رویکرد جوانگرایی و حدود ثغور آن

     بدون شک ترکیب جمعیتی ما یک ترکیب کاملاً جوان است، لذا انتظار می‌رود با توجه به ویژگی‌هایی که برای یک مجموعه جوان متصور است، جامعه سرشار از شور و شوق، تحرک، پویایی، خلاقیت و شادابی باشد، اما متأسفانه غلیرغم تمام ویژگی‌هایی که یک جامعه با این استعداد می‌تواند داشته باشد، شواهد حاکی از آن است که از توانایی‌های بالقوه این قشر که به تعبیر حضرت امام (ره) امیدهای انقلاب و یا آینده‌سازان این کشور تلقی می‌شوند، به نحو مطلوب استفاده نمی‌شود و این در حالیستکه به قول قدما، همت جوان و تجربه پیر، می‌تواند کوه‌ها را جابجا کند.

     در این رابطه چنانچه با تأمل بیشتری به موضوع نگریسته شود، به راحتی می‌توان به علت یا علل عدم بهره‌مندی کشور از توانایی‌های این نسل پی‌برد، اما شاید قبل از هرچیز می‌بایست به افراط و تفریط در جذب و جلب جوانان به سوی مسائل سیاسی اشاره نمود. اهمیت این مسئله آنگاه روشن می‌شود که فرمایش حضرت علی(ع) را در حدیث ذیل مورد توجه قرار دهیم که می‌فرماید: «صفحه دل نوجوان همچون زمین مستعدی است که هیچ گیاهی در آن نروئیده و آماده هرنوع بذرافشانی است.»

     حال با توجه به کلام امام (ع)، چنانچه جوانان و نوجوانان که عمدتاً دارای شخصیتی آرمانگرا و روحی لطیف و پاک هستند را بیش از نیاز واقعی آنان با مشکلات و مسائل خانوادگی و اجتماعی مواجه نماییم، باید اطمینان داشته باشیم که زمینه‌های بروز خشونت را در این دوران حساس برای آنان ایجاد نموده‌ایم، در واقع با وارد کردن آنان در درگیری‌های جناحی و سیاسی، در زمین مستعد فکر و ذهن جوانان، بذر تفرقه، نفاق و نزاع‌های اجتماعی و سیاسی را افشانده‌ایم.

     بنابراین به نظر می‌رسد باید با نگرشی اصولی و صحیح در مورد بکارگیری این قشر در مسائل سیاسی تجدید نظر کرده و سهم جوانان و بخصوص نوجوانان از مسائل سیاسی را بیشتر در آگاهی آنان از اینگونه مسائل بدانیم و آنان را از ورود به مناقشات سیاسی برحذر داریم و بعنوان یک حقیقت بپذیریم.

     در واقع به همان میزان که آگاهی نسل جوان، بعنوان آینده‌سازان کشور از مسائل حکومتی و سیاسی ضروری است به همان میزان، پرداختن بیش از حد به اینگونه مسائل برای او در این شرایط سنی می‌تواند بعلت فقدان قدرت تجزیه و تحلیل منطقی از مسائل و یا احتمال انحراف در مسیر توسط افراد فرصت طلب، به بحران‌های خطرناک تبدیل و حتی اساس نظام را مورد تهدید قرار دهد، بخصوص چنانچه این مشارکت به شکل ابزاری و در جهت منافع گروه‌ها و جناح‌های مختلف باشد.

     شاید به همین دلیل است که مقام معظم رهبری(دامه برکاته) در یکی از سخنرانی‌هایشان فرمودند: «اگر در یک جمله کوتاه از من بپرسید که شما از جوانان چه می‌خواهید خواهم گفت: تحصیل، تهذیب،‌ ورزش» در واقع پرداختن به این سه واژه، بعنوان سه راهبرد اساسی، نه تنها حاوی نکات ارزشمندی در جهت بکارگیری و هدایت پتانسیل موجود در این قشر از جامعه است، بلکه توجه به رعایت این اصول می‌توان متضمن سلامت روحی، جسمی و حتی علمی کشور در ابعاد مختلف نیز باشد.

     همانگونه که اشاره شد فکر و ذهن جوان در وضعیتی قرار دارد که بطور طبیعی و بعلت عدم کسب تجارب لازم در گذر از فراز و نشیب‌های زندگی می‌تواند تابع احساسات و عواطف ناشی از هیجانات کاذب و زودگذری گردد که چنانچه کنترل نشود، اثرات مخرب و زیانباری را برجای خواهد گذاشت، از همین رو نه تنها نمی‌بایست از جوانان در این شرایط سنی، جز خودسازی و آماده‌سازی برای دستیابی به مراحل بعدی زندگی انتظار دیگری داشت، بلکه باید شرایط به گونه‌ای برای او مهیا ساخت تا به دور از هرگونه دغدغه‌ فکری، در جهت ارتقاء سطح فکری، جسمی و اخلاقی گام برداشته و در اوج قله معرفت و آمادگی جسمی، روحی، معنوی و علمی، به مشارکت درسازندگی و اداره کشور بپردازد.

     البته موفقیت در بسیاری از امور مانند؛ تولید یا حتی مدیریت در برخی از امور خاص، مستلزم حضور نیروهای جوان، پرتحرک، جسور، خلاق و مبتکر است و طبیعتاً بهره گرفتن از ظرفیت فکری و ذهنی و جسمی جوانان در این امور لازم و بلکه ضروری است.

     ذکر این نکته نیز ضروری است که اصولاً افراط و تفریط در هر کاری از جمله بکارگیری بیش از ظرفیت نسل جوان در مسائل و نادیده انگاشتن نسل سالخورده‌تر که سرشار از تجربه‌های ارزشمند است، می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری را به همراه داشته باشد. برای مثال، کاهش سن برای شرکت در انتخابات، طرح بیش از حد موضوع جوانگرایی، نادیده انگاشتن نسل مجرب و کار آزموده کشور و … از موضوعاتی است که بازنگری در طرز تفکر مسئولین و دست‌اندرکاران نسل جوان را در این خصوص اجتناب‌ناپذیر می‌نماید.

     بدیهی است عدم توجه به این موضوع می‌تواند در آینده‌ای نه چندان دور، منجر به تربیت جوانانی گردد که بعلت غرق شدن در مسائل حاشیه‌ای و پرداختن زود هنگام به مسائل اجتماعی، فاقد شرایط یک فرد مستعد برای تصدی مسئولیت‌های انقلاب و اداره کشور شود.

     در پایان باید توجه داشت که اصولاً جوانان و نوجوانان تمایل دارند قبل از درگیر شدن با واقعیت‌های اجتماعی و پیش از آنکه بطور رسمی وارد محیط تحصیلی، شغلی، اجتماعی و حتی خانوادگی شوند، خودشان را با این واقعیات وفق دهند، در حالیکه که بعضاً فاقد آمادگی و شرایط لازم برای ورود به این عرصه می باشند و به این ترتیب نه تنها زمینه‌های پیروی از یک تربیت صحیح و اصولی در جامعه از بین خواهد رفت، بلکه ادامه این روند می‌تواند به کشتن خلاقیت‌ها، نوآوری‌ها و در نهایت مانع رشد جامعه در ابعاد مختلف گردد.

احمدرضا هدایتی- مهر ۱۳۸۰-دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت

منابع مورد استفاده :

۱- دکتر غلامعلی افروز- چکیده‌ای از روانشناسی تربیتی- انجمن اولیاء مربیان- زمستان ۸۷

۲- محسن شکوهی‌یکتا- تعلیم و تربیت اسلامی- مرکز تربیت معلم – ۱۳۶۷

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *