامعه از درون است و لذا فردی مانند عطاء‌الله مهاجرانی در سلک یک انسان خیرخواه، مصلح و اصلاح‌طلب به خود اجازه داده تا بگوید: «برخورد با توهین کنندگان به مقدسات چون منجر به اشاعه توهین می‌شود، خود اشاعه فحشا است.» بدون این‌که بگوید چگونه دامن زدن به ابتذال و بی‌بند و باری و آزادی نامعقول، منجر به اشاعه فحشا نمی‌شود، اما مقابله با آن حتی در چارچوب قانون و سنت الهی نتیجه عکس خواهد داشت.

     با این توصیف بدیهی است که کشف حجاب، عادی‌سازی روابط نامشروع و از بین بردن قبح گناه، افزایش ارتباط با جنس مخالف، تزلزل بنیان خانواده، ترویج اباحه‌گری، فرار دختران از خانه، افزایش طلاق، خیانت همسران، به وجود آوردن بدگمانی در فضای واقعی نسبت به همه‌ی اشخاص، کشیده شدن ارتباط‌های مجازی به ارتباط‌های خارج از عرف در فضای واقعی جامعه و در نهایت اتلاف وقت و هدر دادن سرمایه و انرژی نیروی کار کشور، تنها بخشی از پیامد‌های مخرب راهبرد ترویج فساد است که سلطه‌گران برای تغییر مبانی اعتقادی و در نهایت تجزیه و فروپاشی ایران از درون و تسلط مجدد بر منابع غنی کشورمان دنبال می‌کنند.

     توضیح؛ علاقه‌مندان در صورت تمایل می‌توانند، یادداشت‌های قبلی مرتبط با موضوع حجاب را نیز با جستجوی واژه‌‌های «حجاب»، «زنان» و «خواب خرگوشی» در همین سایت (سایت ره‌توشه)، ملاحظه و مطالعه نمایند.

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۱/۲/۱۴۰۲

نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com  نشانی سایت: rahtooshe.com

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. سمیرا محمدی گفت:

    ره توشه سلام:
    مطلب بسیار خوب و روشنگرانه ای بود، اما به نظر من خیلی دیر شده
    خوب بود زدتر از اینا و بیشتر در این باره با مردم صحبت می شد
    البته برای من مفید بود و استفاده بردم اما همه به این بحثها نیاز دارند
    حقیقتش چند وقت بود در باره سختگیری بعضیا دچار تردید شده بودم
    اما با خواند این مطلب حالا با اطمینان بیشتری به مسیرم ادامه می دم
    برای خیلی ها هم فرستادم
    مرسی از شما

  2. شاهد گفت:

    احسنت؛ مثل همیشه عالی و پرمحتوا

پاسخ دادن به شاهد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *