اخلاق و مدیریت بحران (رابطه زلزله و اخلاق)

     ممکن است از خود بپرسید چه رابطه‌ای می‌تواند بین اخلاق و زلزله وجود داشته باشد، اما با کمی تأمل متوجه خواهید شد که این دو واژه چندان بی‌ارتباط با یکدیگر نیستند، به عنوان مثال؛ زلزله یا اصولاً هر حادثه بزرگ و حتی کوچکی می‌تواند، افشاگر بداخلاقی‌هایی باشد که برخی از افراد اعم از مسئول یا غیرمسئول در حوزه وظایف و مسئولیت‌های خود مرتکب آن شده‌اند، بداخلاقی‌هایی که تا قبل از بروز حادثه کمتر مورد توجه قرار گرفته است و حوادث سبب می‌شوند تا ابعاد مخفی و پنهان آنها آشکار شود، شاید هنوز به درستی متوجه موضوع نشده باشید، بنابراین با طرح چند سؤال به سراغ اصل مطلب می‌رویم.


این روزها یکبار دیگر صدای پای زلزله در پایتخت به گوش رسید و یکبار دیگر مسئولین ذیربط بر مشکلات مدیریتی، ناکافی بودن ابزار و امکانات و عدم آمادگی دستگاه‌ها برای مقابله با آثار و پیامدهای زلزله در تهران تأکید کردند، اما سوأل این‌است که علت این نگرانی‌ها چیست؟ چرا هربار در پی وقوع هر زمین لرزه، نگاه‌ها متوجه این موضوع می‌شود و مدتی بعد در پی فروکش موقت خطر، دوباره همه‌چیز به فراموشی سپرده می‌شود؟
     اصولاً آیا علت اصلی تداومِ بلاتکلیفی مدیریت بحران در کشور را باید در کمبود ابزار و امکانات جستجو کرد یا بداخلاقی و مشاجره مسئولین دستگاه‌های ذیربط بر سر پذیرش یا عدم‌پذیرش مسئولیت را باید عامل این نابسامانی‌ها دانست؟ آیا موقعیت و وسعت کشور عامل آشفتگی در این بخش است یا خدای ناخواسته لج و لجبازی‌های اداری و کم‌کاری و ضعف در برنامه‌ریزی برای اداره‌ی عملی بحرانی که به احتمال زیاد دیر یا زود رخ خواهد داد، علت اصلی است؟ و سؤال آخر؛ با این‌ وضعیت در صورت بروز حادثه چه کسی مسئولیت اخلاقی، شرعی و قانونی خسارات و تلفات احتمالی آن را برعهده خواهد گرفت؟
با این حساب رابطه زلزله و اخلاق شامل مواردی مانند؛ اخلاق اجتماعی، اخلاق مدیریتی، وجدان‌کاری، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی را می‌توانیم حداقل در پنج موضوع یا پنج بخش به شرح ذیل دسته‌بندی کنیم.
۱- بدقولی‌ها و بداخلاقی‌های رفتاری و عملی ناشی از کم‌کاری برخی از مدیران عالی کشور در سطوح مختلف اجرایی برای تعیین تکلیف قطعی مدیریت بحران و طراحی و ایجاد سازوکار لازم برای تصمیم‌گیری و فرماندهی متمرکز حوادث و کم‌توجهی نسبت به تقسیم‌کار و تفکیک صریح و روشنِ نقش و وظیفه هر فرد و هر دستگاه در مراحل مختلف قبل، حین و بعد از حادثه.
۲- بداخلاقی‌های ناشی از پذیرش مسئولیت‌هایی که مدیران دستگاه‌ها می‌دانند، توان اجرای آنها را ندارند و در عمل و به هنگام اجراء آنها را با مشکل مواجه خواهد کرد و با این‌حال به بهانه‌های مختلف مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرند و متقابلاً اجتناب از پذیرش مسئولیت‌هایی که می‌داننند در حوزه وظایف و مأموریت‌های آنها قرار دارد و یا به عنوان یک وظیفه شرعی امکان اجرای آنها را دارند.
۳- بداخلاقی‌های ناشی از کم‌کاری، سهل‌انگاری و خدای‌ ناخواسته، منفعت‌طلبی نامشروع و شخصی پیمانکاران، مشاورین، ناظرین، مجریان و سایر افراد و عوامل و دستگاه‌هایی که با نادیده انگاشتن و زیر پا گذاشتن وجدان‌کاری و قوانین و مقررات و یا اهمال در انجام وظایف خود، در بخش‌های مختلف ساخت و تولید ابزار و تجهیزات و مصالح ساختمانی و امکانات شهری، زمینه تشدید بحران و افزایش خسارت‌های حوادث را افزایش داده‌ و مرتکب خیانت و بلکه جنایت در حق هموطنان خود شده‌اند.
۴- بداخلاقی‌ها و کم‌کاری‌های رفتاری و عملی ناشی از بی‌تفاوتی نسبت به وظایفی که در مراحل مختلف بروز حادثه به خصوص در زمینه پیشگیری و کاهش اثرات حوادث فبل از بروز بحران برعهده داریم و اکتفا نمودن به تهیه طرح‌های کلی و غیرکاربردی که فقط جنبه تبلیغاتی و شعارگونه دارند.
۵- بداخلاقی‌های فرهنگی و اجتماعی و البته احتمالی ناشی از سوءاستفاده برخی از افراد فرصت‌طلب که متأسفانه گاهی بعد از بروز حوادث به‌جای مشارکت در عملیات امدادی و همدردی با مصیبت‌دیدگان‌ حوادث، به غارت و سرقت اموال مردم و امکانات بیت‌المال آنها مبادرت می‌کنند.
در هرحال نباید فراموش کنیم که کمترین قصور و کم‌کاری هر یک از ما در انجام وظایف شرعی و قانونی در این زمینه نه تنها مسئولیت خسارت‌های مادی فراوانی را که به کشور و جامعه تحمیل می‌شود، متوجه ما خواهد ساخت، بلکه شرعاً مسئولیت جان و سلامت افرادی را هم که ممکن است در اثر کم‌کاری ما آسیب ببیند، بر دوش متولیان و مجریان کار قرار خواهد داد.
از آنجا که در حوادثی مانند زلزله، کمک به همنوعان و حفظ سرمایه‌های مادی و معنوی جزء وظیفه شرعی و اخلاقی همه ما به شمار می‌رود، لذا در پایان پیشنهاد می‌شود علاوه بر تعیین استان‌های معین برای انجام عملیات امداد و نجات عمومی در مناطق آسیب دیده، برای امور تخصصی و حفظ سرمایه‌های ملی مانند؛ حفاظت و بازسازی شبکه‌های آب و برق و گاز، حفاظت از اماکن حیاتی و حساس و نیز حفاظت از نخبگان و دانشمندان و یا حفاظت از اسناد و مدارک اداری و میراث فرهنگی و موزه‌ها، حفاظت از بانک‌ها و بازار و امثال آن، متناسب با ظرفیت استان‌های همجوار، قبلاً معین و امدادگر تخصصی مناطق آسیب دیده نیز تعیین شود.
     به‌عنوان مثال در حوادث احتمالی؛ ادارات و دستگاه‌های ذیربط از جمله بسیج استان اصفهان، علاوه بر عملیات امداد و نجات عمومی، به شکل تخصصی مسئولیت حراست از موزه‌های تهران را نیز بر عهده بگیرد و یا استان مرکزی علاوه بر عملیات امداد و نجات عمومی، به شکل حرفه‌ای، عهده‌دار حفاظت و راه‌اندازی کارخانجات شود. استان قم همزمان با ایفای نقش مشترک، مسئولیت حفاظت از نخبگان و دانشمندان را پذیرا شود و استان فارس به‌جز نقش عمومی، همیار و نگهبان صدا و سیما در این زمینه شود و منطقه پارس جنوبی مسئولیت تعمیر و بازسازی پالایشگاه‌ها و شبکه گاز را بپذیرد.
البته بدیهی است که حفاظت و حراست از همه این موارد، قبل هر چیز مستلزم انجام اقداماتی مانند؛ برنامه‌ریزی، فرهنگ‌سازی، مستحکم‌سازی و استقرار آنها در محیط‌های امن و در واقع پیشگیری و در مرحله بعد نیازمند، تهیه نقشه‌راه و برنامه‌ریزی مناسب و تقسیم‌کار اصولی و در عین‌حال تمرین عینی و عملی برای مقابله با آثار و پیامدهای بحران است.
در این رابطه مقاله مفصلی تحت عنوان «الزامات و نیازمندی‌های مدیریت بحران در حوادث و سوانح غیر مترقبه» حاوی مفاهیم، اصول کلی و نقش و وظایف دستگاه‌ها در حوادث، در همین سایت ارائه شده است.

احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۸/۶/۹۴

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *