در یادداشت قبلی توضیح داده شد که هر علمی که منشأ الهی داشته باشد، یعنی براساس آنچه که خداوند اراده کرده حاصل شده و به همان شکل که فرموده است مورد استفاده قرار گرفته، چون مبنای اعتقادی دارد، پس علم دینی محسوب میشود.
بنابراین؛ علم دینی تابع اصول و ارزشهایی است که بیشتر جنبه اعتقادی و اخلاقی دارد و مانع از سقوط و انحطاط انسان میگردد و در واقع متضمن سعادت و عاقبت به خیری او در دنیا و آخرت است.
متقابلاً هر علمی که منشأ شیطانی داشته و براساس افکار ناشی از وسوسههای شیطانی حاصل شده و خطوط قرمزی که حریم و حرمت و حد فاصل بین انسان و شیطان در آن تعریف و تبیین نشده باشد، علم غیردینی محسوب میشود.
حال شاید اولین سوال این باشد که آیا علم دینی در همه انواع علوم از جمله؛ علوم نظری، علوم تجربی، علوم پایه و علوم محض مانند ریاضی و فیزیک هم مفهوم مصداق دارد.
در پاسخ باید گفت؛ علیظاهر در علمی مانند ریاضی همیشه نتیجه دو دوتا چهار است، اما بهعنوان مثال؛ همین فرمول ساده گاهی برای محاسبه قرض مبتنی بر ربا که دارای عوارض منفی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است مورد استفاده قرار میگیرد و زمانی برای پرداخت قرضالحسنه که پیامدهای مثبت دنیوی و اُخروی فراوان دارد، به کار گرفته میشود.
این در حالی است که بر عکس ربا که برکتی در آن وجود ندارد و عوارض منفی متعددی برجای میگذارد، قرض الحسنه از همان ابتدا آثار وضعی مثبت خودش را با ایجاد آرامش ناشی از کسب رضایت الهی در قلب انسان نمایان میسازد.
آثار وضعی این آرامش در گام نخست با ایجاد نشاط و لذت معنوی در قرضدهنده، اطرافیان وی و بهخصوص اعضای خانواده او را از نتیجه کار بهرهمند میسازد.
بهعنوان مثال؛ این آرامش و نشاط معنوی میتواند به شکل محسوس یا نامحسوس مانع از بروز بیماریهای مختلف و حداقل کاهش بیماریهای روحی و روانی افراد خانواده شود و کاهش بیماریهای یک خانواده از یکسو در حد خود به کاهش هزینههای درمانی نظام اسلامی کمک میکند و از سوی دیگر محیط و فضای مناسبتری را در اختیار بیماران واقعی قرار میدهد که خود دارای دهها پیامد و اثر مثبت دیگر است.
همچنین، همین اقدام به ظاهر ساده نه فقط به مال قرض دهنده برکت میبخشد، بلکه گاهی میتواند مانع از ورشکستگی و یا حتی فروپاشی زندگی فرد دیگری شود و در حد خود، شکوفایی کسب و کار قرض گیرنده را به دنبال داشته باشد و لذا طبیعی است که در نهایت نفعش شامل حال جامعه اسلامی میشود.
این موارد تنها بخشی از آثار و پیامدها مثبت دنیوی اقدامی است که به خاطر استفاده درست از یک فرمول ساده صورت گرفته و در کنار آثار و برکات اُخروی خود میتواند تا مدتها و به شکل سلسهوار و در ابعاد و موضوعات مختلف امتداد پیدا کند و جامعه اسلامی را منتفع سازد.
این نکته در همه علوم و در همه موضوعات مصداق دارد، برای مثال؛ براساس محاسبات و دستورالعملهای نظام لیبرالی، صاحبان ثروت و قدرت برای کسب سود بیشتر و حفظ موقعیت خویش مجازند که بدون توجه به شرایط رقبای خود، از هر روش مشروع و نامشروع و یا قانونی و حتی غیرقانونی برای رقابت با آنها بهره بگیرند تا به هر شکل ممکن رقیب خود را از چرخه رقابت خارج و موضوع فعالیت را در انحصار خود قرار دهند.
اما در اقتصاد اسلامی (دینی) تولیدکنندگان، تجار و اصناف، رقیب هم محسوب نمیشوند، بلکه رفقایی هستند که بر اساس اصول و ارزشهای اسلامی و در راستای رشد و پیشرفت جامعه اسلامی، موظفند تجارب مثبت خود را به سایر همکارانشان منتقل و حتی به هنگام بروز شرایط بحرانی به کمک آنها بشتابند.
همانگونه که اشاره شد، دایره علم دینی بسیار گسترده و فراگیر است و همه علوم را در بر میگیرد، لذا برای درک بهتر موضوع در ادامه چند نمونه دیگر مورداشاره قرار خواهد گرفت.
نمونه بارز این موضوع در علم فیزیک و شیمی شامل حال کسانی میشود که با استفاده نادرست و شیطانی از علم خود، مبادرت به ساخت و تولید سلاحهای کشتار جمعی از جمله سلاحهای هستهای و شیمیایی نموده و اسباب قتلعام هزاران همنوع خود را فراهم میسازند و یا کسانی که از دانش خود برای تولید انواع باکتری و ویروسهای خطرناک مثل کرونا، ایدز، آنفولانزای خوکی و امثال آن برای نابودی نسل بشر بهره میبرند.
متقابلاً از آنجا که علم دینی به معنای واقعی بر مدار اصول و ارزشهای انسانی و اخلاقی استوار است، نهتنها فعالیت در این زمینهها را مجاز و مشروع نمیداند، بلکه به اَشکال مختلف از جمله؛ وضع قوانین بازدارنده، طرح مباحث اخلاقی، ساخت واکسن و سایر اقدامات مشابه، از تمام ظرفیت خود برای مقابله با پدیدههای غیرانسانی مشابه این این موارد که انحطاط جامعه را در پی دارد، بهره میبرد.
در مثال دیگر؛ در علم دینی یک هنرمند شرعاً و قانوناً مجاز نیست که برای کسب درآمد، محصول و محتوایی را تولید نماید که سلامت روح و روان و جسم و فکر مردم و یا حتی اخلاق و ایمان جامعه را در معرض خطر قرار میدهد، اما در علم غیردینی افراد به بهانه آزادی عقیده و رفتار، مجازند از هر روش غیراخلاقی و یا مشروع و نامشروعی برای کسب درآمد بهره ببرند.
در علم دینی گفته میشود که ذکر نام خدا و حتی وضوگرفتن در نتایج هر کاری حتی کار بنا و کارگری که در ساخت یک بنا نقش دارند، اثر وضعی دارد، اما در علم غیردینی این طرز تفکر اصلاً محلی از اِعراب ندارد.
بنابراین هر علمی که به هرشکلی به انسان در دستیابی به اوج کمال و معرفت دنیوی و اُخروی کمک نماید و او را به کسب معارف الهی رهنمون و در شکلگیری جامعه مطلوب مؤثر واقع شود، علم دینی به شمار میرود.
کلام آخر اینکه؛ اگرچه ممکن است در حال حاضر اصول و مبانی علم دینی به درستی عملی نشده باشد، اما در واقع این موضوع بخشی از آرمانهای والای انقلاب اسلامی است که نظام اسلامی در پی تحقق آن است.
توضیح: علاقهمندان میتوانند جهت کسب اطلاعات بیشتر، به یادداشت قبلی اینجانب تحت عنوان «آیا به راستی علم دینی و نظریه اسلامی وجود ندارد؟» در سایت (ره توشه – rahtooshe.com) مراجعه نمایند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۶/۳/۱۴۰۰
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com