استفاده نامطلوب از ظرفیت موسیقی در رسانه ملی

     تعریف شما از برخورد انفعالی با شرایط چیست؟ آیا الزاماً اتخاذ شیوه های انفعالی می تواند در همه موارد موفقیت آمیز باشد؟ آیا ما مجازیم که همواره برای پرهیز از آثار زیانبار یک پدیده نامطلوب، بین بد و  بدتر گزینه بدتر را انتخاب کنیم؟ آیا هیچ گاه راهکار برتری برای برون رفت از شرایط ناخواسته وجود ندارد؟

     تعجب نکنید؛ این سوالات از آن جهت حائز اهمیت است که مسئولین رسانه ملی همواره در پاسخ به علت پخش برخی فیلمها و برنامه های نازل و مغایر با ارزشهای اسلامی و اجتماعی از صدا و سیما، دسترسی جامعه به فیلمها و برنامه های غیر اخلاقی ماهواره ها و تامین نظر و جذب مخاطبان این برنامه ها به سوی برنامه ها و فیلمهای کم مسئله تر را دلیل اصلی این رویکرد اعلام می کنند و این در حالی است که این نگاه، از یکسو نوعی باج دادن به اندک مخاطبان اینگونه برنامه ها محسوب می شود و از سوی دیگر پذیرفتن نوعی موضعگیری منفعلانه در برابر اقدامات هدفمند بیگانگان تلقی می گردد.

     اگرچه اقدامات و سیاستهای مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران در بخشهای مختلف علمی، سیاسی و نظامی، دشمن را متحیر و دچار سرگیجه و آشفتگی نموده و امکان برنامه ریزی مقابله ای را از آنان سلب نموده است، اما به نظر می رسد، رسانه ملی تا حدود زیادی از این غافله عقب مانده است، به گونه ای که پیوسته باید برای جلوگیری از عوارض منفی هجمه فرهنگی غرب در جستجوی راهکار جدید و پخش فیلم و برنامه هایی به مراتب بدتر از آنچه تابحال ارائه شده باشد.

     این مفهوم بدان معناست که رسانه ملی علی رغم تمام ظرفیتهای بسیار خوب فنی و فرهنگی و توانمندی های برتری که در جریان تولید و پخش برخی از برنامه های فاخر از خود بروز داده است، در عین حال پذیرفته که قادر نیست در شرایط برتر و در فرآیند یک حرکت جریان ساز مستمر، با بکار بردن روشهای پیشدستانه، دشمن را به دنبال خود بکشد، بلکه مایل است که همچنان در یک موضع منفعلانه و با فاصله زیاد از رقبای خارجی خود حرکت کند.

     برای اثبات این موضوع کافیست محتوای برخی از فیلمهای خارجی یا برخی فیلمهای ایرانی (مانند، فیلم اشک تمساح که در گذشته نه چندان دور به صورت نیمه کاره پخش شد یا فیلم کلاه پهلوی و برخی برنامه های طنزی که در سالهای اخیر پخش شده است) در ابعاد مختلف فرهنگی، جامعه شناسی، روانشناسی، هنری و سایر موضوعات مشابه مورد بررسی کارشناسی قرار گیرد.

     البته این موضوع فقط به برنامه های تلویزیونی محدود نمی شود، بلکه رادیو هم با ارائه برخی برنامه های ناخوشایند این مسیر ناصواب را دنبال می کند، البته در رادیو این ناهنجاری بیش از هر چیز در محتوای مبتذل اشعار مورد استفاده در ترانه های پخش شده از صدای جمهوری اسلامی ایران به چشم می خورد.

     در پاره ای از این ترانه ها، به قدری بر نقش زن در روابط عاشقانه تاکید می گردد، که گویی تمام مفهوم زندگی در اینگونه مفاهیم خلاصه می گردد، به عبارت دیگر در سالهای اخیر زنبارگی بخش عمده ای از محتوای ترانه های رادیو را به خود اختصاص داده است، البته خوشبختانه هنوز دامن تلویزیون به اینگونه اشعار آلوده نشده، اما با ادامه این وضعیت بیم آن می رود که ساحت سیمای جمهوری اسلامی نیز از این ناهنجاری در امان نماند.

     متاسفانه از آنجا که برنامه های رادیو کمتر از تلویزیون در کانون توجه مردم و مسئولین قرار دارد، لذا آشفتگی در این زمینه در حدی است که مسن ترها، برخی از ترانه های صدای جمهوری اسلامی را مشابه ترانه های ناهنجار و غیر اخلاقی قبل از انقلاب اسلامی می دانند.

     شکی نیست که مردم همگام با سایر امور زندگی به شور و نشاط و شادی هم نیاز دارند اما این بار این سوال مطرح است که آیا واقعاً در اشعار، سرودها و ترانه هایمان حرف مهمتر و اولویت بالاتری به جز اشعار عاشقانه برای گفتن نداریم؟ پس جایگاه شور و نشاط انقلابی برای کسب علم و دانش و کار و تلاش در موسیقی و ترانه های ایرانی کجاست؟ چرا به اندازه کافی از قدرت برانگیزانندگی شعر و ترانه در مسیر پیشرفت و تعالی جامعه استفاده نمی شود؟ آیا استفاده بهینه از ظرفیتهایی مانند شعر و موسیقی و کمک به فراهم آوردن شرایط مناسب برای تامین معاش کافی از طریق ترویج و تعمیم فرهنگ کار و تلاش، نمی تواند شادی لازم را برای مردم به همراه داشته باشد؟

     البته این سخن به معنای درخواست حذف کامل ترانه های متداول، ارزشی و منطقی نیست، بلکه هدف بیان ضرورت دقت بیشتر به استفاده درست از این ظرفیت و لزوم تجدیدنظر در محتوای ترانه ها و ایجاد تعادل در بیان سایر نیازهای فکری و فرهنگی جامعه در بخش موسیقی ایرانی می باشد و امید است که این مهم مورد توجه مسئولین محترم قرار گیرد.

                                                                            احمد رضا هدایتی

                                                                           کارشناس ارشد مدیریت

                                                                                ۱۲/۷/۹۲

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. ناشناس گفت:

    خیلی متحجری، مگه چه اشکال داره آدم یخورده حال کنه؟ بلخره شادی هم نیاز است.

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      ناشناس محترم سلام:
      بنده هم با نظر شما در مورد شادی کاملا موافقم، البته باید مشروع باشد و به عبارت دیگر هیچ نوع زیان جانبی روحی، روانی، جسمی و … برای شما یا سایر انسانها و یا حتی سایر موجودات نداشته باشد.
      دلشاد و موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *