این آزادی فقط برای مردان است!

     یکی از دوستان خاطره‌ای را نقل می‌کرد از آقای نسبتاً مُسنی که توی کوپه قطار با او آشنا شده بود، از آنجا که این خاطرات بی‌ارتباط با وضعیت امروز حجاب در جامعه نیست، لذا عین گفته‌های راوی با کمی ویرایش ادبی به شرح ذیل و به نقل از همسفر ایشان ارائه می‌گردد.

    پدرم قبل از انقلاب اهل خرید روزنامه و مجله بود و من هم که یک نوجوان بودم هرازگاهی حس کنجکاویم گل می‌کرد و سرکی به مطالب اون نشریات می‌زدم.

     از تبلیغ تیغ ریش‌تراشی تا ساعت و کباب پز و از محصولات مونتاژکاری ارج و آزمایش تا ژیان و ماشین‌های آمریکایی تا داستان‌های مبتذل و عشقی و بعضی اخبار که من هم مثل بقیه خیلی چیزی از اونها سر در نمی‌آوردم و البته خیلی هم مشتری نداشت، توی این روزنامه‌ها و مجلات وجود داشت، اما یادم هست با توجه به شرایط آن زمان دو بخش این نشریات بین اعضای خانواده و بعضی بستگان و سایر مردم خیلی طرفدار داشت.

     یک بخش مربوط می‌شد به اخبار مربوط به قهر و آشتی و طلاق و ازدواج و سایر روابط کاری و عشقی هنرپیشه‌ها و بعضی از ورزشکارها و به قول امروزی‌ها همان سلبریتی‌ها که طبیعتاً چون خبری از شبکه‌های تلویزیونی و فضای مجازی نبود، در بروز فساد و سایر ناهنجاری‌های اخلاقی آن زمان نقش اصلی را بر عهده داشتند و متأسفانه از سوی حکومت هم حمایت می‌شدند.

     بخش دیگر مربوط می‌شد به صفحه حوادث که بیشتر آنها در مورد دختران و زنانی بود که بعد از خروج از منازل خودشون یا در جریان مسافرت‌های درون شهری و برون شهری مورد ربایش و تعرض قرار گرفته و بعضاً به طرز فجیعی به قتل رسیده و توی بیابون‌ها رها شده بودند یا جنازه‌هاشون را داخل چاه‌های اطراف شهرها و روستاها پیدا کرده بودند و یا به سایر روش‌ها معدوم شده و هرگز جنازه آنها پیدا نشده بود.

     داستان‌های واقعی و غیرواقعی مجلات هم معمولاً توی همین مایه‌ها و فرار دخترها از خونه‌هاشون و نهایتاً سر درآوردن آنها از فاحشه‌خانه‌ها بود. من نوجوان بودم اما هیچ وقت یادم نمی‌رود که تصاویر مقتولین که گاهی منتشر می‌شد، همگی متعلق به زنان و دختران بی‌حجاب و بزک‌کرده‌ و معمولاً با پوشش‌های نیمه عریان بود که معلوم بود خیلی راحت و عادی خودشان را در معرض دید و در نتیجه تعرض دیگران قرار داده بودند.

     از نظر من وضعیت به‌قدری وحشتناک بود که با این‌که خواهر من از اون گروه نبود و از روسری و چادر استفاده می‌کرد اما وقتی این اخبار را می‌خواندم، مثل پدرم حس مردونگیم گل می‌کرد و حسابی نگرانش می‌شدم و بعضی وقت‌ها تا صبح خوابم نمی‌برد و هر وقت می‌تونستم، بدون این که خودش متوجه بشود تا در مدرسه دنبالش می‌رفتم، البته پدرم هم که کار دیگری از دستش برنمی‌آمد، بیشتر وقت‌ها بعد از خواندن مطالب به گفتن چند فحش و ناسزا اکتفا می‌کرد.

    قسمت بد ماجرا این بود که به‌ندرت خبری از دستگیری قاتل‌ها و مجرمینی که مرتکب این جنایت‌ها می‌شدند، منتشر می‌شد و یا حداقل برخورد با اونها خیلی سخت و جدی نبود و انگار همه چیز کاملاً عادی شده بود و به همین دلیل این موضوع خیلی ذهن من را درگیر خودش کرده بود.

     یعنی در واقع مردها تا حد جنایت هر غلطی دلشون می‌خواست می‌کردند و آخرش این زنها و دخترهای بدبخت بودند که کشته و ناپدید می‌شدند.

     امروز هر وقت می‌بینم یا می‌شنوم برخی زن‌های مغرض یا فریب‌خورده، بی‌حجابی را معادل آزادی خودشون تعریف می‌کنند و شعار مزخرف «زن، زندگی، آزادی» را سرلوحه زندگیشون قرار داده‌اند، دلم واقعاً براشون می‌سوزه چون متوجه نیستند که این شعار در واقع آغاز اسارت، بردگی و بیچارگی اونها و آزادی لذت و کامجویی برای مردان بولهوس و فاسدی است که گاهی با اطمینان نسبی از امکان فرار از صحنه جرم و جنایت، این شرایط را یک فرصت برای خود می‌دانند.

     قطعاً این حکایت برای شما هم قابل تأمل بود، بنابراین ذکر این نکته ضروری است که این وضعیت دقیقاً همان چیزی است که صاحبان قدرت و ثروت در غرب با نیات مختلف از جمله کامجویی خود و سرگرم کردن مردم به فساد برای رهایی از پیامدهای بهره‌کشی از کارگران و کارمندانشان، در اواخر قرن نوزدهم امکان آن را برای مردان این کشورها فراهم و به تدریج با سایر کشورها تعمیم دادند.

    این در حالی است که ظاهراً فریب‌خوردگان این قشر نمی‌دانند که وجود مرد به‌گونه‌ای آفریده شده که در اکثر موارد فکر و ذهن او هرگز به کامجویی از همسر خودش محدود نمی‌ماند و دیدن رفتار و کردار زن‌های بی‌حجاب و بدحجاب چه آثار مخربی بر رفتار و کردار او و نهایتاً بنیان خانوادگی وی خواهد داشت.

    نمی‌دانند که ریشه تنوع‌طلبی‌های نامتعارف، مشاجره‌های خانوادگی، قهر و طلاق‌ها، خیانت‌ و خباثت‌های اخلاقی و رفتاری که متأسفانه روز به روز در حال گسترش است را باید در رفتار و عملکرد خود جستجو کنند، اعمال و رفتاری که قطعاً بخش عمده آن حاصل القائات دشمنان از طریق شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای، فضای مجازی و سایر ابزار است.

     اگرچه هدف اکثر خانم‌هایی که با ظاهر نامتعارف و آرایش‌کرده و بدحجاب و بی‌حجاب و یا حتی با پوشش نامناسب در ملاء عام حاضر می‌شوند، جلب‌توجه و دیده شدن است، اما نمی‌دانند از نظر مردان هرزه، این گروه از خانم‌ها در ردیف کسانی قرار دارند که خود را برای کامجویی ناپایدار و موقت عرضه می‌کنند.

     فراموش کرده‌اند که اگرچه زیبایی یک مزیت و به عبارت دیگر یک نعمت الهی است اما قطعاً ملاک ارزیابی و ارزش‌گذاری جایگاه واقعی انسان نیست، بلکه صفات و ویژگی‌هایی مانند؛ ایمان و تقوا، علم و دانش، پاکدامنی و عفت، مهر و محبت و سایر ویژگی‌های ذاتی و اکتسابی امثال آن است که کانون خانواده را مستحکم می‌سازد و این همان نکته‌ای است که هنگام ازدواج حتی برای برخی از همان مردان فاسد و هرزه نیز ملاک و معیار اصلی محسوب می‌شود.

     همان‌گونه که اشاره شد قطعاً بخش قابل‌توجهی از زنانی که امروز در دام این شعار انحرافی و فریبنده قرار گرفته‌اند نمی‌دانند که در چه تله‌ای گرفتار شده‌اند، نمی‌دانند که تبرج و خودنمایی آنها چه تأثیری بر روح و روان مردان می‌گذارد و نمی‌دانند همان تأثیری را که او با تبرج و خودنمایی بر مردان کوچه و بازار می‌گذارد، سایر خانم‌ها‌ی مشابه او بر همسر و فرزندانش می‌گذارند.

     اما بی‌شک و خواسته یا ناخواسته، در هر حال متضرر اصلی این ماجرا خانم‌ها هستند و مردان فاسد شاید با کمترین آسیب دنیوی بیشترین بهره را این شرایط تأسف بار عاید خود می‌نمایند و متأسفانه اگرچه برخی از این خانم‌ها در جوانی با همه هستند، اما اگر به سن میانسالی و پیری برسند، بی‌کس و کارترین افراد جامعه به‌شمار می‌روند، چون نه خانواده‌ای دارند و نه فرزندی و نه دیگر کسی از آنها استقبال می‌کند.

     در پایان ذکر چند سؤال ضروری است، سؤالاتی که شاید در این رابطه بتواند در اصلاح نگاه و رفتار خانم‌های بی‌تفاوت و بعضاً بی‌بندوبار مؤثر واقع شود.

    آیا واقعاً آزادی حجاب و بی‌بندوباری و ترویج فساد، باعث آزادی زنان می‌شود، اگر چنین است پس علت فجایع متعدد و متنوع اخلاقی در غرب چیست؟

    واقعاً چه کسانی بجز دشمنان خارجی و مردان هرزه از این به اصطلاح آزادی نفع می‌برند و بیشترین زیان آن متوجه چه کسانی بجز خود زنان و خانوادها خواهد بود؟

    آیا ترویج فساد در جامعه جامعه را برای بانوان ناامن نمی‌کند و زنان را به اسارت مردان فاسد و شهوتران در نمی‌آورد و باعث فروپاشی بنیان خانواده نمی‌شود؟

     آیا گسترش فساد و فحشا و ترویج ناهنجاری‌های اخلاقی و رفتاری در جامعه باعث نمی‌شود تا بر نگرانی‌های خانواده‌ها و بانوان عفیف و پاکدامن برای حضور در جامعه افزوده شود؟

     آیا واقعاً حضور توأم با نگرانی از تهدید، تعدی و تجاوز در جامعه برای زنان آزادی را به ارمخان خواهد آورد یا عین اسارت و  بردگی خواهد بود؟

     آیا می‌دانید طی چند سال اخیر (پس از گسترش بی‌حجابی) آمار تعرض به زنان و سایر ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی مرتبط که تا پیش از این در کشور ما بسیار محدود و نامحسوس بوده، رشد جهشی پیدا کرده و همچنان در حال افزایش است؟

     امید است که بیان این مطالب توانسته باشد در اصلاح نظر مردم و مسئولین نسبت به پدیده بدحجابی و بی‌حجابی و یادآوری اهمیت و ضرورت اجرای فوری قانون حجاب و عفاف و به‌ویژه اصلاح نظام تعلیم و تربیت با اولویت به این موضوع مؤثر واقع شده باشد.

     توضیح؛ علاقه‌مندان در صورت تمایل می‌توانند، یادداشت‌های قبلی مرتبط با موضوع بانوان و حجاب را نیز با جستجوی واژه‌‌های «حجاب» و «زنان» در همین سایت (سایت ره‌توشه)، ملاحظه و مطالعه نمایند.

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۲۲/۲/۱۴۰۴

نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com  نشانی سایت: rahtooshe.com

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. صفرزاده گفت:

    سلام باید مردم را به موضوع آخرت و خلود و جاودانگی و معاد و قبر و برزخ و عذاب و پاداش‌های جاودانی آگاه و متنبه نمود .آنچه حتی در جمع های مذهبی مورد فراموشی و غفلت واقع شده.
    با زبان هنر و موعظه و تبلیغ..ما حتی یک‌فیلم و سریال با این موضوع نداریم

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      جناب صفرزاه سلام علیکم؛
      با شما موافقم، من که از هر دری زدم نتیجه چندانی نگرفتم.
      در برخی از یادداشتها و مقالاتم در این رابطه هم (عواقب اُخروی) نوشتم.
      با موضوع فیلم هم کاملا موافقم، اما کتاب خوب زیاد داریم، که اینها هم باید معرفی شود.
      باید مخاطبین هم در نشر این نوع مطالب که ممکن است مفید واقع شود (اعم از؛ کلیپ، کتاب، مقاله، آیات و روایات مرتبط، امربه معروف و نهی از منکر و….) مشارکت کنند.
      همچنین باید در مناسبتهایی مانند روز مادر یا روز تولد خانمها به بستگان و آشنایان و حتی سایر خانمها از این نوع کتب (نظیر کناب ترگل یا کتاب حجاب شهید مطهری و… ) هدیه داد.
      موفق باشید

  2. محمد گفت:

    سلام به نظر من فیلم خوب می تواند خیلی تأثیر بگذارد.
    من در مرکز اجرایی یکی از شهرستانها بودم احساس کردیم وضع حجاب خوب شده و تصور می کردیم اثر کار ما بوده، اما وقتی رفتیم داخل پاساژ سر بازار دیدیم همه مغازه ها از شدت سفارش کیف و چادر خانم افشاری (چادر مریمی فیلم در پناه تو) تحت فشارند.
    لعیا زنگنه در قلب مردم …عالی اثر کرده بود.
    البته امر به معروف جای خودش را دارد اما همامطور که رهبر انقلاب فرمودند، کار سمعی و بصری فاخر می تواند اثرگذاری بیشتری داشته باشد.

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      آقا محمد عزیز سلام؛
      با فرمایش شما کاملاً موافقم.
      کاش مسئولین محترم ببینند و عمل کنند.
      موفق باشید

  3. فریبا گفت:

    سلام؛ من که کارم به خاطر همین مسائل به طلاق کشیده خوب می فهمم که بی حجابی چه پیامدهایی داره.
    مطالبی که گفته اید کاملا درسته.
    ممنون

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      سرکار خانم فریبا سلام علیکم،
      از اعلام نظر شما ممنونم.
      امیدوارم زندگی شما مستدام باشد.
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *