بیشک نقش و جایگاه معلم در جامعه، نقش و جایگاه بیبدیلی است که میتواند سرنوشت جوامع را بهطور کامل متحول و سمت و سوی حرکت انسانها را در مسیر رشد و تعالی مادی و معنوی و نیز پیشرفت و توسعه همهجانبه هدایت نماید، همچنانکه پیامبران الهی با تعلیم و تربیت آحاد مردم، چنین نقشی را بر عهده داشتند.
مؤلفههای اخلاقی و رفتاری انبیاء برای ایفای نقش معلمی:
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در این رابطه میفرمایند: «نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست. انبیا هم معلم بشر هستند. نقش بسیار حساس و مهمی است؛ و مسئولیت بسیار زیاد دارد.»
ایشان با اشاره به اهمیت موضوع نقش معلمین مجدداً یادآور میکنند که؛ «[نقش معلم] نقش مهمی است که همان نقش تربیت است که «إخراج مِنَ الظلمات إلی النور» آنهایی که «اللّهُ وَلیُّ الَّذیِنَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمٰاتِ إلَی النُّورِ» همین سِمَت معلمی است. خدای تبارک و تعالی این سِمَت را به خودش نسبت میدهد که خدای تبارک و تعالی ولیّ مؤمنین است؛ و آنها را از ظلمات اخراج میکند به سوی نور. و معلم اول خدای تبارک و تعالی است که اخراج می کند مردم را از ظلمات به وسیلۀ انبیا و به وسیلۀ وحی مردم را دعوت میکند به نورانیت؛ دعوت میکند به کمال؛ دعوت میکند به عشق، دعوت میکند به محبت؛ دعوت میکند به مراتب کمالی که از برای انسان است. دنبال او انبیا هستند که همان مکتب الهی را نشر میدهند، و آنها هم شغلشان تعلیم است؛ معلمند، معلم بشرند. آنها هم شغلشان این است که مردم را تربیت کنند و انسان را تربیت کنند که از مقام حیوانیت بالا برود و به مقام انسانیت برسد.» (صحیفه امام، ج۹، ص ۲۹۱)
رهیر معظم انقلاب نیز در تداوم راه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی یادآوری میکنند؛ «خُب امام (رضواناللهعلیه) فرمودند «معلّمی شغل انبیا است»؛ این فقط یک شعار دلخوشکن نیست؛ این یک حقیقت قرآنی است: وَ یُعَـلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَه؛ از جملهی خصوصیّات پیامبران، تعلیم است. یعنی شما دارید راهی را حرکت میکنید که برترین انسانهای تاریخ بشریّت، آن راه را رفتهاند و برای آن مقصود و برای آن پیمایش، مبعوث شدهاند؛ یعنی پیغمبران. تأثیر بینظیر، نقش بینظیر تعلیم و تربیت عمومی در پیشرفت کشور، در سعادت کشور یک مسئلهی فوقالعاده مهمّی است. به نظر ما این جزو واضحات است، جزو بدیهیّات است -اگرچه بعضی متأسّفانه این امر بدیهی را درست درک نمیکنند- که آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت عمومی، زیرساخت اصلیِ سعادت یک ملّت و پیشرفت یک کشور و در جمهوری اسلامی، حرکت به سمت آرمانها است.» ۱۹/۲/۹۷
البته بدیهی است همان گونه که رهبر معظم انقلاب نیز متذکر شدهاند، دستیابی به این جایگاه و موفقیت در این زمینه مستلزم وجود مربیان و مدیران مؤمن و آراسته به فضائل اخلاق اسلامی، عامل به عمل صالح، تعالیجو و تحولآفرین، انقلابی، آیندهنگر، عاقل، متعهد، امین، بصیر، حقشناس و دینباور و در واقع پیرو سیره انبیاء و اولیاء الهی است.
راز موفقیت انبیاء در هدایت نسل بشر را نیز باید در برخورداری آنها از مؤلفههایی مانند؛ خودشناسی و خداشناسی، خودسازی و عملگرایی، ایمان و تقوا، بصیرت و آگاهی، راستگویی و صداقت، مهربانی و نرمخویی، صبر و شکیبایی، علم و دانش و امثال آن جسنجو نمود.
درست به همین دلیل است که از نگاه اسلام، ارزش قلم علما و دانشمندان از ارزش خون شهدا برتر دانسته شده است و باز به همین دلیل است که ارج نهادن بر نقش و جایگاه اساتید و معلمین (بهعنوان بخشی از جامعه علما و دانشمندان)، میتواند متضمن سعادت دنیوی و اُخروی مردم و صحت و سلامت مادی و معنوی آن جامعه باشد.
جامعه باید قدر معلم را بداند:
این همه تأکید بر ضرورت حفظ شأن و جایگاه معلم در اسلام، بیانگر اهمیت و تأثیرگذاری نتیجه کار معلمین در رشد و تعالی جامعه در ابعاد مختلف مادی و معنوی است و درست به همین دلیل است که حضرت امام(ره) و امام خامنهای (دامت برکاته) نیز همواره بر این موضوع اصرار و مردم و مسئولین را از ایجاد شرایطی که به تخریب شأن و منزلت و جایگاه والای معلمی منجر شود، بر حذر داشتهاند.
رهبر معظم انقلاب در این رابطه یعنی تخریب جایگاه معلمی میفرمایند؛ «گزارشهایی که به من میرسد نشان میدهد که یک جریانی در کشور سعی میکند آموزشوپرورش را از چشمها بیندازد؛ ارزش آموزشوپرورش را و اعتماد به آموزشوپرورش را در دلها از بین ببرد؛ مقاصدی دارند. این [جریان] از بیرون هم هدایت میشود. حالا بعضیها لجشان میگیرد؛ تا ما میگوییم دستهای خارجی، میگویند شما مدام به خارجیها حمله میکنید! نه، ما ضعفهای خودمان را میبینیم؛ اگر ما قوی باشیم، آن خارجی هیچ غلطی نمیتواند بکند، امّا او از همین ضعفهای ما است که دارد استفاده میکند، برنامهریزی میکند، نقشه میکشد، نفوذ میکند؛ راههای مستقیم را کج میکند، معوج میکند.» ۱۹/۲/۹۷
ایشان برای جلوگیری از بروز چنین وضعیتی، اینگونه توصیه میکنند؛ «منزلت معلّم، جایگاه معلّم، آنجوری که این حقیر به آن اعتقاد دارم و آن را حس میکنم و لمس میکنم، در جامعه جا نیفتاده. باید جا بیفتد در ذهن جامعه که معلّم یک مرجع است، معلّم یک شخصیّت والا است، معلّمی یک کار مقدّس است؛ این را با کار هنری، با نوشتن کتاب، با ساختن فیلم، با ساختن شعر، با انواع و اقسام شیوههای تأثیرگذاری، بایستی برنامهریزی کرد و انجام داد؛ تا حالا این کارها نشده است.» ۱۹/۲/۹۷
مقتدای مسلمین جهان، مجدداً متذکر میشوند که؛ «وظیفهی مهمّ همهی ما -چه این حقیر، چه مسئولین دولتی، چه مدیریّتهای متوالی در بخشهای مختلف – این است که منزلت معلّم را در جامعه معرّفی کنیم؛ این کار نشده؛ منزلت معلّم، جایگاه معلّم، آنجوری که این حقیر به آن اعتقاد دارم و آن را حس میکنم و لمس میکنم، در جامعه جا نیفتاده. مسئلهی معیشت البتّه مهم است -شکّی نیست- امّا مسئلهی منزلت معلّم، اگر از مسئلهی معیشت مهمتر نباشد، قطعاً کمتر نیست. این [منزلت] فقط با گفتن هم حاصل نمیشود؛ حالا [اگر] بنده بگویم «معلّمی یک چنین مقام والایی است یا مقام انبیا است»، این ذهنیّت عمومی را در کشور شکل نمیدهد؛ با صِرف گفتن انجام نمیگیرد، [بلکه] کار لازم دارد.»
البته ایشان معتقدند که خود معلمین نیز میتوانند در حفظ این جایگاه نقش داشته باشند و طبیعی است که این نقش آفرینی مستلزم برخورداری متولیان تعلیم و تربیت کشور از صفات اخلاقی و رفتاری مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی و اجتماعی و عمل توأم با علم و آگاهی و همچنین اخلاص و تعهد است.
رهبر معظم انقلاب در این رابطه ضمن یادآوری این نکته که «هزینه در امر آموزش و پرورش، نوعی سرمایهگذاری است»، خاطرنشان میکنند؛ «خود جامعهی معلّم، ارج و قرب و قدر این جایگاه را، این شغل را بداند… و بعد، جامعه قدر معلّم را بداند و احترام و تکریم برای معلّم قائل بشود؛ و سپس مسئولان، این اهمّیّت را درک کنند. بنده بارها گفتهام، آموزشوپرورش و هزینه کردن برای معلّم، سرمایهگذاری است! برای معلّم هزینه کنند.» ۱۷/۲/۹۶
معلم یک مرجع است:
وقتی جایگاه معلم با نقش و رسالت پیامبران مورد مقایسه قرار میگیرد، بنابراین؛ معلم میتواند یک مرجع باشد و رجوع به معلمین نیز میتواند ابعاد مختلفی را شامل شود، یعنی یک معلم واجدشرایط که از مؤلفهها و شاخصههای اسلامی و دینی کافی نیز برخوردار است، نهتنها میتواند به عنوان یک مرجع علمی مورد استناد و اتکاء قرار گیرد، بلکه در مسائل دینی و حتی مشورت و قضاوت هم میتواند به یک مرجع مطلع، امین و مطمئن برای پاسخگویی به سولات مردم تبدیل شود.
شاید به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب از معلم به عنوان یک مرجع نام میبرند و میفرمایند؛ «باید جا بیفتد در ذهن جامعه که معلّم یک مرجع است، معلّم یک شخصیّت والا است، معلّمی یک کار مقدّس است؛ این را با کار هنری، با نوشتن کتاب، با ساختن فیلم، با ساختن شعر، با انواع و اقسام شیوههای تأثیرگذاری، بایستی برنامهریزی کرد و انجام داد؛ تا حالا این کارها نشده است. یکی از کارهای اساسیای که باید هم در خودِ محیطِ آموزش و پرورش، هم در محیطهای مربوط دیگر -در محیطهای فرهنگی، در صداوسیما و جاهای دیگر- حتماً دنبال بشود، این مسئله است؛ یعنی معلوم بشود که معلّمی چه جایگاهی دارد و تکریم معلّم تحقّق پیدا کند؛ در کتاب درسی باید بیاید، در داستان باید بیاید، در رماننویسی باید بیاید.» ۱۹/۲/۹۷
آموزش و پرورش یک کار بنیادی و یک فرصت استثنایی:
رهبر فرزانه انقلاب، نظام آموزشی مطلوب را راز موفقیت کشور برای ایجاد یک جامعه برخوردار و پیشرفته در ابعاد مختلف مادی و معنوی معرفی نموده و میفرمایند؛ «اگرکشورى بخواهد به عزت مادى، به سعادت معنوى، به سیطرهى سیاسى، به پیشروى علمى، به آبادانى زندگى دنیا، به هر آرزوئى، بخواهد دست پیدا کند، باید به آموزش و پرورش به عنوان یک کار بنیادى، مقدماتىِ لازم بپردازد.» ۳/۵/۸۶
ایشان معتقدند تعلیم و تربیت جوانان یک فرصت استثنایی و به عبارت دیگر یک مسئولیت سنگین است که بر دوش معلمین و وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته است، فرصتی که میتواند سرنوشت آینده کشور را در مسیر رشد و تعالی و یا خدای ناخواسته در جهت اضمحلال و انحطاط رغم بزند.
ایشان در این رابطه در یکی از سخنرانیهایشان خاطرنشان میکنند که؛ «خب، آموزش و پرورش یک فرصتی در اختیار دارد که هیچ دستگاه دیگری این فرصت را ندارد؛ این فرصت عبارت است از آن دوازده سال؛ این دوازده سالی که کودکان ما، نوجوانان ما در دورهی دبستان و دبیرستان طی میکنند؛ در اختیار آموزش و پرورش است؛ در اختیار هیچ دستگاه دیگری یکچنین فرصت گرانبهایی وجود ندارد؛ این فرصت، بهترین فرصت برای انتقال ارزشها و انتقال درست و جامع آرمانهای انقلابی و ملّی ما است؛ این فرصت، برای نهادینه کردن هویّت ملّی در کودکان ما و مردان و زنان آیندهی ما، یک فرصت بینظیری است؛ این در اختیار آموزش و پرورش است. هم اندیشه در این دوازده سال شکل میگیرد، هم انگیزه شکل میگیرد؛ جهت حرکت زندگی -انگیزهها، آرمانها، جهتگیریها- در وجود جوان ما و نوجوان ما، در همین دوازده سال به برکت حضور در کلاسهای درس و شنیدن از معلّمین و بودن در محیط مدرسه شکل میگیرد. ببینید این چقدر اهمّیّت دارد؛ یعنی آیندهی کشور مربوط به همین دوازده سالِ جوانان ما است.» ۱۹/۲/۹۷
با این تعبیر، مسئولیت هرگونه نقصان و کاستی در مسیر حرکت به سمت اهداف والای انقلاب اسلامی و یا وجود بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی را باید با نقص و کاستی در نظام آموزشی مرتبط دانست، چرا که نظام آموزشی کشور میتواند با تعلیم و تربیت اصولی افراد جامعه، تا حد زیادی از ورود افراد ناسالم و نامطلوب به جامعه جلوگیری نماید.
ضرورت ارتقاء کمی و کیفی کادرسازی در آموزش و پرورش:
بدیهی است که کادرسازی تراز انقلاب برای نظام آموزشی، یکی از الزامات توفیق در استقرار نظام آموزشی مطلوب و اثرگذار است، از همین رو رهبر معظم انقلاب همواره این موضوع را مورد توجه و تأکید قرار داده و در یکی از سخنرانیهایشان خطاب به مسئولین آموزش و پرورش، یادآوری میکنند که؛ «دانشگاه فرهنگیان را مسئولین جدّی بگیرند؛ دانشگاه فرهنگیان را -که تولیدکنندهی معلّم است- جدّی بگیرند؛ هرچه میتوانند برای این سرمایهگذاری کنند؛ به یک لحاظ، اهمّیّت این دانشگاه از همهی دانشگاههای دیگر بیشتر است.» ۱۷/۲/۹۶
ایشان بهقدری این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند که خطاب به مسئولین ذیربط متذکر میشوند؛ «من اطّلاع پیدا کردم که در آیندهی نه چندان دوری یک تعداد خیلی زیادی معلّم بازنشسته خواهند شد و نیاز به معلّم وجود خواهد داشت؛ این از جملهی نیازهای نزدیک آیندهی آموزشوپرورش است… در درجهی اوّل ظرفیّتهای این دانشگاههای معلّمپرور را باید تا آنجایی که ممکن است افزایش داد، این از همه مقدّم است؛ اگر این هم جواب ندهد باید ضابطه گذاشت؛ مراکز اصلی بنشینند، ضابطه بگذارند برای [جذب] معلّم.» ۱۷/۲/۹۶
مجددآ در بخش دیگری از بیانات خود اضافه میکنند که؛ «راجع به مسئلهی دانشگاه فرهنگیان و مسئلهی تربیتمعلّم؛ امروز مهمترین نیاز آموزش و پرورش کشور، معلّم است؛ مهمترین نیاز، معلّم است. این دانشگاه و دانشگاه شهید رجائی و هر نقطهای که تربیتمعلّم بر آن صدق میکند، بایستی هم کمّاً، هم کیفاً توسعه پیدا کند.» ۱۹/۲/۹۷
در ادامه یادآوری میکنند؛ «معلّمی یک حرفهی فنّی است، یک کار هنری است؛ یادگرفتن لازم دارد؛ اینجا شما معلّمی را یاد میگیرید؛ آن که در فلان دانشگاه دیگر درس خوانده، او این معلومات شما را که در اینجا یاد گرفتهاید ندارد؛ چطور میخواهد معلّمی کند؟ مراکز تربیت معلّم -که مهمترینش فعلاً دانشگاه فرهنگیان است- مرکز ثقل اصلی نظام آموزش و پرورش کشورند و در مورد این دانشگاه کوتاهی شده. [طبقِ] آنچه بنده اطّلاع دارم و به من گزارش شده، این دانشگاه، هم از لحاظ نیروی انسانی -معلّم، استاد- دچار کمبود است، هم از لحاظ بودجه دچار کمبود است، [هم] از لحاظ فضای آموزشی دچار کمبود است. وزارت علوم، سازمان مدیریّت، سازمان امور استخدامی، هرکدام به نحوی بایستی همکاری کنند، کمک کنند؛ این مشکلات باید برطرف بشود. البتّه دوستان، هم اینجا ذکر کردند، هم در آن جلسهی قبلی گفتند که از بنده انتظاراتی دارند؛ بنده آماده هستم و هر کاری که از من بربیاید و بتوانم انجام بدهم و در اختیار بنده باشد، قطعاً انجام میدهم؛ برای اینکه این مسئله را جزو مسائل درجهی اوّل کشور میدانم و میشناسم.» ۱۹/۲/۹۷
در همین سخنرانی، دیدار با جامعه فرهنگی کشور را غنیمت دانسته و افزودند؛ «عزیزان من! دیدار امروز، برای من یکی از شیرینترین دیدارها است؛ اوّلاً بهخاطر اینکه دیدار با جامعهی عظیمالشّأن معلّم است؛ هم معلّمین اینجا حضور دارند و هم دانشجومعلّمان -یعنی معلّمان فردا و آیندهی این کشور- و هم اینجا جایگاهی از جایگاههای تربیت قشر عظیمالشّأن معلّم است. ما هر سال دیدار با معلّمین را داریم؛ برای من آن دیدار همواره مغتنم است؛ آن دیدار، نمادین است و برای احترام به معلّم و تکریم به معلّم است؛ [امّا] امسال آن دیدار با معلّمین را -که در حسینیّه [امام خمینی (ره)] انجام میگرفت- تبدیل کردیم به این دیدار که بهصورت مضاعف نمادین باشد: هم تکریم معلّم، هم تکریم دانشگاه معلّمپرور. قبل از اینکه من عرایضم را شروع کنم، اشاره کنم به بیانات خواهر عزیزمان و برادران عزیزی که صحبت کردند؛ مطالبی که گفته شد، مطالب خوبی بود؛ مورد تأیید ما است؛ بعضی از آنها را یادداشت کردم. خواهش میکنم آنچه را گفتند بنویسند، مشخّص کنند، بدهند به ما و تا آنجایی که امکان داشته باشد، انشاءالله تعقیب خواهد شد؛ مطالب صحیح و سنجیدهای بیان شد.» ۱۹/۲/۹۷
بایدها و نبایدهای موفقیت در کار:
امام خامنهای در جهت تسریع و تسهیل حرکت آموزش و پروش در جهت مطلوب، در یکی از سخنرانیهایشان، مسئولین را از استفاده ابزاری از آموزش و پرورش برحذر داشته و میفرمایند؛ «بنده همیشه از سالها پیش اعتراض داشتم به کسانیکه جامعهی معلّمین را در زمینههای سیاسی مثل یک ابزار میخواهند به کار ببرند؛ این جفا است. مال امروز نیست این؛ مال سالهای ۶۰، از سال ۶۰، سالهای دههی ۶۰؛ بعضی از این کارها میکردند.» ۱۷/۲/۹۶
پس از تهیه «سند تحول بنیادین آموزش و پروش» نیز، همواره اجرای این سند در ردیف مطالبات اصلی ایشان قرار داشته و این مهم را بهعنوان یکی از بایدهای بهبود عرصه تعلیموتربیت معرفی نموده و خاطرنشان کردهاند؛ «یک مسئلهی مهمّ دیگر، این مسئلهی سند تحوّل است… تا کِی باید نشست تا این نظامنامههایی که گفته میشود در ذیل سند تحوّل باید تحقّق پیدا کند، تنظیم بشود؟ این کار باید زود انجام بگیرد. معلوم میشود شور و شوقِ لازم نیست، انگیزهی لازم نیست. بنده جدّاً از وزیر محترم و مسئولین محترم میخواهم که مسئلهی تحوّل را جدّی بگیرند.» ۱۹/۲/۹۷
رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی، مجدداً از دستگاه آموزش و پرورش بهعنوان یکی از ارکان بسیار تأثیرگذار در رشد و تعالی جامعه نام میبرند و متذکر میشوند؛ «در مورد دستگاه آموزش و پرورش؛ دوستان گفتند، در آن جلسهای هم که قبل از این جلسه بودیم، هم دوستان گفتند، هم بنده گفتم که دستگاه آموزش و پرورش یکی از معدود دستگاههای درجهی یک در پیشرفت کشور و نیازهای کشور است؛ دستگاه آموزش و پرورش خیلی مهم است. این بخش از وظایف تعلیم و تربیت، به عهدهی دستگاه آموزش و پرورش است؛ ما نمیتوانیم به آموزش و پرورش مثل یک ادارهی معمولی در ردیف ادارات دیگر نگاه کنیم؛ اینجا مسئلهاش، مسئلهی ویژه است.» ۱۹/۲/۹۷
چند راهکار اجرایی برای احیاء و ارتقاء نقش و جایگاه معلم در جامعه:
از نظر رهبر معظم انقلاب، ارتقاء جایگاه و منزلت معلم یک ضرورت اجتناب ناپذیر و یک وظیفه همگانی است، از همینرو خطاب به مردم و مسئولین تأکید میکنند؛ «وظیفهی مهمّ همهی ما -چه این حقیر، چه مسئولین دولتی، چه مدیریّتهای متوالی در بخشهای مختلف- این است که منزلت معلّم را در جامعه معرّفی کنیم؛ این کار نشده؛ منزلت معلّم، جایگاه معلّم، آنجوری که این حقیر به آن اعتقاد دارم و آن را حس میکنم و لمس میکنم، در جامعه جا نیفتاده.» ۱۹/۲/۹۷
البته ایشان موضوع معیشت را هم حائز اهمیت میدانند؛ اما موضوع منزلت را محدود به معیشت نمیدانند و معتقدند که ارتقاء جایگاه و منزلت معلم دارای ابعاد مختلف است و با گفتن به اصطلاح خشک و خالی هم ایجاد نمیشود و لذا در ادامه میافزایند؛ «مسئلهی معیشت البتّه مهم است -شکّی نیست- امّا مسئلهی منزلت معلّم، اگر از مسئلهی معیشت مهمتر نباشد، قطعاً کمتر نیست. این [منزلت] فقط با گفتن هم حاصل نمیشود؛ حالا [اگر] بنده بگویم «معلّمی یک چنین مقام والایی است یا مقام انبیا است»، این ذهنیّت عمومی را در کشور شکل نمیدهد؛ با صِرف گفتن انجام نمیگیرد، [بلکه] کار لازم دارد.»
ایشان در ادامه با اشاره به نقش مرجعیت معلم تأکید میکنند؛ «باید جا بیفتد در ذهن جامعه که معلّم یک مرجع است، معلّم یک شخصیّت والا است، معلّمی یک کار مقدّس است؛ این را با کار هنری، با نوشتن کتاب، با ساختن فیلم، با ساختن شعر، با انواع و اقسام شیوههای تأثیرگذاری، بایستی برنامهریزی کرد و انجام داد؛ تا حالا این کارها نشده است.»
در نهایت در همان سخنرانی مجدداً یادآوری میکنند که؛ «یکی از کارهای اساسیای که باید هم در خودِ محیطِ آموزش و پرورش، هم در محیطهای مربوط دیگر -در محیطهای فرهنگی، در صداوسیما و جاهای دیگر- حتماً دنبال بشود، این مسئله است؛ یعنی معلوم بشود که معلّمی چه جایگاهی دارد و تکریم معلّم تحقّق پیدا کند؛ در کتاب درسی باید بیاید، در داستان باید بیاید، در رماننویسی باید بیاید.»
با استناد با بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) برخی از راهکارها پیشنهادی عبارتند از:
- ارتقاء جایگاه معلمین از طریق تمرکز بر اجرای کامل مفاد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
- ارتقاء دانش و ظرفیت علمی، اخلاقی و رفتاری فرهنگیان عزیز، از طریق تقویت و توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان و در صورت لزوم، مراکز تربیت معلم در تراز انقلاب اسلامی
- تقویت و گسترش خدمات آموزشی بدو خدمت و بهخصوص آموزشهای حین خدمت فرهنگیان
- تعیین شرایط ویژه و سخت مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی و اجتماعی، برای جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم و همچنین استخدام معلمین و کادر اداری آموزش و پرورش
- الزام معلمین به تدوین مقالات علمی ماهانه و فصلی و ارائه کتبی و شفاهی آن در مراکز آموزشی و انتشار آن در یک سایت ویژه
- توسعه و گسترش مراسم و مناسبتهای ویژه تکریم و گرامیداشت جایگاه معلمین مثل؛ روز و هفته معلم یا سایر مناسبتهای ویژه و عمومی
- استفاده از ظرفیت رسانهها بهویژه رسانه ملی و همچنین هنرهای هفتگانه بهویژه فیلم و تئاتر برای تبلیغ، معرفی و تثبیت نقش و جایگاه ولای معلم در افکار عمومی جامعه
- شناسایی و تقدیر و تشکر از معلمین نمونه در بخشها و موضوعات مختلف، (یافتن بهانههای جدید و در عینحال، قانونی و منطقی برای تقدیر) با مشارکت و رأی و نظر مردم (اولیاء دانشآموزان)
- تقویت ارتباط معلمین با خانوادهها، از طریق ایجاد «پرونده تربیتی» برای دانشآموزان و پیگیری ارتقاء آن و همچنین ارتقاء نقش انجمن اولیاء و مربیان
- ایجاد و تحکیم پیوند بین معلمین مدارس و روحانیون حوزههای علمیه و جذب و بهکارگیری یک روحانی ثابت و دائمی برای هر مدرسه
- ایجاد رقابت سازنده بین معلمین و رتبهبندی سالانه آنها با تعیین مؤلفههای ویژه و کاربردی
- استفاده از ظرفیت معلمین در امور مختلف؛ فرهنگی، اجتماعی، پژوهشی و علمی در سطوح مختلف ملی و محلی و بهخصوص در مساجد و در صورت لزوم در شوراهای اسلامی شهر و روستا
- افزایش بودجه سرانه دانشآموزی در حد و شأن کودکان، جوانان و نوجوانان عزیز و نظام آموزشی ایران اسلامی
- برخورداری معلمین از تسهیلات و امتیازات ویژه، مشابه ایثارگران عزیز در امور مختلف
- اختصاص بهترین نقاط شهرها برای ساخت شهرکهای مسکونی ویژه فرهنگیان با تسهیلات ویژه
- ساخت خانه معلم در کنار خانه عالم، در تمام روستاها برای اقامت دائمی آنها در روستا
- افزایش حقوق معلمین، حتیالمقدور همطراز حداقل حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاهها و یا معافیت حقوق معلمین از پرداخت مالیات
بدیهی است که برای موفقیت در دستیابی به این هدف یعنی ارتقاء شأن و منزلت معلمین، وزارت آموزش و پرورش قبل از هر اقدامی باید در گام نخست، تمام توان خودر را بر کادرسازی (اعم از تربیت معلم و کادر اداری واجد شرایط) تراز انقلاب و مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی و ایرانی متمرکز نماید، تا ابتدا شرایط لازم برای احیاء جایگاه معلم در حد شایسته آن فراهم گردد و همزمان سایر اقدامات جانبی در این راستا را نیز پیگیری نماید.
البته همانگونه که تعلیم بدون تربیت و آموزش بدون پرورش روحی و رفتاری متربیان نمیتواند در حد مطلوب و شایسته اثرگذار باشد، اولویت یافتن جنبههای مادی برای ارتقاء جایگاه معلمی نیز نمیتواند چندان مفید و کارساز باشد، و لذا برای کادرسازی و ارتقاء نقش و جایگاه معلمی در جامعه، باید بیشتر بر جنبههای معنوی کار متمرکز شد و حتیالمقدور از پرداختن بیش از حد به جنبه مادی آن اجتناب نمود.
این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که تجارب ناشی از افزایش حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاهها، بیانگر این واقعیت است که تخصیص تسهیلات مالی و امکانات مادی اگرچه مفید است، اما هرگز به تنهایی نمیتواند، اهداف موردنظر در این زمینه (ارتقاء جایگاه و منزلت معلمین) را محقق سازد.
کلام آخر اینکه؛ باید اتفاقی بیفتذ که دستیابی به شغل معلمی و فعالیت در زمینههای آموزشی و تربیتی، به اولویت اول و آرزوی اصلی جوانان کشور تبدیل شود.
علاقهمندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، مطالب ارائه شده در بخش «آموزش و پرورش» «سایت رهتوشه rahtooshe.com» را در صفحه اصلی سایت جستجو و مطالعه نمایند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۹/۱/۹۸
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com
مطالب پربار و بسیار مفید
با سلام و ثناء؛ سپاسگذارم