موضوع ایران هراسی و اسلام هراسی خبرهای جدیدی نیستند، اما این روزها موضوع ایران و اسلام به یک موضوع چالش برانگیز در مناظره های تلویزیونی و رسانه ای کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا تبدیل و هریک به شکلی می کوشند تا با خطرناک جلوه دادن انقلاب اسلامی، رفتارهای غلط و مشکلات بی شمار آمریکا را تحت الشعاع این موضوع قرار دهند، اما این یک واقعیت انکار ناپذیر است که خطر واقعی خود آمریکاست، چرا که زیربنا و کلا شالوده نظام حکومتی ایالات متحده، با تصرف و اشغال سرزمین سرخپوستان و برده داری و برده فروشی از میان سیاه پوستان آفریقایی بنا شده و دارایی ها و توانمندی های آن نیز تا این تاریخ تنها در سایه غارت و چپاول ثروت های مادی و معنوی سایر کشورها و سوء استفاده از ظرفیت های سازمان ملل و اهرم های قدرت نظامی و اقتصادی شکل گرفته و استمرار یافته است.
سردمداران آمریکایی که به دور از آسیب های جنگ جهانی اول و با کمترین خسارت از جنگ جهانی دوم، از پیش شرایط را برای سلطه بر جهان فراهم کرده بودند، در طول این مدت (یعنی از بدو تشکیل تا به حال) همانند ویروسی مرگبار در سطح جهان ریشه دوانده و به مانند انگلی خون آشام، مرتکب چنان جنایاتی در حق جامعه جهانی و حتی مردم خود شده اند که روی تمام جنایتکاران جهان را سفید ساخته است.
آمریکا به عنوان خطرناکترین کشور دنیا و با سابقه ای سرشار از آتش افروزی و شرارت، در حالی تلاش دارد تا با اتکاء به سیاست ایران هراسی و به عبارت بهتر اسلام هراسی، آخرین دین الهی و نیز کهن ترین تمدن انسانی را بزرگترین خطر برای حیات بشر معرفی نماید، که ارزش های اسلامی و ایرانی جایگاهی جهانی پیدا کرده و رفتار کاملا صلح آمیز ایران در گذشته و بخصوص در قرن اخیر، به مصداقی بارز از همگرایی و تمدن انسانی شهرت یافته است.
برای درک بهتر این مطلب کافی است نگاهی گذرا داشته باشیم به فهرست عملکرد سیاه کشوری که در پس ژست ادعاهایی مانند: آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و امثال آن، شریرانه ترین چهره از تروریسم دولتی بین المللی را در ابعاد مختلف از خود به تصویر کشیده و همچنان مترصد آن است تا با استفاده از هر فرصتی اهداف پلید خود را عملی سازد.
الف – عملکرد نظامی و امنیتی:
آمـریکا علاوه بر۵۳۰۰ پایگاه نظامی که در خاک خود ایجاد کرده است، در ۳۹ کشور از ۵ قاره جهان، بیش از۸۵۰ پایگاه نظامی و در۱۴۰ کشور از ۱۹۶ کشور جهان ایستگاه نظامی دارد، پرسنل نظامی آمریکا در خارج از مرزهای این کشور بالغ بر یک میلیون و هشتصد هزار نفر است که ۲۳۵ هزار نفر از آنها در پایگاههای خارجی آمریکا حضور دارند و علاوه بر این نیروهای ناتو نیز عمدتا در خدمت اهداف آمریکا قرار دارد.
به اعتراف رسمی وزارت دفاع آمریکا، ارتش این کشور بیش از ۵۱۱۳ عدد انواع کلاهک اتمی را در اختیار دارد که ۲۱۵۰ فروند آن آماده عملیات است و این در حالی است که تعداد بمب های اتمی ساخته شده در جهان حدود ۲۰۰۰۰ عدد اعلام شده است، یعنی بیش از یک چهارم تسلیحات اتمی موجود در جهان، متعلق به ارتش این کشور است.
