مقدمه:
معمولاً همه سازمانها در تمام سطوح، به دنبال کسب بهترین شرایط و ایدهآلترین وضعیت برای مجموعه خود هستند و چنانچه هدفگذاری آنها به شکل علمی، مشروع و قانونی صورت گرفته باشد، طبیعتاً نباید با پیامدهای غیرمنتظره و نتایج نامطلوب مواجه شوند، اما گاهی پس از اجرای طرحها و برنامههای موردنظر، نهتنها دستیابی به وضعیت ایدهآل میسر نمیگردد، بلکه سازمان با نتایج و پیامدهایی مواجه میشود که در تضاد کامل با اهداف اولیه آن قرار دارد، حال سوأل این است، که علت چیست؟
پاسخ این سوال را باید در کمتوجهی به موضوعی جستجو کرد که در اسلام همواره مورد تأکید فراوان قرار داشته و در منابع مختلف از آن با واژههایی مانند؛ پیامدگرایی، دوراندیشی، عاقبت اندیشی، آیندهنگری، آیندهسنجی، نتیجه محوری، ژرفاندیشی و تدبیر و تدبر نام برده میشود و میتواند کلید حل معمایی باشد که معمولاً مورد غفلت مسئولین و مدیران قرار گرفته و بسیاری از آنها را با ناکامی مواجه ساخته است.
تعریف و مفهوم پیامد:
پیامد در اصطلاح؛ حالت، رویداد یا پدیدهای است که ممکن است در نتیجهی تحقق یک برنامه، فرآیند، پیشامد، تلاش یا هر اقدام و رخداد مشابهی، در سازمانها، جوامع و حتی وضعیت افراد رخ دهد و آثار و نتایج متفاوتی را در پی داشته باشد، اما از نظر سیستمی؛ تأثیر (پیشبینیشده یا پیشبینی نشده و غیرمنتظره) بروندادهای (خروجیهای) یک سیستم بر روی محیط پیرامونی آن را پیامد مینامند .
در برخی از منابع شروع این فرآیند با ورود منابع(دروندادها) آغاز و با انجام فعالیتهای مختلف در مسیر تولید ادامه یافته و در ادامه به خروج محصول(برونداد) منتهی میشود، اما در «برنامهریزی استراتژیک پیامدنگر»، دو گام دیگر یعنی پیامدها و همچنین اثرات و نتایج آن بر محیط، سازمان و انسان نیز مورد توجه قرار میگیرد.
به عنوان مثال: در فرآیند ساخت یک سد که معمولاً با هدف تولید برق یا تأمین آب شرب و کشاورزی ساخته میشود، نیروی انسانی، پول، مصالح و ماشین آلات بخشی از منابع ورودی به سیستم تلقی میشوند و فعالیتهای سیستم شامل اقداماتی مانند؛ طراحی و نقشهکشی، یا خاکبرداری و خاکریزی، بتنریزی و امثال آن میشود و محصول نهایی، راههای دسترسی، تأسیسات، نیروگاه و سدی است که آب را پشت دیواره خود ذخیر میکند، حال رخدادهای حاصل از ساخت سد از جمله؛ کنترل آبهای سطحی، تولید برق، تأمین آب شرب و آب کشاورزی و اشتغالزایی، همان پیامدهایی تلقی میشوند که میتوانند دارای اثرات مثبت و یا احتمالاً منفی پیشبینی شده یا غیر منتظره باشند.
برخی از تأثیرات این پیامدها بر ذینفعان و محیط عبارتند از؛ تغییر شرایط جوی، افزایش منابع آبهای زیرزمینی یا متقابلاً خشک شدن قنوات پایین دستی سد، زیر آب رفتن مناطق مسکونی یا آثارباستانی پشت سد، افزایش یا کاهش میزان شوری آب منطقه، رونق یا رکود کشاورزی، تغییر وضعیت اقتصادی و فرهنگی مردم منطقه و تغییر روند مهاجرت که پیشبینی دقیق و کنترل اصولی این عوامل میتواند تغییرات زیادی را در فرآیند، چگونگی و نتایج اجرای برنامه به همراه داشته باشد.
در مثال دیگر میتوان به طرح توسعه شبکه گاز در کشور که با هدف ارزشمند خدمت به مردم در حال اجراست اشاره کرد، چرا که از یکسو گفته میشود با این گستردگی شبکه، اولاً؛ در آینده نه چندان دور ایران نیز مانند سایر کشورها با مشکل کمبود منابع گاز مواجه و شبکه موجود عملاً، کارآیی خود را از دست خواهد داد، در حالیکه با ۱۰ درصد هزینه گازکشی فعلی به راحتی امکان ساخت یک نیروگاه گازی با مصرف به مراتب کمتر در هر شهر وجود دارد و ثانیاً؛ خطرات احتمالی ناشی از شکستگی شبکه گاز در حوادثی مانند، زلزله بسیار سنگین و گاهی چند برابر اثرات خود زلزله برآورد شده است و متقابلاً، گروهی دیگر از کارشناسان معتقدند که؛ گسترش نیروگاههای برق نیز؛ اولاً؛ ریزش بارانهای اسیدی و اثر مخرب بر محیط زیست را به دنبال دارد و ثانیاً؛ استفاده از انرژی برق مستلزم ایجاد تغییر در خطوط تولیدی کارخانجات برای عرضه محصولات گرمایشی کاملاً متکی به انرژی برق و تحول در الگوی مصرف جامعه دارد.
بنابراین؛ میتوان چنین استنباط کرد که، اگرچه هدف همه طرحها و برنامهها کسب دستاوردهای کاملاً مثبت و مطلوبیتهای موردنظر است، اما گاهی به علت غفلت متولیان ذیربط از آثار و عوارض درازمدت و جانبی طرحها و برنامهها، کار مطابق اهداف برنامهریزی شده پیش نمیرود و این اِشکال همان نکتهای است که مدل برنامهریزی استراتژیک پیامدنگر در صدد آن است تا با بررسی تمام زوایای کار و از طریق شناسایی و تجزیه و تحلیل همه یافتههای مفروض، مطلوبترین و بهترین راهبردها (راهبرد بهینه) را برای برون رفت از آن ارائه نماید.
در واقع «برنامه ریزی استراتژیک پیامدگرا» و «نتیجه محور» (results-based) و در یک کلام (پیامدنگر)، به دنبال آن است تا از طریق بررسی همه جوانب کار و کشف و شناسایی تمام اثرات و نتایج احتمالی حاصل از اجرای یک برنامه (اعم از مثبت و یا منفی)، شرایط اجرای طرحها و برنامهها را به شکلی هدایت نماید که اولاً؛ در ساختن محیط آینده بیشترین و بهترین نقش ممکن را ایفا نماید و ثانیاً؛ بهترین و بیشترین دستاورد را عاید سازمان نماید، یعنی این رویکرد نهتنها بهجای تأثیرپذیری ناخواسته و نامطلوب، بر تأثیرگذاری مطلوب و پیشبینیشده تأکید دارد، بلکه یک روششناسی قوی برای تمرکز بر پیگیری پیامدها و پرهیز از روشهای پیچیده و مسئلهساز در جهت ارائه نتایج قطعی محسوب میشود.
اگرچه برنامهریزی استراتژیک پیامدنگر با هدف کنترل، بهبود و تغییر بهینه نتایج، طراحی شده و سازمان را قادر میسازد تا همه چیز را با نگاه راهبردی و دوراندیشانه شکل دهد و با اینکه ارزش آن علاوه بر ارتقأ کیفیت و کمیت در اجرای بهتر برنامه و ایجاد تغییرات دلخواه نمود پیدا میکند، اما با اینحال نمیتوانیم مدعی شویم که در پایان کار با هیچ رخداد پیش بینی نشدهای مواجه نخواهیم شد، بلکه اینگونه وقایع در حد کاملاً محسوسی کاهش خواهد یافت.
حال با توجه به اینکه در فرآیند این برنامهریزی بومی قرار است، ضمن پیشبینی دقیق نتایج و اصلاح، بهبود و تغییر شرایط، نتیجهای متفاوت و حتیالمقدور پیشبینی شده برای دستیابی کامل و جامع به اهداف سازمان فراهم گردد، بنابراین میتوان گفت که؛ پیامدها در ارتباط با رفتارها، مهارتها، نگرشها، ارزشها، دانایی، شرایط و چنین مشخصههایی قرار داشته و تصویر محتوایی و مکتوب آنها با واژههایی همچون کاهش، گسترش، توسعه، افزایش، زدودن، شکلگیری، پیدایش و سایر واژههای مشابه آن آغاز میشوند، به همین دلیل؛ باید از آن به عنوان «برنامهریزی استراتژیک پیامدنگر» نام برد.
تفاوت پیامد با هدف، محصول، نتیجه و چشم انداز:
برای درک بهتر موضوع لازم است ابتدا تعریف هر یک از این واژهها ارائه شود.
هدف(Target) – مجموعه مقاصد و منظورهایی که در جریان برنامهریزی و برای تحقق مأموریت پیشبینی میشوند و عملیات اجرایی برنامه در جهت نیل به آن مقاصد تنظیم میگردد. دربارهی اینکه برای اهداف سازمان دقیقاً از چه واژههایی باید استفاده شود، اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از نظریهپردازان مدیریت دربارهی این موضوع چنین خاطرنشان میکنند که واژهی اهداف(Objective) باید به کار برده شود. بعضی دیگر ازاهداف(Objectives) یا مقاصد(Goals) را پیشنهاد میکنند. برخی مدعیاند این دو واژه معانی متفاوتی دارند و نمیتوانند به جای یکدیگر به کار روند، البته اهداف پیامد (Outcome) مربوط به نتایج و پیامدهای بالقوه مرتبط با آثار یک طرح یا برنامه، (ورای مواردی که در اهداف اصلی سازمان مشخص شده) میباشد.
در هر حال اهداف یک کار مشخص میتواند متناسب با ماهیت و سطوح مدیریتی سازمانها، متفاوت و دارای تعریفی مجزا باشد، به عنوان مثال؛ برای یک دولت هدف و منظور از ساخت یک سد، ارائه خدمت به جامعه و کشور از طریق افزایش میزان تولید آب و برق است، در حالیکه برای شرکت سازنده آن کسب سود مهمترین هدف تلقی می شود.
محصول(برونداد) – محصول یا برونداد؛ همان کالا یا خدماتی است که در فرایند ورود منابع و اجرای سیستم، تغییر شکل یافته و در شکل و قالبی متفاوت ارائه میشود، محصول ممکن است دارای پیامد و آثار و نتایج مثبت یا منفی باشد.
نتیجه (اثر) – اتفاقات پیشبینی شده یا غیر منتظرهای (مثبت یا منفی) هستند که ممکن است در پی اجرای یک طرح یا برنامه خاص، به شکل خواسته یا ناخواسته بروز و ظهور پیدا کنند.
چشمانداز(Vision) – چشمانداز: تصویری از آینده است که سازمان میخواهد در زمان مشخصی به آن دست یابد و به تعبیر دیگر چشمانداز عبارتست از آیندهای واقع گرایانه، ممکنالوقوع و جذاب برای سازمان که هنوز واقعیت نیافته و میتواند وضعیتِ نهایی تمام یا بخشی از هدف را به تصویر بکشد.
آیندهپژوهی (Futuring) – شاخهای از علم و فناوری است که با کشف آینده و شکلبخشیدن به دنیای مطلوب فردا سروکار دارد و علم است؛ چون مبانی معرفتی و نظری دقیق و متدولوژی علمی دارد و در دانشگاههای پیشرفتهی دنیا بهعنوان یک رشتهی تحصیلی، آموزش داده میشود. همچنین فناوری است؛ چون بر پایهی یک مجموعه از تکنیکهای علمی استوار است و میتواند در حلوفصل مسایل پیچیدهی جامعه و همچنین در ”ساختن آینده“ بهکار آید. آیندهپژوهی در زمرهی ”فناوریهای نرم“ قرار میگیرد.
تفاوت در چیست؟
۱- چشمانداز و آینده پژوهی دو واژه نسبتاً متفاوت و در عین حال مرتبط با یکدیگر هستند، زیرا تدوین چشمانداز یا طراحی تصویر مطلوب سازمان در ارتباط مستقیم با آیندهپژوهی قرار دارد، چون اصولاً تصویر چشمانداز بر اساس یافتههای علم آیندهپژوهی طراحی میشود.
۲- پیامد تصویر یا چشمانداز نیست، بلکه وضعیتی است که می توان آن را پس از رخ دادن پیامدهای مثبت دید، چون چشم انداز وضعیت آرمانی و ایدهآلی است که وجود خارجی ندارد و چه بسا هیچگاه آنگونه که تصور میشد، محقق نشود، در حالیکه پیامد حاصل قطعی اجرای برنامه است.
۳- پیامد حالت، رویداد یا پدیدهای است که خود میتواند دارای آثار و نتایج متفاوت باشد، بنابراین نباید از آن به عنوان هدف، محصول یا نتیجه نام برد.
۴- پیامد محصول یا حداقل محصول اولیه و اصلی نیست، زیرا دست یافتن به آنها پس از تولید و ارائه محصول اصلی ممکن میشود.
۵- پیامد هدف نیست، زیرا همانگونه که اشاره شد، معمولاً هدفگذاریها در جهت دستیابی به مطلوبیتهای مورد نظر انجام میشوند، در حالیکه پیامدها ممکن است با نتایج نامطلوب توأم شوند.
۶- پیامد نتیجه نیست، چون پیامدهای اجرای یک طرح یا برنامه، خود میتواند دارای نتایج و اثرات مختلف باشد.
ویژگیهای برنامه ریزی استراتژیک پیامدنگر:
برنامه ریزی استراتژیک پیامدنگر؛ رویکرد متفاوتی است که میتواند، به ایجاد یک تحول مهم و در عینحال مثبت در نظام برنامهریزی کشور منجر و به نقطه عطفی در تاریخ مدیریت کشور تبدیل شود، زیرا در این روش نه تنها مانند سایر روشهای برنامهریزی استراتژیک، نقش سازمانها در تغییر و ساختن آینده محیط درونی و بیرونی مشخص میگردد، بلکه با برخورداری از ویژگیهای خاص خود، نظامی بومی و منطبق با معیارهای اسلامی را ارائه میدهد که مهمترین شاخصههای آن عبارتند از:
۱- پیامدها و به تبع آن، نتایج و آثار احتمالی انجام یک برنامه یا طرح را از قبل پیش بینی میکند.
۲- میتواند بسیاری از نتایج و اثرات جانبی ناشی از اجرای طرح یا برنامه را به شکل دلخواه تغییر دهد.
۳- قادر است، آثار و نتایج نامطلوب پیامدهای حاصل از اجرای طرحها و برنامهها را به حداقل برساند.
۴- ایدهآلترین شرایط را برای دستیابی همهجانبه و کامل به اهداف مورد نظر فراهم میسازد.
۵- هزینههای سازمان را کاهش داده و شرایط بهتری را برای استفاده بهینه و حداکثری از منابع ایجاد مینماید.
۶- برنامهریزی راهبردی پیامدنگر همزمان دستیابی به فرآیند تصویرسازی موقعیتی که میخواهیم در آن باشیم و ضمانتهای لازم برای دستیابی به آن را فراهم می سازد.
در فرآیند اول، تهیه و تنظیم بیانیه چشم انداز، بیانیه مأموریت، آرمانها، پیامدها، اهداف، راهبردها و اقدامات راهبردی انجام میشود و در فرآیند دوم، سنجه های کلیدی عملکرد به ویژه پیامدها و سنجههای پیامدی به کار گرفته شده مشخص و ایفای نقش بسزایی خواهند نمود.
تفاوت مدلهای برنامه ریزی با یکدیگر :
۱- مدلهای نظریهگرا بر روی نظریه تغییر که طراحی و برنامه ریزی برنامه را تحت تأثیر قرار میدهد، تأکید میکنند. گاهی، این مدلها بخشهایی اضافی دارند که مشکل یا مسئله مرتبط با برنامه را مشخص کرده، دلایل انتخاب انواع مشخصی از راهبردها، دلیل اتصال راهبردهای تأییدشده به فعالیتهای بالقوه و فرضیههای دیگری که برنامهریزان تصور میکنند بر اثربخشی برنامه تأثیرگذار است، را تشریح می کنند.
۲- مدلهای فعالیت گرا بیشتر توجه خود را صرف مشخص کردن فرآیند پیاده سازی و اجرا می کنند. اینگونه مدلها فعالیتهای مختلف برنامهریزی شده را به یکدیگر پیوند میدهند تا فرآیند پیادهسازی و اجرای برنامه را ترسیم کنند. مدلهای فعالیتگرا گامهای تفصیلی که برای اجرای برنامه باید دنبال نمود را نشان میدهند.
۳- مدلهای پیامدگرا بر روی جوانب اولیه برنامهریزی متمرکز شده و منابع و یا فعالیتها را با نتایج دلخواه در یک برنامه اجرایی متصل میکنند. این مدلها اغلب پیامدها و اثرات را در طول زمان تفکیک نموده تا پیامدهای کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت و اثراتی که ممکن است از مجموعه خاصی از فعالیتها ناشی شود را تشریح کند. مدلهای پیامدگرا نیز براساس یک نظریه تغییر ذهنی که معمولاً به طور صریح مورد تأکید قرار نمیگیرد، برپا میشوند. مدل هایی که رویکرد و انتظارات پشت نتایج برنامه را به طور کلی مطرح می کنند، بیشتر در طراحی روش مؤثر ارزیابی و گزارش راهبردها مفیدتر می باشند.
۴- مدل برنامهریزی استراتژیک پیامدنگر علاوه بر ترسیم وضعیت مطلوب در آینده، موارد دیگری را نیز مورد توجه و تأکید قرار میدهد، از جمله اینکه؛ اولاً برای تأثیر گذاری بر محیط آینده نیز برنامه دارد، یعنی تنها به دنبال تطبیق با شرایط در بهترین وضعیت ممکن نیست، بلکه در جستجوی راهی است که به جای تطبیق با شرایط، حتیالمقدور شرایط محیطی (درونی و بیرونی) را به نفع سازمان و در جهت منافع و اهداف موردنظر آن متحول و همراه سازد، ثانیاً تلاش میکند تا بهمنظور جلوگیری از بروز شرایط ناخواسته و برای ارائه مطلوبترین راهبردها، تمام عوارض و آثار احتمالی ناشی از پیامد طرحها و برنامهها را از طریق طراحی سناریوهای مختلف ذهنی و قبل از ورود به مرحله طرحریزی و اجرا کشف و با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
به این ترتیب حرکت پیشدستانه برای کسب و افزایش قدرت بازدارنگی در مقابل رقبا و ایجاد مزیتهای برتریساز در جهت تآثیرگذاری نسبی بر محیط و نگاه اصولی به همهجوانب کار، با هدف حذف یا کاهش عوارض ناخواسته و در نتیجه ارائه مطلوبترین راهبردها، از ویژگیهای انفکاکناپذیر این مدل محسوب شده و همین ویژگیها آن را از دیگر روشهای برنامهریزی متمایز میسازد.
دسته بندی پیامدها از نظر زمان تحقق:
پیامدها را می توان از از نظر بازه زمانی به چند دسته تفکیک نمود؛ پیامدهایی که در ۱ تا ۳ سال دست یافتنی باشند، کوتاه مدت نامیده می شوند، در حالی که پیامدهای میان مدت در یک بازه ۴ تا ۶ ساله به دست می آیند و پیشرفت منطقی از پیامدهای کوتاه مدت به بلندمدت در ۷ تا ۱۰ سال رخ میدهند.
در شرایط کنونی، بیشتر نهادهای عمومی خدماترسان در سطح شهرهای کشور بر روی محصولات یا خروجی فعالیتهای خود متمرکز شده و به کوتاه مدت عادت کردهاند. در حالیکه برای بهبود کیفیت زندگی جوامع و شهرها و توسعه بلندمدت و پایدار آنها بجای نگرش پروژهای «سرمایهگذاری بر روی محصول»، به سرمایه گذاری درازمدت ذینفعان بر روی پیامدها و تغییر راهبردی نیازمندیم.
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک پیامد نگر:
در مدل برنامه ریزی استراتژیک پیامدنگر، در گام اول پس از تبیین رسالت و تعیین ارزشها، ابتدا تصویر آرمانی سازمان ترسیم و ارائه می گردد، این تصویر بیانگر وضعیت مطلوب و ایدهآلی است که قرار است در نهایت به آن دست پیدا کنیم، به عنوان مثال؛ تصویر دولت اسلامی مطلوب با استفاده از مبانی اسلامی طراحی و سپس آن بخش از تصویر طراحی شده که قرار است در میان مدت یا بلند مدت محقق شود، در قالب چشم انداز ارائه میگردد.
گام بعدی به بررسی محیطی اختصاص دارد، همانگونه که اشاره شد در سایر مدلهای برنامهریزی استراتژیک در فرآیند پایش و ارزیابی محیطی (اعم از محیط داخلی و خارجی)، عمده توجهها بر شناسایی نقاط ضعف و قوت یا فرصتها و تهدیدات قابل پیشبینی در آینده متمرکز است، اما در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک پیامدنگر، برنامهریزان تلاش می کنند، تا از همان ابتدا ضمن توجه و بررسی شرایط محیط قابل پیشبینی در آینده، در پدید آوردن فرصتهای جدید و حذف، کاهش یا تغییر تهدیدات محتمل و همچنین حذف یا کاهش نقاط ضعف و ایجاد نقاط قوت جدید، برای ایفای نقش و جهت دادن به روند تحولات درونی و بیرونی و ساختن محیط آینده (سازمانی، محلی، ملی و بینالمللی) نیز چارهای بیندیشند.
به عبارت دیگر در مدلهای قبلی برنامهریزی استراتژیک، در نهایت سازمان به دنبال آن بود که با اتخاذ تدابیر مناسب، خود را به بهترین شکل ممکن با شرایط موجود و قابل پیشبینی در آینده همگون و همراه سازد، اما در مدل برنامهریزی آیندهنگر، سازمان میکوشد تا به جای اتخاذ موضع انفعالی و دفاعی در برابر رخدادهای احتمالی داخلی و بیرونی در آینده، به دنبال آن باشد تا ضمن تعیین پیامدها و شناسایی آثار و عوارض طرحها و برنامههای مورد نظر، در ساختن محیط آینده نیز مشارکت نموده و به یک بازیگر فعال و اثرگذار در عرصه رقابتهای محلی، ملی یا بینالمللی تبدیل شود و روند امور را به شکلی هدایت نماید که دیگران مجبور شوند تا خود را با شرایطی که برایشان تعریف میشود، تطبیق دهند.
متأسفانه بررسی نظام برنامهریزی کشور بیانگر آن است که در حال حاضر اکثر طرحها و برنامههای تهیه شده در نظام اداری ما، متأثر از شرایط دیکته شده بر محیط (بینالمللی، ملی و حتی داخلی سازمان) است و رویکرد انفعالی در روند برنامهریزی دستگاههای مختلف از جمله؛ بخشهای فرهنگی و بهخصوص مراکزی مانند؛ صدا و سیمای جمهوری اسلامی، به یک روش جاری تبدیل شده و همین مسئله سبب شده تا مدیران ما پیوسته چه در عرصه داخلی و چه در عرصه رقابتهای بین المللی چندین گام عقبتر از رقبای خود گام بردارند.
این تعبیر بدان مفهوم است که هماکنون اقدامات مراکزی مانند؛ صدا و سیما عمدتاً بر کاهش اثر حرکات دشمن(رقبا) متمرکز شده و لذا برنامههای این مرکز بیشتر دارای ماهیت مصونیت سازی در برابر اقدامات دشمن است، در حالی که حرکت باید به گونهای طراحی شود که علاوه بر ایجاد قدرت بازدارندگی، بتواند در جریان یکسری اقدامات پیشدستانه، به کسب مزیتها و موقعیتهای برتری ساز برای به چالش کشیدن نظام برنامه ریزی و تصمیمگیری دشمن یا رقبا منجر گردد.
گام بعدی در این فرآیند مربوط به ترسیم وضعیت موجود و تطبیق آن با شرایط مطلوب است و این اقدام با تعیین وضعیت راهبردی(سیاستها، مسائل و چالشها) تکمیل میشود، البته بدیهی است برای کسب اطلاعات لازم در این زمینه همزمان باید عرصهها و حوزههای فعالیت سازمان مشخص و با استفاده از ظرفیتهای تخصصی نخبگان و صاحبنظران، کاملاً مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
در یک نگاه کلی و کلان پس از تعیین عرصهها و حوزههای کاری باید اهداف راهبردی کلی کلان با استفاده از مجموعه بررسیها و اطلاعات به دست آمده و بر اساس فرمولهای معمول تعیین و تبیین شوند، با اتکاء به راهبردهای مذکور، در گام بعدی میتوان طرحها و برنامههای کلی و کلان را ارائه نمود.
بدیهی است که قبل از ورود به مرحله طراحی نقشهراه، باید با طراحی سناریوهای مختلف ذهنی، پیامدها و به تبع آن آثار و عوارض احتمالی ناشی از اجرای طرحها و برنامهها نیز به دقت و از زوایای گوناگون مورد بررسی و مداقه قرار گیرد تا اجرای آنها با کمترین عواض و اثرات نامطلوب و ناخواسته احتمالی مواجه شود.
پس از این مرحله میتوان نقشه راه و فرآیند تکمیلی آن شامل؛ تعیین راهبردهای اجرایی، تعیین اولویتهای راهبردی و تهیه طرح اقدام را در دستور کار قرار داد، اما بیشک اجرای نقشه راه و تحقق طرح اقدام که در بر گیرندهی موضوعاتی مانند؛ طراحی و بهبود ساختار و سازمان، سیستمها و روشها، برنامههای پنجساله و سالانه و امثال آن میباشد، مستلزم پیشبینی ابزار و الزامات و همچنین تعیین شاخصهها و معیارهایی برای هدایت و کنترل روند انجام کار است و لذا همزمان باید این موارد نیز مورد توجه قرار گیرد.
در گام پایانی طبق روند معمول نوبت به پایش و ارزیابی مراحل و گامهای اجرایی مدل و اخذ بازخورد و رفع ابهامات و اشکلات احتمالی برای بهینه سازی مستمر سیستم فرا میرسد.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۵/۳/۹۳
منابع مورد استفاده، مقالات و مطالب اینترنتی شامل:
۱. سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس، مدیران و متخصصان سازمان انرژی هستهای
۲. هدف گذاری ماتریسی برای برنامه ریزیهای راهبردی پیامدگرا – بهروز نصرآزادانی
۳. در جستجوی ابعاد نتیجهگروانه اخلاق اسلامی/ اخلاق پیامدگرا – حمیدرضا مظاهری سیف
۴. صورتبندی مفهوم بصیرت در اندیشهی مقام معظم رهبری – روح الامین سعیدی
۵. اهمیت عاقبت اندیشی در اسلام – استاد مصطفی حاجی امیری
۶. اصل آینده نگری در اندیشه ی سیاسی امام علی (ع) – مصطفی دلشاد تهرانی
۷. معنویت قرآنی در کلام رهبری/ بخش دوم
۸. سطحی نگری دینی (علامت و عاقبت)
۹. راهنمای تدوین اهداف آموزشی
۱۰. آینده نگری و عاقبت اندیشی
۱۱. اهداف”Objectives”
۱۲. مشاوره مدیریت استراتژیک
۱۳. اهمیت و آثار آینده نگری
۱۴. عاقبت نگری در کار
سلام.این مطلبی که براتون میفرستم هیچ ارتباطی به مقاله شما نداره ها.
فقط اگرنظرتون رو خیلی صریح راجع به مطلالب زیر بیان کنیدخیلی ممنون میشم.لطفا”باتوجه به ملاک های خودتون نظرتون رو بگید:
{ ما اساساً ضد هیچ کشور و ملتی نیستیم. ضد سیاستهای آنان علیه مصالح ملت خودمان و ظلم آنها هستیم. ما برای توسعۀ کشاورزی و اقتصاد کشور به علوم و فنون و تکنولوژی غرب خصوصاً آمریکا نیاز داریم. با دوستی و احترام متقابل میتوانیم رابطه داشته باشیم. اما آمریکا باید بداند که تنفر عمیق مردم ما نسبت به آمریکا امری نیست که در مدت کوتاهی از دل مردم ما برود. آمریکا میتواند آن را جبران کند و عملاً نشان دهد که سیاستش تغییر کرده است.
ما نه به صورت ژاندارم منطقه عمل خواهیم کرد و نه به صورت صادرکنندۀ انقلاب به سایر کشورهای منطقه.
روابط با روسیه، عیناً نظیر آمریکاست. ما از آنها هم سوابق تلخی داریم. آنها هم اگر بخواهند در امور ما دخالت کنند مقابله و مقاومت میکنیم. آنها هم اگر به ما احترام بگذارند و مصالح ما را محترم بشمارند، در امور داخلی ما دخالت نکنند با آنها دوستی خواهیم داشت. اما ما خود را با مردمی که به خدا معتقدند(آمریکایی ها) نزدیکتر حس میکنیم تا با ملحدین خدانشناس(روس ها).}
جناب آقای مجید جان سلام:
همانگونه که شما هم اشاره کردید، ما با هیچ دولتی بجز رژیم اشغالگر قدس دشمنی نداریم، مگر اینکه حقوق ما را رعایت نکنند و فقط منافع خودشان را ببیند، البته برخی کشورها مانند آمریکا و انگلیس در هر حال ماهیت استکباری دارند و زورگویی در ذات آنهاست، چون دولت این کشورها در دست صهیونیستها و سرمایه داران است، مایل نیستند پیشرفت و آسایش دیگران را ببینند، چون بازار کالاها و سایر منافعشان را از دست می دهند، البته حساب ملتها از دولتها جداست، چون بسیاری از افراد وقتی تحت پمپاژهای قوی رسانه های غربی قرار می گیرند، امکان تشخیص حق از نا حق برایشان مشکل می شود، با همه این توضیحات امیدوارم همانگونه که در احادیث اسلامی توصیه شده، روز به روز نیاز ما به محصولات دشمنان این مرز و بوم کمتر شود و متکی به خودمان باشیم، باید باور کنیم که ما برای رسیدن به اوج هیچ چیزی کم نداریم، فقط باید اراده کنیم. لطفا برای کسب اطلاع بیشتر، در صورت تمایل مقالات بخش سیاسی سایت را مطالعه بفرمایید.
موفق باشید- یا علی
در کل مطلب بیان شده در بالا را درست میدانید یا نه؟رک!
جناب آقای مجیدجان سلام:
بله بنده تقریباً با تمام مواردی که اشاره کرده اید موافقم، حتی با اینکه آمریکا می تواند خطاهایش را جبران کند، اما معتقدم خوی استکباری آریکا هرگز اجازه چنین چیزی را نخواهد داد، بنده هم کاملا موافقم که هیچ کشوری نمی تواند خود را کاملا بی نیاز از دیگران بداند، اما میزان وابستگی می تواند بسیار کم باشد، طرح اقتصاد مقاومتی، نهضت علمی و …. همین موضوع را هدف قرار داده است.
همانطور که قبلا اعلام کردم حساب ملتها از دولتها جداست، بسیاری از مردم دنیا انسانهای آزاده و با وجدانی هستند که حتی با سیاستهای استکباری دولتهایشان مخلفند و این نکته شامل مردم آمریکا، اروپا و رسیه هم می شود.
