آیا واقعاً مردم ایران در بدترین شرایط اقتصادی زندگی می‌کنند؟

     قطعاً همه ما قبول داریم که بخشی از آنچه این روزها در سطح جامعه به عنوان مشکل معیشتی مطرح می‌شود، حاصل رشد توقعات و انتظارات منطقی و صحیح و بعضاً غیرمنطقی و نادرستی است که باعث افزایش هزینه‌های زندگی گردیده و اکنون همه آنها برای بسیاری از افراد جامعه به حقی طبیعی و غیرقابل گذشت تبدیل شده است.

     البته وجود برخی مشکلات اقتصادی در کشور انکارناپذیر است و نمی‌توان مدعی شد که همه افراد جامعه در بهترین شرایط معیشتی قرار دارند، چرا که بخش معدودی از افراد جامعه واقعاً در شرایط سختی به سر می‌برند و گاهی حتی از تأمین ضروری‌ترین نیازهای زندگی عاجزند، با این حال در قیاس با شرایط قبل از انقلاب اسلامی و در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیا، مردم کشور ما در شرایط اقتصادی به مراتب بهتری قرار دارند.

     در این رابطه خوب است که بدانیم با این‌که هیچ یک از کشورها دنیا هیچ‌گاه به اندازه ما در معرض انواع تهدید و تحریم و توطئه و فشار خارجی قرار نداشته‌اند، اما بسیاری از آنها با مشکلات عدیده اقتصادی مثل بدهی‌های کلان خارجی و تورم بالا و درگیری مستمر با مردم خود به خاطر اعتراض به وضعیت معیشتی و پایین بودن دستمزدها مواجه هستند.

     برای مثال در بین کشورهای اطراف ما صرفنظر از کشورهایی مانند؛ افغانستان و عراق که سال‌ها گرفتار ناامنی بوده‌اند، از نظر شرایط معیشتی مردم کشور آذربایجان، پاکستان و حتی عربستان و امارات و یا هند که از آن به‌عنوان قدرت اقتصادی آینده نام برده می‌شود، در وضعیت بدتری قرار دارند و برای اثبات این ادعا کافیست زیر پوسته پیشرفت، نگاهی گذرا به حاشیه شهرها و مناطق دور افتاده این کشورها داشته باشیم.

     حتی کشورهای غربی نیز از این معضل در امان نمانده‌اند، به‌عنوان مثال جمعیت آمریکا حدود ۳۳۰ میلیون نفر است و مراکز آماری و رسانه‌های خودشان رسماً اعلام کرده‌اند در خوشبینانه‌ترین حالت، حداقل  ۳۸ میلیون نفر از مردم آمریکا یعنی برابر کل جمعیت استرالیا زیر خط فقر زندگی می‌کنند و برخی رسانه‌ها این آمار را حدود ۱۰۰ میلیون یعنی حدود یک سوم جمعیت آمریکا اعلام می‌کنند.

     شبکه تلویزیونی دموکراسی نو که یک شبکه تلویزیونی مستقل در غرب است در گزارشی تحلیلی به واکاوی ریشه‌های فقر در آمریکا پرداخت و تصریح کرد هر روز ۵۰۰ نفر در آمریکا به علت فقر، جانشان را از دست می‌دهند.

     اروپا نیز وضعیت چندان بهتری ندارد، یورواستات (اداره آمار کمیسیون اروپا) با انتشار گزارشی اعلام کرد که جمعیت در خطر فقر یا محرومیت اجتماعی در اتحادیه اروپا طی سال ۲۰۲۰ میلادی به ۹۶.۵ میلیون نفر رسید که معادل ۲۱.۹ درصد مجموع جمعیت ۲۷ کشور (حدود یک چهارم) عضو این اتحادیه است که البته در این مورد هم برخی رسانه‌ها این آمار را ۳/۲۳ اعلام کرده‌اند.

     راهپیمایی‌های مکرر و گسترده مردم اروپا از جمله راهپیمایی‌های مستمر مردم در فرانسه موسوم به جلیقه زردها یا اعتراضات گاه‌وبی‌گاه مردم انگلیس و آلمان و سایر کشورهای اروپایی که طی سال‌های اخیر در اعتراض به حقوق پایین و شرایط بد معیشتی صورت می‌گیرد و به جنگ ۹۹ درصد در برابر یک درصد شناخته می‌شود، نیز مؤید این نکته است که دیگران وضعیتی بهتر از وضعیت ما ندارند.

     در واقع با استناد به مواردی که در ادامه مورداشاره قرارر خواهد گرفت، نه‌تنها این کشورها آن مدینه فاضله‌ای که می‌گویند نیستند، بلکه بررسی وضعیت اقتصادی کشور و فعالیت‌ها و تبادلات مالی بخش عمده افراد جامعه بیانگر این نکته است که در یسیاری از موارد، وضعیت معیشتی مردم ما از شرایط به مراتب بهتری برخوردار است و حداقل در حدی که بیگانگان ادعا می‌کنند فراگیر و بحرانی نیست.

نشانه‌های بهبود وضعیت معیشتی مردم ایران؛

     یکی از نشانه‌های بهبود وضعیت معیشتی مردم، هزینه‌هایی است که در مراسم مختلف مثل مراسم عروسی و ازدواج فرزندان یا تولد و حتی ختنه‌سوران آنها یا مراسم تدفین و ترحیم بستگان متقبل می‌شوند و این در حالی است که قبل از انقلاب اسلامی صرف این‌گونه هزینه‌ها یا اصلاً وجود نداشت و یا صرفاً به خانواده‌های ‌مرفه اختصاص داشت.

     برای مثال در گذشته در اغلب موارد بیشترین کمک خانواده‌ها برای ازدواج فرزندانشان به اختصاص یک اتاق از خانه‌ای که در آن زندگی می‌کردند به زوج جوان، دعوت و پذیرایی از فامیل درجه یک و نهایتاً درجه دو در حیاط منزل یا داخل خانه خود و نهایتاً همسایه کناری، تزئین ماشین با چند تکه روبان و چند شاخه گل، چراغانی جلوی منزل و جهیزیه‌ای در حد یک وانت که بسیار ساده و مختصر بود، خلاصه می‌شد.

     اما در حال حاضر با بدعت‌گذاری‌های عمدتاً غلطی که متأسفانه هر روز هم با خلاقیت و نوآوری‌های نامتعارف و غیرمنطقی بیشتری در حال گسترش و نهادینه شدن است، پدر و مادر یا خود عروس و داماد مجبورند مقادیر قابل توجهی از درآمد و دارایی خود را که حاصل سال‌ها زحمت یا وام بانکی و یا قرض از دیگران است را صرف تزئین ماشین عروس، آرایشگاه، آتلیه، تصویربرداری در باغ و با اجاره بهترین تالارها با بیشترین میهمان ممکن از دوستان و بستگان نمایند.

     علاوه‌براین والدین نه‌تنها خود را موظف می‌دانند که بهترین جهیزیه و جدیدترین وسایل منزل از مبل و فرش و تختخواب تا مدرنترین وسایل آشپزخانه را برای فرزندان خود تأمین نمایند، بلکه تلاش می‌کنند تا حتماً یک واحد آپارتمانی (نشانه رشد ساخت مسکن) و حتی‌المقدور یک وسیله نقلیه هم برای آنها تهیه کنند.

     بررسی وضعیت ترافیکی جاده‌ها در ایام تعطیلات هم بیانگر این واقعیت است که خوشبختانه پس از انقلاب اسلامی به خاطر بهبود وضعیت معیشتی جامعه، آمار مسافرت مردم نسبت به قبل از انقلاب رشد چندین برابری داشته و برخلاف گذشته این مسافرت‌ها محدود به نقاط گردشگری نزدیک شهرها یا فقط طبقه مرفه نیست، بلکه بحمدلله اقشار مختلف جامعه اعم از کسانی که بهترین و گرانترین خودروها را در اختیار دارند و یا کسانی که مقدوراتشان در حد یک دستگاه پراید است نیز از چنین توانی برخوردار شده‌اند که با خودروی خود یا وسایل نقلیه عمومی که معمولاً در ایام تعطیلات به علت تقاضای زیاد، بلیط آنها کمیاب می‌شود، به مسافرت‌های مختلف سیاحتی و زیارتی بروند.

     این توانمندی در حدی بوده که پس از انقلاب بسیاری از مردم را قادر ساخته تا به سفرهای خارجی هم بروند و با کوله‌باری از سوغاتی به کشور بازگردند و یا حتی به خرید ملک و خانه در خارج از کشور مبادرت نمایند، در حالی که چنین ظرفیتی قبلاً فقط به درباریان و وابستگان آنها اختصاص داشت.

     البته این مورد نیز فقط شامل افراد خاص نمی‌شود و به نوعی دیگر، خانواده‌های مذهبی را هم در بر می‌گیرد، چرا که حجم سفرهای زیارتی مانند حج عمره و تمتع یا سفر به عتبات عالیات در عراق و سوریه هم نسبت به قبل از انقلاب رشد جهشی و چندبرابری داشته است.

     نکته قابل تأمل دیگر در این رابطه بروز و ظهور رفتارهایی مثل تغییر مکرر برخی امکانات زندگی مانند؛ خانه، خودرو، کابینت و لوازم آشپزخانه و سایر لوازم خانه یا لوازمی مانند لپ‌تاپ و گوشی تلفن همراه است که قبلاً یا وجود نداشت یا به ندرت شنیده می‌شد، اما اکنون به برکت بهبود شرایط اقتصادی کشور و وضعیت معیشتی مردم، به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده و متأسفانه گاهی شکل اسراف‌گونه به‌خود گرفته است.

     جالب است که بدانیم این مورد (اسراف و ریخت و پاش‌های نامتعارف) هم به قشر و طیف خاصی از جامعه محدود نمی‌شود، چرا که مرور آگهی حراج این امکانات در سایت‌هایی مانند دیوار و ‌شیپور نشان می‌دهد، تغییر بعضاً سالانه این امکانات که شامل وسایل لوکس مثل، فرش، مبل و تلویزیون‌های مدل جدید، لوازم آشپزخانه و حتی لوازمی غیرضروری و نسبتاً تجملاتی مانند لوستر هم می‌شود، به بهانه‌های مختلف در بسیاری از خانواده‌ها از مرفه‌ترین آنها اصطلاحاً در بالای شهر تا تقریباً در پایین‌ترین بخش شهرها رخ می‌دهد.

     اتفاقاً با کمال تعجب این موارد در بخش‌های پایینی شهر بیشتر به چشم می‌خورد به‌طوری که در طول سال به‌ویژه در آستانه ورود به سال‌های جدید، در معابر با وسایلی مثل انواع کابینت، کمد، میز و صندلی‌هایی مواجه می‌شویم که به‌رغم این‌که تعمیر شدنی و همچنان قابل استفاده هستند در معابر رها شده‌اند، در حالی که حتی در اروپا هم این حجم از ریخت و پاش وجود ندارد.

     حضور گسترده و فشرده هموطنان در بازار در طول سال به‌خصوص در آستانه سال نو و ایام عید نیز اگر بیانگر افزایش قدرت خرید مردم نباشد، حداقل بیانگر این واقعیت است که خوشبختانه بازار رونق خود را از دست نداده و مردم همچنان قادر به تآمین نیازهای خود هستند.

     بله ما بدبختیم و در فقر زندگی می‌کنیم چون؛ در ایران تقریباً  به ازای هر خانواده  یک خودرو وجود دارد، چون هر بار پس از اعلام شرکت خودروساز برای ثبت نام فروش خودرو بلافاصله میلیون‌ها نفر در سطوح مختلف برای شرکت در قرعه‌کشی ثبت‌نام می‌کنند، چون در اوج فقر نداری روزانه بیش از ۱۱۰ میلیون لیتر بنزین مصرف می‌کنیم، چون مصرف گوشت بوقلمون ایرانی‌ها ۶ برابر میانگین جهانی است، چون مصرف گازمان هم ۷ برابر میانگین جهانی است، چون رتبه اول مصرف اول آب شیرین در جهان را از آن خود کرده‌ایم و در فقر به سر می‌بریم در حالی که برخی افراد جامعه در بالا و پایین شهر کاری کرده‌اند که رتبه اول واردات غذای سگ در منطقه غرب آسیا را کسب کنیم.

     در شرایط معیشتی سختی زندگی می‌کنیم در حالی که حتی خانم‌های کارمند اداری و یا کارگران ساده شاغل در مراکز خدماتی مثل فروشگاه‌ها هر ماه مقادیر قابل توجهی صرف لوازم آرایشی و امثال آن می‌کنند، در حدی که حالا کشور ایران در ردیف‌ ده کشور اول واردکننده و مصرف‌کننده لوازم آرایشی و همچنین عمل جراحی زیبایی در سطح جهان قرار دارد، بنابراین به‌نظر می‌رسد فقر ما بیش از آن که مادی باشد، فقر فرهنگی و خودتحقیری و ناسپاسی و ناشکری است،

     البته موارد دیگری را هم می‌شود به این فهرست اضافه نمود که می‌تواند به فهم بهتر شرایط کمک نماید، برای مثال در این رابطه می‌توان از مواردی مانند پذیرایی‌های ساده، کم‌هزینه و بی‌آلایش تا فقدان امکانات ارتباطی مثل اینترنت و حتی تلفن، مراکز آموزشی پیشرفته، باشگاه ورزشی در شهرها و روستاها و یا حتی فقدان حمام در اکثر خانه‌ها و استفاده از حمام عمومی به عنوان برخی از مصادیق تفاوت شرایط در گذشته نام برد، در حالی که هم‌اکنون این موارد در ردیف هزینه خانواده‌ها قرار دارد.

     ذکر مجدد این نکته ضروری است که اگرچه تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله داریم، اما آمارهای داخلی و خارجی نیز مؤید این نکته است که معیشت مردم پس از انقلاب اسلامی شاهد رشد چشمگیری بوده و هم‌اکنون نیز در قیاس با بسیاری از دیگر کشورها از شرایط بهتری برخوردار است و در اکثر مواقع اگر کمبودی احساس می‌شود، ناشی از تغییر سبک زندگی، تغییر و به روز شدن امکانات زندگی در سطح دنیا و همچنین افزایش توقعات و انتظارات بعضاً نابجایی است که تحت تأثیر کارهای تبلیقی و تهاجم فرهنگی رسانه‌های بیگانه ایجاد شده و معمولاً بیش از ظرفیت و توانی است که هر یک از ما برای کسب آنها در اختیار داریم.

     این نکته واقعیتی است که آمارهای جهانی نیز آن را تأیید می‌کند، از جمله آمار بانک جهانی که می‌گوید ۴۶ درصد مردم ایران در سال ۵۶ زیر خط فقر بودند، اما هم‌اکنون به رغم همه توطئه‌ها و فشارهای سیاسی، اقتصادی از جمله تحریم‌های کمرشکن و ناجوانمردانه آمریکا و اروپا و تهدیدات امنیتی و نظامی از جمله جنگ تحمیلی، بر اساس آمار همین بانک در سال ۲۰۱۸ حدود ۰/۵ درصد از مردم ایران (معادل ۴۲۰ هزار نفر) زیر خط فقر مطلق (درآمدی کمتر از ۱/۹۰ دلار در روز) قرار دارند.

     البته مرکز پژوهش‌های مجلس در (سال ۱۴۰۰) آمار فقر نسبی (نه فقر مطلق) را حدود ۳۰ درصد و یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام حدود ۲۴ درصد اعلام نموده است که گفته می‌شود در سال ۱۴۰۱ روند کاهشی داشته است، با این حال تلفات فقر در ایران به علل مختلف از جمله وجود سازمان‌ها و موسسات مختلف دولتی و مردم‌نهاد، هیچ‌گاه به حد وخامت و تلفات در آمریکا و اروپا نرسیده است.

     بنابراین اولاً نباید فراموش کنیم که این معضل فقط مختص کشور ما نیست و کشورهای متعددی وجود دارند که در شرایط به مراتب بدتری به سر می‌برند، ثانیاً با توجه به انبوه توطئه‌ها و تهدیدات خارجی علیه ایران اسلامی، می‌توان مدعی شد که در قیاس با بسیاری از کشورهای جهان، ما در بهترین شرایط قرار داریم، ثالثاً همان‌گونه که اشاره شد، بخش عمده‌ای از مباحث مطرح در این زمینه واقعیت ندارد و حاصل سیاه‌نمایی شرایط و بزرگنمایی بیش از حد مشکلات واقعی و غیرواقعی از سوی رسانه‌های معاند است.

     کلام آخر در اثبات این ادعا این است که اگر واقعاً اوضاع اقتصادی کشور ایران در حدی که بیگانگان مدعی هستند، وخیم و بحرانی است، پس علت این همه هجمه علیه کشور ما چیست و چرا برای مقابله با کشوری که به خیال خام آنها در حال احتضار است، از ۴۵ سال پیش تاکنون این همه پایگاه نظامی در اطراف آن ایجاد نموده و بیش از ۱۴۰ شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای فارسی زبان دائماً در حال سمپاشی علیه مردمش هستند؟ چرا نمی‌گذارند تا این کشورِ به تعبیر آنها در حال سقوط، خودبه‌خود و از درون متلاشی شود؟

احمدرضا هدایتی

کارشناس ارشد مدیریت

۱۶/۱۱/۱۴۰۲

نشانی الکترونیکی: ARH110@yahoo.com  نشانی سایت: rahtooshe.com

شما همچنین می توانید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *