خوشبختانه طی چند سال اخیر یکی دیگر از ابعاد مغفول نظام آموزشی کشور تحت عنوان «مهارت آموزی» مورد توجه قرار گرفته و تلاش مسئولین در آموزش و پرورش بر این امر متمرکز شده تا فارغالتحصیلان مدارس پس از پایان تحصیلات خود، حتیالمقدور از توانمندیهای اولیه و نسبی برای ورود به جامعه و محیط کسب و کار برخوردار شوند.
با اینکه پرداختن به بحث مهارتآموزی امر بسیار خوب و پسندیدهای است اما قطعاً این مقوله نیز بدون توجه به اصل تربیت و پرورش اخلاقی، رفتاری، روحی و معنوی دانشآموزان، چندان اثربخش نخواهد بود، چرا که بسیاری از افراد بهرغم برخورداری از علم و دانش در سطوح عالی، نهتنها هیچگاه نتوانستهاند منشأ خیر و برکت برای کشور یا مردم خود باشند، بلکه از علم خود در جهت کسب منافع نامشروع شخصی و ایجاد انحراف در مسیر رشد و تعالی سایر افراد بهره بردهاند.
به تعبیر اهلنظر، این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که؛ اساس آموزش و پرورش ساختن ماشین نیست، بلکه ساختن انسان است و لذا تعلیم و تربیت باید در جهت انسانسازی باشد نه پرورش انساننماهای تحصیل کرده باشد، زیرا در طبیعت و اخلاق انسانی، هیچ ضعف و انحرافی نیست که با تعلیم مناسب اصلاح نشود.
به بیان دیگر اگر تربیت و پرورش به درستی صورت پذیرد، سایر مشکلات و کاستیهای اجتماعی و فردی، به خودی خود و تحت تأثیر مفاهیم رفتاری و اخلاقی متعلمین، مرتفع خواهد شد.
تزکیه و تربیت، راز اثربخشی تعلیم و آموزش:
از مجموعه آموزههای اسلامی چنین استنباط میشود که تزکیه بر تعلیم اولویت دارد، بسیاری از صاحبنظران با استناد به آیه ۱۶۴ سوره آل عمران که میفرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ // بیتردید خداوند بر مومنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت [که] آیاتش را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه نماید و کتاب و حکمت به آنان تعلیم دهد و به راستی که پیش از این در گمراهی آشکاری بودند.» بر این باورند که راز موفقیت جوامع، در این نکته یعنی «تزکیه و تربیت» نهفته است.
رهبر معظم انقلاب نیز، در سخنرانی تاریخ ۱۲/۹/۱۳۷۹ در این رابطه میفرمایند؛ «در قرآن وظیفه انبیا، تزکیه و تعلیم است. بعضیها از جلو قرار گرفتن «یزکیهم» در دو آیه قرآن بر «یعلّمهم»، استفاده کردهاند که تزکیه از تعلیم هم بالاتر است. میتواند این طور باشد. حدّاقل این است که تزکیه در کنار تعلیم است؛ «یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه»؛ آن هم تعلیم کتاب و حکمت، نه تعلیم چیزهای پیش پا افتاده. این در کنار تزکیه است؛ بنابراین تزکیه خیلی والاست. تزکیه، یعنی تربیت.»
شاید به همین دلیل است که ایشان در سخنرانی تاریخ ۲۱/۳/۱۳۷۷ یادآوری میکنند که: «مسألهی فرهنگ و تعلیم و تربیت، مسألهی اول در نظام ماست.» و در تاریخ ۹/۶/۱۳۷۹ نیز مجدداً متذکر میشوند که: «تعلیم کاری بسیار ظریف و دقیق است. تعلیم فقط این نیست که ما مجموعهای از معلومات را در کاغذ بگذاریم و به دانشآموز بدهیم و بگوییم بخوان؛ بعد هم برههای از سال را معیّن کنیم تا بیایند امتحان دهند؛ این، تعلیم حقیقی نیست.» و در بخش دیگری از بیاناتشان، جان کلام را اینگونه بیان میکنند که: «انقلاب ما آمد، تا انسان صالح تربیت کند.»
البته از نگاه رهبری، تربیت و پرورش فقط به معنای دیندار شدن نیست، بلکه هدف اصلی عملیاتی و اجرایی شدن مفاهیم دینی و اصول و ارزشهای اسلامی است، همچنان که در تاریخ ۲۶/۴/۱۳۸۱ فرمودند: «پرورش فقط دیندار شدن و عمق ایمان یافتن نیست که ما دنبالش هستیم. پرورش تأثیر خودش را در رفتارها، برخوردها، رشد شخصیت، تقویت اعتماد به نفس و جوشاندن چشمهى استعداد نشان مىدهد. بنابراین مسئلهى پرورشى، یک مسئلهى مهم است.»
علم باید نافع و اثربخش باشد:
به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ آموزش در هر زمینه و موضوعی هنگامی میتواند نافع و سودمند باشد که نکات تربیتی و پرورشی در رأس برنامههای اجرایی آن قرار داشته باشد و این نکته یکی از مؤلفههای مهمی است که میتواند متضمن سودمندی علوم و دانش و نیز مهارت و تخصص افراد باشد.
رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۹/۲/۹۷ در تعریف علم نافع میگویند: «یک نکتهی دیگر، مسئلهی علم نافع است. در تعلیم و تربیت کشور، علمِ سودمند، دانشِ سودمند باید تعقیب بشود. اینکه شما میگویید «آموزش و پرورش اصلاح باید گردد»،(۵) یکی از موادّ مهمّ اصلاحی، همین است که دانشی که در اینجا تعلیم داده میشود، دانش سودمند باشد؛ این جوان بتواند از این دانش، برای بهبود زندگی خود و جامعهاش و پیرامونیانِ خود استفاده کند؛ علم نافع این است. »
ایشان در همان سخنرانی در تکمیل این تعریف افزودند: «علم نافع، آن [علمی] است که ما را به اهدافمان نزدیک کند، حرکت ما را آسان کند، ما را پیش ببرد؛ علم نافع این است. آن چیزهایی که در ما روحیهی حرکت ایجاد میکند، ما را شکوفا میکند، ظرفیّتهای ما را به فعلیّت میرساند، اینها علم نافع است. البتّه یکی از علوم نافع، آگاهی از تجربههای ملّی و افتخارات کشور و عبرتها و درسهای تاریخ است که این هم جزو علوم نافع است. علم نافع آن چیزی است که ظرفیّتهای ما را شکوفا بکند؛ این هم یک نکته.»
موضوع آموزش توأم با پرورش به قدری برای ولی امر مسلمین حائز اهمیت است که طی سالهای مختلف، همواره با جدیت این موضوع را پیگیری و مدام گوشزد نموده و در تاریخ ۳/۵/۸۶ تأکید میکنند: «اگرکشورى بخواهد به عزت مادى، به سعادت معنوى، به سیطرهى سیاسى، به پیشروى علمى، به آبادانى زندگى دنیا، به هر آرزوئى، بخواهد دست پیدا کند، باید به آموزش و پرورش به عنوان یک کار بنیادى، مقدماتىِ لازم [پیش نیار] بپردازد.»
راهکار دستیابی به این هدف چیست؟
رهبر معظم انقلاب در بیان راهکار دستیابی به این هدف، در جریان دیدار مسئولین نظام آموزشی کشور با ایشان در تاریخ ۳/۵/۱۳۸۶ فرمودند: «ببینید ما چه میخواهیم؟ محصول و خروجى آموزش و پرورش را چه میخواهیم باشد؟ اول این را مشخص بکنیم؛ ترسیم بکنیم؛ بعد ببینیم که براى ساختن یک چنین موجودى، یک چنین مردى، زنى، جوانى، چه کارهاى مهم و اساسى، چه تعالیمِ لازم، در خلال چه برنامهى آموزشى باید داده شود، تا این موجود پرورش پیدا کند. آن وقت آدمهاى کارآمدمان بنشینند آن نظام را تعریف و تدوین کنند و با شجاعت لازم وارد میدان شوند و تشکیلات آموزش و پرورش را بر طبق آن نظام تعریف کنند و تحقق ببخشند. این میشود تحول حقیقى و بنیانى.»
ایشان ۱۰ سال قبل از این نیز در تاریخ ۱۲/۲/۷۶ انتظار خود از مسئولین را اینگونه بیان کرده بودند: «طراحان فکور و اندیشمند، در زمینههاى سازماندهى و شکل دادن به محیطهاى درسى و کلاسهاى درسى و محتواى آنها و تربیت معلمین و ترسیم خطوط مهم و روشن در مجموعهى آموزش و پرورش، باید کارهاى تحولآمیز و مهم بکنند؛ این البته به همکارى خود بدنهى آموزش و پرورش احتیاج دارد؛ بیرون از آموزش و پرورش، کار زیادى براى آموزش و پرورش نمىشود کرد. در خود مجموعهى آموزش و پرورش، افراد فرزانه، برجسته، باهوش و بااستعداد فراوانند که مىشود از استعداد آنها براى پیشبرد آموزش و پرورش و رفع خلأها و کمبودها استفاده کرد.»
ایشان پس از ارائه رهنمود در باره موضوعات کلی و کلان برای ایجاد تحول در نظام آموزشی کشور مجدداً در تاریخ ۲۶/۴/۱۳۸۱ موضوع تربیت و پرورش را یادآوری نموده و خطاب به مسئولین وقت آموزش و پرورش میگویند: «مهمترین کارى که باید امروز در کنار آن قاعدهسازى انجام بگیرد، این است که به مقولهى پرورش – به هر شکلى – اهمیت داده شود ؛ نه چون ما مسلمانیم، مسئله فقط این نیست، امروز در دنیاى غربِ از لحاظ دانش و فناورى پیشرفته، مسئلهى پرورش در بسیارى از کشورها جزوِ آن مبانى اصلى است؛ مسئول و مأمور پرورشى وجود دارد، به پرورش اهمیت مىدهند.»
رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار خود با معلمین نمونه و مسئولین آموزش و پرورش، جان کلام را اینگونه تبیین میکنند: «آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت عمومی کشور هدفهایی دارد، دنبال هدفهایی میگردد، این هدفها چیست؟ این هدفها عیناً همان هدفهای نظام اسلامی است؛ این [اهداف] باید در آموزش و پرورش وجود داشته باشد؛ مورد توجّه باشد. ما دانشجو، دانشآموز، محصّل، تربیت میکنیم با یک هدفی، به سمت یک آرمانی؛ این هدف عبارت است از همان هدفی که نظام اسلامی برای آن به وجود آمد.»
و ادامه میدهند: «نظام اسلامی، جهان و جامعهای را میخواهد بسازد پیشرو، با ارزشهای متعالی، متدیّن، پایبند به شرایع الهی، با گسترهی بیانتهای افق دید. نگاه انسانی که در جامعهی اسلامی و نظام اسلامی زندگی میکند، برای آینده هیچ محدودیّتی ندارد، در هیچ جهتی؛ نهفقط در جهات معنوی، [بلکه] در جهات مادّی و در جهات علمی، هیچ محدودیّتی وجود ندارد؛ افق دید، بسیار جلوتر و پیشتر و فراتر از آن چیزی است که بلندهمّتان عالم، مثلاً فرض کنید که برای مسائل علمی قائلند؛ در جامعهی اسلامی، افقِ دید خیلی گسترهی بیشتری دارد.»
نقش معلمین در تربیت دانشآموزان:
ولی امر مسلمین به رغم تأکید بر ضرورت وجود بخش پرورشی در نظام آموزشی کشور، در رهنمود ۱۲/۲/۸۷، اجرای این نقش را برای همه معلمان یک وظیفه دانسته و در این زمینه خطاب به متولیان نظام آموزشی یادآوری میکنند: «من هم عقیدهام این است که شماى معلم فیزیک یا ریاضیات یا هندسه یا ادبیات یا علوم اجتماعى یا هرچه، میتوانید معلم دین و معلم اخلاق و پرورش دهندهى اخلاق در دانشآموز خودتان باشید. گاهى یک معلم ریاضى در هنگام حل یک جدول ریاضى یک کلمه میگوید که آن کلمه در اعماق قلب دانشآموز اثر ماندگارى میگذارد. این را همهى معلمین بایستى وظیفهى خودشان بدانند. و من به شما عزیزانى که اینجا حضور دارید و به همهى معلمها – هرچه تدریس میکنید – عرض میکنم که از این مسئله غفلت نکنید که تربیت کردن هم جزو کار شماست؛ و چه بهتر که با نفوذ معلمى، با تأثیر روحىِ معلم بر متعلم – از این امکان – استفاده کنید و یک نقطهى روشن و نورانىاى در قلب دانشآموز باقى بگذارید.»
ایشان در ادامه افزودند: «یک کلمه از خدا، یک کلمه از پیغمبر، یک جمله از قیامت، یک کلمه از معنویت و سلوک الىاللَّه و محبت به خدا، گاهى ممکن است از شما به عنوان دبیر ریاضى یا دبیر ادبیات یا معلم کلاس اول دبستان یا دوم دبستان صادر شود که شخصیت این کودک یا این نوجوان، این انسانى را که مخاطب شماست، شکل مطلوب بدهد که از صد ساعت حرف زدن در شکلهاى دیگر اثرش بیشتر باشد.»
با اینحال رهبر معظم انقلاب، همچنان بر ضرورت وجود بخش پرورشی در نظام آموزش و پرورش تأکید و در همین سخنرانی میفرمایند: «این به جاى خود محفوظ؛ این وظیفه است، لکن نافى این نیست که ما در آموزش و پرورش یک بخشى داشته باشیم که به طور متعهد و مسئول، نگران قضیهى پرورش باشد؛ چون میدانیم آموزشِ بدون پرورش راه به جائى نخواهد برد، آموزشِ بدون پرورش همان بلائى را بر سر جوامع انسانى خواهد آورد که امروز بعد از گذشت صد سال، صدوپنجاه سال یا بیشتر، جوامع غربى دارند آن را احساس میکنند. اینها از آن چیزهائى است که آثار آن ده ساله و بیست ساله ظاهر نمیشود؛ یکوقت چشم باز میکنید، مىبینید یک نسل ضایع شده است و کاریش نمیشود کرد.»
تأکید رهبری مبنی بر ضرورت توجه به امور پرورشی و نیز اهمیت وجود معاونت پرورشی در نظام آموزشی کشور، به همین چند جمله محدود نمیشود، همچنانکه در سخنرانی ۱۹/۲/۹۷ نیز مجدداً یادآوری میکنند که: «یک نکتهی دیگر در مورد آموزش و پرورش، مسئلهی معاونت پرورشی است که بنده در دورههای قبل و همچنین در این دوره، روی این مسئله تکیه کردم، تأکید کردم؛ باید جدّی بگیرید این مسئله را. خب وزیر محترم، باانگیزه و بانشاط و آمادهی به کار هستند؛ این کار را باید جدّی بگیرند. مسئلهی معاونت پرورشی در خود آموزش و پرورش، بسیار امر مهمّی است؛ پرورش خیلی مهم است و راههای پرورش هم راههای علمی مهمّی است.»
البته ایشان راز موفقیت در این زمینه را پالایش درونی دانسته و در تاریخ ۱۲/۹/۱۳۷۹ فرمودند: «امور تربیتی خوب است، معلم تربیتی خوب است، گویندهی تربیتی خوب است؛ اما آن کسی که از درون خود، موعظه کننده و تربیت کنندهیی نداشته باشد – «واعظ من نفسه» – این تربیتها به کارش نمیآید.»
جهتگیری آموزشی و انتظارات رهبری:
بیتردید همانگونه که اشاره شد، رهنمودها و توصیههای مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی، فقط تأکید بر شکل گرفتن پوسته و ظواهر کار نیست، تا با مزین کردن متون درسی به آیات و روایات اسلامی بتوان از آن عبور کرد، بلکه همانطور که خود ایشان بارها متذکر شدهاند، هدف اصلی عملیاتی و اجرایی شدن اصول و ارزشهای الهی اسلام در جهت رشد و تعالی همهجانبه کشور و افراد جامعه در ابعاد مختلف مادی و معنوی است.
درست به همین دلیل است که در جریان دیدار معلمین نمونه و مسئولین آموزش و پرورش با ایشان در تاریخ ۱۷/۲/۹۶، وظیفه آموزش و پرورش را اینگونه تبیین میکنند: «آموزشوپرورش [باید] بتواند نسلی تربیت بکند باایمان؛ اصلش ایمان است… باوفا، مسئولیّتپذیر، دارای اعتماد به نفس، دارای ابتکار، راستگو، شجاع، نسل باحیا، بافکر، اهل فکر کردن، اهل به کار گرفتن اندیشه، عاشق کشور، عاشق نظام، عاشق مردم، [نسلی که] کشورش را دوست بدارد، مصالح کشورش را مصالح شخص خودش بداند، از آنها دفاع کند؛ یک چنین نسلی باید پرورش پیدا کند؛ یک نسل محکم، قوی، عازم، جازم، باابتکار، پیشرُو، فعّال؛ اینجور نسلی [لازم است]؛ این کار آموزشوپرورش [است.]»
مقتدای مسلمین جهان در ادامه میافزایند: «دانشآموز ما بایستی با احساس هویّت ملّی رشد کند و تربیت پیدا کند و بزرگ بشود و پیش برود. وقتی یک جوان احساس هویّت کرد، از انحراف، از خیانت، از سستی و تنبلی پرهیز خواهد کرد. عمدهی این اشکالاتی که گاهی پیش میآید بهخاطر این است که آن احساس هویّت حقیقی، احساس هویّت ملّی در یک انسان وجود ندارد.»
رهبر معظم انقلاب، مجدداً در دیدار ۱۹/۲/۹۷ معلمین نمونه و مسئولین آموزش و پرورش نیز، مجدداً همان مطالب سنوات قبل را مطرح و مطالبه میکنند و میفرمایند: «آنچه در مورد تعلیم و تربیت میخواهیم عرض بکنیم این است که جهتگیری تعلیم و تربیت کشور باید به سمت برخورداری از عدالت باشد؛ یعنی آموزش و پرورشِ ما، تعلیم و تربیتِ ما، عدالتپرور تربیت کند، عدالتخواه تربیت کند، عدالتساز تربیت کند؛ چون عدالت، آن ارزش والایی است که از اوّلِ تاریخِ بشر تا امروز، همواره مورد نظر آحاد بشر بوده است».
ایشان در این سخنرانی نیز در شرح بیانات قبلی خودشان به این مطلب اشاره میکنند که: «ما دانشجو، دانشآموز، محصّل، تربیت میکنیم با یک هدفی، به سمت یک آرمانی؛ این هدف عبارت است از همان هدفی که نظام اسلامی برای آن به وجود آمد. نظام اسلامی، جهان و جامعهای را میخواهد بسازد پیشرو، با ارزشهای متعالی، متدیّن، پایبند به شرایع الهی، با گسترهی بیانتهای افق دید. نگاه انسانی که در جامعهی اسلامی و نظام اسلامی زندگی میکند، برای آینده هیچ محدودیّتی ندارد، در هیچ جهتی؛ نهفقط در جهات معنوی، [بلکه] در جهات مادّی و در جهات علمی، هیچ محدودیّتی وجود ندارد؛ افق دید، بسیار جلوتر و پیشتر و فراتر از آن چیزی است که بلندهمّتان عالم، مثلاً فرض کنید که برای مسائل علمی قائلند؛ در جامعهی اسلامی، افقِ دید خیلی گسترهی بیشتری دارد.»
ادامه بحث نیز به یادآوری بایدها و مطالبات قبلی اختصاص دارد: «دانشآموز باید در طول این دوازده سال، جایگاه خود را در این کاروان عظیمی که به سمت پیشرفت در جامعهی اسلامی حرکت میکند، پیدا کند؛ باید بداند که در این مجموعهی عظیم، در این حرکت عظیم او چهکاره است؟ جایگاهش کجا است؟ شأنش چیست؟ برای خودش نقش تعریف بکند؛ ما باید اینجور فرزندانمان را تربیت بکنیم. دانشآموز، در مدرسه بهوسیلهی شماها تربیت میشود؛ باید دارای حسّ مسئولیّت تربیت بشود؛ دارای روحیّهی آزاداندیشی تربیت بشود؛ راستگو تربیت بشود؛ بلندهمّت تربیت بشود؛ شجاع، فداکار، پاکدامن، پرهیزکار؛ نسل تربیتشوندهی در اختیار شما، باید با این خصوصیّات تربیت بشوند؛ افق دید اینها است.»
و ادامه میدهند که: «دانشآموز ما بایستی با احساس هویّت ملّی رشد کند و تربیت پیدا کند و بزرگ بشود و پیش برود. وقتی یک جوان احساس هویّت کرد، از انحراف، از خیانت، از سستی و تنبلی پرهیز خواهد کرد. عمدهی این اشکالاتی که گاهی پیش میآید بهخاطر این است که آن احساس هویّت حقیقی، احساس هویّت ملّی در یک انسان وجود ندارد. وقتی احساس هویّت وجود نداشت، دیگران میتوانند او را به این سمت و آن سمت [بکشند.]»
اهمیت الگوسازی و الگوپروری در نظام آموزشی:
با عنایت به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، ایران اسلامی برخوردار از الگوهای متفاوت علمی و عملی و منابع اسلامی نیز سرشار از اصول ارزشهایی است که کشور ما را از تکیه بر نسخههای خارجی مانند؛ سند ۲۰۳۰ و حتی روش آموزشی کشورهایی مانند؛ فنلاند، ژاپن،کره جنوبی و دیگر کشورهای به ظاهر موفق در این زمینه بینیاز ساخته است.
ذکر این نکته از آن جهت ضروری است که، اولاً؛ روشهای مورد استفاده در دیگر کشورها اگرچه ممکن است حاوی نکات ارزشمند و مفیدی باشد، اما از آنجا که متناسب با ساختار فکری و فرهنگی و نیاز همان کشورها طراحی شده است، لذا لزوماً نمیتواند در کشور ما هم موفقیتآمیز باشد و ثانیاً؛ و مهمتر از آن اینکه؛ قرار است ایران اسلامی با ارائه الگوهای برترِ منبعث از مبانی اسلامی، به مرجعی برای دیگران تبدیل شود.
این موضوع در مورد سند ۲۰۳۰ هم کاملاً مصداق دارد، در این رابطه نیز اگرچه بهنظر میرسد برخی از مطالب این سند کاملاً منطبق و یا حتی برگرفته از منابع و متون اسلامی باشد، اما در عینحال به شکل کاملاً ذیرکانه مطالب و مفاهیمی در بطن آن نهفته است که در نهایت مسیر کشور را به سمت اصول و ارزشهای غربی و نظام سرمایهداری رهنمون خواهد شد.
این در حالی است که الگوهای رفتاری و سیره عملی علمای اسلام و شهدای بزرگوار انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ثابت کرده که اگر با اعتقاد قلبی و اعتماد کامل و درست و اصولی عمل کنیم، اسلام از بهترین شرایط و بالاترین ظرفیتها برای تربیت و پرورش انسانهای بصیر، آگاه، برتر و به معنای واقعی «الگو»، در ابعاد مختلف علمی، عملی و معنوی برخوردار است.
با این حال متأسفانه بهنظر میرسد، قصه پر غصه «سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش»، داستان ادامهداری است که به علل مختلف از جمله؛ کمتوجهی به رهنمودها و راهبردهای رهبری و اِعمال سلیقههای شخصی و اجتناب از اجرای اسناد بالادستی، قرار نیست به زودی محقق شود.
رهبر معظم انقلاب در این رابطه در تاریخ ۱۹/۲/۹۷ در دیدار مسئولین آموزش پرورش با ایشان میفرمایند: «خب، دستگاه آموزش و پرورش احتیاج به نوسازی دارد؛ شماها هم شعار دادید، گفتید که باید اصلاح شود. بله، حتماً احتیاج دارد به نوسازی؛ چون، هم فرسوده است، هم آن روزی هم که تازه به وجود آمد دارای عیوبی بود. در آموزش و پرورشِ ما همان روزی هم که تازه بود و اینجور فرسوده و کهنه و زمانگذشته و آسیبدیده نشده بود، عیوب اساسیای وجود داشت که همان عیوب هم تا امروز باقی مانده. وسیلهی این تحوّل، در درجهی اوّل عبارت است از «سند تحوّل»؛ این سند تحوّل آماده است. وزیر محترم اشاره کردند به تلاشهایی که دارند انجام میدهند برای این کار؛ به نظر من این تلاشها جزو واجبترین کارها است. آنطور که به من گزارش شده است، تاکنون کمتر از ده درصد از امکان تحقّق این سند و از محتوای این سند، تحقّق پیدا کرده؛ درحالیکه چند سالی میگذرد از تصویب این سند.»
ایشان با اشاره به کار تخصصی و علمی صورت گرفته روی این سند، یادآوری میکنند که: «آنطوری که آنها (دستاندرکاران تدوین سند) اظهار کردند، سند از لحاظ تخصّصی، از لحاظ حرفهای سطح خیلی بالایی دارد؛ بسیار محکم و متقن و مطلوب است؛ خب باید تحقّق پیدا کند. آنچه من مطالبه میکنم و توقّع دارم از دستگاه آموزش و پرورش، این است که زمانبندی کنید؛ یک زمانی را مشخّص کنید و بگویید تا چه مدّتی این سند، تحقّقِ کامل پیدا خواهد کرد.»
مقتدای مسلمین جهان علاوه بر سند مذکور، یکبار دیگر به نمونه دیگرِ الگوهای علمی و عملی که مؤید امکان عملیاتی کردن سند است، نیز اشاره میکنند: «ما خوشبختانه در محیط زندگی خودمان امروز الگو داریم، الگوهای برجستهای داریم. ما دیگر امروز دچار فَقدِ الگو نیستیم که برویم سراغ فلان آدم تاریخی بیگانه؛ امروز در زندگی خودمان، جلوی چشم خودمان [الگو داریم.] شهدای هستهای ما یکی از الگوهای بزرگند؛ شهید چمران یک الگو است؛ شهید چمران یک دانشمند به معنای واقعی کلمه بود؛ دانشمند بود، درسخوانده و تحصیلکرده بود امّا یک مبارز واقعی، یک مجاهد واقعی هم بود، به معنای واقعی کلمه؛ شهید آوینی یک الگو است؛ شهید حججی یک الگو است. ببینید؛ از انواع و اقسام الگوها در اختیار ما است.»
ایشان در این دیدار ضمن تأیید صحبتهای یکی از حضار در مورد الگوهای انقلاب اسلامی، میفرمایند: «این برادر عزیزمان خیلی خوب اینجا بیان کردند؛ گفتند الگوی من، معلّم کلاس اوّلم بود امّا حالا الگوی من حججی است؛ بله، از این الگوها ما داریم؛ با شجاعت، با شهامت، با احساس مسئولیّت، با قدرت، با عزّت در مقابل دشمن میایستد برای اینکه به اهداف والای بزرگ جامعهی خود و نظام خود کمک کند؛ نه برای شخص خود. اینها در یک دعوای شخصی از بین نرفتند؛ شهید شهریاری و شهید علیمحمّدی و احمدیروشن و دیگران، در مسائلِ برای افتخار و سربلندی ملّت حرکت کردند و پیش رفتند؛ اینها الگویند؛ ما در جامعهی خودمان، جلوی چشم خودمان، در زمان خودمان این الگوهای عزیز را داریم.»
استفاده بهینه از فرصتها:
طبیعتاً برای ایجاد تحول مطلوب و اصولی، موانع مختلفی در مسیر راه وجود خواهد داشت و دشمنان (اعم از داخلی و خارجی) نیز بیکار نخواهند نشست، از همین رو ایشان کار در این عرصه را به میدان نبرد تشبیه نموده و در سخنرانی تاریخ ۱۷/۲/۹۶ متذکر میشوند: «جنگ را جدّی بگیرید؛ یک عدّهای میخواهند نفهمیم دشمن مشغول چه کاری است. در عرصهی تربیت انسانهای والا، انسانهای باهمّت، انسانهای رشید و شجاع، انسانهای باهدف – در عرصهی این تربیت مهم – یک جنگی برپا است؛ یک عدّهای میخواهند جوان مؤمن، جوان مسلمان، جوان ایرانی با این خصوصیّات پرورش پیدا نکند.»
ایشان با اشاره به جایگاه و نقش فوقالعاده آموزش و پرورش در این خصوص، مجدداً یادآور میشوند که: «خب، آموزش و پرورش یک فرصتی در اختیار دارد که هیچ دستگاه دیگری این فرصت را ندارد؛ این فرصت عبارت است از آن دوازده سال؛ این دوازده سالی که کودکان ما، نوجوانان ما در دورهی دبستان و دبیرستان طی میکنند؛ در اختیار آموزش و پرورش است؛ در اختیار هیچ دستگاه دیگری یکچنین فرصت گرانبهایی وجود ندارد؛ این فرصت، بهترین فرصت برای انتقال ارزشها و انتقال درست و جامع آرمانهای انقلابی و ملّی ما است؛ این فرصت، برای نهادینه کردن هویّت ملّی در کودکان ما و مردان و زنان آیندهی ما، یک فرصت بینظیری است؛ این در اختیار آموزش و پرورش است. هم اندیشه در این دوازده سال شکل میگیرد، هم انگیزه شکل میگیرد؛ جهت حرکت زندگی -انگیزهها، آرمانها، جهتگیریها- در وجود جوان ما و نوجوان ما، در همین دوازده سال به برکت حضور در کلاسهای درس و شنیدن از معلّمین و بودن در محیط مدرسه شکل میگیرد. ببینید این چقدر اهمّیّت دارد؛ یعنی آیندهی کشور مربوط به همین دوازده سالِ جوانان ما است.»
کلام آخر اینکه؛ تأخیر بیش از پیش در این زمینه، خیانت به کشور و جفا به مردم ایثارگر و رهبر بزرگواری است که سالهای سال، صبورانه و با تمام وجود از این عرصه دفاع نموده و با رهنمودهایشان، مسیر حرکت را برای مسئولین ذیربط ترسیم کردهاند، بنابراین؛ حق این است که با تمرکز بر کلید واژههای بهکار رفته در رهنمودهای راهبردی ایشان، با شتاب بیشتری در جهت تحقق آنها گام برداشته شود.
توضیح؛ لطفاً در صورت تمایل؛ با مراجعه به بخش «تعلیم و تربیت» همین سایت (سایت ره توشه rahtooshe.com) در گوشه سمت چپ صفحه اصلی، سایر مقالات اینجانب در این زمینه را نیز ملاحظه بفرمایید.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۴/۱۰/۹۷
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com