جنگ روانی (نگاهی اجمالی به ایزار و روش های مورد استفاده نظام سلطه بر علیه سایر ملل از جمله مسلمانان)

       من به تمام جهانیان با قاطعیت اعلام می کنـم که  اگـر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در  مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمـام آنان ازپای نخواهیم نشست، یا همه آزاد می شویم و یا به آزادی بزرگتر که شهادت است می رسیم. «بخشی از بیانات حضرت امام(ره) به حجاج»

مقدمه:

     مردم آلمان غربی از دست اندر کاران رادیو بی بی سی انگلیس که با کار بیست ساله خود باعث شدند دیوار برلن برداشته شود تشکر کردند. این خبری است که چندی پیش توسط رسانه های گروهی جهان اعلام شد و حرکاتی از این قبیل شیوه ای است که از دیر باز به اشکال مختلف در پهنه صفحات سیاسی تاریخ به وقوع پیوسته و چه بسا باعث تغییر سرنوشت یک ملت گردیده است.

     سالها پیش نیز پس از آنکه جنگ جهانی اول تقریباً بدون نتیجه و با خسارات قابل توجهی پایان یافت و آتش جنگ جهانی دوم با کشته شدن بیش از ۵۵ میلیون نفر و مفقود شدن ۵ میلیون نفر دیگر و هزینه ای هنگفت به انتها رسید،(۱) سردمداران سیاست دنیا با استفاده از تجربیات خود در طول این دو جنگ بزرگ به این نتیجه رسیدند که که در عصر حاضر با توجه به پیشرفت تکنولوژی و خطرات جدی جنگهای امروزی که حیات دنیا را تهدید می کند، جنگ روانی و در اصطلاح عرفی، جنگ تبلیغاتی و دستکاری فرهنگ ملل می تواند آسان تر، با هزینه ای کمتر و تأثیر بیشتر آنها را به اهداف سلطه جویانه خود برساند.

     این روشی بود که بارها در طول این دو جنگ توسط متفقین و بخصوص آلمانها به اَشکال مختلف مورد استفاده قرار گرفته بود و معمولا نتایج دلخواه را نیز به دنبال داشت، لذا این رویکرد به شکل گسترده تری تداوم پیدا کرد.

     اگر صفحات تاریخ را مرور کنیم، ملاحضه خواهیم کرد که این شیوه روشی است که ریشه در زمان های بسیار دور یعنی زمان ظهور اسلام و یا حتی قبل از آن دارد. اما با دقت و کنکاش بیشتر مشخص می گردد که به محض ظهور آیین الهی اسلام و شکل گرفتن جبهه حق در برابر باطل، این روش رو به گسترش و پیشرفت می گذارد.

     در آن زمان شگردهای عملیات روانی یا تبلیغات به اَشکال مختلفی در جنگ های بین مسلمین و کفار و برخورد های غیر فیزیکی آنان ‌با یکدیگر به‌چشم می خورد. در این‌رهگذر می‌توان مسلمین به ویژه پیامبر گرامی‌اسلام (ص) ‌را از موفق ترین شخصیت ها در بهره گیری سالم، مثبت و موفق از این روش معرفی نمود، چرا که محور حرکات و اعمال پیامبر خدا بر پایه تبلیغ اسلام ناب بنا نهاده شده بود و آثار این حرکات در اعمال و رفتار ایشان کاملاً مشهود بود، چه آنکه آثار این عملکردها را بارها در کتب گوناگون در مورد نحوه اسلام آوردن افراد و گروه ها خوانده یا شنیده ایم.

     به هر حال شکل جدید و کلاسیک امروزی جنگ روانی با استفاده از انواع تجهیزات مدرن، آنرا به یک جنگ تمام عیار و حیله و نیرنگ و در راستای خدمت به اهداف استکبار مبدل ساخته است، که نیاز به بررسی بیشتر را ضروری می سازد.

     با توجه به توضیحات فوق، می توانیم از زمان پیدایش و گسترش این روش در زمان ظهور اسلام تا عصر حاضر را به چهار دوره تقسیم نماییم.

۱-   دوره اول: آغاز این دوره همزمان با ظهور اسلام است که پیامبر (ص) ‌به نحو بسیار مطلوب و مناسب با توجه به موقعیت های سیاسی و اجتماعی آن زمان، در برخورد با کفار به خصوص در جنگ ها از آن بهره می بردند و کفار نیز کم و بیش به این شیوه متوسل می شدند.

۲-   دوره دوم: این دوره همزمان با جنگهای صلیبی است که صلیبیون سعی داشتند تا با زور و ارعاب و فریب، افکار و عقاید جاهلانه خود را به مردم جهان بخصوص مسلمانان تحمیل نمایند.

۳-   دوره سوم: این دوره که با شکست های مکرر دشمنان اسلام توام بود، اولین دوره ای است که آنان بصورت گسترده ای سعی داشتند تا با استفاده از این روش و از طریق اشاعه فساد و فحشا بین مسلمانان و به ویژه جوانان و اعترافات خط دار و عوام فریبانه و کاملاً به دور از جنگهای فیزیکی افکار خود را تحمیل و با حق جلوه دادن خود، اسلام عزیز را تضعیف و تخدیر نمایند.

۴-   دوره چهارم: این دوره که با گسترش وسایل ارتباط جمعی و رسانه های گروهی و انواع ابزار و امکانات تبلیغاتی همراه بود، کار شکل تازه ای به خود گرفت و دشمن سعی نمود تا به اقتضای زمان و شرایط، همگام با افزایش امکانات نظامی و توام با آن، از هر دو روش به منظور تاثیر گذاری بر افکار، عقاید و فرهنگ جوامع، به بهترین شکل استفاده نماید.

     هر چند روش مورد استفاده در دوره دوم با پیامدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جبران ناپذیری همراه بود، لیکن به علت آنکه از نظر تاثیر روانی نهایتاً با شکست مواجه شد و علاوه بر آن قبل از اینکه جنگ تبلیغی باشد، عملیات فیزیکی بوده و دوره سوم نیز با توجه به اینکه رشد و پیشرفت افکار عمومی مانع از بهره برداری نا محدود آن گردید، لذا از موضوع بحث خارج می گردد. اما دوره اول با توجه به مشابهت های نزدیک آن با انقلاب اسلامی و دوره چهارم که مقارن با ظهور انقلاب اسلامی و احیاء مجدد اسلام ناب محمدی(ص) است، جای بحث بسیار دارد. چرا که تبلیغات در عصر حاضر با توجه به پیشرفتهای عظیم تکنیکی و تاسیس هزاران مرکز پژوهشی و مطالعاتی در سطح جهان، رشد روز افزونی داشته است، تا آنجائی که انسان بلند پرواز برای پوشش ماهواره ای و تنها از طریق یک مرکز گام برداشته و می رود تا در آینده ای نزدیک شاهد تسلط بی چون چرای اربابان تبلیغات جهان بر رسانه های گروهی جهان باشیم.

     در این نوشتار قصد نداریم از نظر علمی و تخصصی تبلیغات یا جنگ فرهنگی را مورد بررسی قرار دهیم، بلکه هدف این است که ضمن اشاره به شیوه های تبلیغاتی استکبار جهانی و گسترش روز افزون آن، با نگاهی گذرا به تاریخ پر رنج و پر فراز و نشیب اسلام، پرده از بخشی از توطئه های استکبار بر علیه اسلام و به ویژه انقلاب اسلامی ایران برداشته شود. چرا که استعمارگران به منظور تامین اهداف سلطه جویانه خود پیوسته در جهت تجزیه ملت های محروم بخصوص مسلمین گام برداشته و به فرموده امام راحل(ره)، مهمترین ابزار پیشبرد اهداف آنان که همانا محو اسلام و احکام مقدس قرآن است، تبلیغات بوده و می باشد.

فصل اول – تبلیغات در قرن بیستم

     مسئله تبلیغات یک امر مهمی است، که می شود گفت که در دنیا، در راس همه امور قرار گرفته و می توان گقت که دنیا بر دوش تبلیغات است. امام خمینی(ره)

     قبل از ارائه و تحلیل چگونگی جنگ فرهنگی (جنگ تبلیغاتی یا روانی) استکبار جهانی بر علیه اسلام، لازم است تا ضمن اشاره ای مختصر به معنای امروزی آن، با جدید ترین شگردهای دشمن در این زمینه آشنا شویم، زیرا همچنانکه در ذیل اشاره خواهد شد، لازمه مقابله در برابر هر توطئه، آشنایی با ابزار و شیوه های اعمال شده از سوی دشمن می باشد که متاسفانه به اندازه کافی در کشور مورد توجه مطبوعات و سایر رسانه ها قرار نگرفته است، تا جائی که حضرت امام (ره) در این رابطه نیز می فرمایند:  «ما در مقابل همه بوقهای تبلیغاتی جهانخواران در خارج، که اسلام عزیز آنان را به وحشت انداخته است، فاقد تبلیغات صحیح میباشیم».

      همانگونه که اشاره شد با پیشرفت دانش بشری طی قرون متمادی، استفاده از تبلیغات یا عملیات روانی در جنگها نیز به سرعت گسترش یافت و هر روز به خصوص در کشورهای پیشرفته جهان، این موضوع مورد توجه بیشتری قرار گرفته است، چرا که در مقایسه با انواع عملیات های نظامی و درگیری های فیزیکی که تا حدود زیادی همراه با خسارات مالی و جانی است، این روش برای طرف عامل هزینه های کمتری را در بردارد.

     البته در عصر حاضر تبلیغات (جنگ روانی) بصورت طرح های بسیار دقیق و برنامه ریزی شده و در حد امکان غیر علنی و معمولا به دو شکل دراز مدت و کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان نمونه می توان از جنگ های تبلیغاتی چندین ساله بین دو ابر قدرت آمریکا و شوروی سابق معروف به جنگ سرد نام برد.

     اگر چه تبلیغات تحت عناوین مختلف از قبیل (جنگ سرد، جنگ روانی، جنگ سیاسی، جنگ تبلیغاتی، جنگ اذهان، جنگ پنهان، جنگ محدود، عملیات روانی، مبارزه حقیقت و …) تعریف و نامگذاری شده است، امــا با توجه به اینکه بسیاری از عملیات های نظامی، سیاسی، اقتصادی و غیره نیز صرفاً ‌به منظور رسیدن به اهداف فرهنگی و تبلیغی صورت می پذیرد، لذا امکان یک نامگذاری و تعریف کامل و دقیق از این موضوع را سلب نموده است. لاکن گروهی از صاحبنظران مفهوم ارائه شده از سوی ارتش آمریکا را به عنوان کاملترین برداشت از جنگ روانی معرفی می کنند، در این تعریف جنگ روانی اینگونه توصیف شده است:

     «جنگ روانی؛ استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیر گذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف یا گروه های دوست می باشد، به نحوی که پشتیبانی باشد برای برآورد مقاصد و اهداف ملی».

     در این جمله با ظرافت خاصی پنج مورد کلی گنجانده شده که مفاهیم کاملی از کار تبلیغاتی را در بر می گیرد، این مفاهیم عبارتند از:

۱-  بر نامه ریزی: تبلیغات یک کار دقیق و طراحی شده و بلند مدت است که می توان گفت این نکته مهمترین محور کار میباشد.

۲-  هدف: که برآوردن مقاصد و اهداف به اصطلاح ملی می باشد که در به دست آوردن آن، تعیین مدت زمان و چگونگی استفاده از ابزار و تکنیک های مربوط، در اولویت خاصی قرار دارد.

۳-  ماهیت عمل: که در واقع همان تاثیر گذاری بر افکار، احساسات، عقاید و تمایلات طرف مقابل می باشد که ممکن است دوست، بی طرف و یا دشمن باشد.

۴-  ابزارها و تکنیک ها: ابزارها و تکنیک های پیشرفته امروزی وسیله بسیار مهم و موثری در جهت تبلیغ و تلقین افکار و … به شمار می روند و نقش بسزایی را در این رابطه ایفا می کنند.

۵-  عامل و طرف مقابل: که مشخص کننده دو عنصر (دو فرد، دو کشور دو گروه و یا …) می باشد که در مقابل یکدیگر قرار می گیرند.

     بنا بر تعریف فوق عامل باید ابتدا یک شناخت کلی در مورد (تمایلات، عقاید، فرهنگ، مذهب و …) طرف مقابل داشته باشد و سپس به کسب سایر اطلاعات مورد نیاز بپردازد، تا بتواند با استفاده از بهترین روش ها منظور خود را اعمال نماید، تا حدی که گاهی پیچیدگی ناشی از کثرت و تعداد این اطلاعات، عامل ار کاملا از مسیر اصلی خارج ساخته و به اشتباه می اندازد.

     حال شاید این سوال مطرح باشد که این مطالعه و شناخت طبق چه معیارهایی انجام می شود؟ در پاسخ به این سوال باید گفت: آنچه مسلم است این است که حرکات و اَعمال افراد یک جامعه متاثر از چیزی به نام هدف است. به عنوان مثال؛ هدف یک فرد گرسنه از جستجو، یافتن غذا و انگیزه او سیر شدن است، حال این فرد ممکن است از کنار یک غذای ناشناخته عبور کند ولی به آن توجه نکند، اما اگر این غذا به او معرفی شود قطعا در چارجوب عقاید و تمایلات خود، برای رفع گرسنگی از آن استفاه خواهد نمود و یا حداقل تحریک به استفاده از آن خواهد شد. بنا بر این با توجه به مثال فوق می توان به یک نتیجه کلی رسید و آن این که اصولا انسان ها دارای شناخت های مختلف از پدیده ها و اشیاء گوناگون اطراف خود هستند که این شناخت ها می توانند دستخوش تغییر و تحول گردند، بنا براین در عملیات تبلیغاتی به راحتی می توان از این پدیده بهره برد.

     برای این کار ابتدا باید توجه مخاطب را به پدیده مورد نظر جلب نمود و سپس او را ترغیب به بهره برداری از آن نمود، یعنی انگیزه او را برانگیخت، حال با عنایت به اینکه حدود ۹۷% توجه انسان به یک پدیده از طریق حس بینایی و شنوایی انجام می شود، می توانیم به عمق این مطلب پی ببریم که رسانه های گروهی در جهان امروز چه نقش مهمی را ایفا می کنند.

     با توجه به مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که برای موفقیت در یک عملیات تبلیغاتی باید ابتدا فرهنگ و واقعیت های موجود در یک جامعه را شناخت و این روشی است که دشمنان از دیر باز به اشکال مختلف با اعزام جاسوس در پوشش مبلغ مذهبی، دکتر، کارشناس، دانشجو، دیپلمات، ایجاد موسسات عام المنفعه و سایر عناوین در جهان سوم به ویژه در کشورهای اسلامی اجرا نموده اند. اگر چه در موارد خاصی مانند انقلاب اسلامی، معمولا تحلیل و تفسیرهایشان کاملا وارونه نقش می بندند، اما در هر صورت، جنگ روانی واقعیتی است که توسط دشمن در دست اجرا است.

     همانگونه که اشاره شد هر جامعه دارای فرهنگ خاصی می باشد و فرهنگ هر جامعه نیز متاثر از واژه هائی چون ایمان، ایثار، شجاعت، شهادت طلبی و… است که در قالب های دینی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی، مذهبی و واقعیتهای موجود در آن مانند؛ فقر، قدرت، پیشرفت علم و غیره می شود و لذا برای کسب شناخت بیشتر و  اجرای یک کار تبلیغی مناسب و مطلوب، مطالعه و بررسی دقیق در این عرصه اجتناب ناپذیر خواهد بود.

     پس از شناخت جامعه فوق باید تکنیک ها، تاکتیک ها و قواعد مناسبی را برای تلقین افکار و نفوذ در فرهنگ جوامع بکار برد. به دنبال این مطلب سوال دیگری که در اینجا مطرح می شود، این است که این تکنیک ها و تاکتیک ها کدامند؟

     در پاسخ به این سوال،  می توانیم از تاکتیکهائی مثل ارعاب، تطمیع، تخدیر و فریب که در صدر اسلام به شدت در بین کفار رواج داشت و در مورد مسلمانان نیز اعمال می شد و یا تشجیع و یا روشنگری نام برد که دو مورد اخیر همراه با روشهای قبلی در عصر حاضر شکل گسترده تری به خود گرفته اند، نام برد.

     پس عامل (مبلّغ) می تواند با استفاده از روش های فوق، رفتار، تمایلات و عواطف افراد مختلف را تغییر داده و متحول سازد. همانگونه قبلا گفته شد، نظام سلطه برای دستیابی به این هدف، عمدتاً با توسل به شیوه های مختلف و بهره گرفتن از رسانه های گروهی، بویژه رادیو و تلوزیون و یا اعزام جاسوس و یا استفاده از سایر ابزار و امکانات در این زمینه اقدام می نماید، ابزار و روش هایی که در ادامه به اهم آنها پرداخته خواهد شد.

تکنیکهای تبلیغاتی:

     امید وارم با هماهنگی و نظم در تبلیغات تمام دسیسه ای دشمن خنثی گردد.(امام خمینی)

   اصولا برای اجرای هر هدف  و اِعمال هر تاکتیکی روش ها و تکنیک های خاصی وجود دارد که تبلیغات نیز از آن مستثنی نیست. در این مورد آنچه را که می توان در عصر حاضر به عنوان شگردهای تبلیغاتی و تکنیکهای عملی توسط استکبار جهانی نام برد عبارتند از:

۱-  انتخاب خبر و اطلاعات مورد نیاز و نشر و پخش آن: این حرکت به اَشکال گوناگون اجرا می گردد، به این معنا که گاهی با دامن زدن به یک خبر و در واقع اغراق در بها دادن به آن اهداف مورد نظر را دنبال نموده و یا یک خبر کوچک را آن قدر بزرگ جلوه می دهند تا نتیجه مورد نظر حاصل گردد. برای نمونه رادیو بی بی سی صدای استعمار پیر انگلیس (بانی اصلی کاهش قیمت نفت در طول جنگ تحمیلی) پس از سقوط بهای نفت، طی یک اظهار نظر به اصطلاح کارشناسی، چنین اعلام می دارد.

     «البته ایران بارها دست به حمله غیر منتظره زده است، اما لابد این بار رهبران با توجه به بسیج عمومی آیت ا… خمینی برای پر کردن جبهه های جنگ، می دانند که تهاجم تازه و پر خرج ایران در شرایطی که به علت پایین آمدن قیمت نفت درآمدشان کمتر شده است مشکلات زیادی را در بر خواهد داشت».

     عنوان نمودن جنگ قدرت در ایران، خروج پول از بانکها توسط سپرده گذاران، کشتار اسرای عراقی در ایران، عدم اجرای حقوق بشر، اعدام مخالفین انقلاب، فرار مسئولین، گرانی اجناس، کمبود مواد غذائی و غیره از جمله خبرهای عمدتا کــذبی بوده اند که در طول جنگ تحمیلی، مغرضانه و معمولا بدون توضیح کافی، بارها توسط رسانه های گروهی بیگانگان مطرح شده است.

     البته در کنار این حرکت موذیانه و همزمان با اینکه برای مطرح ساختن یک خبر ناچیز گاهاً آنرا داخل تصاویر و اخبار دیگر جای می دادند، هر کجا که مصالح استکبار ایجاب می کرد، به منظور کم نمودن انعکاس اثرات یک واقعه نا هماهنگ با خواسته آنان، خبر آن کاملا حذف و یا به شکلی ماهرانه، بعضاً در کنار یک خبر قابل توجه و یا جذاب دیگر پخش و منتشر می شد، به طوری که معمولا اخبار اصلی در لابه لای این خبر ها گم گشته و دیده یا شنیده نمی شد.

     به عنوان مثال؛ اخبار قتل عام مبارزان فلسطینی توسط صهیو نیست ها در بیت المقدس را، در کنار یک مسابقه فوتبال، اخبار جنایات آفریقای جنوبی را در کنار مسابقه اتومبیل رانی یا طلاق یک هنر پیشه معروف و راهپیمائی های میلیونی ملت قهرمان ایران را که در حمایت از نظام و بیعت با رهبری و یا اعتراض به صهیونیست ها انـجام می شد، طی یک توطئه هماهنگ شده و با انجام کارهائی از قبیل بمب گذاری و یا هواپیما ربائی، در کنار این اخبار مطرح می نمودند.

۲-  سکوت: از حرکات دیگری که معمولاً استکبار در راستای اهداف خود دنبال می کند سکوت است، چرا که هر کجا منفعتش ایجاب می نمود، روشی را که پیش می گرفت سکوت بود.

     در این روش دشمن بدون هرگونه اشاره به موضوع و یا هرگونه اعلام نظر در مورد خبر، به سادگی از کنار مسائل گذشته و یا با دیدی سطحی و گذرا و بدون جلب  توجه زیاد، آن را مطرح می نمود.

     حملات شیمیائی عراق بر علیه رزمندگان ایرانی و همچنین کشتار عظیم مردم حلبچه که بیش از هفت هزار انسان بی گناه توسط ارتش عراق قتل عام شدند، از جمله این حرکات در طول جنگ تحمیلی است، سکوت در مقابل جنایات صهیونیست ها در فلسطین اشغالی و یا سکوت در مقابل رشد رو به تزاید اسلام گرائی در جهان، بویژه در اروپا که می تواند منافع آنها در معرض خطر قرار دهد نیز از دیگر موارد قابل ذکری است، که معمولا با سکوت خبری مواجه می شد.

۳-  تغذیه اطلاعات غلط: تغذیه اطلاعات غلط و یا در پاره ای از موارد تفسیر به رای مطالب، از دیگر روش هائی است که به طور مکرر مورد استفاده دشمن قرار می گیرد[۱].

     برای مثال سفیر شوروی در دمشق در تاریخ ۳۰/۱۱/۶۴ چنین اظهار می کند: جنگ ایران و عراق باید متوقف شود، زیرا این جنگ بی نهایت خطرناک است و فقط به منافع اسرائیل و آمریکا خدمت می کند. البته ما قصد نداریم که بگوییم جنگ بین دو ملت مسلمانان به نفع آمریکا و اسرائیل نیست، اما مسلما با پیروزی جمهوری اسلامی این منافع باد آورده آمریکا، اسرائیل، شوروی و سایر قدرت هاست که در معرض خطر قرار گرفته است.

     همچنین در رابطه با جو سازی بر علیه جمهوری اسلامی، باید به شعارهای تبلیغاتی استکبار در مورد نحوه برخورد ایران با اسرای عراقی اشاره کرد که حتی در این رابطه بیشرمی را به جایی رساندند که با اقداماتی مانند؛ تهیه فیلم های ساختگی (فیلم شیرین و وحشی ساخت ایتالیا) قصد داشتند تا با تغذیه اطلاعات غلط ایران اسلامی را در انزوا قرار دهند.

     در بعد بین و المللی نیز مصادیق دیگری از قبیل؛ حمله به پاناما در قالب مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر، حمله به لیبی به بهانه جلوگیری از گسترش سلاح های استراتژیک و متوقف ساختن کارخانه های تسلیحات شیمیائی لیبی و یا حمله به ملل مختلف را می توان نام برد که همگی در جهت حفظ منافع غرب، صورت گرفته است.

۴- تکرار: تکرار اخبار و مطالب مورد نظر از روش هایی است که امروزه با توجه به پیشرفت وسایل ارتباط جمعی، شکل گسترده تری به خود گرفته است، این روش به قدری حائز اهمیت و تاثیر گذاری است که می بینیم،  فقط در سال ۱۹۸۰ تعداد ۱۱۰۰۰۰۰۰ کلمه در مورد (کمبود بنزین، گرانی ارزاق عمومی، جنگ قدرت و … در ایران) از طریق رسانه های استکباری پخش شده و طبیعتا این شگرد نیز خالی از تاثیر نبوده است.

۵- مقایسه: مقایسه نیز از دیگر روش هائی است که معمولا هر از گاه متناسب با شرایط، مورد استفاده دشمن قرار می گیرد و این روش از آن جهت حائز اهمیت است که تجربه ثابت کرده، مقایسه بین دو پدیده می تواند تاثیرات عمیقی بر روی افراد بجا بگذارد.

     نشان دادن چهره غرب به عنوان مدینه فاضله و ظاهرا دارای همه نوع امکانات و آزادی های بی حد و حصر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و مقایسه با بلوک شرق و یا احیاناً جهان سوم، نمونه شگردهای از این دست است که متاسفانه تا به حال انسانهای بسیاری را مجذوب خود ساخته است.

۶-  گواهی: متوسل شدن به تحقیقات و نظریات ساختگی کارشناسان نیز پیوسته مورد استفاده رسانه های غربی بوده و معمولا به منظور نتیجه بخشی بیشتر در این رابطه، از عناوینی مثل کارشناسان نظامی،کارشناسان مستقل، محافل سیاسی، ناظران و غیره استفاده می شود. برای مثال در تاریخ ۲۹/۱۱/۶۴ خبرگزاری فرانسه چنین اظهار می دارد؛ «به عقیده عده زیادی از ناظران، پیروزی اعلام شده توسط تهران، هنوز جهت بدست آوردن امتیازاتی برای جمهوری اسلامی در چانه زدنهای دیپلماتیک پیش بینی شده در شورای امنیت و بدست آوردن محکومیت مهاجم که تهران آن را شرط ضروری برای پایان دادن به خصومتها تعیین کرد کافی نیست».

     در جائی دیگر در تاریخ ۲۵/۱۱/۶۴ روزنامه نیویورک تایمز اعلام می دارد: برخی از کارشناسان می گویند: اگر عراق همانند گذشته تهاجم تازه ایرانیان را با بمباران شهرهای ایران و یا پایانه های نفتی پاسخ دهد، ممکن است دوباره سرو صدای خستگی و بیزاری از جنگ در ایران بلند شود.

۷-  القاءغیر مستقیم: با توجه به اینکه ارائه پاره ای از اهداف و سیاست ها به طور مستقیم و بدون پوشش های مختلف امکان پذیر نیست، لذا عاملین تبلیغ با استفاده از روش القاء غیر مستقیم و در لفافه مطالب دیگر، اهداف خود را تلقین و تحمیل می نماید. برای مثال یک کارخانه دار فرانسوی در زمان جنگ ایران و عراق می گوید:

     هجوم عراق به خارک، به هیچ وجه برای ما غیر منتظره نیست، زیرا با واگذاری سلاح های استراتژیک آرمات. آ.اس ۳۵، چنین امکانی به راحتی برای عراق بوجود آمده است و در جائی دیگر یونایتد پرس چنین مدعی می شود؛ «یک کارشناس مستقل نظامی در گزارشی که تسط انستیتو سیاست خارجی آمریکا انتشار یافت گفت: هر حمله عمده ایران به کشتیرانی در خلیج فارس و یا کشورهای بی طرف از قبیل کویت یا عربستان می تواند آمریکا را به مداخله وا دارد (البته در صورت دریافت تقاضا)». که با توسل به این روش، ضمن القاء رفتارهای احتمالی قابل اجرا توسط کشورهای همسایه، بر افزایش دامنه تهدیدات تاکید می نماید.

۸-  القاء افکار کاذب: در این روش عاملین تبلیغ سعی می کنند تا با القاء افکار دروغ و غیر واقعی و پخش انواع شایعات و سوء استفاده از رخدادهای یک جامعه به نحوی از این وقایع در جهت منافع و اهداف خود استفاده نمایند،که دراین روش بیشترین بهره برداری از مردم عامی و نا آگاه و یا عوامل خود فروخته به عمل می آید. یکی از نمونه های روشن آن در روزنامه لوموند به این شکل عنوان شده است. تاکید آیت ا… خمینی مبنی بر هماهنگی میان نیروهای مسلح و تلاش در ادامه جنگ تا پیروزی دلیلی بر اختلاف میان این نیرو هاست.

۹-  برانگیختن تخیل منفعل: بسیاری از نزاع های کنونی یا رخدادهای بین ممالک، ناشی از اجرای همین ایده شیطانی می باشد، که بارزترین آنها، رویای سرزمین موعود صهیونیستها می باشد که منجر به اشغال فلسطین گردیده و مهاجرت گسترده یهودیان را به دنبال داشته است، برانگیختن حس ناسیونالیسم عربیسم توسط صدام در طول جنگ را نیز می توان از دیگر نمونه های این حرکت عنوان نمود.

۱۰-   هیجان و خبر، ترس و خبر: این روش نیز بارها توسط بیگانگان به مرحله آزمایش گذاشته شده است و شاید بتوان از تهدیدات ابر قدرتها برای تسلط در خلیج فارس و یا تهدیدات عراق مبنی بر دستیابی به سلاح های هسته ای و شیمیائی جدید در طول جنگ تحمیلی به عنوان آشکار ترین نمونه از این نوع از رفتارهای روانی دشمن نام برد. سعی دشمن برای اجرای این هدف در مورد مردم کشورمان را می توان طی تحلیلی از رادیو بی بی سی به این شکل ملاحظه کرد.[۲]

     اگر ایرانیان بار دیگر به منافع عربستان، آمریکا و یا کویت در نقاط دیگر جهان حمله کنند، هیچ کس حتی دولت ایران نمی تواند پیش بینی کند که عکس العمل آمریکا چه خواهد بود و این مسئله همچنان مایه نگرانی است.

۱۱-  چهره سازی کاذب: از دیگر روش های مورد استفاده عاملین جنگ روانی، چهره سازی کاذب می باشد، در این روش که در مورد انقلاب اسلامی به کرات شاهد اجرای گاه به گاه آنها بوده ایم، آنها معمولا با سوء استفاده از افراد سیاسی و مطرح ساختن چهره های ضد انقلاب و یا کم اهمیت و ساده لوح و خط دهی به آنان، اهداف خود را دنبال می نمایند.

     متاسفانه در اکثر این مورد نقش مزدوران خود فروخته داخلی و گاهی مردم عامی در تحقق خواسته دشمنان، بسیار پر رنگ و اثر گذار بوده است.

مهمترین روش های مورد استفاده دشمن در این زمینه:

     برای استفاده از تکنیک های فوق، معمولاً سه روش عمده مورد استفاده نظام سلطه قرار می گیرد:

الف: اقدامات ‌عملی مثل ‌مانورهای سیاسی، نظامی، اقتصادی‌ و سایر موارد مشابه‌ که معمولاً به جز وارد ساختن ‌ضربه های فیزیکی، اهداف روانی و حتی فرهنگی را نیز به دنبال دارند.

ب: شایعه پراکنی و استفاده از مردم برای پخش خبر که از عمده ترین روشهای مورد استفاده در سالهای اخیر، به خصوص در مورد انقلاب های جهانی بویژه انقلاب اسلامی ایران بوده است.

ج: تبلیغات و استفاده از رسانه ها که با توجه به امکانات پیشرفته و وسیع امروزی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است[۳] و محور اصلی بحث را تشکیل می دهد، چرا که پیشرفت عظیم این علم، آن را به سلاحی مدرن علیه مستضعفین، اسلام و بویژه انقلاب اسلامی مبدل ساخته است. البته در این راستا رقبای قدرت ها نیز پیوسته مورد تهاجم تبلیغاتی بوده اند، لاکن هدف اصلی اسلام و مسلمین بوده و خواهد بود، غافل از اینکه به فرموده امام راحل؛ «آنها درک نمی کنند که حرکتهای کورشان سبب قدرت و تبلیغ انقلاب و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است و در هر مرحله ای سبب ارتقاء مکتب و کشورمان را فراهم کرده اند».

فصل دوم – رسانه های گروهی و نقش آن در تبلیغات و فرهنگ جوامع

     تقویت و توسعه تبلیغات خصوصاً در خارج از کشور از اهم امور است و کشور ما در این چند ساله، تقریباً  فاقد آن بوده است. (امام خمینی)

     از همان روز نخست که امکان چاپ یک خبر نامه بوجود آمد و متعاقب آن به دنبال اولین برنامه ارسال صدا از طریقی دستگاهی به نام رادیو و نیز پس از ارسال اولین تصاویر سراسری توسط پدیده ای به نام تلویزیون، عنوان رسانه های گروهی به خود جان گرفت و در پی آن، این وسائل هر روز ابعاد تازه تر و رنگ و لعاب جدید تری به خود گرفتند.

     این امکانات که در ابتدا فقط با مقصود توسعه علوم و گاهاً ارائه برنامه های تفریحی و بعضا ارسال اخبار پا به عرصه وجود گذاشته بودند، به تدریج در خدمت اهداف سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی صاحبان زر و زور و تزویر قرار گرفتند و برای تداوم این ارتباط نامشروع و هدایت و تغذیه فکری آنان، مراکز مختلفی در گوشه و کنار دنیای قدرتمندان متولد شد و بدین ترتیب اولین مراکز خبری بوجود آمده و در چنگال استکبار جای گرفتند.

     پیدایش خبرگزاری های عظیمی چون تاس، رویتر، آسوشیتدپرس، یونایتد پرس و فرانس پرس که عمدتا در سیطره صهیونیست ها بوده و تقریباً تمام اخبار جهان را با بیش از ۱۵۰ ایستگاه رادیویی و تلویزیونی و هزاران روزنامه و نشریه و ارتباط با اکثر خبرگزاریهای دنیا به سراسر دنیا مخابره می کنند[۴]، از مصادیق مراکز مورد اشاره به شمار می روند، اما در این میان شاید رادیو پر قدرت ترین آنها باشد. چرا که شنیدن برنامه های رادیویی نه تنها نیازی به داشتن سواد ندارد، بلکه هزینه تهیه برنامه های آن برای تهیه کنندگان و هزینه خرید گیرنده آن برای مردم نسبت به تلویزیون به مراتب کمتر می باشد.

قدرت رادیو:

     در جهان امروزی رادیو عمده ترین نقش را در ارائه فعالیتهای تبلیغاتی بعهده دارد و خصوصیات ویژه آن یعنی هزینه کم و عمومیت داشتن آن باعث شده تا توجه خاصی به آن مبذول شود. اما جذابیت رادیو تنها به اینجا ختم نمی شود . شاید برای اولین بار پس از اجرای برنامه «ارسن ولز هنر پیشه معروف سینما» بود که قدرت رادیو کشف شد. از آن پس رادیو به میدانی برای زور آزمایی فرهنگی و جنگ تبلیغاتی میان قدرتها و یا برعلیه جهان سوم و دنیای اسلام مبدل شد.[۵]

     به دنبال کشف قدرت عظیم این رسانه بود که انواع و اقسام بهره برداری ها از آن آغاز و گسترش یافت و رادیو به مدرنترین و مجهزترین ابزار در میدان جنگ فرهنگی، مبارزات انتخاباتی، جلوگیری از بروز انقلاب های مردمی، پایه ریزی انقلاب های استکباری، ایجاد بحران در جوامع مختلف و سایر موراد مشابه  تبدیل گردید.

     در همین رابطه یک روز قبل از انتخابات سال ۱۹۳۳ آلمان، یک  برنامه رادیویی طرح ریزی شده با مــدیریت و تحت نفوذ حزب ناسیونال سوسیالیست ها، آنچنان نتیجه ای بعمل آورد که نه تنها هیتلر به پیروزی رسید بلکه نازیسم محبوب دلها شد.

     قرار بود هیتلر در شب انتخابات سخنرانی کند، حزب ناسیونال سوسیالیست مایل بود تا همزمان با آغاز این سخنرانی، ناقوس کلیساهای کاتولیک و پروتستان به صدا درآید. هر دو کلیسا از این اقدام سر باز زدند، لیکن شب هنگام، زمانی که قطار ویژه هیتلر در میان کف زدن انبوه جمعیت که بطور مصنوعی تقویت شده بود و بانگ پر شور گزارشگر رادیویی که می کوشید، از این صحنه پر هیجان تصویری هر چه گویا تر ارائه دهد، وارد کونیگربرگ شد.

     پای پیشوا برای نخستین بار خاک پروس شرقی را لمس کرد، ناگهان نوای بلند ناقوس کلیساهای کاتولیک و پروتستان ورود پیشوا را خوش آمد گفتند و شنوندگان این مراسم، خشنود یا نا خشنود، با خود گفتند که اکنون کلیسا نیز با پیشوا بیعت کرده است، در حالی که صرفنظر از صدای گزارشگر رادیویی که بطور زنده پخش می شد، بقیه این مراسم، از کف زدن انبوه جمعیت گرفته تا  به صدا درآمدن ناقوس کلیسا ها قبلا به طور مصنوعی تدارک دیده شده و از طریق یک صفحه گرامافون از استودیوی رادیویی برلن در لحظه موعود پخش شده بود.[۶]

     از این پس، این گونه حرکات بارها توسط مراکز مختلف تکرار شد و از اینجا رادیو سیر قهقرائی خود را در مسیر آموزش آغاز نمود و در مسیر فریب و نیرنگ قرار گرفت. سرمایه گذاری ها نیز برای بهره برداری بیشتر از این پدیده، افزایش یافت تا انجا که ام الفساد جهان یعنی آمریکا، با اجرای برنامه های رادیویی به ۳۸ زبان مختلف، به تریج زمینه را برای اهداف استعماری خود در جهان سوم و به ویژه جهان اسلام مساعد ساخته و می رود تا با ایجاد فرهنگی جدید و استعماری و به دور از منافع ملت ها آنان را برای همیشه تاریخ در بند نگاه دارد. پس بر احرار و آزادگان جهان است تا با مقابله و ایستادگی و با حضور در صحنه و هدایت قلم ها و قدم ها در مسیر مبارزه، توطئه دشمنان را در نطفه خفه گردانند .

تلویزیون یا جعبه جادو:

     اگر چه شگفتی های اولیه نسبت به تلویزیون از بین رفته اما تنوع برنامه های مختلف تلویزیون هنوز جذابیت آن را حفظ کرده است، در واقع اکثر مردم آن را به عنوان یک سینمای خانگی، جزء لوازم ضروری منزل محسوب می کنند و هنوز در گوشه و کنار دنیا شاهد ایجاد هیجانات و تاثیرات روحی و فرهنگی این جعبه جادو در جوامع بشری هستیم.

     همانگونه که قبلا نیز اشاره شد، با توجه به اینکه بخش عمده جلب توجه به یک پدیده از از طریق حس بینایی و شنوایی تحصیل می شود، بنا براین تلویزیون به عنوان دستگاهی که دارای هر دو خصوصیت می باشد، می تواند موثرترین وسیله جهت القای افکار و خواسته های صاحبان قدرت و ثروت باشد.

      اصولا نه فقط تلویزیون بلکه پخش یک فیلم چه در سینما یا از طریق ویدئو و سایر وسایل، گاهی آن چنان تاثیر روحی برجای گذاشته و هیجانات آنی ایجاد می کند که می تواند، قتل و غارت و حوادث دیگر مانند آن را نیز به دنبال داشته باشد.

      سیاست گزاران فرهنگی جوامع استکباری نیز با آگاهی از این توانمندی است که بارها از این پدیده برای دستیابی به اهداف خود استفاده کرده و با برنامه ریزی دقیق در دراز مدت، حتی موفق به تغییر فرهنگ جوامع شده و یا فرهنگ مورد نظر خود را صادر کرده اند، شاید به همین دلیل است که محققیقن و متخصصین امر، سال هاست که در حال تاسیس مراکزی هستند، که بتواند از یک مرکز پخش تلویزیونی سراسری، تمام کشورهای جهان را تحت پوشش قرار دهند.

     از این رو لازم است مسئولین و سیاستگزاران کشورهای تحت ستم و جهان سوم و بویژه جهان اسلام، برای جلوگیری از نفوذ فرهنگی استعمارگران، ضمن توجه به روش های مقابله با این توطئه خزنده، توجه خاصی نسبت به فیلم های وارداتی و برنامه های تلویزیونی نیز مبذول دارند.

     در اهمیت نفوذ فرهنگی از طریق تلویزیون همین بس که علیرغم هزینه های سرسام آور تهیه و پخش فیلم بخصوص فیلم های سینمایی، آمریکا هر هفته از طریق ماهواره اقدام به پخش ۱۸۰ فیلم مجانی برای کشورهای تحت پوشش می نماید.

     تلویزیون و سینما همانطور که می توانند راه نجات انسان ها و سوق دادن بشریت به سوی علم و تمدن و ارزشهای انسانی و الهی باشند، در عین حال می توانند، جوامع بشری را به ورطه نابودی بکشانند، همچنانکه یکی از شگردهای استعمار برای ایجاد تزلزل در جوامع گوناگون، تهیه و پخش فیلمهای مستهجن و ضد اخلاقی است که معمولا به طور رایگان ارائه می گردد تا جائیکه جوامع بزرگی مثل چین، برای مقابله با این توطئه خزنده حکم اعدام را برای تهیه کنندگان آن تصویب کرده است.

     این روش به قدری موفق بوده و گسترش یافته که در برخی از کشورها، حتی با ایجاد شبکه های بسته ویدئویی در یک محدوده ساختمانی مشخص مثل یک آپارتمان، از طریق یک دستگاه ویدئو به سایر منازل سرویس داده می شود و یا از طریق شبکه های کابلی انواع فیلم ها برای مشترکین به نمایش گذاشته می شود و متاسفانه این توطئه با سرازیر شدن سیل انواع گوناگون دستگاه های ویدئو و فیلم های مبتذل در کشور خودمان نیز به صورت یک بیماری مسری و غیر قابل کنترل در آمده به طوری که هر روز شاهد کشف ده ها دستگاه ویدئو و صدها نوار ضد اخلاقی و فاسد هستیم.

     قدرت تلویزیون به همین جا ختم نمی شود، زیرا تا به حال در بسیاری از عرصه ها مانند؛  جنگ و صلح، سازندگی و سایر موارد بکار گرفته شده است و چه بسا نتایج وقایعی مانند انتخابات یک کشور تغییر داده و یا باعث ایجاد اغتشاش و بروز حرکت های ضد حکومتی در ممالک مختلف شده است.

     در جریان انتخابات سال ۱۹۶۷ از این پدیده برای معرفی نامزدهای انتخاباتی در امریکا حداکثر بهره برداری به عمل آمد، بطوریکه برنامه ریزان ستاد انتخاباتی نیکسون موفق شدند از طریق رسانه ها بویژه تلویزیون، از کریهترین چهره آمریکا یعنی «ریچارد نیکسون»، یک مرد موفق و پیروز در انتخابات و محبوب ترین چهره را بسازند و یکی از شگردهای ساده آنها در این مسیر، ارائه تصاویر شاد خانوادگی از نیکسون در جمع خانواده اش بود که این حرکت، تاثیر عمیقی در قشر زنان آمریکا گذاشت، چرا که بدینوسیله نیکسون به عنوان یک یرنگ قرار گرفت. سرمایه گذاری ها نیز برای بهره برداری بیشتر از این پدیده، افزایش یافت تا انجا که ام الفساد جهان یعنی آمریکا، با اجرای برنامه های رادیویی به ۳۸ زبان مختلف، به تریج زمینه را برای اهداف استعماری خود در جهان سوم و به ویژه جهان اسلام مساعد ساخته و می رود تا با ایجاد فرهنگی جدید و استعماری و به دور از منافع ملت ها آنان را برای همیشه تاریخ در بند نگاه دارد. پس بر احرار و آزادگان جهان است تا با مقابله و ایستادگی و با حضور در صحنه و هدایت قلم ها و قدم ها در مسیر مبارزه، توطئه دشمنان را در نطفه خفه گردانند .

تلویزیون یا جعبه جادو:

     اگر چه شگفتی های اولیه نسبت به تلویزیون از بین رفته اما تنوع برنامه های مختلف تلویزیون هنوز جذابیت آن را حفظ کرده است، در واقع اکثر مردم آن را به عنوان یک سینمای خانگی، جزء لوازم ضروری منزل محسوب می کنند و هنوز در گوشه و کنار دنیا شاهد ایجاد هیجانات و تاثیرات روحی و فرهنگی این جعبه جادو در جوامع بشری هستیم.

     همانگونه که قبلا نیز اشاره شد، با توجه به اینکه بخش عمده جلب توجه به یک پدیده از از طریق حس بینایی و شنوایی تحصیل می شود، بنا براین تلویزیون به عنوان دستگاهی که دارای هر دو خصوصیت می باشد، می تواند موثرترین وسیله جهت القای افکار و خواسته های صاحبان قدرت و ثروت باشد.

      اصولا نه فقط تلویزیون بلکه پخش یک فیلم چه در سینما یا از طریق ویدئو و سایر وسایل، گاهی آن چنان تاثیر روحی برجای گذاشته و هیجانات آنی ایجاد می کند که می تواند، قتل و غارت و حوادث دیگر مانند آن را نیز به دنبال داشته باشد.

      سیاست گزاران فرهنگی جوامع استکباری نیز با آگاهی از این توانمندی است که بارها از این پدیده برای دستیابی به اهداف خود استفاده کرده و با برنامه ریزی دقیق در دراز مدت، حتی موفق به تغییر فرهنگ جوامع شده و یا فرهنگ مورد نظر خود را صادر کرده اند، شاید به همین دلیل است که محققیقن و متخصصین امر، سال هاست که در حال تاسیس مراکزی هستند، که بتواند از یک مرکز پخش تلویزیونی سراسری، تمام کشورهای جهان را تحت پوشش قرار دهند.

     از این رو لازم است مسئولین و سیاستگزاران کشورهای تحت ستم و جهان سوم و بویژه جهان اسلام، برای جلوگیری از نفوذ فرهنگی استعمارگران، ضمن توجه به روش های مقابله با این توطئه خزنده، توجه خاصی نسبت به فیلم های وارداتی و برنامه های تلویزیونی نیز مبذول دارند.

     در اهمیت نفوذ فرهنگی از طریق تلویزیون همین بس که علیرغم هزینه های سرسام آور تهیه و پخش فیلم بخصوص فیلم های سینمایی، آمریکا هر هفته از طریق ماهواره اقدام به پخش ۱۸۰ فیلم مجانی برای کشورهای تحت پوشش می نماید.

     تلویزیون و سینما همانطور که می توانند راه نجات انسان ها و سوق دادن بشریت به سوی علم و تمدن و ارزشهای انسانی و الهی باشند، در عین حال می توانند، جوامع بشری را به ورطه نابودی بکشانند، همچنانکه یکی از شگردهای استعمار برای ایجاد تزلزل در جوامع گوناگون، تهیه و پخش فیلمهای مستهجن و ضد اخلاقی است که معمولا به طور رایگان ارائه می گردد تا جائیکه جوامع بزرگی مثل چین، برای مقابله با این توطئه خزنده حکم اعدام را برای تهیه کنندگان آن تصویب کرده است.

     این روش به قدری موفق بوده و گسترش یافته که در برخی از کشورها، حتی با ایجاد شبکه های بسته ویدئویی در یک محدوده ساختمانی مشخص مثل یک آپارتمان، از طریق یک دستگاه ویدئو به سایر منازل سرویس داده می شود و یا از طریق شبکه های کابلی انواع فیلم ها برای مشترکین به نمایش گذاشته می شود و متاسفانه این توطئه با سرازیر شدن سیل انواع گوناگون دستگاه های ویدئو و فیلم های مبتذل در کشور خودمان نیز به صورت یک بیماری مسری و غیر قابل کنترل در آمده به طوری که هر روز شاهد کشف ده ها دستگاه ویدئو و صدها نوار ضد اخلاقی و فاسد هستیم.

     قدرت تلویزیون به همین جا ختم نمی شود، زیرا تا به حال در بسیاری از عرصه ها مانند؛  جنگ و صلح، سازندگی و سایر موارد بکار گرفته شده است و چه بسا نتایج وقایعی مانند انتخابات یک کشور تغییر داده و یا باعث ایجاد اغتشاش و بروز حرکت های ضد حکومتی در ممالک مختلف شده است.

     در جریان انتخابات سال ۱۹۶۷ از این پدیده برای معرفی نامزدهای انتخاباتی در امریکا حداکثر بهره برداری به عمل آمد، بطوریکه برنامه ریزان ستاد انتخاباتی نیکسون موفق شدند از طریق رسانه ها بویژه تلویزیون، از کریهترین چهره آمریکا یعنی «ریچارد نیکسون»، یک مرد موفق و پیروز در انتخابات و محبوب ترین چهره را بسازند و یکی از شگردهای ساده آنها در این مسیر، ارائه تصاویر شاد خانوادگی از نیکسون در جمع خانواده اش بود که این حرکت، تاثیر عمیقی در قشر زنان آمریکا گذاشت، چرا که بدینوسیله نیکسون به عنوان یک فرد خانواده دوست و اجتماعی معرفی گردید.[۷]

قلم همراه باقدم:

     اگرچه نشریات از سابقه و قدمت بیشتری برخوردارند، اما همزمان با رشد روز افزون برنامه های رادیویی و تلویزیونی، نشریات نیز گام به گام و پا به پای این دو رسانه به پیش می تازند و اگر چه محدودیت سواد باعث عدم استفاده همگانی از این وسیله ارزنده گردیده، اما برخلاف رادیو و تلویزیون که با ارائه برنامه های گذرا و غیر قابل کنترل، قدرت تفکر و تعمق را از انسان سلب می کنند، در عوض مطالب نشریات در صورتی که دقیق و حساب شده تهیه شوند، این امکان را به انسان خواهند داد که در مورد یک مسئله تفحص و دقت بیشتری بعمل آورد، از این رو اهمیت ویژه این وسیله که یکی از کهن ترین وسایل ارتباطی جوامع به شمار می رود، بر کسی پوشیده نیست.

     امروزه سردمداران استکبار جهانی، جهت ایجاد اختلاف و نفاق در بین مذاهب اسلامی و انحراف جوانان مسلمان به سوی مسائل حاشیه ای و  بی فایده تــــــلاش می کنند تا با چاپ میلیون ها کتاب، مجله و نشریه با عناوین و قالب های مختلف و همچنین انتشار هزاران نظریه انحرافی یا حتی  فتوا از علمای وابسته به خود و با وارونه جلوه دادن اصول، ارزش ها و احکام اسلام عزیز، بنیان این دین الهی را به دست خود مسلمانان ریشه کن نمایند و این نکته ای است که نویسندگان مسلمان نما نیز نقش عمده ای را در باره آن ایفاء می کنند.

     در این مورد نیز آمریکای جنایتکار با بکار گیری بیش از دوازده هزار کارمند، سالانه دویست میلیون دلار هزینه می کنند تا ۱۹ مجله را به چهار زبان در ۱۱۱ کشور جهان منتشر و توزیع نماید. در سایر جوامع صاحب قدرت نیز اقدامات گسترده ای برای تغذیه فکری و کنترل افکار عمومی کشور خودشان و سایر جهان صورت می گیرد و این در حالی است که برای فریب افکار عمومی، از این پدیده به عنوان نماد دموکراسی و یا شاخص رشد علمی نام برده می شود.

     مثلا در روسیه تیراژ روزنامه بیش از ۹ میلیون در روز و در انگلیس بیش از ۴ میلیون و در آمریکا نیز بیش از ۲ میلیون می باشد که این مقدار در قیاس با جمعیت ۵۰ میلیونی کشور ایران که که تیراژ کل روزنامه حدودا۸۰۰ هزار نسخه است، رقم بسیار بالائی را نشان می دهد، اما این حرکت فقط به چاپ روزنامه محدود نمی شود. چاپ و ارسال انواع مجله، کتاب و عکس و پوستر و توزیع رایگان آن به خوبی اهداف دشمنان در این زمینه را آشکار می سازد.

     چاپ و توزیع کتاب آیات شیطانی و ترجمه آن به زبان های مختلف با آن همه هزینه و حفاظت جان  نویسنده آن با هزینه مضاعف و چاپ و نشر چندین روزنامه ضد انقلاب اسلامی در خارج از کشور و خرید امتیاز چاپ و انتشار روزنامه های کشور ترکیه توسط صهیونیستها، همگی نشانگر اهمیت فوق العاده انتشارات در راستای تغییر، تضعیف و تخدیر فرهنگ جوامع می باشد.

     در پایان ذکر این نکته ضروری است که هر کدام از این رسانه های مورد اشاره کارکرد و کاربرد خاص خود را داشته و بعضا از خصوصیات و ویژگیی های متفاوت و یا همگونی برخوردارند، اما به این نکته نیز باید توجه شود که امکان حداکثر بهره برداری از این عوامل در مسیر رسیدن به یک هدف مشخص، هنگامی فراهم است که به طور همزمان و همگام و در یک راستا از آنها بهره برده شود.

     یکی از نویسندگان معروف خارجی به نام ژان کازینو در این رابطه می گوید: «واضح است وقتی تاثیر این وسایل به حداکثر می رسد که با هم هماهنگی، همسوئی و همگرائی داشته باشند و همدیگر را تکمیل کنند تا زمانیکه هر کدام جداگانه عمل می کنند هر یک ضعفها و قوتهای خاص خود را دارند، بررسیها و آزمایشهای متعددی که روی این موضوع انجام شده است نشان می دهند که پیامهای کتبی امکان می دهند که خواننده برای مدت طولانی توجه خود را روی آن متمرکز کند، آن را دوباره مرور کند و بهتر به خاطر بسپارد.

     در عوض رادیو بهتر از مطبوعات به فرد امکان مشارکت روانی و یکی شدن با منابع پیام را می دهد و برای دراماتیزه کردن وقایع متناسب تر است، به طور کلی نوشته چاپی برای انتقال اندیشه های پیچیده مفید تر از وسایل دیگر است و بر عکس تلویزیون برای انتقال اندیشه های ساده موثر ترین وسیله می باشد».[۸]

     بهر حال استفاده دقیق و برنامه ریزی شده از امواج، خط و تصویر می تواند، نتایح بسیار موثری به همراه داشته باشد، هم چنانکه رژیم بعثی عراق نیز پس از جنگ تحمیلی و به دنبال یک تلاش مذبوحانه سعی داشت تا از طریق انجام یکسری حرکات نمایشی از قبیل چاپ پوستر امام (ره) و با درج حسین زمان در زیر آن و چاپ عکس صدام در کنار آن با عنوان حر زمان و شلیک چند فرورند موشک به اسرائیل، نگاه افکار عمومی جهان و بخصوص امت شهید پرورمان را نسبت به عملکرد رژیم بعثی عوض و اهداف خود را پیاده نماید.

     در همین راستا بود که در پاسخ به سوال یکی از خبرگزاران خارجی که از او پرسید: چرا بر خلاف زمان جنگ ایران و عراق که همیشه لباس نظامی به تن داشتید، در حال حاضر لباس  نظامی  نمی پوشید؟ در پاسخی زیرکانه می گوید: در آن زمان با یک مرد می جنگیدم اما حال…، این ساده اندیشی است اگر فکر کنیم حرکاتی از این قبیل نشانگر تغییر در اصول ضد اسلامی صدام است که رژیم بعث ۸ سال بدون نتیجه برای آن جنگید.

     البته تکنیکهای دیگری مانند برپائی انواع نمایشگاه ها، دایر نمودن باشگاه های مختلف، تئاتر، تشکیل انجمنها، مراکز تحقیقاتی و پژوهشی و حتی هنرهائی مثل خط وشعر نیز، هماهنگ با وسایل فوق در خدمت اهداف سیاسی فرهنگی و ضد انسانی استکبار بوده و هستند تا جائیکه در پاره ای از موارد باعث تغییر فرهنگ جوامعی مثل ژاپن شده اند.

     با توجه به مطالبی که تا اینجا ارائه شد و توضیح اهمیت و شیوه کارهای تبلیغاتی دشمن برای دستکاری عقاید و فرهنگ جوامع و متزلزل ساختن بنیان اجتماعی ملل محروم و ایجاد جنگ روانی و با توجه به خصومت و دشمنی چندین ساله دشمنان به آیین ضد استکباری و ظلم ستیز اسلام، در قسمتهای بعدی تاریخ را بر کینه ورزی دیرینه آنان نسبت به اسلام گواه گرفته و اشاره ای خواهیم داشت به جامعه رو به تزلزل بنیانگذاران ظلم و ستم در جهان.

فصل سوم – ظهور اسلام و جنگ فرهنگی

     تبلیغات از صدر اسلام تا ابد یکی از اموری است که اسلام بر آن پافشاری کرده است و این زمان که هستیم، یک اولویت خاصی دارد. (امام خمینی)

     از همان ابتدای ظهور اسلام و گسترش روز افزون آن، زنگ خطر در محافل کفر و شرک به صدا درآمد و به دنبال آن توطئه های علنی و غیر علنی دشمنان آغاز گردید، اما از آنجائیکه جامعه آن روز را قبائل مختلف تشکیل می دادند، برای کفار امکان بسیج یکباره و یکپارچه امکانات موجود و حمله نظامی با تمام قوا وجود نداشت و می بایست از طرق دیگری غیر از جنگ وارد می شدند، لذا سران و سیاستگذاران آن روز کفر، در پی آن برآمدند تا با توسل به روش هایی مانند؛ حیله، فریب، ارعاب، تطمیع، فشار نظامی، فشار اقتصادی و تبلیغ سوء و هدفمند، اسلام نو بنیان را ریشه کن نمایند که ذیلا به نمونه هائی از این موارد اشاره می شود.

      لازم به یاد آوریست که در این راستا به رغم تمام شگردهای بکاررفته توسط دشمن، به علل مختلف از جمله عدم شناخت کافی دشمنان از اسلام، پیامبر خدا(ص) و مسلمانان، تمهیدات آنان غالباً نقش بر آب می شد.

۱-   تطمیع: استفاده از ابزار مادی اولین روش از مبارزه روانی سران کفر در آن زمان به شمار می رود، در این روش مشرکین سعی داشتند که با تطمیع آورنده دعوت، یعنی پیامبر خدا(ص) و برخی از مسلمین، آنان را بر سر میز مذاکره بنشانند، و از همان ابتدا با ایجاد انحراف در مسیر مسلمانان، اسلام را به سمت دلخواه خود هدایت نمایند. اما نتایج نشان داد که آنان نه تنها پیامبر(ص) و مفهوم دعوت الهی ایشان را نشناخته بودند بلکه در رابطه با سایر مسلمانان نیز درک درستی ندارند و لذا به ندرت با موفقیت مواجه شدند.

     پیامبر (ص) در پاسخ به یکی از اینگونه موارد فرمودند: «به خدا سوگند اگر خورشید را در دست راستم و ماه را دست چپم قراردهند، هرگز دست از دینم بر نخواهم داشت»

۲-  جلوگیری از ملاقات با پیامبر و تحریم استماع قرآن: این روش از دیگر شگردهای دشمن بود که می توان آن را نوعی حرکت به منظور ایجاد سانسور خبری و منزوی نمودن رسول خدا(ص) تلقی نمود، چرا که سعی می شد با جلوگیری از عنوان شدن دعوت اسلام و دستورات آسمانی قرآن، تماس اذهان مردم با مسائل اسلام و دعوت پیامبر قطع گردد و حتی در این مورد خاص جاسوسانی را برای ارائه اخبار غلط و جلوگیری از ملاقات پیامبر (ص) استخدام می کردند.

۳-  تهمت و انعکاس وارونه حقایق: شیوه روانی تبلیغی دیگری که کفار مورد استفاده قرار می دادند، تغذیه اطلاعات غلط به جویندگان اسلام ناب محمدی بود. ارائه اخبار کذب و تهمت نعوذاً بالله دیوانگی و بیشتر سحر و جادو به پیامبر (ص) از روشهائی بود که بارها مورد استفاده آنان قرار گرفت و حتی کار تا به آنجا رسید که در اشاعه این نسبت ریاکارانه، به هنگام تهمت زدن قیافه پاکدامنی  به خود گرفته و مطالب را به صورت شک و تردید عنوان می کردند و می گفتند به خدا افترا بسته و یا جنون دامنگیر او شده است

۴-   بر انگیختن تخیل منفعل: با توجه به فرهنگ جامعه آن روز که به شعر و شاعری علاقه بسیار داشتند، تلاش می کردند تا با استخدام شاعران سخنور و خود فروخته و حتی با استفاده از داستانهای ایرانی شاهنامه در محافل و مجالس و با برانگیختن تخیلات آنها به طور غیر مستقیم، از این طریق افکار مردم را متوجه القاعات خود نموده و افکار خود را به مردم تلقین و تحمیل و آنها را از افکار اسلامی دور نمایند و لذا بلاتشبیه، شعر شعرا را با گفته های پیامبر(ص) مقایسه و آنها را داستان تشبه می کردند.

۵-  حرکتهای ایذائی: این حرکت ها عمدتاً شامل شکنجه مسلمین و اذیت و آزار پیامبر اسلام (ص)‌می شد که نوعی اقدام عملی برای ایجاد رعب و وحشت بود، حتی در جائی تصمیم بر قتل پیامبر (ص) گرفته شد و یا یاران پیامبر (ص) را آن قدر شکنجه می دادند تا روحیه آنها درهم شکسته و آنها را مجبور به بازگشت از اسلام نمایند.

۶-    محاصره اقتصادی: مانورهای اقتصادی که خود نوعی کار روانی است، از دیگر روش های عملی محسوب می شود که به عنوان یک اهرم فشار مورد استفاده مشرکین قرار گرفت. در این روش طرد مسلمین و منزوی ساختن آنان از جامعه اقتصادی و فلج ساختن ارتباط اقتصادی مسلمانان با جهان خارج، هدف اصلی آنها به شمار می رفت.

     محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابی طالب از جمله این اعمال می باشد. البته ذکر همه رخدادهای تبلیغی و روانی دشمنان برای جلوگیری از رشد و نفوذ فرهنگ اسلامی، خارج از عهده این نوشتار است، چرا که روش های ناجوانمردانه دشمن برای به زانودرآوردن مسلمانان به چند روش خاص محدود نمی شود و موارد دیگری از جمله؛ پخش شایعه کشته شدن پیامبر(ص) توسط دشمنان در جنگ احد، پخش شایعه آماده سازی لشکرهای خیالی توسط کفار، استفاده از زنان برای برای ایجاد انگیزه و تحریک مردان در جنگ ها و حتی غیر جنگ ها، بر سر نیزه کردن قرآن توسط عمروعاص و هزاران مورد دیگر از جمله حرکتهای تبلیغی و روانی آنان برعلیه فرهنگ متعالی و نوظهور اسلامی را نیز در بر می گیرد.

     ارائه شگردهای دشمنان بدان معنا نیست که مسلمانان از این علم بی بهره بوده اند، زیرا هم چنانکه اشاره شد، تمام رفتار و عملکرد مسلمین و به ویژه پیامبر(ص) در طول عمر مبارکشان، تبلیغ و کار فرهنگی برای اسلام ناب و زبانزد عام و خاص بوده است، با این تفاوت که تبلیغ اسلام در جهت تعالی انسان و برای رضایت الهی و تبلیغ و عملیات روانی دشمن برای فریب مردم و حفظ منافع مشرکین صورت گرفته است.

    به عنوان مثال؛ در جنگ هائی مانند جنگ احزاب، علیرغم آنکه تعداد مسلمانان به مراتب کمتر از کفار بود، اما به واسطه عملیات روانی که پیامبر (ص) و تعدادی از مسلمین مانند؛ نعیم ابن مسعود بر روی دشمان انجام دادند[۹] سرانجام جنگ به نفع مسلمانان پایان یافت.

     روشن کردن آتش بسیار در شب فتح مکه و اعزام مبلغ به اقصی نقاط دنیا و صدها مورد قابل ذکر دیگر نیز از عملکردهای اثر بخش و مفید مسلمانان برای صدور فرهنگ و تمدن اسلامی نیز قابل ذکر است، اما با توجه به اینکه اولا انجام عملیات روانی توسط مسلمانان در شرایط خاص و با اتکاء به اصول مشخص انجام می شد و ثانیا هدف از ارائه این بحث، عمدتا آشکار ساختن کینه ورزیهای دائمی کفار با اسلام است، لذا از ذکر سایر روش های تبلیغی مسلمانان اجتناب می شود.

     البته باید به یاد داشته باشیم، که دشمن در جریان این تهاجم عامدانه و فراگیر، به علت عدم شناخت صحیح از دین آسمانی اسلام، با زیر پا گذاشتن شئونات اسلامی مورد احترام مسلمین و نشانه گرفتن ارزش ها و حتی عواطف آنها، قبل از اینکه به پیروزی دست یابد، بیشتر تحریک حس انتقام جویی مسلمین را دامن زده است و این نکته ای است که سرانجام آتش آن دامن وی را خواهد سوزاند.

فصل چهارم – رشد اسلام و افزایش توطئه ها

     آنچه می توان گفت ام الامراض است، رواج روز افزون فرهنگ استعماری است که در سالهای بسی طولانی جوانان را با افکار مسموم پرورش داده است و عمال داخلی استعمار به این فرهنگ فاسد دامن می زنند. (امام خمینی ره)

     پس از کشمکش های متعدد رخ داده بین کفار و پیروان آیین الهی اسلام در قرن پیش و شکل گرفتن اسلام قدرتمند در شبه جزیره عربستان و به موازات گسترش روز افزون این دین الهی، حکومتهای استبدادی که در آن زمان در قالب سه امپراتوری ایران، روم و عثمانی بر پهنه کره خاکی حکومت می کردند، به ستیز با این دین آسمانی پرداختند، لیکن نفوذ کلام آیین محمدی بزودی و با پیروزی های مستمر مسلمانان بر امپراتوری عثمانی و ایران آن زمان که آتش پرستی در سراسر آن رواج داشت، اثر خود را برجای گذاشت و به تدریج می رفت تا پرچم اسلام در سراسر جهان به احتزاز درآید.

     درست از همین زمان بود که بار دیگر زنگ خطر در محافل شرک و کفر به صدا درآمد و از آنجا که سردمداران مسیحیت در آن زمان آیین جدید اسلام را در راستای منافع خود نیافتند، نخستین کینه ورزی های خود را آغاز نمودند.

     به دنبال این تحولات و تحرکات بود که زمینه های اولین، بزرگترین و سرنوشت سازترین جنگ بین اسلام و دشمنان آغاز گردید و این در حالی بود که اسلام به شدت قدرت یافته و فرهنگ غنی و سرشار اسلام روز به روز بر توسعه و پیشرفت بلاد اسلامی می افزود و صنعت و تجارت و تمدن اسلامی در سراسر جهان آن روز فراگیر و مراکز علمی بسیاری در سرزمین های اسلامی تاسیس شده و دانشمندان زیادی را در انواع علوم از جمله؛ پزشکی، نجوم، فلسفه، ریاضی و دیگر علوم در دامان خود پرورانده بودند.بود.

     این تحول در شرایطی رخ داده بود که در تمام اروپا حتی یک مرکز فرهنگی یافت نمی شد[۱۰]و دشمنان اسلام در جهل و نادانی غوطه ور بودند و آثاری از تمدن در میانشان یافت نمی شد و اگر دانشمندی در بین آنها ابراز وجود می کرد و با اتکاء به یافته های علمی خود، مخالف اصول کلیسا سخن می راند، در آتش خشم کشیشان می سوخت.

      با شدت یافتن آتش کینه دشمنان زخم خورده اسلام، سرانجام در پی یک حرکت غیر معقولانه و عملی وحشیانه، جنگ سختی بین مسلمانان و مسیحیان که خودر پیرو آیین حضرت مسیح(ع) می خوانند آغاز گردید و این جنگی بود که بعد ها عنوان جنگ های صلیبی را به خود گرفت.

     اینک پس از پایان این جنگ و گذشت چندین قرن هر روز پیامدها و عمق فاجعه بیش از پیش آشکار می گردد، چرا که از همان زمان بود که فرهنگ غنی اسلام به سرقت رفت و آثار درخشان فرهنگی و علمی و تمدن اسلامی به خارج از مرزهای اسلامی انتقال یافت و اروپا از برکت به چنگ آوردن این اطلاعات باد آورده بود که زمام امور دنیا را در دست گرفت.

      پس از آن، آثار ضعف بر پیکر زخم خورده اسلام پدیدار گشت.و این آغازی بود بر پایان وحدت و اقتدار مسلمین، زیرا حکومت بزرگ اسلامی که متشکل از سرزمینهای بزرگ و کوچکی زیادی می شد، به زودی از یکدیگر منفک شده و هر کس کوس حکومت خود را می نواخت و بدین شکل بود که اتحاد بین بلاد اسلامی از بین رفت و اسلام عزیز در مسیری قرار گرفت که چه بسا ادامه این روند، آثاری از اسلام وتمدن به جا نمی گذاشت.

     دشمنان به این حد نیز بسنده نکردند و اگر چه دیگر اثری از امپراطوری های بزرگ آن روز وجود نداشت، اما دست پروردگان حکومت های متجاوز، دست از تضعیف اسلام برنداشتند و پیوسته با ایجاد تفرقه در بین مسلمین و اعمال سیاستهای منافقانه و ظالمانه، از رشد و حیات مجدد اسلام جلوگیری کردند و حال این دشمنان اسلام بودند که با فرهنگ باد آورده از بلاد اسلامی عنان جهان را به دست می گرفتند و با ظهور قارچ گونه در گوشه و کنار جهان قدرت هایی چون انگلیس، آمریکا و روسیه را پدید آوردند.

     از این زمان به بعد شدت جنگ های فیزیکی بین مسلمین و دشمنان اسلام کاهش یافت و اگر هم در جایی قیامی بر علیه کفار صورت می گرفت، از تاثیر گذاری چندانی برخوردار نبود و دشمنان اسلام نیز با درک این مطلب و آگاهی از ضعف بوجود آمده در بلاد مسلمین، دیگر حاضر نبودند تا با صرف نیرو و هزینه گزاف برای جنگ نظامی، در رسیدن به مقاصد خود گام بردارند، در عین حال می دانستند که بیداری و اتحاد مسلمین می تواند برای آنان بسیار جدی و خطرناک باشد و لذا اقدامات عملی آنان در جهت تضعیف و تخدیر فرهنگ جوامع به خصوص فرهنگ ضد استکباری اسلام، در سراسر جهان شدت یافت.

     این بار نوک پیکان حمله، صرفاً متوجه فرهنگ غنی اسلام و کشورهای اسلامی بود، متخصصین و سیاستگزاران استعمار به این نتیجه رسیده بودند که تنها از طریق جنگ فیزیکی نمی توانند به نتیجه قطعی برسند، به همین دلیل باید فکر اساسی تری می شد ،می بایست آثار اسلام را محو و نابود ساخت، اقتصاد اسلامی را فلج و مسلمین را به ورطه نابودی کشاند. لذا به دنبال این تفکرات شیطانی و طی یک هماهنگی کامل و فراگیر در سراسر جهان غرب، شکل گیری انواع توطئه بر علیه اسلام آغاز شد.

     کار به حدی دقیق و حساب شده انجام می شد که گاهی خود مسلمانان نیز بدون آگاهی، به عامل اجرای سیاستهای دشمنان تبدیل می شدند، البتهً در این مرحله معمولا متمدن ترین بلاد اسلامی به ویژه اهل تشیع مورد تهاجم و توجه بیشتر واقع می شدند.

     شاید بتوان از تلاش آنان برای شکل دادن به گروه های سیاسی[۱۱] و فرق مذهبی مثل صوفی گری، وهابیت، بهائیت، شیخیت، بابیگری و سایر شعبات و شاخه های نوظهور ظاهراً اسلامی و ایجاد تفرقه بین مسلمین، بعنوان اولین گام و اولین نمونه از توطئه دشمنان بر علیه آیین الهی اسلام نام برد که در این میان استعمار پیر انگلیس بیشترین نقش را داشته است لذا مناسب است، در این مورد توضیح بیشتری ارائه شود.

      حضرت آیت الله مرعشی در کتاب احقاق الحق در صفحه ۱۸۳ در مورد پیدایش تصوف چنین می نویسد «به عقیده من مصیبتی که از ناحیه صوفیه به اسلام وارد شده بزرگترین مصیبتهاست که ارکان اسلام را منهدم ساخت و آنرا ریشه کن نمود و آنچه را که پس از بررسی کامل و مطالعه کلمات ایشان و اطلاع از خفایای امر و مذاکره با روسای آنان برایم آشکار شد این است که این بلا از رهبانیت نصاری در دین اسلام رخنه کرد و سپس مقامشان بالا گرفت و پرچم هایشان بلند شد تا آنکه تمام پایه های اسلام و دین را نابود کردند و… در قرن چهارم تصوف شایع گردید و ساختمان خانقاه ها شروع شد و … در قرن پنجم ادعاها بالا گرفت تا جائیکه بعضی از زیرکان که برای خود در اجتماع جایی باز کرده بودند دعوی پیامبری بلکه خدایی نمودند و… پس از آنکه نامشان منتشر گردید وبازارشان گرم شد و رواج پیدا کرد به فرقه های متعددی تقسیم شدند و باز هم برای حفظ موجودیت خود دست از عوام فریبی بر نداشتند و سر مردم عوام و فرومایه را با حدیث ساختگی (الطریق الی الله بعدد النفاس الخلایق= راه ها به سوی خدا به عدد افراد انسانهاست، گرم کردند و…»[۱۲]

      در مورد پیدایش فرقه وهابیت و شکل گیری این آیین ضد اسلامی نیز حکایات بسیار بیان شده است. از جمله در کتاب یادداشتهای مستر همفر ترجمه احمد ع، اشاره شده بر چگونگی نفوذ یک جاسوس انگلیسی به نام مستر همفر در دولت عثمانی و بهره برداری از فردی مسلمان نما به نام محمد ابن عبد الوهاب که فردی جاه طلب و بلند پرواز بوده و اثری از پایبندی و شریعت در او یافت نمی شده است. تا جائیکه باعث می شود تا نامبرده نیز دعوی پیامبری کرده و حتی قصد تغییر و تصرف در آیات کلام الله مجید را در خیال خود می پروراند و به این شکل فرقه وهابیت (ساخته دست استعمار پیر انگلیس) شکل می گیرد.

      همزمان با ظهور و رشد این فرقه در نقاط دیگر نیز با توجه به زمینه های مذهبی مردم، بر روی اشخاص مختلف سرمایه گذاری به عمل آمد، «در ایران بر روی اشخاصی چون علی محمد باب و حسینعلی بها برنامه ریزی شد. در افغانستان شخصی بنام صوفی اسلام مدعی وهابیت عصر شد، در پاکستان روی فرقه ای که بعده ها بنام قاریانی ها معروف شدند، سرمایه گذاری شد و در حجاز نجد (همانگونه که اشاره شد) شیخ محمد ابن عبدالوهاب بن سلیمان بن علی تمیمی نجدی، عامل توطئه واقع شد و هر کدام از سرمایه گذاری های مذکور، قائله های کوچک و بزرگی را ایجاد کرد که بعضا همچنان ادامه دارد».[۱۳]

     علاوه بر این بدعت گذاری ها در آیین الهی اسلام و همگام با این حرکات موذیانه، اقدامات دیگری از قبیل کشف حجاب در سرزمین های اسلامی از جمله؛ ترکیه و ایران، تخریب ابنیه و آثار اسلامی در حجاز، بیت المقدس و سایر بلاد اسلامی، تغییر خط عربی به سایر خط ها در سرزمینهای اسلامی،[۱۴] ایجاد زمینه درگیری و کشتار مسلمین توسط گروه های افراطی و دست نشاندگان استعمار،[۱۵] مانند تحریک هندوهای افراطی در هند بر علیه مسلمانان این کشور و حمله ببرهای تامیل در سریلانکا به مسلمانان این کشور (که از بعد اقتصادی نیز غنی هستند)، یا تهاجم صهیونیست به مسلمانان در فلسطین اشغالی و هم چنین مهاجرت یهودیان کشورهای مختلف دنیا جهت تصرف منافع مسلمین در قدس شریف، یا تجاوز اخیر شوروی به افغانستان و اعزام دانشجویان افغانی به شوروی برای تحصیل، از دیگر فعالیت های ضد فرهنگی و ضد اسلامی نظام سلطه بر علیه اسلام و مسلمین است.

     البته خطر حضور بنیانگذاران استعمار و تجاوز، یعنی آمریکا و انگلیس و هم پیمانانشان در حجاز که گامی است برای تثبیت تسلط بر مرکز ظهور اسلام ناب محمدی(ص) و ترویج فرهنگ منحط غربی، کمتر از اقدامات مورد اشاره نخواهد بود، زیرا که آثار دراز مدت آن از هم اکنون بر پیکر لگد مال شده این ملت محروم هویداست.

     ساده نگری است اگر فکر کنیم کار دشمنان به همین جا ختم شد، زیرا با تفحص بیشتر به هزاران مورد دیگر دست خواهیم یافت که عمق حرکت ضد اسلامی بیگانگان را بیش از پیش نمایان می سازد.

فصل پنجم – فرهنگ اسلامی از سقوط تا صعود

     این تبلیغات دامنه داری که از چند صد سال پیش ادامه دارد، مدارس علمی را از دانشگاه ها جدا کرده و جوانهای ما را از احکام اسلام دور کرده است، به طوری که دشمن یکدیگر شده اند. (امام خمینی ره)

     اول فروردین سال ۱۹۷۸ رئیس جمهور وقت آمریکا که در جریان دیدار خود از تهران، از ایران به عنوان جزیره ثبات در یکی از متلاطم ترین نقاط دنیا نام برد، هرگز فکر نمی کرد در کشوری با این شرایط، انقلابی با این عظمت به وقوع بپیوندد و خواب و خیال آنها را آشفته و منافع باد آورده آنان را از دستشان خارج نماید، آنها که به دور از عوارض جنگ جهانی اول و دوم، زمام امور دنیا را در دست داشتند و پس از سال ها تلاش موفق شده بودند، عواملی مانند شاه را برده خود سازند، هرگز انتظار نداشتند که به سادگی نقشه هایشان نقش بر آب شود.

     اما آغاز حرکت های مردمی در اوایل سال ۱۳۶۷ و سرانجام پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن همان سال، پوچ بودن تحلیل و تفسیر های متخصصین غرب و شرق که بدون درک صحیح از اصول و ارزش های ژرف اسلام، تصورات واهی خود را در سر می پروراندند را آشکار و آنان را غافلگیر ساخت و از همین زمان، یعنی زمان بروز انقلاب اسلامی بود که کینه ورزی دیرینه دشمنان، بار دیگر به شکل کاملا آشکار و علنی شدت گرفت.

     این بار نیز آنان در یک اقدام عجولانه و باز بدون در نظر گرفتن حقایق و ظرفیت های برتر دین الهی اسلام، سعی نمودند تا با استفاده از همان شگردهای قدیمی و با استفاده از تجهیزات مدرن و جدیدی که در اختیار داشتند، در همان آغاز کار، این ندای حق را در نطفه خفه سازند، غافل از اینکه به یاری خداوند و آگاهی ملت هوشیار و همیشه در صحنه کشورمان، اقدامات دشمن نه تنها آنها را به مقصود نخواهد رساند، بلکه باعث مطرح شدن بیشتر انقلاب و گسترش فرهنگ کفر ستیز اسلام، (یعنی همان چیزی که دشمنان از آن در وحشتند) نیز خواهد شد.

     مجله حوادث آفریقا در این رابطه می گوید: «تاریخ به ما این درس را آموخته است که ابر قدرتها از فشارشان بر ایران نخواهند کاست، ولی به هر تقدیر این اطمینان حاصل است که انقلاب اسلامی ماندنی است، انقلابی که شایستگی خود را در تغییر مسیر تاریخ نشان داده است».

     استکبار در تداوم حرکت ها و سیاست های مزدورانه قبلی، پس از بروز انقلاب اسلامی نیز طی دو نوع عملکرد کوتاه مدت و بلند مدت، شروع به طرح ریزی توطئه های تبلیغاتی، روانی و فرهنگی بر علیه انقلاب اسلامی نمود و در راستای این اقدامات مذبوحانه، نسل جوان را هدف اصلی خود قرار داد. این موضوع تا آنجا اهمیت داشته و دارد که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(دامه)، طی سخنانی به این قشر فرمودند: «من به عنوان آدمی که جریانها را می شناسد، جریانهای پشت پرده و توطئه دشمنان را که از اول انقلاب با آن سر و کار داشته است، به شما عرض می کنم، جوانان عزیز، دشمن روی شما سرمایه گذاری می کند، حواستان باشد عده ای را به بی تفاوتی کشاندند، عده ای را دلسرد کردند و مأیوس ساختند که یأس بزرگترین آفت فرد جوان است».

     استکبار برای دستیابی به این اهداف و به منظور اجرای نیات شیطانی خود با کمال دقت و ظرافت از سه روش ویژه که قبلاً ذکر شد، بهره برداری می کند، روش هایی که بطور خلاصه به پاره ای از اَشکال آن در قالب این روش ها خواهیم کرد.

۱-  مانورهای نظامی: این حرکت که بیشتر جنبه عملی داشت، شامل حرکاتی از قبیل جنگ تحمیلی و پیامد های آن مانند؛ بمباران صنایع، جنگ نفتکش ها، جنگ شیمیایی، جنگ شهرها، حمله به سکوهای نفتی، جنگ خلیج فارس و همچنین عملیات طبس، حمله به هواپیماهای مسافربری و سایر موارد مشابه می شد و هدف اصلی استکبار از اِعمال این نوع حرکت ها قبل از اینکه فشارهای اقتصادی بر نظام جمهوری اسلامی باشد، ایجاد بحران بوده و بروز انقلابی دیگر در کشور را تعقیب می کرد.

۲-  مانورهای اقتصادی: حرکت های دیگری مثل بلوکه کردن دارائی های ایران توسط آمریکا و هم پیمانانش، اعمال تحریم اقتصادی، توطئه کاهش قیمت نفت(جنگ قیمت ها) فشارهای اقتصادی، تخریب مراکز صنعتی و منابع اقتصادی دیگر نیز، بجز وارد ساختن خسارات مادی، اهداف سیاسی روانی و ایجاد دگرگونی در انقلاب اسلامی را دنبال می کرد.

۳-  مانورهای سیاسی و امنیتی: هدف عمده این حرکت نیز، ایجاد تاثیر سیاسی و روانی و فعال نمودن موج های ضد انقلابی در ایران و سایر کشورهای جهان بوده است. ایجاد بحران های سیاسی داخلی از جمله کودتای نوژه، ترور و اتهام عدم رعایت حقوق بشر در ایران، پر رنگ کردن اظهارات افرادی مانند مهدی هاشمی، فاجعه جمعه خونین مکه، بمب گذاری ها، آدم ربائی ها، هواپیما ربائی ها، جاسوس های سفارت خانه ها، از عمده فعالیت های سیاسی و امنیتی استکبار برای ایجاد دگرگونی در ایران و منزوی و متلاشی ساختن انقلاب اسلامی بوده است، چرا که اصول، فرهنگ و ارزش های اسلامی با منافع آنان منافات داشته و در ستیز با آنها قرار گرفته است.

۴-  شایعه پراکنی و استفاده از مردم برای پخش خبر: یکی از روش های که همواره بیشترین مورد استفاده را برای دشمن دارد و عمدتاً بهترین و کم هزینه ترین روش شناخته شده است، استفاده از شگرد شایعه سازی و پخش و نشر آن می باشد.

     البته و موفقیت در استفاده مطلوب از این حیله، بستگی به عواملی مثل سطح فرهنگ و میزان هوشیاری مردم در یک کشور دارد، اما به هر حال روشی است که در حال حاضر در ابعاد گسترده ای بر علیه انقلاب اسلامی به مورد اجرا گذاشته شده و لذا این روش را در مقایسه با سایر روش ها، باید از کارآمدترین روش های مورد استفاده توسط دشمن به شمار آرود، به طوریکه در طول عمر پر برکت انقلاب اسلامی و بویژه جنگ تحمیلی، شاهد بوده ایم که دشمن با استفاده از این روش، چگونه فرآیند برخی از امور از جمله؛ قیمت اجناس در بازار را تحت تاثیر اعمال خویش قرار داده و به قول معروف نبض بازار را در دست گرفته بود و یا چگونه با پخش شایعات، مردم را نسبت به آینده انقلاب و جنگ و نسبت به عملکرد مسئولین بخش های مختلف کشور، نا امید می ساخت.

     پخش شایعاتی مانند؛ قطع رابطه فلان کشور با ایران، هدف قرار گرفتن کشتی های کالای ضروری عازم ایران ، فرار مسئولین و هزاران مورد دیگر شاهدی است بر گستردگی استفاده از این روش و عمق خصومتهای استکبار بر علیه انقلاب اسلامی.

     اگر چه در این رابطه منابع و مراکز پخش و نشر خبر متفاوت بودند، اما گاهی نقشه دشمن به شکلی اجرا می شد که نه تنها مردم عادی، بلکه افراد روشنفکر و در خط انقلاب نیز بدون اینکه اطلاع داشته باشند، عامل دست بیگانه قرار می گرفتند.

     افراد مزدور، مغرض و خود فروخته نیز از دیگر عواملی بودند که بر این وضعیت آشفته دامن می زدند، این عوامل معمولا تحت پوشش و یا درقالب مشاغل مختلف از قبیل؛ راننده تاکسی، مغازه دار، دکتر و … در جامعه ظاهر می شدند، پس از این عوامل، نقش عمده به عهده رسانه های گروهی وابسته به استکبار جهانی بوده است.

۵-  تبلیغات و رسانه ها: در مورد تبلیغات و اهمیت آن اگر چه گفتنی ها بسیار است، لیکن با توجه به توضیحات قبلیریال بحث بیشتر در مورد آن در این مقاله نمی گنجد، اما بی شک بیان خسارت هایی که تبلیغات و رسانه های بیگانه بر اسلام وارد کرده اند و اهدافی برای استمرار این روش های شیطانی در سر می پرورانند، از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا در بسیاری از موارد، ظرافت کار و برنامه ریزی دقیق استکبار، فرصت تعمق و تفکر زود باوران را سلب و آنان را به راحتی به مسیر انحرافی کشانده است، به ویژه اینکه فعالیت های تبلیغی معمولا به قصد ایجاد تغییر اساسی در بنیان اسلام و حتی الامکان به دست خود مسلمانان همچنان باشدت و قوت در دست اجرا می باشد.

     جای دادن فتواهای کاذب، ترویج فساد، دامن زدن به بدحجابی، توزیع انواع فیلم، عکس و نوشته جات مستهجن و غیر اخلاقی های و هدفمند، توزیع نوارهای مبتذل ترانه و موسیقی، توزیع و ترویج مواد مخدر، تشکیل باشگاه ها و مجالس غیر اخلاقی مخفی، تشکیل باشگاه های رقص غیر علنی، سعی در ترویج ارتباط نزدیک دختران و پسران، جای دادن روش های غیر اسلامی در قوانین الهی و ارزشمند اسلامی و هزاران نمونه دیگر از جمله فعالیت های ضد ارزشی، ضد فرهنگی و ضد بشری استکبار است.

     آنچه قابل توجه و تأمل است این است که تمامی این حرکت ها چه سیاسی و چه غیر سیاسی به منظور نابود ساختن اساس اسلام و محو ارزش ها و فرهنگ غنی و ظلم و ستیز اسلام رخ می دهد و اگر چه فعالیت دشمن در راستای این هدف بسیار گسترده و عمیق بوده است، اما به علت عدم درک درست آنان از مفاهیم و اصول اساسی اسلام باعث شده تا آنان نتوانند به تمامی خواسته های شیطانی خود دست یابند و به رغم تمام تلاشی که انجام داده اند، فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) همچنان در حال گسترش در دنیا می باشد.

     به همین دلیل است که به دنبال مبارزات خستگی ناپذیر امت قهرمان ایران و مقابله با انواع توطئه های استکبار، انقلاب اسلامی به سدی پولادین تبدیل و اسلام عزیز پس از گذشت ۱۴ قرن و اندی مجدداً به اوج قله عظمت و اقتدار دست یافته است.

فصل ششم – اربابان تبلیغات استکبار در لبه پرتگاه

     مسلمانان از هیاهو و طبلهای تو خالی تبلیغات ضالمانه نهراسند ،بلکه باید در برابر آن با هوشیاری کامل توطئه آنها را خنثی کنند . امام خمینی(ره)

     در اینجا لازم است با توجه به اینکه آنچه تا به حال گفته شد، همگی دلالت بر قدرت عظیم تبلیغاتی استکبار داشت، اشاره ای نیز داشته باشیم بر اینکه به موازات رشد و افزایش امکانات نظام سلطه، پایه های این نظام پوسیده و استکباری در حال فروپاشی و نابودی است و چنانچه مسلمانان هوشیاری خود را حفظ نمایند، تمامی این هیاهو ها چیزی جز صدای طبل تو خالی نخواهد بود. چرا که اینان به راستی مصداق ضرب المثل (خشت اول گر نهد معمار کج/ تا ثریا می رود دیوار کج) می باشند تا جائی که سردمداران این حکومت ها خود معترفند که فرهنگ و نظام پوسیده ای که قصد صدور و تحمیل آن به سایر ملل را دارند، در شرف واژگونی و نا بودی است.

      در این مورد کندی در سال ۱۹۶۲ اعلام کرد: «آمریکا آینده درد ناکی پیدا خواهد نمود[۱۶]چه جوانان اسیر بی بند و باری و غرق شهوتند و دیگر حاضر نیستند وظایفی را که به آنان محول می گردد به خوبی انجام دهند. مثلاً از میان هر هفت تن جوانی که به سربازی اعزام می شوند شش تن نا لایق و سست و از آب در می آیند و این بدان سبب است که افراط در شهوت رانی استعدادهای بدنی و روانی آنان را کاسته است».

     خروشچف نیز مانند کندی در سال ۱۹۶۲ چنینی تصریح کرد: آینده شوروی در خطر است و جوانان هرگز آتیه امید بخشی ندارند، چه بی بند و بار و اسیر شهوت گشته اند[۱۷].

     سایر ملل غربی، شرقی و اروپایی نیز گرفتار مشکلاتی از این قبیل بوده و هستند. به عنوان مثال؛ در کشور سوئد بعد از ۲۰ سال آزادی کامل جنسی در میان جوانان، آنچنان فجایع وحشتناکی بروز کرد که دانشمندان و مقامات مسئول آنجا را به سختی دچار وحشت نمود، به طوری که این پدیده وحشتناک و طغیان  خطرناک اجتماعی در پارلمان سوئد مورد بررسی قرار گرفت و نخست وزیر این کشور با صراحت کامل گفت: (برای جبران اشتباهی که ۲۰ سال تمام ادامه داشت چهل سال وقت نیاز داریم) [۱۸]، مسائل اخلاقی تنها مشکل این نظام های پوسیده نیست، بلکه اصل و اساس این نظام ها و سایر مسائل اجتماعی، انسانی و مذهبی نیز در این ممالک هویت خود را از ذست داده است، همچنانکه آنکه فروپاشی نظامهای سوسیالیستی در کشورهای شرقی و بروز هزاران تظاهرات وراهپیمائی در غرب و اروپا گواهی براین مدعاست.

      به راستی گمشده اینان چیست؟ آیا ارزش های موجود در این جوامع می تواند این خلاء را پر نماید و آیا تکیه زدن به این نظام ها پوسیده معقولانه است؟ به هر حال این سوالاتی و ده ها سوال مشابه دیگر، انبوه پرسش هایی هستند که پاسخ آن را بسیاری از ملت های تحت سلطه این کشورها، با پیوستن به دین مبین اسلام داده اند، پرسش هایی که علیرغم این همه تبلیغات و فریبکاری، سیاستگذاران کشورهای مذکور نتوانسته ذهن کنجکاو مردم غرب و دیگر جوامع تحت سلطه آنان را قانع و جلوی نفوذ اسلام و فرهنگ غنی آن را سد نمایند و به همین دلیل است که هر روز شاهد درج مطلبی مبنی بر گسترش اسلام، حتی در مراکز کفر و الحاد مانند؛ شوروی و آمریکا هستیم.

     همه این موارد در حال است که؛ اسلام به سرعت در حال احیاء مجدد و فرهنگ اسلامی در حال صدور و توسعه و گسترش روز افزون است و هروز بیش از پیش، اصالت آئین الهی خود را به خارج از مرزهای اسلامی می کشاند و می رود تا در آینده ای نه چندان دور هم چنانکه امام راحلمان(ره) پیش بینی کرده اند، شاهد فروپاشی تمام نظام های پوسیده استکباری و برافراشته شدن پرچم لااله الا الله در سراسر جهان باشیم . انشاءالله

فصل هفتم – نتیجه گیری

       َاقصُصِ القَصَصَ لَعَلّهُم یَتَفَکَّرونَ = این حکایت ها را برای مردم بازگو، شاید تفکر کنند.  (اعراف ۱۷۶)

     اگر به جغرافیای جهان دقت نمائیم، متوجه نکات قابل توجهی در مورد کشورهای جهان اسلام و سایر کشورهای تحت ستم خواهیم شد که شاید پاسخ بسیاری از چراها را در مورد این همه هجوم به این قسمت از کره خاکی خواهد داد و با تامل بیشتر نیز متوجه خواهیم شد که چرا اسلام و چرا شیعه بیش از سایر ادیان، مورد غضب استکبار و جهانخواران قرار گرفته است.

     نگاهی گذرا به جغرافیای جهان نشان خواهد داد که عمده ترین منابع طبیعی و بکرترین زمینهای حاصلخیز در دست مسلمانان و مستضعفین جهان است و در عین حال این سرزمینها به ویژه کشورهای اسلامی در استراتژیک ترین نقاط جهان واقع شده اند، به طوری که مهمترین تنگه ها و کانالهای آبی (آبراهه) دنیا در دست مسلمانان قرار دارد.[۱۹] علاوه بر این؛ قسمت عمده غنی ترین منابع طبیعی چون نفت و گاز (حدود ۶۵%) در سرزمینهای اسلامی واقع شده است، همچنین عظیم ترین معادن طلا، مس، نقره، اورانیوم و … در کشورهای به اصطلاح جهان سوم و در دست مستضعفین و مسلمانان قرار دارد و این در حالی است که به خاطر سر سپردگی حکام خوش گذران و جاه طلب این ممالک، اکثر مردم آنها در حد اعلای فقر غوطه ورند و آثاری از پیشرفت در این کشورها دیده نمی شود و اندک اقدامات انجام شده نیز ظاهری و در کنترل بیگانگان است.

     اینها خود مناسبترین بهانه برای حضور جهانخواران در این کشورهاست، زیرا آنان پیوسته در حال چنگ انداختن به منافع ملت های محروم بوده و هستند و با اینکه از همین طریق بخش عمده جهان را در اختیار خود گرفته و بطور مثال؛ با کمترا ز ۲۰ % جمعیت جهان، حدود۸۰% تولیدات غذائی جهان را به خود اختصاص داده اند، همچنان به زیاده خواهی های خود ادامه می دهند.[۲۰]

     همانگونه که اشاره شد این منابع اگر چه در سرزمین های اسلامی و یا جهان سوم واقع شده، اما اکثر آنها در دست جهانخواران و شکم سیری ناپذیر آنها قرار دارد آنها برای دستیابی به این منابع از هیچ اقدامی اعم از کشتار انسان های بی گناه و در بند کردن میلیون ها نفر تا تجاوز فرهنگی به ملل، فرو گذار نکرده و نخواهند کرد.

    در این میان این اسلام و به ویژه شیعه است که به شهادت تاریخ پیوسته به دنبال احقاق حق خود بوده و تحت هیچ شرایطی تن به ذلت و زور نداده است، درست به همین دلیل است که جهان اسلام و به ویژه تشیع و مرکز آن یعنی ایران اسلامی به طور مستمر مورد خشم و غضب و تهدید بیگانگان واقع شده است و نکته قابل توجه این است که باور کنیم، کینه ورزی دشمنان استمرار داشته و خواهد داشت و آنان برای دستیابی مجدد به این منافع سعی دارند تا مسلمین را با تغییر در فرهنگ کفر ستیز اسلام در خاموشی نگاه داشته و برده و مرید خود سازند.

     قران کریم نیز در این مورد چنین هشدار می دهد: (یریدون لیطئفو نورالله بافواههم والله متم نوره و لو کره الکافرون) = کافران می خواهند تا نور خدا را به گفتار باطل و طعن مسخره و خاموش کنند و البته خدا نور خود را هر چند کافران خوش ندارند، تمام خواهد داشت)[۲۱]و لذا مسلمین نیز باید با هوشیاری کامل و حضور در صحنه اجازه ندهند تا آلت دست بیگانگان واقع شوند و فرهنگ و منافع غنی آنان به یغما برود.

     هدف ما نیز از این نوشتار اشاره به حرکات شوم و توطئه های خزنده دشمنان بر علیه اسلام در آینده و حال می باشد. حرکاتی که انواع شگردهای نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به دنبال دارد. حال این سوال مطرح است که وظیفه ما چیست؟

     در پاسخ می توان به موارد ذیل اشاره ای کرد که البته قسمتی از آن بعهده مردم و قسمتی نیز وظایف دولتمردان و سیاستگذاران نظام اسلامی است.

۱-  مردم و به خصوص مسئولین باید از دامن زدن به اختلاف سلیقه ها که بعضاً دشمنان عامل ظهور آنها هستند خودداری ورزند.

۲-               لازم است به منظور پرکردن خلاء تبلیغاتی موجود به ویژه در خارج از کشور، سرمایه گذاری های بیشتری صورت گرفته و در زمینه گسترش برد رسانه ها و اعزام مبلغ به خارج از کشور اقدامات گسترده تری انجام شود و این در حالی است که متاسفانه بعضی از مناطق داخل کشور هنوز تحت پوشش صداو سیما جمهوری اسلامی قرار ندارند.

۳-   برگزاری سمینارها، کنفرانس ها و نمایشگاه ها به ویژه در خارج از کشور، عامل مهمی جهت شناساندن اسلام واقعی و صدور انقلاب می باشد.

۴-   آموزش مردم به ویژه از طریق رسانه ها، عامل مهمی جهت جلوگیری از نفوذ فرهنگ بیگانه و ایجاد هوشیاری در آنهاست.

۵-         اجرای کارهای تحقیقاتی و پژوهشی فنی برای پیشگیری از اقدامات دشمنان، مثلا ساختن دستگاهی که بتواند در ارسال برنامه های ماهواره ای ناخواسته، پارازیت و اختلال ایجاد کند، نیز از جمله اقداماتی است که نیاز به سرمایه گذاری دارد.

۶-          متمرکز ساختن مراکز تبلیغاتی و متخصصان این علم به منظور توسعه و اجرای کارهای تبلیغاتی دراز مدت و کوتاه مدت برون مرزی و درون مرزی نیز از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

۷-   احداث مراکز علمی آموزشی  و تفریحی سالم برای جذب مردم و به ویژه جوانان به منظور جلوگیری از جذب جوانان به مسائل انحرافی نیز نیاز به برنامه ریزی دارد.

۸-     مبارزه مناسب و معقولانه برای جلوگیری از نفوذ فرهنگ غربی و ترویج فساد و فحشا که از مهمترین و موفق ترین روش های دشمنان به شمار می رود، موضوعی که مستلزم مطالعه علمی و سرمایه کذاری مناسب است.

     قران کریم در آیه ۱۷۰ سوره بقره در این مورد نیز اینچنین هشدار می دهد: (انما یامرکم بالسوء و الفحشاء=این دشمن است که به شما دستور بدکاری و زشتی می دهد).

۹-   توجیه مردم و عدم توجه آنان به شایعات و پیش بینی روش های مقابله با آن که در مقاطع مختلف زمانی شکل گسترده ای به خود می گیرد، نیز ضروری است.

۱۰-   شکل گیری گروه ها و احزاب معاند و جناح بندی های غیر قانونی و نا متعارف نیز یکی از شگردهای مبارزاتی دشمنان است که باید از شکل گیری آن بشدت احتراز کرد.

۱۱-  بی تفاوتی نسبت به مسائل و معضلات اجتماعی و خود داری از انجام واجب الهی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر یکی از عوامی است که زمینه را برای نفوذ فرهنگ استعماری آماده می نماید، لذا باید ضمن رعایت حقوق عمومی و قوانین جامعه، این دستور الهی پیوسته در راس امور مسلمین قرار گیرد .

۱۲-    توجه بیش از پیش به ارزشهای اسلامی و دستورات کامل و غنی آن نیز سلاحی است که در صورت اجرای دقیق آن، خود به خود بخش عمده توطئه دشمنان خنثی خواهد شد.

۱۳-    ایجاد شغل برای بیکاران نیز گام موثری در جهت جلوگیری از انحراف افراد است و باید به آن توجه بیشتری شود.

۱۴-    تشویق مردم به خصوص جوانان به مطالعه و تحقیق و آموزش نیز از دیگر روشهایی است که افکار این قشر را از انحراف مصون می دارد.

۱۵-    هوشیار نمودن ملت ها برای مقابله با توطئه های استکبار و جلوگیری از تخریب آثار اسلامی و نابود ساختن ارزش های اسلامی نیز از کارهای اساسی دیگر است که برنامه ریزی دقیقتری را می طلبد.

توضیح: این مقاله در فروردین ماه ۲۱ سال قبل تهیه شده است و ممکن است برخی از اشکالات ادبیاتی برآن وارد باشد، لذا  از این بابت از خوانندگان گرامی عذر خواهی می شود.

                                                                                             احمد رضا هدایتی

                                                                                        فروردین ماه سال ۱۳۷۰ 

فهرست منابع:

۱- فریاد برائت – حضرت امام (ره)

۲- توطئه های آمریکا بر علیه انقلاب اسلامی – انتشارات دفتر سیاسی سپاه سال ۵۹

۳- بازنگرشی بر جنگ تحمیلی – ستاد پشتیبانی امور فرهنگی سپاه  سال ۶۵

۴- خط توطئه – انتشارات دفترسیاسی سپاه

۵- جنگ روانی جلد ۱ و ۲ – انتشارات دانشگاه امام حسین

۶- قدرت تلویزیون – ژان کازینو – ترجمه علی اسدی – انتشارات

۷-  امپریالیسم تبلیغی – دکتر محمد علی العوینی – ترجمه محمد سپهری

۸-  پیرامون انقلاب اسلامی – شهید مطهری

۹ – تکرار تاریخ – هاشم هریسی

۱۰- تحلیلی بر انقلاب اسلامی – دکتر م محمدی- انتشارات امیر کبیر

۱۱- گذر از بحران – دفتر سیاسی نمایندگی ولی فقیه

۱۲- سیمای تمدن غرب – سید مجتبی موسوی لاری –انتشارات کتابخانه صدر

۱۳- یک رئیس جمهور به فروش می رسد – انتشارات

۱۴- جنگهای پیامبر اسلام


[۱] – برای نمونه شبی از تلویزیون آلمان اوضاع کشور اسلامی یمن، وضع مساجد، طرز اداء نماز و عبادت اسلامی را نمایش داده بودند.گوینده تلویزیون پیرامون محرومیت های مردم آن سرزمین به تفصیل سخن گفت، سپس حمله خود را متوجه اسلام کرده و ادامه داد: اسلام در راه پیشرفت و ترقی این ملت مشکلات فراوانی ایجاد کرده  و آنها را دویست سال از قافله تمدن عقب انداخته است، توقف در مراحل ابتدائی و ضعف و عقب ماندگی در شرایط کنونی، مظهر برنامه های اسلام است و محروم ماندن این مردم از تحول و انقلابی که در شئون مختلف مردم دنیا بوجود آمده است، معلول عقاید مذهبی و پیروی آنها از دستورات دینی است.

     فکر کنید این تبلیغات مسموم و نقشه های ماهرانه در روحیه مردم اروپا که در مسائل مربوط به مسلمانان آگاهی ناقص دارند، چه انعکاسی خواهد داشت. در صورتیکه بسیاری از کشورهای اروپائی و یا مسیحی مثل جنوب ایتالیا که پاپ در آنجا حکمرانی دارد یا یونان حتی از کشورهای اسلامی عقب مانده ترند.

[۲] – به نقل از کتاب گذر از بحران ۶۷ – انتشارات دفتر سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه

-[۳] اهمیت این علم وقتی روشن تر می شود که می بینیم در سال ۱۹۵۰ مبلغ ۱۲۱ میلیون دلار فقط برای مبازه تبلیغاتی علیع روسیه به رئیس جمهور وقت آمریکا پیشنهاد می گردد و حال پس از گذشت چهل سال نتیجه و اهمیت کار مشخص می گردد.

[۴]– طبق بررسی های انجام شده فقط در مورد انقلاب اسلامی، بطور میانگین در هر دقیقه بیش از ۴۰۰۰۰ کلمه توسط رسانه های استکبار جهانی ارسال می گردید.

-[۵] ارسن ولز در شب یکی از جشنهای ملی، ماجرای هجوم موجودات مریخی را به صورت یک نمایشنامه رادیویی، منهی در قالبی که قبل از آن مورد استفاده قرار نگرفته بود از رادیو اجرا کرد. او به نمایشنامه خور رنگی از واقعیت بخشیده بود. داستان طوری طبیعی و ناگهانی شروع شد و تا پایان پیش رفت که هزاران نفر آمریکایی آنچه را می شنیدند کاملا باور کردند و بسیاری از آنان برای در امان ماندن از مصیبتی که تهدیدشان می کرد، سر به بیابان گذاشتند.

[۶] -(نقل از روزنامه جمهوری اسلامی شماره ۳۱۴۸ مورخ ۲۳/۱/۶۹)

[۷] – نقل از کتاب (یک رییس جمهور به فروش می رسد)

[۸] – نقل از کتاب قدرت تلویزیون – نوشته ژان کازینو – ترجمه علی اسدی

[۹] – مراجعه شود به کتاب جنگهای پیامبر (ص)

[۱۰] – دکتر ستاولوبون می نویسد: در آن روزگاری که کتاب و کتابخانه برای مردم ا%

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. علي زاهدي گفت:

    با سلام:
    واقعا ۲۰ سال پیش به نکات خوبی اشاره کرده اید، حتما حالا روشها بیشتر و اتفاقات هم شدت پیدا کرده، خوب است مردم بیشتر هوشیار باشند.
    متشکر- علی زاهدی دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اجتماعی

    • احمد رضا هدایتی گفت:

      دوست عزیز آقای زاهدی:
      ضمن عرض سلام، از اظهار لطف شما متشکرم، همانطور که جنابعالی هم اشاره کرده اید، روشها و ابزارهای دشمن در حال حاضر از تنوع و گستردگی بیشتری برخوردار شده و در این زمینه نقش ماهوارها بیش از سایر موارد ملموس است. امیدوارم مردم عزیز ایران بیشتر به رفتارها و عملکردهای دشمن بیندیشند، چگونه یک کشور از آنسوی دنیا به یکباره حس انسان دوستیش گل می کند و به جای کمک در موضوعات مختلف و ضروری، صرفا تولید و پخش فیلم های ماهواره ای را برای به اصطلاح خودش (شادی مردم) انتخاب می کند و متقابلا با انواع رفتارهای خصمانه برای همان مردم مشکل ایجاد می کند.
      موفق باشید- یاعلی