هنوز بیش از چند ماه از عمر انقلاب شکوهمند اسلامی سپری نشده بود که حضرت امام (ره) با نگاهی ژرف و دوراندیشانه در مورد آینده کشور و محرومین و مستضعفین که به حق ولی نعمتان انقلاب نام گرفتند، در فرمانی ویژه در تاریخ ۲۰/۱/۵۸ فرمودند :
برادران و خواهران دلیر و مبارز ایدهم الله تعالی! اینک به مرحله حساسی از دوران انقلاب اسلامی خود رسیدهایم. دوران سازندگی، دورانی که باید از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمدیده ایران بهرهمند شوند. دورانی که باید شکوه نظام عدل اسلامی را لمس کنید. دورانی که همه باید دست به دست هم بدهیم تا ریشه فقر و استضعاف را برکنیم.
ایشان در بخش دیگری از این پیام با اولویت به مشکل مسکن محرومین و مستضعفین، اینگونه موضوع را مورد تاکید قرار می دهند:
اینجانب حسابی به شماره ۱۰۰ در تمام شعب بانک ملی افتتاح کرده، و از همه کسانی که توانایی دارند، دعوت میکنم که برای کمک به خانهسازی برای محرومان به این حساب پول واریز کنند، و در هر محل از بین افراد صالح و مورد اعتماد، گروهی حداقل مرکب از سه نفر از مهندسان و کارشناسان شهرسازی و خانهسازی و یک نفر روحانی و یک نماینده دولت انتخاب شوند تا با صرفهجویی و دقت کامل خانههای ارزان قیمتی بسازند و در اختیار محرومان قرار بدهند، و در این طرح به هیچ وجه پولی در برابر خرید زمین پرداخت نشود.
محرومیت زدایی از نگاه ایشان بقدری حائز اهمیت بود که در طول تمام دوران حیات شریفشان همواره به عنوان مهمترین مسئله مورد توجه قرار داشته است، بگونه ای که از همان روزهای آغازین انقلاب اسلامی موضوع رسیدگی به محرومین و مستضعفین و رفع محرومیت از جامعه بطور جدی در دستور کار مسئولین نظام قرار گرفت و تلاشهای زیادی معطوف تحقق این هدف والا شد. به همین منظور علاوه بر دستگاههای موجود قبلی نهادها و سازمانهای دیگری نیز به تدریج شکل گرفتند که بطور مستقیم یا غیر مستقیم، رسیدگی به امور محرومین و مستضعفین را هدف قرار داده و تا کنون اقدامات گستردهای را برای رفع محرومیت از جامعه بعمل آوردهاند.
در بخش خدمات عمومی، با فرمان حضرت امام (ره) سازمان جهاد سازندگی بعنوان متولی اصلی محرومیت زدایی در روستاها تعیین شده بود و به دنبال ادغام سازمان مذکور با وزارت کشاورزی که با هدف دخیل نمودن همه دستگاههای ذیربط در مأموریت محرومیتزدایی صورت گرفت، مجدداً اجرای بخشی از وظایف این سازمان برعهده بسیج گذاشته شد که هر دو سازمان اگرچه محدود اما متناسب با مقدورات خود، خدمات قابل توجهی را در این زمینه ارائه نمودهاند، اما متاسفانه در بخش تأمین اجتماعی علی رغم تعدد مراجع و دستگاههای متولی و تمام اقـدامات گسترده ای که تابحال صورت گرفته، همچنان شاهد آمار و ارقامی از قشر محروم جامعه هستیم که نه تنها برای مردم ابهام برانگیز و نگران کننده تلقی میشود، بلکه با توجه به اعتبارات تخصیص یافته و نیز سایر درآمدها و منابع موجود و جذب شده توسط دستگاههای ذیربط، به نظر می رسد نوعی سوء مدیریت و نابسامانی در ارائه خدمات به محرومین جامعه رخ داده است چرا که در حال حاضر، علاوه بر کمیته امداد امام خمینی (ره) که در این رابطه رسالت و مسئولیت اصلی را برعهده دارد، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی دیگر ازجمله: دفتر مناطق محروم، سازمان بهزیستی، سازمان تامین اجتماعی، بنیاد مستضعفان و جانبازان، سازمان اوقاف (از محل موقوفات)، آستان قدس رضوی (از محل نذورات و سایر درآمدها) و صدها و بلکه هزاران تشکل مردم نهاد (NGO) رسمی و غیر رسمی دیگری نیز وجود دارند که در این زمینه طبق قانون و اهداف و ماموریتهای تعریف شده، مسئولیتهایی برعهده آنان قرار گرفته است .
حال این سئوال مطرح است که چرا علی رغم عنایت و حمایتهای بی دریغ مقام معظم رهبری (دامه) نسبت به موضوع و گستردگی و تعدد سازمانهای مذکور و همچنین تنوع و حجم خدماتی که از سوی این مراکز ارائه میگردد، همچنان محرومیت زدایی گرفتار محرومیت است و آمار و ارقام منتشره در رسانهها، از وجود تعداد قابل توجه محرومین و مستضعفین در کشور خبر می دهد. بعنوان مثال براساس گزارشهای کمیته امداد امام خمینی (ره) در حال حاضر بیش از ۵/۴ میلیون نفر بطور دائمی و بیش از دو میلیون نفر نیز بصورت غیردائمی تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند و علاوه بر این، بنا به اظهارات اخیر مسئولین این نهاد، سالانه بیش از ۹ میلیون مراجعه موردی نیز برای دریافت کمک به کمیته امداد صورت میگیرد، که این ارقام با احتساب افراد تحت پوشش سایر نهادهای دولتی و مردمی، بیانگر آمار بالایی است که اولا پس از سی سال از ظهور انقلابی که به مردم محروم و قشر مستضعف جامعه تعلق دارد، پذیرفتنی نبوده و لذا این ارقام جای تأمل فراوان داشته و نمی تواند واقعیت داشته باشد و ثانیا در شان انقلاب شکوهمند اسلامی که الگوی سایر ملل مسضعف و تحت ستم دنیا قرار گرفته، نیست.
بدیهی است با استناد به توضیحات فوق و با توجه به اقدامات وسیع دولت و کمکهای فراوان مردمی برای رفع محرومیت از جامعه طی سالهای گذشته، بخش قابل توجهی از این آمار و ارقام غیر واقعی بوده و نمیتواند واقعیت داشته باشد، لذا همانگونه که اشاره شد، عمده نابسامانیهای موجود را تنها میتوان ناشی از عدم استفاده بهینه از منابع و به عبارت دیگر ضعف مدیریت در ارائه خدمت به محرومین جامعه دانست، زیرا از یک سو مسئولین ذیربط با غفلت از ایجاد تمرکز در سیاستگذاریها، برنامهریزیها و سایر امور مربوط به محرومین باعث شدهاند که این مشکل همچنان لاینحل باقی بماند و از سوی دیگر همین پراکندگی سبب شده است تا برخی از افراد فرصت طلب (اعم از نیازمند یا حتی بینیاز) با سوء استفاده از این موقعیت به سادگی و به دور از هرگونه دغدغه ای برای کسب و کار و تلاش اقتصادی، بار مالی خود را به دو یا حتی چند سازمان مختلف تحمیل و با تضییع حقوق محرومین واقعی، آمار و ارقام را بطور کاذب افزایش دهند .
با توجه به توضیحات فوق به نظر میرسد، هم اکنون این ظرفیت در کشور وجود دارد تا با اتخاذ بعضی از تصمیمات و اعمال برخی از روشها، شرایط لازم را برای استفاده بهینه از منابع مورد اشاره ایجاد و مشکلات موجود در این زمینه را بشکلی مطلوبتر برطرف نمود .
راهکارهای پیشنهادی:
۱- در گام نخست شایسته است به منظور ایجاد همزبانی بین مسئولین کشور، متناسب با شرایط و شاخصه های ایرانی و اسلامی، یک تعریف جامع و یکسان از مفهوم فقر، فقیر، محرومیت، محرومیت زدایی و امثال آن تهیه و ارائه شود و در گام بعد با همکاری سایر دستگاههای ذیربط، آمار و اطلاعات دقیق و قابل استناد در این زمینه تهیه و در نهایت با تدوین یک استراتژی مناسب (سند راهبردی) اقدامات لازم صورت گیرد.
۲- سازمانها و نهادهای دولتی و عمومی متولی تأمین محرومین و مستضعفین در قالب یک سازمان ویژه تجمیع یا حداقل برنامهریزی و سیاستگذاری در این زمینه با مسئولیت یکی از سازمانهای ذیربط بطور متمرکز انجام و نقش، وظیفه و حدود اختیارات هر دستگاه در بخش دولتی و خصوصی(NGO)ها بطور صریح و روشن تعریف و ابلاغ شود.
۳- کلیه دستگاهها و نهادهای دولتی و عمومی ذیربط از جمله: سازمان اوقاف، کمیته امداد، سازمان بهزیستی، سازمان تامین اجتماعی، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، آستان قدس رضوی و … با کسب مجوز از مقام معظم رهبری(دامه برکاته) و مراجع قانونگذاری موظف شوند، درآمدهای مربوط را از طریق گردش خزانه به یک حساب متمرکز واریز و منابع مذکور تنها توسط یک مجموعه مشخص برای تأمین معیشت محرومین استفاده شود، تا از موازی کاری و سوء استفادههای احتمالی جلوگیری شود.
۴- پرداخت هزینهها بگونهای انجام شود که خانواده ها را به سمت خوداتکایی سوق داده و با ایجاد شغل برای آنها، بتدریج از وابستگی آنها به دریافت کمکهای مذکور بکاهد.
۵- کمکهای غیرنقدی حتی المقدور از طریق فروش اجناس به وجوه نقدی تبدیل و اجناس غیرقابل فروش با افزایش تعداد فروشگاههای کمیته امداد و از طریق واگذاری بن یا کالا برگ در اختیار محرومین قرار گیرد .
۶- حتی المقدور و تا زمان کسب توان خود اتکایی افراد تحت پوشش، مبالغ بصورت نقدی و بعنوان حداقل حقوق بیکاری یا از کار افتادگی به آنان پرداخت شود تا متناسب با نیاز خود هزینه نمایند.
۷- از آنجا که تعداد زیادی از محرومین جامعه علی رغم نیاز شدید، به لحاظ موقعیت اجتماعی خود، از دریافت کمک از محل صدقات دریافتی کمیته امداد امام خمینی (ره) اکراه دارند، لذا پیشنهاد می شود به منظور حفظ منزلت افراد، این کمکها با اعتبارات دریافتی از سایر منابع ترکیب و با افتتاح حساب ویژه (تـــــرجیحا عابر بانک) برای خانوادهها، بطور مستقیم از طریق کمیته امداد یا سایر نهادهای ذیربط در اختیار آنان قرار گرفته تا خود مددجویان بدون واسطه و متناسب با نیاز و اولویت هایشان بر مصرف آن مدیریت نمایند .
۹- بجای تصمیمگیری برای تعیین اولویتها و تأمین نیاز محرومین در قالب (جهیزیه، هزینه تحصیل، ازدواج، درمان، مسکن و سایر موارد مشابه) توسط دستگاههای ذیربط، از محل درآمدهای دستگاهها برای آنان حقوق ثابت ماهانه یا فصلی در نظر گرفته شود و مانند کارمندان دولت، حتی المقدور مبلغی از (حقوق بیکاری یا از کار افتادگی) تخصیصی به مددجویان، به عنوان پس انداز مسکن و بیمهگذاری در موضوعات مختلف، در کمکهای اعطایی لحاظ شود، تا ضمن کاهش مسئولیتها و هزینههای متعدد جانبی در دستگاههای مجری، امکان هدایت تمام منابع در جهت رفع فقر و محرومیت زدایی به صورت اصولی و با ثبات فراهم گردد.
۱۰- تحقق این هدف ارزشمند یعنی محرومیت زدایی، مستلزم ایجاد یک ستاد ویژه برای همکاری و هماهنگی بیشتر بین همه دستگاههای دولتی، عمومی و مردمی است و لذا این موضوع نباید مورد غفلت قرار گیرد، همانگونه حضرت امام (ره) این مسئولیت را متوجه دستگاههای مختلف دانسته و در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند:
بنیاد مستضعفین نیز باید به کمک این طرح بشتابد و از اموال مصادره شده خاندان پهلوی و اطرافیانش در این طرح استفاده شود و نیز دولت باید در طرحهای اساسی و دراز مدت خود برای حل این مشکل در سطح عموم، طرحهایی تهیه کند و اکنون این یک تجربه تازه از بسیج نیروی ایمان جامعه در راه تعاون اسلامی و مبارزه با محرومیت است که ملت با توفیق الهی باید از آن نیز سرافراز درآید.
۱۱- طرحهایی مانند هماهنگی و همکاری بین سازمانهای مجری اعم از دولتی و غیر دولتی و یا طرح اختصاص داوطلبانه چند رقم آخر فیش حقوقی کارکنان و کارگران دولت به محرومین و مستضعفین باید با همکاری رسانه ها به یک فرهنگ عمومی در کشور تبدیل و به بخش خصوصی نیز تعمیم داده شود .
لازم به یادآوری است، در حال حاضر چنانچه قرار باشد فقط ۵/۴ میلیون نفر گروه اول (افراد تحت پوشش دائمی کمیته امداد) مشمول خدمات این نهاد شوند، از محل کمکهای مردمی و کمک دولت به این نهاد، به هر خانواده ۵ نفره بطور میانگین در هر سال تنها حدود ۰۰۰/۰۰۰/۳ ریال یعنی ماهی کمتر از ۰۰۰/۳۰ تومان تعلق خواهد گرفت و این در حالیستکه اولاً این مبلغ برای تأمین حداقل هزینه زندگی هم پاسخگو نیست افراد دیگری هم به شکل موردی یا مقطعی جز مراجعین کمیته امداد محسوب میشوند و ثالثاً بخشی از این درآمدها صرف سایر خدمات جانبی می شود.
احمد رضا هدایتی
آبان ماه ۱۳۸۷
منابع مورد استفاده :
۱- روزنامه کیهان شماره ۱۹۱۸۹ تاریخ ۲/۷/۸۷
۲- همان منبع شماره ۱۹۲۱۳ تاریخ ۲/۸/۸۷