سرقت علمی یا دزدی آثار معنوی متأسفانه چندسالی است که در کشور ما متداول شده است و به رغم همه اظهارات مسئولین ذیربط مبنی بر تولید نرمافزار تشخیص پایاننامه و رساله دانشجویی کپی شده و یا اعلام برخورد قاطع با فروشندگان این نوع آثار، این روند کاملاً شکل عادی بهخود گرفته و همچنان ادامه دارد.
این ناهنجاری و رفتار مذموم در حالی گسترش یافته است که نه تنها مغایر قانون است، بلکه از نظر شرعی نیز نهی شده است، زیرا باعث ورود پول حرام ناشی از خرید و فروش آثار علمی متعلق به دیگران، در زندگی خریدار و فروشنده میشود.
با این حال نکته مهم این است که خریداران در ادامه و در طول تمام عمر خود نیز گرفتار تبعات و آثار وضعی دنیوی و اُخروی ناشی از ورود لقمه حرامی خواهند بود که بهخاطر مدرک تحصیلی تقلبی به زندگی خود وارد کردهاند و طبیعتاً فروشندگان این آثار هم از عوارض بعدی آن در امان نخواهند بود.
کمتوجهی به این مطلب سبب شده تا گروهی دیگری از سارقان نیز وارد کارزار شوند و این گروه کسی نیست جز برخی از مدیران و مسئولین و ایضاً اساتیدی که با بیشرمی تمام در دستگاههای مختلف دولتی و غیردولتی و بهخصوص در دانشگاهها، کار دیگران را به نام خود ثبت و ارائه مینمایند.
با کمال تأسف امروز این ناهنجاری در حدی شیوع یافته که برخی اساتید دانشگاهها برای تهیه مقالات موظفی خود، عیناً از حاصل زحمات دانشجویان خود بهره میبرند و بهطور مستقیم یا با پیوند چند مقاله دانشجویی به یکدیگر و یا چسباندن ترجمه متونی که معمولاً بین دانشجویان توزیع میکنند، گاهی بهقدری ماهرانه مقالهسازی میکنند و یا کتاب منتشر میکنند که آنها را قادر میسازد تا جسورانه آثار تولید شده را برای انتشار به موسسات معتبر علمی همچون ISI ارسال نمایند.
دانشجویان نیز با آگاهی از پیامدهای اعتراض به این دزدیهای آشکار، معمولاً بهخاطر اخذ نمره و کارمندان دستگاهها نیز به خاطر حفظ و یا ارتقاء موقعیت خود تن به این ظلم آشکار میدهند.
به این ترتیب خرید پایاننامه و رساله دانشجویی منجر به پیدایش پدیده فارغالتحصیلان بیسواد و سوءاستفاده از مقالات دانشجویان و پژوهش و تحقیق کارمندان نیز باعث عادیسازی این روند و سلب اعتماد در مورد صلاحیت مدیران دستگاهها و اساتید دانشگاههای متخلف شده است.
شاید این رفتار در مورد افراد غیرروحانی تا حدی قابل اغماض باشد، اما بدیهی است که اگر این رفتار به هر شکلی از سوی یک عالم دینی، بهخصوص کسی که خود را پیرو ولایت میداند، بروز نماید و این اقدام را حق خود بداند، نه تنها فرد مذکور در پیشگاه خداوند منان مرتکب گناهی نابخشودنی خواهد شد، بلکه نزد افکار عمومی نیز ارزش و اعتباری نخواهد داشت و به بدبینی مردم نسبت به جامعه روحانیت منتهی خواهد شد.
با اینکه دزدی فقط بالا رفتن از دیوار خانه مردم نیست، اما همانگونه که اشاره شد، متأسفانه بهنظر میرسد این شیوه در پارهای از موارد، چنان شکل عادی بهخود گرفته که برخی از اساتید و مدیران، حتی از درج نام پدید آورنده اثر بهعنوان همکار نیز اجتناب مینمایند و این نکتهای است که نباید از نظر مسئولین ذیربط دور بماند.
کلام آخر؛ اگرچه سرقت آثار علمی و هنری و یا سایر آثار معنوی خلاف شرع و قانون است و مبادرت به این عمل نوعی دزدی آشکار محسوب میشود، اما پدیدآورندگان آثار نیز نباید فراموش کنند که تولید اثر علمی از جمله نعماتی است که همه افراد جامعه از آن برخوردار نیستند و بدون لطف و عنایت الهی از عهده هرکسی ساخته نیست و لذا نباید در انتشار و پرداخت زکات علم خود، خِست به خرج دهند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۸/۶/۹۸
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com