در دنیای کنونی «قهرمان سازی کاذب» یکی از شیوههای کهنی است که با بکارگیری جدیدترین وسایل و تجهیزات تبلیغی جهان، مجدداً در دستور کار دشمنان فرهنگی مسلمانان قرار گرفته است و متخصصین این گروه با استفاده از جدیدترین شگردها در تلاشند تا آنچه را که نتوانستند با زور القاء کنند از طریق نفوذ فرهنگی اعمال نمایند.
این دسته از دشمنان برای اجرای این نقشه ماهرانه هر روز چهرههای جدیدی را در قالب هنرپیشه ورزشکار، سیاستمدار و سایر عناوین خلق میکنند و با ترسیم تصاویر آنها برروی البسه، مواد خوراکی، مجلات و هر نوع وسیله دیگر، قصد آن را دارند که مرام و مسلک آنان را در ذهن جوانان حک نمایند و در پارهای از موارد تا آنجا پیشرفتهاند که موفق شدهاند این خلایق که معمولاً از کریه ترین و کثیفترین چهرههای فرهنگی و اخلاقی هستند را جایگزین قهرمانان و شخصیتهای واقعی کشورها نمایند، تا حدی که در برخی از کشورها شکست و ناکامیهای این افراد، باعث تأثر جوانان و موفقیت و کامیابیهای آنان، باعث شادی جوانان گردیده است و در حالیکه این قشر کاملاً به بیوگرافی رؤیایی و دروغین و جزئیترین فعالیتهای آنان آشنایی دارند و مثلاً میدانند فلان بازیکن فوتبال در کدام دقیقه و ثانیه از کدام ضلع دروازه و با کدام پا، توپ را وارد دروازه حریف نمود. بسیاری از بزرگان اندیشمندان و قهرمانان کشور خود را به فراموشی میسپارند و از مهمترین تحولات سیاسی و اجتماعی کشورشان بیخبرند.
این مسئله در حال حاضریکی از مسائل و مشکلات بغرنج جوانان غرب بوده و سردمداران این کشورها پیوسته از بیتوجهی جوانان نسبت به مسائل جاری کشورهایشان و جلب جوانان به سوی مسائل کاذب و قهرمانسازیهای دروغین ابراز نگرانی نمودهاند.
شاید گروهی بیاد داشته باشند و یا در فیلمها دیده و یا شنیده باشند که کودکان ایرانی قبل از انقلاب، چگونه تحت تأثیر سوپرمنها، تارزانها و رمبوها و دیگر شخصیتهای خیالی فیلمهای خارجی، به چه اقدامات خطرناکی دست میزدند و یا برخی از جوانان ساده لوح، چگونه بخاطر شکست یک قهرمان دروغین بیگانه، دست به خودکشی میزدند، یا چگونه نوع آرایش و لباس شخصیتهای فیلمها را الگوی خود میساختند و خواسته یا ناخواسته دست در دست دشمنان فرهنگی کشور میگذاشتند.
قطعاً همه اینها و هزاران توطئه دیگر بخاطر سرگرم کردن مسلمانان به مسائل انحرافی و جلوگیری از گسترش فرهنگ ناب محمدی(ص) و توسعه علمی و آموزشی کشورهای اسلامی است.
در این رابطه حضرت امام(ره) در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند: «آنچه میتوان گفت امالامراض است، رواج روز افزون فرهنگ استعماری است که در سالهای بس طولانی جوانان را با افکار مسموم پرورش داده است.
حال این سئوال مطرح است که با وجود بزرگترین شخصیتهای دینی، هنری، ورزشی و ملی در سرزمینهای اسلامی که از نظر ارزشهای علمی و معنوی قابل قیاس با شخصیتهای ساختگی بیگانگان نیستند، چرا نباید ما شخصیتهای بزرگ و نامی خود را به خارج از قلمرو کشورهای اسلامی معرفی کنیم و آنان و بسیاری از شهدای گرانقدر و بسیجیان ایثارگر را که در جبههها بزرگترین افتخارات و شگفتیها را آفریدند، الگوی خود قرار دهیم؟
آیا این پذیرش ذلت و باعث سرافکندگی نیست که قهرمانان دروغین ساخته اندیشه شیطانی بیگانگان که با چهرهپردازیهای کاذب به ما معرفی میشوند را الگوی خود قرار دهیم؟
احمد رضا هدایتی
خرداد ماه ۱۳۷۴
خوب بود
سلام و تشکر