دیگرشعار دادن کافیست؛ این جملهای است که این روزها مدام در برخی از محافل و مجالس بهگوش میرسد، متأسفانه این یک واقعیت انکارناپذیر است که علیرغم تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب(دامت برکاته) و انتظارات عمومی جامعه، در بعضی از مقاطع، برخی از مسئولین دستگاهها برای انجام امور محوله و رفع مشکلات حوزه کاری خود، بهجای اتکاء به نیروهای درونزای مورد اشاره رهبری و اقدام انقلابی و جهادیِ متکی به اصول و ارزشهای اسلامی، به این روش ناخوشایند روی آوردهاند.
همانگونه که اشاره شد؛ این موضوع همواره مورد تأکید رهبر معظم انقلاب (دامت برکاته) نیز قرار داشته و تاکنون دهها سخنرانی و رهنمود ایشان به بیان ضرورت پرهیز از خصلتهای مذمومی مانند؛ شعارزدگی، تجملگرایی، دنیاطلبی و بی تفاوتی مسئولین نسبت به رفع نیازهای جامعه و متقابلاً ضرورت برخورداری از تقوا، سادهزیستی و امثال آن اختصاص یافته است، سایر علمای بزرگوار نیز بر این موضوعات تأکید داشتهاند.
بنابراین؛ بیان این خواسته یک انتظار کاملاً منطقی و مطالبه فراگیر و جدی است، اما باید توجه داشته باشیم که اگرچه پس از پایان جنگ تحمیلی به تدریج بسیاری از مسئولین ما گرفتار این ناهنجاری و یا درگیر مسائل حزبی، باندی و جناحی و بعضاً دنیوی شدهاند، اما گرفتاریهای کشور تنها به این رویکردهای غلط مربوط نمیشود، بلکه با توجه به دهها و بلکه صدها توطئه خُرد و کلانی که انقلاب اسلامی از بدو تولد با آنها مواجه بوده، این قضاوت ناعادلانه است اگر ریشه همه مشکلات کشور را در این موضوع خلاصه و همه مسئولین را به کمکاری یا خدای ناخواسته به خیانت متهم نماییم.
همانگونه که اشاره شد؛ برای رفع این شبهه و هضم و درک بهتر این مسئله باید به یاد داشته باشیم که انقلاب اسلامی هنوز به درستی خود را پیدا نکرده بود که خیلی زود با توطئه دشمنان و خیانت برخی از افراد خودفروخته، درگیر مسائل حاد سیاسی و آشوب و اغتشاشات خیابانی در شهرهای مختلف کشور شد و هنوز این درگیریها پایان نپذیرفته بود که که با تحریک دشمن و دامن زدن وی به تعصبات و اختلافات قومیتی، با بحرانها و غائلههای جدیدی مانند؛ جنگ داخلی ضدانقلاب در کردستان، درگیری گروهک چریکهای فدایی خلق در گنبد، جدایی طلبی گروهک خلق عرب در خوزستان و شورش گروهک منافقین در شمال کشور مواجه گردید.
همزمان با این وقایع و در همان اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی، مقدار قابل توجهی از اموال و داراییهای ایران نیز در آمریکا و سایر کشورهای اروپایی مصادره و راهبرد ناجوانمردانه تحریم از سوی غربیها کلید خورد و با هدایت دشمن در یک عملیات برنامهریزی شده اعتصابهای پراکنده و هدایت شده در برخی از مراکز تولیدی نیز آغاز شد و متأسفانه در یک همراهی و همکاری آشکار با دشمن، جامعه با ناهنجاری احتکار، کمفروشی و گرانفروشی از سوی مزدوران بیگانه و عوامل فرصتطلب داخلی آنها در برخی از اصناف نیز مواجه شد.
هنوز نظام دفاعی و امنیتی کشور به طور کامل از عوارض توطئههای مورد اشاره رهایی نیافته بود که با جنگی ناخواسته مواجه شد، جنگی که با پشتیبانی کامل نظام سلطه به کشور تحمیل و ۸ سال تمام به درازا کشید، جنگی ویرانگر که هزاران نفر از بهترین، مخلصترین و متعهدترین جوانان این مرز و بوم را ازآغوش انقلاب گرفت و خسارتهای سنگینی را به نظام نوپای انقلاب اسلامی وارد نمود، نیروها و سرمایههایی که میتوانستند در سایه اصول و ارزشهای اسلامی، در تحقق اهداف متعالی انقلاب نقش اساسی داشته باشند.
این پایان ماجرا نبود، ناکامیهای دشمنان در جنگی که فکر میکردند چند روزه طومار انقلاب اسلامی را در هم خواهد پیچید و نیز ترس از عواقب پیروزی ایران اسلامی، سبب شد تا همزمان مزدوران داخلی دشمن جنایتکارانه به تخریب، بمبگذاری و ترور مردم و مسئولین متوسل شوند، جنایاتی که بیش از ۱۷۰۰۰ نفر از مردم، مسئولین و نخبگان کشور یعنی کسانی که قرار بود آرمانهای انقلاب اسلامی را محقق سازند، ناجوانمردانه قربانی خود کرد، عملیاتهای تروریستی که فقط در یک مورد آن، ۷۲ تن از مسئولین عالی نظام به شهادت رسیدند.
همین مقدار کافی بود تا هر کشور دیگری حتی کشورهای قدرتمند را بهطور کامل فلج و از مسیر خود منحرف نماید، اما به یاری خدا، رهبریهای داهیانه ولایت و حضور هوشیارانه مردم در صحنه دفاع از انقلاب اجازه نداد تا دشمن به اهداف شوم خود دست پیدا کند، به همین دلیل عداوت بیگانگان همچنان ادامه یافت، اما اینبار برخوردها فیزیکی و بعضاً علنی و آشکار نبود، نبرد جدید به عرصه فرهنگی، اقتصادی و حتی امنیتی کشیده شد.
تهاجم فرهنگی که با ورود ماهواره با شدت بیشتری فرهنگ، آداب و سبک زندگی مردم را هدف قرار داده بود، در ادامه با پیدا شدن سر و کله سایر میهمانان ناخواندهای مانند؛ پدیده فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به تعبیر امام خامنهای، به شبیخون فرهنگی و یک جنگ تمام عیار در این عرصه بدل شد.
با این حال؛ جنگ به عرصه نظامی، اقتصادی و فرهنگی نیز محدود نماند، بلکه با نفوذ مزدوران داخلی به شبکه اطلاعاتی و امنیتی کشور در اواخر دهه ۷۰، تجاوزات دشمن ابعاد جدیدتری به خود گرفت.
بروز قتلهای زنجیرهای بین سالهای ۷۷ تا ۷۹ توسط عوامل خود فروخته، وقوع حادثه تلخ و مشکوک کوی دانشگاه در سال ۷۸، جاسوسی و افشای اغراقآمیز فعالیتهای هستهای ایران، تحمیل طرح تحریم ناجوانمردانه و یک طرفه از سوی غرب به بهانه واهی مقابله با دستیابی ایران به سلاح هستهای، فتنه ۸۸ و در نهایت شناسایی، جذب و سازماندهی مخفیانه بیش از ۱۰۰ هزار تروریست از نقاط مختلف دنیا و ظهور یکباره آنها در کنار مرزهای جمهوری اسلامی و داخل کشورهای همسو با ایران، بخش دیگری از سناریوی آمریکایی اسرائیلی است که غرییها از آن به عنوان پروژه براندازی ۲۰۲۰ نام میبرند.
در کنار این موارد باید به اقدامات جانبی دیگری مانند؛ تلاش غرب برای کاهش قیمت نفت، شایعه پراکنی درجامعه، ایجاد بازار سیاه در کشور با کمک بازوهای داخلی و افراد فرصتطلب، ترور شخصیتی، ترور دانشمندان و نخبگان ایرانی، محدودیت در سفر و تحصیل ایرانیان در اروپا و آمریکا، حملات سایبری، قطع ارتباط ماهوارههای رسانه ملی، وارد ساختن انواع اتهامات سیاسی و غیرسیاسی، تحریک کشورهای همسایه برای درگیری یا قطع رابطه و به انزوا کشیدن ایران در صحنه تعاملات بینالمللی و سایر رفتارهای توهینآمیز و تحقیرگونه غرب نسبت به مردم و مسئولین ایران را نیز به کارنامه سیاه دشمنی و عداوت غرب با انقلاب اسلامی افزود.
همانگونه که اشاره شد، انقلاب اسلامی به واسطه ماهیت، ویژگیها و خصوصیات منحصربفرد خود از جمله؛ عدالتخواهی، ظلمستیزی، استقلالطلبی و حمایت از محرومین و مستضعفین، پیوسته مورد هجمه دشمنان بشریت قرار داشته و به تعبیر رهبری تا مادامیکه استکبار زنده است و جمهوری اسلامی ایران بر اصول انسانی و اسلامی خود پایبند است، این دشمنی پایان نخواهد پذیرفت.
این تغییر رویکرد نیز ممکن نیست چون نقض غرض مردم از انقلابی است که برای کسب عزت و استقلال ایران صورت گرفته است، مگر آنکه تمام دستاوردهای ارزشی و مادی و معنوی انقلاب اسلامی را به فراموشی بسپاریم و همچون گذشته پذیرای سرسپردگی غرب و شرق باشیم.
بنابراین؛ هرگز نباید فراموش کنیم، که شنیدن صدا و ندای آسمانی انقلاب برای استکبار و نظام سرمایهداری و کسانی که به سرعت در حال از دست دادن موقعیت و منافع نامشروع خود هستند، قابل تحمل نیست و از همین روست که دائماً کشور ما را در معرض مخاطرات و تهدیدات جدید قرار میدهند، تهدیداتی که قطعاً در بروز بسیاری از ناهنجاریهای اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی و کُند شدن روند رشد و پیشرفت کشور بیتأثیر نبوده است.
با اینحال شرایط و مشکلات ناخواسته و تحمیلی به کشور نمیتواند بهانه کمکاری و نافی مسئولیت مسئولین محترم در انجام وظایف محوله آنها برای خدمت به مردم و رفع نیازهای جامعه و ایجاد زیرساختهای کشور باشد، در عینحال تا زمانی که قدرت ایمان در جامعه حاکم و اتحاد و انسجام اسلامی برقرار باشد، نباید از رحمت و عنایت الهی ناامید شویم، همچنان که تاکنون انقلاب اسلامی به لطف الهی، هدایت رهبری و بصیرت و آگاهی مردم انقلابی ایران، تمامی توطئهها را با کمترین آسیب پشت سر نهاده و با کسب دستاوردهای شگفتآور در عرصههای مختلف، همچنان محکم و استوار به راه خود ادامه میدهد.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۶/۸/۹۵
سلام خسته نباشی بسیارعالی …..مشکل این است که گوش شنوایی نیست ….اماشما رسالت روشنگری خودراادامه دهیدان شاالله که مسولین امربه خود بیایند حداقل به بخشی ازوعده های داده شده خودعمل کنند…..عزت زیاد
برادر مؤمن عزیز سلام:
از پیامهای حمایتآمیز شما متشکرم، انشاءالله که مؤثر واقع شود.
موفق باشید – یاعلی
عالی بود
ممنون از زحمات شما
جناب حسینآبادی بزرگوار سلام؛
ممنون از لطف شما.
موفق باشید