موفق باشید- یا علی
لطفا”نظرتون رو راجع به مطلب بالا بیان کنید.قبول دارید یا نه؟؟ رک لطفا” !
بهتره خودمو اول معرفی کنم,شاید رغبت کنید درست جواب بدید.
اینجانب اسماعیل مجید جان.فرزند اباذر متولد ۱۳۶۰ دانشجوی ترم آخر دکتری علوم سیاسی از دانشگاه تهران هستم.
اگر بخوام رک صحبت کنم باید عرض کنم که نوشته هاتون یا خنثی و بی فایده س,که بگید یانگید هیچ فرقی نداره(!)؛یا فوق العاده سطحی و مسخره و برگرفته از اکاذیبی است که سالهاست مسئولین این نظام گوش مردم رو با اونا پر کردن.لطفا”منو اقوا شده توسط غرب فرض نکنید.اگر دلم واسه این کشور و خون شهدا نمی سوخت هیچوقت این حرفا رو نمی زدم.خواهشا”دست از بیان این مطالب بردارید.امثال همین رویه هاست که مارو بدبخت کرده.بادقت نگاه کنید.
با سلام مجدد خدمت جناب آقای مجید جان:
با سلام و تشکر از اظهار نظر شما، باور بفرمایید از همان اولین پیامهایی که زحمت ارسال آن را کشیدید، برای بنده روشن بود که جنابعالی کاملاً از سر دلسوزی و درد مردم و جامعه سخن می گویید و هرگز شما را فریفته فرهنگ غرب و شرق تصور نکرده ام، نظر شما در مورد مطالبی که ارائه کرده ام، نیز قابل احترام است، اما باور کنید بنده ضمن قبول داشتن بسیاری از مشکلات موجود در نظام اداری و اجتماعی کشور، این موارد را با اعتقاد قلبی نوشته ام و عمیقا باور دارم که اگر همه مردم و بخصوص مسئولین حواشی و بازی های سیاسی را کنار بگذارند و واقعا حامی یکدیگر باشند، ایران اسلامی خیلی زود به برترین قدرت سیاسی، علمی و اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد، لطفا مقاله «ایران ثروتمندترین کشور جهان» را در همین سایت مطالعه بفرمایید. یادمان باشد که مغایرت رفتار مردم و مسئولین با مبانی و ارزشهای اسلامی، ربطی به آموزه های اسلامی ندارد،
موفق باشید – یا علی
سلام.به قول معروف : نگرفتید چی میگم.اصلا” بی خیال.من اگر بخوام شروع به صحبت کنم یه دنیا حرف دارم که تو سینه ام مونده وفقط داره لحظه به لحظه از عمرم کم میکنه.دیدار به قیامت:-)
انشاءالله در مسیر درست,موفق باشید.
ضمنا” اون جمله هایی که تو سه تا نظرقبل تر گفتم,بیانات حضرت امام خمینی(ره) بود(البته الان حزب اللهی جماعت میگن اینا رویاهای آقای روحانیه(!)).
تو شب های قدر بنده رو از دعای خیرتون محروم نکنید.
جناب آقای مجید جان:
باسلام مجدد، در صورت تمایل شماره تلفن بدهید با شما تلفنی صحبت کنم.
موفق باشید – یا علی
من گفتگوی شما (آقای احمدرضا هدایتی و آقای مجید جان ) را مطالعه کردم و برای اطمینان به سایت امام خمینی ره مراجعه کردم. اصلاً امام چنین عباراتی را نگفته اند اصلاً با عقل هم جود در نمی آید که امام گفته باشد: “ما بدنبال صدور انقلاب نیستیم”
این عبارات بیشتر در سایت هایی مانند bbc منتشر شده و مورد استناد قرار گرفته است
آقا رضای عزیز سلام؛
همانطور که جنابعالی هم اشاره کرده اید، در این رابطه در سایت امام خمینی (ره) چیزی با این مضامین وجود ندارد.
در واقع بخش عمده مطالب ارائه شده از سوی آقای مجید جان با استناد به مطالب منتشر شده از سوی BBC و یا با استناد به جلد سوم کتاب خاطرات آقای ابراهیم یزدی مطرح شده و لذا عمدتاً فاقد اعتبار است، البته به نظر میرسد زیرکانه راست و دروغ با هم ترکیب شده است.
آقای مجید جان هم با اتکاء به همین مطالب که صحت و سقم آن مشخص نیست، مطالب خودشان را بیان کرده اند.
موفق باشید