اسلام دین جامعی است که هم به آخرت انسانها پرداخته و هم ضرورت بهره بردن مشروع و منطقی از نعمات دنیوی و ثروتهای خدادادی را مورد تأکید قرار داده است و مال و ثروت را به ستون فقرات جامعه تشبیه و وجود آن را عامل ثبات جوامع معرفی میکند،[۱] به همین دلیل در اسلام مالی که مایه رشد و بالندگی انسان و جامعه باشد ارزش محسوب شده و به خیر و نیکی از آن یاد میشود.
به عبارت دیگر؛ اسلام هرگز کسب ثروت را نهی نکرده و تنها بر کسب مال حلال و رعایت تعادل در جمعآوری ثروت تأکید نموده و در بیان اهمیت کسب حلال به نقل از پیامبر خدا (ص) چنین آورده است: «عبادت ده جزء دارد که نه جزء آن در کسب حلال است»[۲] و در موارد دیگر؛ قبولی عبادات، اجابت دعا، همراهی با پیامبر(ص) و عزتمندی و درخشش چهره در قیامت و مهمتر از همه، برخورداری از حفاظت الهی را از آثار مثبت مال حلال اعلام کرده است.
علاوه براین بنا بر برخی از روایات، در اسلام کسب و نگهداری مال [حلال] از چنان اهمیتی برخوردار است که تلاش برای به دست آوردن رزق و روزی حلال به مجاهدت در راه خدا تشبیه شده و نیز تأکید شده که اگر کسی در راه دفاع از دارایی خود و کسب روزی برای خانواده خود کشته شود، ثوابی در حد شهادت نصیب او میشود،[۳] متقابلاً در موارد مختلف حفظ و توسعه دارایی و ثروت را مشروط به پرداخت خمس و زکاتِ درآمد و انفاق و بخششِ ثروت دانسته و بارها یادآوری نموده که به هر میزان از اموالتان را که صادقانه و صرفاً برای رضای خدا انفاق نمایید، خداوند چند برابر آن را به شما عطا خواهد نمود، با اینحال در احادیثی دیگر از جمله در حدیثی به نقل از رسول خدا(ص) آمده است که؛ «برشما نمیپسندم که مال خود را تباه کنید، بلکه در انفاق کردن هم میانهرو باشید»[۴].
در آیات و روایات اسلامی نه تنها انفاق بیش از حد، نوعی ضایع کردن مال تلقی و نهی شده است، بلکه توسل به سوگند دروغ برای کسب و کار را به علت اینکه برکت را از بین میبرد، اسراف را از آن جهت که فقر به همراه دارد و تجاوز به مال دیگران (دزدی اموال دیگران به هر شکل) را نیز به خاطر اینکه باعث محرومیت از عنایت الهی برای حفظ مال میگردد، از مصادیق تباه کردن و ضایع نمودن دارایی معرفی شده است و به همین دلیل امام صادق(ع) میفرمایند؛ «کسی که مالش را ضایع و تباه کند، دعایش مستجاب نمیشود».[۵]
بدیهی است کسب لقمه حرام و شبهناک، اثر وضعی و مستقیم در خانواده و تربیت فرزندان و به تبع آن بر جامعه داشته و بنا بر روایات اسلامی؛ فقر و فلاکت و عذاب دنیوی و اُخروی، عدم پذیرش عبادت، عدم استجابت دعا و دوری از رحمت خدا را نیز در پی خواهد داشت و بی شک با گسترش این گناه، آثار آن گریبانگیر همه افراد جامعه خواهد شد، پیامبر اسلام(ص) در بیان پیامدهای این رفتار ظالمانه، آثار مالاندوزی نامشروع را اینگونه متذکر میشوند: «خدا با چهار چیز آنها را هدف قرار میدهد؛ قحطسالی، تسلط پادشاهان ستمکار بر آنان، خیانت کارگزاران و یورش دشمنان».[۶]
رسول گرامی اسلام (ص) در حدیث دیگری میفرمایند: « پس از خود بر پیروانم از سه چیز بیمناکم: … ، از جمله اینکه ثروت (نامشروع و بیش از حد) در میانشان فزونی یابد تا آنکه به طغیان و ناسپاسی گرایند»[۷] و این در حالی است که قرآن احساس بینیازی آدمی به سبب برخورداری از مال را مذمت کرده است و آن را در آیات مختلف از جمله؛ آیه ۶ و ۷ سوره علق، زمینه طغیان و سرکشی انسان اعلام کرده است، به همین دلیل است که اسلام کسب مال حرام و نامشروع را گناهی ویرانگر دانسته و به شدت آنرا نهی نموده است.
شاید همین مسئله باعث شده که امیر مؤمنان علی(ع) نیز، دلبستگی به مال را به تیر دشمن تشبه نموده و آن را باعث ضائل شدن عقل اعلام میکنند و در حدیثی دیگر میفرمایند: «بدانید فراوانی و انباشتگی ثروت مایه تباهی دین و قساوت دلها میشود»[۸]، با این حال باید به یاد داشته باشیم که در اسلام اصل مال سرزنش نشده، بلکه هدف قرار دادن کسب ثروت به هر طریق و دلبستگی بیش از حد به مال، مورد مذمت قرار گرفته است.
در این رابطه نقل شده که روزی امام صادق(ع) به مصاف (یکی از کارگزاران خود) هزار دینار داد و فرمود: «برای رفتن به سفر تجاری به مصر آماده شو، زیرا هزینه زندگی افزایش یافته است، او نیز متاعی را آماده و همراه بازرگانان به سمت مصر حرکت کرد. نزدیک شهر با گروهی که از مصر بیرون آمده بودند روبرو شده و از وضع بازار کالای خویش پرسیدند، آنان گفتند که در مصر نیاز فراوانی به این متاع است، آنان با شنیدن این سخن همسوگند و همپیمان شدند، به کمتر از یک دینار سود برای هردینار، دادوستد نکنند، مصاف (کارگزار حضرت) پس از فروش کالا و بازگشت به مدینه به محضر امام صادق (ع) رسید و دو کیسهی همراه خود (هر یک حاوی هزار دینار) را تقدیم داشت و گفت: که این سرمایه و آن دیگری نیز سود آن است، امام صادق (ع) فرمود: چه سود فراوانی! چه کردهای؟ او نیز از سوگند و پیمان خود با همراهانش خبر داد. امام (ع) فرمود: سبحانالله! به زیان مسلمانان سوگند یاد می کنید که در برابر هر دینار، یک دینار سود ببرید؟! سپس یکی از کیسهها را برداشت و فرمود: این سرمایه من است، ما نیازی به اینگونه سودها نداریم، سپس فرمود: ای مصاف؛ چکاچک شمشیرها از کسب روزی حلال آسانتر است.»[۹]
آن امام بزرگوار در حدیث دیگری می فرمایند: روزیِ هر کس از جانب خدا تعیین شده (مقدار معینی دارد)، بنابراین هرکس از راه حرام روزی خود را کسب کند، هم [در آخرت] مورد مؤاخذه قرار میگیرد و هم از حساب او [روزی حلال او در دنیا] کسر میگردد.[۱۰]
رسول خدا (ص) نیز در مورد چگونگی کسب حلال می فرماید: «هرکس [در داد و ستد] چهار چیز را رعایت کند، کسبش پاک (حلال) باشد: هنگام خرید [بر روی کالای مردم] عیب [ناروا] نگذارد، هنگام فروش [غیر واقعی] نستاید، [در هنگام خرید و فروش] فریب ندهد و در میان داد و ستد سوگند یاد نکند».[۱۱] همچنین؛ ایشان بهترین درآمد را سود حاصل از معامله نیکو و پاک دانسته و میفرمایند: «پاکیزهترین مالی که انسان صرف میکند، آن است که از دسترنج خودش باشد»[۱۲].
با همه این توصیهها، گاهی برداشت نادرست از قوانین، اصول و ارزشهای اسلامی سبب میشود تا با تعابیر و تفاسیری مواجه شویم که نه تنها مورد تأیید این دین الهی نیست، بلکه در مغایرت جدی با اصول و مبانی اسلامی قرار دارد، با اینحال همین برداشتهای نادرست سبب شده تا گروهی از افراد فرصت طلب و زیادهخواه، رفتار ظالمانه خود را مشروع و طبیعی جلوه دهند و با طرح بهانههایی مانند اینکه؛ چون دیگران چنین میکنند، ما نیز این گونه رفتار میکنیم، اگر من فلان پول نامشروع را نگیرم، در هر حال کس دیگری اینکار را خواهدکرد، ابتدا مسئولین و سایر افراد خود را اصلاح کنند تا ما هم روش خود را تغییر دهیم و امثال آن، همچنان به رفتار ناجوانمردانه و ظالمانه خود ادامه دهند و این در حالیاستکه «دزدی فقط بالا رفتن از دیوار خانه مردم نیست».
این واقعیت تلخ بیانگر آن است که علیرغم تمام توصیههای اسلامی مورد اشاره و با اینکه رفتار غلط دیگران در تعامل با افراد جامعه نمیتواند توجیهکننده و بهانه قابل قبولی برای رفتار متقابل ما در مورد سایرین باشد، متأسفانه امروز پدیدههای نامتعارف و بعضاً نامشروع زندگی معاصر، چنان روح معنوی گروهی از انسانها را به اسارت برده که قُبح بسیاری از رفتارها را نزد آنان و بلکه جامعه شکسته و باعث شده تا به بخش قابل توجهی از ناهنجاریهای اجتماعی به مانند یک رخداد طبیعی و به دیده اغماض و یا حتی در حد یک حق قطعی نگریسته شود و همین رویکرد غلط است که رسالت و مسئولیت حوزه و نقش روحانیت در اصلاح این فرهنگ نادرست و وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را برای جامعه مضاعف می نماید.
بهنظر میرسد، امروز جامعه در شرایطی قرار دارد که کلی گویی در این زمینه و طرح موضوع در قالب ایماء و اشاره و ذکر حکایتهای قدیمی به تنهایی نمیتواند، از بروز و گسترش گناهان پنهان و نامحسوس جدید ازجمله؛ دزدیهای متفاوت زندگی مدرن جلوگیری نماید، بلکه لازم است، ضمن تقبیح عمومی اینگونه رفتارها، مصادیق گناه در این زمینه، با بیان مثالهای جدید در منابر و محافل مطرح و این رفتارها دائماً مورد نکوهش قرار گیرد.
به عنوان مثال؛ تا هنگامیکه از رشوه با عبارتی مانند؛ حقالزحمه تسهیل و تسریع امور یا دستمزد راهاندازی کار یا حتی واژههایی مشابه شیرینی و پول چای نام برده شود، نباید انتظار داشت که ریشه این گناه خانمان سوز که عمدتاً با نارضایتی قلبی رشوه دهنده صورت میپذیرد و برای هر دو طرف(رشوه دهنده و رشوه گیرنده) عقوبت دنیوی و اُخروی به دنبال دارد، از جامعه رخت بربندد.
سوءاستفاده از موقعیت و پارتیبازی و رانتخواری برای ایجاد شرایط بهتر و کسب منافع و تسهیلات غیرقانونی و نامشروع برای خود یا بستگان و آشنایان، نوع دیگری از دزدی است که شیوع آن در جامعه باعث شده تا برخی از افراد از آن به عنوان یک حق و حتی یک وظیفه اخلاقی یاد کنند و این در حالی است که این رویکرد در اکثر موارد منجر به دست درازی به اموال بیتالمال و ضایع شدن حقوق دیگران گردیده و در مواردی نیز سبب بکارگیری افراد ناشایست در مناصبی شده که توانایی اجرای درست آن را نداشتهاند.
دادن رشوه توسط پیمانکاران و سایر مراجعین به سازمانها و موسسات و متقابلاً طلب هدیه یا درخواست و دریافت رشوه از سوی کارگزارانِ ذیربطِ سازمانها برای تأیید درخواستهای واقعی و غیر واقعی خارج از قرارداد پیمانکاران، یا نادیده انگاشتن تخلفات احتمالی ایشان در فرآیند اجرای پروژههای سازمان متبوع و یا حتی درخواست و دریافت رشوه برای تسریع در پرداخت طلب آنها، نمونه بارز کسب لقمه حرام است.
همچنین پرداخت و دریافت وامهای خارج از ضابطه و به خصوص عدم بازپرداخت آن، درخواست و دریافت پول برای اعطای امتیاز از سوی یک کارگزار خرید برای تأمین نیازهای سازمان از یک مرکز خرید یا فروشگاه خاص که حاضر به صدور فاکتور بیشتر از قیمت واقعی میشود و یا واگذاری کار سازمان به شکل انحصاری و به یک شرکت خاص در قبال دریافت وجوه غیر قانونی، از مصادیق سوء استفاده از موقعیت و نوعی رانتخواری است که بی شک هر دو طرف را آلوده گناه دزدی و خیانت به کشور، جامعه و سازمان متبوع مینماید.
خرید و فروش پایان نامه برای اخذ مدرک تحصیلی و کسب درآمد کم زحمت بابت مدرکی که با علم دیگران به آن دست یافتهایم، لقمه حرام دیگری است که نمیتوان نامی غیر از دزدی بر آن نهاد. به این مورد باید سرقت و سوء استفاده یا فروش محصولات و دستاوردهای علمی و تجربی مراکز علمی و تولیدی را که هرازگاه توسط افراد شاغل در این مراکز رخ میدهد را نیز اضافه نمود و این وضعیت آنگاه با تأسف بیشتری همراه است که کاملاً آگاهانه و عامدانه و با بی شرمی تمام، نتایج کار سایر افراد را سرقت برده و به نام خود ثبت نموده و با انکار کار و تلاش صاحب اثر، حتی از پرداخت دستمزد وی نیز اجتناب میکنیم.
معرفی نادرست (بیش از واقعیت) کالا و خدمات از طریق تبلیغات غیر واقعی و ارائه بستهبندیهای فریبنده و پنهان سازی معایب کالا و خدمات با استفاده از شگردهای مختلف و یا کاهش کمیت(اندازه و مقدار) و یا کیفیت محصول تولیدی برای کسب سود بیشتر و یا استفاده از مواد افزودنی کم بها و سایر روشهای نامتعارف برای زیاد نشان دادن محتوای یک بسته خوراکی و امثال آن، همگی از نمونههای غش(حقه بازی) و کم فروشی (دزدی) در معاملات تلقی شده و از مواردی است که رفع آن مستلزم تذکر و تقبیح جمعی و عمومی است.
بیتوجهی و نادیده انگاشتن عامدانه یا آگاهانهی نواقص و اشکالات پنهان و نا محسوس در هنگام ساخت یک بنا یا تولید یک کالا یا انجام خدماتی مانند؛ تعمیر یک وسیله، تعویض قطعات اصلی و سالم یک دستگاه که مسئولیت تعمیر آن را بر عهده گرفتهایم با قطعات غیر اصلی و نا مرغوب، طلب هزینه قطعات مرغوب برای تعمیر یک وسیله در حالیکه از قطعات نامرغوب استفاده کردهایم، زیرسازی غیر اصولی و آسفالت نامرغوب معابر، رنگآمیزی غیر اصولی تأسیسات، تجهیزات، مبلمان شهری، جداول و گاردریلها بدون پاک کردن گل و لای، گرد و خاک، زنگ زدگی و سایر آلودگیهای موجود بر روی آنها و به تعبیر دیگر عدم رعایت استانداردهای مطرح و دهها رفتار ناجوانمردانه و فریبکارانه مشابه در اینگونه فعالیتها، همگی از مصادیق فقدان وجدان کاری و به عبارت دیگر دزدی در کار محسوب میشوند.
ایجاد شرکت و موسسه و یا اخذ استاندارهای غیر واقعی از طریق سند سازی، رابطهبازی و پرداخت رشوه و کسب درآمد از این طریق و یا اخذ وجوه غیر قانونی و رابطه بازی در فرآیند جذب نیرو و حذف افراد دارای شرایط بهتر برای کسب رضایت دیگران، تبانی برای خارج ساختن ناجوانمردانه همکاران از گردنه رقابت در فعالیتهای اداری، تولیدی یا انتخاباتی برای تصاحب یک امتیاز یا یک موقعیت نابحق ، کم کاری یا عدم استفاده کامل و منطقی از ظرقیت و توانائیهای فردی برای انجام وظایف سازمانی، استفاده نامتعارف و نامشروع از امکانات دولتی و سازمانی برای انجام معاملات و سایر امور شخصی، اختصاص اوقات اداری به انجام امور غیرسازمانی و حتی خواندن روزنامه یا انجام بازیهای رایانهای و سایر اقدامات مشابهِ در وقت کاری، آفت دیگری است که بیشباهت به دزدی نبوده و پاکی و حلیت درآمد را دچار شبه میسازد.
از سوی دیگر همانگونه که اشاره شد، گسترش فساد میتواند، قهر و عذاب الهی را به همراه داشته باشد، لذا مجموعه این موارد بیانگر این نکته است که در شرایط کنونی نباید، ضرورت پرهیز از آلودگی به گناهانی مانند؛ دزدی و کسب لقمه حرام را به چند مصداق خاص محدود کرد، بلکه باید با شناسایی ابعاد مختلف گناهان ناشی از ناهنجاریهای زندگی نوین، آگاهی مردم در مورد مسئولیتهای شرعی و عوارض، عواقب و پیامدهای دنیوی و اُخروی بیتوجهی به این وظایف را ارتقاء داد.
در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که چرا جوامع و کسانی که از طریق نامشروع کسب درآمد میکنند، در دنیا با عواقب آن مواجه نمی شوند؟
در پاسخ به این سوأل باید گفت که اولاً وعده الهی برای عقاب و ثواب اعمال انسان دیر و زود دارد، اما در تحقق آن تردیدی وجود ندارد، ثانیاً با استناد به آیات قرآن بیشک بروز بسیاری از بلایا رخ داده در دنیای معاصر را باید ناشی از همینگونه رفتارها دانست، ثالثاً گذر تاریخ نشان داده که اکثر افراد خطاکار در همین دنیا به شکل مستقیم یا غیر مستقیم و به اشکال مختلف از جمله؛ ورشکستگی، زندانی شدن، بیآبرویی و کاهش و سقوط اعتبار اجتماعی، انحراف و انحطاط اخلاقی و رفتاری فرزندان و اعضای خانواده، تصادف و سایر حوادث، بیماری و سایر مصائب و مشکلات، گرفتار عقوبت کارهای خود میشوند و رابعاً در بسیاری از موارد ممکن است، این مجازات به زندگی پس از مرگ آنان موکول شده باشد و در نهایت اینکه گاهی تآخیر در عقوبت، هدیه و فرصتی است الهی برای آزمایش و اصلاح بندگان.
متقابلاً سوأل دیگری که گاهی برخی از افراد مطرح میکنند، این است که چرا کسب روزی حلال برای برخی از افراد با سختی و مشکل مواجه است؟
رسول گرامی اسلام (ص) در این رابطه میفرمایند؛ «در برخی از موارد، نماز و روزه نمی تواند، کفاره گناهان باشد و لذا تحمل رنج و اندوه در راه کسب معاش، بهعنوان عاملی برای رفع این گناهان معرفی شده است»[۱۳]، به تعبیر دیگر در اسلام جایگاه کسب رزق و روزی حلال در سطحی بالاتر حتی از عباداتی مانند؛ نماز روزه قرار دارد و میتواند به عنوان کفاره گناهان، انسان را از عذاب اُخروی برخی از گناهان نجات دهد.
کلام آخر اینکه؛ با استناد به توصیههای اسلامی و تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی(دامه برکاته)، حل ریشهای این موضوع یعنی رفع زمینههای کسب حرام، در گام نخست از طریق اصلاح نظام فرهنگی و آموزشی در بخشها و موضوعات مختلف امکان پذیر خواهد بود و در گام بعد باید تقویت و توسعه جدی سیستم کنترل و نظارت در دستور کار قرار گیرد و طبیعتاً مسئولیت اصلی این کار بر عهده مسئولین نظام یعنی کسانی است که به عنوان الگو و پرچمداران حکومت اسلامی شناخته میشوند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۷/۳/۹۳
منابع مورد استفاده:
۱- کلام الله مجید
۲- مفاتیح حیاه – حضرت آیت الله جوادی عاملی
-[۱] مفاتیح الحیاه – ص ۵۷۴
[۲] – جامعالاخبار- ص ۱۳۹
-[۳] الفقیه- ج ۴- ص ۹۵
-[۴] احکام القرآن – ج۴ – ص ۱۰
-[۵] الکافی- ج۲- ص ۵۱۱
-[۶] تنبیه الخواطر و نزهه النواظر-ج۱- ص۱۰
-[۷] الخصال- ص ۱۶۴
-[۸] تحف العقول – ص ۱۹۹
[۹] – الکافی- ج۵- ص ۱۶۱ و ۱۶۲
-[۱۰] المقنعه – ص۵۸۶ و ۵۸۷
[۱۱] – الکافی- جلد۵ – ص ۱۵۳
[۱۲] – مستدرک الوسائل- ج۱۳- ص۹
[۱۳] – الدعوات – ص ۵۶