همه از انقلاب طلبکاریم!

     این روزها برخی از ما در بهترین شرایط نسبت به قبل از انقلاب اسلامی و نسبت به مردم بسیاری از دیگر کشورها به گونه‌ای از فقر و فلاکت خودمان صحبت می‌کنیم که گویی قبل از انقلاب اسلامی در ناز و نعمت زندگی می کردیم و حالا در اوج فقر و نداری قرار داریم و بدون در نظر گرفتن نقش خودمان در بروز ناهنجاریهای اجتماعی دائماً در حال بد و بیراه گفتن به دیگران هستیم.

     اوایل دهه شصت تنها شامپوی موجود در بازار، شامپوی خمره‌ای زرد رنگ داروگر بود، تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می‌کردیم و اگر شانس یارمان بود و از همان شامپوها یک عدد صورتی رنگش که رایحه سیب داشت گیرمان می‌آمد حسابی کیف می‌کردیم.

     سُس مایونز کالایی لوکس به‌حساب می‌آمد و پفک‌نمکی و ویفر شکلاتی یام یام تنها دلخوشی کودکی بود. البته جیره‌بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی و سایر اقلام ضروری هم بود. کمبود پتو در بازار هم تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می‌انداخت و پوشیدن کفش آدیداس یک رؤیا بود.

     صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای ۲۰ لیتر نفت و بگو مگو ها سر کپسول گاز که با کامیون در محله ها توزیع می شد، خالی کردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب فراموش ناشدمی است.

     همه اینها بود، بُمب هم بود، موشک و شهید و سایر پیامدهای جنگ هم بود، اما کسی از قحطی صحبت نمی‌کرد، همسایه‌ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، همیاری و مهربانی بود، خب درد هم بود، با این‌حال یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ستاد جبهه و جنگ برای جمع آوری کمک‌های مردمی وارد کوچه می‌شد بسته‌های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه‌ها سرازیر بود.

 اما امروز… ؛

     امروز در هر محله و گوشه کناری فروشگاه‌های مملو از اجناس لوکس خارجی به چشم می‌خورند از انواع شکلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و داروهای لاغری تا صندلی‌های ماساژور، نوشابه انرژی‌زا و خلاصه هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست و حال، این تن‌های فربه، تکیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل‌های گرانقیمت از شنیدن کلمه‌ی‌ قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می‌بریم.

     مبادا تیشرت بنتون گیرمان نیاید! مبادا زیتون مدیترانه‌ای نایاب شود! صورت‌های دستکاری شده! جراحی‌های بیهوده! دل‌های اجاره‌ای! متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و لِه کردن دیگران سیری‌ناپذیر شده است.

     انتشاراتی‌هایمان در حال ورشکسته شدن هستند، تعطیلی مراکز ادبی، فرهنگی و هنری برایمان مهم نیست! ولی از گران شدن ادکلن مورد علاقه مان سخت نگرانیم! در این رابطه می‌شود کتابها نوشت.

     خلاصه این‌که؛ این روزها تحت تأثیر رسانه‌های معاند و فضای مجازی، لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی به خشم، فقط کافیست یک ذرّه احساس کنیم که یکى مخالف نظر ماست، آن‌وقت چنان نابودش می‌کنیم که انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم!

     بله این روزها سرزمینمان بیش از هر زمان دیگری تشنه‌ی آگاهیست، ما در رسانه‌های دروغگوی یهودی و غربی متهم به فلاکت هستیم، اما فلاکت واقعی خود تحقیری است، در واقع قحطیِ امروز که برخی از ما ایرانیان آن را به‌وضوح لمس می‌کنیم، قحطى اخلاق است! قحطی همدلیست! قحطى رفاقت است!  قحطی عشق است! قحطی انسانیت است! فقط کافیست کمی با دقت بیشتری آمارو اطلاعات وضع موجود را مرور کنیم.

     به عنوان مثال؛ حدود ۲۵ میلیون مسکن یعنی ۵ میلیون اضافه بر تعداد خانوارها مسکن داریم! تقریبا به تعداد خانوارها حدود ۲۰ میلیون خودرو در کشور داریم و در عین حال پنج میلیون نفر در یک ساعت برای چهار هزار خودرو ثبت نام می‌کنند؛ یعنی مردم ایران، با پول همین قرعه‌کشی می‌توانند شرکت بنز آلمان رو خریداری کنند!

     با دو روز تعطیلی راههای شمال کشور قفل می‌شود (بنزین ارزان در باک خودرو برای سفر و تفریح)! در نوروز سال قبل ۵۱ میلیون تردد در جاده‌های کشور ثبت شده که ما تنها کشور در منطقه و حتی جهان هستیم که دارای این رکورد سفر هستیم! تقریبا به انداره کل اروپا؛ پنج میلیون نفر سفر از طریق دریا و نیم میلیون نفر سفر هوایی داشتیم!

     ایرانیها در ماه سپتامبر گذشته نزدیک ۲۰۰ هزار نفر سفر به ترکیه داشته‌اند و در ماه دسامبر ۲۰۲۱ بیش از هزار و چهارصد باب ملک در ترکیه توسط ایرانی‌ها خریداری شده است! اما هم باز می‌گویند بدبختیم!

     به گزارش انجمن بین‌المللی جراحی زیبایی (isips) در سال ۲۰۱۳ بیش از ۲۴ میلیون عمل جراحی در دنیا انجام شده است که ایران با بیش از ۲۰۰ هزار جراحی زیبایی جز ده کشور اول جهان می‌باشد؛ یعنی ایران یک درصد جمعیت جهان رو داراست اما ۸ درصد عمل جراحی را داشته است و در مصرف لوازم آرایشی و بوتاکس نیز در جهان اول هستیم!

     در حال حاضر مردم ایران روزانه بیش از ۱۴۰ میلیون لیتر بنزین مصرف می‌کنند یعنی مصرفی بیش از سه برابر مصرف پرجمعیت ترین کشور دنیا یعنی چین!

     ایرانی‌ها می‌گویند ما بدبختیم اما مصرف برقمون ۶ برابر میانگین جهانی است! ما بدبختیم ولی مصرف گازمون با جمعیت ۸۰ میلیونی حدود ۷ برابر میانگین جهانی و معادل ۱۲ تا کشور ثروتمند اروپایی است! ما بدبختیم  اما در مصرف آب شیرین درجه یک دنیا در رتبه اول هستیم! حتی رتبه اول واردات غذای سگ در منطقه‌ی غرب آسیا را دارند! در عین حال، بدبخت ترین مردم در سطح کره زمینند؟!

     اما با همه این تفاسیر طبق آمار جهانی فقر در ایران بعد انقلاب به زیر ۸ دهم درصد هم  رسیده است و این یعنی ایران جز ده کشور با کمترین میزان فقر در جهان  است؛ اما طبق گفته رسانه‌های دشمن ایران فقیر ترین مردم جهان با درصد بالای فلاکت است.

نویسنده؛ گمنام

بازنویسی و بازنشر

اول اردیبهشت سال ۱۴۰۳

سایت ره توشه – rahtooshe.com

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *