از بدو تشکیل اولین نهاد بینالمللی تحت عنوان «جامعه ملل» در اواسط جنگ جهانی دوم و ناکامی و انحلال آن در سال ۱۹۳۹ و پس از آن از زمانی که ایده تشکیل یک سازمانی بین المللی توسط دولتهای بزرگ آن زمان یعنی دولت های امریکا و انگلیس مطرح شد و به دنبال آن پس از ایجاد «سازمان ملل» در سال ۱۹۴۱ تاکنون، سیاستگذاریهای این نهادها و مراکز وابسته به آنها در امور مختلف متناسب با کشورهای هدف، کاملاً جهتدار و دوگانه و بلکه چندگانه بوده است.
موضوع کاهش جمعیت در کشورها، یکی از اقدامات خبیثانهای است، که این نهادها طی این مدت با تمهیدات و سیاستگذاریهای مختلف در پی اجرای آن بودهاند تا از این طریق بتوانند، با سهولت بیشتری خواستههای خود را به دولتها و ملتها تحمیل و آنهار را استثمار کنند.
به عنوان مثال؛ در ایران از بیش از ۷۰ سال پیش یعنی از زمان رضا شاه در سال ۱۳۲۰ که جمعیت کشور فقط ۱۱ میلیون نفر بود تا ابتدای انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ که جمعیت کشور کمی بیش از ۳۰ میلیون نفر برآورد شده است، حکومت ایران تحت تآثیر سیاستهای نهادهای بینالمللی، با روشهای مختلف و ایجاد موسسات گوناگون، در پی کنترل جمعیت کشور بوده است.
این رویکرد در مورد کشور ما و برخی از دیگر کشورها به قدری با جدیت از سوی نهادهای بینالملللی مورد اشاره دنبال میشد، که تقریباً اعطای هرگونه امکانات و تسهیلات از جمله وامهای صندوق بینالمللی پول، منوط و مشروط به اجرای سیاستهای کنترلی ابلاغی از سوی آنها بود.
پس از انقلاب اسلامی با توجه به شرایط کشور تمام اقدامات، مصوبات و سیاستهای کنترلی داخلی و خارجی در این زمینه ملغی اعلام شد و این شرایط تقریباً یک دهه ادامه یافت، اما تقریباً از ابتدای دهه دوم انقلاب مجدداً موضوع کنترل جمعیت در دستور کار قرار گرفت و به تدریج با اتکاء به تدابیر درست و بعضاً نادرستی که اتخاذ شد و تخصیص ابزار و امکانات مختلف، روند کار به شکلی پیش رفت که علیرغم تذکرات رهبر معظم انقلاب برای متعادلسازی موضوع، رشد جمعیت در اردیبهشت ماه سالجاری (سال ۱۳۹۹) برای اولین بار به کمتر از یک درصد رسید.
کارشناسان این حوزه معتقدند چنانچه این وضعیت ادامه پیدا کند، پیشبینی میشود تا حدود ۲۰ تا ۲۵ سال آینده نرخ رشد جمعیت ایران به عدد صفر درصد سقوط کند و کشور ما از نظر بافت جمعیتی به یکی از پیرترین و کمتحرکترین کشورهای جهان تبدیل شود.
این در حالی است از دیرباز جمعیت بهعنوان یک عامل بازدارنده در برابر تهدیدات خارجی و مهمترین عامل تولید در عرصههای مختلف، مورد توجه جوامع قرار داشته و به رغم دستیابی انسان به تکنولوژیهای نوین دفاعی، این مؤلفه همچنان در جایگاه برتر قرار دارد.
درست به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب ضمن تأکید بر ضرورت متعادلسازی جمعیت، در مردادماه سال ۱۳۹۱ با بیان انتقاد از تداوم سیاست کنترل جمعیت بیان داشتند: «در اوائل دهه هفتاد اجرای این سیاست بنابر مصالحی، صحیح بود اما ادامه آن در سالهای بعد خطا بود.»
ایشان افزودند؛ «بررسیهای علمی و کارشناسی نشان میدهد که اگر سیاست کنترل جمعیت ادامه پیدا کند، به تدریج دچار پیری و در نهایت کاهش جمعیت خواهیم شد، بنابراین مسئولان باید با جدیت در سیاست کنترل جمعیت تجدید نظر کنند و صاحبان رسانه و تریبون از جمله روحانیون در جهت فرهنگسازی این موضوع اقدام کنند.»
مجدداً در مهر ماه ۱۳۹۷ هم فرمودند؛ «یکی از خطاهائی که خود ما کردیم – بنده خودم هم در این خطا سهیمم – این مسئلهی تحدید نسل از اواسط دههی ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. البته اوّلی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دههی ۷۰ باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود.»
همه این مسائل در شرایطی رخ داده که سازمانهای بینالمللی با تأکید بر اجرای اسنادی مانند سند ۲۰۳۰ توسط ایران، همچنان بر سیاست کاهش جمعیت در کشور ما اصرار دارند و متقابلاً بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای اروپایی با ارائه مشوقها و تسهیلات مختلف، با تمام توان مردم خود را به افزایش نرخ زاد و ولد و افزایش جمعیت خانوادهها ترغیب میکنند.
مراجعه به اطلاعات موجود در رسانههای مختلف مثل سایتهای معتبر اینترنتی نیز بیانگر این نکته است که بهرغم آنکه بسیاری از کشورهای اروپایی از نظر منابع طبیعی و حتی وسعت سرزمینی در شرایط مطلوبی قرار ندارند، اما سیاست افزایش جمعیت همچنان در اولویت کاری آنها قرار دارد.
این مطلب مؤید این نکته است که کشوری مانند ایران که هم از نظر وسعت سرزمینی و هم از نظر منابع طبیعی و سایر مؤلفههای بالقوه و بعضاً بالفعل تولید ثروت در بهترین شرایط قرار دارد، میتواند با اطمینان برای ایجاد زیرساختهای لازم در جهت رشد کمی و کیفی جمعیت اقدام نماید.
توضیح: علاقهمندان میتوانند جهت کسب اطلاعات بیشتر، مقاله «کاهش جمعیت؛ توطئهای صهیونیستی برای حفظ امنیت آمریکا» و مقاله «رابطه تولد غیرطبیعی و کاهش و تغییر ساختار جمعیت» را در همین سایت (ره توشه rahtooshe.com) مطالعه نمایند.
احمدرضا هدایتی
کارشناس ارشد مدیریت
۱۰/۳/۹۹
نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com نشانی سایت: rahtooshe.com
با سلام و تشکر از دیدگاه شما حاج آقا هدایتی.
به نظر من وضعیت الان به این جا رسیده حالا راهکار درست و مناسب و سریع خیلی مهم است چون رشد و تولید نسل مثل کاشت گیاه نیست که سریع به مرحله بهره برداری برسه .چند راهکار پیشنهادی بنده
اول پایین آوردن سن ازدواج و ایجاد شرایت مناسب برای زندگی مشترک
دوم به سبب هزینه ها زیاد پرداخت کمک هزینه تولد بچه و استفاده رایگان از خدمات اجتماعی
مشوقهای بیشتر و پله ای برای بچه های دوم به بعد
سوم که به نظر بنده از همه مهم تر است قانون اشتغال در شرکتها بخصوص دولتی فقد برای زن یا مرد چون ثابت شده وقتی زن شوهر هر دو مشغول کار هستن تمایلی به بچه دار شدن ندارن .مگر قانونی باشد که برای اشتغال همزمان زن و شوهر منوط بر آوردن چند فرزند باشه
چهارم همانطور که تشویق لازم هست اجبار هم لازم میباشد مثل زمان کنترل جمعیت که از بچه سوم شناسنامه نمیداند. قوانین تنبه ای مثل منع از بعضی خدمات اجتماعی و امکانات رفاهی برای کسانی که دیر ازدواج میکنن یا بچه دار نمیشن
سلام آقای کارخانه بزرگوار؛
با پیشنهادات شما موافقم، به همین دلیل جهت رؤیت مسئولین محترم، روی سایت قرار گرفت.
موفق باشید
یاعلی
سلام جناب هدایتی عزیزو یزرگوار
۱_ بنده هم با پیشنهادهای جناب کارخانه موافقم، اما مهمتر از اینها ارائه راهکارهای مناسب و اطلاع رسانی در رسانه هایی مانند صدا و سیما و فضای مجازی است چون قوانین فراوانی در این خصوص وجود دارد، اما اطلاع رسانی درباره این قوانین، موجب میشود که مردم رغبت بیشتری برای فرزند آوری داشته باشند .
۲_ تولید ثروت از طریق اشتغال و کسب درآمد برای آحاد جامعه :
یکی از راهکارهایی که مردم رغبت کمتری نسبت به فرزندآوری از خود نشان می دهند ( در حال حاضر) کاهش چشمگیر درآمد، و افزایش روزانه و بعضا ساعتی قیمت اجناس است که با کنترل قیمت اجناس و سیر نزولی آن و افزایش دستمزد انشاالله شاهد افزایش جمعیت کشور عزیزمان باشیم .
یاعلی
موفق و موید باشید
جناب آقای سلیمانی سلام؛
درود بر شما.
موفق و پاینده باشید
یاعلی