اسب بازنده (پیرامون دستاوردهای رزمندگان فلسطینی در عملیات طوفان الاقصی)

     این انقلاب اسلامی ایران بود که برای اولین بار با ۸ سال ایستادگی در برابر رژیم بعثی عراق ثابت کرد که رجزخوانی‌های نظام سلطه در مورد قدرت نظامیش گزافه و ادعاهای کذب و بی‌اساس است و ارتش‌های آنها در واقع ببرهای کاغذی هستند که فقط نعره می‌کشند، زیرا به رغم این‌که در این جنگ نابرابر، صدام از سوی آمریکا و اروپا و در مجموع بیش از ۸۰ کشور مختلف جهان حمایت می‌شد و تعداد دولت‌های حامی ایران از تعداد انگشتان یک دست هم تجاوز نمی‌کرد. اما ایران اسلامی پیروز نهایی این معادله بود.

     اما بار دیگر این پاسخ مقتدرانه نیروهای مسلح ایران به اقدامات ماجراجویانه دریایی و تجاوزات مکرر هوایی آمریکایی‌ها به خاک ایران اسلامی و نیز پاسخ قاطع و فوری به ترور سردار سلیمانی بود که مشخص ساخت یانکی‌ها به‌رغم رجزخوانی‌هایشان، با آگاهی از مؤلفه‌های متعدد و متنوع قدرت ایران اسلامی، هرگز توان و جرأت واکنش نظامی را نخواهند داشت.

     مبارزه رزمندگان جبهه مقاومت در سوریه و عراق یمن و مبارزات مقطعی و موردی حزب‌الله لبنان و حماس با صهیونیست‌ها در سال‌های اخیر نیز اثبات کرد که تصویر ارائه شده از سوی دشمنان در مورد قدرت نظامی آنها کاملاً جعلی است و شرایطشان با آنچه ادعا می‌کنند، کاملاً متفاوت است.

     علاوه بر این جنگ بین روسیه و اًکراین هم نشان داد، که حمایت همه‌جانبه همه کشورهای غربی از اُکراین و به‌کارگیری ناتو و یا حتی تهدید به استفاده از تسلیحات هسته‌ای با توجه به عواقب فراگیر آن نمی‌توان تأثیر چندانی در معادله جنگ داشته باشد.

     اما در آخرین مورد یعنی «عملیات طوفان الاقصی» این رزمندگان فلسطینی بودند که با کمترین امکانات به مصاف ارتش تا بن دندان مسلحی رفتند که مدعی است چهارمین قدرت نظامی جهان است و با اقدام شحاعانه خود ثابت کردند که هیچ قدرتی در مقابل قدرت اراده و ایمان مؤمنین تاب ایستادگی ندارد.

     نبرد اخیر رزمندگان فلسطینی با رژیم صهیونیستی دارای نکات قابل تأمل و ویژگی‌های منحصربفردی است که این جنگ غرورآفرین را از سایر موارد متمایز می‌سازد، نبردی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته)، بخشی از پیامدهای آن برای صهیونیست‌ها ترمیم‌ناشدنی است.

برخی از مهمترین نکات و ویژگی‌های این نبرد عبارتند از:

  • غافلگیری و ضعف سیستم اطلاعاتی صهیونیست‌ها؛ طراحی و اجرای بی‌سر و صدای یکی از بزرگترین نبردهای چند دهه اخیر علیه رژیم موقت صهیونیستی توسط یک گروه شبه نظامی، بیانگر ناتوانی سیستم اطلاعاتی این رژیم و در واقع گویای اضمحلال مبانی اعتقادی و تضاد فکری اشغالگران است و این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که گفته می‌شود بخش قابل توجهی از بدنه ارتش صهیونیستی نیز به همین دلیل و دلایل مشابه آن، از مدت‌ها قبل برای اجرای این عملیات با رزمندگان فلسطینی همکاری داشته و پس از ورود رزمندگان به سرزمین‌های اشغالی، آنها را راهنمایی کرده‌اند.
  • رعایت اصول حفاظت اطلاعاتی؛ قبلاً حزب‌الله لبنان در عملیات‌های اطلاعاتی و نظامی خود علیه صهیونیست‌ها نشان داده بود که با رعایت اصول حفاظتی و اطلاعاتی می‌توان در کنار گوش دشمن و بدون جلب توجه او ضربه‌های سنگینی را به آنها وارد نمود و اینبار رزمندگان فلسطینی با رعایت همان اصول، بر اهمیت این موضوع صحه گذاشتند و این مفهوم بدان معناست که بر خلاف سیستم اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که رخنه‌پذیر بوده و از درون در حال متلاشی شدن است، سیستم حفاظت اطلاعاتی رزمندگان فلسطینی به شدت تقویت شده است.
  • جبران‌ناپذیری خسارت وارده به زیرساخت‌های صهیونیست‌ها؛ همان‌گونه که فرمانده معظم کل قوا فرمودند، میزان خسارات مادی و غیرمادی (حیثیتی و اعتباری) وارده به صهیونیست‌ها و عمق فلاکت و درماندگی آنها در این حمله غافلگیرانه در حدی است که رژیم صهیونیستی هرگز قادر نخواهد بود نتایج و پیامدهای مخرب و تحقیرآمیز آن را جبران و آثار آن را از ذهن مردم خود و افکار عمومی جهان محو نماید.
  • ضعف در مقابله با رزمندگان فلسطینی؛ شدت تهاجم در حدی بود که صهیونیست‌ها به‌عنوان مدعی بهره‌مندی از چهارمین ارتش قدرتمند دنیا در برابر حمله دلاورمردانه رزمندگان فلسطینی، بلافاصله به انجام بمباران کور مناطق مسکونی در نوار غزه متوسل شد که با توجه به اصول جنگی مطلقاً ارزش نظامی ندارد و همزمان دست به دامان اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها شد و با عجز و درماندگی، خواستار همکاری نظامی و حمایت تسلیحاتی آنها برای مقابله با تهاجم چند گروه شبهه نظامی در حد حماس شد، که طبیعتاً حقارت بیشتر را برای آنها در پی داشته است.
  • اعلام وضعیت قرمز زودهنگام؛ قبلاً بارها گفته شده که تمام ساکنین غیرفلسطینی مناطق اشغالی در واقع نیروی نظامی هستند و لذا تفاوت چندانی بین آنها با سردمداران خونخوار و جنایتکارشان وجود ندارد و لذا فراخوان گسترده تمامی نیروهای ذخیره از یکسو نشانگر وحشت صهیونیست‌ها از سرانجام این عملیات است و از سوی دیگر بیانگر این واقعیت است که ارتش رژیم صهیونیستی به تنهایی و بدون اتکاء به نیروهای ذخیره خود حتی قدرت مقابله با چند گروه شبهه نظامی هم نیست.
  • آسیب‌پذیری دشمن در ابعاد مختلف؛ یکی از دستاوردهای این عملیات آشکار شدن نقاط ضعف و آسیب‌پذیری‌های متعدد مدعیان قدرت نظامی از جمله دشمن صهیونیستی است، نقاط ضعفی که اگر رزمندگان اسلام در هر کجای جهان بر آنها متمرکز شوند نه‌تنها می‌توانند ماشین جنگی دشمنان را از کار بیندازند، بلکه قادر خواهند بود که پایه‌های اقتصادی آنها را نیز ویران نمایند، همچنان که عملیات اخیر رزمندگان فلسطینی سبب شد تا ارزش واحد پولی این رژیم کودک‌کش به کمترین میزان ارزش خود طی چند دهه اخیر سقوط کند.
  • ناکارآمدی گنبد آهنین؛ اگرچه قبلاً هم ناکارآمدی گنبد آهنین صهیونیست‌ها در مقابله با انبوه آتش فلسطینیان اثبات شده بود اما وقتی یک گروه شبهه نظامی با کمترین امکانات و تجهیزات می‌تواند یک سیستم دفاعی به ظاهر پیشرفته را که از آن به‌عنوان قدرتمندترین و نفوذناپذیرترین سیستم پدافند هوایی جهان نام برده می‌شود، به راحتی هک نموده و از کار بیندازد، نشان می‌دهد که هیچ سلاحی نمی‌تواند در برابر قدرت اراده و ایمان انسان‌ها مانع جدی محسوب شود.
  • خوداتکایی و استفاده هوشمندانه از همه ظرفیت‌ها؛ در این عملیات رزمندگان فلسطینی نه‌تنها در یک اقدام پیشدستانه از راه زمین و هوا و دریا بر صهیونیست ‌هجوم آوردند، بلکه در یک جنگ هیبریدی همزمان از تمام امکانات و ظرفیت‌های قابل دسترس مانند؛ طراحی دقیق عملیاتی و اطلاعاتی، حمله سایبری و استفاده از امکانات و تسلیحات هوایی، زمینی و دریایی بومی و غیربومی و همچنین سلاح‌های غنیمتی به دست آمده از صهیونیست‌ها نیز بهره بردند.
  • تلفات سنگین صهیونیست‌ها؛ بعد از اولین جنگ اعراب با اسرائیل در سال ۱۹۴۸ که طرفین جنگ متحمل خسارات و تلفات انسانی قابل توجهی شدند، این اولین بار بود که صهیونیست‌ها در جریان حمله اعراب (رزمندگان فلسطینی) متحمل بیشترین تلفات نیروی انسانی شدند، به‌طوری که تا این لحظه بیش از هزار نفر از صهیونیست‌ها به درک واصل شده، حدود ۳۰۰۰ نفر زخمی و بنا بر اعلام رسانه‌های مختلف، بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ صهیونیست نیز به اسارت رزمندگان مقاومت درآمده، بخش قابل توجهی از زیرساخت‌های آنها در نقاط مختلف سرزمین‌های اشغالی خسارت دیده و یا نابود شده و چندین شهرک صهیونیست در سرزمین‌های اشغالی نیز تحت کنترل مبارزان فلسطینی قرار گرفته است.
  • حمایت افکار عمومی جهان از فلسطینیان؛ همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد و در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز شاهد آن بودیم که مردم آزاده دنیا بر خلاف دولت‌هایشان اقدام متجاوزانه صدام را محکوم می‌کردند، در این جنگ نیز نه‌تنها افکار عمومی مردم جهان جنایات حدود ۷۰ ساله صهیونیست‌ها در حق مردم مظلوم فلسطین را محکوم و عملیات دفاعی رزمندگان فلسطینی را کاملاً مشروع دانسته‌اند، بلکه برخلاف انتظار صهیونیست‌ها، بسیاری از دولت‌ها نیز اقدام فلسطینی‌ها را دفاع مشروع در برابر جنایت صهیونیست‌ها تلقی نموده و حمایت خود از فلسطینیان را اعلام نموده‌اند.
  • ترسو و بی‌انگیزه بودن صهیونیست‌ها؛ یکی دیگر از دستاوردهای عملیات «طوفان الاقصی» این بود که باردیگر ثابت کرد که چون صهیونیست‌ها می‌دانند غاصب و اشغالگرند، لذا انگیزه‌ای برای دفاع از حکومت خود ندارند، ضمن این‌که همانند همپالگی‌های غربی خودشان، افراد به شدت ترسو و بزدلی هستند که تنها هنگامی که سلاح در دستشان باشد و اطمینان از برتری خودشان داشته باشند جرأت عرض اندام پیدا می‌کنند
  • نقش ژاندارمی صهیونیست‌ها برای آمریکایی‌ها؛ جو بایدن رئیس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۸۶ زمانی که یک سناتور بود، رسماً اعتراف می‌کند و می‌گوید؛ «دلیلی ندارد که بابت حمایت از اسرائیل عذرخواهی کنیم. این حمایت ۳ میلیارد دلاری بهترین سرمایه‌گذاری ما است. حتی اگر اسرائیلی وجود نداشت، آمریکا باید یک اسرائیل جدید اختراع می‌کرد تا منافع خود در منطقه را تامین کند.» و این مفهوم نیز بدان معناست که اشغالگران صهیونیست که با هزاران ترفند و وعده وعید به سرزمین‌های اشغالی منتقل شده‌اند، در واقع خواسته یا ناخواسته و دانسته یا ندانسته نقش ژاندارمی آمریکا در منطقه را برعهده دارند و به عبارت دیگر به‌عنوان سپر بلای یانکی‌ها در حال خدمت به آنها هستند.

     اما در این رابطه نکات قابل تأمل دیگری نیز وجود دارد که اگر به درستی مورد توجه قرار گیرد، می‌تواند دستاوردهای این نبرد بزرگ و افتخارآفرین را مضاعف نماید.

     اول این که؛ فلسطینی‌ها برگ‌های برنده دیگری مانند استفاده از ظرفیت فلسطینیان ساکن در کرانه باختری را در اختیار دارند و می‌دانند که چنانچه دامنه جنگ گسترش پیدا کند، می‌توانند روی حمایت آنها و همچنین حمایت عملی حزب‌الله لبنان، رزمندگان سوری و حتی سایر رزمندگان جبهه مقاومت از کشورهایی مانند عراق و یمن و سایر اعضای جبهه مقاومت نیز حساب باز کنند.

     دوم این‌که؛ طولانی شدن نبرد و تشدید حملات وحشیانه و اقدامات غیرانسانی صهیونیست‌ها از جمله جلوگیری از رساندن مواد غذایی و دارویی و قطع آب و برق مردم غزه می‌تواند بیش از پیش حمایت افکار عمومی مردم دنیا و بسیاری از دولت‌های جهان را به نفع مردم فلسطین در پی داشته باشد و در نهایت به یک اتحاد جهانی همه‌جانبه علیه اشغالگران صهیونیست منتهی شود.

     سوم این‌که؛ تسلیحات آمریکایی اگر می‌توانست باعث نجات آنها شود، الان عربستان در وضعیت انفعالی قرار نداشت و خود آمریکایی‌ها نیز با رفتار و گفتارشان تلاش نمی‌کردند تا از درگیری مستقیم در این جنگ پرهیز نمایند، چرا که به‌خوبی می‌دانند هم‌اکنون مستقیم و غیرمستقیم در چند جبهه درگیر هستند و یک درگیری جدید می‌تواند تهدیدات جدید دیگری را برای آنها به دنبال داشته باشد.

     چهارم این‌که؛ استفاده از تسلیحات هسته‌ای نیز ناممکن است، زیرا اولاً آتش آن می‌تواند دامن سایر کشورها از جمله خود غربی‌ها را نیز در بر بگیرد، ثانیاً حاصل آن ایجاد سرزمین‌های سوخته‌ای خواهد بود که همه طرف‌های درگیر را متضرر خواهد نمود و ثانیاً افکار عمومی جهان را به طور کامل علیه استفاده‌کننده، به‌ویژه صهیونیست‌های جنایتکار و اشغالگر برخواهد انگیخت.

     کلام آخر این‌که؛ نباید فراموش کنیم، رژیم اشغالگر قدس اگرچه با اقدامات خبیثانه‌اش طی سال‌های متمادی نوار غزه را به بزرگترین زندان روباز دنیا تبدیل نمود، بلکه پس از انقلاب اسلامی به‌خاطر ترس و نگرانی از بیداری و حمله مردم کشورهایی که در حق آنها ظلم نموده و سرزمینشان را اشغال کرده است، خودش را نیز در پناه دیوارهای بلند بتونی زندانی کرد و حالا این دیوارها شکسته و فرو ریخته و صهیونیست‌ها به پایان عمر پلیدشان نزدیک شده‌اند.

     کسانی که سال‌ها مردم مظلوم فلسطین را به بدترین شکل ممکن محاصره کرده و در یک اقدام غیرانسانی مستمر و شرم‌آور مانع از زندگی عادی میلیونها انسان بی‌گناه شده بودند، اکنون هم مورد حمله همین مردم قرار گرفته و هم در محاصره افکار عمومی جهان گرفتار شده‌اند و لذا همان‌گونه که مقتدای مسلمین جهان متذکر شدند، تداوم اشتباهتشان می‌تواند خسارات سنگین‌تری را به آنها تحمیل و نابودی کامل این جرثومه‌های فساد و تباهی را تسریع نماید.

     درست به همین دلایل و موارد مشابه آن است که همکاری با حکومت رژیم موقت صهیونیستی را نمی‌شود به چیز بیشتر از شرط‌بتدی و قمار بر روی یک «اسب بازنده» تشبیه نمود.

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۱۹/۷/۱۴۰۲

نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com  نشانی سایت: rahtooshe.com

شما همچنین می توانید ...

٪ پاسخ

  1. محمود گفت:

    بسیار عالی
    کاش به نتایج کار برای طرفین هم اشاره می کردید
    لطفاً بگویید پیش‌بینی شما از نتیجه این جنگ چیست.

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      جناب آقا محمود سلام؛
      از لطف شما ممنونم.
      تحلیل اجمالی دیگری در دست تدوین دارم که انشاء الله به زودی منتشر خواهد شد.
      موفق باشید

  2. محمودزاده گفت:

    با این مطلب کمی آرامش پیدا کردم، ممنون

    • احمدرضا هدایتی گفت:

      جناب محمودزاده سلام؛
      خوشحالم که این یادداشت در ارتقاء روحیه و امید در شما مؤثر واقع شده است.
      موفق باشید

  3. ناشناس گفت:

    درود بر شما‌
    عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *