امروزه مقابله با آلودگی هوا به یکی از بزرگترین چالشهای مدیریتی در کلان شهرها تبدیل شده و تداوم این وضعیت میتواند، ضمن آسیب رساندن به سلامت، جسمی و روحی و روانی افراد جامعه و تحمیل خسارتها و هزینههای کلان به نظام اقتصادی و اجتماعی کشور، به بحرانهای زیستمحیطی و حتی امنیتی پیچیده و پیشبینی نشده تبدیل شود.
البته عوامل مختلفی در ایجاد آلودگی هوا نقش دارند، که برخی به شکل مستقیم و گروهی نیز به شکل غیرمستقیم و بعضاً نامحسوس این مشکل را تشدید میکنند. بهعنوان مثال؛ اولویت به توسعه شهری و عدم توزیع عادلانه و متوازن امکانات و خدمات در سطح کشور و تمرکز سیستمهای خدماتی و رفاهی در شهرهای بزرگ که از دیرباز اعمال میشده است، مهاجرپذیری آنها را افزایش داده و به تبع آن با افزایش جمعیت شهرها و فزونی یافتن میزان مصرف سوخت برای سیستم حرارتی منازل و یا تردد درون شهری و یا گسترش صنایع و مراکز تولیدی و خدماتی، بهتدریج بر میزان انواع آلودگیهای زیست محیطی کلانشهرها افزوده شده است، در حالیکه شاید این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد.
از همین رو بسیاری از کشورها تلاش دارند تا با اتکاء به تجارب سایر کشورها و نتایج فعالیتهای مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی و با استفاده از نظرات کارشناسان و افراد صاحبنظر در این حوزه، مشکل را از طریق بهکار بردن روشهای مختلف علمی، فنی و فرهنگی حل نموده یا حداقل، آثار و عوارض نامطلوب آن را کاهش دهند.
تعیین محدوده ترافیکی و اجرای طرح زوج و فرد برای خودروها، اختصاص و افزایش مسیر اتوبوسهای تندرو، ترغیب مردم به دوچرخهسواری و اختصاص جایگاه تحویل دوچرخه برای تردد شهروندان، تمرکز بر ارائه خدمات الکترونیکی برای کاهش تردد شهروندان، تأمین و ارائه سوخت استاندارد، ترغیب کارمندان دولت به خروج از کلانشهرها، سهمیهبندی بنزین و ترغیب مردم به استفاده از انرژیهای نوین و کاهش مصرف سوخت، نمونههایی از کارهای کوتاه مدتی است که تا بهحال توسط دستگاههای ذیربط به اجرا گذاشته شده است.
برخی از اقدامات از جمله؛ گسترش شبکههای عمومی حمل ونقل مانند؛ مترو و اتوبوسرانی، جنگلکاری و توسعه و گسترش فضای سبز، تلاش در جهت استانداردسازی سیستم سوخت خودرهای تولیدی، بهینهسازی سیستم حرارتی و عایقبندی دیوارها و در و پنجره منازل و ادارات، گازسوز نمودن خودرها، طرح تعویض خودرهای فرسوده و جایگزین نمودن خودرهای نو به جای خودروهای مستعمل، بهویژه در بخش حمل و نقل عمومی و سایر اقدامات مشابه را میتوان در ردیف اقدامات میان مدت قرار داد.
در رابطه با اقدامات بلندمدت نیز از سالها پیش طرحهای مختلف و متنوعی مانند؛ طرح انتقال صنایع آلوده به خارج از شهرها و یا طرح انتقال پایتخت به سایر نقاط کشور، با هدف جلوگیری از انفجار جمعیت و نیز کاهش آلودگی هوا در کلان شهرها پیشنهاد و ارائه شده که یا هرگز عملی نشده یا به شکل کامل اجرا نشده است.
همانگونه که اشاره شد، همه این موارد در حالی استکه؛ این موضوع از جنبههای مختلف امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی حائز اهمیت است و لذا حداقل به مصداق ضربالمثل معروف «همه تخممرغها را توی یک سبد نگذارید» که به ضرورت جلوگیری از ریسک تمرکز منابع و امکانات در یک مکان خاص و آسیبپذیر اشاره دارد، بهنظر میرسد؛ در این رابطه انجام پارهای از اقدامات با رعایت کامل اصول آمایشی و در نظر گرفتن همه جوانب و عوارض احتمالی کوتاهمدت و بلندمدت آن اجتنابناپذیر است، اقدامات عمدتاً بلندمدتی که اهم آنها عبارتند از:
- تسریع در تهیه و اجرای طرح تفکیک و انتقال پایتختهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به سه بخش جداگانه در سه نقطه مختلف و مناسب کشور بهمنظور تمرکززدایی و جلوگیری از مهاجرت بیرویه به تهران و سایر کلانشهرها با استقرار در شهرهای واجدشرایط موجود یا احداث شهرهای جدید
- تقسیمبندی کشور به چهار یا پنج منطقه مجزا با محوریت استانهای مستعد و واجد شرایط که در مرکز منطقه واقع شدهاند، در زمینه موضوعاتی مانند؛ ایجاد مراکز تحقیقاتی و آزمایشگاهی(پارکهای فناوری)، ارائه خدمات ویژه و خاص درمانی و یا ذخیرهسازی، انبارداری و توزیع عمده اقلام و مایحتاج عمومی به شکل منطقهای و یا در نظر گرفتن هر استان برای ایجاد یک یا چند صنعت خاص مانند؛ صنعت پوشاک، صنعت چوب، صنایع لوازم خانگی و امثال آن و همچنین ایجاد بازار یا مراکز تجاری و مناطق آزاد، متناسب با شرایط آمایشی و تجربی استانها (استانهای تخصصی) و سایر اقدامات مشابه بهمنظور تمرکززدایی و کاهش ترددها به تهران و کلان شهرهای آلوده
- تعیین دقیق و قطعی محدوده گسترش کلانشهرها و جلوگیری از بلندمرتبهسازی و ایجاد ابنیه جدید اعم از خدماتی، مسکونی، اداری، تجاری و بهخصوص صنعتی در کلان شهرها و مسدود و محدود نمودن حاشیه شهرها با انجام اقداماتی مانند؛ احداث جاده کمربندی، جنگلکاری، احداث دریاچه یا نهرهای مصنوعی و یا نصب علائم مشخص و یا سایر سیستمهای کنترلی
- توجه بیش از پیش به پیشرفت روستاها و تخصیص تسهیلات و ایجاد و احداث تأسیسات خدماتی و رفاهی متناسب با جمعیت، در مراکز بخشهای روستایی و بهخصوص تسریع در ایجاد شبکه تلویزیونی تخصصی برای ارائه خدمات آموزشی، فرهنگی، اطلاعرسانی و حتی تفریحی و سرگرمی برای روستائیان با هدف کمک به تقویت بخش کشاورزی کشور و بهمنظور کاهش میزان مهاجرت به شهرها
- تسریع در تهیه طرح جامع روستاها و تقویت و تسهیل احداث دستگاههای خدماتی و اداری ضروری مانند؛ مرکز بهداشتی یا درمانگاه، مدرسه، ساختمان شورای روستا، خانه عالم، خانه معلم و خانه پزشک، پایگاه مقاومت بسیج و همچنین سالنهای چندمنظوره با کاربری فرهنگی، ورزشی، انبار محصولات کشاورزی یا سرپناه در حوادث و بحرانها، در جهت ایجاد انگیزه بیشتر برای اقامت در روستاها
- تضمین پرداخت دائمی یارانه به افراد ساکن در روستاها و در صورت لزوم قطع تدریجی یارانه سایر اقشار ساکن در شهرها و نیز در نظر گرفتن تسهیلات تشویقی برای این قشر زحمتکش و محروم در جهت بهبود وضعیت معیشت روستائیان و جلوگیری از مهاجرت بیرویه به کلان شهرها با ضابطهگذاری مناسب
- ضابطهمند نمودن فرآیند مهاجرت به کلان شهرها و حتی سایر شهرها بهخصوص برای کارمندان دستگاههای دولتی و نیز سایر شهروندان ساکن در نقاط مختلف کشور
- حمایت از طرحهای بهینهسازی مصرف آب در بخش کشاورزی برای افزایش ظرفیت کشاورزی و همچنین تسریع در اجرای طرحهای انتقال آب از دریا و یا رودخانههای موجود به مناطق خشک و کویری مناطق مختلف کشور، بهمنظور مقابله با پدیده ریزگردها که در چند سال اخیر تشدید شده است
- تهیه و تدوین قوانین بسیار سختگیرانه و برخورد قاطع با متجاوزین به حریم منابع طبیعی و مقابله با تخریب جنگلها و پوشش گیاهی مراتع و متقابلاً ایجاد مؤسسات خصوصی برای گسترش جنگلکاری در مناطق واجد شرایط و ایجاد، توسعه و نگهداری فضای سبز در اطراف شهرها بدون تصدیگری دولت
- سخت کردن مقررات و شرایط زندگی در کلانشهرها در زمینههای مختلف از جمله؛ تعیین ضربالعجل و الزام ساکنین به نوسازی اماکن قدیمی موجود در بافتهای فرسوده، ممنوعیت کامل تغییر کاربری منازل مسکونی واقع در نقاط آلودهتر کلان شهرها به غیرمسکونی و حتی تعیین ضربالعجل برای مسکونی نمودن اینگونه اماکن برای کاهش ترددها، جلوگیری از خرید و فروش یا اجاره اینگونه منازل با کاربری غیرمسکونی، سهمیهبندی آب مصرفی بخش دولتی، خصوصی و شهروندان، ممنوعیت تردد خودروهای مدل قدیمی در کلانشهرها، برخورد قاطع با مشاغل کاذب که زمینه مهاجرتپذیری در این شهرها را افزایش داده، قطع یا کاهش حق بدی آب و هوا و حق مسکن برای کارمندانی که شخصاً مایل به حضور در کلانشهرها هستند.
به عبارت دیگر باید، از جاذبههای زندگی در شهرهای بزرگ کاسته و متقابلاً با افزایش آن در شهرهای کوچک و روستاها از طریق اقداماتی مانند؛ آنچه مورد اشاره قرار گرفت و در نظرگرفتن امتیازات و تسهیلات برانگیزاننده برای اقامت در سایر شهرها و بهخصوص روستاهای کشور از جمله؛ پرداخت وامهای مختلف، اعطای ضابطهمند زمین برای ساخت مسکن و حتی باغ ویلا در نقاط واجد شرایط کشور، تسهیل در انتقال دانشجویان غیربومی و حتی بومی علاقهمند به حضور در شهرستانها، درنظر گرفتن تسهیلات ویژه برای متخصصین علاقهمند به سکونت در شهرستانها یا کمک به انتقال و احداث واحدهای تولیدی از کلان شهرها به سایر نقاط کشور و سایر موارد مشابه به جنگ این مشکل رفت.
بدیهی است که موفقیت در اجرای راهبردهای فوق؛ قبل از هر چیز مستلزم هماهنگی و تمرکز در تصمیمگیری و همچنین تعیین مجری و متولی مشخص و تقسیمکار صحیح و منطقی بین دستگاههای ذیربط و مهمتر از همه نظارت اصولی و دقیق بر فرآیند اجرای کار است.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱/۱۲/۹۴