بسمه تعالی
پیشگفنار:
اگر تا چندی پیش، فقط دولتهای سلطهگر مفاخر علمی سایر کشورها را به نام خود ثبت می کردند، اما ظاهرا هم اینک، سرقت مفاخر علمی و حتی میراث فرهنگی در دستور کار سایر کشورهای جهان، بهخصوص حکومتهایی که تاریخ تاسیس آنها تنها به چند دهه محدود می گردد، نیز قرار گرفته و این کشورها تلاش دارند تا با این کار، برای خود تاریخسازی نمایند.
این در حالی است که به علت کم توجهی مسئولین ذیربط و شاید کوتاهی محققین و مورخین ایرانی، این تعرض از دیرباز در مورد کشور ما که همواره از آن به عنوان مهد علم و دانش و فرهنگ و ادب نام برده میشده آغاز و دستاوردهای متعددی از این سرزمین به نام دیگران ثبت شده است.
از همین رو در این بخش تلاش خواهد شد تا بهمنظور پیشگیری از تاراج مفاخر علمی و ادبی کشور، با کمک بازدیدکنندگان گرامی؛ دستاوردهای علمی ایران و نیز دستاوردهای دانشمندان جهان اسلام، در بخشهای مختلف: دینی، فرهنگی، هنری، اجتماعی، سیاسی، صنعتی، کشاورزی، ورزشی و سایر عرصهها گردآوری و با دستهبندی مناسب ارائه گردد، فصل اول این مجموعه که هم اکنون ارائه شده است، به اختراعات ایران باستان اختصاص دارد و انشاالله در فصلهای بعدی به دستاوردهای جدید دانشمندان ایرانی، اختراعات و ابتکارات دانشمندان جهان اسلام و نیز معرفی دانشمندان ایرانی و اسلامی پرداخته خواهد شد.
برای مشارکت در این طرح ملی، می توانید با معرفی اختراعات، ابداعات، اکتشافات و نوآوریهایی که در طول تاریخ توسط دانشمندان، متخصصین و سایر نخبگان ایران و اسلام صورت گرفته، به وظیفه دینی و ملی خود در این زمینه عمل نمایید.
بدیهی است، موارد ارسالی باید حتی المقدور با استفاده از مستندات رسمی مانند؛ موارد مندرج در سفرنامه ها، سرگذشت های مکتوب و سایر کتب تاریخی و یا نتایج مطالعات و تحقیقات ملی و بین المللی یا اسنادی مانند: تفاهم نامهها و قراردادهای خارجی و نامههای قدیمی یا کتیبهها و اشیاء عتیقه و سایر موارد مشابه مطرح و ارائه گردد، بنابراین ذکر دقیق منبع مورد استفاده با ذکر مشخصات کامل، از اهمیت زیادی برای اثبات حقانیت مطالب برخوردار است.
منتظر مطالب ارسالی شما به آدرس سایت یا نشانی الکترونیکی (ایمیل) اعلام شده در سایت هستیم.
مقدمه:
این که بدانیم در گذشته کشور ما از چه سابقه درخشانی برخوردار بوده است و اینکه از میراث گذشتگان به درستی حفاظت کنیم، سخن و کار پسندیده و مهمی است، اما مهمتر این است که به آینده بیندیشیم و بدانیم جایگاه ما در عرصه رقابت های بین المللی علم و دانش کجاست، به کجا می خواهیم برویم و نقش و سهم تک تک ما در ساختن آینده ایران و جهان چیست؟
به عبارت دیگر نباید مصداق عبارت معروف «گیرَم که پدر تو را بُود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل»، باشیم، باید باور کنیم که توانایی های زیادی داشته و داریم، به تعبیر حضرت امام (ره) باید باور کنیم که «ما می توانیم و خواستن توانستن است»، باید با استفاده بهینه از منابع، امکانات و تمام ظرفیت های موجود و بدون افراط و تفریط در مصرف، توصیه های رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (دامه برکاته) مبنی بر اولویت و ضرورت توجه ویژه به کسب علم و دانش و اینکه در آینده قدرت از آن کسی است که از علم و دانش بیشتری برخوردار باشد را جدی بگیریم و همه ما تلاش کنیم تا بار دیگر تمام این ظرفیت ها به طور کامل متبلور شده و به فعلیت برسد.
این کافی نیست که با اتکاء به منابع فراوان خدادادی که خداوند در این سرزمین به ودیعه گذاشته، دست بر روی دست بگذاریم و با تصور اینکه این ثروت الهی و میراث بزرگ، پایان ناپذیر است، فقط به داشته های قبلی و دستاوردهای علمی و فنی گذشتگان افتخار کنیم، بلکه همه ما باید بار دیگر و با سرعت بیشتر، فرهنگ کسب و کار و تلاش برای دست یافتن به دانش های جدید و فتح قله های علمی جهان را به طور جدی در دستور کار خود قرار دهیم تا ضمن ایجاد جامعه ای پویا و پیشرفته، کاری کنیم که آیندگان نیز در مورد نسل حاضر، قضاوتی مانند نگاه ما نسبت به گذشته داشته باشند.
توضیح: مطالب ذیل در قروردین ماه سال ۱۳۹۲ با استفاده از اطلاعات ارائه شده در سایت های مختلف اینترنتی گردآوری و تنظیم شده است و لذا در برخی از موارد تایید مطلب، به بررسی و مطالعه بیشتر نیاز دارد.
احمد رضا هدایتی
بخش اول – اختراعات ایران قدیم:
در مورد برخی از موضوعات، مقصود از ایران منطقهای وسیع بین کوههای هندوکش و رودهای عمان و خلیج فارس و سیحون و رودهای بینالنهرین و دریای مازندران و دریای عمان و خلیج فارس و اقوام ایرانی در این منطقه وسیع هستند که به روایت تاریخ قرنهای متمادی در حوزه امپراطوری ایران قرار داشتند و اکثر آنها از نظر شکلی و محتوایی به نوعی مزین به نمادهای ایرانی است و اسناد خارجی مرتبط با آنها نیز عمدتاً برگرفته از منابع فارسی هستند.
سه هزار سال قبل از میلاد، سه دسته از این اقوام به طور وضوح از دسته های دیگر متمایز گردیدند و آنها عبارت بود از پارت ها، پارس ها و مادها، البته بین این سه دسته اقوام دیگری هم بودند که از لحاظ نژادی و لهجه به یکی از این سه دسته شباهت داشت، مثل سکاها که در زابلستان و سیستان کنونی و قسمتی از افغانستان امروزی زندگی می کردند و مورخین نتوانسته اند آنها را به هیچ یک از اقوام سه گانه فوق مرتبط نمایند یا کوه نشینان مغرب ایران که در کوه های زاگروس زندگی می کردند و امروز آنها را به اسم لر می شناسیم و مورخین نتوانستند کوه نشینان مزبور را نیز وابسته به هیچ یک از اقوام سه گانه معرفی نمایند.
فینیقی ها نیز دسته دیگری از ایرانیان محسوب می شوند که بخشی از آنها با مهاجرت به کنار دریای سفید، در آنجا یک تمدن جدید ایجاد کردند، مورخین تا امروز از مهاجرت آریایی ها به سرزمین ایران نام برده اند، اما از مهاجرت ایرانی ها از جمله فینیقی ها به سرزمین های دیگر به ندرت سخن گفته اند، البته اقوام دیگری مانند اقوام اوز و اقوام تور و اقوام قز نیز در ایران وجود داشته اند که ایرانیان را مورد حمله قرار می دانند.
«نمونه اختراعات و اکتشافات دانشمندان ایرانی»
باتری تیسفون افتخار امپراتوری اشکانی:
تا چند سال پیش همه تصور میکردند که پیل الکتریکی را برای نخستین بار یک دانشمند ایتالیایی به نام لوییجی گالوانی در سال ۱۷۸۶ اختراع کرده است. گالوانی از قرار دادن دو فلز در آب نمک، جریان برق بدست آورد، اما چقدر مایه تعجب است وقتی می بینیم که گالوانی هم برای ساختن باتری، همان فلزهایی را استفاده کرد که ۱۸۰۰ سال پیش از وی، ایرانیان برای ساختن پیل بکار برده اند، به این ترتیب، سالها پیش از اینکه گالوانی این آزمایش را انجام دهد یا حتی کنت ولتا، الکترودهای مشهور خود را به پای قورباغه متصل کند، باتری الکتریکی در فاصله سالهای۲۵۰ق.م تا ۲۲۴ پ.م. مورد استفاده ی پارتیان (اشکانیان) بوده است.
در سال۱۹۳۸ میلادی برابر با سال (۱۳۱۷خورشیدی)، باستان شناس آلمانی ویلهلم کونیک که در آن زمان اداره ی موزه ی ملی بغداد را به عهده داشت، در زیر زمین کلبه یک کاهن یا کیمیاگر ایرانی در یکی از روستاهای خواجه ربو (نزدیک شهر باستانی تیسفون)، به کوزهای سفالی به بلندی چهارده سانتیمتر، قطر ۸ و دهانه ۳/۳ سانتیمتر برخورد که استوانهای مسی را به صورت عمودی در قسمت میانی خود داشت و در میان آن استوانه نیز میلهای آهنی جای گرفته بود، در اطراف میله آهنی یک استوانه مسی قرار داشت که به کمک قیر در جای خود محکم شده بود و نقش قطب منفی باتری (آنُد) را ایفا می کرد، در این باتری احتمالا از آب نمک، سولفات مس، جوهر سرکه، آبلیمو، شراب تند و یا اسید سیتریک ( که در آن دوره شناخته شده بودند ) به عنوان الکترولیت استفاده می شده است.
هنگامی که وی کوزه کشف شده را به موزه برلین برد، مشاهده کرد که پیش از آن دوستانش نیر قطعات شکسته و خُورد شده نظیر این قطعات را از قسمت مهمی از کشور فعلی عراق و منجمله نواحی بغداد که در آن زمان جزء قلمرو امپراطوری ایران محسوب می شد کشف و به موزه آورده اند.
وی پس از مدتی حدس زد که شاید این جسم عجیب یک پیل الکتریکی بوده است ولی دوستانش در این مورد تردید داشتند تا آنکه او پس از سالیان دراز تحقیق، عاقبت موفق شد در خرابه های شهر سلوکیه متعلق به اشکانیان آلات دیگری کشف کند که حدس قبلی او را تایید نمود، این دانشمند در حفاری های خود مقدار زیادی از این پیلها را پیدا کرد که به وسیله میله های برنزی به یکدیگر متصل شده بودند و در آخر فقط دو سیم از ترکیب آنها بوجود آمده بود و سر این دو سیم به دستگاه دیگری فرو رفته بود.
با روش “تعیین عمر کربنی (Radiocarbon dating)” دریافتند که قدمت این پیلها به ۲۰۰ پ.م. یعنی حدود دو هزار سال پیش، زمانی که اشکانیان (پارتها) بر میانرودان (بین النهرین) فرمانروایی می کردند، باز می گرد (بین النهرین از زمان کوروش و تا قبل از یورش اعراب به ایران، بخشی از خاک کشور ما بوده است).
همانگونه که اشاره شد، این پیلها دارای بدنه ی بیرونی از جنس ارتن ور بوده که حاوی میله ای آهنی است و به وسیله ی بخشی از بدنه ی مسی (میله ی آهنی درون استوانه ی مسی) ایزوله شده است، همچنین بررسیهای اولیه از وجود مادهای اسیدی، مانند سرکه و نیز خوردگی شیمیایی در آن ظرف های سفالی خبر می داد و زمانی که درون محفظه با محلولی الکترولیت مانند آبلیمو پر شود، این وسیله جریان الکتریکی خفیفی تولید می کند.
پس از بررسی های لازم معلوم شد که قطعا این ابزارها، پیلهای الکتریکی هستند که به دست ایرانیان در دوران اشکانیان ساخته شده و به کار برده میشدهاند، او این پیلهای تیسفون را agdad Battery نامید. کونیک مشاهدات خود را طی مقالهای در نشریه ی کاوش و پیشرفت (Forschungen und Fortschritte) منتشر ساخت. تا آنکه افکارش در سراسر جهان پخش شد.
با آغاز جنگ جهانی دوم، ادامه ی پژوهشها درباره باتریهای ایرانی به فراموشی سپرده شد. پس از بیست سال، جان پیرچنسکی (John B Pierczynski) در دانشگاه کارولینای شمالی آمریکا اقدام به ساخت یک مدل از باتریهای ایرانی کرد. وی برای الکترولیت از سرکه نیم درصد استفاده کرد و توانست یک ولتاژ نیم ولتی به مدت ۱۸ روز به نمایش بگذارد.
ویلارد گری (Willard Gray)، یک مهندس برق شرکت جنرال الکتریک در ایالت ماساچوست، پس از مطالعه ی مقاله ی کونیگ تصمیم گرفت این باتری را بازسازی کند، زمانی که او درون کوزه ی سفالین را با آب انگور، سرکه یا محلول سولفات مس پر کرد، موفق به تولید ولتاژ حدود ۱.۵ تا ۲ ولت شد، سرانجام وی ثابت کرد که این دستگاه عجیب را اشکانیان برای آب دادن فلزات بخصوص طلا و نقره بکار می برده اند.
گری در گزارش خود می نویسد: «اشکانیان از اتصال این پیلها به یکدیگر مقدار قابل توجهی نیروی برق بدست می آوردند و آن را به وسیله دو سیم وارد دستگاه آبکاری کرده و با استفاده از املاح طلا و نقره، دستبند ها و زینت آلات خود را آب طلا و نقره میدادند که امروز گالوانو پلاستی یا آبکاری الکتریکی می نامند.
اکتشاف این اختراع ایرانیان باستان که شرکت جنرال الکتریک هم اکنون در قالب باطری های جدید آنها را شبیه سازی کرده است، به اندازهای تعجب و شگفتی جهانیان را بر انگیخت که حتی برخی از دانشمندان اروپایی و امریکایی این اختراع ایرانیان را به موجودات فضایی و ساکنان فراهوشمند سیارات دیگر که با بشقابهای پرنده و کشتیهای فضایی به زمین آمده بودند، نسبت دادند و آن را فراتر از دانش اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی دانستند. برای ایشان پذیرفتنی نبود که ایرانیان ۱۵۰۰ سال پیش از گالوای ایتالیایی (۱۷۸۶ میلادی) پیل الکتریکی را اختراع نموده باشند.
در ۱۹۷۸ دکتر اگبرشت؛ مصر شناس مشهور آلمانی نیز، نمونه ای از باتری های تیسفون را بازسازی کرد و آن را با آب انگور پر نمود و توانست ولتاژ ۰.۸۷ ولت تولید کند که از آن برای طلاکاری یک پیکره ی نقره ای استفاده کرد. او از این آزمایش نتیجه گرفت که بسیاری از اشیای باستانی که در موزهها به عنوان طلا در نظر گرفته می شوند ممکن است نقره هایی باشند که آب طلا داده شده اند.
نتیجه این آزمایش به قدری شگفت انگیز بود که مجله ی اشپیگل در شماره ۲ اکتبر ۱۹۷۸ با آب و تاب از آن گزارش داد و سرانجام مدتی بعد پل کیسر از دانشگاه آلبرت ادمونتون کانادا، برای نخستین بار گزارش کاملی در مورد باتری اشکانی منتشر ساخت.
نمونههای بیشتری از این باتریهای باستانی در سال ۱۹۹۹ توسط دانشجویان دکترMarjorie Senechal، استاد ریاضیات و تاریخ علم در Smith College ماساچوست، ساخته شد. آنها با پر کردن کوزه ی آن با سرکه، قادر به تولید ولتاژ ۱.۱ ولت بودند. علاوه بر تئوری استفاده از این باتری ها برای آبکاری فلزات، تئوریهای دیگری مبنی بر استفاده ی پزشکی یا موارد دیگر داده شده است.
همانگونه که اشاره شد، ایرانیان از این پیلهای الکتریکی، جریان برق تولید میکردند و از آن برای آبکاری اشیا زینتی سود میجستند. اما در پهنه دریانوردی ایرانیان از این اختراع جهت آبکاری ابزارهای آهنی در کشتی و جلوگیری از زنگ زدن و تخریب آنها استفاده میکردند، البته در آن زمان کیمیاگران و جواهرسازان باستانی که به اینکار می پرداختند ساختمان پیل را نیز مانند سایر معلومات خویش به عنوان یک راز مگو تلقی کرده و جز به اهل فن به کسی ابراز نمی داشتند و در نتیجه از این اختراع جز کاهنها و کیمیاگران ، دیگران اطلاع نداشتند. (برای آگاهی بیشتر میتوانید به کتاب ارابه خدایان نوشته اریکفندنیکن مراجعه کنید)
ایرانی ها پرچمدار مباحث هندسه:
واژه هندسه در زبان فارسی و عربی از واژه اندازگ پهلوی آمده و در واقع با ترجمه متنهای پهلوی به عربی، اندازگ به شکل معرب هندسه درآمد.
هندسه ایران باستان به ۲ شاخه هندسه عملی و هندسه نظری تقسیم میشد اما توجه و تلاش ایرانیان قدیم بیشتر به شاخه عملی بود تا نظری. هندسه عملی یا به قول امروزیها هندسه کاربردی، هندسهای بود که در مشاغل و کارهای مختلف از آن استفاده میشد؛ مثل: معماری، ریختهگری، حجاری، سنگ تراشی و …. هندسه نظری یا به قول امروزیها هندسه محض به اصول و مبانی و بحث های پایه، کلی و نظری هندسه میپرداخت.
اولینبار است که مجموعه مطالب مربوط به کتیبههای هندسه باستان در ایران انتشار مییابد؛ این مطالب، بخشی از کتاب تاریخ ریاضیات در ایران باستان و پایاننامهای با همین عنوان است.
قدیمیترین کتاب هندسه ایرانی؛ ۱۶ مسئله در ۵ موضوع مختلف در ۲ روی یک لوح؛ ۶ مسئله درباره دایرهها، ۵مسئله درباره چهارضلعیها، یک مسئله درباره مثلثها، ۳مسئله درباره شکل آجرها (مهندسی عمران)، یک مسئله درباره چند ضلعی های محاطی که قضیه فیثاغورث را مدتها پیش از به دنیا آمدن او، مطرح کرده است.
علی بن یوسف بن علی منشی دانشمند ایرانی در قرن ششمهجری یک کتاب هندسه و ریاضیات قدیم به زبان فارسی نوشته؛ نامش لُب الحساب است. میدانید در قرن ۶ هجری در اروپا چه خبر بوده؟ چشمتان روز بد نبیند؛ بگذریم.
بعضی از لوحها کشف شده در ایران، یک برگ از کتاب و بعضی دیگر یک فصل از کتاب و بعضیهایشان هم یک کتاب کامل است و در کنار هم، قدیمیترین کتابخانه تخصصی هندسه جهان را تشکیل میدهند. بعضیها فکر میکنند انسان ۳ هزار سال قبل گمراه و سرگردان بوده ولی ظاهرا با این محاسبات، راهش را خوب پیدا میکرده.
واقعا گل کاشتهاند. بیمحاسبه و طراحی، کاشتن این گلها و درختان روی سنگ غیر ممکن بوده. طراحی باغ ایرانی خود یک طرح منظم هندسی است. واژه باغ از ریشه bag در زبانهای ایرانی به معنی بخش کردن است.
مهندسان هخامنشی در تخت جمشید ۲۵ قرن پیش، طرح هندسی دقیقی را بعد از حساب و کتاب و طراحی، روی سنگ تراشیدهاند.
حدود ۳۶۰۰ تا ۳۸۰۰ سال پیش زمانی که فیثاغورث هنوز به دنیا نیامده بود، قدیمیترین لوح هندسه دنیا که پشت و رویش مطالب هندسی نوشته شده، در ایران وجود داشته و روی آن مربعی دیده می شود که ۲ قطرش رسم شده و اندازه اضلاع را رویشان نوشته و قرنها پیش از فیثاغورث، قضیهای را که به نام او مشهور است، اثبات کرده است.
یک مهندس بزرگ ایرانی به نام ابوالوفا محمد بن محمد بوزجانی نیشابوری کتابی درباره کاربرد هندسه در عمل نوشته و مسائل هندسی زیادی را برای مطالعه دیگران آورده؛ تمام کاشیکاریها، آجرکاریها، گرهها، مقرنسها و… بر اساس چنین طرحهای اولیهای به وجود آمدهاند. پس اگر از دورهای لوح گلی و کتاب هندسه نمانده، میتوان از روی آثار بجا مانده به دانش هندسه آن زمان پیبرد.
قدیمیترین حلالمسائل؛ بخشی از یک لوح بزرگ در ایران کشف شده که روی آن مسائل مختلف هندسی نوشته شده. روش ارائه مطالب علمی در این لوح، خیلی جالب است زیرا یک طبقه بندی موضوعی از مسئلهها را با رسم شکل نمایش میدهد و تازه یکی از قدیمیترین کتابهای مصور دنیا به حساب میآید.
زیباترین نمونه هندسه کاربردی در ایران قدیم؛ کاشیکاری داخل گنبد مسجد شیخ لطفالله اصفهان که شاهکار هندسه دوران صفوی است. چند هزار سال دانش بشر به چنین شاهکاری ختم شده است.
نمونه یک مسئله هندسی ایران قدیم: بچههای ۳۹۰۰ سال پیش، این مسئلهها را مثل کلوچه میخوردند. صورت مسئله: مساحت محصور بین ۲ مثلث متساوی الاضلاع را پیدا کنید؟
حل مسئله: اضلاع مثلث کوچک را مطابق شکل تا اضلاع مثلث بزرگ امتداد میدهیم. ۳ذوزنقه درست میشود. با محاسبه مساحت ۳ ذوزنقه و جمع آنها، مساحت محصور میان ۲ مثلث به دست میآید.
یک لوح، در حفاریهای شوش پیدا شده و مربوط به ۳۷۰۰ سال پیش است و روشی را برای محاسبه محیط یک چند ضلعی نشان میدهد.
در چند جا سعی شده که خط عمودی از مرکز بر اضلاع رسم شود، ولی متاسفانه این کار خوب انجام نشده و احتمال میرود که کار یک شاگرد مدرسه باشد.
معلم ترسیم درست را انجام داده و بعد هم گوشه لوح را شکسته تا دانشآموز دیگری از آن استفاده نکند؛ این قدیمیترین مشق شب هندسه جهان است.
صنعت کشتیسازی:
فنیقی های اولیه ایرانیان مهاجری بودند که خود را به کنار دریای سفید رسانیدند و چون فن ساختن کشتی را می دانستند و ستاره جدی را می شناختند، مبادرت به بحرپیمایی کردند، فینیقی ها اولین ملتی هستند که توانستند ستاره ی جدی که پیوسته در طرف شمال قرار دارد را شناسایی کنند.
فرهنگ فنی و مهندسی ایرانیان از دیدگاه دریانوردی و کشتیسازی بسیار غنی و پربار است. آبهای دریای پارس، دریای عمان و اقیانوس هند، همچنین رودخانههای جنوب غربی ایران، از دیرباز پهنه دریانوردی و دریاپویی ایرانیان بوده است، گفته می شود که اولین کشتی یا زورق جهان به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی ساخته شده است و در شاهنامه فردوسی، چندین بار، از کشتیسازی و کشتیرانی ایرانیان، سخن رانده شده است، قدمت و پیشینه این رشته از دانش و فن مهندسی ایرانیان را از سرودههای فردوسی میتوان دریافت.
فردوسی از جمشید، پادشاه پیشدادی، به عنوان نخستین انسانی که هنر غواصی و صنعت کشتیسازی و دریانوردی را به دیگران آموخت، نام برده است. میتوان دریافت که دانشمندان ایرانی در دوره تابندگی نژاد آریا که در شاهنامه فردوسی به نام دوره پادشاهی جمشید نام برده شده است، موفق به اختراع کشتی و فنون دریانوردی و دریاپویی شدهاند.
گذرکرد زان پس به کشتی بر آب ز کشور به کشور برآمد شتاب
کشتیرانی در آبهای ایران از دیرباز انجام میشده و با توجه به این سنت دریانوردی، نیاز به کشتیسازی و سودجستن از ابزارهای دریانوردی در ایران وجود داشته است، نخستین کشتیهایی که در رودخانههای میانرودان آمدوشد میکردند، به شکلهای گوناگون ساخته میشدند و ابزار حرکت دادن آنها پارو بوده است. نبردناوهای ایرانی در زمان هخامنشیان، بزرگترین کشتیهای جنگی زمان خود بودند که سه ردیف پارو زن و بادبان داشتند و با سرعت ۸۰ میل دریایی در روز حرکت میکردند. هر نبردناو شامل ۲۰۰ جنگجو بود که ۳۰ نفر از آنها سربازان زبده پارسی، تکاور، بودهاند. نیروی دریایی ایران در زمان ساسانیان نیز، قدرت مطلق در دریای پارس و اقیانوس هند بوده که زیر بنای فرهنگ دریانوردی و دریاپویی مسلمانان را تشکیل داد، نخستین بادبان های سه گوش برای کنترل بهتر کشتی ها نیز توست ایرانیان ابداع شده است.
ساخت قطب نما:
در مورد اختراع قطبنما روایتهای زیادی وجود دارد. تنی چند از دانشمندان، آن را به چینیها و یا حتی ایتالیاییها نسبت میدهند. اما بیشتر دانشمندان همداستانند که قطبنما به وسیله ایرانیان ساخته شده است. قطبنمای ایرانی برخلاف قطبنمای چینی که ۲۴ جهت داشت، دارای ۳۲ جهت بودهاست. عدد ۳۲ علاوه بر نشاندادن دقت بیشتر قطبنمای ایرانی، نمایانگر آشنایی ایرانیان با اعداد در مبنای ۲ و دانش ریاضی پیشرفته آنان است،که خود بحث جداگانه و بسیار مفصلی را میطلبد. در افسانههای کهن ایرانی آمده است که اسفندیار رویین به هنگام حرکت برای نبرد با اژدها از پیکانی آهنین سود میجسته، که همواره جهت ثابتی را به او نشان می داده است. در دوران نخستین اسلامی، قبلهنما توسط ایرانیان به قطبنما افزوده شد تا همواره و در هر وضعیتی بتوان جهت درست قبله را پیدا نمود. ایرانیان از این اختراع استفاده کامل نموده و آن را به دیگر مسلمانان شناساندند. نامهای فارسی اجزای قطبنما در زبان عربی شاهدِ تاریخیِ مُسَلَمی است که نشان می دهد، کاربرد قطبنما از طریق ایرانیان به دست دیگر ملتهای مسلمان رسیده است.
طراحی و استفاده از ژرفایاب:
برای تعیین ژرفنای آب در دریا، به ویژه مناطق ساحلی دریای پارس و دریای مکران، ایرانیان ابزاری اختراع نموده و به کار میبردند که شباهت زیادی به شاقول بنایی داشته است. هرچند که اختراع این سوند باستانی به سندباد، ناخدای پرآوازه ایرانی نسبت داده شده است، اما اکتشافات اخیر کشتیهای غرق شده ایرانی در دریای اژه که در یورش به یونان شرکت داشتهاند، نشان میدهد که از دوران هخامنشیان، ایرانیان این ابزار را شناخته و به کار میبردند.
مسافت یاب و واحد سنجش دریایی گره:
دریانوردان ایرانی، از زمانهای باستان، ابزارهایی برای پیمودن مسافتهای دریایی به کار میبردهاند. یکی از این ابزارها ریسمانی بوده که دارای گره هایی در طول خود بوده و به تدریج باز میشده، که پس از رسیدن به انتها، آن را میپیچیدند و دوباره استفاده میکردهاند.
طراحی و ساخت سکان:
اختراع فرمان کشتی (سکان – سوکان) از سوی تمامی دانشمندان، بدون استثنا، به ایرانیان نسبت داده شده است. در روایتها وداستانهای ایرانی چنین آمده است که سندباد، ناخدا و دریانورد پرآوازه ایرانی اهل بندر سیراف، سکان را اختراع کرده است.
نامهای نیز از معاویه، فرمانده وقت نیروی دریایی اعراب در دریای مدیترانه، به خلیفه دوم بر جای مانده که در آن از مزایای این اختراع ایرانیان و برتری کشتیهای ایرانی دارای سکان به کشتیهای رومی سخن گفته است. در این نامه او از خلیفه درخواست نموده که کلیه امور دریانوردی، کشتیرانی و دریاپویی به ایرانیان واگذار شود. ترجمه متن این نامه در کتاب اسماعیل رایین، دریانوردی ایرانیان، آورده شده است.
طراحی و استفاده از استرلاب:
استرلاب astrolabe، ابزاری بوده که در جهان باستان برای تعیین وضعیت ستارگان نسبت به کره زمین به کار میرفته است. استرلاب، در سه گونه استرلاب خطی، استرلاب صفحهای و استرلاب کروی ساخته میشده است. قطعات استرلاب نسبت به یکدیگر حرکت کرده و میتوانستند جهت ستارگان، ارتفاع جغرافیایی آنها و فواصل نسبی را مشخص نمایند. استرلاب در دریانوردی، برای جهتیابی به کار میرفته است. استرلابهای ایرانی از برنج و آلیاژهای دیگر مس ساخته میشدهاند. هرچند پارهای مورخان اختراع اولیه استرلاب را به یونانیان و فنیقیان نسبت میدهند، اما سهم اندیشورزان ایرانی در اختراع انواع گوناگون استرلاب و تکامل و افزودن بخشهای مختلف آن، انکارناپذیر بوده و از سوی تمامی تاریخنگاران ثبت شده است.
نقشهبرداری:
در ایرانزمین از دورانهای بسیار دور، کارهای مهندسی با سودجستن از ابزارهای مساحی و پیاده کردن نقشه انجام میگرفته است. نقشهبرداری از سواحل و تعیین مسیرهای ایمن دریایی، به ویژه در نقاط کمعمق، از وظایف نیروی دریایی ایران بوده است.
تهیه و تنظیم رهنامهها:
راهنامهها، نقشهها و نوشتههایی بودند که در آنها کلیه اطلاعات مربوط به دریانوردی ثبت و مستند شده بود. ایرانیان از روزگار باستان، مبتکر و صاحب رهنامههایی بودهاند و به کمک آنها دریانوردی و دریاپویی میکردهاند. رهنامههای ایرانیان، اطلاعات و آگاهیهایی در مورد بنادر و جزایر، گاهشناسی و جهت یابی، جریانهای دریایی، جریانهای هوایی، ابزارهای دریانوردی و … را در بر داشتهاند. پس از اسلام، بسیاری از رهنامههای دوران ساسانی به عربی ترجمه شد و دریانوردان دوران اسلامی، بهره فراوانی از آنان برگرفتند.
ابزارهای اندازهگیری:
تراز (تئودولیت) تراز شاهینی، که نخستین نوع تئودولیت به شمار میآید، توسط کرجی مخترع و دانشمند ایرانی، اختراع شده است. این دستگاه شامل صفحهای مدرج بوده که به وسیله زنجیری از میلهای آویزان میشده است. با تعیین امتداد افقی میتوان مستقیم اختلاف ارتفاع بین دو نقطه را از روی درجهبندی آن تعیین نمود.
شاخص خورشیدی:
پیشینه تعیین تغییر زمان از طریق اندازهگیری سایه آفتاب به زمان باستان برمیگردد. در آغاز، شاخصهای خورشیدی، ویژه اندازهگیری زمان و حرکت خورشید، از سایه ساختمانها و درختان تشکیل میشده است. بهتدریج، با گذشت زمان از ابزارهایی که به صورت شاخص قائم بر روی صفحهای قرار داده میشده ساخته شدند.
شاخصهای آفتابی معمولاً ارتفاع خورشید و عرض جغرافیایی روزانه را مشخص مینمودند. علاوه بر این شاخصها، شواهدی هم در دست است که ایرانیان از ابزارهای آفتابی دیگری برای مشخص نمودن طول جغرافیایی و جهت سود میجستند. در دوران اسلامی، دریانوردان ایرانی، برای مشخص نمودن جهت مکه، جهت انجام وظایف مذهبی روزانه، در هر نقطه شاخصهایی ساخته بودند. در این ابزار یک شاخص آفتابی قائم نصب شده که زمان را مشخص میکرده و آنگاه با گرداندن آن ابزار در امتداد مدار، جهت مکه کاملاً مشخص میشده است.
ابزار نمایش و پردازش حرکت سیارات:
از جمله ابزارهایی بوده که ریشههای تاریخی آن را نیاز به مطالعات ستارهشناسی و دریانوردی تشکیل میدهد، این ابزارها برای نمایش حرکت سیارات، زمین و خورشید و همچنین محاسبات زاویهای و طولی به کار میرفته است. اینکه ایرانیان، دستکم ۱۵۰۰ سال پیش از اروپاییان میتوانستند طول جغرافیایی را، به ویژه در دریا، از نصفالنهار مبدا (نیمروز – سیستان) حساب کنند، از سوی بسیاری از دانشمندان و تاریخنگاران پذیرفته شده است. این محاسبات و پردازشهای پیچیده، بدون سودجستن از ابزارهایی که در مثلثات و محاسبات زاویهای به کار میرود، غیرممکن بوده است. یکی از این ابزارها که در لاتین اکواتوریوم، Equatorium، نامیده میشود برای تعیین مدار خورشید و سیارات به کار میرفته است.
کشف و استفاده از مواد نفتی:
مواد نفتی به صورتهای گوناگون در جهان باستان، ایران و میانرودان، شناخته شده و به کار برده میشده است. گذشته از استفادههای سوختی و گرمائی که از آغاز عمل شناخت قیر و برداشتهای متافیزیکی از آتش و آتشجاویدان بوده، در دانش و فناوری استفاده میشده است. کاربرد آن به صورت عامل چسباننده، عایقبندی کننده و ملات بوده است. ایرانیان، کف کشتیها را قیراندود و نفوذ ناپذبر میساختهاند.
استفاده از آتش در صنایع نظامی:
کاربرد آتش در جنگ، برای سوزاندن کشتیها و تأسیسات دریایی دشمن، از دوران باستان معمول بوده است. در ارتش ایران، هم در نیروی زمینی و هم در نیروی دریایی همواره گروهی به نام نفتانداز، نپتان یا نفات، با اونیفورم ویژه خود ماموریت پرتاب مواد قیری و نفتی را بر عهده داشتهاند. سادهترین روش، پرتاب آتش با تیر بوده است، این روش سپس به صورت پرتاب ظرفی از آتش، نارنجک مانند، تکامل پیدا نمود. برای پرتاب رفهای بزرگ از ابزارهای مکانیکی، همچون منجنیق، سود میجستند.
نفت یا نپتا، که در شاهنامه از آن تحت عنوان قاروره یاد شده است، تا مدت ها جزو اسرار نظامی بود. پروکوپیوس، Preoccupies، تاریخ نگار رومی در سده ششم میلادی، از روغن مادها نام میبرد و میگوید که ایرانیان، ظرفهایی از روغن مادها و گوگرد را پر کرده و آنها را آتش زده و به سوی دشمن پرتاب میکنند. پروکوپیوس میگوید که این ماده در روی آب شناور مانده و به محض تماس، کشتیهای دشمن را به آتش میکشیده است. در شاهنامه فردوسی واژه قیر به صورت قار به کار رفته است.
چو دریای قار است گفتی جهان همه روشناییش گشته نهان
یکی خیمه زد بر سر از رود قار سیه شد جهان، چشمها گشت تار
خشاب (چراغ دریایی):
از دورانهای پیشین در دریای پارس ساختمانهایی ساخته بودند که بر فراز آنها آتش افروخته میشد. این ساختمانها عمل برجدریایی و چراغدریایی را برای راهنمایی دریانوردان و همچنین خبررسانی انجام میدادند. فاصله این چراغهای دریایی چنان بوده که با ناپدید شدن یکی، دیگری نمایان میشده است. برجهای دریایی، با آتشی که بر فراز آنها افروخته میشد، به چند دلیل ساخته میشدند. نخست آنکه، با بالا آمدن آب در زمینهای کم عمق این خطر وجود داشته که کشتیها ندانسته به سوی آبهای کم عمق رفته، به شن نشسته و نابود شوند. دوم آنکه، با دیدن نور در تاریکی، کشتیها، در تاریکی شبانگاه و هوای ابری راه و جهت خود را بیابند. سوم اینکه، در صورت یورش دزدان و غارتگران دریایی، به پادگانهای زمینی و رزمناوها خبر داده تا به سرعت جهت مقابله با آنها اقدام کنند. دلیل چهارم این بوده است که دریابانهای مستقر در این ساختمانها، پدیدههای هواشناختی و دریاشناختی را ثبت میکردهاند. دریانوردان تازهکار ایرانی از این اطلاعات برای رویارویی با رخدادهای هوا و دریا، به ویژه رخدادهای چرخهای و دورهای استفاده میکردند.
دوربین (تلسکوپ):
در تاریخ سلسله پادشاهی یوان در چین مندرج شده که برای تأسیس رصدخانه پکن، به سرپرستی کوئوشوچینگ منجم دربار، تعدادی ابزارهای رصدی از رصدخانه مراغه در ایران خریداری شده است. از جمله این ابزارها ذات الحلق، عضاده (الیداد)، دو لوله رصد، صفحهای با ساعت های مساوی، کره سماوی، کره زمین، تورکتوم (نشان دهنده حرکت استوا نسبت به افق) هستند. چینیان لوله رصد را وانگ-تونگ نامیدهاند. به گفته تاریخ سلسله پادشاهی یوان، ایرانیان از این اختراع نه تنها برای رصد اجرام آسمانی، بلکه برای مشاهده دوردستها، به ویژه در دریا سود میجستهاند.
مدور بودن زمین:
پژوهشگران با بررسی محتوای سفره هفت سین ایرانی به این نتیجه رسیده اند که ایرانیان از زمان های بسیار قدیم می دانستند که زمین گرد و در فضا شناور است، چرا که ایرانیان باستان از دیر باز سیب را به عنوان نمادی از کره زمین در ظرفی پر از آب در سر سفره هفت سین قرار می دادند و اولین قومی بودند که در جهت اثبات این فرضیه عملا به شمال اروپا سفر کردند و از آنجا به آفریقا و جبل الطارق رفتند و کتابهای این بحر پیمایی ها توسط ایرانیان در واتیکان یونان موجود بوده است و کریسف کلمب بعد از خواندن این کتابها تصمیم گرفت که از راه دریا سفر کند و با اتکاء به همین منابع بود که در جریان دریانوردی خود آمریکا را کشف کرد.
پزشکی دریایی:
در سفرهای دریایی اکتشافی که در زمان هخامنشیان انجام میشد، همواره پزشکانی با کاروانهای دریایی همراه بودند که وظیفه مراقبتهای بهداشتی دریانوردان را بر عهده داشتهاند. در دانشگاه جندی شاپور، دوره ساسانیان، هم بخشی به گردآوری اطلاعات در باره بیماریهای دریانوردان و راههای درمان آنها اختصاص داشته است. اما نخستین کتابی که در این باره نوشته شد، بخشی از کتاب جامع، فردوس الحکمه، است که توسط علی بن ربان طبری (تبرستانی)، پزشک ایرانی، گردآوری و تالیف شده است. ربان تبرستانی، یک پزشک بود که در طی سفرهای فراوان دریایی خود اطلاعاتی در باره بیماریهای دریانوردان و درمان آنها گردآوری نمود. او یادداشتهای ارزشمند خود را برای پسرش علی به میراث گذاشت. علیبنربان تبری نخستین کتاب جامع در پزشکی را نوشت که بخشی از آن به بیماریهای دریایی و درمان آنها اختصاص داشت. هم او بود که در زمان اقامتش در شهر ری به آموزش پزشکی پرداخت و رازی پزشک نامدار ایرانی و کاشف الکل، شاگرد او بوده و اصول علم طب را از وی فراگرفته بود، ابوعلیسینا هم در بخش پنجم کتاب قانون، بیماریهای کل بدن، فصلی را به بیماریهای دریایی اختصاص داده است. علی بن عباس اهوازی نیز در دانشنامه پزشکی خود در سده چهارم هجری در این زمینه مطالبی را ارائه داشته است.
شهرسازی:
از دیگر چیزهایی که ایرانیان به دیگران آموختند، شهر سازی بود، اولین شهر با مفهوم واقعی شهر در ایران ساخته شد و هرودوت که او را پدر مورخین می دانند می گوید: کوروش مبادرت به ساختن بیست شهر در ایران کرد و گفت که عرض معابر درجه اول شهرها هشتاد زراع باشد، اگر زراع را نیم متر فرض کنیم، معابری که کوروش ساخت چهل متر عرض داشتند.
بعضی از مورخین غرب میگویند وقتی اسکندر می خواست شهر اسکندریه را در مصر بنا کند از معماری به نام تری دات استفاده کرد و کار شهر سازی را به او نهاد و او اولین شهر را بنا نهاد، اما هرودوت مورخ می گوید: «اگر اسکندر و مهندس او مجاری فاضلاب را در ایران نمی دیدند، عقلشان نمی رسید که شهر اسکندریه باید دارای مجرای فاضل آب باشد و شهرهای شمال ایران مدت ها قبل از این که اسکندر به ایران بیاید مجراهای فاضل آب داشت.»
به همین دلیل گفته می شود که شهر اسکندریه از روی نقشه های شهرهای شمال ایران ساخته شده است، چرا که در اسکندریه نیز مانند شهرهای شمالی ایران امکان حفر چاه برای فاضلاب وجود نداشت، زیرا چاه های حفر شده خیلی زود به آب می رسیدند، بنابراین مجبور می شدند، راهی برای فاضلاب بسازند.
تری دات مهندس اسکندر بعد از ساختن شهر می خواست نقش چهره ی اسکندر را روی کوه افس حجاری کند، درست مثل ایرانیان که نقش خود را در هزاران سال قبل بر دیوارها و کوه ها حجاری می کردند، این کوه نهصد متر ارتفاع داشت، اما زمانیکه تمام وسایل را بر پای کوه فراهم کرد، خبر رسید که اسکندر براثر بیماری در بابل فوت کرده است، این خبر چنان بر مهندس بنا نا خوش آمد و او را متاثر کرد که با کارد حلقوم خود را پاره کرد و به زندگی خود خاتمه داد.
به قول پروفسور فرای دانشمند ایران شناس آمریکایی که عقیده دارد: ایرانیان در سرزمینی زندگی می کردند که وضع طبیعی برای غارنشینی مناسب نبوده و در سراسر ایران شاید غارهای قابل سکونت وجود نداشته و بعید نیست این از عواملی بود که ایرانیان را وادار به خانه ساختن کرده است، البته اسکت های ایرانیان در اندگ غارهای موجود در ایران به دست آمده ولی ایرانی ها از هفده هزار سال قبل، غارنشینی را رها کرده و خانه نشین شدند، در صورتی که قسمتی از اروپاییان تا ششصد سال قبل از میلاد هم غارنشین بوده اند.
آجر پزی:
از جمله اکتشافاتی که اسکندر در ایران دید ساختن کوره های آجر پزی بود که هنوز هم در ایران دیده میشود.
جاده سازی:
کوروش، در سال دهم پادشاهی خود، جاده سراسری آسیا را احداث کرد که بعد ها به جاده ابریشم معروف شد. اولین راه شوسه و زیرسازی شده در جهان توسط داریوش هخامنشی ساخته شد، راهی که موسوم به راه شاهی(شاهراه)بود که میان سارد و شوش قرار داشت و در حدود ۲۴۰۰ کیلومتر طول داشته است.
«کارکوپی نو» مورخ مشهور فرانسوی که در شناسایی روم قدیم تخصص دارد می گوید که رومی ها اولین ملت هستند که جاده های شوسه ای که زیرآن سنگ چین میشد را ساختند و اولین جاده از آن نوع در دویست سال قبل از میلاد مسیح در روم ساخته شد، اما استرابون که در نیمه دوم قرن چهاردهم قبل از میلاد با اسکندر به ایران آمد، در کتاب خود وسعت و زیبایی جاده های شوسه ایران را می ستاید و می گوید که جاده های مزبور سنگ چین یا سنگ فرش شده است و روی آن خاک نرم می ریزند تا عابرین پیاده و سواران و ارابه ها به سهولت از آن عبور کنند و هنگامی که استرابون با اسکندر وارد ایران گردید ایران لااقل از سه قرن قبل از آن تاریخ دارای بهترین جاده های شوسه آن زمان بوده است.
آموزش عمومی:
یکی دیگر از مواردی که اسکندر پس از ورود به ایران از ایرانیان فرا گرفت، آموزش عمومی بود، زیرا در آن زمان همه در ایران خواندن و نوشتن را فرا گرفته بودند و حال آنکه در یونان آن زمان عده ی کمی خواندن و نوشتن را فراگرفته بودند.
تولید پوشاک:
یکی دیگر از چیزهایی که اسکندر از ایرانیان یاد گرفت رسم پوشیدن لباسهای خوب و پوشیدن کفش بود، اسکندر و یارانش لباس هایی در بر داشتند که پیوسته آنها را نیمه برهنه جلوه می داد و کفش های آنها یک قطعه چوب مسطح بود که به وسیله ی تسمه یا طناب به پا متصل می گردید، در حالی که در همان زمان، لباس ایرانیان با ظرافت و زیبا طراحی و تولید می شد.
به همین دلایل هر قدر اسکندر و همراهانش در ایران ماندند بیشتر به اهمیت و ارزش تمدن ایرانیان پی بردند و وقتی ارسطو به شاگرد خود اسکندر نوشت که برای چه به یونان بر نمی گردد اسکندر جواب داد: «اگر تو هم به ایران مراجعت کنی مثل من پایبند می شوی».
کشف معدن:
ایرانیان مردمی بودند که در یک کشور خیلی وسیع و به اصطلاح در آغوش طبیعت زندگی می کردند و قسمت زیاد عمر آنها درصحرا و مناطق کوهستانی می گذشت و به همین جهت قبل از اقوام دیگر معادن از جمله؛ مس و ذغال سنگ را کشف کردند.
اختراع فلزات:
ایرانیان اولین افرادی بودند که مس را کشف و اولین کسانی بودند که در شهر سیلک در اطراف کاشان کنونی فلزات را ذوب کردند، ایرانیان از فلزات و بخصوص مس و نقره و طلا دایره های کوچک می ساختند که حمل آن آسان بود و چون زاویه نداشت جیب را پاره نمیکرد و آن را هنگام داد و ستد وسیله پرداخت بهای اجناس قرار میدادند و همان طور که روی هر سنگ ترازو وزن آن حک شده بود روی هر قطعه فلز نیز ارزش آن را حک کرده بودند.
ضرب سکه:
اولین حکومتی که اقدام به ضرب سکه نمود هخامنشیان در ایران بودند و همچنین ذغال سنگ را نیز آنان کشف کردند، لااقل پانصد سال قبل از اینکه اولین سکه در لیدی ضرب شود در ایران پول سکه ای رایج بوده است.
ایرانیان اولین ملتی بودند که رسم به کار بردن پول را به اقوام دنیا آموختند.قبل از این که ایرانیان رسم به کار بردن پول را به جهانیان بیاموزند وسیله ی مبادله در دنیا عبارت بود از مبادله پایا پای و مردم فی المثل گندم میدادند و مس خریداری میکردند.
ساخت شیشه:
یکی از بزرگترین اختراعات ایرانیان شیشه است که مورخین مغرب زمین آن را منسوب به فنیقی ها کرده اند، در آن زمان که هنوز فنیفی ها شیشه را کشف نکرده بودند، ایرانیها بر پنجره ی خانه های خود شیشه داشتند و در تابستان برای اینکه از تابش نور خورشید بکاهند پرده هایی از پنجره آویزان میکردند که جلوی گرمای خورشید را بگیرد. که به اسم پرده ایرانی مشهور شد و از ایران به یونان رفت.
(ذبیحاله منصوری: غزالی در بغداد) به نقل از امید عطایی، نیز در کتاب خود نوشته است که یکی دیگر از اختراعات ایرانیان، شیشه است که تاریخنویسان مغربزمین آن را منسوب به فینیقیها کردهاند. «ذبیحاله منصوری» در کتاب ایران سرزمین جاوید، مینویسد اگر شیشه در فینیقیه اختراع شد برای چه در یونان مورد استفاده قرار نگرفت؛ در صورتی که بین آن دو کشور رابطه دایمی برقرار بوده و چرا «استرابون» یونانی پس از اینکه وارد ایران شد از دیدن شیشه پنجره در ایران شگفتزده شد.
عینک:
عینک که اصل آن «آینک» است، از اختراعات ایرانیان به حساب میآید، پرفسور «پوپ» در کتاب «هنرهای زیبای ایران» عکس دستهیک عینک را چاپ کرده که مربوط به پیش از میلاد است و در ایران به دست آمده و هیچ فرقی با دسته عینکهای امروزی ندارد، در بیمارستان «گندی شاپور یا جندی شاپور» هم یک بخش چشمپزشکی وجود داشت به بیماران عینک میدادند، اعراب کاربرد عینک را از ایرانیان آموختند.
کشف ابزار جراحی مغز انسان مربوط به ایران باستان
در اکتشافات و لایهبرداریهای اخیر که در محوطه باستانشناسی تممارون توسط گروه باستانشناسی انجام شده، ابزار جراحی مغز انسان مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد مسیح کشف شده است. در گذشته نیز نمونههایی از این آثار در شهر سوخته سیستان مشاهده شده که در کف خانههای مسکونی هزارههای پیش از میلاد پیدا شدهاند، دانش بشر در دورههای متوالی با شیوههای مختلف به بلوغ رسیده است و همچنین اقوام باستانی حاضر در این مناطق از هوش و درایت منحصر به فردی در حل مشکلات و مسایل پزشکی برخوردار بودهاند، همچنین در این منطقه در سطوح بالایی نیز آثاری مربوط به دوره اشکانی مشاهده شده که نشاندهنده آن است که بشر در دورههای مختلف تاریخی در این محوطه سکونت داشته است، این منطقه دارای محدوده وسیعی از تپههای باستانی بوده و به دلیل قرار گرفتن در میان دو رود به بینالنهرین کوچک شباهت داشته است.
انبار غله:
داریوش هخامنشی، سه هزار سال قبل، مبادرت به ساخت سیلوی گندم به صورت دقیق و علمی کرده بود. وی در وصیت خویش می گوید: «ده سال است که من مشغول ساختن انبارهای غله هستم و روش ساختن این انبار ها را که از سنگ ساخته می شود و به شکل استوانه است، در مصر آموختم. چون انبار ها پیوسته تخلیه می شود، حشرات در آن به وجود نمی آید و غله در این انبارها چندین سال بدون این که فاسد شود، می ماند».
اولین سیستم استخدامی:
اولین سیستم استخدامی دولتی به مدت ۴۰سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری را کوروش کبیر در ایران پایه گذاری کرد و طرح سواد آموزی اجباری را داریوش به صورت رایگان بنیان گذاشت. داریوش به تشکیل « سپاه جاودان» پرداخت که شمار ایشان به ده هزار تن می رسید. در هر شهر نیز پادگانی وجود داشت.
مهر(لوح) گلین:
کهنترین سند دریانوردی ایرانیان، مهری است که در چغامیش دزفول بدست آمده است. تاریخ تمدن ناحیه چغامیش به ششهزارسال پیش از میلاد میرسد. این مهر گلین، یک کشتی را با سرنشینانش نشان میدهد. در این کشتی یک سردار پیروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته، و اسیران زانوزده در جلوی او دیده میشوند. در این مهر یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل هم دیده میشوند. نقشهای برجسته پاسارگاد نمایانگر توانمندی دریایی ایرانیان و فرمانروایی ایشان بر هفتدریاست.
چکیده نویسی:
در دربار پادشاهان ایرانی، گروهی از دبیران وظیفه داشتند که گزارشهای رسیده از اطراف کشور را کوتاهنوشته کرده به مقامات بالاتر ارائه دهند. در امر دریانوردی و کشتیرانی هم نیاز دریانوردان ایرانی در به همراه داشتن چکیدهای از سفرهای پیشین دیگر دریاپویان در مسیرهای دریایی، باعث گسترش این فن در میان دریانوردان بوده است.
جرثقیل:
ابداعی منتسب به « ابن سینا » که ترکیبی است از چرخ دنده، پیچ دنده و قرقره های ثابت و متحرک، همچنین مبتنی بر قوانین مکانیک حاکم بر اهرم ها و چرخ دنده ها بوده،ب ه گونه ای که با نیروی معادل ده من، باری به وزن ده هزار من را بلند می کرد.
ترازو:
ترازوهای ابداعی «ابوریحان بیرونی» و «خیام»، برای اندازه گیری وزن مخصوص جامدات و نیز تعیین میزان زر و سیم در یک جسم مرکب به کار می رفته است و ترازوی ابداعی «خازنی»، برای اندازه گیری دقیق وزن مخصوص و چگالی نسبی اجسام به کار گرفته می شد.
سنگ ترازو:
در ایران وزن سنگها را روی آن می نوشتند و هم امروز این سنگها وجود دارد و نشان می دهد که در این قسمت و در مورد سایر مقیاس ها ایرانیان قدیم هزارها سال بر اروپاییان سبقت داشتند.
واحد سنجش مایعات:
هزاران سال قبل از این که لیتر فرانسوی واحد مقیاس حجم برای سنجیدن مایعات گردد، گپل ایرانی به اسم دیگر وسیله ی سنجیدن مایعات بود و ظرفیت گپل را روی آن می نوشتند.
واحد سنجش مسافت:
هزاران سال قبل از اینکه کیلومتر فرانسوی ابداع گردد، ایرانی ها فرسنگ را برای مقیاس سنجیدن طول جاده ها ابداع کرده بودند و در هر جاده بعد از هر فرسنگ یک سنگ نصب می نمودند و روی آن میزان راهی را که تا شهر نزدیک و شهر دور وجود دارد می نوشتند.
آسیاب های بادی و آبی :
محمد حافظ اصفهانی، شرحی مفصل و فنی از دستگاه آسیاب آبی خویش در کتاب «سه رساله در اختراعات صنعتی» ارائه می دهد. منشاء پیدایش آسیاب های بادی را باید نواحی شرقی ایران،ی عنی خراسان و سیستان دانست.
ستارهشناسی:
ایرانیان نیز همچون دیگر تمدنهای باستانی از دانش ستارهشناسی در دریانوردی و دریاپویی سود میجستند. توضیحات بیشتر در این رابطه در آینده ارائه خواهد شد.
کشاورزی:
دوران نوسنگی را عصر کشاورزی دانستهاند. در این دوران، در برخی نواحی آسیای نزدیک (خاورمیانه)، انسان از مرحله جمعآوری و شکار به مرحله کشت و اهلی کردن برخی جانوران، انتقال یافت.
ساکنین ایران را قبل از رسیدن ایرانیان میتوان زیر عنوان کلی کاسپین که دریای خزر به نام آنهاست جمع نمود، کاسپین ها کشاورزی می کردند. این مردم نخستین کشاورزان جهان بوده اند که به کار کاشت و داشت و برداشت محصولات کشاورزی اشتغال داشتند و کشاورزی از سرزمین آنها به خاک های رسوبی رودخانههای سند و سیحون و جیحون و دجله و فرات رسیده است.
صنعت:
بین هفت تا هشت هزار سال پیش، مراکز روستانشین در چند نقطه از ایران در منطقه تمدن جیرفت در تمدن تپه سیلک نزدیک کاشان و در اطراف مرودشت و در فاصله کمی از شوش، قدیمی ترین شهر موجود دنیا، وجود داشته است.
از روی یک قسمت از آثار تمدن تپه سیلک، که گمان میرود مربوط به هزاره چهارم پ.م. باشد، پیدا شده است که اهالی آنجا به بافندگی و کارکردن با فلزات و استعمال مهر و چرخ کوزه گری پی برده بودند
چاپارخانه و پست:
ایرانیان باستان یکی از مهمترین بنیانگذاران نظام پستی به شمار میروند که دارای سازمانی رسمی به نام دیوان برید یا چاپار بودند، در حقیقت تمامی امور ارتباطی ایران زمین در آن زمان، به وسیله دیوان برید تامین می شد، مجریان و اداره کنندگان این دیوان در زمینه های مختلف شغلی، مانند رده های سردبیر، چاپار سوار، پیاده و غیره انجام وظیفه می کردند.
در لغت نامه دهخدا آنجا که از چاپار نام برده، چنین آمده است: چاپار یک کلمه ترکی است که مترادف تازنده از مصدر چاپماخ به معنی تازیدن بوده و در فارسی به معنای پیک، برید، پست، قاصد، نامه بر مصطلح گردیده است.
بنا به روایت تاریخ، ایرانیان نخستین ملتی بودند که اقدام به تاسیس چاپار خانه ای منظم کردند، ایرانیان این تشکیلات اداری را از زمانهای بسیار دور بنیانگذاری و سازماندهی کرده اند. در تمامی اسناد ابداع پست را به ایرانیان نسبت داده اند. از جمله در نوشته های تاریخی جهان باستان که سابقه تاسیس چاپارخانه را در ایران به زمان هخامنشی و سابقه ایجاد آن را به داریوش اول نسبت داده اند و معتقدند که بنیان گذار چاپار (پست) در جهان داریوش اول است.
یکی از مشهورترین و حساسترین تشکیلات اداری هخامنشایان چاپارخانه بود که گروه چابک سواران آن، ارتباط دایمی بین مرکز و ایالات ایران را برقرار می کردند و در کوتاهترین زمان اخبار و گزارشهای واصله از گوشه و کنار ممالک را به مرکز و از مرکز به دور ترین نقاط کشور می بردند. بنا به تصدیق و تایید اغلب مورخین جهان باستان از جمله هرودت، چاپارخانه های ایران یکی از وسیعترین شبکه های ارتیاطی و منظم ترین ادارات دنیای کهن محسوب می شدند.
تمام مراسلات پستی ایران توسط سیستمی از شبکه های وسیع راهداری، که محل رفت و آمد پیک های سواره و پیاده بود انجام می شد. تمامی راهها بسیار عالی و از لحاظ درجه بندی در سطح بالایی قرار داشت، چنانچه بدون راههای سهل العبور و دستگاه منظم چاپار خانه، امکان ارتباط منظم مرکز با سایر نقاط امکان پذیر نبود.
کولر آبی طبیعی (خسخانه):
یکی از ابتکارات ایران قدیم خس خانه بود. خس خانه در مناطق گرمسیر ایران ساخته می شد که عبارت بود از یک اطاق وسیع دارای چهار دیوار مجوف و مشبک و جوف دیوار را پراز خس میکردند، یعنی پراز بوته های خار که از بیابان کنده می شد، بالای اطاق و روی سقف مخزنی از آب وجود داشت و از آن مخزن دائما آب روی بوته ها ریخته می شد و چون دیوار مشبک بود نسیم از خلال بوته های مرطوب می گذشت و دایم هوای خنک از اطاق عبور می کرد و کسانی که در آن اطاق در فصل تابستان سکونت داشتند نه فقط احساس گرما نمی کردند، بلکه هنگامی که یک نسیم تند می وزید مجبور بودند خود را بپوشانند که از برودت معذب نباشند.
بادگیر:
کاریز و بادگیر و همچنین خانههای گنبدی، بدون تردید از نمادهای تمدن ایرانی بشمار می روند، هر سه کلمه بصورت معرب به زبان عربی نیز راه یافته اند و قنات، بادجیر و بادکیر و قبه و قبعه معربهای فارسی کلمات فوق هستند.
بادگیرها برجهایی برجکهای کوچکی به صورت چهارضلعی یا چند ضلعی های منتظم هستند که ساختار مثلث در آنها به هیچ وجه دیده نمی شود و برای تهویه بر بام خانهها، محراب مساجد یا بالای آب انبارها و دهانهٔ معدنها برای تهویه هوا ساخته میشود، بادگیرها به پهنای ۳ تا ۵/۳ متر با تعداد دریچه های متفاوت برای جریان و تهویه هوا بوده اند، سیستم کاری بادگیرها به این نحو میباشد که هوای جاری بیرون از خانه را به داخل خود میکشند و با مخازن آبی که درون آنها تعبیه شده، هوا را خنک و سبک میکنند و به داخل خانه هدایت میکنند.
بادگیرها معمولاً یک طرفه، چهار طرفه و یا هشت طرفه میباشند. در شهر یزد تمامی بادگیرها مرتفع و چهار طرفه یا هشت طرفه هستند. ولی برعکس در شهر میبد که در ۵۰ کیلومتری غرب شهر یزد است، بادگیرها کوتاه و یک طرفه هستند. این امر بدین خاطر است که در میبد، بادهای کویری، توام با گرد و غبار از سمت کویر میوزد و اهالی مجبورند که بادگیرهای خود را پشت به این باد و در جهت باد مطلوب بسازند. ولی در یزد، چون بین دو رشته کوه قرار گرفته، بادهای کویری کمتر جریان دارد و میتوان بادگیرهای مرتفع چند طرفه احداث نمود.
بادگیرها عمدتا از سنگ و ساروج و بعدها از آجر ساخته می شده اند، در شهرهای جنوبی ایران چوب هایی به نام چندل که ریشه هندی دارند و در در برابر رطوبت مقاوم هستند، بصورت افقی این بناها را در برگرفته اند که به عنوان پله برای تعویض سالیانه کاهگلهای بام، استفاده می شدند.
بسیاری از بادگیرها را با نقوش اسلیمی، گچبری کرده اند، ظرافت و زیبایی این نقش و نگارها که ریشه مذهبی دارند با توانایی مالی خانواده ها، ارتباط مستقیم داشته است، لذا برخی از کارشناسان معتقدند بادگیر خانه ها در ایران نمایانگر تشخص و منزلت اجتماعی صاحبان آنها در گذشته بود؛ این موضوع از طریق ارتفاع و نوع تزئینات آنها مشخص می شود، در ساخت بادگیرها از تواناییهای معماری ایرانی به خوبی بهره گرفته شده؛ به گونهای که بادگیرها علاوه بر آن که اهداف زیست محیطی را برآورده میکنند، جزیی از ساختمانهای زیبای چشمگیر نیز به شمار میآیند و رهگذران با عبور از کوچههای شهر، با تماشای بادگیرهای متنوع، از لذت بصری نیز بهره میگیرند.
دقیقا معلوم نیست اولین بادگیری جهان که سمبل معماری ایرانی هستند، در کدام شهر ایران ساخته شده ولی سفرنامه نویسان قرون وسطی بیشتر از بادگیرهای شهرهای کویری و گرم و خشک مانند یزد و گناباد و طبس، کرمان، بم و زاهدان نام بردهاند، اما در شهرهای جنوبی کشور نیز بادگیرهای زیادی وجود داشته است، حتی با اینکه نیشابور آب و هوایی متفاوت با شهرهای کویری ایران دارد، در گذشته در آنجا نیز از بادگیر استفاده می شده است.
بادگیرها انواع مختلفی دارند، اما یک نوع از آنها به نام بادگیر چپقی منحصر به فرد است و در حال حاضر یک نمونه از آن در سیرجان باقی مانده است. برخی از بادگیرهای مشهور عبارتند از: بادگیر اعظم بازار برزگ کرمان، بادگیر عمارت بروجردیها در کاشان، بادگیر عمارت عباسیون (عباسیها) درکاشان، (این بادگیر پائینتر از سطح حیاط بود)، بادگیر عمارت طباطبایی در کاشان، بادگیر عمارت دولتآباد در یزد (با ارتفاع ۱۸ متر بلندترین بادگیر موجود است). بادگیرهای آب انبار شیش (بادگیری است در یزد که همانطور که از نام آنها پیداست ۶ عدد میباشد)، بادگیرهای بندرعباس، لارستان، قشم و سیستان و عمارت بادگیر نگین مجموعه کاخ گلستان (بنایی متعلق به دوران سلطنت فتحعلی شاه که در ضلع جنوبی باغ گلستان ساخته شد و در زمان ناصرالدین شاه با تصرفات عمدهای که در آن انجام گرفت به شکل امروزی درآمد، وجه تسمیه این بنا به علت وجود برجهای بادگیر به منظور تولید هوای خنک، مطبوع و انتقال آن به داخل عمارت حوضخانه و تالار اصلی بوده است، در زیر تالار و عمارت مزبور حوضخانه وسیعی وجود دارد که چهار بادگیر بلند پوشیده از کاشیهای معرق، آبی، زرد و سیاه با قبههای زرین در چهار گوشه آن باعث خنک شدن هوای حوضخانه، تالار و اطاقها میشود) که از دیدنیترین بادگیرهای ایران هستند.
در بندرعباس به دلیل شرجی هوا بیشتر بادگیرها یک طرفه بودند، در صورتی که در مناطق خشک تر از بادگیرهای چهار طرفه استفاده می شد.
در بسیاری از مواقع، بادگیرهای سواحل جنوبی ایران با بادگیرهای کویری اشتباه گرفته می شوند، بادگیرهای سواحل جنوب ایران، دارای ارتفاعی کوتاه اند در صورتی که بادگیرهای کویری بلندترند و با به جریان انداختن هوا بر روی قناتهای آب، باعث از بین رفتن خشکی هوای کویر می شوند.
حمام گاز سوز:
ساختمان حمام شیخ بهایی مربوط به ۳۰۰ سال پیش یعنی دوره دوره صفوی – قاجار است و در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۰۶۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این حمام با استفاده از یک سیستم پیچیده مهندسی به مدت طولانی تنها با یک شمع روشن می شده است، درباره چگونگی گرم شدن این حمام به کمک شمع، نظریات فراوانی وجود دارد، اما تنها نظریه قابل قبول درباره این حمام این است که یک سیستم سفالینه لوله کشی زیرزمینی در حد فاصل آبریزگاه مسجد جامع و این حمام وجود داشته که با روش مکش طبیعی، گازهایی مانند متان و اکسیدهای گوگردی را از سیستم فاضلاب به مشعل خزینه حمام هدایت می کرده و این گازها به عنوان منبع گرما در مشعل خزینه می سوخته است.
این احتمال وجود دارد که این گازها به طور مستقیم از مواد زاید دفع شده در خود حمام یا مسجد کنار آن جمع آوری می شده است.
بنا بر نقلی مشهور زمانی که تعدادی محقق انگلیسی می خواستند راز گرم شدن این حمام به کمک شمع را بفهمند با دستکاری در معماری بنا باعث شدند که شمع حمام نیز با مشکل مواجه شود و از آن زمان دیگر این شمع روشن نشده است.
گاو بازی:
شواهد تاریخی نشان می دهد که یکی از ابداعات ایرانیها گاوبازی است همانگونه که همه ی ملل جهان این بازی را مخصوص اسپانیا می دانند باید گفت که این بازی اولین بار توسط ایرانیها به وجود آمد و این بازی که نقش های آن در حالیکه که زنان سوار بر گاوها هستند، در جزیره ی کرت که قرن ها پیش توسط ایرانیان کشف شده، به دست آمده است .(زنان در آن دوران قوی تر بودند و می توانستند گاو سواری نمایند)
ایـــران ، خاستگاه تخته نَـــرد
نخستین نمونه بازی که به نظر میرسد نیای این بازی باشد، «بساط بازی» است که به شکل عقاب و عقرب از جنس سنگ صابونی در حاشیه هلیل رود در “جیرفت کرمان” در طی کاوشهای پروفسور یوسف مجیدزاده کشف شد و دارای سوراخ هایی است که مهرهها در آن جای میگرفتند. اما نخستین نمونه مشابه نمونه امروزی در شهر سوخته سیستان از گور باستانی موسوم به شماره ۷۶۱ به همراه ۶۰ مهره آن کشف شده است که بسیار قدیمی تر از تخته نردی است که در گورستان سلطنتی اور در بین النهرین پیدا شده بود. بر اساس یک نوشتهٔ پهلوی بنام چترنگ نامک، این بازی را بزرگمهر در پاسخ به بازی شطرنج که پادشاه هندوستان برای انوشیروان میفرستد، ابداع میکند و نام آن را به افتخار اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی، “نیواردشیر” می گذارد. داستان اختراع تخته نرد در مقابل چترنگ داستان بسیار شیرینی است که در شاهنامه از زبان فردوسی نقل شده است.
اختراع خط و پیدایش خط پارسی باستان:
گفته می شود که ایرانیان در زمان هخامنشیان کم کم خط میخی را که سومریها ساخته بودند، از بابلیها وأکادیها در اختیار گرفتند و برای زبان پارسی باستان، ساده و سازگار کردند و تا دوران ساسانی همین خط میخی به کار برده می شد.
مفصل ترین ومهم ترین نوشته های پارسی ایران باستان از داریوش یکم است که بیشتر همراه دو متن بابلی و عیلامی است. از دوران پیش از او تنها پنج سنگ نوشته به دست آمده که دوتای آن از کوروش نخستین پادشاه هخامنشی می باشد. در بین آنها می توان به منشور معروف کورش اشاره کرد که به خط میخی بابلی نوشته شده است.
در صده پنجم پیش از میلاد برای نخستین بار به فرمان داریوش خط میخی پارسی باستان را با اقتباس از خط عیلامی درست کردند..
اولین نوشته ای که به زبان پارسی باستان وجود دارد همانا کتیبه سه زبانه بیستون که به زبان عیلامی، پارسی باستان و بابلی نوشته شد است.
در نوشته های این کتیبه ملاحظه می شود که اختلاف خط میخی پارسی باستان با دیگر خط های میخی بسیار ناچیز است. این خط در زمانی معین و به یکباره با تقلید از تجربه ای خط های میخی آسیای غربی به ویژه خط میخی عیلامی پدید آمده است.
با این حال گروهی از محققان معتقدند اولین مردمانی که ۷۰۰۰ سال پیش حروف الفبا را ساختند، مردم جنوب ایران بودند و چون ایرانیان به احتمال زیاد خط و الفبا را برای نوشتن قوانین و اوراد مذهبی اختراع کردند، می توان گفت اولین کتاب مذهبی که در جهان نوشته شد در ایران به رشته تحریر در آمد و این موضوع قدمت کتاب اموات را که در مصر نوشته شده را متزلزل می کند.
پروفسور کامرون ایرانشناس معروف آمریکایی می گوید، اگر در ایران مبادرت به حفاری منظم نماییم بعید نیست آثار و اسنادی به دست بیاید که باعث حیرت جهانیان شود و به خصوص ثابت گردد که ایرانیان اولین معلم خط و الفبا در جهان بوده اند.
سایر کشفیات ایرانیان:
ü اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند ایرانیان بودند
ü اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند .
ü اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند
ü اولین ارتش سواره در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با ۱۱۵ سرباز
ü اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند، ایرانیان بودند
ü اولین عمل جراحی مغز در ایران باستان صورت گرفته است.
ü اولین کانال استراتژیک جهان یعنی کانال سوئز بوسیله داریوش ساخته شده است.
ü اولین چشم مصنوعی توسط ایرانیان ساخته شده است.
ü اولین آرم شبیه آرم نازی با قدمتی ۷۰۰۰ ساله در ایران پیدا شده است
ü اولین منشور حکومتی جهان متعلق به کوروش، شاه ایران بوده است
ü اولین قوانین ریاضی شناخته شده با عنوان رادیکال در ایران کشف شد
ü اولین شانه در ایران کشف شده است
ü اولین کنده کاری در ایران مشاهده شده است
ü اولین تصاویر از اهلی کردن حیوانات در ایران کشف شده است.
ü اولین تار بوسیله ایرانیان اختراع شده است
ü اولین شراب خوری در ایران ساخته شده است.
ü قدیمی ترین پرچم جهان متعلق به ایرانیان و شهداد می باشد
ü اولین دین و عبادت گذاری در ایران کشف شده است
ü اولین تاس در ایران کشف شده است
ü اولین تصاویر متحرک در ایران طراحی شده است
ü اولین مردمانی که سیستم اگو یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر اختراع کرد ایرانیان بودند.
ü اولین مردمانی که اسب رام را به جهان هدیه کردند ایرانیان بودند.
ü اولین مردمانی که حیوانات خانگی را تربیت کردند و جهت بهره مندی از آنان استفاده کردند ایرانیان بودند.
ü اولین مردمانی که چتر را اختراع کردند ایرانیان بودند .
ü اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند، ایرانیان بودند و کریستف کلمب و واسکودوگاما بر اثر خواندن کتابهای ایرانی که در کتابخانه واتیکان بوده به فکر قاره پیمایی افتاده اند.
ü اولین بار کلمه شاهراه از راهی که کوروش بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است .
ü اولین بارداریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کوروش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.
ü اولین بارکوروش کبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که خجند امروزی نام دارد.
ü اولین بارکوروش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از ۱۰۰۰ متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد.
ü اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کوروش در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد.
ü اولین باردیوارچین با بهره گیری ازدیواری که کوروش درشمال ایران درسال ۵۴۴ قبل ازمیلاد ساخت ساخته شد.
ü اولین بارکمبوجیه فرزند کوروش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و به جای عذر خواهی فرعون مصر از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود و به همین دلیل کمبوجیه با ۲۵۰ هزار سرباز ایرانی در روز ۴۲ از آغاز بهار ۵۲۵ قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد. اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. و به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.
ü اولین بارداریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند برگزیده شد و در بهار ۵۲۰ قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت ۲ نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره ) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد.
ü اولین بارداریوش طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم میبایست خواندن و نوشتن بداند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگذین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت.
ü اولین بارداریوش در پاییز و زمستان ۵۱۸ – ۵۱۹ قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد.
ü اولین بارداریوش بعد ازتصرف بابل ۲۵هزاریهودی برده را که درآن شهر در زیر یوق بردگی شاه بابل قرار داشتند، آزاد کرد.
ü اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس ۳ سال طول کشید و کل ساخت کاخ ۶۵ سال به طول انجامید.
ü اولین بارداریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده ۲۵ هزار کارگر به صورت ۱۰ ساعت در تابستان و ۸ ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر ۵ روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) میداده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه ۲۵۰ گرم گوشت همراه با روغن – کره – عسل و پنیر میداده است و هر ۱۰ روز یکبار استراحت داشتند.
ü اولین بارداریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد میداده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده است . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق همراه بوده است.
ü اولین بارتقویم کنونی (ماه ۳۰ روز) به دستورداریوش پایه گذاری شد واوهیاتی رابرای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی دنی تون بسیج کرده بود. برطبق تقویم جدید داریوش روز اول وپانزدهم ماه تعطیل بوده ودر طول سال دارای ۵ عید مذهبی و۳۱ روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروزودیگری سوگ سیاوش بوده است.
ü اولین بارداریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گذاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند
ü اولین بار داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد .
ü اولین بار در تاریخ آنزمان، فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد .
آیا می دانید: در طول سلطنت داریوش ۲۴۲ حکمران به بهانه های مختلف مانند بی عدالتی بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با ۲۴۲ مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و تلاش کرد تا عدالت را در سرتاسر ایران بسط دهد. همچنین گفته شده او در سال آخر پادشاهی به اندازه ۱۰ میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت .
منابع، مراجع و ماخذ مورد استفاده
=====================================================================================
۱) تاریخ صنعت و اختراعات موریس داماس
۲) تاریخ علم در ایران مهدی فرشاد
۳) تاریخ علم جورج سارتون
۴) تاریخ مهندسی در ایران مهدی فرشاد
۵) دریانوردی ایرانیان اسماعیل رایین
۶) ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
۷) وبلاگ : گفته ها یی از ناگفته ها
۸) سایت http://www.persianwonders.com
۹س) ایر سایت و وبلاگ های اینترنتی
احسنت – به شما میگن ایرانی کار درست – امیدوارم مسئولین تا فبل از اینکه میراث ما را دیگران به نام خودشان ثبت کنند اقدام لازم را برای شناسایی و ثبت جهانی بکنند.
زنده باد ایران
دوست گرامی آقا سیناسلام:
ضمن تشکر از اظهار لطف شما، بنده هم امیدوارم که چنین اتفاقی بیفتد، قبل از آنکه مانند سایر موار مشابه دیر شود.
موفق باشید- یاعلی
سلام. جناب آقای هدایتی از اینکه به تاریخ و فرهنگ ایران اهمیت می دهید سپاسگزارم.
بنده مولف کتاب اولینهای ایرانی با “موضوع اختراعات و اکتشافاتی که برای اولین بار توسط ایرانیان صورت گرفته است ” می باشم. این کتاب دارای یازده فصل است که شامل موضوعاتی مانند پزشکی، ریاضی، شیمی، فیزیک، هنر و صنعت، موسیقی و …می باشد.
در این کتاب اختراعات و اکتشافات دانشمندان ایرانی به صورت فصل بندی شده در ۱۸۴ص معرفی شده اند.
اولینهای ایرانی:
اولین کتاب موسیقی دنیا، پایه گذار دانش مثلثات، پایه گذار دانش جبر، تنظیم دواوین اسلامی، تعیین تاریخ هجری قمر با اشاره ی ایرانیان و …
سرکار خانم چهرازی سلام:
از رؤ یت پیام شما بسیار خوشحال شدم، این کار یکی از آرزوهای بنده بوده است، امیدوارم کتاب جامع(در بر گیرنده همه موارد) و کاملاً مستند باشد و مورد توجه و استفاده علاقه مندان بخصوص مسئولین محترم سازمان میراث فرهنگی و نیز آموزش و پرورش قرار گیرد تا قبل از اینکه دیگران میراث فرهنگی ما را به نام خود ثبت کنند، اقدام لازم انجام شود و آموزش و پرورش هم در جهت ایجاد انگیزه در دانش آموزان از آن بهره ببرد. پیشنهاد: ۱- خوب است معرفی و خلاصه کتاب را در اختیار مطبوعات و رسانه ها قرار دهید.۲- پیشنهاد میشود ثبت دستاوردهای جدید کشور (اختراعات، کشفیات، ابتکارات)را هم مورد توجه قرار دهید. ۳- ثبت افتخارات علمی جهان اسلام هم موضوع دیگری است که پرداختن به آن علاوه بر نتیجه علمی و فرهنگی همانند سایر موضوعات انشاالله اجر معنوی هم به دنبال دارد.
موفق باشید – یا علی
سلام.
از راهنمایی تان بسیار سپاسگزارم
با سلام مجدد:
لطفا چنانچه در رابطه با ثبت اختراعات و اکتشافات جدید هم کاری انجام داده اید، به بنده اعلام بفرمایید.حتما یک نسخه از آن را نیاز دارم.
موفق باشید : هدایتی
سلام.
جناب آقای هدایتی اگر مایل هستید کتاب اولینهای ایرانی را برایتان ارسال کنم، لطفا آدرستان را برایم ایمیل کنید. چهرازی