گزینه نظامی توهم قدرت یا آغاز شمارش معکوس برای پذیرش ذلت

     انقلاب اسلامی ایران از همان بدو تولد در معرض انواع تهدیدات دنیای استکبار و در راس آنها آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی قرار داشته و طی حیات پر افتخار خود همواره شاهد صدها و بلکه هزاران توطئه خرد و کلانی بوده که به رغم شعارهای عوام فریبانه و به ظاهر بشر دوستانه غرب، ریشه های انقلاب را هدف قرار داده است، انقلابی که با خوی استکباری آنها مغایرت داشته و منافع آنها را نه تنها در این بخش از کره خاکی، بلکه در سراسر دنیا در معرض خطر قرار داده است.

    به همین دلیل است که دشمنان اسلام چشم و گوش خود را بر صدای آزادی خواهی جهانیان فرو بسته و هربار به دنبال خنثی شدن توطئه‌ها و شکست ترفند‌هایشان بر علیه کشورهای مستضعف و مسلمانی که تلاش دارند تا به تبعیت از انقلاب اسلامی ایران، استقلال خود را حفظ و از پذیرش سلطه دوری نمایند، روش جدیدی را در پیش گرفته‌ و از تمام ظرفیتهای مادی و غیر مادی خود برای اعمال خواسته‌های نامشروع، غیر منطقی و قلدرمآبانه ای که توهم دستیابی به آن را در سر می پرورانند، استفاده ‌کنند و قطعا در این رابطه انقلاب اسلامی ایران به عنوان پرچمدار این نهضت جهانی با بیشترین تهدیدات دشمنان در ابعاد مختلف مواجه بوده است.
در بعد نظامی و امنیتی؛ انجام و مشارکت یا پشتیبانی و حمایت مستقیم و غیر مستقیم از دهها توطئه نظامی و امنیتی از جمله: تحمیل جنگ، تخریب مراکز و تأسیسات صنعتی و زیر بنایی، بمباران مناطق مسکونی، جنگ نفتکشها، لشکر کشی به طبس با بهانه آزاد سازی گروگانها، هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری، دامن زدن به موضوع قوم گرایی و ایجاد اغتشااش و بحرانهای امنیتی در نقاط مختلف ایران، ترور نخبگان سیاسی و علمی و حتی مردم عادی، بمب‌گذاری، گروگانگیری و چندین فعالیت ظالمانه دیگر قابل ذکر است که به لطف الهی نتایج همگی آنها، چیزی جز اثبات ناکارآمدی و پوشالی بودن قدرت نظامی متجاوزین نبوده است.
دشمنان ایران اسلامی از نظر سیاسی نیز؛ با انجام اقداماتی مانند: پذیرش و حمایت از گروههای تروریستی مخالف ایران، پذیرش ایرانیان فراری ضد انقلاب و حمایت از آنها، تحریک و حمایت از مزدوران و فتنه گران داخلی، حمایت از ا اغتشاشگران در نقاط مختلف کشور، تخریب شخصیتی مسئولین نظام، تحریم و تحت پیگرد قراردادن برخی مسئولین ایرانی به بهانه های واهی، اتهام ترور به دستگاههای امنیتی کشور، اتهام نقض حقوق بشر و ساخت سلاح‌های کشتار جمعی، اتهام پولشویی، ترغیب کشورهای دیگر به کاهش یا قطع رابطه با ایران، اعمال فشار به کشورهای دوست و همپیمان ایران و صدور دهها قطعنامه ضد ایرانی جنبه دیگری از مصادیق تلاشهای ستیزه جویانه خود بر علیه مردم و نظام اسلامی ایران را به نمایش گذاشتند.
همچنین استفاده از ابزارهای اقتصادی مانند: ضبط و توقیف دارایی‌ها، ایجاد بازار سیاه، تحریم بانکها، تحریم شرکتهای بین المللی که با ایران همکاری دارند، تحریم شرکتهای ایرانی، تحریم نفت، جلوگیری از صادرات برخی از کالاها به ایران و یا ممانعت از ورود برخی از محصولات ایرانی به کشورهای متبوعشان از جمله مواردی هستند که مستقیما معیشت مردم را هدف قرار داده و این در حالیستکه هم اکنون نظامهای سرمایه داری خود در آستانه ورشکستگی قرار داشته و قصد دارند تا دیگر کشورها را نیز با خود در این دریای متلاطم غرق سازند.
اقدامات غیر انسانی و خصمانه دشمنان اسلام حتی مباحث و موضوعات فرهنگی و علمی ایــــــران از جمله: راه اندازی و حمایت از هزاران رسانه سمعی و بصری ضد ایرانی، مسدود ساختن شبکه های ماهواره ای ایرانی، ساخت یا حمایت از انواع فیلمهای ضد ایرانی، تحریم فیلمها و سایر آثار فرهنگی ایران، جلوگیری از رشد علمی، فریب کشورهای همسایه برای سرقت افتخارات تاریخی و میراٍث فرهنگی ایران، جذب و ربایش نخبگان علمی و دهها توطئه خرد و کلان دیگر را نیز شامل شده است و این نیز در شرایطی است که فریاد دموکراسی خواهی آنان گوش فلک را کر کرده است.
گر چه تمامی این کینه‌ورزیها به یاری خدا، رهبری داهیانه حضرت امام(ره) و نایب بر حقش حضرت آیت الله خامنه ای(دامه) و استقامت و حضور مستمر و هشیارانه امت اسلامی، برای دشمنان ناکامی توام با تجارب خسارت بار را به همراه داشته اما برای مردم ما به فرصتی برای خودباوری و خوداتکایی تبدیل شده‌است، اما ظاهراً کسب موفقیتهای ایران و زخم ناشی از انقلاب شکوهمند اسلامی بر پیکر دشمن، آنچنان عمیق و اثرگذار بوده که عقل و فکر آنها را نیز ذایل ساخته‌ است، بگونه‌ای که هر از گاه با طرح موضوع تکراری و نخ نما شده گزینه نظامی، سعی در بهره‌گیری از شگرد‌های روانی برای متزلزل نمودن عزم و اراده پولادین مردم این سرزمین می‌نمایند، غافل از اینکه با پیشرفتهای همه جانبه کسب شده در طول انقلاب و بخصوص دستاوردهای سالهای اخیر، موقعیت جمهوری اسلامی در حال حاضر در بهترین وضعیت خود قرار دارد.
از سوی دیگر مردم ما پس از سالها مواجهه و مقابله با عناد و کینه ورزی استکبار به خوبی دریافته اند که نه تنها گزینه نظامی بلکه سایر گزینه‌های مطرح نیز کارایی خود را برعلیه نظام قدرتمند ایران اسلامی از دست داده است و دشمنان انقلاب نیز می دانند که طرح این موضوعات، تلاشهای مذبوحانه و بیهوده ای است که بروز احتمالی آنها مشکلات متعدد و فراوان کشورهای متخاصم را مظاعف و تنها مرگ زودرس و ذلت خواری آنان در سطح جهان را به دنبال خواهد داشت زیرا:
۱- با رهبری های داهیانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب(دامه) انسجام و وفاق ملی در بین ارکان نظام مستحکم‌تر از هر زمان دیگری بوده و تمام قوا در راستای دفاع از منافع و آرمانهای کشور با اقتدار و صلابت تمام، حول محور ولایت آماده مقابله با هرگونه تهدید هستند.
۲- با گذشت بیش از ۳۲ سال از عمر پر برکت انقلاب و اثبات کارآمدی نظام اسلامی، اینک کشور ایران با یاری خدا و کمک مردم همیشه در صحنه، از ثبات و اقتدار لازم در سطح منطقه و جهان برخوردار است.
۳- مردم با حضور گسترده خود در صحنه های مختلف از جمله راهپیمایی ها و انتخابات اخیر، همچنان بر حمایت خود از انقلاب اسلامی تاکید می ورزند و این خود نشانه ناکارآمدی اقدامات غرب در مورد ایران است.
۴- با پایان یافتن فتنه سالهای اخیر، همدلی و وحدت متقابل بین مردم و کارگزاران و مسئولین نظام نیز یکبار دیگر پس از جنگ تحمیلی به اوج خود رسیده و تجربه ثابت کرده‌است که بروز هرگونه تهدید جدید به استحکام آن، غنای بیشتری خواهد بخشید.
۵- حمایت قاطع مسلمانان و مستضعفین جهان و نیز نهادهای بین المللی مانند: غیر متعهدها از حق مشروع ایران در موضوعات مختلف از جمله مباحث هسته ای و ایستادگی آنان در برابر خواسته های نامشروع آمریکا دلیل دیگری بر این مدعاست.
۶- با افزایش قدرت و اقتدار ملت و دولت کشورهای هم پیمان و همسوی ایران، بخصوص لبنان، سوریه، عراق و سایر کشورهای مشابه، اقدام کشورهای مذکور در واکنش به تهدیدات متصور بر علیه اهداف و منافع اسلامی می تواند بشدت دشمنان را در معرض پذیرش آسیبهای جدی قرار دهد.
۷- خطر انزوای سیاسی آمریکا و اسرائیل که برای به کرسی نشاندن خواسته های نا مشروع خود در برابر اکثریت قاطع دنیا و سازمانهای بین‌المللی ایستاده اند نیز، اینک بیش از هر زمان دیگری این کشورها را در معرض خطر فروپاشی و اضمحلال سیاسی قرار داده‌است.
۸- تلاش بسیاری از کشورهای جهان از جمله: روسیه، چین، هند، برزیل و حتی اروپایی ها برای رهایی از نظام تک قطبی و رفع سالها سیادت و سروری آمریکا و احیاء مجدد نشانه های جنگ سرد بین آمریکا و روسیه، نکته قابل تامل دیگری است که نشان از کاهش نفوذ سیاسی و ضعف قدرت پوشالی این رژیم و هم پیمان استراتژیک آن یعنی رژیم صهیونیستی دارد.
۹- عدم موفقیت صهیونیستها و آمریکایی ها و هم پیمانان آنان برای کسب توافقات بین‌المللی بر علیه ایران و سایر کشورهای طرفدار ایران نیز، موقعیت شکننده‌ای را برای آمریکا ایجاد کرده‌ است، بگونه ای که فریبکاریها و مظلوم نمایی های آنان نتوانسته موثر واقع شود.
۱۰- تشدید بحرانهای اقتصادی رخ داده در کشورهای غربی نیز بیانگر ورشکستگی نظامهای سرمایه داری و سستی و ضعف پایه های اقتصادی جهان استکبار بوده و تحمل هزینه های بیشتر بخصوص برای آمریکا به عنوان بدهکار ترین کشور دنیا برای درگیر شدن در یک جنگ مجدد را ناممکن ساخته است.
۱۱- ظهور و بروز انقلابهای منطقه ای و سقوط پی در پی دیکتاتورهای هم پیمان آمریکا و اسرائیل و امکان دستیابی و استفاده انقلابیون از تجهیزات و تسلیحات فروخته شده به کشورهای مذکور بر علیه منافع تولید کنندگان و صادر کنندگان این تجهیزات، نگرانی شدید کشورهای استکباری را در پی داشته و این موضوع نشانه دیگری از ضعف قدرت و فرا رسیدن آغاز شمارش معکوس برای فروپاشی نظام سلطه است.
۱۲- نیاز حیاتی بسیاری از کشور‌های بزرگ و پیدایش قدرتهای اقتصادی نوظهور در جهان از جمله، چین، هند و کره و سایر کشورها مانند ژاپن و بخصوص اروپا به نفت و گاز منطقه و تقابل آنان با آمریکا برای جلوگیری از بروز هرگونه تهدید احتمالی که جریان انرژی را متوقف سازد، مانع از آن ‌است که آمریکایی ها و صهیونیستها بتوانند، دست به چنین اقدام احمقانه ای بزنند.
۱۳- بروز جنگ احتمالی نه تنها مغایر با منافع منطقه ای غربیهاست، بلکه منافع اقتصادی این کشورها را در معرض خطر قرار خواهد داد، بویژه‌ آنکه چنین اقداماتی می‌تواند فعالترین بازارهای کالاهای خارجی در منطقه از جمله بازار پر سود امارات را تا مدتها از کف آنان خارج سازد.
۱۴- دشمنان اسلام می دانند که پیامدهای و خطرات بالقوه هرگونه جنگ افروزی در منطقه، مطمئناً چیزی نیست که آتش آن فقط دامن ایران اسلامی را بسوزاند، بلکه این جنگ افروزی احتمالی می‌تواند تمام کشورهای منطقه و حتی فرا منطقه‌ای اعم از دوست و دشمن آمریکا را بطور مستقیم یا غیر مستقیم در آتش خود بسوزاند و این چیزی نیست که این کشورها و یا آمریکا و هم‌پیمانانش طالب آن باشند.
۱۵- صهیونیستها بخوبی می دانند که ایران علی رغم مخالفت قاطع با ادامه حیات این رژیم جعلی، همواره تلاش داشته تا از طریق روشهای به اصطلاح دمکراتیک و مردم سالارانه و با اجتناب از روشهای نظامی که از تمام ظرفیتهای آن برخوردار است، این غده چرکین را از صفحه روزگار محو نماید و لذا استفاده رژیم غاصب اسرائیل از جنگ، نه تنها برخورد قاطع و بشدت قهرآمیز ایران را به همراه خواهد داشت، بلکه مطمئنا منجر به عملی شدن یک بسیج عمومی برای مشارکت تمام جهان اسلام در جنگ بر علیه این کشور و تسریع در نابودی کامل آن خواهد شد.
۱۶- کشورهای منطقه نیز می‌دانند که در هر حال حضور آمریکا در منطقه موقتی است و دیر یا زود باید منطقه را ترک کند و لذا عقل سلیم نمی‌پذیرد که همسایگانی که دارای منافع و ارزشهای مشترک هستند، دوستی موقت با دشمنان اسلام و عواقب پیامدهای احتمالی آن را بر دوستی دائمی با همسایه همیشگی و حامی خود ترجیح دهند.
۱۷- ترس آمریکا و غرب در برابر واکنش صدها هزار حامی و هواداران مسلمان و غیر مسلمان انقلاب اسلامی در سراسر جهان که می‌توانند با صدور یک فتوا، به انحاء مختلف منافع آنان را در هر کجای دنیا حتی در قلب آمریکا در معرض خطر جدی قرار دهند و بی اطلاعی از عمق خساراتی که ممکن است از این طریق متحمل شوند نیز، قدرت هرگونه رویارویی مستقیم با ایران را از آنان سلب نموده‌است.
۱۸- حضور میلیون‌ها بسیجی آموزش‌دیده و مسلح در اقصی نقاط کشور به مثابه مینهای پر قدرت و آماده انفجاری است که رهایی از آن برای هیچ متجاوزی امکان‌پذیر نیست و این ظرفیت، موقعیت کم نظیری را فراهم نموده که به راحتی دفاع فراگیر از تمامیت ارضی کشور در نقاط مختلف را امکانپذیر ساخته است.
۱۹- توان بازدارندگی با اتکاء به ظرفیتهای جنگ سایبری و الکترونیکی و تجهیزات و سیستم دفاعی قدرتمند و ناشناخته جمهوری اسلامی که تنها گوشه‌ای از آن در مانورهای نیروهای مسلح به نمایش گذاشته می شود نیز، دشمنان را در برابر خطرات ناشناخته فراوانی قرار داده‌است که امکان مواجه با آن بخصوص در یک جنگ نامتقارن را ناممکن ساخته است.
۲۰- اکثر پایگاهها و سایر منافع آمریکا در منطقه کاملا در تیر رس موشکهای ایرانی قرار دارد و این وضعیت نگرانی و تردید این کشورها برای عملیات نظامی علیه ایران را تشدید نموده است.
۲۱- در عین حال استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی از سوی آمریکا یا اسرائیل در یک جنگ احتمالی نیز می‌تواند موقیت این کشورها را در نزد افکار عمومی جهان بعنوان یک مدعی مخالف اینگونه تسلیحات بیش از پیش در معرض خطر قرار دهد و از سوی دیگر غرب بدون استفاده از اینگونه تسلیحات در برابر اراده یک ملت و حمایت سایر آزاده خواهان هوادار ایران در جهان نمی‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
۲۲- مشکل دیگری که پیش روی دشمنان اسلام قرار دارد، تردید آنان نسبت به عواقب بروز جنگ در منطقه و خطر شروع جنگ جهانی سوم به پرچمداری مجدد غربیهاست و این موضوع نیز همان نکته ای است که می تواند، یک بسیج جهانی برای نابودی کامل جهان سلطه را به همراه داشته باشد.
۲۳- بر ملا شدن توطئه غرب در ایجاد ناامنی در مناطق مختلف کشورهایی مانند: ایران، لبنان، عراق و سوریه نیز موقعیت حق به جانب غربیها و بویژه آمریکا را برای اثبات ادعاهای بشر دوستانه‌اش متزلزل ساخته است.
۲۴- برخورد کاملا متناقض و متفاوت غربیها و بخصوص آمریکاییها و صهیونیستها با رخدادهای سوریه و قیام مردم کشورهایی مانند بحرین و عربستان با سایر کشورها مانند مصر، تونس و حتی تفاوت اقدام در مورد لیبی نه تنها چهره مزورانه آنان را نزد افکار عمومی جهان آشکار ساخته، بلکه نشان از ناتوانی این کشورها برای تسلط بر اوضاع دارد.
۲۵- فریب افکار عمومی مردم بویژه مردم آمریکا مبنی بر وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق و توسل به دروغگویی برای موجه جلوه دادن حمله به این کشور نیز موجب سلب اعتماد نسبت به دولتمردان و سیاستمداران آمریکا گردیده و مانع از آن شده تا یکبار دیگر مردم جهان و حتی مردم آمریکا پذیرای یک فریبکاری دیگر باشند.
۲۶- ناکامی آمریکا، ناتو و هم پیمانان آنان در دستیابی به اهداف مورد نظر در کشورهای عراق و افغانستان و سایر کشورهای مشابه و تحمل تلفات و خسارات فراوان در این جنگها نیز نشان داده که غربیها نه تنها در واقعیت بلکه در ظاهر نیز همانند گذشته از توان لازم برای ارعاب سایر کشورها و تحمیل خواسته هایشان برخوردار نیستند، بلکه پذیرش یک ریسک جدید که می‌تواند چندین برابر خسارات دو جنگ قبل را به دنبال داشته باشد، نمی ‌تواند برای آنان معقول، منطقی و مطلوب باشد.
۲۷- تلفات انسانی و خسارتهای مادی برجای مانده از جنگ رژیم صهیونیستی با لبنان و فلسطین و آمریکا با عراق و افغانستان و خروج مفتضحانه متخاصمین که ناشی از تحمل خسارات و تلفات متقابل بوده، آمریکا و هم‌پیمانانش را بشدت در برابر فشار افکار عمومی مردم جهان قرار داده و لذا ورود به جنگ جدید نمی تواند هدف سردمداران این کشورها را تامین نماید.
۲۸- قطع صدور انرژی از منطقه و افزایش غیر قابل انتظار قیمت انرژی و تأثیرات مخربی که این موضوع می‌تواند بر اقتصاد ورشکسته و صنایع مختلف کشورهای غربی بر جای بگذرد، باعث شده تا صاحبنظران و اندیشمندان جهان پیوسته آمریکا و هم پیمانانش را از چنین اقدامی بر حذر دارند.
۲۹- بروز هرگونه جنگ و حتی حضور غیر متعارف نظامی در منطقه می‌تواند تمام سرمایه‌گذاریهای اروپا و سایر کشورهای جهان در ایران و سایر کشورهای منطقه را بشدت در معرض خطر قرار دهد و این چیزی نیست که این کشورها به آسانی پذیرای آن باشند. بویژه اینکه آثار آن می‌تواند تا سالها تداوم داشته و منجر به ورشکستگی کامل شرکتهای حاضر در منطقه شود.
۳۰- موقعیت استراتژیک ایران نیز مانع از آن است که اولاً کشوری بتواند به راحتی و در دراز مدت خاک آنرا مورد تجاوز قرار دهد و ثانیاً در صورت نفوذ احتمالی، پوشش دادن همه نقاط کشور مستلزم بکارگیری نیروی فراوانی است که هرگز برای متجاوزین بخصوص دشمنانی که بدون پشتوانه مردمی از آن سوی دنیا، نگاه نامحرم و هرزه خود را به این کشور دوخته‌اند، مقدور نخواهد بود.
۳۱- عدم شناخت کافی دشمنان از اوضاع ایران در ابعاد مختلف و غیر منتظره بودن واکنش مردم و مسئولین کشور در برابر تهدیدات نیز، تردیدهای فراوانی را برای دشمنان ایجاد کرده‌است.
۳۲- حقانیت اثبات شده جمهوری اسلامی ایران در جهان و همچنین رفتارهای صلح طلبانه ایران و قرنها پرهیز از جنگ با دیگران نیز، موضوعی نیست که مردم بیدار و هوشیار جهان، پاسخ نظامی به آن را پذیرا باشند و این نکته نیز می‌تواند آمریکا و سایر کشورهای متخاصم را با چالشهای جدی مواجه سازد.
۳۳- تجارب هشت سال دفاع مقتدرانه و پیروزمندانه در برابر یک تهاجم و حمایت همه جانبه عمومی از سوی دشمنان قسم خورده اسلام نیز موقعیت استراتژیکی برتری سازی را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده که دستیابی به آموزه‌های موفق و ارزشمند و در عین حال روشهای شگفت آور و خلاقانه آن در هیچ دانشگاه خارجی قابل درک و فهم نیست و این نیز نکته‌ای است که برای غرب غیر قابل اغماض است.
۳۴- در پایان آنچه پیروزی مردم مسلمان ایران را در هر شرایطی تضمین می‌نماید، پایه‌های قوی اعتقادی و دینی است که غرب و ارتشهای غربی از درک آن عاجز و از مزایا و قدرت معنوی آن بی‌بهره‌ و بی‌خبرند، مزیتی که سالها مقاومت با دستان خالی در برابر دشمن تا بن دندان مسلح و مورد حمایت غرب را برای مردم ما ممکن ساخت و در صورت لزوم بار دیگر کارآمدی خود و بیهوده و باطل بودن خیال و فکر شیطانی دشمنان را ثابت خواهد نمود.
بدیهی است به رغم ناتوانیهای دشمن، ظلم و خباثت دشمنان بر علیه ایران و اسلام پایان ناپذیر است و لذا نباید تصور کنیم، که ندای به ظاهر صلح طلبانه کسانی که سالهای سال بطور مستقیم یا غیر مستقیم تمام تلاش خود را بر علیه ایران اسلامی بکار گرفته اند، از سر خیر خواهی و دلسوزی بوده، چرا که تاریخ ثابت نموده در پس نقاب بشردوستانه غربی ها در مورد مردم ایران، تنها یک ژست سیاسی فریبکارانه قرار دارد، که فقط و فقط منافع غرب را تعقیب می کند، بنابراین ضمن توکل به اراده الهی، هرگز نباید به ظاهر سازیهای دشمن اطمینان و از حفظ آمادگیهای دفایی غفلت نماییم.

احمد رضا هدایتی
۲۷/۱/۱۳۹۱

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *