این درست است که مطبوعات و سایر رسانهها میتوانند در پرنگ یا کمرنگ جلوه دادن اظهارات مسئولین و واقعیتهای جامعه نقش اساسی داشته باشند، اما به مصداق ضربالمثل معروف «هرسخن جایی و هر نکته مکانی دارد» مسئولین محترم نیز باید در اظهار نظرها و بیان منویاتشان دقت بیشتری به عمل آورند.
این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که خدای ناخواسته هرگونه اظهارنظر نسنجیده و نابجا از سوی این عزیزان هرچند خیرخواهانه و بیغرض باشد، اولاً میتواند منافع ملی و عزت و امنیت کشور را در معرض خطر قرار داده و حتی به یک بحران تبدیل شود و ثانیاً اعتبار و جایگاه گوینده را خدشهدار و تضعیف نماید. علاوه براین برخی از اظهارات در مغایرت با اصل وحدت قرار داشته و به اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها دامن زده و مردم و مسئولین را از پرداختن به انجام وظایف اصلی باز داشته و به سوءاستفاده دشمنان و مزدوران آنها منتهی میشود.
یه عنوان مثال؛ آیا گره زدن مسئله آب و نان مردم و صنعت و حتی محیط زیست کشور با تحریمها مغایر با اصل خودباوری و اتکاء به نیروهای درونزا و نفی اثر گسترده تحریمها بر اقتصاد کشور که پیوسته مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار داشته نیست؟ اگر چنین است، چرا رئیس جمهور محترم در مراسم گرامیداشت هفته محیط زیست فرمودند، «ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند. آنها که ملت ما را تحریم کردهاند ظلم بزرگی مرتکب شدهاند اما عدهای در داخل هم نمیدانستند تحریم چیست.»
آیا تأیید و پذیرفتن سخن رئیس جمهور فرانسه مبنی بر این که «یکی از اهداف فرانسه در ایجاد رابطه با ایران اشتغال جوانان ایرانی است» نگاهی بیش از حد خوشبینانه نیست، در حالی که این کشور خود در ردیف حامیان اصلی تحریمها جا خوش کرده و دائماً در تعارض با نظام جمهوری اسلامی موضعگیری نموده و خودش شدیداً با مشکلات اقتصادی، بیکاری و اشتغال مواجه است؟
اگرچه وزیر محترم امورخارجه جناب آقای دکتر ظریف که شکی در نیت خیرخواهانه و تلاش صادقانه ایشان نیست، در بیاناتشان به سایر مؤلفههای برتریساز قدرت ایران اشاره کردهاند، اما آیا بیان این مطلب که «آمریکا میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد» در کنار سایر مطالب ضرورت داشته و در تضاد با مسائل امنیتی کشور نبوده است؟
آیا این سخن وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت که میگویند: «همانطور که در بخشهای ورزشی مربی خارجی به کشور میآوریم در بخش صادرات نیز برای توسعه بازارهای صادراتی نیازمند ورود مدیران اقتصادی خارجی هستیم.» تأیید تلویحی اجتنابناپذیر بودن وابستگی به بیگانگان و نفی وجود نیروهای درونزای مورد تأکید رهبری نیست؟
وقتی وزیر محترم در رابطه با حقوقهای نجومی میگویند: «به دوستان در هیئت دولت عرض کردم که بگذارید فیش حقوقیام را منتشر کنم تا مردم بدانند ما به عنوان وزیر حفوق مان چند است، دوستان نپذیرفتند و گفتند اگر شما این کار را بکنید تبدیل به یک “مد ” میشود و “مد” شدن این موضوع هم درست نیست و در ادامه میافزایند؛ وجود برخی فیشها با حقوقهای بالا در دنیا را طبیعی دانسته و اظهار میکنند: به نظر ما نیازی به این همه سر و صدا نبود و وجود چنین فیشهایی هم مرسوم است.» چه برداشتی جز تأیید حقوقهای ناعادلانه نجومی، بینیازی مالی و بیاطلاعی ایشان از وضعیت معیشتی و انتظارات مردم به ذهن متبادر میشود؟
آیا این سخن از یک مسئول نظام جمهوری اسلامی در پاسخ به گلایه مردم در مورد گرانی عوارض بزرگراه پردیس مبنی بر؛ «آنکه دارد از آزادراه تردد کند و آنکه ندارد، از جاده قدیم رفت و آمد کند» و یا این تغییر رویکرد که «مسکن مهر طرح مزخرفی است» از سوی ایشان که مسئولیت تأمین شرایط ساخت مسکن برای تمامی اقشار جامعه، بهویژه قشر آسیبپذیر جامعه را بر عهده دارد، میتواند به معنای آگاهی ایشان از انبوه مشکلات معیشتی صاحبان اصلی انقلاب یعنی محرومین و مستضعفین جامعه باشد؟
آیا بیان این جمله که: «اگر قرار باشد تعرفه واردات برداشته شود، در هیچ صنعتی به جز آبگوشت بزباش و قرمهسبزی، در هیچ تکنولوژی تولید رقابتی و برتری نخواهیم داشت.» از سوی مشاور محترم رئیس جمهور میتواند چیزی جز تلقین ناامیدی و کماهمیت جلوه دادن توانمندیهای علمی، تجربی و صنعتی ایران تلقی شود.
چگونه میتوان پذیرفت که مشاور دیگر رئیس جمهور محترم در کلامی نسنجیده و قطعاً به شکل استعارهای و مجازی «کشور همسایه را پایتخت ایران و تمامی خاورمیانه را متعلق به ایران بداند،» بدون آنکه به عوارض و پیامدهای اجتماعی، سیاسی و بینالمللی آن اندیشیده باشد.
و یا این سخن مشاور دیگر رئیس جمهور محترم مبنی بر این که: «نمایندگان محترم مجلس فردا انتخابی راهگشا را در پیش رو دارند؛ این عزیزان میتوانند: میانِ رفتن زیر بار سلطه گفتمانی اقلیت مطلق پایداری و استقلال مجلس از افراط گرایان یکی را انتخاب کنند…… میان راهبرد همراهی یا عدم همراهی قوا یکی را انتخاب کنند…… میان خواسته دانشگاهیان و خواستههای باج خواهان یکی را انتخاب کنند.» خدشهدار نمودن مبانی انقلاب نبوده و نمیتوانست به فتنهای دیگر تبدیل شود؟
آیا این درست است که مسئولین محترم بهجای پاسخگویی و رفع مشکلات، با طرح مباحثی مانند؛ آنچه خانم ابتکار در آیین اعطای دیپلم ثبت ذخیرهگاه زیستکره هامون در دانشگاه زابل اظهار داشتند: «اگر توجه به تالابها از سالهای قبل شکل میگرفت امروز شهرستان زابل یکی از آلودهترین شهرهای جهان نبود» و یا بیانات وزیر محترم اقتصاد که با اشاره به انتشار فیش حقوقی مدیران بیمه مرکزی در رسانهها عملکرد رسانههای عمومی در این زمینه را کاملا غیراخلاقی دانسته و گفتند: «برخی نابسامانیهای عمومی در پرداخت تسهیلات رفاهی مدیران بنگاههای دولتی، میراث دولت قبلی است.» برای برون رفت از مشکلات دائماً به فرافکنی و مقصر جلوه دادن دیگران روی آورده و افراد مورد تأیید نظام و منتخب مردم و در واقع پایه و اساس انقلاب را زیر سؤال ببرند؟
کلام آخر این که؛ چرا باید روزنامههای حامی دولت با ارائه تحلیلهای بعضاً غیرکارشناسی و جانبدارانه مانند آنچه در در ذیل مورد اشاره قرار میگیرد: «زبانه آتش بیتدبیری در صنایع پتروشیمی از سال ۸۹ تاکنون گریبان این صنعت حساس و مهم را گرفته است. انتصاب افراد فاقد توانایی لازم و مدیران پروازی و غیربومی سفارشی با حقوقهای کلان که بسیاری از آنها از وابستگان دولت قبلی نیز هستند عامل اصلی فاجعه آتشسوزی پتروشیمی بندر امام خمینی بوده است.» یا مطلب روزنامه دیگری که نوشت: «شواهد حاکی از آن است که کارخانه ارج در دوران دولت قبل دچار چنین وضعیت نابسامانی شده و بحث بهروز نشدن ماشینآلات این کارخانه به ضعف مدیریتی موجود در این کارخانه در دوران احمدینژاد برمیگردد.» طوری وانمود کنند که گویی در حال حاضر این مشکلات و موارد مشابه آن که البنه برخی از آنها ریشه در گذشته هم دارد، به طور کامل برطرف شده است.
آیا این بیانات خواسته یا ناخواسته و واقعی یا غیرواقعی نمیتواند، وابستگی خارجی و ضعف در خودباوری، خوشباوری بیش از حد و عدم آگاهی نسبت به مسائل جامعه و کشور، رفاه زدگی و عدم آگاهی از وضعیت معیشتی مردم، اختلاف و عدم انسجام مسئولین و ایضاً ناتوانی مدیران در حل مشکلات را به ذهن متبادر و به القای بیعدالتی در جامعه و در نهایت به زیر سوأل بردن دستاوردهای انقلاب اسلامی و سوءاستفاده دشمنان نظام و انقلاب اسلامی منجر شود؟
اگرچه مشابه این اظهارات در دولتهای گذشته هم رخ داده است، اما از دولت تدبیر و امید انتظار میرود، تدبیری بیندیشد تا از این پس، مسئولین و مدیران محترم از ورود به اینگونه مقولات و استفاده از این نوع شگردهای غیراخلاقی و یا نامتعارف پرهیز و رفع مشکل و پاسخگویی را جایگزین آن نمایند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۲۸/۴/۹۵
بسیارجالب وواقع گرایانه است .موفق باشید حتما ادامه دهید .
برادر ارجمند جناب آقای دل انگیز:
ضمن عرضسلام، از لطف شما سپاسگذارم.
موفق باشید-یاعلی
بسیارخوب وحتما ادامه دهید .موفق باشید.
برادر ارجمند جناب آقای دل انگیز:
ضمن عرض سلام، از لطف شما بسیار سپاسگذارم.
موفق باشید-یاعلی
سلام برادراحمد رضا هدایتی از مطالب شما بسیار ارزنده ومورد استفاده است درخواست می شود از این قلم شیوا در مسائل روز ودفاع از مظلوم نیز استفاده شد مثلا جا دارد بع دفاع از مردم مظلوم وبی دفاع سوریه کهدر حال حاضر اسیر در چنگال این گروه تکفیری تروریستی هستند وبرای چندمین بار از سلاحای شیمایی بر علیه آنان در منطقه استفاده می شود مقاله یا بیانیه اعتراض آمیزی به رئیس واعضاء سازمان بین الملل از سوی مردمی که خود قربانی جنایات مشابه در تجاور صدام شده اند وقزیب یکصد هزار مصدوم از آنها به جا مانده صادر شود که دیکر بس است وآنها را به وظیفه قانونیشان را یاد آور شد موفق باشید .
حاج علی آقای عزیز سلام:
از اظهار لطف شما متشکرم، اگر به سوابق بخش مقالات سیاسی سایت ره توشه (rahtooshe.com) مراجعه بفرمایید، ملاحضه خواهید کرد که بنده چندین مقاله در این زمینه نوشته ام، حتی پیشنهاد یک سازمان ملل اسلامی و یا اصلاح ساختار سازمان ملل و یا استفاده بهینه از ظرفیت سازمان سران کنفرانس اسلامی را هم دادهام، اما به قول مخاطبین عزیز متأسفانه گوش شنوا وجود ندارد، علی ایحال به چشم، در آینده مجددا در این زمینه اقدام خواهم کرد.
باتشکر مجدد از لطف شما
موفق باشید – یا علی