فقط دمکرات های آمریکایی که در افکار عمومی جهان به غلط صلح طلب معرفی شده اند، پس از جنگ های جهانی در راستای تامین منافع آمریکا و عمدتا با دلایل غیر منطقی و بهانه های واهی، راسا بیش از ۳۶ جنگ و عملیات نظامی برون مرزی را در نقاط مختلف دنیا از جمله، جنگهای بزرگ در کره جنوبی، ژاپن، ویتنام، عراق، افغانستان و عملیاتهای نظامی فراونی را در سایر کشورها مانند؛ آلمان، اتریش، ایتالیا، فیلیپین، یوگسلاوی، بوسنی، آلبانی، کزوو، صربستان، کره شمالی، چین، تایلند،کامبوج، کوبا، لائوس، زئیر(کنگو)، لیبریا، آفریقای جنوبی، سیرالئون، گینه بیسائو، کنیا، تانزانیا، سودان، فلسطین، لبنان، ایران و کویت مدیریت کرده اند و این در حالی است که، تعداد اقدامات نظامی جمهوری خواهان به مراتب بیش از دمکرات ها بوده است.
در جریان این جنگ ها تنها در در بمباران اتمی ژاپن بیش از ۲۲۰۰۰۰ نفر، درگواتمالا بیش از ۲۰۰۰۰۰ نفر و در السالوادور بیش از ۵۰۰۰ نفر قربانی سیاست های ددمنشانه و تجاوزات بی شرمانه دولتمردان جنگ افروز آمریکا شده اند.
به نقل از خبر گزاری مهر؛ پژوهش اخیر دانشگاه براون آمریکا که با نظارت “بتا کرافورد” و “کاترین لوتز” از استادان برجسته این دانشگاه انجام شده، هزینه های و تلفات جنگی آمریکا در افغانستان، عراق و پاکستان را نیز از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ مورد بررسی قرار داده است، بر اساس این گزارش، از سال ۲۰۰۱ تاکنون عملیات نیروهای آمریکایی در این کشورها به طور مستقیم ۲۵۵ هزار کشته و ۳۶۵ هزار زخمی بر جای گذاشته است. از بین تعداد کشته شدگان ۳۱ هزار و ۷۱۴ نفر نظامی آمریکایی و ۱۲۰۰ نظامی ناتو، ۹۹۰۰ سرباز عراقی، ۸۸۰۰ سرباز افغانی، ۳۵۰۰ سرباز پاکستانی و ۲۳۰۰ نفر از نیروهای شرکتهای امنیتی بوده اند.
نتایج این گزارش نشان می دهد که غیرنظامیان بیشترین ضرر را از جنگ آمریکا دیده اند، زیرا در مجموع تعداد کشته شدگان آنها از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۱۱ به ۱۷۲ هزار نفر می رسد. در این میان ۱۲۵ هزار نفر عراقی، ۳۵ هزار نفر پاکستانی و ۱۲ هزار نفر افغانی بوده اند. در این گزارش همچنین اعلام شده است که طی ده سال مورد اشاره بیش از ۱۶۸ خبرنگار و ۲۶۶ نفر از نیروهای کمک رسان و امدادی در سه کشور مورد اشاره کشته شده اند. همچنین جنگ آمریکا در عراق و افغانستان تاکنون بیش از ۸/۷ میلیون نفر آواره برجای گذاشته است.
آمریکا در این سالها با وجود داشتن کسری بودجه، بیش از ۳۷۰۰ میلیارد دلار (یعنی برابر کل بودجه ۵۰ کشور کوچک و متوسط) صرف هزینه های جنگی کرده است و هم اکنون بودجه نظامی آمریکا بالغ بر ۵۸۷ میلیارد دلار اعلام شده است و لذا این سوال مطرح است که بدهکارترین کشور دنیا (بیش از ۱۶ هزار میلیارد دلار بدهی) این بودجه کلان را از کجا تامین می کند؟ بی شک بخش قابل توجهی از درآمد آمریکا از محل فروش فروش سلاح و سایر کالا و خدمات، قاچاق و مهمتر از آن سوء استفاده از دارایی های دیگران (یعنی بدهی آمریکا به سایر کشورها) تامین می شود.
بخش عمده سلاح های کشتار جمعی اعم از: تسلیحات اتمی، سلاح های شیمیایی، خطرناک ترین سلاح های میکروبی و بیولوژیکی و مخرب ترین سلاح های تهدید کننده محیط زیست در مراکز نظامی و زرادخانه های این کشور تولید و نگهداری می شود و به رغم قدرت تخریب و خطرات انسانی و زیست محیطی این تسلیحات، نه تنها دسترسی به جدیدترین سلاح های متعارف این کشور برای شبکه های مافیایی فروش تسلیحات ناممکن نیست، بلکه با استناد با گزارش های منتشره تا کنون تعداد زیادی از سلاحهای کشتار جمعی آمریکا از زرادخانه های ارتش این کشور سرقت شده که تا به حال فقط مفقود شدن ۱۱ بمب اتمی را رسما اعلام کرده است.
آمریکا اولین استفاده کننده از این تسلیحات بر علیه دو شهر بزرگ ژاپن بوده و در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله ۳ روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد که باعث کشتار گسترده شهروندان این دو شهر گردید، اما به رغم آثار فوق العاده خطرناک این عملیات وحشیانه، ارتش آمریکا همچنان از اورانیوم ضعیف شده در جنگ با سایر کشورها از جمله؛ جنگ عراق و افغانستان استفاده کرده است.
بیشترین و مخوفترین زندانها و بازداشتگاههای برون مرزی مانند؛ اردوگاه گوانتانامو و زندان ابوغریب نیز به کشور آمریکا تعلق دارد و وحشیانه ترین و غیر انسانی ترین روشهای شکنجه در این مکان ها اعمال می شود، اما به رغم ادعاهای بشر دوستانه دولتمردان آمریکایی، نه تنها این مراکز همچنان به کار خود ادامه می دهند، بلکه همزمان چندین آموزشگاه که در آمریکا از آنها با عنوان «مدرسه خشونت» نام برده می شود، وظیفه تربیت نیروهای ویژه برای تامین کادر مورد نیاز این گونه مراکز و انجام اعمال تروریستی در نقاط مختلف جهان را بر عهده دارند و تابحال صدها شخصیت مختلف از جمله؛ افراد سیاستمدار و به خصوص اندیشمند مسلمان و نیز غیر مسلمان در کشورهای مختلف از جمله؛ ایران و عراق از همین طریق، توسط دولت آمریکا و هم پیمان او یعنی اسرائیل، ترور شده اند.
آمریکا با در اختیار داشتن بیش از۲۰% از سهم تجارت تسلیحاتی، بزرگترین صادر کننده سلاح در دنیا نیز شناخته شده و شواهد حاکی از آن است که اصولا بسیاری از جنگ های رخداده در نقاط مختلف کره خاکی، با توطئه کمپانی های تولید و فروش سلاح در آمریکا و با هدف داغ نگه داشتن بازار فروش تولیدات غیر انسانی آنها صورت می گیرد.
ب- رفتار سیاسی:
برخورد دوگانه و بلکه چندگانه دولت آمریکا با حکومت های مختلف و به عبارت دیگر، عملکرد سیاسی آمریکایی ها در عرصه دیپلماتیک نیز خسارت کمتری را برای نظام بین المللی در پی نداشته و همواره با رفتارهای ظالمانه و عوام فریبانه یا حمایت ناعادلانه و غیر منطقی از دولتهای استبدادی و حکام ظالم و مستبد، بحران های موجود در نظام بین المللی را در ابعاد مختلف تشدید کرده است، به عنوان مثال؛ در حالی که آمریکا و هم پیمان استراتژیک او یعنی رژیم صهیونیستی به سایر کشورها اتهام تروریست می زنند و با کمال وقاحت از تروریسم جهانی اظهار نگرانی می کنند، خود به عنوان بزرگترین تروریسم دولتی، مسئولیت ترور شخصیتی و حتی فیزیکی صدها انسان را در پرونده خویش ثبت کرده اند و این در شرایطی است که تا به حال، حتی یک دانشمند اسرائیلی یا آمریکایی توسط کشورهای مورد تهاجم آنها، ترور نشده است.
استفاده ابزاری و سیاسی از واژه آزادی و حقوق بشر نیز باعث شده تا این کشور مدعی دمکراسی به خود اجازه دهد، هر سال در مورد وضعیت حقوق بشر۱۹۰ کشور جهان، گزارش تهیه و راسا در مورد آنها قضاوت و بعضا خارج از ضوابط بین المللی با آنها برخورد نماید، بی آنکه مانعی بر سر راهش وجود داشته باشد، اما تا به حال هرگز از سوی این کشور، مجوزی برای بازدید زرادخانه های ساخت سلاح های کشتار جمعی یا بررسی رسمی وضعیت حقوق بشر در آمریکا، به هیچ کشور یا مرجع دیگری داده نشده است. همچنین آمریکا با سوء استفاده از موقعیت خود در سازمان ملل، تابحال بیش از ۸۲ قطعنامه سازمان ملل را وتو کرده که نیمی از آنها بر علیه همپالگی وی یعنی رژیم اشغالگر قدس و سایر موارد نیز صرفا در راستای منافع مستقیم آنها بوده است و این در حالی است که با اعمال قدرت بر سایر اعضاء، تا این تاریخ به اشکال مختلف مانع از آن شده تا حتی یک قطعنامه بر علیه عملکرد استکباری و اقدامات غیر قانونی آمریکا صادر شود.
در مورد فعالیت های سیاسی اجتماعی نیز، عملکرد دولت آمریکا گرفتار تناقضات آشکار است، زیرا در حالی که با اتکاء به سیاست «تـفرقه بینداز و حـکومت کن» و به بهانه آزادی اندیشه، نسخه تعدد احزاب را برای دیگران تجویز می نماید، تمام امور سیاسی این کشور در یک سناریوی ساختگی، تنها در اختیار دو حزب موسوم به دمکرات و جمهوری خواه قرار دارد.
ج- معضلات اجتماعی:
همانگونه که اشاره شد، اقدامات مصیبت بار نظام حکومتی آمریکا تنها به محرومین و مستضعفین سایر ملل محدود نمی شود، بلکه دولتمردان این کشور در طی دوران حکومت خود با قربانی کردن طبقه محروم جامعه، چنان ناجوانمردانه در جهت منافع صاحبان سرمایه گام برداشته اند که حداقل سه میلیون کارتون خواب و میلیون ها نفر زیر خط فقر را روی دست دولت این کشور گذاشته و پیامدهای آن هم اکنون با نفرت جهانی از سردمداران دولت آمریکا و همچنین بروز جنبش عمومی موسوم به وال استریت و علنی شدن شکاف طبقاتی عمیق موجود بین اقلیت ثروتمند حاکم بر اکثریت نابرخوردار و زیر خط فقر، آشکار شده است.
بسیاری از صاحب نظران علوم اجتماعی، همین رفتار ناعادلانه دولتمردان ایالات متحده را علت اصلی خشونت طلبی های رایج در جامعه آمریکا معرفی و معتقدند که با وضعیت حاکم بر جامعه، رشد روز افزون جرم و جنایت در این کشور موضوعی دور از انتظار نخواهد بود.
گزارش های موردی نیز به وضوح بیانگر این حقیقت است که وقوع بیش از حد جرم و جنایت در آمریکا عمدتا ناشی از ذهن خسته و سرگشته انسان هایی است که تلاش می کنند تا از این طریق و با رفتاری مشابهِ رفتار حاکمان کشور، نارضایتی خود را بروز دهند، از جمله گزارش سال ۲۰۰۶ وزارت دادگستری آمریکا نشان می دهد که تنها در این سال بیش از ۵ میلیون دویست هزار جرم و جنایت در این سرزمین رخ داده است.
این وضعیت سبب شده تا سردمداران حکومت برای مقابله با بحران های اجتماعی و حفظ منافع بادآورده ثروتمندان، بیش از هر زمان و هر کشور دیگری به استفاده از روش های خشونت بار مانند؛ قتل و ترور، تهدید، ضرب و جرح و زندان متوسل شوند. تا جایی که هم اینک آمریکا با ۳۱۳۳۳۹۰۰۰ نفر جمعیت یعنی ۵% از جمعیت کل جهان، بالغ بر ۲۵% از مجموع زندانیان جهان یعنی بیش از ۲۳۰۰۰۰۰ نفر زندانی را به خود اختصاص داده است، به عبارت دیگر ۷۶۰ نفر از هر ۱۰۰۰۰۰ نفر آمریکایی در زندان بسر می برند که از این تعداد حدود ۲۵۰۰ نفر صرفا به اتهام تروریسم زندانی هستند.
بسیاری از مراکز تحقیقاتی ذیربط در آمریکا اعتراف دارند که وجود ۲۵ میلیون نفر افسرده در آمریکا ناشی از تداوم این روند بوده و پناه بردن مردم به خرید انواع سلاح برای دفاع شخصی، از پیامدهای طبیعی این عملکرد غلط محسوب می شود، عملکردی که باعث شده تا در سال های اخیر به طور متوسط در خانه هر آمریکایی حداقل دو سلاح گرم یافت شود.
نژاد پرستی و حتی تبعیض جنسیتی موضوعات دیگری هستند که پیوسته به عنوان یک دغدغه جدی برای مردم بومی آمریکا یعنی سرخپوستان و حتی مهاجرین یعنی سیاهپوستان و سایر نژادهای ساکن آمریکا و نیز زنان این کشور مطرح بوده و همچنان ادامه دارد، علاوه برآن برخلاف ادعاهای مطرح از سوی آمریکایی ها، بسیاری از احزاب، گروه ها و فرق مذهبی نیز در این کشور از آزادی های لازم برخوردار نیستند، تا جایی که دولت برای مقابله با برخی از آنها از جمله؛ فرقه دیویدیان، در سال های اخیر در یک اقدام وحشیانه، ساختمان متعلق به این فرقه را با تمام ساکنان آن به آتش کشید.
د- اقدامات فرهنگی:
تکبر و خود بزرگ بینی آمریکا باعث شده تا دولت این کشور با نادیده انگاشتتن شکست قریب الوقوع نظام سرمایه داری، با وقاحت تمام از سایر ابزار از جمله ظرفیت های عرصه فرهنگی نیز در جهت مسخ افکار عمومی و انتقال فرهنگ منحط غربی بهره برده و ساخت و انتشار رایگان هزاران فیلمِ هدفمندِ مروج خشونت و بی بندوباری و یا ضد اسلامی، توسط هالیود را گامی در جهت ترویج دمکراسی اعلام کند و در استفاده از این روش چنان ماهرانه عمل نموده که برخی از افراد، با ساده لوحی تمام باور می کنند که به راستی دولتی مانند آمریکا با هزاران مشکل داخلی، حاضر است از آن سوی دنیا هزینه هنگفت تولید اینگونه محصولات فرهنگی را تنها به خاطر بشریت و برای سرگرمی و نشاط مردم سایر کشورها برعهده بگیرد، در حالی که هرگز از خود نمی پرسند چرا آمریکا حاضر نمی شود این امکانات را صرف عمران و آبادانی و تامین نیازهای ضروری مردم محروم و قحطی زده کشورهایی مانند؛ کشورهای آفریقایی کند؟
مهمترین خبر گزاری های بین المللی جهان، صدها شبکه رادیو تلویزیونی و هزاران پایگاه اینترنتی را در اختیار دارد اما باز با دخالت در جریان خبری جهان، از شنیده شدن صدای حق طلبانه دیگران از جمله پخش برنامه شبکه های ایرانی جلوگیری می کند و همچنان ژست دمکراسی و آزادی خواهی به خود می گیرد.
ادعای تلاش برای رفاه بشریت و رشد و پیشرفت جهان را تبلیغ می کند و در عین حال برای حفظ انحصارهای علمی و فنی خود، با تمام توان از برقراری هرگونه تبادل علمی جدی کشورها با یکدیگر جلوگیری به عمل آورده و حتی نمی تواند نظاره گر بروز و ظهور دستاوردهای بومی دانشمندان سایر کشورها باشد و با توسل به آدم ربایی، فریب مغزها یا ترور دانشمندان غیر آمریکایی، تلاش می کند تا موانع دستیابی دیگران به علوم جدید را تشدید نماید.
و- سایر رفتارهای غیر مسئولانه:
سال هاست که آمریکا به عنوان بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانه ای، اصلی ترین مجرم در زمینه سوراخ شدن لایه ازون شناخته شده و سایر تولیدات مراکز صنعتی آمریکا نیز سهم بسزایی در تخریب محیط زیست برجای گذاشته است، اما هیچگاه از سوی دولت ایالات متحده، اقدامی جدی برای جبران این خسارات صورت نگرفته است.
اگرچه به ظاهر نظام برده داری در آمریکا ملغی شده است، اما برده داری نوین به اشکال مختلف از جمله؛ برده داری جنسی و یا قاچاق اعضای بدن انسان، همچنان در این کشور رایج است و به این اتهامات باید دیگر فعالیتهای غیر قانونی سرمایه داران آمریکایی، مانند؛ در اختیار داشتن بیش از ۲۵% بازار قاچاق مواد مخدر جهان، پولشویی در فاسدترین نظام اقتصادی دنیا و ده ها و بلکه صدها رفتار غیر مسئولانه دیگر از جمله تحمیل قوانین داخلی آمریکا به سایر کشورها را نیز اضافه کرد.
البته ایران اسلامی ماهیتا برای اینگونه رفتارهای ظالمین و مستکبران خطر تلقی می شود، اما این وجدان بیدار انسان های آزاده جهان است که باید با مقایسه رفتار دو کشور و با در نظر داشتن این همه خباثت و پلیدی نهفته در بطن نظام استکباری آمریکا، قضاوت کنند که خطر واقعی برای حیات بشر و امنیت بین المللی کیست؟
احمد رضا هدایتی
۳۰/۷/۹۱
